مقالات
حوزه های تخصصی:
بررسی نظامند برنامه های مختلف آمایش در سطوح خرد و کلان می تواند به توسعه یکپارچه کمک نماید. شاخص های آموزشی-فرهنگی در برنامه آمایش محیطی دارای جایگاه ویژه ای هستند که جهت بهره وری از این شاخص ها، در ابتدا بایستی نسبت به شناخت وضعیت موجود و تحلیل الگوی آنها اقدام نمود. هدف این تحقیق بررسی شاخص های آموزشی-فرهنگی استان فارس بر اساس چارچوب آمایش محیطی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های سازمانی در بخش آموزش و فرهنگ است. تجریه و تحلیل در نرم افزار Excel و Arc GIS انجام شده است. جهت تحلیل از آمار سال 1390 و 1399 جهت مقایسه و روند بررسی شاخص ها استفاده شده است. در این تحقیق 31 شهرستان بررسی شد. نتیجه نشان می دهد که شاخص پژوهش در استان فارس از سال 1390 تا 1399 یک روند کاهشی را داشته است. نرخ محرومیت استان در مقایسه سال 1390 و 1399 برابر با 234/0- منفی است. همچنین روند نرخ فقر از سال 1390 تا 1399 یک روند افزایشی بوده است. بیشترین نرخ فقر مربوط به شهرستان کازرون با 14/11 درصد بوده است. بین شاخص تعداد فارغ تحصیلان با شاخص تعداد افراد تحصیل کرده دارای شغل، رابطه ای وجود ندارد. علاوه بر این بررسی شاخص نرخ سرانه کاربری آموزشی نشان می دهد که بیشترین نرخ سرانه کاربری آموزشی مربوط به شهرستان داراب با 4/72 درصد و کمترین مربوط به شهرستان آباده طشک با 02/0 بوده است. نتیجه تحلیل فضایی شاخص های آموزشی-فرهنگی در شهرستان های استان فارس با الگوریم موران نشان داد که میزان این شاخص برابر با 026471/0- منفی بوده است. با توجه به مقدار p-Value، شاخص های آموزشی-فرهنگی در شهرستان های استان فارس از یک الگوی فضایی تصادفی پیروی می کنند.
ظرفیت سنجی توسعه پایدار شهری و پس کرانه های آن بر اساس معیارهای پدافند غیر عامل (مطالعه موردی: منطقه لواسانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم توسعه ی پایدار شامل فرایندی است که ارتقای شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی-زیست محیطی و فناوری با تأکید بر رویکرد آینده نگری را موجب می گردد. از طرفی پیش نیاز دست یابی به توسعه ی پایدار یک منطقه و آسایش شهروندان تحقق شاخص های امنیت می باشد که در این راستا رویکرد پدافند غیرعامل به عنوان یکی از مهمترین الگوهای دست یابی به امنیت و به تبع آن تحقق توسعه ی پایدار محسوب می گردد. با توجه به اهمیت امنیت و نقش آن در توسعه ی پایدار، هدف از تحقیق حاضر ظرفیت سنجی توسعه ی پایدار منطقه ی لواسانات بر اساس معیارهای پدافند غیرعامل می باشد. روش تحقیق مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی Q و آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مسئولان، مدیران و کارشناسان حوزه ی پدافند غیرعامل منطقه ی لواسانات و ساکنان این منطقه می باشد که حجم نمونه ی گروه اول 100 نفر بر اساس روش دلفی و حجم نمونه ی ساکنان 384 نفر بر اساس روش کوکران تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که منطقه ی مورد مطالعه از منظر توسعه ی پایدار بر مبنای رویکرد پدافند غیرعامل دارای کاستی های اساسی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی، دسترسی و مدیریتی می باشد. در این راستا بر اساس مدل کیو سه الگوی مدیریت سیستمی و یکپارچه، حفاظت از محیط زیست و تأکید بر الگوی بومی-سنتی و برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی به منظور تحقق توسعه ی پایدار منطقه بر مبنای رویکرد پدافند غیرعامل پیشنهاد گردیده است که به ترتیب مقدار ویژه ی آنها 714/3، 285/2 و 649/1 می باشد.
ارائه مدل جامع مدیریت دانش در سازمان های امدادی با رویکرد مدیریت سوانح (مورد مطالعه: مناطق غربی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به لحاظ منطقه بندی های انجام گرفته در خصوص بروز سوانح طبیعی، ایران از جمله کشورهایی است که در منطقه پرخطر کره زمین واقع شده است و سالیانه بلایای طبیعی خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری را بر کشور تحمیل می نمایند. در راستای مدیریت سوانح در سازمان های امدادی مناطق مختلف ایران، مدیریت دانش یک منبع ارزشمند برای تمام سازمان ها به ویژه سازمان های خدمات محور است. سازمان هایی که دارای سیستم مدیریت دانش برتر هستند توانایی هماهنگ سازی و ترکیب منابع سنتی و قابلیت ها از طریق روش های نوین و متمایز را دارند. فراهم بودن زمینه های مناسب برای تعامل افکار و کسب تجربیات نو برای دانش گران مهم ترین شرط رشد سرمایه دانایی و معرفت در سازمان هاست. هدف اصلی پژوهش طراحی الگوی از مدیریت دانش در سازمان های امدادی با رویکرد مدیریت سوانح طبیعی و انسانی است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ ماهیت، کیفی کمی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران و معاونان سازمان های امدادی است که با روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی)، با توجه به اصل کفایت داده ها، در مجموع با 16 نفر مصاحبه شد. روش تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده، تئوری داده بنیاد مبتنی بر رویکرد نظام مند است. برای تائید مدل استخراج شده از روش دلفی و برای بررسی روابط بین آن ها از روش تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد. نتایج به دست آمده مؤید این است که شرایط علی شامل بعد راهبردی و بعد اجرایی، پدیده محوری شامل تولید دانش، مستندسازی دانش و به کارگیری دانش، شرایط زمینه ای شامل نهادهای قانونی و نهادهای داوطلب، شرایط مداخله گر شامل مدیریت منابع و مدیریت مشارکتی، راهبردها نیز شامل بعد مدیریتی و غیر مدیریتی و پیامدهای این پژوهش بعد سازمانی و فرا سازمانی بوده است. نتایج برازش مدل ارائه شده با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی و نرم افزار SMART-PLS 2 نشان داد بارهای عاملی بیشتر از 5/0 بوده و مقدار آماره t نیز از 96/1 بیشتر است. همچنین همه روابط در سطح خطای 5 درصد معنی دار بوده و ضرایب مسیر آن ها مثبت و مستقیم است.
آینده نگری توسعه منطقه ای و تحقق پذیری طرح های آمایش سرزمینی کشور (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای داشتن یک برنامه ملی آمایش سرزمین در طول 45 سال گذشته همواره با موانع و چالش های متعددی مواجه شده است، اما آینده پژوهی در برنامه ریزی آمایش سرزمین با تأکید بر عوامل کلیدی، پیشران ها و فقدان قطعیت های توسعه مناطق، اجازه می دهد با تمرکز بر پیشران های کلیدی به حل مسائل مبهم فایق آمد؛ و به نگاشت و مدیریت آینده مطلوب پرداخت. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با مشارکت مدیران استانی و خبرگان دانشگاهی، مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تحقق پذیری آمایش استان خراسان رضوی شناسایی و درنهایت سناریوهای موثر بر تحقق پذیری آمایش استان تدوین شود. فرایند حاکم بر این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی بوده و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) است. با بررسی منابع علمی، 107 عامل موثر بر تحقق پذیری طرح های امایش سرزمین شناسایی شد که در 10 بُعد دسته بندی شدند؛ که از دو گروه و در مجموع 29 نفر، شامل مدیران سازمانهای مرتبط با فرآیند آمایش سرزمین در استان و متخصصان دانشگاهی طی پرسشنامه حضوری و انلاین درخواست شد مقایسه زوجی میان عوامل تأثیرگذار صورت پذیرد. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر تکنیک های آینده پژوهی ازجمله پویش محیطی، تحلیل ساختاری و تحلیل تأثیر متقابل است. نتایج نشان داد تعداد خیلی زیاد سناریوی ممکن پیش روی برنامه ریزی آمایش سرزمین در استان خراسان رضوی وجود دارد که تعداد 598 سناریو با سازگاری ضعیف و تنها 2 سناریو در حالت سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) قرار دارد (33/3 درصد سناریوهای ممکن، باورپذیر هستند). سناریوی اول که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 228 و ارزش سازگاری 6 است، درحالی که سناریوی دوم که گویای شرایط نامطلوب برای آینده برنامه ریزی آمایش سرزمین در استان خراسان رضوی است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 163 و ارزش سازگاری 9 می باشد.
ارزیابی نقش تقسیمات کشوری در اجرای برنامه های آمایش سرزمین استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر حکومتی جهت قلمرو سازی و اداره بهتر قلمرو خود به سازمان دهی مناسب سیاسی فضا اقدام می کند؛ سازمان دهی سیاسی فضای هر کشور، در قالب تقسیمات کشوری به اجرا درمی آید. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل کارکرد تقسیمات کشوری درروند اجرای برنامه های آمایش سرزمین استان آذربایجان غربی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و کاربردی است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل ساختاری جهت تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پایگاه اطلاعاتی برای تدوین برنامه های آمایش سرزمین با اثر مثبت و مستقیم 0.74، تقسیمات کشوری به عنوان مبنا و بستر برای برنامه های آمایش سرزمین با اثر مثبت و مستقیم 0.79، تأمین کننده منابع و ظرفیت های تدوین و اجرای برنامه ها آمایش سرزمین با اثر مثبت و مستقیم 0.84 که مولفه تامین کننده منابع اثر بیشتری بر روی برنامه های آمایشی استان داشته است. همچنین شاخص های دقت و اعتماد پذیری به اطلاعات تولیدی از پهنه سرزمینی استان و ناحیه بندی در داخل استان بر مبنای معیارهای رسمی با امتیاز مستقیم 0.72 و گویه اطلاعات جامع سرزمینی مطابق با تقسیمات استانی کنونی با امتیاز و ضریب مستقیم 0.68 بیشترین تاثیر را داشته اند. در داخل شاخصه های تأمین کننده منابع و ظرفیت های برنامه های آمایش، شاخص های ظرفیت سازمانی مدیریت تقسیمات اداری - سیاسی استان (استاندار، فرمانداران، بخشداران) جهت مدیریت برنامه های توسعه ای استان با امتیاز و تاثیر مستقیم 0.76، بیشترین تاثیر را بر اجرای برنامه های آمایش سرزمین استان داشته است زیرا این ظرفیت های سازمانی و اداری هستند که مسئولیت اجرای برنامه های آمایشی را بر عهده دارند. به عنوان نتیجه می توان بیان نمود که ناحیه بندی و تقسیمات درون استانی اگر بر مبنای شاخص های علمی و رسمی نباشد فرآیند برنامه ریزی که منطبق با این ناحیه بندی ها می باشد به مشکل برمی خورد. بنابراین باید به این موضوع توجهی بسزایی نمود و آن را در مرکز توجه برای اجرایی شدن تصمیم گیری ها در نظر داشت.
تحلیل الگوی فضایی عدالت توزیعی در منطقه روستایی جنوب استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوی عدالت فضایی در نقاط روستایی، یکی از مباحث علمی مهم است که نگاه جامعه علمی، سیاستگذران و برنامه ریزان را به خود جلب نموده است. عرصه های روستایی متاثر از فرایندهای فضایی از سطح برخورداری متفاوتی از هم برخوردار هستند. برخی از آنها، سطح برخورداری مناسب و برخی دیگر سطح برخورداری نامناسب تری دارند. این ویژگی، الگوهای پراکنش فضایی متفاوتی از عدالت (توزیعی) را به عینیت رسانده است. از این رو، مقاله حاضر به منظور بررسی و کشف این الگو (الگوی عدالت توزیعی) در مناطق روستایی جنوب استان آذربایجان غربی تهیه و ارایه گردیده است. در این تحقیق مبتنی بر رهیافت اثبات گرایی انتقادی، از روش شناسی کمی استفاده شده است. همچنین، تحقیق حاضر بر اساس روش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 1143 روستای دارای سکنه با مجموع جمعیت 418948 در 9 شهرستان جنوب آذربایجان غربی است. این پژوهش با به کارگیری 8 شاخص خدمات روستایی که در مجموع از 77 معرف تشکیل شده، انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است. برای شناسایی الگوی فضایی توزیع خدمات روستایی از «روشIDW »، برای خوشه بندی فضایی نقاط روستایی از روش «گیتس ارد جی» بر مبنای مدل های شش ضلعی و برای تأیید الگوی سازی خوشه های فضایی از آماره موران استفاده شده است. همچنین، از رگرسیون وزنی جغرافیایی برای نیاز سنجی نقاط روستایی به خدمات روستایی استفاده شده است. مبتنی بر یافته ها، تحقیق حاضر به نتایج زیر دست یافت: الگوی توزیع خدمات روستایی درسطح منطقه از الگویی کاملا خوشه ای تبعیت می کند. این الگو، برخورداری نابرابری را برای روستاها بدنبال داشته ست. همچنین، الگوی نیاز به خدمات روستایی با االگوی خوشه ای توزیع فضایی خدمات منطبق نیست و افزایش خدمات روستایی درخیلی از روستاهای کم برخوردار بر میزان جمعیت پذیری آنها تأثیرگذار نخواهد بود.
ارائه یک چارچوب جهت پیش بینی غلظت آلاینده های هوا با استفاده از داده های سنجش ازدور مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی- موجکی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه، اکثر شهرهای بزرگ به طور فزاینده ای با آلودگی هوا به عنوان عاملی تأثیرگذار بر کیفیت زندگی و سلامت عمومی جامعه مواجه هستند. ناحیه کلان شهری تهران نیز به واسطه تراکم جمعیتی بالا یکی از مناطق مهم در ایران محسوب می گردد. صنایع آلاینده به همراه استفاده از وسایل نقلیه از جمله مهم ترین عواملی محسوب می گردد که موجب شده است تا این شهر به عنوان آلوده ترین کلان شهر کشور محسوب گردیده و متعاقباً لازم است تا در جهت کاهش آلودگی هوا در این شهر برنامه ریزی مؤثری انجام شود. یکی از مهم ترین اقدامات در زمینه کاهش آلودگی هوا، پیش بینی مقادیر غلظت آلاینده ها می باشد که می تواند تصمیم گیری و برنامه ریزی و ارائه راهکارهای مناسب را بهبود بخشد. ازآنجایی که نیاز به روش های دقیق تر برای پیش بینی آلاینده های هوا جهت مدیریت بهتر این مقوله وجود دارد، به نظر می رسد استفاده از روش های ترکیبی جهت مدل سازی آلاینده ها می تواند حرکتی مهم در این راستا باشد. در این پژوهش، پارامترهای تأثیرگذار بر غلظت آلاینده ها در قالب ۴ دسته عوامل ترافیکی، غلظت آلاینده ها در روزهای قبلی، داده های هواشناسی و عوامل مکانی به عنوان ورودی مدل ها مورداستفاده قرار گرفتند و ماکزیمم غلظت آلاینده ها در هر روز به عنوان خروجی مدل در نظر گرفته شد. هدف این پژوهش بررسی عملکرد روش های انتخاب ویژگی جنگل تصادفی و تبدیل موجک در ترکیب با روش های رگرسیون چندمتغیره و شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه، جهت دستیابی به مدلی کارا به منظور پیش بینی آلاینده های منو اکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و PM2.5 می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل سازی همه آلاینده ها با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چندلایه در ترکیب با روش تبدیل موجک صحت بالاتری را نسبت به مدل های دیگر ارائه می نماید. همچنین صحت پیش بینی آلاینده منو اکسید کربن (خطای استاندارد برابر با 8/19 درصد) نسبت به آلاینده های دیگر پایین تر بود درحالی که صحت پیش بینی آلاینده PM2.5 (خطای استاندارد برابر با 0/17 درصد) بالاتر از سایر آلاینده ها بود. علاوه بر این، باتوجه به پارامترهای انتخاب شده توسط روش انتخاب ویژگی با استفاده از جنگل تصادفی، پارامترهای غلظت آلاینده ها در روزهای قبل از اهمیت بالایی به منظور پیش بینی آلاینده های مختلف برخوردارند.
ارزیابی و تحلیل توسعه فضایی شهری در چارچوب الگوی رشد هوشمند با تأکید بر شاخص های تراکم، کاربری و حمل و نقل (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع شهرها و به تبع آن پراکنش افقی شهرها اکثر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. تلاش های زیادی برای بر طرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آن ها راهبرد "رشد هوشمند" به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با "پراکندگی" توسعه شهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارزیابی روند توسعه فضایی شهر رشت به لحاظ میزان تناسب با شاخص های رشد هوشمند است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از مطالعه اسناد به صورت پیمایش (پرسشنامه) با استفاده از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و آنتروپی نسبی، ضریب جینی و مدل WASPAS و با استفاده از نرم افزارهای GIS جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده نشان داده ،در دوره 40 ساله 1355 تا 1395 مقدار 59 درصد رشد شهر ناشی از رشد جمعیت و 41 درصد ناشی از رشد پراکنده بوده است. در تمامی دوره های زمانی پدیده پراکندگی در توسعه فضایی شهر رشت تأثیر گذار بوده، لیکن این پدیده به شکل نوسانی در دوره های زمانی نزولی و صعودی بوده است که استنباط می گردد،افزایش میزان جمعیت شهری باعث اثرگذاری بر توسعه فضایی شهر رشت شده به طوری که در هر دوره 10 ساله افزایش جمعیت شهری پدیده خزش را در دوره بعدی به همراه داشته است. بنابراین افزایش جمعیت شهری اولین و مهم ترین دلیل رشد شهری است ، رشد هوشمند؛ علاوه بر توزیع متعادل جمعیت در مناطق شهری، به دنبال استفاده بهینه از زمین می باشد ،که برابر نتایج تحقیق مناطق 5 گانه شهر رشت در تمام مؤلفه های رشد هوشمند شهری، با هم متفاوت هستند و از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند؛ یعنی جمعیت متعادل در مساحت های نا متعادل سکونت دارند. در بین مناطق شهر رشت، منطقه 5 دارای بدترین وضعیت از نظر مؤلفه های رشد هوشمند شهری با وزن 423/0 و مناطق 1، 3 و 4 به ترتیب با وزن های 873/0، 814/0 و 535/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. هم چنین منطقه 2 رشت دارای بهترین وضعیت از نظر مؤلفه های رشد هوشمند شهری با وزن 878/0 می باشد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رفتارهای زیست محیطی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد مصرف انرژی و افزایش نیاز به آن از یک سو و محدودیت ذخایر و پایان پذیر بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات زیست محیطی ناشی ازمصرف این منابع از سوی دیگر، دلایل قابل توجهی است که ضرورت ایجاد تغییر در نگرشهای مصرفی افراد را گوشزد می نماید. اتخاذ راهکارهای مناسب برای جلوگیری از اتلاف و مصرف بی رویه انرژی و البته اصلاح رفتارهای زیست محیطی افراد به صورت کلی و اصلاح الگوی مصرف به صورت جزئی در رابطه با منابع انرژی در کشور ما نیز روز به روز بیشتر احساس می شود. یکی از راهکارهای اجتناب از آسیب رساندن به محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن، تغییر رفتار انسانها به سمت و سوی ابعاد طبیعت گرایانه است.لذا بررسی عوامل اجتماعی موثر بر آسیب های زیست محیطی شهرتهران واهداف فرعی این پژوهش بررسی رابطه بین شبکه های مشارکت مدنی ،هنجارهای اجتماعی واعتماد اجتماعی با رفتارهای اجتماعی زیست محیطی درآلوده کردن شهرتهران می باشد. روش تحقیق دراین پزوهش بصورت پیمایشی می باشد که جامعه موردمطالعه ما9356783نفرمی باشد که باکمک فرمول کوکراین حجم نمونه 381 نفر انتخاب شده که این جامعه اماری بصورت نمونه گیری تصادفی انجام شده است.وباکمک نرم افزارهای 18SPSS وAMOS به پردازش داده ها پرداختیم. نتایج به دست آمده از محاسبات آماری نشان می دهد که با توجه مدل برازش داده شده وضریب همبستگی پیرسون و سطح معنی داری به دست آمده از رگرسیون، چون سطح معنی داری درهرسه متغیر شبکه های مشارکت مدنی،هنجارهای اجتماعی واعتماد اجتماعی برابر 00/0 بوده و از 05/0کوچکتر می باشد ،همچنین سطح معنی داری بدست امده ازمعادلات ساختاری باکمک نرم افزاراموس به ترتیب 027/0 ،024/0، 012/0 وچون از05/0 کوچکتر می باشد بنابراین بین هر سه فرضیه ورفتارهای اجتماعی زیست محیطی رابطه وجود دارد ویابه عبارتی دیگر هرسه فرضیه ما دراین پژوهش تائید می شوند.
ارزیابی تأثیر مولفه های ادراکی- بصری بر تاب آوری منظر شهری؛ مورد مطالعه: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. تاب آورى برگرفته از نظم و انضباط بیولوژیکی است، که توانایی ارگانیسم یک سیستم براى مقاومت در برابر یک شوک، فاجعه و بیمارى و بهبود یافتن از آن تعیین می گردد. تحقیق حاضر، به ارزیابی ارزیابی تأثیر مولفه های ادراکی- بصری بر تاب آوری منظر شهری کلانشهر رشت میپردازد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت؛ اسنادی و میدانی پرسشنامه و مصاحبه است. متغیرهای مستقل این تحقیق شاخص های عملکردی، زیباشناختی ،فرم و ریخت شناسی ، زیست محیطی ومتغیر وابسته پژوهش تاب اوری منظر است . پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طرف متخصصان (اساتید و متخصصان حوزه منظر شهری) مورد تأیید قرار گرفت حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که با توجه به اینکه متغیر مؤلفه های کیفیت ادارکی – بصری (شامل مؤلفه های عملکردی، تجربی و زیباشناختی، فرم و ریخت شناسی، زیست محیطی) با متغیر وابسته این پژوهش (منظر تاب-آور) دارای ضریب همبستگی 568/0 است. رقم ضریب تعدیل شده نیز در این پژوهش بیانگر آن است که 76 درصد از تغییرات مربوط به منظر تاب آور در متغیرهای زیست محیطی، فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی قابل تبیین است. بررسی ضرایب تولرانس نشان می دهد که متغیرهای زیست محیطی فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی به ترتیب با 452/0، 328/0 و 312/0 بالاترین ضرایب را دارند و نسبت به متغیرهای دیگر به عنوان متغیر پیش بین عمل می نمایند. بنابراین می توان افزود که مؤلفه های کیفیت ادراکی – بصری بر منظر تاب آور تأثیرگذار است . رقم ضریب تعدیل شده نیز در این پژوهش بیانگر آن است که 76 درصد از تغییرات مربوط به منظر تاب آور در متغیرهای زیست محیطی، فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی قابل تبیین است.
ارزیابی مؤلفه های اجتماعی-اقتصادی تبیین کننده تاب آوری در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به جامعه ی تاب آور در راستای مدیریت بحران و کاهش خطر و مقابله با سوانح، به ویژه در مناطق مستعد بلایا و بحران ها ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار اجتماعی-اقتصادی تاب آوری در سکونتگاه های غیررسمی شهر تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر شیوه ی اجرا، پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه ی آماری تحقیق ساکنان سکونتگاه-های غیررسمی شهر تبریز (بیش از 400 هزار نفر) و مدیران، مسئولان و نخبگان دانشگاهی بوده که حجم نمونه ی ساکنان بر اساس روش کوکران 383 نفر و حجم نمونه ی مدیران و مسئولان و نخبگان بر اساس روش دلفی 100 نفر برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون های تی، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ویژگی های اقتصادی و اجتماعی افراد تأثیر قابل توجهی بر تاب آوری فردی و اجتماعی در سکونتگاه های غیررسمی دارد که بیشترین تأثیرگذاری در شاخص های اقتصادی مربوط به متغیرهای وضعیت اشتغال، میزان درآمد و مالکیت مسکن به ترتیب با ضرایب 69/0، 67/0 و 62/0 و در بین شاخص های اجتماعی بیشترین تأثیرگذاری مربوط به متغیرهای میزان تحصیلات و احساس تعلق مکانی به محله به ترتیب با ضرایب 54/0 و 42/0 می باشد. همچنین در ساختارهای اجتماعی-اقتصادی بیشترین تأثیرگذاری بر تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی، وجود پایگاه های ارتباطی بین مردم و سازمان های مسئول جهت تسریع در کیفیت پاسخگویی به نیازها در زمان وقوع بحران و اعتبارات مناسب بانک ها و نهادهای محلی-دولتی به منظور قابلیت بازگردان وضعیت به قبل از بحران بوده که آماره ی آزمون تی آنها به ترتیب 54/12 و 32/11 می باشد.
تحلیل بازدارنده های شکل گیری تشکل های غیر دولتی در سکونتگاه های روستایی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود نقش فزاینده تشکل های غیر دولتی در توسعه اقتصادی و سایر بخش ها، رشد و پایداری این گونه سازمان ها در بسیاری از کشورها، به ویژه در سطح محلی با چالش و بازدارندگی رو به رو است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل بازدارنده های شکل گیری تشکلهای غیر دولتی، با روش توصیفی – تحلیلی، در سطح30 روستا(معادل 2147 خانوار) و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود صورت گرفت. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. در این راستا برای طراحی پرسشنامه ، براساس مطالعات مختلف و با توجه به شرایط جامعه ایران و منطقه مورد مطالعه، بازدارندهها(متغیر اثرگذار) در قالب 7 مؤلفه (اقتصادی، ساختاری، فرهنگی-اجتماعی، زیرساختی، آموزشی، فردی و روانشناختی)و 54 گویه، و شکل گیری تشکل های غیردولتی در ابعاد اقتصادی اجتماعی و محیطی(متغیر اثرپذیر) در قالب 11 گویه شناسایی، و در طیف لیکرت طراحی شد. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از روش صوری و برای سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفای به دست آمده برای هر یک از متغیرها و شاخص های پژوهش(بین 721/0 تا 901/0) نشان داد، پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار است. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS کدگذاری و از طریق روش تحلیل مسیر، آثار مستقیم و غیر مستقیم هر یک از بازدارنده ها در شکل گیری تشکلهای غیر دولتی در سطح روستاهای نمونه، مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد، به غیر از مؤلفه روانشناختی که تنها دارای اثر مستقیم بوده است، دیگر مؤلفهها دارای اثر مستقیم و غیر مستقیم و همچنین ضریب همبستگی بالا و معکوس در شکل گیری تشکلهای غیردولتی بوده است. در این راستا، بیشترین تأثیر مربوط به مؤلفه ساختار سیاسی(689/0-) و آموزشی(687/0-) و کمترین آثار مربوط به مؤلفه روانشناختی(171/0-) بوده است . از این رو با توجه به یافته های پژوهش، در گام نخست، تغییر رویکردها از "بالا به پایین" و "حکومت محور"، به سمت رویکردهای "پایین به بالا" و "اجتماع محور"، تعریف جایگاه تشکل های_های غیردولتی در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور، و همچنین آموزش مولد و هدفمند روستاییان به دلیل میزان اهمیت و اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر دیگر مؤلفه ها، در راستای شکل گیری تشکل_های غیر دولتی مورد تأکید می باشد
تدوین سناریوهای تحقق پذیری مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار با رویکرد آینده پژوهی در شهرستان چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی در برنامه ریزی مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار سبب یافتن پیشران ها، متغیرهای کلیدی و عدم قطعیت های توسعه توانمندسازی اقتصادی زنان شده و مدیریت آینده مطلوب را رقم خواهد زد. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های اثرگذار بر تحقق مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار شهرستان چرداول، شناخت متغیرهای کلیدی و تدوین سناریوهای مؤثر بر تحقق پذیری آن بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که با رویکرد ساختاری تفسیری به منظور سنجش اثرات متقابل متغیرها، انجام شده است. این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، ترکیبی است و بر اساس شیوه گردآوری داده ها اسنادی و پیمایشی می باشد. نتایج نشان داد که از بین سناریوهای تدوین شده 6 سناریو با سازگاری قوی، پیش روی آینده مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادای حمایتی کمیته امداد و اداره بهزیستی در شهرستان چرداول وجود دارد. از 6 سناریوی گفته شده، سه سناریوی یک، دو و سه دارای وضعیت کاملاً مطلوب هستند و سناریو یک بهترین و محتمل ترین سناریوی پیش روی مدیریت تداوم کسب و کار خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش در شهرستان چرداول است. نتایج نشان داد که از بین سناریوهای تدوین شده 6 سناریو با سازگاری قوی، پیش روی آینده مدیریت تداوم کسب و کارهای خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادای حمایتی کمیته امداد و اداره بهزیستی در شهرستان چرداول وجود دارد. از 6 سناریوی گفته شده، سه سناریوی یک، دو و سه دارای وضعیت کاملاً مطلوب هستند و سناریو یک بهترین و محتمل ترین سناریوی پیش روی مدیریت تداوم کسب و کار خود اشتغالی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش در شهرستان چرداول است.
تبیین ظرفیت های گردشگری بومی بر توسعه معیشت در مناطق بیابانی (مطالعه موردی: شهر شهداد، شهرستان کرمان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوسیستم های بیابانی به دلیل توان اکولوژیکی منحصربه فرد و قابلیت ها و ارزش های اقتصادی-اجتماعی، جاذبه ها و قابلیت های منحصربه فرد به یکی از کانون های گردشگری در طبیعت تبدیل شده است. گردشگری پدیده ای است که از گذشته های دور مورد توجه جوامع انسانی بوده و بر حسب نیازهای متفاوت اجتماعی و اقتصادی به پویایی خود ادامه داده است و رشد این صنعت در هر کشور، نیازمند راهبرد مناسب و برنامه ریزی مدیریتی موثر است. دشت لوت واقع در استان های کرمان (شهرستان کرمان، شهر شهداد)، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان، از مقاصد گردشگری بیابانی محسوب می شود که از یک دهه پیش مورد توجه گردشگران و برنامه ریزان قرار گرفته است. مسئله این است که با توجه به رشد فعالیت های گردشگری، چالش هایی در ارتباط با بالا بردن کیفیت زندگی مردم و روند رشد آن به وسیله صنعت گردشگری در آینده این منطقه منحصربه فرد مطرح شده است. با توجه به هدف پژوهش که تبیین ظرفیت تاثیرات گردشگری بومی بر توسعه معیشت در شهر شهداد می باشد، جامعه آماری مورد ارزیابی ما سرپرستان خانوار ساکن در شهر شهداد هستند؛ روش گردآوری داده ها در این تحقیق شامل روش کتابخانه ای و روش پیمایش مقطعی است برای استخراج شاخص های مذکور از نرم افزار SPSS، تکنیک ویکور و مدل HOLSAT استفاده گردیده است از نتایج به دست آمده از جدول نهایی تکنیک ویکور مشخص شد که مؤلفه های اقتصادی شامل فرصت های شغلی به همه طبقات جامعه با امتیاز 0.820 به عنوان مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار در بالابردن کیفیت زندگی است و هم چنین نتایج حاصل از مدل HOLSAT نشان می دهد جز در بخش زیست محیطی که اکثریت عامل بازدارنده در بالابردن کیفیت زندگی مردم محلی می-باشد، در دیگر بخش ها مهم ترین امر برای بالابردن کیفیت زندگی ساکنین است.
تحلیلی بر پایداری زیست محیطی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم و بنیادی در تعمیق و بسط حوزه علمی و سیاست گذاری توسعه محلی- منطقه ای، موضوع توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی است. از اینرو با توجه به ویژگی های روستانشینی و لزوم پایداری توسعه، تحلیل پایداری روستاها برای نیل به توسعه پایدار امری کلیدی است. در این ارتباط، با توجه به فقدان مطالعه ای مناسب از میزان پایداری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بهشهر، این پژوهش با هدف شناخت و تبیین روند تحولات توسعه در ساختار زیست محیطی سکونتگاه های روستایی و جایگاه مولفه های زیست محیطی در پایداری سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان بهشهر در سال ۱۳۹۸ متمرکز شده است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل تمامی ساکنان روستاهای بالای 50 خانوار بخش مرکزی شهرستان بهشهر می باشند. انتخاب خانوارهای روستایی به روش «تصادفی سیستماتیک» و انتخاب روستاهای نمونه به روش «تصادفی خوشه ای» بوده که تعداد ۱۱ روستا انتخاب شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون فی و کرامر، ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک های غیر آماری بارومتری و روش راداری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد پایداری زیست محیطی در روستاهای کوهپایه ای با امتیاز 0.532 در سطح متوسط، روستاهای دشتی با امتیاز 0.488 در سطح ناپایداری بالقوه ضعیف و در روستاهای کوهستانی با امتیاز 0.353 در سطح ناپایدار قرار دارد. همچنین میزان پایداری زیست محیطی روستاها با فاصله گرفتن از مرکز شهرستان روندی نزولی دارد، اما تفاوت معناداری بین دو مؤلفه فاصله و موقعیت طبیعی با میزان پایداری زیست محیطی روستاهای مورد مطالعه وجود ندارد.
ارزیابی سازگارپذیری زیستی روستاهای ادغامی در شهر با استفاده از مدل های ساختاری شبکه (DEMATEL, ISM, ANP) (نمونه موردی: روستاهای الحاقی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اردبیل در طول دو دهه اخیر خود با گسترش افقی شهر شاهد ادغام روستاهای پیرامونی به بافت کالبدی شهر بوده است، خواه این ادغام لاجرم بوده یا خواه با برنامه ریزی. با ادغام این روستاها در شهر، تغییرات بنیادین اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در فضای سکونتگاهی این روستاها در جهت انطباق با شهر صورت پذیرفته است، پرواضح است که بافت ادغامی بر شهر باید سازگاری زیستی با شهر مادر داشته باشد تا بتواند به حیات خود علی رغم حقظ هویت اصلی خود، ترکیبی پایدار با شهر داشته باشد و این پژوهش بدنبال ارزیابی سازگار پذیری روستاهای ادغامی در شهر اردبیل است. در این پژوهش سه روستای اصلی ادغامی که از لحاظ جمعیت، وسعت و تاثیرگذاری بر شهر اردبیل نقش مهمی داشته اند به عنوان جامعه آماری پژوهش با جمعیتی در حدود 21000 نفر بررسی شده اند. هدف پژوهش ارزیابی سازگارپذیری زیستی این روستاها در شهر اردبیل است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از شیوه میدانی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ساکنین، مصاحبه های متخصصین و مشاهدات میدانی انجام شده است که با نمونه گیری از جامعه آماری به روش کوکران به تعداد 263 نمونه تکمیل گردیده است. بدین منظور با استفاده از مدل های ساختاری شبکه DEMATEL, ISM, ANP، نسبت به ارزیابی شاخص های سازگاری زیستی جامعه هدف اقدام نموده شد. تعداد 13 شاخص اصلی(با نماد S) مطابق با مرور ادبیات نظری و مصاحبه متخصصین امر بعنوان سنجه های پژوهش از سه ابعاد اصلی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی اقتباس گردید. پس از مدل یابی ساختاری شبکه و سطح بندی سنجه ها، نتایج نشاندهنده آن است که: روستای گل مغان با میانگین 0.09 در رتبه اول بالاترین اهمیت سازگارپذیری زیستی با شهر اردبیل، روستای نیار با خط میانگین تقریبی 0.07 در رتبه دوم و روستای کلخوران با خط میانگین تقریبی 0.06 در رتبه نهایی بیشترین درجه سازگارپذیری زیستی با شهر اردبیل را دارا هستند. در روستای ادغامی گلمغان شاخص بهداشت با وزن 0.12، در روستای کلخوران شاخص امکانات و خدمات زیرساختی با وزن 0.19 و در روستای نیار شاخص مسکن با وزن 0.17 بعنوان مهمترین شاخص های سازگارپذیری ارزیابی شده اند.
تحلیل مؤلفه های مؤثر بر تولید محصولات سالم و ایجاد امنیت غذایی در مناطق روستایی شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی سالم دارای نقش اساسی در توسعه پایدار و کشت ارگانیک می باشد. جمعیت جهانی رو به افزایش است که این موضوع روند افزایش نیاز به مواد غذایی را همپای جمعیت جهانی کرده است. با توجه به پیشرفت های چند دهه اخیر مصرف سالانه مواد غذایی در حدود20٪ افزایش پیدا کرده و با توجه به پیش بینی ها تا ۵۲ سال آینده باید مقدار تولید محصولات غذایی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران 100% بیشتر از تولید فعلی آنها باشد و به همین منظور پژوهش مورد نظر صورت گرفته درنهایت نتایج حاصله ارائه شد. این تحقیق بر حسب هدف کابردی، از نظر فرآیند اجرای پژوهش کمی، روش همبستگی می باشد. جامعه آماری کشاورزان شهرستان لنجان می باشد که تعداد خانوار روستاهای منتخب 4414=N نفر است و با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان حجم نمونه 353 نفر محاسبه شد و روش نمونه گیری طبقه ای در این تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه بوده که به منظور پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن در گویه های مربوط به پژوهش 87 درصد می باشد. تحلیل حاصل از رگرسیون نشان می دهد که در اولین گام متغییر اقتصادی وارد معادله گردید که ضریب تعیین برای این متغییر 592/0 (592/0 = R2) بود که مقدار عددی ضریب تعیین بیانگر آن است که حدود 59 درصد از عوامل موثر بر تولید محصولات سالم و امنیت غذایی در شهرستان لنجان ناشی از تاثیر عامل اقتصادی بوده است. در گام دوم متغییر شناختی – پرورشی وارد معادله گردید که به همراه متغییر قبلی 10/75 درصد در شناسایی عوامل موثر بر تولید محصولات سالم و امنیت غذایی را تبیین کرده و در گام سوم متغییر استاندارد تولید وارد معادله شد که به همراه دو متغییر قبلی 85 درصد از عوامل موثر را صورت داده و در گام های چهارم، پنجم و ششم به ترتیب متغییرهای نهادی، نهاده های کشاورزی و فرهنگی – اجتماعی وارد معادله شدند. پس از وارد کردن متغییر هفتم عملیات متوقف گردید. در مجموع شش عامل به عنوان متغییر مستقل 40/97 (974/0 = R2) درصد از تغییرات متغییر مولفه های موثر در تولید محصولات سالم و امنیت غذایی را در شهرستان لنجان پیش بینی می کنند.
بررسی عناصر و عوامل تاثیر گذار بر مسکن پایدار روستایی در پهنه کوهستانی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان های ورزقان و هریس استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی و بازسازی های سریع پس از حوادث طبیعی و تحولات سریع در مصالح و فن آوری ساخت، از عواملی است که در گسیختگی پدید آمده در پایداری محیط روستایی کشور نقش داشته است، هدف این تحقیق بررسی عناصر و عوامل تاثیر گذار بر مسکن پایدار روستایی در پهنه کوهستانی می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت 20 روستا معادل 6289 از دو شهرستان ورزقان و هریس می باشد. حجم نمونه شامل 322 نفر که از فرمول کوکران به دست آمد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه، از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون سوالات تحقیق، ابتدا نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از تأیید نرمال بودن داده ها، اتحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم استفاده شد. محاسبات در نرم افزار SPSS و Amos انجام گرفت. یافته های شاخص نیکویی برازش (GFI) 915/0 است که نشان دهنده قابل قبول بودن این میزان برای برازش مطلوب مدل است. مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) نیز 065/0 می باشد که با توجه به کوچکتر بودن از 08/0، قابل قبول بوده و نشان دهنده تأیید مدل پژوهش می باشد. همچنین شاخص توکر- لویس (TLI) 906/0؛ شاخص برازش تطبیقی (CFI) 903/0 و شاخص برازش مقتصد هنجار شده (PNFI) 71/0 است که همگی نشان دهنده برازش مطلوب و تأیید مدل پژوهش می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد شاخص کالبدی بیشترین تاثیر در پایداری مسکن روستایی با بار عاملی 92/0 داشته است. شاخص اجتماعی کمترین تاثیر در پایداری مسکن روستایی با بار عاملی 81/0 می باشد.
فرهنگ کار در میان زنان روستایی (با مطالعه ی پنداشت زنان روستایی شمال شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه شناخت پنداشت زنان روستایی از فرهنگ کار و جمعیت آماری شامل تمامی زنان ساکن در روستاهای کریک و تنگ سریز شهرستان بویراحمد می باشد. روش و مبانی نظری پدیدار شناسی، روش نمونه گیری هدفمند و تعداد مصاحبه ها بر اساس منطق اشباع نظری به 41 مصاحبه ختم گردید. بر اساس یافته ها، 5 مقوله اصلی پژوهش شامل بعد جسمانی کار (به مفهوم سلامت جسمی برای زنان جوان و فرسودگی و پیری چهره زودرس و خاطره دشواری سالیان گذشته برای زنان سالخورده)، بعد اقتصادی کار(کار واقعی به معنای شغل درآمدزا)، بعد جنسیتی کار (حضور در عرصه فعالیت های درآمدزا به مفهوم کمک به همسر نه مشارکت در اقتصاد خانواده)، بعد روانشناختی کار (افزایش سازگاری، انگیزه، خودپنداره مثبت، امید به زندگی و یادگیری)، و بعد اجتماعی کار(گسترش شبکه ارتباطی و فعالیت های دسته جمعی، دسترسی به منابع حمایتی و تلقی شدن به عنوان یک منبع حمایتی) می باشد. در هم تنیدگی سبک های مختلف زندگی شهری، روستایی و عشایری در منطقه، شرایط فرهنگی و غنی نبودن میزان سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زنان استان، به ویژه زنان ساکن روستاها که جمعیت زیادی از زنان استان را به خود اختصاص داده و از این نظر در وضعیت نامساعدتری به سر می برند، پایین بودن سن ازدواج، موانع فرهنگی و اجتماعی جهت ادامه ی تحصیل دختران و زنان روستایی و نبودن امکانات کافی جهت آموزش و ادامه ی تحصیل در مقاطع بالاتر از ابتدایی، به همراه افزایش میزان مهاجرت مردان روستایی و در نتیجه افزایش میزان مسؤولیت این زنان، از جمله دلایلی است که ضرورت و اهمیت چنین بررسی و پژوهشی را دو چندان می کند بدیهی است بررسی فرهنگ کار زنان روستایی شهرستان بویراحمد و مطالعه ی پنداشت آنان از چنین وضعیتی ارتباط مستقیمی با بررسی وضعیت زندگی آنان خواهد داشت.