برنامه ریزی منطقه ای
برنامه ریزی منطقه ای (دانشگاه آزاد مرودشت) سال ششم زمستان 1395 شماره 24 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به طور اخص به اهمیت ارتباط بین بخش های صنعت و حمل و نقل، در چگونگی شکل گیری توزیع فعالیت های صنعتی در کشور ایران می پردازیم. اینکه آیا با توجه به ارتباط بین این دو بخش، سرمایه گذاری بیشتر در بخش حمل و نقل خواهد توانست در توزیع فعالیت های تولیدی بخش صنعت مؤثر باشد. برای این منظور بعد از محاسبه ارتباط بین دو بخش صنعت و حمل و نقل از طریق جدول داده- ستاده سال 1380 و با استفاده از ضرایب پیوند پسین و پیشین مستقیم و غیرمستقیم دو بخش فوق، اهمیت این ارتباط در چگونگی توزیع فعالیت های صنعتی بین مناطق مختلف را بررسی می کنیم. این کار با بهره گیری از دو مدل اقتصاد سنجی پانل دیتای استانی و صنعتی برای دوره 1385- 1379، با استفاده از نرم افزار Eviews7 انجام می گیرد. بطوری که در اینجا چگونگی توزیع فعالیت های صنعت، با استفاده از شاخص تمرکز جغرافیایی EG مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های مربوط به اندازه گیری شاخص تمرکز جغرافیایی نشان می دهد که بیش از نیمی از صنایع ایران، از لحاظ جغرافیایی متمرکز هستند. همچنین نتایج برآورد دو مدل اقتصاد سنجی فوق، نشان می دهد که وجود ارتباط بین زیربخش های حمل و نقل جاده ای، آبی و هوائی با بخش صنعت (در برآورد مدل صنعتی به ترتیب با ضرایب 607/1، 261/2 و 761/2) بحدی است که می تواند در تمرکز جغرافیایی صنایع مختلف اقتصاد ایران به طور معنی داری مؤثر باشد. بطوری که نتایج مدل استانی نیز این گفته را تأیید کرده و بیان می کند که سرمایه گذاری و وجود انواع حمل و نقل های مذکور در استان ها، می تواند فعالیت های صنعتی مختلفی را به این استان ها جذب کند.
بررسی رابطه بین رشد صادرات کالاهای صنعتی و رشد اقتصادی در استان های کشور؛ رهیافت پانل دیتای پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط اقتصادی و تجاری بین مناطق و کشورها در رشد اقتصادی و سطح رفاه آن ها بسیار مؤثر است. در صورت شکل گیری روابط تجاری، امکان به کارگیری بهینه عوامل تولید و ظرفیت های موجود در بخش های مختلف اقتصاد یک کشور فراهم می شود و در اثر آن با ارتقاء بهره وری کل عوامل تولید، سطح تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رشد صادرات کالاهای صنعتی و رشد اقتصادی در استان های کشور است. در واقع پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که آیا بین متغیرهای رشد صادرات کالاهای صنعتی و رشد اقتصادی رابطه ای وجود دارد در صورت وجود رابطه، آیا رشد صادرات کالاهای صنعتی باعث رشد اقتصادی است یا رشد اقتصادی منجر به رشد صادرات کالاهای صنعتی می شود. برای بررسی روابط بین متغیرها از روش اقتصاد سنجی پانل دیتای پویا و از مدل گشتاورهای تعمیم یافته دو مرحله ای (GMM2) استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، داده های مورد نیاز از گزارش های سرشماری سالانه کارگاه های صنعتی بالای ده نفر کارکن و بیشتر در 28 استان کشور طی دوره 1390-1379 جمع آوری شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل، حاکی از وجود علیت دو طرفه بین متغیرها است. بر اساس نتایج به دست آمده، رشد صادرات کالاهای صنعتی تأثیر مثبت بر تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده بخش صنعت دارد به طوری که یک درصد افزایش در صادرات کالاهای صنعتی منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده بخش صنعت به میزان 035/0 و 095/0 درصد می شود. همچنین یافته ها نشان داد که یک درصد افزایش در رشد اقتصادی و ارزش افزوده به ترتیب به میزان 3/0 و 39/0درصد باعث رشد صادرات صنعتی شده است.
واکاوی اثرات خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای مورد پژوهی: خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم شکل گیری بزرگ ترین منطقه تولید و فرآوری سنگ کشور در منطقه کلانشهری اصفهان در دهه های اخیر (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) و وجود بحث های شفاهی و غیرمستند گسترده درباره تأثیرات منطقه ای آنها، کمتر بررسی دقیقی درباره این خوشه ها به ویژه در ارتباط با نقش آنها در توسعه منطقه ای اصفهان صورت پذیرفته است. با عنایت به این خلاء مطالعاتی در این مقاله هدف آن است تا میزان شدت اثرات خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان بر توسعه منطقه ای و میزان مطلوبیت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا از پارادایم روش شناسی مختلط در این مقاله بهره گرفته شده است؛ ضمن اینکه برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) استفاده گردیده و برای این منظور با توجه به ویژگی های جامعه هدف، روش نمونه گیری چند مرحله ای (مرحله نخست روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری سیستماتیک برای مشخص نمودن واحدهای مورد نمونه گیری) انتخاب و بر این مبنا به 223 عدد از بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب از بین 1115 بنگاه موجود در آن، مراجعه شده است. در ادامه نیز از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم (به عنوان یکی از فنون مدل سازی معادلات ساختاری) برای فهم میزان شدت تأثیرگذاری و از تکنیک تبدیل مقیاس خطی برای درک میزان مطلوبیت تأثیرگذاری خوشه های صنعتی در توسعه منطقه ای بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم وجود پتانسیل تأثیرگذاری خوشه های صنعتی منتخب بر توسعه منطقه کلانشهری اصفهان، این خوشه ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هنوز دارای تأثیرگذاری بسیار مطلوب نبوده و این تأثیرگذاری در حد متوسط مانده است که این قضیه به همراه این مورد که برخلاف تصور خوشه های مذکور بیشتر در توسعه اجتماعی منطقه تأثیرگذار بوده تا در توسعه اقتصادی و نیز اینکه خوشه ها بیش تر بر مبنای ارتباطات درونی خود بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت مدیران و سرمایه های فیزیکی به توسعه منطقه ای کمک نموده است. بر مبنای ارتباطات برونی بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت کارکنان و سرمایه انسانی، نهایتاً می تواند منجر به این نتیجه شود که خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان هنوز در مرحله جنینی توسعه می باشد و از ویژگی های خوشه های صنعتی به صورت نظری و آرمانی که تاثیرگذاری مطلوب و با شدت زیادی را برای منطقه دربرگیرنده خود ایجاد می نماید، فاصله دارند.
توسعه ی گردشگری شبانه ی شهری در ایران تحلیل مقایسه ای شهرهای اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رونق گردشگری و اراده ی کشورها برای بهره گیری هر چه بیشتر از منافع مختلف به ویژه منافع اقتصادی ناشی از آن، تلاش جوامع را برای به کارگیری بهینه ی عناصر زمانی و مکانی در جهت جذب گردشگران بیشتر و ایجاد فرصت های جدید در این زمینه برانگیخته است. با توجه به اهمیت گردشگری شبانه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و وجود زمینه ها و امکانات بالقوه ی این نوع گردشگری در کشور از قبیل وجود زیارتگاه ها، آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی، مناسبت های آیینی و مطلوبیت محیطی، پژوهش حاضر به ارزیابی مقایسه ای پنج شهر کشور شامل اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد و یزد از نظر چهار معیار کلی شامل «جاذبه ها و خدمات»، «وضع موجود شهر شب»، «مطلوبیت محیطی» و «وضعیت حمل و نقل شبانه» جهت برنامه ریزی و توسعه ی گردشگری شبانه پرداخته است. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش RALSPI صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری تحقیق، کارشناسان، استادان دانشگاه ها و مدیران سازمان های گردشگری با حداقل 15 سال سابقه ی مدیریتی، اجرایی و تحقیقات کاربردی در حوزه ی گردشگری، و حجم نمونه برابر 35 نفر می باشد. بر اساس نتایج این تحقیق، اصفهان با کسب امتیاز 7420/0 حائز رتبه ی نخستِ اولویت بندی توسعه ی گردشگری شبانه گردید. شهر تبریز با امتیاز 2072/0 و با فاصله ی قابل توجه از اصفهان رتبه ی دوم را کسب کرد و در مراتب بعدی شهرهای مشهد، شیراز و یزد به ترتیب با کسب امتیاز 1865/0، 1494/0 و 0496/0 در جایگاه های سوم تا پنجم رتبه بندی قرار گرفتند. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که در صورت اراده بر پایه گذاری و توسعه ی گردشگری شبانه در سطح ملی، بر اساس تلفیق نظرات کارشناسان حوزه ی گردشگری، شهر اصفهان با امتیاز قابل ملاحظه ای به عنوان گزینه ی ترجیحی در میان پنج شهر مورد مطالعه می باشد.
اقتصاد فضا و نابرابری های منطقه ای؛ نمونه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت امکانات و تعیین سطوح برخورداری جامعه شهری، نخستین گام در فرآیند توسعه منطقه ای و کاهش نابرابری ها برای این جامعه به شمار می رود. ارزیابی سطوح نابرابری منطقه ای و آگاهی از میزان برخورداری نواحی مختلف می تواند گامی مؤثر در برنامه ریزی باشد. ابعاد نابرابری در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و زیست محیطی قابل بررسی است. از میان ابعاد چندگانه نابرابری، بعد اقتصادی بدلیل داشتن ارتباط نزدیک با اشتغال و نقشی که اشتغال در کاهش فقر و نابرابری و بستر سازی برای دیگر ابعاد دارد دارای اهمیت خاص می باشد. یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی و اجتماعی موجود کشور در عصر حاضر مسئله اشتغال است که نقش اساسی در مهاجرت های روستا- شهری و تعادل های منطقه ای ایفا می کند. از این رو هدف پژوهش حاضر، سنجش نابرابری های منطقه ای شهرستان های استان اردبیل از بعد اقتصادی می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای ازلحاظ شاخص های اقتصادی از دو مؤلفه ساختار اشتغال و پتانسیل اقتصادی در قالب 26 شاخص استفاده شده است. جامعه آماری شامل10 شهرستان استان اردبیل بر اساس آمار سال 1390 می باشد. در این پژوهش برای بدست آوردن ضریب اهمیت معیارها از مدل آنتروپی شانون و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرستان اردبیل با میزان تاپسیس 814/0 در رتبه اول و شهرستان های سرعین، نمین و گرمی با میزان تاپسیس 252 /0، 240/0، و 216/0 به ترتیب در رتبه های آخر قرار دارند. بر اساس میزان تاپسیس اختلاف بین اردبیل با گرمی 598/0 می باشد که این نشان از نابرابری منطقه ای میان شهرستان های استان اردبیل می باشد.
امکان سنجی پتانسیل انرژی بادی در شمال غرب ایران با استفاده از الگوریتم فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و قابل دسترس ترین انرژی های نو، انرژی بادی می باشد که بیشتر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از این انرژی برای تأمین منابع نیروی خود بهره می گیرند. هدف از این تحقیق، امکان سنجی پتانسیل انرژی بادی در شمال غرب ایران با استفاده از الگوریتم فازی می باشد. روش تحقیق از نوع کاربردی – تحلیلی می باشد. بدین منظور اطلاعات داده های باد (سرعت و جهت باد) برای ایستگاه های شمال غرب ایران در دوره آماری 2000 الی 2008 از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. سپس فراوانی سرعت باد ایستگاه های مورد مطالعه بر اساس معیار 4 متر در ثانیه و بیشتر بدست آمد. این داده ها بر اساس روش خوشه بندی فازی(FCM)، در محیط نرم افزار Matlab طبقه بندی گردیدند. الگوریتم FCM کاربرد وسیعی در تحلیل فراوانی ناحیه ای دارد. همچنین با استفاده از نرم افزار WINROSE باد غالب و جهت باد ایستگاه های مورد مطالعه تهیه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که ایستگاه اردبیل (خوشه اول)، در بین تمام ایستگاه های مورد مطالعه دارای بیشترین فراوانی وقوع باد با سرعت 4 متر در ثانیه است که مقدار آن، 5183 بار تکرار در طول دوره آماری مورد مطالعه می باشد. ایستگاه های ارومیه و پارس آباد (خوشه پنجم)، دارای حداقل فراوانی وقوع باد با سرعت 4 با مقدار میانگین 577 بار تکرار در طول دوره ی آماری مورد مطالعه می باشند. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که خوشه اول، دوم و سوم برای استفاده از انرژی باد به صورت توربین بادی مقرون به صرفه می باشد و خوشه چهارم و پنجم برای استفاده از این انرژی نامناسب هستند.
ارزیابی اثرات توانمندسازی نیروی انسانی در توسعة صنعت گردشگری (مطالعة موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشورها علاوه بر زیرساخت های مناسب و پتانسیل های بالای گردشگری و جغرافیایی، از نهادهای تربیتی، حرفه ای و آموزشی توانمند و کارا نیز برخوردارند. پرسنل سازمان های دولتی و خصوصی گردشگری، با ارائه خدمات مطلوب به ارباب رجوع و سرمایه گذاران در واحدهای اقتصادی و گردشگری، نقش به سزایی در جذب گردشگر و سرمایه گذار و در نتیجه کمک به رشد و توسعه کشور و جامعه دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازی نیروی انسانی در توسعة گردشگری استان کهکیلویه و بویراحمد است. این پژوهش، از نوع مطالعات توصیفی- کاربردی است، جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش،130 نفر از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان است که بر اساس جدول مورگان 97 نفراز میان آنها به عنوان نمونه مورد مطالعه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد، که مبتنی بر 4 سؤال عمومی و 28 سؤال تخصصی طراحی شده و برای تعیین روایی و اعتبار آن، از روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش های آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر، استفاده شد. بر اساس ضرایب همبستگی محاسبه شده، میان چهار مؤلفه مهارت و تخصص شغلی، دانش و اطلاعات شغلی، سطح نگرش و انگیزة شغلی و توسعة گردشگری در استان کهکیلویه و بویراحمد به ترتیب در سطح 634/0، 721/0، 632/0، 704/0 رابطة معنی دار وجود دارد. در ضمن نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از این بود که متغیر نیروی انسانی توانمند، درتوسعة گردشگری با ضریب 764/0تأثیرات مثبت و مستقیمی دارد.
بررسی قوانین موجود و عملکرد سازمان های متولّی در مدیریت بهینه پسماندهای شهری (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، قوانین و مقررات پسماندهای شهری مصوّب ایران مورد بررسی قرار گرفته تا مشخص شود که قوانین موجود تا چه میزان به مدیریت مناسب پسماندهای شهری کمک می کند و نیز این که سازمان های مختلف مرتبط با موضوع تا چه میزانی می توانند در مدیریت بهینه پسماند مؤثر باشند و اینکه تا چه حدی توانسته اند به مدیریت بهینه پسماند در کشور کمک کنند. این پژوهش بر اساس روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای انجام تحلیل هم از منابع و اطلاعات کتابخانه ای و هم از اطلاعات پیمایشی استفاده شد. داده های پیمایشی 30 پرسشنامه در بر می گرفت که در بین متخصصان و کارشناسان پسماند سازمان های مدیریت پسماند شهرداری تهران، حفاظت از محیط زیست و مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری تهران به روش گلوله برفی توزیع شد. این پرسشنامه ها بر اساس متد لیکرت تهیه شده و ضریب به دست آمده آلفای کرونباخ (735/0) حاکی از پایایی مناسب پرسشنامه است. برای تحلیل از نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. برای تحلیل در محیط نرم افزار ابتدا با بهره گیری از آزمون دبلیو کندال عملکرد سازمان های مرتبط با موضوع مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین عملکرد را سازمان های محلی (با کسب میانگین رتبه ای 27/5) و ضعیف ترین عملکرد را سازمان صدا و سیما (با میانگین رتبه ای 85/2) داشته است. سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به عنوان یکی از متولیان اصلی مدیریت پسماندهای شهری (با میانگین رتبه ای 65/3)، عملکرد ضعیفی را در میان سازمان های مرتبط با موضوع داشته است. در نهایت نیز با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، قوانین مناسب برای مدیریت پسماند مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر این اساس ماده 7 قانون مدیریت پسماند به عنوان مناسب ترین قانون در زمینه مدیریت بهینه پسماند تعیین شد.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در مکان یابی صنایع سنگین با استفاده ازتکنیک GIS (مورد: بنادر امام خمینی و ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مسأله مکان یابی به منظور استقرار صنایع برای پیشگیری از بحران های زیست محیطی محتمل و همچنین استفاده شایسته و پایدار از جمیع امکانات پهنه سرزمین، یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه مسئوولین و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، مکانیابی صنایع سنگین با توجه به عوامل محیطی، طبیعی و زیربنایی در بندر ماهشهر و بندر امام خمینی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)در محیط GISاست. در این راستا، با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه اقدام به مکان یابی صنایع سنگین شد. هر یک از مراحل مدنظر شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتور مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتور و نهایتاً انتخاب مکان مناسب می باشد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق بر اساس نقش و تأثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای استقرار صنایع سنگین، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار EC2000 پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزاری GIS برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و منطقه مطالعاتی از نظر قابلیت استقرار صنایع سنگین به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که اراضی کاملاً مناسب برای استقرار صنایع 85/34642 هکتار از اراضی محدوده ی مورد مطالعه را شامل می شود، که این مناطق عمدتاً در قسمت های مرکزی، غربی، شرقی و جنوبی استان خوزستان واقع شده است و علل عمده مطلوبیت این مناطق در ارتباط با استقرار صنایع شامل قرار گیری اراضی بایر، دوری از عوامل مخاطره آمیز منطقه، وجود شیب کاملا مناسب و داشتن دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی می باشد.
تبیین سازمان فضایی شهرستان بابل با استفاده از شاخص های کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی یک ناحیه نیز همچون یک سیستم، محصول یک فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. ساختار فضایی شهرستان بابل نیز همچون یک سیستم، محصول فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. در این خصوص برای بررسی علمی سازمان فضایی شهرستان بابل نقش نیروهای درونی ( اقلیم، توپوگرافی، حاصلخیزی زمین و. .. ) و بیرونی (عوامل اداری و سیاسی، دسترسی و .. ) در شکل گیری و تکوین سازمان یابی فضایی شهرستان بابل تحلیل و ارزیابی شد. این تحقیق در دو قالب شکلی و محتوایی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق سکونتگاه های روستایی و مراکز شهری شهرستان بابل طی دوره 1365 تا 1390 می باشند. شاخص های های تحقیق نخست شهر (تمرکز هرفیندال، دو شهر، چهارشهر، شهر مهتا، مومار و الوصایی و شاخص مرکزیت پرستون می باشد. نتایج نشان می دهند طی چهار دهه گذشته شهرستان بابل از شکل مرکز پیرامون به صورت شبکه شهری منطقه ای (11 شهر ) تغییر ساختار داده است، اما از بعد محتوایی هنوز بخش اعظم فعالیت و خدمات و جمعیت در شهر بابل (بیش از 80 درصد جمعیت شهری) واقع شده اند. همچنین مشخص شد شهرهای نوپا برای توزیع بهتر خدمات و امکانات، کاهش تمرکزگرایی و ایجاد نظام توزیع فضایی جمعیت و خدمات همگن، بنا به صلاحدید نهادهای ذیربط شکل گرفته اند و با توجه به اختلاف زیاد مراکز شهری این ناحیه فاقد نظام سلسله مراتبی است.
توزیع فضایی شاخص های پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی غرب ایران (مطالعه موردی: منطقه اورامانات؛ استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یک از مهم ترین ارکان توسعه پایدار است، که دستیابی به سطح قابل قبولی از آن، از مهم ترین اهداف کلیه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی محسوب می شود. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و شاخص های آن و همچنین نمایش فضایی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات، واقع در استان کرمانشاه، می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 21 دهستان و 431 روستای منطقه اورامانات تشکیل می دهد. با توجه به محدودیت های مالی، زمانی و ...، محققان قادر به بررسی نظرات کلیه سرپرستان خانوار نبوده و با استفاده از فرمول های آماری، 395 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های مورد نیاز، که از طریق پرسشگری و مطالعه میدانی تهیه شد، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول علمی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و وضعیت کلی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات با میانگین 176/3، بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین دهستان های منطقه اورامانات به لحاظ پایداری اجتماعی بود. نمایش فضایی وضعیت پایداری اجتماعی در منطقه نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نیمه شرقی منطقه در مقایسه با نیمه غربی آن، در وضعیت مناسب تری قرار دارد و عامل همجواری با مرز در تضعیف پایداری اجتماعی روستاییان همجوار با مرز در منطقه اورامانات تأثیرگذار بوده است.
نقش رسانه ها در تحولات سبک زندگی روستاییان (مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه روستایی ایران به عنوان جامعه در حال گذار دست خوش تغییرات و دگرگونی های فراوانی شده است، به گونه ای که ما شاهد تغییر ارزش های جوانان، تحولات خانواده و شکاف نسلی در جوامع روستایی هستیم. شدت و دامنه تغییر در ابعاد مختلف سبک زندگی در جامعه روستایی به اندازه ای است که ورود وسایل ارتباط جمعی جدید منجر به حرکت جامعه از سبک زندگی روستایی به سمت سبک زندگی شهری شده است. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق توصیفی حاضر با هدف بررسی نقش رسانه ها در تحولات سبک زندگی روستاییان در شهرستان زنجان به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستاییان شهرستان زنجان بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 250 نفر از آنها برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان (اعضای هیات علمی گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان) مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی (مدل اندازه گیری) مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه مقادیر ضرایب پایایی ترکیبی برای مقیاس های مختلف پرسشنامه بین 906/0 تا 929/0 به دست آمد که بیانگر انسجام درونی مناسب ابزار اندازه گیری بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS20 و AMOS20 انجام شد. یافته های توصیفی در رابطه با مؤلفه های سبک زندگی نشان می دهد که 4/44 درصد از پاسخگویان سطح سلامت اجتماعی خود را در سطح بالا ارزیابی کرده اند. همچنین، یافته ها نشان داد که 70 درصد پاسخگویان از سطح سلامت معنوی بالایی برخوردارند. طبق نتایج میانگین تماشای تلویزیون در میان پاسخگویان 4 ساعت و 20 دقیقه در روز بود. یافته های تحلیلی حاکی از آن بود که بین محیط رسانه ای با سبک زندگی پاسخگویان رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. هم چنین، بر اساس نتایج استنباطی مشخص شد که متغیر گروه های سنی در رابطه میان متغیرهای تحقیق دارای اثر تعدیل گری بود، به نحوی که اثر محیط رسانه ای بر سبک زندگی روستاییان با گروه سنی پایین منفی و معنی دار بود، در حالی که این اثر برای افراد در گروه سنی بالا غیرمعنی دار به دست آمد.
ارزیابی میزان برخورداری مناطق روستایی از شاخص های پایداری اجتماعی مطالعه موردی: دهستان حومه شمالی- شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل سکونتگاه های روستایی از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است و دارای ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است که در این بین پایداری اجتماعی یکی از سه رکن اساسی و هدف غایی توسعه پایدار بوده است که بیشتر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همراه است و با مفاهیمی چون، مشارکت، انسجام، عدالت اجتماعی، کیفیت زندگی، امید به آینده و .. همراه بوده و بر آنها تأکید دارد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی دهستان حومه شمالی شهرستان اسلام آباد غرب انجام گردیده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز با استفاده از شیوه کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. محدوده مورد مطالعه شامل 23 روستای دارای سکنه دهستان حومه شمالی شهرستان اسلام آباد غرب است که دارای 1387 خانوار است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 309 نفر برآورد گردید که بر حسب تعداد خانوار موجود در هر روستا بین سرپرستان خانوار توزیع گردید. تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از تکنیک تصمیم گیری الکتر انجام گردید که نتایج آن بیانگر این موضوع است که شاخص های پایداری اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه از توزیع مناسبی برخوردار نیست. به گونه ای که میزان پایداری در 3 روستا در سطح نسبتاً پایدار، در 16 روستا در سطح پایداری متوسط و در 4 روستا در وضعیت نسبتاً ناپایدار قرار دارد. و از بین 10 شاخص در نظر گرفته شده، شاخص همبستگی اجتماعی دارای بیشترین تأثیر و شاخص رضایت از کیفیت خدمات کمترین تأثیر را بر پایداری اجتماعی دهستان حومه شمالی داشته است.
بررسی نقش گردشگری برتغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته بافت مسکونی روستاها، عمدتاً حاصل تعامل یا تقابل مستمر انسان روستایی با محیط و عوامل محیطی پیرامونی مانند مصالح ساختمانی بومی متناسب با اقلیم و تبعیت از منابع آب (رود، چشمه و قنات) و با کارکردهای سکونتی و اقتصادی با یک روند تکوینی طبیعی و درون زا شکل می رفت. اما در دهه های اخیر، الگوی مساکن روستایی به دلیل شهرگرایی و توسعه فعالیت های گردشگری با تأثیرپذیری از عوامل بیرونی و با شتاب زیادی در حال تغییر می باشد. روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر از این امر مثتسنی نیست و در سال های اخیر، در مساکن روستایی آن تحولات زیادی رخ داده است. این مقاله که با هدف تبیین تغییر الگوی مسکن ناشی از تعاملات میان گردشگران و روستاییان تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که آیا الگوی معماری جدید در جامعه نمونه مطابق با خواسته و رضایت جوامع روستایی بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده است. در این مطالعه از بین 104روستای شهرستان رضوانشهر 23 روستای گردشگرپذیر به عنوان حجم بررسی شده است و با استفاده از روش کوکران از بین 5250 خانوار برای 358 خانوار ساکن در روستاهای نمونه، 8 نفر از مسئولان دولتی و تمامی مدیران محلی پرسشنامه تکمیل شده است، داده ها با آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از داده ها بیانگر این واقعیت است که معماری سنتی و بومی در حال از بین رفتن می باشد و جای خود را به معماری شیوه مدرن شهری داده است. این نتایج نشان می دهد که در شیوه ساخت و ساز مساکن جدید مؤلفه های استحکام سازی با امتیاز 5/73 از تأثیرات مثبت و مورد رضایت مردم به شمار می رود اما از نظر کارکردی و اقتصادی با 4/9 امتیاز مغایر با شرایط زندگی روستایی می باشد.
جایگاه «نشانه شناسی شهر ایرانی» در گردشگری در راستای آینده پژوهی برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب عنوان «سال جهانی گردشگری پایدار: ابزار توسعه» توسط مجمع عمومی سازمان ملل متّحد برای سال 2017 اهمیت توجه به میراث غنی تمدّن های گوناگون و ارزش های ذاتی فرهنگ های مختلف را بیان می دارد. بنابراین نقش گردشگری در رعایت ارزش های فرهنگ های مختلف کاملا آشکار می باشد. از سویی دیگر ساختار شهرها برآیند تفکرات و جها ن بینی ملل و تمدّن ها هستند. ساختار شهرهای ایرانی نیز دارای مشخصه هایی می باشد که هویت را در کالبد آنها شاخص نموده است. اگر چه در عصر حاضر شاخص های مادی و کمّی به عنوان وجه تمایز شهر و انواع مجتمع های زیستی دیگر به کار گرفته می شود، ولی از توجه به این نکته اساسی نیز نباید غفلت کرد که در طول تاریخ ابعاد معنوی و فرهنگی و کیفی نیز در تعریف شهر، نقشی شایان توجه ایفا نموده است. در ساختار شهر، نشانه شناسی برای تحلیل هویت شهر بسیار قابل توجه می باشد. استفادة معنادار از نشانه هاست که در کانون اهمیت نشانه شناسی قرار دارد. هدف اصلی این نوشتار تبیین مفهوم گردشگری پایدار در شهر ایرانی به عنوان راهکاری برای توسعه پایدار می باشد. این تحقیق بر اساس نوع داده ها و متغیرها، تحقیقی کیفی است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی- اسنادی می باشد. متغیر مستقل تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، گردشگری پایدار و متغیر وابسته نیز ادراک محیطی است. در این راستا توجه به مفهوم نشانه شناسی شهری و به تبع آن توجه به مؤلفه های هویت کالبدی شهر به عنوان ابزاری برای توسعه گردشگری پایدار در نظر گرفته شده است. در مرحله بعد ضمن تحلیل مطالعات صورت گرفته به ارائه مدل پیشنهادی در راستای توجه به گردشگری پایدار با استفاده از ابزار پیشنهادی (نشانه شناسی) پرداخته می شود. نتایج حاصل حاکی از این است که می توان با بازنمایی مؤلفه های هویت کالبدی شهرها و توجه به نشانه شناسی شهری در راستای گردشگری پایدار که یکی از اهداف توسعه پایدار می باشد گام برداشت.
برنامه ریزی راهبردی جهت مکان یابی بهینه پارک های محله ای با استفاده از GIS و تکنیک Fuzzy AHP؛ (مطالعه موردی: منطقه دو شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مهم ترین کارکرد فضاهای سبز و پارک ها مقابله با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی است و موجب افزایش کیفیت زیستی شهرها می شوند. وجود فضاهای سبز و تأثیر آنها در شهرها اجتناب ناپذیر است؛ به طوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند. از این رو برنامه ای هدفمند جهت توسعه اینگونه فضاها در شهرهای حاضر نیاز می باشد. برای این منظور ابزار و فنون پیشرفته ای ابداع شده اند؛ تا در خدمت تحلیل کاراتر برنامه ریزی شهری قرار گیرند. هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه ای راهبردی جهت مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 2 شهر زاهدان می باشد، که با استفاده از تکنیک سوات، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی، الگوی مکان یابی بهینه پارک های محله ای در منطقه 2 شهر زاهدان را ارائه نموده است. ماهیت تحقیق به لحاظ نوع هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل های SWOT، FUZZY AHP و شاخص همپوشانی (IO) استفاده شد. برای ایجاد بانک اطلاعاتی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تولید نقشه های مربوطه از سیستم اطلاعات مکانی GIS استفاده شده است و وزن دهی معیارها در نرم افزار Expert choice انجام گرفته است. نتایج پژوهش در اولویت سنجی شاخص ها بیانگر آن است که معیارهای نزدیکی به مراکز مسکونی بعنوان زیر شاخص کالبدی با وزن نسبی (0.368) و تراکم جمعیت بعنوان زیر شاخص اجتماعی با وزن نسبی (0.123) بیشترین اولویت در مکا ن یابی پارک های محله ای را دارند.
امکان سنجی بکارگیری اصول نوشهرگرایی در بازآفرینی پایدار محلات ناکارآمد و مسأله دار شهری با تأکید بر رشد هوشمند (مورد پژوهی: بخش مرکزی شهراهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت های ناکارآمد و مسأله دار شهری به عنوان یکی از معضلات شهرها جلوه گر شده اند. از این رو برای رسیدن به شهری کارا و منسجم می بایست وضعیت این بافت ها ساماندهی شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهر اهواز با توجه به اصول نوشهرگرایی و رشد هوشنمند است. روش اتخاذ شده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی و با هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به دو شیوه اسنادی-کتابخانه ای (رجوع به طرح ها و تحقیقات صورت گرفته در محدوده و تحقیقات مرتبط با موضوع و مراجعه به ادارات و شرکت های دخیل در محدوده و...) و میدانی- پیمایشی (توزیع پرسشنامه، انجام مصاحبه و مذاکره با ساکنین و مسئولین، برداشت های میدانی مبتنی بر مشاهده و ...) صورت گرفته است. تعداد 300 پرسشنامه با استفاده از روش کوکران برآورد، توزیع و جمع آوری گردید. نرم افزار بکار برده شده Expert Choice و روش تحلیل مورد استفاده، تحلیل سلسله مراتبی AHP و SWOT می باشد. یافته ها نشان می دهد که در بین شاخص های نوشهرگرایی تقویت فضای سبز عمومی، ساماندهی دسترسی ها، تنوع مسکن، تنوع معماری و زیبایی شناسی دارای بیشترین اهمیت هستند. همچنین نتایج حاصل از اجرای مدل سلسله مراتبی AHP نشان داد که در بین سه شاخص هویت، کیفیت کالبدی و ساماندهی دسترسی ها، شاخص ساماندهی دسترسیها اهمیت بیشتری نسبت به دو شاخص دیگر، از نگاه کارشناسان برخوردار می باشد.
عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی شهروندان با نقش میانجی گری عدالت اجتماعی (مورد پژوهشی: شهر فردوسیه– شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم کیفیت زندگی شهری در سایه مکاتب رفاه و عدالت اجتماعی قوت گرفته و در ایران نیز از گذشته،مباحث و تلاش های مختلفی در زمینه افزایش کیفیت زندگی شهری صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی با نقش میانجی گری عدالت اجتماعی در محلات شهر فردوسیه از توابع شهرستان شهریار انجام شد. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. این پژوهش از نظر جهت گیری، کاربردی، از لحاظ هدف، آزمون فرضیه و از نظر راهبردی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه شهروندان محلات واقع در شهر فردوسیه است، که تعداد جمعیت این شهر بر طبق ممیزی سال 1393 حدوداً 30577 نفر می باشد. به منظور محاسبه حجم نمونه، با استفاده از جدول مورگان، تعداد 379 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب انتخاب شدند. اما در نهایت تعداد 328 پرسشنامه قابل ارزیابی بود. سرانجام داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 2.0 وSpss23 و از طریق طراحی مدل معادلات ساختاری آزمون شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحلیل ها نشان داد که تمام متغیرها بر عدالت و کیفیت زندگی نقش دارند و در میان هر سه متغیر بیرونی (مشارکت، اعتماد و کارایی) متغیر مشارکت با ضریب 04/1- تأثیر منفی و معنی دار بر عدالت دارد و همین متغیر با ضریب 73/0- درصد بر کیفیت زندگی نیز تأثیر منفی و معنی دار دارد و همچنین از نظر شهروندان متغیر اعتماد با ضریب 52/0 بیشترین تأثیر بر عدالت و متغیر کارایی نیز ضریب با 16/1 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی شهروندان در شهر فردوسیه دارد. در نهایت خود متغیر درون زای عدالت نیز به عنوان نقش میانجی گر با ضریب 23/0- تأثیر و رابطه منفی و معنی دار با کیفیت زندگی در شهر فردوسیه دارد.
تبیین گستره فقر شهری و شناسایی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: نسیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مبحث عدالت فضایی، از منظر تبیین فقر شهری و گستره سکونتگاه های غیر رسمی در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. بی عدالتی در نحوه ی توزیع اعتبارات و تسهیلات تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهرها می گذارد. این امر بر نابرابری و عدم تعادل فضایی شهرها و گستره فقر شهری و شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی دامن می زند. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورها است. مناطق فقیر شهری در ابعاد اجتماعی – اقتصادی و کالبدی دارای شاخص هایی هستند که این مناطق را نسبت با سایر مناطق شهری دچار رکود و انزوا می سازد و به نوعی به شکل سکونتگاه های غیر رسمی نمود عینی می یابد. این مقاله به تبیین فقر شهری و سکونتگاه های غیر رسمی نسیم شهر از دیدگاه عدالت فضایی پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، و از نوع تحقیق بنیادی - کاربردی است. برای تبیین فقر شهری از روش AHP و تحلیل اطلاعات جغرافیایی به صورت نرم افزاری بهره گیری شده، که با استفاده از نرم افزار GIS توزیع و پراکندگی فقر از منظر عدالت فضایی در نسیم شهر تحلیل گردید. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد محدوده های حصارک پایین، وجه آباد، محدوده جنوبی احمد آباد و کلمه به لحاظ شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از جمله محدوده های آسیب پذیر نسیم شهر هستند. این محله ها دارای بیشتر سکونتگاه غیررسمی و بالاترین میزان فقر شهری است. و محله اسماعیل آباد و هسته مرکزی شهر از نظر شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسب تری قرار دارند.