مقالات
حوزه های تخصصی:
قیمت مسکن به عنوان یک کالای غیرمنقول تابع عوامل اعتباری است که میتواند بر نوسانات قیمت مسکن اثر بگذارد. هدف از انجام این پژوهش شناخت میزان و شدت تأثیرگذاری متغیرهای اعتباری تسهیلات رهنی بر شاخص قیمت مسکن در کلان شهرهای انتخابی طی سالهای 1389 تا 1399 می باشد، همچنین در چارچوب داده های تابلویی از روش رگرسیون گام به گام استفاده شده است. شناخت عوامل و متغییرهای تاثیرگذار بر قیمت مسکن، می تواند نقش بسزایی در تصمیمات اقتصادی مرتبط با مسکن و سیاست گذاری در این حوزه داشته باشد. در این تحقیق با بکار گیری روش های آماری و اقتصادسنجی و استفاده از مدل داده های تابلویی به بررسی عوامل اثرگذار بر قیمت تمام شده مسکن در کلان شهرهای ایران با تاکید بر متغیرهای اعتباری پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. بر اساس این مدل متغیرهای مؤثر بر قیمت مسکن در کلان شهرهای ایران به ترتیب اولویت عبارتند از: مبلغ تسهیلات مسکن، نسبت ارزش تسهیلات به بهای مسکن، نمره اعتباری متقاضیان تسهیلات رهنی، میانگین بازپرداخت اقساط، نرخ تورم و نرخ سود تسهیلات بانکی که ضرایب تمامی متغیرها به لحاظ آماری معنادار و هماهنگ با مبانی نظری است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل تعیین کننده شاخص قیمت مسکن نرخ تورم با ضریب تأثیر 1.93 می باشد. شاخص نسبت ارزش وام به قیمت مسکن، مبلغ تسهیلات رهنی و نمره اعتباری اثر کاهنده بر شاخص قیمت مسکن دارند. به طور کلی هرچه نمره اعتباری متقاضیان تسهیلات در کلان شهر ها بالاتر، نرخ سود تسهیلات و نرخ تورم کمتر، مبلغ تسهیلات بیشتر و نسبت LTV بیشتر باشد، شاخص قیمت مسکن کمتر خواهد بود.
نقش منابع آب در پایداری روستاهای استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیر باز در هر کجا که آب و منابع آبی وجود داشته؛ نقطه شروع تجمع افراد انسانی و موجب شکل گیری سکونتگاه ها در محل بوده است. استان زنجان نیز از این قاعده مستثی نبوده، افراد در کنار این ماده حیات بخش تجمع کرده و سکونت گزیدند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش منابع آب بر پایداری روستاهای استان زنجان و ایجاد ضوابطی برای استفاده معقول از این مایه حیاتی در جهت حقظ پایداری می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و عملی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داد ها اسنادی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق سکونتگاه های روستایی استان زنجان می باشد اما به خواست استاد راهنما منطقه زنجان شامل شهرستان های(زنجان، ماه نشان، ایجرود، طارم) مورد مطالعه قرار گرفت که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0.75 تعیین گردید که نشان از مطلوبیت ابزار تحقیق می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که، بیشترین تاثیر منابع آب در ابعاد مختلف پایداری روستاها به ترتیب تنوع زیستی با مقدار بتای (0.366) و کالبدی با (0.328) و بعد اقتصادی با بتای (0.267) را داشته است. همچنین همه ابعاد پایداری (اقتصادی، اجتماعی، تنوع زیست محیطی، کالبدی) با سطح معناداری 0.000 نشان می دهد با 0.99 ضریب اطمینان بین منابع آب و وضعیت پایداری سکونتگاه های روستایی استان زنجان رابطه ای معنادار و مثبت و مستقیم وجود دارد. لذا به دلیل تغییرات جوی و روند افت سطح آب های زیرزمینی در محدوده مورد مطالعه پیشنهاداتی چون بازنگری اساسی در سیاست گذاری ها، نظارت جدی بر وضعیت چاه ها، کنترل و جلوگیری از خروج آب های سطحی از منطقه در جهت توسعه و پایداری سکونتگاه های روستایی استان ضروری می باشد.
رابطه عوامل موثر بر درک فرصت های اقتصادی توسط صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری در مورد شروع یک کسب و کار جدید و یا توسعه آن، تحت تاثیر نقش های آشکار و پنهان زمینه و فضای کسب و کار و در نتیجه چگونگی درک آن نقش ها توسط افراد و کارآفرینان است. چرا که درک جمعی از یک زمینه خاص، موجب ایجاد فرهنگی می شود که بستر فعالیت های کارآفرینی را تشکیل می دهد. در این تحقیق با توجه به بستر مورد مطالعه و اقتصاد دولتی ایران، تاثیر حکمرانی خوب بر روی چگونگی درک و نگرش کارآفرینان نسبت به فرصت های اقتصادی با توجه به نقش میانجی اقتصاد مبتنی بر دانش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور نمونه ای 366 نفره از صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط استان فارس با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است که متغیر حکمرانی خوب هم دارای اثر مستقیم (0.414) و هم اثر غیرمستقیم (0.318) از طریق میانجی گری متغیر اقتصاد دانش محور بر چگونگی درک فرصت های اقتصادی است. لذا اثر میانجی جزیی متغیر اقتصاد دانش محور در رابطه بین حکمرانی خوب و درک فرصت های اقتصادی مورد تایید واقع می شود. از این رو انتظار می رود با تقویت عوامل حکمرانی خوب هم بتوان بستر مناسب برای توسعه اقتصاد دانش محور و هم درک مناسب از فرصت های اقتصادی و در نتیجه شرایط مناسب برای توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط را ایجاد نمود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که سرمایه گذاری بر روی ایجاد حاکمیت قانون و کنترل فساد و همچنین ایجاد اعتماد و انسجام اجتماعی می تواند درک بهتری را نسبت به فضای کسب و کار و بالطبع بهره برداری از فرصت های اقتصادی در بین کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط استان فارس ایجاد نماید. نتایج بیانگر این است که حکمرانی خوب به عنوان بخش کلان و شناختی سرمایه اجتماعی، تاثیر بسیار زیادی بر بهبود درک فرصت های اقتصادی کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط در استان فارس دارد. چرا که در مجموع، متغیرهای حکمرانی خوب و اقتصاد دانش محور قادر هستند 62% تغییرات متغیر درک فرصت های اقتصادی را تبیین نمایند.
ارزیابی شاخص جای پای اکولوژیکی در شهرستانهای استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محاسبه دقیق جای پای اکولوژیکی (EF) یک شاخص مؤثر برای اندازه گیری توسعه پایدار است که امکان حفاظت بهتر از اکوسیستم های پشتیبان حیات را فراهم می آورد و اختلافات بین توسعه مناطق، بهره برداری از منابع و حفاظت از محیط زیست را کاهش می دهد. با توجه به اهمیت این شاخص برای حمایت از توسعه پایدار، در این پژوهش شاخص EF برای شهرستان-های استان خوزستان محاسبه شد. سرانه جای پای اکولوژیکی به تفکیک شهرستان های خوزستان و در بخش های غذا، حمل و نقل، مسکن، کالاهای مصرفی و خدمات و به تفکیک زمین های کشاورزی، مرتع، جنگل، دریا، انرژی و زمین ساخته شده محاسبه گردید؛ همچنین ظرفیت زیستی شهرستان ها و کسری/ باقیمانده اکولوژیکی زمین های مولد زیستی شهرستان ها برای اطلاع از پایداری توسعه در استان خوزستان به دست آمد. محاسبات نشان می دهند که در زمین کشاورزی، هفتکل بیشترین و امیدیه کمترین، در زمین جنگل و انرژی، اندیمشک بیشترین و اندیکا کمترین، در زمین مرتع، هندیجان بیشترین و شادگان کمترین، در زمین دریا، هندیجان بیشترین و هویزه کمترین، در زمین ساخته شده، هفتکل بیشترین و اهواز کمترین مقدار جای پای اکولوژیکی را داشته اند. مجموع جای پای اکولوژیکی نشان می دهد که هندیجان با 909/3 بیشترین و دزفول با 144/1 کمترین جای پای اکولوژیکی را دارا هستند. در اختلاف جای پای اکولوژیکی شهرستان ها، عامل غذا بیشترین تأثیر را داشته است. هشت شهرستان بندرماهشهر، آبادان، اهواز، خرمشهر، اندیکا، شادگان، گتوند و امیدیه با 75 درصد از جمعیت استان به میزان 2017356 هکتار کسری زمین مولد دارند. با جبران این کسری از مازاد ظرفیت زیستی سایر شهرستان ها، باز استان خوزستان نیازمند 913702 هکتار زمین برای تأمین تقاضاهای ساکنانش می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که EF ساکنان خوزستان فراتر از مرزهای آن است، بهره برداری از منابع بیش از توان اکولوژیک آنهاست، زیان و فشار وارده به منابع طبیعی بالاست، خودکفایی زیستی وجود ندارد و توسعه استان خوزستان ناپایدار است.
ارائه مدل تصمیم یار جهت بررسی پیشران های مؤثر بر تولید بسنده محصولات کشاورزی (مورد مطالعه: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی زراعی و به تبع آن تولیدات کشاورزی، متأثر از سازه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی مختلفی است؛ سازه هایی که همواره به صورت پویا با یکدیگر در کنش و تعامل اند. عموماً ذینفعان بخش کشاورزی (مدیران و بهره برداران) به دلیل گستردگی موضوعات مرتبط با فضای «برنامه ریزی»، «تولید» و حتی «بازار مصرف» این تعاملات را درک نمی کنند. عدم درک تعاملات میان سازه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی منجر به چالش های فراوان در بسندگی تولید محصولات می شود. چالش هایی که موجب نوسان قیمت محصولات زراعی در طول یک دوره مشخص، کاهش ناگهانی سطح زیر کشت محصولات و افول سطح معیشتی کشاورزان در دراز مدت شده است. این پژوهش برای رفع چالش ذکر شده، مدلی پویا در خصوص کمک به تصمیمات ذینفعان بخش کشاورزی در فرآیند برنامه ریزی زراعی ارائه می نماید. مدل ذکر شده در این پژوهش که از آن به عنوان «مدل تصمیم یار» یاد می شود، به دنبال درک پیچیدگی فضای برنامه ریزی زراعی در منطقه جنوب سیستان و بلوچستان است. این مدل شامل مجموعه ای از عوامل وابسته و پیشران در برنامه زراعی منطقه می باشد که به دنبال درک بازخورد های تصمیمات ذینفعان بخش کشاورزی و مدل سازی و در نهایت شبیه سازی رفتار آن ها بدست آمده است. برای بررسی بازخورد تصمیمات در یک مدل تصمیم یار از چارچوب DPSIR و سپس نرم افزار VENSIM استفاده شده است. به طوری که در ابتدا به کمک چارچوب DPSIR پیشران های مؤثر بر برنامه زراعی منطقه دسته بندی و سپس به کمک نرم افزار VENSIM مدل سازی و سناریوهای مختلف تولید شبیه سازی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد، سیاست گذاران می توانند با تمرکز بر مؤلفه های ایجاد کننده فشار (مستخرج از چارچوب DPSIR) که عمدتاً از نوع مولفه های معیشتی هستند، شرایط ایجاد تولید بسنده در منطقه مورد مطالعه را فراهم نمایند. به عبارت دیگر، می توان از طریق کنترل عوامل کلیدی همچون کاهش آسیب پذیری معیشت کشاورز در برابر نوسان قیمت به بهبود و تداوم تولید محصولات (پیاز و گوجه فرنگی) در منطقه کمک نمود. روند طی شده جهت انتخاب یک برنامه ریزی در این منطقه را می توان به عنوان چارچوبی برای ایجاد یک برنامه زراعی در سایر مناطق کشور نیز مورد استفاده قرار داد.
بررسی رابطه بین جاذبه سکونتگاه ها و میزان مهاجر پذیری با تلفیق مدل جاذبه و رگرسیون- مطالعه موردی: شهرستان های استان اصفهان (95- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان به دلایل مختلف و به منظور ارتقای معیشت و بهبود زندگی دست به مهاجرت می زند. هر چند اندیشمندان در مورد علل مهاجرت اختلاف نظر دارند، اما به طور کلی می توان دلایل مهاجرت را در دو گروه اقتصادی و غیر اقتصادی تقسیم نمود. به عبارت دیگر می توان گفت که جاذبه های اقتصادی و غیر اقتصادی باعث مهاجرت می گردند. اگرچه در محافل آکادمیک، مهاجرت بین المللی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است،اما باید این موضوع را در نظر گرفت که حجم مهاجرت های داخلی بسیار بیشتر از مهاجرت خارجی است. در ایران نیز پس از اصلاحات ارضی در دهه 1340 شمسی و گرایش برنامه ریزی مرکزی به صنعتی شدن کشور، با متزلزل شدن نظام تولیدی روستا و رونق اقتصاد نفتی در شهر، مهاجرت روستائیان به شهر آغاز شد و تا کنون غالب تحقیقات صورت گرفته بر مهاجرت روستا به شهر و مشکلات ایجاد شده در این فرایند متمرکز شده است و مهاجرت های بین شهری و بین شهرستانی را مورد مطالعه قرار نداده اند؛ لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین جاذبه شهرستان ها و میزان مهاجر پذیری آنها در استان اصفهان بین سال های 95-1390 است. بدین منظور جاذبه اقتصادی و غیر اقتصادی شهرستان ها در سال های مذکور با استفاده از مدل جاذبه محاسبه گردید. سپس یک رابطه رگرسیونی بین لگاریتم میزان مهاجرت شهرستان ها به عنوان متغیر وابسته و میزان جاذبه اقتصادی و غیر اقتصادی شهرستان ها به عنوان متغیرهای مستقل ایجاد نمودیم. مدل در سطح خطای 5 درصد معنادار و ضریب تعیین مدل رگرسیونی 70/0 بوده که نشان از برازش مناسب مدل دارد. نتایج نشان می دهد که در استان اصفهان در سال های مذکور مهمترین دلیل مهاجرت های داخلی، انگیزه های غیر اقتصادی است.
تحلیل اثرگذاری سرمایه های توسعه ای بر تغییرات سطح توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی به واسطه ارتباطش با مؤلفه های بنیادین اجتماعی شامل آگاهی، مشارکت، اعتماد، انسجام و شبکه اجتماعی در راستای توسعه پایدار جوامع به ویژه جوامع روستایی مورد تأکید قرار گرفته است، علاوه بر سرمایه اجتماعی جوامع با سرمایه هایی همچون سرمایه های فیزیکی، اقتصادی، انسانی، طبیعی و نهادی نیز سر و کار داریم که با هم رابطه متقابل نیز دارند. لذا برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، برخورداری از این سرمایه های توسعه ای از ضروریات می باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر ارزیابی درجه اثرگذاری سرمایه های توسعه ای در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی و تحلیل فضایی آن در شهرستان بجنورد است. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه 22 روستای بالای 20 خانوار در شهرستان بجنورد است و از مجموع 4849 خانوار ساکن در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 298 خانوار محاسبه و این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر سرمایه های توسعه ای بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی، از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بیش از 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب انواع سرمایه توسعه ای بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد و سرمایه اجتماعی با ضریب 0.443 بیشترین تأثیر مستقیم برتوسعه پایدار روستایی را داشته اما در کل، سرمایه اقتصادی با ضریب 918/0 بیشترین و سرمایه طبیعی با ضریب 147/0- کمترین تأثیر را بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی دارد. و متغیر مستقل 93.1 درصد از واریانس متغیر توسعه پایدار روستایی را پیش بینی می کنند.
تحلیل تاب آوری سکونت گاه های روستایی در برابر مخاطرات خشک سالی، مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کوار، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثرات گسترده خشک سالی بر روی زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم به عنوان یکی از چالش های پیش روی جوامع بشری محسوب می شود. پژوهش حاضر، به دنبال تعیین و سنجش تاب آوری خانوارهای روستایی در شهرستان کوار استان فارس با رویکرد بررسی سرمایه ها است. در این مطالعه، تاب آوری جامعه مورد بررسی در مواجهه با خسارات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، زیرساختی، کالبدی بررسی شد. داده های مورد نیاز (52 متغیر در بعدهای مورد نظر) بر مبنای اکتشافی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعه آماری از بین 198 نفر از نخبگان محلی شامل دهیاران، اعضای شورای اسلامی و معتمدان محلی انتخاب شد. نمونه ها در محدوده شهرستان کوار استان فارس زندگی می کردند که با استفاده از روش کوکران تعداد 131 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری t تک نمونه ای، روش رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی در نرم افزار SPSS 21 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از اولویت بندی سرمایه ها از نظر میانگین امتیازات نشان داد که سرمایه های کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و زیرساختی به ترتیب بیشترین تا کمترین اولویت را در تاب آوری منطقه در برابر بلای خشکسالی دارند. بین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و تاب آوری روستاییان در برابر خشک سالی همبستگی وجود دارد. عامل اقتصادی، تاثیر بیشتری بر تاب آوری در برابر خشک سالی دارد. عوامل اجتماعی و کالبدی نیز تأثیر مثبتی بر توانایی جامعه برای مقابله با خشکسالی داشته و منجر به بهبود تاب آوری شده است. بنابراین هر چه منابع درآمد، دسترسی به زمین، دسترسی به آب و بهره مندی از اعتبارات بیشتر باشد، تاب آوری خانوارها در برابر خشکسالی کشاورزی و ظرفیت انطباق با آن بالاتر خواهد بود. همچنین توصیه می شود از طریق بهبود آموزش، آگاهی، هشدار اولیه مناسب، روابط اجتماعی قوی تر و تنوع منابع درآمدی، تاب آوری منطقه در برابر خشکسالی ارتقا یابد.
شناسایی هسته های عملکردی در شهرهای با رشد بی رویه (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر، تأثیر مهمی بر کارایی اقتصادی و کیفیت محیط شهری دارد. ساختار فضایی ناکارآمد، با افزایش غیرضروری فاصله بین مردم و مکان فعالیت آن ها، افزایش طول شبکه زیرساخت شهر، هزینه عملیاتی و جابجایی های درون شهری را به حداکثر می رساند. تحلیل ساختار فضایی شهر برای درک بهتر گسترش شهری مهم است و اطلاعات موردنیاز ارزیابی اثربخشی طرح های برنامه ریزی را برای مدیران عمومی و برنامه ریزان شهری فراهم می کند. هدف پژوهش تحلیل ساختار فضایی شهر اهواز و شناسایی هسته های عملکردی می باشد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی از نظر ماهیت، توصیفی است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی است. داده ها شامل بلوک های آماری سال 1395 و لایه کاربری اراضی شهر اهواز می باشند. از تراکم کرنل، آزمون خودهمبستگی فضایی، میانگین مرکزی برای شناسایی هسته های عملکردی استفاده شده است. روش لکه های داغ و سرد و آزمون خودهمبستگی فضایی برای تحلیل پراکنش جمعیت و اشتغال به کار گرفته شد. برای بررسی ارتباط هسته های عملکردی با جمعیت و اشتغال از همبستگی پیرسون در نرم افزار spss و برای مدل سازی ارتباط فضایی از رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پراکنش جمعیت و اشتغال به صورت خوشه ای می باشد. در بخش های مرکزی و حاشیه ای تراکم جمعیت و اشتغال پایین است و در بخش های میانی تراکم بالا است. از نظر نسبت کاربری های جاذب سفر منطقه یک (محلات باغ معین، سی متری، بازار عبدالمجید، باغ شیخ، صائبین مندایی) بالاترین تمرکز را دارند و هسته اصلی شهر می باشند و محلات لشکرآباد، کمپلو جنوبی، زیتون کارمندی هسته های فرعی هستند. همچنین همبستگی فضایی بین هسته های عملکردی و تراکم جمعیت نسبتاً پایین می باشد.
تحلیل دقت ادراک کشاورزان گندم کار بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه از روند تغییر اقلیم منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر آب و هوا تهدیدی جدی برای بخش های حساس به آب و هوا از جمله بخش کشاورزی است. این تحقیق با هدف تحلیل دقت ادراک کشاورزان گندم کار از روند تغییرات آب و هوایی منطقه در بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه انجام شد. همچنین برای ارزیابی دقت ادراک کشاورزان گندم کار، این مطالعه با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های هواشناسی، الگو و روند تغییر آب و هوا را در منطقه مورد مطالعه بررسی کرد. نمونه تحقیق شامل 158 کشاورز گندم کار بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. در این تحقیق از هر دو نوع داده های ثانویه و داده های اولیه استفاده شد. دقت الگوهای درک شده از تغییرات آب و هوای محلی توسط کشاورزان براساس تجزیه و تحلیل گرافیکی داده های هواشناسی طی دوره های آماری 1970 تا 2000 و 2000 تا 2018 ارزیابی شد. نتایج نشان داد که ادراک کشاورزان از میزان بارندگی در پاییز و به خصوص در زمستان بسیار دقیق است، همچنین آن ها به طور دقیق تغییر دما در تابستان را درک کردند، اما در درک تغییرات دما در زمستان دقت کمتری مشاهده شد. پس از مقایسه ادراک کشاورزان گندم کار با تجزیه و تحلیل داده های هواشناسی، ادراک کشاورزان در سه سطح طبقه بندی شد، یافته ها نشان داد که 21/64 درصد از کل نمونه، در گروه درک بالا از تغییر آب و هوا قرار داشتند، 28 درصد در گروه درک متوسط و 79/7 درصد از کل نمونه، در گروه درک کم از روند از تغییرات آب وهوایی منطقه بودند. بنابراین نتایج به دست آمده گویای دقت بالای کشاورزان گندم کار ماهیدشت نسبت به تغییرات در پارامتر های اقلیمی و حوادث آب و هوایی منطقه است. لذا، امروز بیش از هر زمان دیگری زمینه برای صحبت کردن هر چه بیشتر درخصوص تغییرات اقلیمی با کشاورزان فراهم است و می توان امیدوار به ایجاد یک تصویر مشترک از وضعیت موجود و آینده بود. همچنین با ارائه اطلاعات دقیق در ارتباط با آب و هوای فعلی منطقه و با پیش بینی روند این تغییرات در آینده، می توان سازگاری کشاورزان را در مقابله با تغییرات آب و هوایی افزایش داد.
تحلیل محتوای استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در قبال چین (2001- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کشور چین، پس از آمریکا در حال تبدیل شدن به مهم ترین قدرت اقتصادی و نظامی در سطح جهانی است؛ هدف از نگارش این مقاله، تجزیه و تحلیل استراتژی های امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در قبال چین (2001-2021) است تا مشخص گردد که آمریکا در این استراتژی ها چگونه با چین رفتار کرده و خواهد کرد(تقابل یا همکاری یا هردو)در پاسخ فرضیه مطرح شده آن است که «افزایش وابستگی متقابل میان کشورها احتمال وقوع درگیری میان آن ها را کاهش می دهد. از همین رو همکاری در عرصه های اقتصادی و تجاری، موجب می شود کشورها فایده بیشتری ببرند و هم زمان دریابند که هزینه منازعه افزایش یافته است». به این منظور از روش تحقیق تحلیل محتوای تلفیقی(کمی و کیفی) و نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد: در بخش کمی بیشترین درصد کلمات و پاراگراف های بکار رفته در مورد چین در سال 2021 بوده و در بخش کیفی استراتژی ها آن بود که کشور آمریکا از سال 2001 کشور چین را به عنوان یک بازیگر متعهد جهانی و ادغام در سیستم جهانی تشویق به همکاری کرده اما به مرور به استراتژی تقابل و مهار همه جانبه چین و استقبال از همکاری به صورت همزمان روی آورده است. رقابت و همکاری میان این دو کشور اگرچه گاهی با خصومت و تنش در عرصه های مختلف نظامی، سیاسی همراه بوده اما در ارتباط با تبادلات اقتصادی به شکل ناباورانه ای درهم تنیده شده، به شکلی که میزان مبادلات چین با آمریکا به 700 میلیارد دلار در سال رسیده است؛ این دو کشور به جای منازعه به سمت همکاری همه جانبه نیل پیدا کرده اند.
ارزیابی و اولویت بندی ریسک های موجود در پروژه های زیرساختی منطقه ای مبتنی بر روش مشارکت عمومی- خصوصی (PPP) با استفاده از ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره فازی (مطالعه موردی: آزاد راه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهمترین شاخص های توسعه اقتصادی در یک کشور برنامه ریزی منطقه ای جهت ساخت پروژه های زیربنایی می باشد. قراردادهای مشارکت عمومی- خصوصی (PPP)، راهکاری مناسب برای غلبه بر محدودیت ها در اختیار دولت ها قرار می دهد، اما به دلیل پیچیدگی ها، مدت زمان طولانی و عدم قطعیت های بالا، این روش قراردادی ریسک های زیادی را به همراه دارد. از اینرو هدف اصلی تحقیق شناسایی، ارزیابی و اولویت بندی مهمترین ریسک های موجود در پروژه های PPP با مطالعه موردی در پروژه های آزادراهی ایران می باشد. در مقاله حاضر، با مطالعه عمیق ادبیات تحقیق و بکارگیری روش دلفی، مهمترین ریسک های پروژه های مشارکت عمومی – خصوصی، شناسایی شدند سپس آنالیز کیفی جهت تعیین ریسک های با اهمیت انجام و مدل ارزیابی ریسک با استفاده از ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره فازی توسعه داده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل کمی ریسک با استفاده از روش FAHP نشان داد که ریسک های سطح اول در هفت رده مختلف از جمله ریسک اقتصادی و تأمین مالی، ساخت، عملیاتی، قانونی، سیاسی، سایر ریسک ها و ریسک های دولتی به ترتیب بیشترین تأثیر را در این نوع پروژه ها به خودشان اختصاص داده اند. همچنین، نتایج رتبه بندی زیرمعیارها نشان داد که هزینه های تأمین مالی بالا، کیفیت عملکرد و استانداردها، عدم زیرساخت های پشتیبانی بیشترین تأثیر را در این پروژه ها دارند. سرانجام، نتایج شاخص شباهت FTOPSIS نشان داد که طبق نظر کارشناسان پروژه، پروژه های A (آزادراه اصفهان - شیراز)، B (آزادراه سلفچگان - اراک) و C (آزادراه خرم آباد - اراک) به ترتیب تاثیرپذیری بیشتری را از ریسک ها داشته اند. نتایج این تحقیق به تقویت قابلیت های کشورهای در حال توسعه برای مدیریت ریسک در پروژه های مشارکت عمومی- خصوصی آزادراهی کمک می کند.