مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعات جامعه شناختی و انسان شناختی نشان می دهند که «روابط آنها» میان زنان و مردان بسیار پیچیده است، زیرا با ورود عنصر جنسیت به رابطه خود/دیگری شکلی از پیچیدگی در فهم یکدیگر حادث شود که تواند به مزاحمت و حتی خشونت علیه یکدیگر منجر شو د. اگرچه مزاحمت جنسی و پیامدهای آن، در سالیان اخیر در ایران و البته در بسیاری از کشورهای جهان به مسئله ای اجتماعی بدل شده است، اما پژوهش های چندانی در این زمینه انجام نپذیرفته است. مطالعه حاضر درباره بررسی وضعیت مزاحمت جنسی در شهر سنندج و زمینه های فرهنگی و ساختاری وقوع چنین پدیده ای و البته از زاویه ای متفاوت یعنی زمینه های اجتماعی فرهنگی عاملیت مزاحمت انجام پذیرفته است. تحقیق پیش رو به روش توصیفی از نوع پیمایش و با تکنیک پرسش نامه انجام شده است و جامعه آماری شامل کلیه افراد مذکر 18 تا 30 سال ساکن در شهر سنندج بوده است. نمونه گیری پژوهش به صورت سهمیه ای متناسب با حجم در مناطق مختلف شهر سنندج انجام پذیرفته و افراد منتخب از طریق پاسخگویی به پرسش نامه محقق ساخته، بررسی و تحلیل شده اند. براساس نتایج توصیفی به دست آمده از مزاحمت جنسی که شامل چهار نوع مزاحمت کلامی، بصری، تعقیبی و فیزیکی است، از مجموع 380 نفر تنها هیچ گونه مزاحمتی را مرتکب نشده اند. نتایج به دست آمده از تحلیل چندمتغیره (رگرسیون و تحلیل مسیر) نیز نشان می دهد که از میان متغیرهای موجود در تحلیل، متغیر های سن، میزان سنتی بودن، مذهبی بودن، میزان جنسیت زدگی و فقر فرهنگی بر ارتکاب عاملیت به مزاحمت جنسی تأثیرگذار بود ه اند. و در این میان، متغیر فقر فرهنگی در حوزه مصرف فرهنگی اثر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است. بحث: چنین به نظر می رسد که فقر فرهنگی یا فقدان مصرف کالاهای فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر میزان مزاحمت است، بنابراین افزایش آگاهی و ارتقای مصرف فرهنگی جوانان با به کارگیری سیاست های یاری رسان در این حوزه می تواند در کاهش مزاحمت جنسی مؤثر باشد.
موانع و چالش های سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مفهوم عدالت جنسیتی همواره مناقشاتی به همراه داشته است. در حال حاضر با ورود این مفهوم به برنامه ششم توسعه، می بایست سیاستگذاری ها در تحقق آن به طور جدی پیگیری و دنبال شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مانع ها و چالش های سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی از نگاه صاحب نظران است. به این منظور برای گردآوری اطلاعات (با توجه به اصول نمونه گیری هدفمند و تدریجی) با 9 نفر از صاحب نظران و پژوهشگران حوزه زنان و سیاستگذاری، مصاحبه (نیمه ساختاریافته) شده و با استفاده از نظام کدگذاری نظریه زمینه ای ، داده ها در پاسخ به پرسش های اصلی پژوهش دسته بندی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر کلیدی ترین چالش های سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی شامل عدم وفاق درباره تعریف عدالت جنسیتی، سیاست زدگی، ضعف در برنامه نویسی و ضعف داده و آمار است و از مهم ترین لوازم سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی، مصداق یابی و ارائه تعریف برای عدالت جنسیتی می باشد. با توجه به لزوم عاملیت نیمی از جامعه یعنی زنان در توسعه پایدار، تعیین شاخص های عدالت جنسیتی و تبیین معیارهایی که برای تحقق عدالت جنسیتی باید در سیاستگذاری های عمومی مد نظر قرار گیرد ضروری است.
طردشدگی سالمندی در ساحت سیاست گذاری اجتماعی؛ تحلیلی بر برنامه های توسعه پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تحت تأثیر تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست سالمندان به امری پروبلماتیک تبدیل شده ولی همچنان مسئله سالمندی در ساحت سیاست گذاری برساخت نمی شود و سیاست های اجتماعی حمایتی متناسب با سالمندان وجود ندارد. در این راستا، رصد سیاست های اجتماعی در متن برنامه های توسعه پس از انقلاب با هدف کشف مضامین آشکار و پنهان و دستیابی به نحوه مواجهه سیاستی با این پدیده نوظهور، موضوع تحقیق حاضر است. از بین روش های کیفی، تکنیک تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها انتخاب شده است. مرور سیاست های سالمندی در برنامه های توسعه ایران حکایت از مضامین حبس سالمندی در حصار بازنشستگی ، عقب نشینی تدریجی دولت و کالایی شدن خدمات تأمین اجتماعی و شعار برقراری نظام جامع تأمین اجتماعی دارد که درمجموع، مضمون طردشدگی سالمندی در ساحت سیاست گذاری اجتماعی را توضیح می دهد. فقدان سیاست های مراقبت از سالمندان ، حاشیه ای بودن نگاه جنسیتی به سیاست های اجتماعی سالمندان، نبود سیاست های سالمندی فعال و دوستدار سالمندان ، و حاشیه ای بودن مشکلات سالمندان روستایی نیز از خلأهای سیاستی در این حوزه است. در پایان، می توان برنامه ریزی میان نسلی برای دوره زندگی سالمندی، سیاست های سالمندی فعال و موفق، سیاست های شهری دوستدار سالمندان، آینده نگری در سیاست گذاری سالمندان، سیاست های حمایت اجتماعی جنسیت محور برای سالمندان و حمایت اجتماعی از سالمندان آسیب پذیر را در سیاست های اجتماعی سالمندان پیشنهاد داد.
انگاره مصرف دخانیات در بین نمونه ای از شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف دخانیات از مهم ترین عوامل تهدیدکننده سلامتی و شایع ترین عامل قابل پیشگیری مرگ ومیر در جهان است و یکی از استراتژی های مهم کنترل آن، شناخت انگاره مصرف آن در بین افراد است. بنا به این ضرورت، تحقیق حاضر با ترکیبی از روش شناسی های کمی (پیمایش) و کیفی (تحلیل محتوای کیفی) به صورت همگرا، به شناسایی انگاره مصرف دخانیات در میان شهروندان تهرانی پرداخته است. نمونه آماری تحقیق شامل دو گروه بود: گروه اول)610 نفر از شهروندان استفاده کننده از برنامه های پیشگیرانه کنترل دخانیات در هفته بدون دخانیات در مناطق بیست و دوگانه شهرداری تهران، که با ترکیبی از روش های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی نظام مند و دردسترس انتخاب شدند. گروه دوم) 53 نفر از کارشناسان مرتبط با طرح «تهران شهر بدون دخانیات» که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که شهروندان از نظر انگاره مصرف دخانیات شامل پنج دسته اصلیِ غیرسیگاری، سیگاری روزانه/ فعال، سیگاری قهار/ همیشگی، سیگاری ترک کرده و سیگاری تفننی/ اتفاقی می باشند. مصرف دخانیات در شهر تهران، پنج عامل اصلی شامل جوان بودن، قلیانی شدن، جنسیتی شدن، خانوادگی شدن و غیرطبقاتی شدن مصرف را تجربه می کند. همچنین، عوامل چندگانه فرهنگی (فرهنگ غلط فراموشی مشکلات به ویژه در بزرگسالان، کم/ ناآگاهی از خطرات استعمال دخانیات)، اجتماعی (فشار اجتماعی، مُدبودن)، روانی (رفع خستگی، دوری از غم و غصه، اعتیادآوری دخانیات، رفع استرس، احساس بزرگی و شخصیت) و فردی (تجربه کردن، جذابیت بیشتر) مهم ترین دلایل مصرف دخانیات توسط شهروندان بودند. نتایج بر آن دلالت دارد که مصرف دخانیات در گروه های اجتماعی مختلف از انگاره یکسانی تبعیت نکرده است و به شرایط فردی، بینافردی،خانوادگی و ساختاری بستگی دارد.
تبیین مصرف مواد مخدر در بین اقوام منطقه مرکزی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به مواد مخدر، مصرف آن و اعتیاد به آن از مهم ترین و اولویت دارترین مسائل و آسیب های اجتماعی در جامعه جدید است که از زوایای مختلف مورد بررسی و توجه قرار گرفته است. یکی از زمینه های اعتیاد و گرایش به مواد مخدر، وجود بستر های مثبت نگرشی و هنجاری شدن مصرف مواد در جامعه است. مطالعه حاضر به شیوه پیمایش به بررسی نگرش های موجود در میان خرده فرهنگ های قومی شهرکرد (فارس، ترک و بختیاری) پرداخته است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه ای به حجم 197 نفر جمع آوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج نشان داد که حدود 35 درصد از پاسخگویان به هر نحوی (دارودرمانی، تفننی، اعتیاد و...) یکی از مواد مخدر سنتی یا صنعتی (عمدتاً تریاک و مشروبات الکلی) را مصرف کرده اند. گرچه اکثر پاسخگویان به مصرف مواد مخدر نگرش منفی داشتند، اما نگرش نزدیک به یک سوم آنها در حد متوسط بود و البته این نگرش در حال تغییر به سمت مثبت بود. از طرف دیگر، نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که قومیت های مختلف در شهرکرد اعم از ترک، بختیاری و فارس در نسبت با مواد مخدر تفاوت نگرشی نداشتند. به عبارتی، دلالت یافته ها این است که قومیت های مذکور نگرش یکسانی به مواد مخدر دارند و قومیت شرط تفاوت در نگرش به مصرف مواد مخدر نیست.
رابطه ادراک فساد و اعتماد اجتماعی در بین شهروندان (مطالعه درباره شهرهای آمل، ساری و چالوس استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی ارتباط ادراک فساد با اعتماد اجتماعی در میان شهروندان بالای ۳۰ سال شهرهای آمل، ساری و چالوس استان مازندران است. در متغیر ادراک فساد از نظریه های هوجس، ترایسمن و هایدن هایمر و در متغیر سرمایه اجتماعی از رویکرد نظری نهاد محور و به طور اخص از نظریه های بوروثستاین و استول استفاده گردیده است. داده های موردنیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه از میان نمونه آماری 400 نفری جمع آوری شده اند. تحلیل اطلاعات تحقیق از طریق دو نرم افزار اس پی اس اس و آموس انجام پذیرفت. یافته های توصیفی نشان داد که میزان سازه ادراک فساد و تمامی ابعادش (فساد خرد، فساد کلان، فساد سیستمی و فساد بین المللی) در سطح بالایی و میزان سازه اعتماد اجتماعی و تمامی ابعادش (بین فردی، تعمیم یافته، نهادی و محیطی) در سطح پایینی قرار دارند. یافته های تبیینی نشان داد که ادراک فساد و تمامی ابعادش، رابطه معکوس و قوی با اعتماد اجتماعی دارند که قوی ترین روابط به ترتیب مربوط به ابعاد ادراک فساد سیستمی، فساد کلان، فساد خرد و فساد بین المللی بوده است. نتایج حاکی است که هرچه میزان ادراک فساد در همه ابعادش افزایش و گسترش یابد، باعث افول و کاهش میزان اعتماد اجتماعی در ابعاد مختلف آن می گردد.
شناسایی و تحلیل پیش ران های مؤثر بر تجرد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های گذشته ساختارها و نهادهای اجتماعی از جمله خانواده متأثر از پدیده هایی همچون مدرنیسم، جهانی شدن و گسترش شبکه های ارتباطی دچار تحولات فراوانی شده است. دگرگونی در الگوی ازدواج و سن ازدواج از حوزه های متأثر از این تغییرات است. در کشور ما نیز تأخیر در ازدواج و تشدید تجرد در سالیان اخیر روند فزآینده ای داشته است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و بررسی پیش ران های مؤثر بر مسئله تجرد در ایران است. برای دستیابی به این هدف پس از بررسی و تحلیل اسناد، مطالعات، نظریات و همچنین مصاحبه با خبرگان فهرستی شامل 104 عامل مؤثر بر تجرد در ایران تهیه و سپس با استفاده از روش دلفی درنهایت 19 پیش ران مؤثر بر تجرد در ایران انتخاب شد. این پیش ران ها پس از قرارگرفتن در ماتریس آثار متقابل طراحی شده در اختیار 11 نفر از خبرگان قرار گرفت و تجمیع نظرات آنها درباره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هرکدام از پیش ران ها در ماتریس اثرات متقابل وارد شد. با تحلیل خروجی های نرم افزار میک مک، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هر یک از پیش ران ها مشخص شد. براین اساس عواملی نظیر «تأتیر رسانه های جمعی بر تغییر نگرش جوانان، پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده، ناکارآمدی برنامه های دولت و نهادهای زیربط برای تسهیل ازدواج» به عنوان پیش ران های کلیدی که دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بر تجرد در ایران هستند شناسایی شدند.
گرایش دختران به تماشای مسابقات فوتبال در ورزشگاه و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دسترسی زنان به فضاها و عرصه های اجتماعی یکی از مهم ترین دغدغه های آن ها محسوب می گردد. مطالعه حاضر به روش پیمایش درصدد بررسی گرایش زنان به تماشای فوتبال مردان و نیز عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری آن را «کلیه دختران دانشجوی دانشگاه های شهر تهران در سال ۱۳۹۷» تشکیل می دهد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با ۴۹۵ نفر برآورد گردیده و در نهایت داده ها از طریق پرسشنامه به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، شهید بهشتی و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات گردآوری گردید. یافته ها نشان داد که اکثر دختران دانشجو، در صورت باز شدن ورزشگاه، به تماشای مسابقات فوتبال می روند. همچنین بررسی دقیق تر نشان داد که دو متغیر بازاندیشی در هویت یابی جنسیتی زنان و معنایابی جنسیتی فضا رابطه معناداری با گرایش زنان به تماشای فوتبال دارند. معرف های این دو متغیر به ترتیب اهمیت، بیشتر تحت تأثیر شاخص های سیاسی، فمنیستی و فردی و نیز وزن بیرونی متغیر معنای جنسیتی فضا، به ترتیب مربوط به برداشت سیاسی، فردی و اجتماعی از فضا می باشد. بر این اساس عاملیت دختران در چنین گرایشی بیشتر متوجه کاهش محدودیت ها و فشار هنجاری نظام سیاسی در قبال زنان جامعه است و در مرحله دوم، عاملیت خود را بیشتر در سطح فردی و با هدف تفریح و تجربه شور و هیجان جستجو می کنند
هویت ملی و هویت قومی در زیست جهان دانشجویان بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف کاوش کیفی هویت ملی و قومی در زیست جهان دانشجویان بلوچ در دانشگاه های دولتی و براساس نظریهزمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، یازده نفر دانشجوی بلوچ مقطع کارشناسی ارشد و چهار نفر دانشجوی دکتری دانشگاه های دولتی بوده اند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق به دست آمده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری درخصوص مقولات مختلف مصاحبه ادامه یافتند. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتیجه تحلیل داده ها، دستیابی به پنج مقوله محوری و یک مقوله هسته بوده است. مقولات محوری عبارت اند از: چند لایه گی و تکثر منابع هویت بخشی، نوسان هویتی، رفت و برگشت بین هویت ملی و قومی، برجستگی مؤلفه های فرهنگی و فرسایش مؤلفه های سیاسی هویت ملی، بازنمایی هویت بلوچی در اندیشه دیگری و دیگری سازی؛ گجر و برساخت مرز هویتی. مقوله هسته نیز عبارت است از دیگرسازی هویتی سیال. همچنین یافته ها نشان دادند که بستر و منابعی مانند موقعیت مذهبی، موقعیت جغرافیایی و قومی در کنار شرایطی از قبیل احساس تبعیض سیاسی، تبعیض قومیتی، کلیشه سازی رسانه ای، وضعیت اجتماعی، سیاسی، تصورهای قالبی منفی پیوند چند جانبه ای با مقوله هسته پژوهش دارند.
تحلیل جامعه شناختی مسئله قصور پزشکی در شهر تهران (مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصور پزشکی از مسائل اجتماعی در حوزه جامعه شناسی پزشکی و کژ کارکرد پزشکی نوین است که سلامت بیماران را تهدید می کند و پیامدهای منفی برای بیماران، پزشکان و جامعه دارد. هدف مطالعه تحلیل جامعه شناختی این مسئله در شهر تهران با استفاده از روش ترکیبی است که در آن داده های کمّی نقش تکمیلی برای داده های کیفی دارند. بخش کیفی شامل دو روش است: 1) مشاهده بدون مشارکت در 15 جلسه رسیدگی به شکایات قصور پزشکی در شورای حل اختلاف شهر تهران. 2) مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 پزشک و 15 بیمار دارای پرونده قصور پزشکی. در بخش کمّی 370 پرونده قصور پزشکی به شیوه تمام شماری مطالعه و برای توصیف داده های کمّی از نرم افزار SPSS نسخه 24 و برای تحلیل داده های کیفی از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شده است. در نهایت داده های کمّی و کیفی در تفسیر و نتیجه گیری داده ها با هم تلفیق شده اند. یافته ها نشان داده که محورهای تضاد بین پزشک و بیمار در طرح شکایت قصور پزشکی، شامل تضاد بر سر منافع مالی، دانش تخصصی، و قدرت سازمانی است و بیماران و پزشکان دیدگاه ها و تفسیرهای متفاوتی از نتیجه اقدام پزشکی دارند. طبق یافته های کمّی بیش از نیمی از بیماران، مقدار هزینه پرداخت شده در ازای خدمات دریافت شده را غیرمنصفانه می دانستند و نیز هدف حدود نیمی از بیماران از طرح شکایت قصور پزشکی، دریافت خسارت از پزشک بوده است. در مجموع این مطالعه نشان داد که قصور پزشکی به مثابه مسئله ای اجتماعی در حوزه سلامت، نتیجه تضاد مضاعف بین بیمار و پزشک بر محورهای منفعت و دانش و قدرت است.
روایت خودکشی از منظر اقدام کنندگان مطالعه علت ها، زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مواردی از خودکشی های موفق و ناموفق در میان دانشجویان مشاهده شده است که به دلیل حساسیت جامعه نسبت به جوانان و دانشجویان، نگرانی های گسترده ای را در اذهان عمومی و نزد کارشناسان و مسئولان امور دانشگاهی ایجاد کرده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر، تعاملات و سرانجام پیامدهای برجامانده از خودکشی در دیدگاه دانشجویانی است که خودکشی ناموفق داشته اند. بر اساس نمونه گیری نظری و هدفمند ده تن از دانشجویان دانشگاه خوارزمی که در طول سال های اخیر خودکشی ناموفق داشتند، برگزیده شدند و از طریق مصاحبه با آن ها داده های تحقیق گردآوری شد. پس از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری های لازم، مقوله های ناکامی، سستی و بی هدفی، ازدواج های اجباری، فشارهای روانی، متفاوت بودن دانشگاه با انتظارات پیشین دانشجویان به عنوان «شرایط علی»، فشارهای اقتصادی، اجتماعی و گسست های خانوادگی به عنوان «شرایط زمینه ای»، شکاف نسلی، گسست دینی، نابرابری جنسیتی، نیاز به توجه به عنوان «عوامل مداخله گر» در اقدام دانشجویان به خودکشی، گوشه گیری و انزوا از سوی فرد نجات یافته از خودکشی و انگ زدن، دوری جستن و فقدان حمایت ازسوی دیگران به عنوان «استراتژی های شایع و مقابله ای» تعیین شدند. در نهایت برای اغلب بازماندگان، پیامدهای منفی همچون طرد و از دست رفتن سرمایه اجتماعی، آسیب های جسمی و روانی و نهایتاً بازگشت ناموفق و تکرار خودکشی و برای اقلیتی از آن ها بازگشت موفق به زندگی اجتماعی به عنوان پیامدهای احتمالی تشخیص داده شد. « خودکشی پاسخی فردی به ناکامی ها، فشارها، گسست ها و نداشتن حمایت »، به عنوان «مقوله هسته» انتخاب شده است که می تواند پوشش دهنده سایر مقولات حاضر در پژوهش باشد.
تأثیر وابستگی به فضای سایبر بر انزوای اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نارسایی های اجتماعی رایج در نوجوانان انزوای اجتماعی است. دلایل انزوای اجتماعی در نوجوانان هنوز کاملاً مشخص نیست. از متغیرهایی که در سال های اخیر توجه محققان را در سبب شناسی انزوای اجتماعی به خود جلب کرده است وابستگی به تکنولوژی های ارتباطی جدید به ویژه اینترنت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط میان وابستگی به فضای سایبر و انزوای اجتماعی در نوجوانان انجام شده که در قالب طرحی پیمایشی و به صورت مقطعی اجرا شده است . جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهر یزد بوده اند و 535 نفر از نوجوانان (218 پسر و 317 دختر) با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. ابزارهای سنجش تحقیق عبارت بودند از: آزمون اعتیاد به اینترنت و نسخه سوم مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس . نتایج نشان داد شیوع وابستگی به فضای سایبر 7/21 درصد است. تفاوت معناداری بین کاربران عادی و کاربران وابسته به فضای سایبر از نظر انزوای اجتماعی کلی، مؤلفه های انزوا، پیوستگی نسبی و پیوستگی جمعی وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داده وابستگی به فضای سایبر 2/12 درصد از واریانس انزوای اجتماعی را تبیین کرده است. نتایج بر این دلالت دارند وابستگی به فضای سایبر از عوامل خطر عمده برای انزوای اجتماعی در میان دانش آموزان دبیرستانی است و خطر انزوای اجتماعی در نوجوانان را افزایش می دهد. با توجه به این نتیجه لازم است مداخله های رفتاری و شناختی پیشگیرانه تغییر الگوهای استفاده از اینترنت برای پیشگیری از انزوای اجتماعی در نوجوانان انجام شود .
جامعه خطر؛ بصیرتی در فهم جهان امروز معرفی کتاب جامعه خطر؛ به سوی مدرنیته ای نوین، نوشته اولریک بک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های روزگار کنونی ما کدامند؟ ما در چه دوره ای زندگی می کنیم، مدرن یا پست مدرن؟ آیا پست مدرنیته، تداوم دوره مدرنیته است یا گسست از آن؟ آیا ارزش های دوره مدرن همچنان به قوت خود باقی هستند یا ارزش هایی جدید به وجود آمده است؟ اینها سؤالاتی هستند که از دهه۱۹۷۰، ذهن اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان را به خود مشغول داشته است. آنها در پاسخ به این سؤال به دو دسته کلی تقسیم می شوند: مدرن ها و پست مدرن ها. دستهاول) افرادی چون یورگن هابرماس، آنتونی گیدنز، پیر بوردیو و... هستند و معتقدند ما در دوره مدرن زندگی می کنیم؛ که هرچند با مرحله کلاسیک مدرنیته (مدرنیتهاول) متفاوت است اما همچنان ارزش های مدرنیته بر آن حاکم است. این مرحله با مفاهیمی چون «مدرنیتهمتأخر» یا «مدرنیتهدوم» نامگذاری می شود. دستهدوم) در مقابل دسته اول قرار دارند و می توان افرادی چون میشل فوکو، ژان بودریلار، ژاک دریدا و... را نام برد. آنها معتقدند ما وارد دوران جدیدی به نام پست مدرن شده ایم؛ که دوره ای است با ارزش های جدید و مغایر با ارزش های مدرنیته. بحث مدرنیته و پست مدرنیته از مهم ترین چالش ها و موضوعات بحث برانگیز است؛ به طوری که پرداختن به این موضوع از الزامات هر متفکر اجتماعی است.
معرفی و نقد کتاب وضعیت اجتماعی کودکان در ایران (1385 - 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع کودکی و کودکان در یکی دو قرن گذشته اهمیت خاصی پیدا کرده و به شکل مطالعات آکادمیک و مستقل درآمده است. به خصوص توجه جامعه شناختی به این حوزه مقوله ای متأخر می باشد که بری مایال در کتابی مفصل به آن پرداخته است. بحث کودکان در رشته های روان شناسی و روان کاوی از حوزه های مهم بوده است و مشاهیر بزرگ نظیر فروید به آن توجه خاصی کرده اند؛ اما در جامعه شناسی بحث کودکان نوپاست. در ایران توجه و انتشار کتاب هایی درباره جامعه شناسی کودکی عمری بسیار کوتاه دارد و به طور عمده شامل آثار ترجمه شده منابع خارجی است که از اواخر دهه هفتاد شمسی آغاز شده است. شاید مشهورترین این آثار کتاب نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی باشد. بعدها کتب متعددی با عناوین جامعه شناسی دوران کودکی و مطالعات کودکی ترجمه و چاپ شدند. خلأ ادبیات حوزه کودک، اهمیت مطالعات کودکی و مهم دانستن این دوره در کنار کاستی هایی که برای کودکان وجود دارد، انگیزه و دغدغه ای مسئولیت مدارانه را برای موسسه مردم نهاد رحمان1 ایجاد کرد. این مؤسسه به مطالعات حوزه کودکی و مطالعات وضعیت و جایگاه کودکان در جامعه ایران توجه ویژه دارد و اندیشمندان کشور را برای پژوهش در حوزه کودکی تشویق و حمایت می کند. این مهم با برگزاری نخستین همایش ملی کودکی در ایران در سال 1394 و پس از آن با انتشار دو کتاب درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران و جستاری در مطالعات کودکی آغاز شد. در ادامه این رسالت، مؤسسه اقدام به چاپ کتاب دیگری نموده است که دراین فرصت معرفی و نقد می شود.