مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه مناطق آزاد اقتصادی یکی از ابزارهای نظام نئولیبرالیسم برای تحقق راهبرد برون گرا در پارادایم جهانی شدن، بر بستر اقتصاد سیاسی فضا و از اصلی ترین کانون های تمرکز حضور سرمایه گذاران محسوب می شود. حضور سرمایه در این مناطق منجر به توسعه کالبدی سریع تر این مناطق و نواحی شهری آنها نسبت به دیگر حوزه ها گردیده است؛ که این امر ضرورت توجه به برنامه ریزی و مدیریت کاربری زمین در توسعه مناطق آزاد را افزایش داده است. بر این اساس هدف تحقیق حاضر، ارزیابی ساز و کارهای مدیریت زمین در مناطق آزاد با توجه به سه نمونه چین، امارات متحده عربی و ایران می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و همچنین پیمایش است. جهت تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، استفاده شده است. نتایج تحلیل مقایسه ای در ایران و کشورهای امارات متحده عربی و چین نشان می دهد که اطمینان از کالبد زیستی، تحلیل تقاضای سرمایه گذاری و تأمین زیرساخت ها بر اساس طرح های بالادست از مهم ترین اصول مؤثر بر مدیریت کاربری زمین می باشد. ویژگی اصلی نظام مدیریت کاربری زمین در مناطق آزاد، مدیریت پایدار و یکپارچه منابع زمین است. در این راستا، ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی باید به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.
تحلیلی بر رابطه ی پراکنش توزیع خدمات اساسی و شاخص های جمعیتی با تأکید بر نظریه عدالت فضایی (مورد: شهرستان های استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی منطقه ای، مسئله توسعه متعادل و متناسب خدمات اساسی متناسب با پراکنش جمعیت آن منطقه می باشد. چرا که ﻋﺪم ﺗﻮزیﻊ خدمات مذبور ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ایﺠﺎد بحران های جمعیتی، اﺟﺘﻤﺎﻋی و ﻣﺸکﻼت ﭘیﭽیﺪه ﻓﻀﺎیی در راستای ﺗﻮزی ﻊ ﻋﺎدﻻﻧ ﻪ و ﺗﻮﺳﻌه ﻣﺘﻮازن ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. هدف از این پژوهش، سنجش سطح خدمات زیر ساختی شهری- روستایی و رابطه آن با پراکنش جمعیتی در استان خراسان رضوی می باشد. این پژوهش دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده های خام و پهنه بندی شهرستان های استان خراسان رضوی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نرم افزار GIS استفاده شد. در این رابطه، یافته های حاصل از مدل ویکور و مدل سلسله مراتب فازی در سطح شهرستان های استان بیانگر عدم توزیع متعادل خدمات می باشد. شهرستان مشهد در بالاترین سطح از برخورداری و شهرستان های سبزوار و نیشابور در حد متوسط و شهرستان های خلیل آباد و جوین در سطح نامطلوب قرارگرفته اند. با توجه به اینکه شهر مشهد اولین شهر زیارتی ایران بوده به عنوان بزرگ ترین کانون جذب جمعیتی در این استان می باشد در وهله اول به نظر می رسد این خدمات در سطح استانی در مقایسه با سایر مراکز جمعیتی متعادل نباشد و لذا این تحقیق دنبال این می باشد که چه راهکارهایی با توجه به شرایط محلی و منطقه ای که عملی و قابل اجرا باشد می توان ارائه داد که این مراکز جمعیتی به سمت نقطه تعادلی کشیده شود. در ادامه، جهت بررسی ارتباط بین شاخص های جمعیتی با وضعیت برخورداری شهرستان ها به لحاظ خدمات شهری از آزمون پیرسون استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد؛ بین تراکم جمعیت و نرخ رشد جمعیت با تمرکز خدمات، به ترتیب با ضریب (0.721)و (0.076) رابطه مستقیمی وجود دارد، از سوی دیگر، فاصله از مرکز استان با سطح برخورداری از خدمات اساسی با ضریب (0.113) رابطه چندان معنی داری ندارد.
تحلیل کمی ابعاد فضایی بخش های اقتصاد منطقه ای با استفاده از روش ترکیبی EFLQ-RAS، مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بکارگیری هر نوع روش سهم مکانی در محاسبه جداول داده-ستانده منطقه ای، منجر به تعدیل ناخواسته ارقام رسمی GDP و بردار ارزش افزوده بخش های استان در حساب های منطقه ای می گردد. این نارسائی حتی در مورد روش تعمیم یافته FLQ (EFLQ) که نسبت به سایر روش های پیشین، حساسیت بیشتری به ابعاد فضایی بخش های منطقه دارد، نیز ظاهر می شود. برای غلبه بر این نارسائی، در این مقاله جدول داده-ستانده منطقه ای استان گیلان با استفاده از روش ترکیبی جدید EFLQ-RAS محاسبه شده و سه پرسش زیر مورد تحلیل و واکاوی قرار می گیرند: یک- آیا بکارگیری روش جدید می تواند مسئله تعدیل ناخواسته آمارهای رسمی را برطرف نماید؟ دو- آیا بکارگیری روش جدید خطاهای آماری کمتری نسبت به روش های FLQ و EFLQ دارد؟ سه- آیا متغیرهایی مانند تمرکزگرایی، تخصص گرایی، واردات واسطه ای و ارزش افزوده بخش ها از منظر آماری اثر معناداری بر دارند؟ یافته های کلی عبارتند از: تعدیل ناخواسته GDP و ارزش افزوده بخش ها در روش EFLQ اجتناب ناپذیر است در حالی که روش ترکیبی جدید EFLQ-RAS، این نقصیه را برطرف می کند. دو- روش پیشنهادی EFLQ-RAS نسبت به روش های FLQ و EFLQ برتری دارد. سه- تخصص گرایی استان تأثیر منفی و معنادار و واردات واسطه ای تأثیر مثبت و معنادار بر دارد.
کاربست مدل های تحلیلی در تدوین راهبردهای توسعه متعادل منطقه ای (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل برخورداری از منابع با ارزش و حیاتی و همچنین موقعیت خاص جغرافیایی می تواند به عنوان یکی از قطب های مهم صنعتی کشورتبدیل گردد ولی نتوانسته به درستی مسیر توسعه را طی کند و به عنوان یک استان محروم شناخته می شود. لذا هدف اصلی در پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت و ضعف و بیان پتانسیل ها و تهدیات استان کهگیلویه و بویراحمد و ارائه برنامه استراتژیک جهت توسعه آن می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش از نوع تبینی می باشد و بر اساس ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کیفی است. جامعه آماری آن شامل مدیران ارشد استان می باشد که از این میان 23 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از دو روش اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده ها از مدل SWOT و تلفیق آن با AHP استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، برخورداری از منابع نفت و گاز و منابع معدنی فراوان، موقعیت جغرافیایی و ارتباطی مناسب بین منطقه ای به عنوان مهم ترین نقاط قوت و نبود کارخانجات صنعتی و معدنی، ضعف شدید زیرساخت های لازم در مراکز شهری،عدم توجه به سکونت گاههای روستایی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف استان شناخته شده است. امکان توسعه فعالیت های باغداری، زنبورداری، قابلیت بالای پرورش دام و پروش آبزیان به عنوان مهم ترین فرصت های و بیرون ماندن استان از فضای شبکه اقتصادی کشور، عدم شکل گیری ارتباط قوی بین سکونتگاه ها، نبود بستر امنیتی مناسب برای سرمایه گذاران به عنوان مهم ترین تهدیدات استان شناخته شده است. که بر اساس این نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات، جهت توسعه استان راهبردهای پیشنهاد گردید.
تبیین رابطه عدالت اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی ساکنان مناطق روستاییِ شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس عدالت اجتماعی از مهم ترین ارکان بهبود احساس امنیت اجتماعی از طریق تقویت مولفه های دسترسی به منابع، حکمروایی خوب، رفاه اقتصادی، عدالت اقتصادی، رشد شخصیت فردی، نبود تبعیض های اجتماعی و دسترسی به خدمات اجتماعی، میزان رضایتمندی و میزان مشارکت اجتماعی و غیره است. هدف این مقاله مطالعه و تحلیل اثرات عدالت اجتماعی بر بهبود احساس امنیت اجتماعی روستاییان شهرستان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری شامل کل روستاییان بالای 15 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اردبیل می باشد (85053N=)، که از این میان تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در نهایت، نتایج حاصل از یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که از بین میانگین متغیرهای احساس عدالت اجتماعی، میانگین متغیر میزان رفاه اقتصادی (88/8) در رده اول و میانگین متغیر انسجام اجتماعی (08/2) در رده آخر قرار داردو از بین میانگین مؤلفه احساس امنیت اجتماعی، مؤلفه امنیت جمعی (85/12) در رده اول و میانگین امنیت فرهنگی (22/2) در رده آخر قرار دارد. و نیز، نتیجه حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد به جز مؤلفه های انسجام اجتماعی و آزادی های سیاسی بین تمامی مؤلفه های تحقیق با بهبود احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. هم چنین، بر اساس نتایج حاصل از ضریب بتا، سهم و نقش متغیر «دسترسی به منابع» به مقدار (48/0)، در تبیین متغیر وابسته «احساس امنیت اجتماعی» بیش تر از سایر متغیرها است و متغیرهای میزان رفاه اقتصادی به مقدار (40/0)، و حکمروایی خوب به میزان (28/0)، به ترتیب در اولویت های بعدی قرار گرفتند. و در خاتمه، با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهاداتی کاربردی نیز ارائه شده است و بر این نکته تأکید گردید که شاخص های پایداری اجتماعی (سرمایه اجتماعی، تعلق سرزمینی، مسئولیت پذیری اجتماعی و غیره) در راستای تحقق امنیت اجتماعی تقویت گردد. همچنین رابطه معنی دار بین دسترسی به منابع و بهبود احساس امنیت اجتماعی وجود دارد.
تأثیر سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی بر کیفیت زندگی روستاییان جنوب استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی را می توان به عنوان یکی از بزرگترین و پایدارترین ابعاد مالی و سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه دانست، که با هدایت و بکارگیری صحیح آن در سایر بخش های اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، کالبدی و غیره می تواند تأثیر بسزایی در پیشرفت توسعه و ارتقای شاخص های کیفیت زندگی ساکنان مناطق مبدا به همراه داشته باشد. تحقیق حاضر، که با هدف بررسی و تحلیل اثرات سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی نیروی کار بر کیفیت زندگی ساکنان مناطقی از جنوب استان فارس صورت گرفته است، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. در همین راستا پرسشنامه هایی در قالب 4 شاخص بر اساس طیف لیکرت تنظیم و به صورت تصادفی بین شهروندان توزیع گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 18141 خانوار می باشند که در قالب 17روستا و 3 شهر منطقه پراکنده می باشند، که از این تعداد خانوار بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 314 خانوار انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصبفی و تحلیلی از جمله آزمون های تی تک نمونه ای، پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر انجام گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین سرمایه های ارسالی مهاجران و کیفیت زندگی ساکنان منطقه رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد که سرمایه های ارسالی مهاجران با ابعاد کیفیت زندگی با ضریب 830/0 دارای رابطه ای مثبت با شدتی قوی می باشد و شاخص فرصت های شغلی و درآمدی با ضریب تأثیر573/. بیشترین میزان اثر را بر ارتقای شاخص های کیفیت زندگی دارد.
ارزیابی مشارکت سیاسی و شناسایی تعیین کننده های آن در جوامع شهری (مطالعه موردی: شهر لامرد، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی فراگیر شهروندان در امور مختلف یکی از نمادهای وجود دموکراسی و مشروعیت حاکمیت یک کشور است که دارای ابعاد متعددی می باشد. شرکت در انتخابات یکی از ابعاد مهم مشارکت سیاسی است که ارتقای سطح آن در گرو بهبود وضعیت دیگر ابعاد مشارکت سیاسی و شناسایی و تقویت عوامل موثر بر آن است. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و همستگی انجام گرفته است ارزیابی مشارکت سیاسی و شاخص های آن و همچنین شناسایی عوامل تعیین کننده آن در میان شهروندان شهر لامرد واقع در استان فارس است. همه شهروندان 18 ساله و بیشتر، که واجد شرکت در انتخابات هستند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که بر اساس نتایج آخرین سرشماری، تعداد آن ها 19595 نفر بوده است. ابزار اصلی پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شده است. با توجه به محدودیت های انجام سرشماری، با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند و پرسشنامه ها به صورت کاملاً تصادفی در میان شهروندان توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین و کمترین مشارکت سیاسی شهروندان در دو متغیر رأی دادن و نوشتن مقالات سیاسی به ترتیب با میانگین 26/4 و 32/2 بوده است. نتایج بررسی وضعیت کلی مشارکت سیاسی شهروندان نشان می دهد میانگین محاسبه شده با مقدار 131/3 بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج بررسی همبستگی میان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل پژوهش نشان داد بین مشارکت سیاسی و متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی، احساس کارآمدی و اثربخشی سیاسی، استفاده از رسانه های داخلی، کیفیت زندگی، رضایت از عملکرد دولت، سرمایه اجتماعی، استفاده از شبکه های اجتماعی و آگاهی سیاسی، به لحاظ آماری ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد و میان استفاده از رسانه های خارجی و میزان مشارکت سیاسی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل و درجه مذهبی بودن با میزان مشارکت سیاسی ارتباط معناداری وجود ندارد.
برآورد پراکنش تاب آوری شهری از منظر بحران زلزله با استفاده از الگوی آمار فضایی (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه مدیریت بحران، تاب آوری، یکی از مهم ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. در واقع به منزله راهی جهت تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح می شود. از مسئله انتخابی موضوع در شهر ایلام اینکه شهر ایلام در زون زاگرس واقع شده است. از لحاظ وضعیت لرزه خیزی در موقعیت خطرناک قرار دارد. به طوری که منطقه زاگرس بیشترین زمین لرزه های با بزرگی 4 تا 4/5 ریشتر دارا می باشد. بر اساس اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای– کاربردی و ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی– تحلیلی بدین شرح که با مطالعات میدانی از نواحی 14گانه شهر ایلام و مراجعه به سازمان های مربوطه اطلاعات مورد نیاز از دو بُعد کالبدی – اجتماعی تهیه و جمع آوری گردیده است. و با صورت کمی و کیفی با الگوی آمار فضایی و نرم افزارهای GRAFER، EQS، EXCEL و ArcGIS، VPLS و AMOS-SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق بصورت کیفی قابل بیان است که ناحیه 2 از منطقه چهار و ناحیه 2 از منطقه سه به ترتیب به عنوان نواحی که بیشترین تاب آوری و کمترین تاب آوری را در کل شهر ایلام دارا می باشند. و از دیدگاه کمی بر اساس نتایج الگوی Z-Score که مقدار آن برابر 586/5 درصد بوده به احتمال کمتر از 1 درصد تاب آوری در شهر ایلام وجود دارد. به عبارت دیگر به احتمال کمتر از 1 درصد در وضع موجود، شهر ایلام می تواند، در تاب آوری به ایفای نقش بپردازد.
تبیین نقش شهرسازی تاکتیکال در ارتقا کیفیت محیطی بافت های تاریخی شهری(نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت های تاریخی شهرها با افول ارزش ها، کیفیات زندگی و محیطی در تمامی ابعاد شهری روبه رو شدند و این موضوع در صورتی است که شناخت ارزش ها، توانایی ها و پتانسیل های بافت ها تاریخی می تواند موجب توسعه و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی شهر گردد. لذا، کیفیت محیطی این بافت ها با توجه به نقش مشارکت مردم سبب برون رفت از مسائل و مشکلات مطرح شده می شود. این مقاله به تبیین نقش شهرسازی تاکتیکال به عنوان رهیافتی نوین در ارتقا کیفیت محیطی بافت های تاریخی شهری پرداخته شده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی- تحلیلی" و "توصیفی- پیمایشی" است و به طور کلی تحقیق از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه ی آماری ساکنین منطقه هشت شهر شیراز می باشد. هم چنین، در تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجه طراحی محیطی به عنوان پاتوق اجتماعی که می تواند در حضورپذیری افراد در فضاهای شهری مؤثر باشد، دارای بیشترین اثرگذاری در در ارتقا کیفیت محیطی بوده است. پس از آن دسترسی به خدمات تجاری و کیفیت طراحی محیطی در ایجاد فضای فراغتی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. هم چنین، با توجه به موؤفه های بررسی شده بر اساس آزمون فریدمن به ترتیب مؤلفه های حضورپذیری، مشارکت و فراغت قرارگرفته شدند که هریک از این مؤلفه ها می توانند کیفیت محیطی بافت تاریخی شهر شیراز را بر اساس شهرسازی تاکتیکال موجب شوند.
ارزیابی ویژگی های مسکن پلکس در ارتباط با مسکن بومیِ اقلیم گرم و خشک مورد پژوهی؛ شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پلکس سازی، روشی در طراحی مسکونی است که باهدف تأمین مسکنی پایدار، امن و همسو با شرایط محیطی پیشنهاد شده است. مسکن پلکس به دلیل دارا بودن خصوصیات مثبتی چون همسویی بنا با محیط، اقلیم و منطقه، تقلیل مصرف انرژی بنا در حین گرمایش و سرمایش، صرفه جویی در استفاده از سرانه زمین شهری و ازلحاظ کیفی، ارتقاء پایداری اجتماعی در این نوع مسکن به عنوان نوع مطلوبی از مسکن اجتماعی جهت مطالعه و بررسی انتخاب گردیده است. از طرفی با دقت در معماری بومی می توان دریافت که این نوع معماری از کیفیات منحصربه فردی در ارتباط با ملاحظات اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار بوده که توجه به این الگوها در معماری معاصر می تواند مسکن را به سرشت و طبیعت سرزمینی که در آن واقع شده بازگرداند. هدف این مقاله، نشان دادن راهبردهای طراحی مسکن پلکس در ارتباط با مسکن بومی اقلیم گرم و خشک در راستای بازخوانی و احیاء الگوهای غنی معماری گذشته در معماری معاصر است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده وا طلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) و مرور برخی اسناد جمع آوری شده است. نتایج حاصل از بررسی شاخصه های مورد پژوهش نشان می دهد که در مسکن پلکس و مسکن بومی از بُعد موقعیت کالبدی تعامل زیادی دیده می شود. از لحاظ ساختار فضایی این دو نوع مسکن در تعامل بسیار نزدیک می باشند و از دیدگاه اقلیمی مسکن بومی پاسخگویی بهتری به محیط داشته است، ولی در مجموع تمامی معیارهای طراحی در دو نوع مسکن در تعامل با یکدیگر است. مسکن پلکس می تواند به عنوان شکل جدیدی از مسکن معاصر در ایجاد هم پیوندی با معماری گذشته در پاسخگویی به محیط و ایجاد مسکن پایدار مفید و مؤثر باشد و احیاء الگوهای غنی معماری مسکن بومی را در معماری معاصر به دنبال داشته باشد.
تحلیل تغییرات ذخیره گاه های برفی به منظور برنامه ریزی و مدیریت کم آبی (مطالعه موردی: منطقه سراب هلیل رود - استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در پی بحران جهانی آب، تمام کشورها در پی شناسایی منابع آب شیرین، کنترل و استفاده بهینه از آنها می باشند. با توجه به اینکه کشور ایران در کمربند بیابانی کره زمین قرار دارد و کاهش بارش های جوّی باعث کمبود آب در ایران و استان کرمان شده، بنابراین شناسایی منابع آبی و بررسی تغییرات پوشش برف لازم و ضروری است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی امکان اندازه گیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از تصاویر ماهواره ای در شناسایی مناطق برفگیر و ارزیابی تغییرات آن بسیار مهم می باشد. در این پژوهش سعی شده تغییرات پوشش ذخیره گاه های برفی مناطق مرتفع حوضه آبخیز هلیل رود با استفاده از تصاویر ماهواره ای MOD10A2 مورد مطالعه قرار گیرد. برای این منظور از شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش برف استفاده شد[1]. این شاخص دارای ارزش بزرگ تر از 4/0 بوده یعنی پیکسلی که دارای NDSI بزرگ تر از 4/0 باشد به عنوان برف و یخ معرفی می شود. پوشش برف مشخص شده تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ENVI5.1 وارد محیط GIS شده و به 5 طبقه از 0 تا 5000 طبقه بندی شده و مساحت هر کدام از طبقات محاسبه گردید. سپس وارد محیط SPSS شده و تحلیل و بررسی روی آنها صورت گرفت. با انجام رگرسیون چند متغیره به روش استپ وایس[2] این نتیجه حاصل شد که در بازه زمانی 8 روزه ماه فوریه (از 18 تا 25 فوریه) بیشترین تغییرات مساحت برف که با روند مساحت برف در این چند سال ارتباط قوی و معناداری داشته و در حقیقت توجیه کننده تغییرات برف در این بازه زمانی است، به ترتیب مربوط به ارتفاعات 3 (3000-2001) و سپس 4 (4000-3001) بوده است. طبقه ارتفاعی 3000-2001 به تنهایی توجیه کننده 98.9 درصد روند تغییرات برف در کل منطقه مورد مطالعه است. در وهله دوم اگر ارتفاع 4000-3001 هم اضافه شود، این دو طبقه ارتفاعی با هم توجیه کننده 99.2 درصد تغییرات روند برف در این بازه در طول 19 سال گذشته است.
توانمندسازی و ایجاد کارآفرینی روستایی در محیط های کسب و کار کوچک (مورد: دهستان آیسین- شهرستان بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز تفکر کارآفرینی و استفاده از آن در سازمان ها امری اجتناب ناپذیر است. اندیشمندان رواج دهنده ی توسعه ی روستایی، کارآفرینی را به منزله ی یک مداخله ی راهبردی می دانند که می تواند فرایند توسعه ی روستایی را تسریع بخشد، اما به نظر می رسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاه های اقتصادی روستایی نیز توافق دارند. امروزه با توجه به مشکلات موجود در این جوامع، توجه و تأکید بر کارآفرینی روستایی، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا کارآفرینی می تواند با خلق فرصت های جدید اشتغال و درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاها داشته باشد. به منظور توانمندسازی افراد مستعد برای کارآفرین شدن، باید فعالیت های کارآفرینانه را ترویج داده، روحیه کارآفرینی را پرورش داد و در نهایت محیطی کارآفرینانه حاکم گردانید. این امر مستلزم شناخت، تبیین و تشریح مفهوم و فرایند کارآفرینی روستایی در کسب و کار از طریق توانمندسازی افراد مستعد و دارای کمترین منابع مالی و اقتصادی می باشد. تحقیق حاضر از نوع اکتشافی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) استفاده شده است. مکان این تحقیق دهستان آیسین از توابع بخش مرکزی شهرستان بندرعباس می باشد. جامعه آماری سرپرستان خانوارهای این دهستان می باشد که تعداد 184 خانوار از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه تعیین گردید که به طور تصادفی در جامعه مورد مطالعه انتخاب شده اند. پرسشنامه تحقیق در 4 مؤلفه و 32 معرف مربوط به وضعیت گسترش کارآفرینی و اشتغال روستایی تدوین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده و پاسخ به سؤال تحقیق از آمار توصیفی و تحلیل عاملی به شیوه تحلیل مؤلفه های اصلی در نرم افزار SPSS استفاده گردید.
تحلیلی بر توسعه متوازن مناطق آبی کشور با تأکید بر گذر جرم انگاری و استفاده غیر مجاز از منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه منابع آب های زیرزمینی در تأمین نیازهای آبی مختلف کشاورزی و شرب کشور، نقش برجسته ای داشته و استمرار حیات در بخش های وسیعی از کشور، به این منابع وابسته می باشد اما به دلیل برداشت های بیش از ظرفیت مجاز از آبخوان های کشور که عمدتاً از طریق حفر و برداشت های غیر مجاز و اضافه برداشت از سوی دارندگان چاه های مجاز صورت می گیرد، پایداری بهره برداری از این منابع در معرض تهدیدهای جدی و بسیار نگران کننده ای قرار گرفته است. جرایم زیست محیطی و از جمله در حوزه آب در سطح جهانی به لحاظ میزان ارتکاب، در ردیف چهارم فعالیت های مجرمانه بین المللی بعد از قاچاق مواد مخدر، جعل و قاچاق انسان قرار گرفته است. لیکن بر اساس مطالعات، این نوع از بزهکاری، متأثر از از نوع سیاست کیفری برگزیده قانونگذاران، کمتر توسط دولت ها، تعقیب، رسیدگی و مجازات می شود. در حوزه قانون گذاری، مقنن با توجه به مبانی نظری از جمله مبانی فلسفی، فقهی و آورده های جرم شناسی و با توجه به نیازهای جامعه به دنبال برنامه ریزی و ارائه راهکارهای حقوقی برای کنترل و مقابله با این جرایم است. در حوزه قضائی، تدابیر و سیاست ها از یک سو بر اساس شدت نوع جرایم و آثاری که مستقیم و کوتاه مدت بر حیات و امنیت انسان دارد و از سوی دیگر بر اساس این که در کدام یک از مراحل فرایند کیفری (کشف جرم، تعقیب متهم، تحقیقات مقدماتی، رسیدگی و صدور رای و اجرای آراء) است، برحسب مورد به سیاست تقنینی نزدیک یا از آن فاصله گرفته است. یافته های تحقیق که بر اساس روش تحلیلی و توصیفی و جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی بدست آمده است، نشان می دهد برنامه ریزی و سیاست قضائی در آن دسته از جرایم حوزه آب که به طور مستقیم بر سلامت و حیات انسان تأثیرگذار است با تمرکز بر سرعت در تعقیب تا صدور حکم و اجرای آن همراه است.لیکن در جرایمی که به طور غیر مستقیم بر سلامت و حیات انسان تأثیرگذار است با مسامحه در تعقیب و ارفاق در محاکمه و پاسخ دهی همراه است.