مطالعات برنامه ریزی آموزشی
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره 5 پاییز و زمستان 1395 شماره 10 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
میزان برخورداری از عوامل گوناگون، متشکل از عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابری های منطقه ای را ایجاد یا آن را تشدید می کنند .توجه به توسعه موزون منطقه ای، مستلزم مطالعه و شناخت خصوصیات هر منطقه با توجه به جایگاه آن در کل سیستم منطقه ای است. هدف این پژوهش تحلیل و طبقه بندی استان های کشور از لحاظ برخورداری از شاخص های بخش آموزشی است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از سالنامه آماری و نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 استان های کشور انتخاب شده اند. این داده ها که بر اساس 19 شاخص در بخش آموزشی است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند فرایند تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش، براساس مدل، ساو ، تاپسیس ، ویکور و همچنین برای بدست آوردن وزن شاخص ها از روش آنتروپی شانون و با استفاده از روش کپ لند نتایج سه مدل با هم ترکیب شده است و همچنین با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS 10.1 به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته شد نتایج نشان می دهد که اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی استان های کشور وجود دارد؛ استان های کشور در سه سطح توسعه یافته، میان توسعه، کمتر توسعه یافته، قابل دسته بندی هستند و رتبه بندی استان ها نشان می دهد که استان تهران در رتبه اول و رتبه آخر هم متعلق به استان سیستان و بلوچستان می باشد
اندازه گیری نابرابری مخارج عمومی آموزش در استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها از طریق اعمال سیاست های مالیاتی و بودجه ای در جهت عادلانه تر کردن توزیع درآمدها تلاش کرده اند. لیکن مادام که ساختارها تغییر و تحولی نیابد، کوشش این سیاست ها، پیامدهای ناچیزی را به ارمغان می آورند؛ اما چگونگی توزیع مخارج عمومی آموزش در میان اقشار جامعه و این که چه کسانی از این مخارج بهره مند شده یا بیشتر بهره مند می شوند، می تواند بر کاهش این نابرابری ها تأثیر بگذارد. این پژوهش به اندازه گیری نابرابری مخارج عمومی آموزش در استان-های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی طی دو سال 1384 و 1390 پرداخته است. روش پژوهش، رویکرد تحلیل وقوع منفعت است. منحنی تمرکز منفعت، منحنی لورنز درآمد، ضریب سوئیتس و ضریب جینی برای بررسی سوال تحقیق به کار گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، توزیع مخارج عمومی آموزش در هر سه استان طی دو سال مذکور، توزیعی کاهنده است. بدین معنی که دهک های بالای جامعه سهم بیشتری از این مخارج، نسبت به دهک های پایین جامعه داشته است. هم چنین مقایسه ضریب جینی و ضریب سوئیتس سه استان طی دو سال 1384 و 1390 نشان می دهد با وجود این که از نابرابری درآمد کاسته شده است اما توزیع مخارج در سال 1390 نسبت به سال 1384 توزیع نسبتا کاهنده تر (نابرابرتر) داشته است. بنابراین با استناد بر این نتایج فرضیه مطرح شده پژوهش در فصل اول رد می شود. این بدین معناست که عملکرد دولت قبلی در جهت ایجاد برابری بیشتر در حوزه آموزش در استان های مورد مطالعه چندان موفق نبوده است. لذا با توجه به این نتایج، پیشنهاد می شود دولت برنامه هایی جامع برای حمایت از مناطق محروم و روستایی به منظور کاهش فقر و جلوگیری از گسترش بی سوادی را در دستور کار قرار دهد.
طراحی الگویِ آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از چند دهه گذشته، کشورهای زیادی با درک ضرورت آموزش سواد رسانه ای در عصر جدید، به آموزش این نوع از سواد پرداخته اند و سعی کرده اند در این زمینه اقتضائات و شرایط بومی کشورشان را هم در نظر بگیرند. تجربیات کشورهای مختلف، دانش گران بهایی است که ما می توانیم با استفاده از آن تا حدودی عقب افتادگی خود را در این زمینه جبران کنیم و با در نظر گرفتن شرایط بومی خود، به الگوی بومی آموزش سواد رسانه ای دست یابیم. با توجه به اهمیت سنین نوجوانی و تمرکز هجمه های رسانه ای بر آنان، هدف تحقیق حاضر طراحی الگوی بومی آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان است. برای این منظور، از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. با مطالعه وسیع الگوها و راهکارهای کشورهای مختلف در آموزش سواد رسانه ای و انجام پانزده مصاحبه با مدیران ارشد سازمان صداوسیما، اساتید ارتباطات، برنامه ریزان آموزشی و معلمان آموزش سواد رسانه ای، داده های لازم گردآوری و در سه مرحله کدگذاری باز، محور و گزینشی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که در الگوی بومی آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان در ایران، دو نهاد آموزش و پرورش و صدا و سیما، نقش بسزایی در آموزش سواد رسانه ای دارند. در این الگو، هدف اصلی، هدایت و تربیت نوجوانان است و ملزومات آموزش سواد رسانه ای، شیوه تدریس و محتوای آموزشی بر اساس اهداف اصلی و فرعی الگو، طراحی شده است
جهانی شدن و مخارج آموزشی: شواهدی از ایران و کشورهای منتخب در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکی وجود ندارد که جهانی شدن مبداء جهانی سازی مسائل انسانی است، ولی اثرات این فرآیند به طور یکنواخت گسترش نیافته است. تنها کسانی که ظرفیت رقابت آموزشی را دارند می توانند از این فرآیند سود ببرند. آموزش یک پارامتر کلیدی برای سنجش مقدار سودی خواهد بود که هر کشور از این فرآیند می برد. در این مقاله، تأثیر شاخص جهانی شدن بر شاخص آموزش (مخارج آموزشی) مورد بررسی قرار گرفته و 36 کشور منتخب در حال توسعه از جمله ایران طی دوره زمانی 1970 تا 2013 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و برای برآورد اثرات متغیرها از تکنیک هم انباشتگی پانلی به شیوه حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) استفاده شده است. نتایج برآوردها حاکی از آن است که جهانی شدن تاثیر مثبتی بر مخارج اموزشی داشته و منجر به افزایش مخارج آموزشی در کشورهای مورد بررسی شده است،در حالیکه بحران مالی جهانی بر مخارج آموزشی در کشورهای مورد بررسی تاثیر منفی داشته است.
ارزیابی و سطح بندی عدالت آموزشی افراد کم توان روستایی در سطح استان های کشور بر اساس مدل پرومته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل شاخص های نابرابری آموزشی افراد کم توان روستایی استان های کشور انجام شده است، و اینکه این دانش آموزان در آموزش و پرورش چه جایگاهی دارند. بدیهی است که برنامه ریزی آموزشی در ارتقاء جایگاه این دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد. از این رو، در این پژوهش با استفاده از ۲۱ شاخص، که به دو قسمت معیارهای درون داد نظام آموزشی و برون داد نظام آموزشی تقسیم شده اند، به شناخت و تحلیل شاخص های نابرابری آموزشی افراد کم توان روستایی استان های کشور پرداخته شود. به این منظور از مدل پرومته، که یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره می باشد، استفاده شده است. با استفاده از این مدل به انتخاب توابع، مقایسات زوجی و تعیین اولویت بر روی شاخص های مورد نظر پرداخته شده است. به منظور ارزش گذاری شاخص های مورد نظر، این شاخص ها به روش آنتروپی وزن دهی شده اند. در مرحله بعد، رتبه بندی های به دست آمده با وضعیت آموزش دانش آموزان استثنایی تطبیق داده شده است. نتایج نشان می دهد که رتبه بندی استان ها از نظر وضعیت آموزش دانش آموزان استثنایی به این صورت است که استان های یزد، تهران و البرز جزء رتبه های برتر و هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی جزء رتبه های پایین این رتبه بندی هستند. اما با این وجود بیشترین میزان معلولین باسواد در استان های البرز، سمنان، اصفهان و تهران هستند.
بررسی عدالت تربیتی بین انواع مدارس متوسطه نظری دوره دوم در ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی آموزشی فرآیند تعیین پیشاپیش راهبردها، خط مشی ها، برنامه ها و استانداردهایی است که به واسطه آنها هدف یا مجموعه ای از اهداف آموزشی می توانند محقق می شوند و یکی از راههای بهبود عدالت تربیتی است. عدالت تربیتی زمانی محقق می شود که دانش آموزان دسترسی برابر به فرصت ها، حمایتها و ابزاری داشته باشند که برای موفقیت نیاز هستند. بنابر این، پژوهش حاضر به منظور بررسی عدالت تربیتی بین سه نوع اصلی مدارس متوسطه نظری دوره دوم انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزانی بود که در سال تحصیلی 1395-1394 در دبیرستانهای متوسطه نظری دوره دوم ارومیه مشغول به تحصیل بودند و همچنین تمام معلمان و مدیرانی که در این سال تحصیلی در این مدارس مشغول به کار بودند. با بهره گیری از روش طبقه ای نسبی 1003 دانش آموز و 301 معلم بصورت تصادفی انتخاب شدند ولی در مورد مدیران بصورت سرشماری بود. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه هایی بودند که در تحقیقات بین المللی برای بررسی نابرابری بین کشورها و درون کشورها مورد استفاده قرار گرفته بودند که روایی آنها بوسیله جمعی از متخصصان امر نیز مورد تایید قرار گرفته بود و پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین انواع مدارس از نظر شاخص های مورد مطالعه تفاوت معنی دار وجود داشت و مدارس گزینشی منابع آموزشی و جو مدرسه بهتری نسبت به مدارس دولتی و غیردولتی داشتند. هم چنین، بطور متوسط دانش آموزان مدارس گزینشی وضعیت اجتماعی- اقتصادی بالاتری نسبت به همتایان خود در مدارس دولتی داشتند که می تواند بیانگر تاثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی بر دسترسی به فرصت های آموزشی باشد.
سنجش تطبیقی شاخص های توسعه آموزشی در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است، که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه های مختلف است. پژوهش حاضر با هدف تبیین نابرابری های آموزشی در سطح شهرستان های استان بوشهر طی سال های 1385 و 1390 انجام گرفته است. بر این اساس؛ در پژوهش حاضر سعی شده است تا 9 شهرستان استان بوشهر را بر اساس 12 شاخص آموزشی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و عمدتا سالنامه آماری سال های 1385 و 1390، با استفاده از مدل های تاکسونومی عددی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی، سطح بندی و میزان برخورداری این شهرستان ها از نظر شاخص های آموزشی تعیین شود. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای می باشد، روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها، ترسیم نقشه و نمودار از نرم افزارهای Excel ، Gis و Spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بین شهرستان های استان بوشهر به حیث میزان برخورداری از شاخص های آموزشی مورد نظر در سال 1385، شهرستان های تنگستان و بوشهر به ترتیب با دارا بودن ضریب توسعه یافتگی (938/0) و ( 159/0 ) بر اساس تکنیک شاخص ترکیبی توسعه انسانی و (116/0) و (880/0) بر اساس تکنیک تاکسونومی عددی به عنوان برخوردارترین و محروم ترین شهرستان های استان و در سال 1390، شهرستان های تنگستان و کنگان به ترتیب با دارا بودن ضریب توسعه یافتگی (814/0) و (15/0) بر اساس تکنیک شاخص ترکیبی توسعه انسانی و (304/0) و (879/0) بر اساس تکنیک تاکسونومی عددی به عنوان برخوردارترین و محروم ترین شهرستان های استان بوشهر محسوب گردیده اند