برنامه ریزی منطقه ای
برنامه ریزی منطقه ای (دانشگاه آزاد مرودشت) سال پنجم پاییز 1394 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گردشگری یک نظام پیچیده ای است که رقابت در عرصه ی آن بدون انجام تمهیدات لازم و بدون درک نیازها و اقتضائات آن غیرممکن است. بنابراین، کارآمد کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند مدیریت یکپارچه ی آن می باشد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه و تحلیل های آماری به ارزیابی نقش مدیریت یکپارچه گردشگری، به عنوان راهبرد توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی (130 نفر) می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی، مجموعاً 100 نفر به عنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوه های آمار توصیفی و در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (خی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که میان مدیریت یکپارچه گردشگری و توسعه منطقه ای در استان آذربایجان غربی و مؤلفه های مورد بررسی ارتباط معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون کای اسکوار، مؤلفه های تقویت سازمانی و ظرفیت سازی و مشارکت ذی نفعان، با مدیریت یکپارچه گردشگری رابطه معناداری دارند. در ضمن نتایج آزمون مدل ارائه شده برای متغیرها در محیط نرم افزار Amos22 نشان می دهد که مدل ارائه شده برای روابط متغیرها، 76 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش (توسعه منطقه ای) را پیش بینی می کند. برای توسعه منطقه ای در راستای گردشگری، تقویت سازمانی و ظرفیت سازی و ارتباطات و مشارکت تمامی ذی نفعان، به عنوان راهبردی اساسی مطرح است.
تحلیل شبکه شهری کلان منطقه ی جنوبغرب با تأکید بر بعد اقتصادی (مورد: استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر اخیر، عصر پیدایش و گسترشِ شهرها است؛ شهرنشینی و تمایل به سکونت در شهرها در اکثر کشورهای جهان بالأخص کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر شده است. این افزایش جمعیت بیشتر در شهرهای بزرگ متراکم شده اند، از ویژگی های عمده شهرنشینی در کشورهای کمتر توسعه یافته علاوه بر تقدم شهرنشینی بر شهرگرایی و مشکلات اجتماعی- فرهنگی درون شهری، توزیع فضایی نامناسب شهرها در نظام شبکه شهری می باشد. بطوری که بروز پدیده ی ماکروسفالی در نظامِ شهری بیشتر کشورهای کمتر توسعه یافته نمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها 5 تا 10 برابرِ اندازه جمعیت شهرِ دوم است. تجمع و تمرکز فعالیت های اداری - سیاسی و متعاقبِ آن فعالیت های بازرگانی- اجتماعی و ... در شهرِ اول به عنوان عاملِ بازدارنده توسعه، در سایر مناطق، عمل می کند. هدف از این مقاله، بررسی و تحلیل شبکه شهری در کلان منطقه ی خوزستان (مشتمل بر استان های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد) می باشد. نوع تحقیق به لحاظ هدف، شناختی و روشِ تحقیق ترکیبی از روش های کمی- تحلیلی است و در آن با بکارگیری مدل های قانونِ رتبه – اندازه زیپف، مرتبه- اندازه تعدیل شده، ضریبِ آنتروپی، شاخصِ تمرکزِ شهری، منحنیِ لورنز و ضریبِ جینی به تحلیلِ شبکه شهریِ مناطق مورد مطالعه، پرداخته شده است و نقش اقتصادی کلان منطقه طی دهه های اخیر مورد بررسی واقع شده است. نتایجِ نشان می دهد: که نظام شهری کلان منطقه ی خوزستان از قانون رتبه - اندازه پیروی نمی کند. تعادلِ فضایی نسبتاً مناسبی بین تعداد جمعیت و تعداد شهرها در سطحِ کلان منطقه، برقرار است. توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری نیمه متعادل، است. و در نهایت در سطحِ کلان منطقه، نخست شهری (اهواز)، آن چنان شدت دارد که منجر به تشکیل پدیده ماکروسفالی در سطح کلان منطقه شده است. اما جهت جلوگیری از شکل گیریِ نخست شهری، در سطح کلان منطقه باید ضمن تمرکززدایی و جلوگیری از مهاجرت های درون استانی، شهرهای کوچک و میانی را تقویت کرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ریشه ای تأثیرگذار در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای مورد مطالعاتی: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد جهانی شدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای برخوردار شده است. یکی از پیامدهای جهانی شدن، ظهور اقتصادهای منطقه ای قدرتمندی است که تولید ناخالص منطقه ای برخی از آن ها زیادتر از تولید ناخالص ملی بیشتر کشورهاست. از این رو، از دهه 1990 میلادی، مفهوم رقابت پذیری منطقه ای در محافل عمومی کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه به یک موضوع غالب تبدیل شده است تا کشورها از طریق آن به مجموعه روشنی از سیاست ها برای تقویت توسعه مناطق خود دست یابند. با این ذهنیت، هدف مقاله ی حاضر شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل رقابت پذیری است، که در توسعه استان کردستان تأثیرگذار هستند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، که با استفاده از داده های کمی و کیفی انجام می گیرد. داده های کمی پژوهش به روش اسنادی و داده های کیفی به روش پیمایشی و از طریق توزیع پرسشنامه گردآوری شده است. این پژوهش در گام نخست، عوامل ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای را متشکل از 4 عامل اصلی، 26 معیار و 62 زیرمعیار، تدوین کرده و در گام بعدی با کاربست این عوامل و مدل تحلیلی MSA و نرم افزار اکسل ضمن تحلیل داده هایی که از طریق توزیع پرسشنامه در میان 29 نفر از نخبگان 8 پیشران اصلی منطقه، گردآوری شده بود، به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری استان کردستان پرداخته است. نتایج یافته ها نشان می دهد که در سطح عامل ها، عامل اقتصادی با 24/0 و عامل نهادی- سیاسی با 18/0 و در سطح دوم معیارهایی چون کارآمدی نظام تولید با 44/0 و سیاست گذاری دولتی با 43/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان کردستان دارند و در بخش پیشرانهای اقتصادی منطقه هم بخش های جنگلداری، ساختمان و کشاورزی به ترتیب با 32/1، 17/1 و 04/1 رقابت پذیرترین بخش های فعالیتی استان محسوب می شوند.
توان سنجی محیطی، الگویی مناسب در راستای شناخت توانمندی های منطقه ای با تأکید بر کشاورزی (مورد مطالعه: کشت زعفران در شهرستان های قاینات و زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه می توان بر اساس روش های علمی دقیق با شناخت قابلیت های محیطی هر منطقه، به توسعه کشاورزی اصولی و جامع دست یافت. یکی از این ابزارها، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد، که قابلیت توان سنجی و پهنه بندی محصولات مختلف کشاورزی را از طریق مدل ها و الگوریتم های مختلف دارا است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و توان سنجی محیطی، در راستای شناخت توانمندی های منطقه قائنات و زیرکوه در کشت محصول استراتژیک و مهم زعفران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. در این تحقیق پس از جمع آوری اطلاعات و مبانی نظری و لایه های مختلف و آماده سازی آنها، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین نواحی مستعد بهره گرفته شده است؛ به این صورت که مراحل مختلف از جمله وزن دهی لایه ها و همپوشانی آنها انجام شده و در نهایت نیز نقشه نهایی که نشانگر پهنه های مختلف منطقه مورد مطالعه برای کشت زعفران می باشد، بدست آمد. لایه های مورد بررسی در تحقیق عبارت اند از؛ معیار متوسط حداکثر دمای سالانه، متوسط حداقل دمای سالانه، pH خاک، ارتفاع، بارش سالانه، شیب و کاربری اراضی. نتایج نشان داد که بیش از 2746 کیلومتر مربع (60/17درصد) از مساحت منطقه برای کشت زعفران بسیار مناسب یا بدون محدودیت و 2126 کیلومترمربع (62/13 درصد)، با محدودیت شدید است. همچنین پهنه های بدون محدودیت نیز با اراضی کنونی مقایسه شد. علاوه بر این برخی از قسمت های منطقه که در حال حاضر به زیر کشت زعفران نمی روند، امکان بهره برداری از آنها نیز وجود دارد.
بررسی انسجام اجتماعی در حفظ امنیت مرزی با تأکید بر تنوع قومی مذهبی مطالعه موردی: شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استمرار و پایداری حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه در گرو انسجام و اتحاد اعضای آن جامعه می باشد. ایران کشوری متنوع از نظر قومی است. ویژگی های متمایزکننده ی اقوام از یکدیگر در ایران بیش تر بر مؤلفه های زبانی و مذهبی متمرکز می شود. سکونت قومیت های ایرانی در مناطق مرزی و همجوار با کشور هم زبان خود، زمینه مناسبی را برای وقوع بحران های قومی مذهبی و متأثر ساختن امنیت ملی کشور فراهم می آورد. هدف از این پژوهش بررسی انسجام اجتماعی در حفظ امنیت مرزی با تأکید بر تنوع قومی مذهبی منطقه سیستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات به روش میدانی با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه ی آماری 2610 خانوار می باشد و جامعه ی نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 خانوار انتخاب گردید که در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به وسیله ی نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیه ها از آزمون T تک نمونه استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین شاخص های بعد انسجام مؤثر بر امنیت مرزها، شاخص های احترام به والدین و بزرگان همدیگر، همدردی در زمان وقوع حادثه ناخوشایند با خانواده عزادار، همیاری در فصل کار، با سطح معناداری صفردرصد، بالاترین رتبه را کسب کرده اند. اما در بین شاخص های امنیت اجتماعی مؤثر بر مرزها، شاخص های میزان رضایت از مسئولان امنیتی (669/6) و اعتماد به مرزنشینان (104/5) در بالاترین رتبه قرار گرفته که از تلاش مسئولان دولتی جهت برقراری امنیت در این منطقه نشأت می گیرد. از بین شاخص های امنیت اقتصادی درصد جمعیت شاغل به کار در بخش کشاورزی (399/7) و درصد جمعیت شاغل به کار در بخش خدمات (282/4) در بالاترین رتبه قرار دارند و این نکته بیانگر آن است که مردم مرزی منطقه سیستان در صورت وجود منابع آبی کافی و حمایت های دولتی، به بخش کشاورزی تمایل بیشتری دارند. شاخص های دسترسی برابر به مناصب و موقعیت های اقتصادی (640/6-) و دسترسی برابر به اطلاعات اقتصادی (982/8-) کمترین رتبه را کسب کرده اند که لزوم سیاست گذاری مطلوبت تر در این حوزه را طلب می نماید.
مهاجرپذیری و توسعه پایدار اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای مهاجرپذیر منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی پژوهش های مختلف نشان می دهد؛ موضوع مهاجرت به ویژه مهاجرت از روستا به شهر و توسعه پایدار روستایی به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته، اما مهاجرپذیری روستاها و ارتباط آن با مباحث پایداری خصوصاً پایداری اجتماعی، کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف از این تحقیق بررسی نقش مهاجرپذیری روستاهای پیرامون کلان شهری در پایداری یا ناپایداری اجتماعی این روستاها می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی– تحلیلی با تأکید بر پیمایش میدانی و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته بوده و جامعه آماری شامل 92 روستایی است که طی چند دهه گذشته در منطقه کلانشهری تهران مهاجر پذیری را تجربه کرده اند و نمونه آماری شامل 18 روستا بر اساس معیارهای، نرخ رشد بالای سه درصد، روستاهای بالای 50 خانوار، موقعیت طبیعی (کوهستانی و دشتی) و فاصله از کلانشهر تهران انتخاب شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد؛ سطح تحصیلات نسبتاً پایین، جوانی جمعیت، اشتغال غالب در بخش های غیررسمی و نسبت بالای اجاره نشینی در بین ساکنین مهاجر، در روستاهای مهاجرپذیر، ناپایداری اجتماعی روستاهای پیرامون کلانشهری تهران را به تصویر می کشد. بعد از محاسبه آماره ها و با مبنا قراردادن طبقه بندی پرسکات آلن، روستاهای مهاجرپذیر پیرامون کلانشهر تهران، از نظر پایداری اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. وضعیت سطوح پایداری روستاها مورد مطالعه؛ 22 درصد دارای پایداری خوب، 16 درصد پایداری متوسط، 27 درصد پایداری ضعیف و 11 درصد دارای ناپایداری هستند. بنابراین؛ قریب به 55 درصد از روستاهای مورد بررسی در بعد اجتماعی از حد متوسط به سمت ناپایداری گرایش دارد. همچنین با توجه به جدول پرسکات آلن وضعیت پایداری شاخص های توسعه پایدار اجتماعی در شاخص های امنیت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و تعلق مکانی قابل قبول و یا تقریباً پایدار بوده و مسائل اجتماعی و عدالت اجتماعی در وضعیت خوب یا پایدار و شاخص های مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی در وضعیت بد یا ناپایدار واقع شده اند.
بررسی عوامل اثرگذار بر مدیریت کاربری اراضی روستایی در شهرستان ممسنی (با استفاده از مدل ترکیبی TOPSIS- SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زندگی مدرن امروزی با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها، خواسته ها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آنها شده، تقاضا برای زمین و دخل و تصرف در آن نیز دچار تحول گردیده است. در این میان سکونتگاه های روستایی دارای پیشینه ای هماهنگ از نظر معیشتی و هویتی با زمین، نحوه بهره برداری و تغییر کاربری از این منبع کمیاب در راستای خلق فضاهای محل سکونت خود می باشند. که با توجه به تغییر در نوع معیشت، فضای کالبدی– ساختاری روستاها و سطوح فکری و رفتاری روستائیان نحوه ی استفاده از زمینِ درون روستاها نیازمند مدیریتی جامع و اتخاذ سیاست های راهبردی به منظور ایجاد نظام آمایش سرزمین درون روستاها می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع توصیفی تحلیلی است، که به بررسی استفاده مناسب از زمین های روستایی و عوامل اثرگذار بر مدیریت کاربری اراضی روستایی در سکونتگاه های بخش مرکزی شهرستان ممسنی پرداخته است. به منظور تحلیل داده ها یافته های مقدماتی تحقیق را در مدل «SWOT» مورد بررسی قرار داده و 10 نقطه قوت، 11 تهدید، 10 فرصت و 10 ضعف بررسی و 18 استراتژی ارائه شده است. در نهایت با بهره گیری از تکنیک «TOPSIS» نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت های منتج شده از دیدگاه صاحبنظران رتبه بندی شدند. بر اساس یافته ها استراتژی تدافعی (WT)، بهترین روش در جهت برنامه ریزی و مدیریت اراضی زراعی روستاهای مورد مطالعه شناخته شد. همچنین بر این اساس نتایج تکنیک تاپسیس تهدیدها بیشترین تأثیر را در بهینه سازی و توسعه متعادل کاربری اراضی روستایی دارد و در رتبه دوم فرصت ها قرار می گیرند. از این رو برای بهینه سازی و توسعه متعادل کاربری اراضی در این بخش استراتژی تدافعی می بایست در اولویت قرار گیرد.
تحلیلی بر مکان یابی شهرک های صنعتی در شهرستان تبریز با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مکان یابی مناسب کاربری ها در راستای تحقق اهداف توسعه، یکی از ضرورت های برنامه ریزی در سطوح ملی و منطقه ای می باشد. بر این اساس مکان یابی محل مناسب برای استقرار صنایع می تواند علاوه بر فواید اقتصادی، اثرات ناهنجاری بر محیط را تقلیل و کاهش دهد. لذا هدف این پژوهش تعیین معیارهای مؤثر بر مکان یابی شهرک های صنعتی در تبریز با توجه به شاخص های توسعه پایدار می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و پس از جمع آوری اطلاع ات م ورد نی از ب ا اس تفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (تاپسیس، ویکور، الکترا و saw) طبقه بندی و ارزش گذاری متغیرها و لایه های اطلاعاتی و با اتخاذ 10 شاخص طبیعی، جغرافیایی، زیست محیطی و زیربنایی به پهنه بندی اراضی شهرستان تبریز جهت تعیین مکان مناسب برای استقرا شهرک صنعتی اقدام گردید. طبق مطالعات انجام یافته و اعمال وزن های حاصل از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار GIS این نتیجه حاصل می شود که عوامل زمین لرزه، توپوگرافی و آلودگی بیشترین نقش را در مکان یابی صنعتی در شهرستان به عهده دارند. از طرف دیگر پهنه های شرقی تبریز برای مکان یابی شهرک صنعتی مناسب و در مقابل پهنه های شمالی و جنوبی شهرستان که به مناطق مرتفع و کوهستان ها نزدیک می باشند، برای مکان یابی شهرک صنعتی نامناسب می باشند. به بیان دقیق تر، از 224045 هکتار کل اراضی شهرستان، 100957 هکتار معادل 45 درصد، پهنه چهارم جهت احداث شهرک صنعتی کاملاً مناسب و پهنه سوم جهت احداث شهرک صنعتی در منطقه مورد مطالعه کاملاً نامناسب می باشد.
ارزیابی سرمایه اجتماعی و تأثیر آن در ارتقاء کیفیت محیط های شهری (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و شکل گیری نیازهای جدید، برنامه ریزی را از نگاهی فیزیکی- کالبدی به سمت توجه بر جنبه های اجتماعی زندگی شهری معطوف نموده است. تحت تأثیر این نیازها و آگاهی های جدید مفاهیم نوینی در قلمرو برنامه ریزی و توسعه شهری مطرح شده است. سرمایه اجتماعی یکی از موضوعاتی است که ایجاد، حفظ و غنا بخشی به آن از اهداف اصلی توسعه شهری پایدار به شمار می رود. مقاله پیش رو بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط شهری در بابلسر را مورد توجه قرار داده است. برای سنجش سرمایه اجتماعی از 6 مؤلفه و 20 گویه و برای کیفیت محیط از 7 مؤلفه و 26 گویه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه است. حجم نمونه 310 نفر از سرپرستان خانوارهای شهری است. برای سنجش و ارزیابی متغیرهای مورد مطالعه از نرم افزار SPSS و روش های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از دید جامعه نمونه، سرمایه اجتماعی در شهر بابلسر از نظر امنیت اجتماعی، تعامل پذیری، هنجارگرایی و مسئولیت پذیری در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین رابطه مستقیم و معناداری در سطح 0.01 اطمینان میان دو متغیر سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط وجود دارد، به طوری که در حدود 46 درصد از تغییرات مربوط به کیفیت محیط توسط مؤلفه های سرمایه اجتماعی تبیین می شود. افزایش میزان سرمایه اجتماعی به خصوص در شکل بین گروهی آن، با افزایش کیفیت محیط، توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و دیگر پیامدهای مثبت همراه است.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
بررسی نقش دفاتر ICT روستایی در توسعه ی اجتماعی زنان روستاییِ شهرستان شهرضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در توسعه اجتماعی زنان روستایی انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه در سال 1392 جمع آوری گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 5018 زن روستایی باسواد و بالای 15 سال ساکن در 16 روستای دارای دفاتر ICT شهرستان شهرضا می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران، 190 زن روستایی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب در بین آنان توزیع گردید. اعتبار صوری پرسشنامه با نظر متخصصین و اعتبار عاملی آن نیز با استفاده از آماره KMO برابر با 74/0 محاسبه گردید. پایایی ابزار تحقیق برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ از 79/0 تا 86/0 تأیید گردید. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان آگاهی زنان روستایی از «خدمات پایه دفاتر» و بیشترین میزان مراجعه آنان به دفاتر جهت دریافت همین خدمات می باشد. تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه ی اجتماعی زنان روستایی به ترتیب در افزایش مشارکت و آگاهی زنان روستایی، بهبود کیفیت خدمات ارائه شدهدر روستا، عدالت اجتماعی زنان روستایی و رضایت از موقعیت و شرایط زندگی می باشد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر وابسته توسعه ی اجتماعی زنان روستایی با متغیرهای تحصیلات، تعداد مسافرت زنان روستایی در سال و با استقلال مالی در سطح 05/0 و با آگاهی از خدمات و میزان استفاده از خدمات در سطح 01/0 رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی بیانگر آن است که سه متغیر مهم و تأثیرگذار بر متغیر وابسته توسعه اجتماعی زنان روستایی عبارتند از: درصد استقلال مالی زنان روستایی، آگاهی از خدمات دفاتر ICT و میزان مراجعه به دفاتر ICT جهت دریافت خدمات.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار روستایی با تأکید بر کارآفرینی (مطالعه موردی: دهستان مرحمت آباد شمالی- شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به درآمد و میزان تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان است. همچنین فرصت های مناسبی را برای کاهش ریسک معیشتی و افزایش امنیت غذایی پایدار در مناطق روستایی فراهم می کند و می تواند یکی از زمینه های مناسب برای ایجاد اشتغال در بخش های کشاورزی و غیر کشاورزی باشد. هدف از تحقیق حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار روستایی با تأکید بر کارآفرینی می باشد. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمت آباد شمالی از توابع شهرستان میاندوآب که دارای 8 روستا می باشد، است. به علت کم بودن روستاها نمونه گیری انجام نشد و تمام روستاها جزء جامعه آماری محسوب گردیدند. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر و همچنین دارای 2800 خانوار بوده است. که تعداد 139 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران برای انجام تحقیق انتخاب شدند. انتخاب خانوارها در سطح هر روستا، به صورت تصادفی ساده انجام گرفت تا اصل فرصت برابر به منظور انتخاب خانوارها رعایت شده باشد. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 616/0 بدست آمد است. در ادامه جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تحلیل عاملی و به شیوه اکتشافی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین عاملی که موجب توسعه پایدار روستایی شده است، عامل اقتصادی و فردی می باشد. به طوری که با بالا رفتن میزان تسهیلات دریافتی از قبیل وام های خود اشتغالی، منابع مالی لازم و کافی، تنوع شغلی موجب افزایش انگیزه و روحیه فردی در جهت توسعه و گسترش کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه شده است. همچنین، عامل زیرساختی کمترین تأثیر را در بین عامل های هشت گانه در توسعه کارآفرینی منطقه داشته است.
بررسی میزان تأثیر پایگاه اجتماعی دهیاران بر عملکرد آنان (مطالعه موردی: دهستان حسن آباد- اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در کارآمدی دهیاران مؤثر است، یکی از این عوامل پایگاه اجتماعی آنان است. در این پژوهش پایگاه اجتماعى دهیاران در سه بعد سن، سواد و منزلت اجتماعی مورد بررسى قرار گرفته است. روش تحقیق به لحاظ هدف توصیفی – تحلیلی است. بنا به ماهیت دادها از آزمون تحلیل واریانس (Anova) استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط تعدادی از متخصصان این حوزه و پایایی گویه ها نیز با آلفای کرونباخ سنجیده شد. جامعه آماری شامل 11 روستای بالای 50 خانوار با 1537 خانوار است که از طریق فرمول کوکران 267 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. یافته هاى تحقیق نشان داد که: بین عملکرد و سن دهیاران تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که دهیاران در گروه های سنی40 - 30، نسبت به بقیه گروه های سنی عملکرد بهتری (بیشتری) داشته اند. همچنین بین عملکرد و سواد دهیاران نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. دهیاران دارای مدرک لیسانس نسبت به بقیه دهیاران با مدرک پایین تر از لیسانس موفق تر بوده و عملکرد بیشتری داشته اند، اما بین عملکرد و منزلت اجتماعی (لایه های پایین، متوسط و بالا) دهیاران نسبت دو شاخص فوق (سن و سواد)، تفاوت معنی داری کمتر مشاهده شده است، با وجود آن دهیارانی که به لحاظ منزلت اجتماعی در لایه های متوسط جامعه قرار دارند؛ در قیاس با دیگر لایه ها عملکرد بهتر (بیشتر) داشته اند.
ارزیابی و پهنه بندی آلودگی هوای کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سرعت زیاد شهرنشینی در ایران بسیاری از شهرها به ویژه کلان شهرها با معضلات زیادی مواجهه شدند که عدم پایداری را برای آنها به ارمغان آورده است. این پژوهش بحران آلودگی شهر تبریز به عنوان یکی از هشت شهر آلوده ایران را مورد بررسی قرار داده است. سؤالات مطرح شده در تحقیق عبارت است از بهترین الگوریتم درونیابی در توزیع آلودگی هوا کدام است؟ تراکم آلاینده ها در کدام بخش شهر تبریز بیشتر است؟ کاربری های مؤثر در کاهش و افزایش آلودگی هوای شهر کدامند؟ برای پاسخ به این سؤالات اطلاعات آماری آلاینده ها، مربوط به آلاینده های ذرات معلق هوا (PM10 )، ازن ( O3 )، دی اکسید گوگرد (SO2 )، دی اکسید نیتروژن ( NO2 ) و دی اکسیدکربن ( CO2 ) در بازه ی زمانی سال های 1383 تا 1392 برای کلیه ماه های سال، از پنج ایستگاه سنجش آلاینده های هوای شهر گردآوری و سپس این اطلاعات با استفاده از افزونه زمین آماری نرم افزار ARC GIS درحالت های مختلف درون یابی و مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج نشان داد که: ضرایب میزان خطای درونیابی RMSE و MAE کریجینگ نسبت به IDW از میزان پایین تری برخوردار بوده، لذا بهترین شیوه درونیابی تعیین گردید. همچنین نتایج با معیارهای کیفیت هوا از جمله PSI آلودگی هوا مقایسه گردیده و وضعیت کیفیت هوای شهر در ایستگاه های مورد نظر تعیین و به نقش متقابل کاربری های اراضی مؤثر در کاهش یا افزایش آلودگی معرفی شدند.
بازخورد اقلیم و ژئومورفولوژی در برنامه ریزی توسعه شهری (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مدیران و برنامه ریزان از توسعه شهری چینش منطقی کاربری های انسانی و طبیعی در یک مجموعه سیسمتی است. تعامل بین زیرسیستم ها به مطلوب ترین شکل می تواند سبب بالاترین حد آنتروپی مثبت و در نتیجه توسعه مدرن شهری گردد. در این پژوهش مسئله این است که آیا دینامیک توسعه فیزیکی شهر شیراز از ضوابط آشوبی یا برخالی تبعیت می نماید؟ مهم ترین ابزار تحلیلی در این برآورد در مرحله اول اعمال نگرش سیستمی در پژوهش می باشد. در مرحله دوم هر یک از زیرسیستم ها (زیرسیستم کلیماتیک، ژئومورفولوژیک، انسانی) به صورت کمی تعریف گردیده است. به این منظور اطلاعات مورد نیاز از خروجی های سی ساله اقلیمی سازمان هواشناسی استان به صورت قیاسی استخراج و از بطن آن به صورت استقرائی اطلاعات مورد نیاز حوضه ی شیراز در مطالعات اقلیمی از طریق واسطه یابی درونی مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین با استخراج پیکسل های دو بعدی مسطحاتی و سه بعدی (توپوگرافیکی و ژئومورفیکی) اطلاعات مکانی برداشت شده است. دیتاهای دو بعدی توسعه فیزیکی شهر شیراز به عنوان سیستم انسانی نیز به صورت قیاسی در کل استان و شهرستان شیراز و سپس به صورت واسطه یابی درونی به صورت کمی برداشت شده است. با توجه به آرایش فضائی هندسی اطلاعات عددی و تجزیه و تحلیل جبری زیرسیستم ها می توان به بازخورد سیستماتیک آنها که ناشی از ساختار کیاسی، فراکتال یافازی است پی برد و با آگاهی از عملکرد متقابل عناصر دو زیرسیستم حوضه طبیعی و زیرسیستم انسانی محدوده شهری شیراز طوری به مدیریت توسعه شهری شیراز پرداخت که کل سیستم دارای کمترین حد آنتروپی منفی در سایر زمینه های جریان ماده و انرژی و بالاترین حد بازخورد منفی سیستمی باشد. نتیجه این تحلیل سیستمی از طرفی سبب پیش بینی بروز عدم تعادل در زیرسیستم های پویای ژئومورفولوژی شهری و کنترل آنها خواهد شد و از طرف دیگر می تواند سبب کنترل سیستم به سمت ناتعادلی و سپس تعادل گردد.