مسائل اجتماعی ایران
مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی سال پانزدهم بهار و تابستان 1386 شماره 56 و 57 «ویژه نامه علوم اجتماعی (3)» (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در بیست و هفت سال گذشته در بررسی انقلاب اسلامی از میان سه نوع تبیین «علّی»، «فرآیندی» و «پیامدی» از انقلا ب ها، بیش از همه به تبیین های علّی و ساختاری (یا نوع اول) توجه نشان داده شده است. هدف اصلی این مقاله، شناخت انقلاب اسلامی از طریق توضیح فرآیند فعال و زنده شکل گیری بسیج انقلابی مردم ایران (یا تبیین نوع دوم) است. نگارنده کوشش کرده از منظر سرمشق انتخاب عقلانی و نظریة بسیج منابع توضیح دهد که چگونه «قدرت اجتماعیِ» ناشی از بسیج مردمی در جامعة ایران بر «قدرت سیاسی» حکومت پهلوی پیروز شد. توجه به جریان زندة رخدادها و فرصت های گوناگون، خلاقیّت و جسارت های انقلابیون؛ اعتقادات مذهبی مردم وقتی که جهت سیاسی پیدا می کند، رهبری مردمی، ناتوانی نخبگان حکومتی در مهار مخالفان، در فرآیند پیروزی انقلاب نشان می دهد که: اولاً چرا پیروزی انقلاب ها پدیده های نادری هستند و ثانیاً چرا آشنایی با علل انقلاب به تنهایی توضیح دهندة چگونگی پیروزی انقلاب ها نیست.
تبیین جامعه شناختی بی ثباتی سیاسی (مطالعه ای بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ابتدا تلاش گردید استدلال های اصلی نظریه های بی ثباتی سیاسی یعنی محرومیت نسبی، بسیج منابع و وابستگی / نظام جهانی در قالب فرضیات تحقیق استخراج و فرموله گردد. سپس، بر مبنای دلالت های مشترک آن ها مدلی نظری از تلفیق این فرضیات ساخته شد که در بردارندة سازه های اصلی نظریه های مزبور و پیونددهندة آن ها بود. در انتها، با مقابلة این مدل نظری با داده های 147 کشور در یک دورة زمانی بیست ساله، میزان انطباق و تناظر پیش بینی های هر یک از این نظریه ها با شواهد بین کشوری مورد ارزیابی و داوری تجربی قرار گرفت.
در مجموع، نتایج این تحقیق نتوانست هیچ یک از سه دیدگاه نظری بی ثباتی سیاسی را کاملاً تأیید یا ابطال کند. به عبارت دیگر، یافته های این تحقیق دلالت تام و تمامی برای هیچ یک از تئوری ها نشان نداد تا جایی که برخی از پیش بینی های هر یک از این سه نظریه تأیید و برخی دیگر ابطال شدند. نتایج تحقیق بر این واقعیت صحه گذاشت که هرگز یک نظریه نیست که توافق کامل و تام با عالم واقع دارد، بلکه چندین نظریه در عرض هم هستند که توافق ناکامل و جزیی با جهان تجربی دارند.
زنان و تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تغییرات اجتماعی معاصر، انقلاب آموزشی زنان و مشارکت گسترده آن ها در عرصه های مختلف جامعه است. در ایران، آمار پذیرفته شدگان دانشگاه ها در سال های اخیر بیانگر رشد میزان قبول شدگان دختر در دانشگاه هاست.
در این تحقیق، به دلایل روی آوردن زنان به تحصیلات دانشگاهی و پیامد های اجتماعی آن می پردازیم. فرضیه های تحقیق با استناد به نظریه بودون در مورد آثار منتجه در نظام های کنش متقابل مطرح شده اند و با استفاده از اطلاعاتی که به روش پیمایشی جمع آوری شدند آزمون شده اند. جمعیت آماری ۲۰۰۰ نفر از زنان 38-18 ساله چهار استان کشور است. پیامد های اجتماعی از طریق متغیرهای ۱) بالا رفتن سن ازدواج ۲) کاهش باروری ۳) تربیت بهتر فرزندان ۴) مشارکت اجتماعی بیشتر ۵) نحوه همسر گزینی ۶) مشارکت در تصمیم گیری در خانواده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد: انتخاب دانشگاه با انگیزه اشتغال و کسب درآمد و بعد از آن انگیزه های دیگر انجام می شود. با بالا رفتن تحصیلات، سن ازدواج بالا می رود، میزان آزادی زنان در انتخاب همسر افزایش می یابد، تعداد فرزندان کاهش می یابد، الگوی تربیت فرزندان تغییر می کند. تحصیلات زنان با مشارکت بیشتر آنان در تصمیم گیری های خانواده رابطه داشت. ولی تحصیلات دانشگاهی زنان با مشارکت اجتماعی آنان رابطه معنادار نداشت. به طور کلی در این تحقیق مشخص شد که اثرات تحصیلات دانشگاهی زنان در سطح خانوادگی مشهود است، اما در سطح اجتماعی مشهود نیست و این می تواند به دلیل ساختارهای اجتماعی موجود باشد.
جستجوی درونمایه های یک نظریة اجتماعی کجروی بر اساس آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، گسترة ایدة «همنشینی افتراقی» را در نظریه های کجروی اجتماعی شناسایی و با تحلیل محتوای قرآن و منابع تفسیری، نکاتِ نسبت پذیر به قرآن را در قالبی مقدماتی از یک الگوی نظری، سامان می دهد. هدف، امکان سنجی طرح یک نظریة اجتماعی دربارة کجروی بر اساس آموزه های اسلامی است. تحقیق همچنین به عنوان مسیری بنیادین در سیاست گذاری سازگار با آموزه های دینی و یافته های علمی معرفی می شود. در بررسی گزاره های قرآنی مربوط به مضامین پیوند همنشینی، کجروی و پیشنهادهای کنترلی، به نظر می رسد متغیرها و ساز و کار هایی مورد نظر بوده اند که با گذشت زمان، در الگوی همنشینی افتراقی شکل گرفته اند. گزاره ها واژگانی کمیت پذیر دارند. پیوندها جزئی و دوسویه اند و همنشینان بر یکدیگر تأثیر می گذارند. ارزش ها، هنجارها، جامعه پذیری، یادگیری، نفوذ اجتماعی و برچسب زنی، جاذبة میان فردی و سطوح مختلف نیازها، از جمله متغیرهای مورد استفاده در سطوح کلان، میانه و خرد می باشند که در محیط های مختلف کنش (حتی در تعامل با موجودات ماورایی) و در خلال ساز و کارهای علّی، فرد را به کجروی یا استمرار آن سوق می دهند. راهکارهای کنترلی عبارتند از: پیش گیری، پیام سازی فرهنگی، توان بخشی، هنجارسازی، کنترل ارزشی و عاطفی و تقویت.
جهانی شدن و شکل گیری سیاست فرهنگی محلی: مصرف رسانه ای بلوچ های ایران و چالش های هویت قومی و هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، فضای جدیدی را برای بلوچ های ایران از حیث مصرف رسانه ای به وجود آورده است که از سه مشخصة عمده برخوردار است: 1) مصرف متون قومی، 2) مصرف انیمیشن های جذاب امریکایی دوبله شده به زبان قومی و 3) مصرف گستردة فیلم های عامه پسند هندی. پدیده های فوق، نوعی سیاست فرهنگی محلی را تشکیل می دهند که از یک جهت، برخی از مؤلفه های سنتی هویت بلوچی را به شدت دچار چالش نموده و زمینه ساز نهادینه کردن مؤلفه های جدیدی در این هویت شده است، و از جهتی دیگر، با برجسته ساختن هویت قومی سنتی ، تضعیف مؤلفه های هویت اسلامی و شیوع عناصر فرهنگی شبه قارة هند، هویت ملی ایرانی را بحران زده کرده است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر یک روش شناسی «کیفی ترکیبی» شامل نشانه شناسی، مصاحبه عمقی، مشاهده مشارکتی و مطالعة اسنادی است. بعد از ارائة تحلیلی که از شرایط اجتماعی فرهنگی بلوچستان ایران ارائه شده است، عناصر کلی متون قومی، انیمیشن های امریکایی دوبله شده به زبان قومی و فیلم های عامه پسند هندی استنتاج شده و خوانش های بلوچ های ایرانی از آن ها دریافت و تبیین شده است.