مقالات
حوزه های تخصصی:
بحران آب در ایران، مسئله ای فراتر از چرخه های خشک سالی ترسالی است. اگرچه کاهش بارش ها و تغییر الگوی آن ها، موجب کاهش انباشته های منابع آبی شده است، اما بحرانی شدن وضعیت آب در سطوح هستی شناختی و معرفت شناختی بسیاری از ایرانیان روی داده است. بازخوانی بحران آب در ایران به مثابه یک مسئله اجتماعی، از گذر کنش گروهی کشاورزان اصفهانی و بحران آب در زاینده رود اصفهان، هدف این نوشتار است. حضور میدانی در میان معترضین شرق اصفهان در وضعیت اعتراضی سال ۱۳۹۷، سرآغازی برای طرح پرسمان حاضر شد. در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی نمودهای رسانه ای و تفسیر معنایی و چهارچوب مفهومی جانستون استفاده شده است. نتایج نشان داد که با بحرانی ترشدن وضعیت آب کشور و پدیدارشدن ناآرامی های اجتماعی، چهارچوب تشخیصی خشک سالی هیدرولیکی جای خود را به چهارچوب تشخیصی تخصیص ناعادلانه داده است و جرقه کنش جمعی زاینده رود از همین جابجایی چهارچوب ها و با شکل گیری امر سیاسی پدید آمده است. سه مضمون اصلی کشف شده در این مطالعه، تلاش برای مفهوم پردازی در مورد این فرایند است. نخست، فضای تفسیری که مبیّن شکل گیری امر سیاسی در زاینده رود است؛ دوم، فضای پرفورمنسی که راهبرد قانونی بودن، راهبرد خودی بودن و خودی ماندن، راهبرد تداوم و پایداری اعتراضات و راهبرد سوژه مظلوم را بازنمایی می کند و سوم، فضای ساختاری که در سطح نهادی، به نظام صنفی کشاورزان و در سطح عمل، به اثرگذاری بر سیاست پرداخته است.
مطالعه کیفی چگونگی دگرگونی های هویتی (مورد مطالعه: مصرف کنندگان مواد مخدر کمپ های شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسان و روان شناسان هویت را پدیده ای منعطف و تغییرپذیر می داند که روابط اجتماعی و تعامل با دیگران آن را شکل می دهد و بازسازی می کند. هدف پژوهش مطالعه چگونگی تجربه هویت های مختلف از سوی افراد در هر برهه از زندگی در جریان مصرف مواد مخدر است؛ اینکه آن ها از یک سو با چه هویتی های درگیر با این پدیده می شوند و از سوی دیگر با جذب در خُرده فرهنگ مصرف مواد مخدر چگونه هویت خود را مدیریت و بازسازی می کنند؟ برای این هدف با استفاده از روش تاریخ زندگی و نمونه گیری نظری، داستان زندگی دو زن و دو مرد برحسب روش تحلیل کلاندینین و کانلی و با تکیه بر چشم انداز نظری کنش متقابل نمادین تحلیل شده است. یافته ها به استخراج الگوی چهارمرحله ای شامل طرد فرد از اجتماع، ادغام مجدد در اجتماع، مدیریت داغ ننگ و بازتعریف هویتی ختم شده است که در هر یک از این مراحل، هویت افراد مصرف کننده مواد مخدر تغییر و تحول یافته است. نتایج این پژوهش از یک سو نشان داد که چگونه هویتی مطرود می تواند افراد را اسیر مواد مخدر گرداند و معتادان برای مشکلات هویتی خود با عضویت در خُرده فرهنگ مصرف مواد مخدر ابراز وجود و هویت کسب کنند و از سوی دیگر در هر برهه از زندگی (گرایش به مصرف مواد مخدر، پیوند در خُرده فرهنگ، مدیریت ننگ و در حین درمان) هویت افراد مصرف کننده مواد مخدر چگونه می تواند بازسازی و دستخوش تغییر گردد.
تبیین جامعه شناختی عوامل تأثیرگذار بر نگرش دانش آموزان به مواد مخدر (مطالعه موردی: دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر مهریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سن مصرف مواد مخدر در ایران به شدت نزولی بوده و به ۱۰ تا ۱۲ سال کاهش پیدا کرده است؛ ازاین رو دانش آموزان به عنوان گروه واقع در این بازه سنی حساس، بیش ازپیش در معرض مصرف مواد مخدر قرار گرفته اند. عوامل مختلفی در شکل گیری این مسئله نقش دارند که شناخت آن ها می تواند مواجهه مطلوب تری را با مصرف مواد مخدر در میان دانش آموزان شکل دهد. بر این اساس، پژوهش کمّی حاضر با استفاده از روش پیمایش، به تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر نگرش دانش آموزان به مواد مخدر پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر مهریز بودند که تعداد ۲۵۰ نفر از آن ها با شیوه نمونه گیری طبقه بندی شده مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر منفی است و متغیرهای دین داری، سرمایه اجتماعی و نوع روابط درون خانواده بر نگرش آن ها نسبت به مواد مخدر نیز تأثیر منفی دارد. همچنین، متغیرهای مستقل درمجموع در حد متوسط توان تبیین واریانس متغیر نگرش به مصرف مواد مخدر را دارند. بر این اساس، می توان گفت در بین بخش قابل توجهی از دانش آموزان، تقویت دین داری، سرمایه اجتماعی و نوع روابط خانواده می تواند منجر به تقویت نگرش منفی دانش آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر شود.
تحولات محله های شهری و تجربه دوران کودکی مادران و دختران ساکن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی نوظهور در جامعه ایران، اختلال در فرایند کودکی و جامعه پذیری کودکانه است. پیش تر، کودکان از طریق تعامل با اعضای خانواده و بعدها با همسالان به صورت فعال آموزش های لازم را برای حضور در جامعه کسب می کردند؛ اما در حال حاضر انزوای ناخواسته کودکی و محروم شدن آن ها از تعامل با همسالان در محله و همسایگی عیان است. بخش عمده ای از این مسئله، ریشه در تغییرات در شرایط کالبدی شهر و به تبع آن حذف مناسبات همسایگی و محلی دارد. اختلال در فرایند کودکی و جامعه پذیری کودکانه، از زمانی آغاز می شود که تحولات شهرسازی عملاً میدان تعاملاتی که زمانی محل بازی و کنش های متقابل کودکانه بوده را از بین برده است؛ مسئله ای که در چند دهه گذشته باعث «کودکزدایی از شهر» و رانده شدن تدریجی کودکان به پستوی خانه و انزوای ناخواسته آنان شده و آشکارا زیست جهان کودکی بین دو نسل را متفاوت از یکدیگر ساخته است. با توجه به اهمیت مسئله، تحقیق حاضر با مطالعه ای کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، 30 تجربه از تجربیات کودکی مادران و دختران در 3 محله از محله های مناطق 5، 7 و 16 شهر تهران را توصیف کرده است؛ مادران و دخترانی که همه آن ها کودکی خود را در یک محله مشترک، اما با تجربه ای متفاوت گذرانده اند. نتایج نشان داد در اثر تغییرات کالبدی و به تبع آن دگردیسی در مناسبات اجتماعی، تجربه زیسته کودکان (دختران) با والدین (مادران) تفاوت بنیادی پیدا کرده است؛ تفاوتی که در تربیت و درنهایت شخصیت متفاوت مادران و دخترانشان پدیدار می شود. نتایج همچنین بر این دلالت دارد که برخلاف مادران، دختران نسل جدید (5 تا 12 سال) اغلب منزوی اند و سرگرمی هایشان بیشتر فردی و انفعالی است.
آزار جنسی و تداوم نابرابری قدرت در فضای کاری (مطالعه تجربه زنان مدیر میانی در شرکت های زیر مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع آزار جنسی زنان در محیط کار به انحاءمختلف و در اکثر کشورها با درجاتی متفاوت دیده می شود. به نظر می رسد ازآنجاکه زنان مدیر میانی سقف شیشه ای را در سازمان ها شکسته و به تبع آن باعث ایجاد تغییراتی در توزیع قدرت سازمانی شده اند، به شیوه ای متفاوت از زنان پائین دست مورد آزار جنسی قرار می گیرند. در همین راستا در این پژوهش تلاش شد روایت دقیقی از تجربه های آزار جنسی زنان مدیر میانی پس از ارتقا و ارتباط آن با تغییر ساختار قدرت سازمانی به دست آید. برای رسیدن به این مطلوب، با 15 نفر از زنان مدیر میانی در سازمان های تولیدی زیرمجموعه وزارت صمت به شیوه ای پدیدارشناسانه (توصیفی) مصاحبه عمیق انجام شد و تجربه های این زنان با نگاهی به نظریات جامعه پذیری، نابرابری جنسیتی، آزار جنسی و قدرت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سازمان ها از طریق مواردی چون پنهان کاری مردان مدیر در وجود برخی از امکانات برای مدیران، ایجاد محیط کار و دفتر متفاوت با مدیران مرد، دخالت در امور اداری از سمت سایر همکاران و ممانعت از حضور زنان در شبکه های مدیران هم رده، سعی در حفظ ساختار قدرت پیشین دارند. همچنین، زنان مدیر میانی با اَشکالی متفاوت از آزار جنسی ازجمله کنایه شنیدن از دیگر مردان و زنان درباره چگونه مدیرشدن، کمترشدن آزارهای جنسی آشکار و ناتوانی بیشتر در اعتراض به آزارهای جنسی روبه رو می شوند.
وندالیسم در پارک های شهری؛ تحلیلی بر ویژگی های جمعیتی و قصد و رفتار وندال ها در شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارک های شهری، ازجمله شاخص های توسعه یافتگی جوامع قلمداد می شوند. پدیده وندالیسم (فعالیت های خرابکارانه) به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار، اختلال در استفاده مردم و کاهش کیفیت محیطی و بصری پارک های شهری را در پی دارد. پژوهش حاضر عوامل اثرگذار بر قصد و رفتارهای وندالیستی و نیز ویژگی های جمعیتی و زمینه ای افراد وندال را بررسی کرده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و شیوه گردآوری و تحلیل داده ها، کمّی است که با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، کاربران پارک های سطح شهر مریوان بودند که به دلیل مشخص نبودن تعداد مراجعه کنندگان به پارک های شهری، حجم نمونه با استفاده از روش میترا-لنکفورد ۲۷۷ نفر برآورد گردید. نتایج نشان داد متغیرهای موردبررسی شامل ضعف تعهد و مسئولیت پذیری اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، احساس نابرابری و تبعیض، مقاومت و انتقام جویی از جامعه با قصد و رفتارهای وندالیستی در پارک های شهر مریوان در جهت مورد انتظار رابطه معنادار دارند. همچنین ویژگی های جمعیتی و زمینه ای همچون جنس، تحصیلات، جایگاه اقتصادی-اجتماعی، محل سکونت، خانواده و شغل بر پدیده وندالیسم تأثیرگذارند. با تعیین مطلوبیت مدل ساختاری پژوهش با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی، میزان ضریب تعیین (R2) 58/0 به دست آمد که حاکی از دقت بالای مدل نظری پژوهش در پیش بینی متغیرهاست. بر اساس نتایج، این پژوهش برخورد قاطع کیفری و اعمال مجازات شدید در برخورد با رفتارهای وندالیستی را فاقد کارایی دانسته و در عوض، ضمن پیشنهاد درک جوانان و جهت دهی به اوقات فراغت آنان، درگیرکردن این ظرفیت بالقوه جمعیتی در فعالیت های سازنده را توصیه می کند.
پیامدهای اجتماعی آشوب اطلاعاتی در ایران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتشار ویروس کووید-19 با موجی از اخبار و اطلاعات گستردهٔ درست و نادرست از منابع رسمی و غیررسمی همراه بود. این حجم عظیم اطلاعات متنوع و بعضاً متناقض وضعیتی را به وجود آورده است که می توان آن را آشوب اطلاعاتی نام نهاد. این شرایط موجب سردرگمی مخاطبان در گزینش و استفاده از اطلاعات برای تفسیر شرایط و انجام فعالیت های روزمره شده است. لذا این پژوهش در نظر دارد پیامدهای آشوب اطلاعاتی ایجادشده را در ابعاد اجتماعی مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف 1460 نفر از شهروندان کشور با روش پیمایش مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که بیش از نیمی از جمعیت موردمطالعه، آشوب اطلاعاتی را در حد متوسط و زیاد تجربه نموده اند. نتایج استنباطی نیز حاکی از آن بود که آشوب اطلاعاتی با متغیرهای همدلی با دیگران، امید به آیندهٔ پساکرونا، بی اعتمادی به دیگران و هویت ملی رابطه دارد. رابطهٔ بین آشوب اطلاعاتی با پیامدهای اجتماعی موردنظر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS نیز مورد آزمون قرار گرفت و نتایج نشان داد که افزایش آشوب اطلاعاتی کاهش متغیرهای موردبررسی را در پی دارد. جمع بندی یافته ها نشان می دهد با کنترل آشوب اطلاعاتی و مدیریت انتشار اخبار در زمان وقوع فجایع ملّی و بین المللی، تا حد زیادی می توان پیامدهای اجتماعی ناشی از این بحران ها را کاهش داد.
هویت قومی در جامعه ایرانی: همگرایی یا واگرایی (مرور نظام مند مطالعات کمّی از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال تحلیل هویت قومی در جامعهٔ ایرانی بر پایهٔ پژوهش های انجام شده در حوزهٔ هویت قومی است و به این مهم می پردازد که برجستگی هویت قومی در برابر هویت ملی در میان اقوام ایرانی چگونه است؟ و عوامل مؤثر بر واگرایی و همگرایی کدم اند؟ در چهارچوب نظری، افزون بر دو رویکرد کلان خطی و غیرخطی بودن نسبت و رابطهٔ این دو هویت، از نظریه های ناسیونالیسم قومی، رقابت نخبگان، توسعهٔ نامتوازن و محرومیت نسبی نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق با به کارگیری روش مرور نظام مند، 48 پژوهش مرتبط با مسئلهٔ هویت قومی از سال 1380-1401 در ایران انتخاب شدند. یافته ها نشان داد همهٔ اقوام ایرانی بر ایران محوری هویت خود تأکید دارند و برجستگی هویت ملی در اولویت نخست گزینش هویتی همهٔ اقوام ایرانی قرار دارد. همچنین، میانگین نمرات هویت ملی در مقایسه با هویت قومی بسیار بالاتر است و بیش از 85% گروه های اجتماعی مختلف ایرانیان به ایرانی بودن خود افتخار می کنند. درعین حال، بالندگی به هویت قومی و تعهد و تعلق قومی در اقوام ایرانی نمرهٔ بالایی دارد (نزدیک به 60). با توجه به نتایج این تحقیقات و تأکید بر مطالبه گری قانون محور توسط اقوام، کنش های جمعی فراقانونی و همراه با خشونت و واگرایانه و گرایش قومی فرامرزی در ذهنیت اقوام ایرانی جایگاهی ندارد.
تبیین جامعه شناختی نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج سفید: کاربست نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش ازدواج سفید به عنوان مسئله ای اجتماعی، این تحقیق با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز به بررسی این پدیده در میان 277 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران پرداخته است. نظریه پیش گفته، احتمال وقوع رفتار مجرمانه یا همنوایی را تابعی از تعادل این تأثیرات بر رفتار می داند. یافته ها نشان داد درمجموع حدود یک پنجم از کل نمونه تحقیق به لحاظ نگرشی با ازدواج سفید مخالف، حدود نیمی بینابین و حدود یک سوم موافق هستند. از منظر نگرشی، تفاوت معناداری میان دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد؛ اما از بُعد رفتاری، دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر ازدواج سفید (داشتن رابطه بدون تعهد) را تجربه کرده اند. همچنین، طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه، متغیر میزان پیوند افتراقی بر ابعاد شناختی و رفتاری، متغیر میزان تقویت افتراقی بر ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری و متغیر میزان تقلید نیز بر بُعد عاطفی نگرش به ازدواج سفید تأثیر معنادار دارد. بنابراین، دانشجویانی که در معرض پیوند و تقویت افتراقی قرار می گیرند، نگرش مساعدتری به ازدواج سفید و درگیرشدن در تجربه آن دارند. درواقع، نگرش مساعد یا نامساعد نسبت به ازدواج سفید، به پاداش ها و مجازات های ادراکی بستگی دارد. ازاین رو هرچه ارزش، دفعات و احتمال پاداش برای یک رفتار اجتماعی بیشتر باشد، احتمال وقوع و تکرار آن بیشتر است و برعکس. چون در بافت فرهنگی و دینی ایران، تبعات منفی ازدواج سفید (از قبیل احتمال بارداری ناخواسته، سقط جنین، احتمال بالای مرگ ومیر مادران در سقط های زیرزمینی، خشونت فیزیکی و روانی، عدم حمایت قانونی و...) برای دختران بیشتر از پسران است، ازاین رو دانشجویان دختر کمتر از دانشجویان پسر به ازدواج سفید روی می آورند.
عوامل مؤثر بر ارتکاب جرم: فرا تحلیل کمّی مطالعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرم به عنوان یک پدیده نامطلوب اجتماعی، پیامد عوامل متعددی است. فزونی ارتکاب به جرم، افزایش تحقیقات علمی در حوزه های مطالعاتی مرتبط با جرم در ایران در چند دهه گذشته را در پی داشته؛ به طوری که اطلاعات وسیعی درباره سبب شناسی و فراگیرشناسی جرم در حوزه های مختلف آن تولید شده است. پژوهش حاضر با رویکرد فراتحلیل به مهم ترین دلایل و علت های ارتکاب جرم در ایران بر اساس پژوهش های انجام گرفته در حوزه های مختلف پرداخته و به این پرسش پاسخ داده است که عوامل مؤثر بر ارتکاب جرم کدام اند و درمجموع این عوامل تا چه اندازه در ارتکاب جرم در حوزه های مختلف تأثیرگذارند؟ روش پژوهش از نوع فراتحلیل (کمّی) با هدف تعیین اندازه اثر پژوهش ها بود. حجم نمونه شامل 107 سند پژوهشی (80 مقاله و 27 پایان نامه) بود که با توجه به معیارهای داشتن ضریب همبستگی، اعتبار مقاله، کیفیت انتشار و اطلاعات روشی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد بیشترین تأثیر در ارتکاب جرم را به ترتیب متغیرهای مشارکت اجتماعی، فرهنگ بزهکاری، منطقه محل سکونت، تراکم جمعیتی، روابط اجتماعی، کنترل اجتماعی، احساس محرومیت و نابرابری اجتماعی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و اختلافات خانوادگی داشته اند که درمجموع دلالت بر تأثیرِ بیشتر عوامل سطح اجتماعی در ارتکاب جرم دارد.
توسعه گرایی و فقرزدایی در دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته دولت ها، توانایی در پیشبرد اهداف توسعه کشور به شکل همه جانبه و متوازن است که می تواند نتایج ارزشمندی در زمینه ارتقای کیفیت زندگی مردم و فقرزدایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مطالعه الگوی توسعه گرایی دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی و نقش آن در فقرزدایی است. این مطالعه با روش ترکیبی در دو گام شامل روش تحلیل محتوای کیفی و تحلیل محتوای کمّی انجام گرفته است. در گام نخست، از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک تحلیل مضمون (تماتیک) برای بررسی الگوی توسعه گرایی دولت استفاده شد. بدین منظور با 17 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عمل آمد که بر پایه یافته ها، دو بُعدِ تأکید بر نقش مردم در دولت و دولت متکی بر دیوانسالاری وبری و شش مؤلفه شناسایی شدند. در مرحله تحلیل محتوای کمّی نیز عناوین خبری روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از اصلی ترین پایگاه های خبری دولت طی سال های 1368 تا 1376 (دوره هشت ساله دولت های پنجم و ششم) جستجو و بررسی شد. نتایج گویای آن بود که طی این سال ها ویژگی های متکی بر دیوان سالاری وبری، حجم زیادی از عناوین خبری دولت را به خود اختصاص داده؛ اما در زمینه جامعه مدنی و درآمیختگی دولت با آن کمتر سخن به میان رفته است. افزون بر آن، دولت صرفاً در توسعه اقتصادی کشور و برای دریافت کمک های مالی به منظور پیشبرد اهداف اقتصادی خود به مردم رجوع نموده است. همچنین، شاخص های اقتصادی در دوره موردبررسی حکایت از افزایش فقر داشت که می توان آن را با ضعف الگوی توسعه گرایی دولت مرتبط دانست. بر پایه نتایج، توسعه گرایی دولت های پنجم و ششم ناقص بوده که گسترش فقر طی سال های موردبررسی را در پی داشته است.
تحلیل جامعه شناختی تعیین کننده های احساس یأس و ناامیدی در بین سالمندان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کمابیش در تمام جوامع پدیده سالمندی مسئله ای مهم به شمار می رود و مسائل سالمندان و فراگرفتن سیاست گذاری های بایسته درباره آن ها یک نگرانی مشترک جهانی است. از سوی دیگر، احساس یأس و ناامیدی در سالمندان ازجمله مشکلات فراگیر آن هاست که افزایش امید سالمندان، سلامت جسمانی و ارتباطات اجتماعی ایشان را تا اندازه زیادی تحت الشعاع قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تعیین کننده های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر احساس یأس و ناامیدی در میان سالمندان شهر اهواز است. در این پژوهش، ۳۷۰ نفر از سالمندان شهر اهواز با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد بین تعیین کننده های اجتماعی و فرهنگی و احساس ناامیدی سالمندان رابطه معناداری وجود دارد و ۳۰% از این احساس به واسطه متغیرهای تعیین کننده اجتماعی و فرهنگی تبیین و پیش بینی می شود. همچنین، حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر احساس یأس و سالمندان داشتند. بر این پایه، پرداختن به مسائل و نیازهای سالمندان و دوره سالمندی به عنوان یکی از برجسته ترین دستاوردهای توسعه، ضرورتی اجتماعی است. همچنین، بررسی رفتارهای مرتبط با تندرستی و کیفیت زندگی اجتماعی آنان ازجمله احساس یأس و ناامیدی، موضوع مهمی است که نیازمند سیاست های علمی، اجتماع محور و بنیادی است.
خانواده مدنی از آرمان تا واقعیت (مورد مطالعه: خانواده های شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه خانواده مدنی در بین خانواده های شهر رشت می پردازد. مشارکت کنندگان تحقیق شامل مردان و زنان شهر رشت بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 35 نفر از آن ها مصاحبه شد. این پژوهش از طریق روش کیفی، تکنیک تحلیل مضمون و به کارگیری تکنیک مصاحبه انجام گرفت و مصاحبه با افراد تا رسیدن به اشباع نظری پیش رفت. یافته ها نشان داد که به لحاظ گفت وگو سنخ های مختلف خانواده های موردمطالعه شهر رشت عبارت اند از: خانواده های گفت وگومحور، خانواده های مرزی و خانواده های مجادله محور. بر مبنای یافته ها، خانواده هایی که سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بیشتری داشته اند، متقارن تر و گفت وگومحورترند. علاوه براین، هرچند مشارکت کنندگان اظهار داشتند که امروزه خانواده ها بیش از گذشته گفت وگومحورند، ولی در واقعیت و به صورت «اینجا-اکنونی» خانواده های مرزی و مجادله محور همچنان به حیات خود ادامه می دهند. مصاحبه شوندگان شکل آرمانی خانواده را در خصلت هایی از قبیل صداقت، احترام متقابل، توانایی ابراز احساسات، مشورت، گوش فرادادن به حرف سایر اعضای خانواده، برابری، انتقادپذیری، قضاوت نشدن (پرهیز از پیش داوری) و ظرفیت بالا (داشتن ذهن باز) برساخت کرده اند که شباهت های زیادی به مدل خانواده دموکراتیک (مدنی) آنتونی گیدنز دارد.
معرفی کتاب ها
معرفی و نقد کتاب «بی خانمانی و سیاست گذاری اجتماعی»
حوزه های تخصصی:
کتاب «بی خانمانی و سیاست گذاری اجتماعی» نوشته روجرز باروز، نیکلاس پلیس و دبورا کویلگارس است که محمد خانی ترجمه کرده و از سوی انتشارت علمی و فرهنگی به سفارش اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سال 1396 به چاپ رسیده است. هر سه نویسنده کتاب، پژوهشگران دانشگاه یورک انگلستان هستند و سابقه پژوهش در مرکز سیاست گذاری مسکن در دانشگاه یورک دارند. کتاب با نگاهی چندوجهی و جامع، وضعیت بی خانمانی در بریتانیای معاصر را بررسی می کند. بی خانمانی اگرچه در دامنه گسترده مسائل اجتماعی قرار نمی گیرد، اما به عنوان آسیبی اجتماعی شکلی جهان پیدا کرده است و اختصاص به مناطق خاصی مانند کشورهای پیرامونی و کمتر توسعه یافته ندارد. کتاب حاضر گواهی روشن از تجربه کشوری صنعتی (انگلستان) در مورد بی خانمانی و چالش های آن است. کتاب با پیشگفتاری از علی اصغر محکی مدیرکل سابق مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران آغاز می شود که در بر محرومیت اجتماعی و طرد از خانواده آن تأکید شده است. وی درصدد آن است تا ضرورت بی مسکنی برای بی خانمان ها را تنها به عنوان یکی از ابعاد آن نشان دهد و بر ابعاد اجتماعی-خانوادگی بی خانمانی را برجسته کند. در ادامه و پیش از آغاز متن اصلی، سخن مترجم نیز درخور تأمل است. مترجم کتاب در سخن بسیط، به معرفی بخش های مختلف کتاب پرداخته است و محتوای کتاب را حاصل ارتباط نزدیک نویسندگان با میدان اجتماعی می داند.
گزارش نشست معرفی و نقد کتاب «تنظیم حکومتی دین و التزام مذهبی؛ تحلیل تجربی در سه سطح جهانی، کشورهای اسلامی و ایران»
حوزه های تخصصی:
کتاب «تنظیم حکومتی دین و التزام مذهبی؛ تحلیل تجربی در سه سطح جهانی، کشورهای اسلامی و ایران» نوشته محمدرضا طالبان است که به تازگی (زمستان ۱۴۰۲) از سوی پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی و انتشارت عروج منتشر شده است. نویسنده کتاب، دانشیار جامعه شناسی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی و دارای ده ها مقاله و اثر در حوزه جامعه شناسی دین است. این نوشتار گزارش نشست نقد کتاب یادشده با حضور طالبان نویسنده اثر و علیرضا شجاعی زند و سیدحسین سراج زاده به عنوان ناقد است. کتاب حول این مسئله دیرپا شکل گرفته که جامعه پذیری رسمی مذهبی توسط حکومت پساانقلابی ایران در چند دهه اخیر، چه تأثیری بر دین داری ایرانیان گذاشته است؟ نویسنده در پاسخ با رجوع به استدلال های ارائه شده توسط اندیشمندان ایرانی و ردیابی مسئله در ادبیات جامعه شناسی دین، به دو جواب متضاد ذیل دو پارادایم یا دیدگاه نظری سکولاریزاسیون و اقتصاد بازار دین رسیده است. طرفداران رویکرد نظری اقتصاد بازار دین با اقامه استدلال هایی تأثیر مزبور را منفی می دانند و بر این باورند که تلاش چنددهه ای حکومت دینی برای جامعه پذیری مذهبی مردم و تنظیم مذهبی هرچه بیشتر جامعه، خواه ناخواه موجب کاهش التزام مذهبی ایرانیان شده است. در مقابل، برخی اندیشمندان ایرانی و نیز جامعه شناسان طرفدار رویکرد نظری سکولاریزاسیون، تغییر ساختارهای جامعه و تعبیه برخی نظام های پاداش دهی اجتماعی را موجب ایجاد انگیزش تسهیل و تقویت هرچه بیشتر دین داری و افزایش التزام مذهبی ایرانیان می دانند. اثر حاضر در مقام آزمون تجربی رویکردهای یادشده در ایران تلاش نموده تا نشان دهد که نتایج یک مطالعه سیستماتیک علمی با اتخاذ روش تطبیقی چندسطحی تا چه حد برای مدعاهای مزبور دلالت تأییدی یا ابطالی دارند.