شعرپژوهی (بوستان ادب)

شعرپژوهی (بوستان ادب)

شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 52) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

حکایت هجران، از ورقا تا طوطی (بررسی مقایسه ای مقوله ی هبوط روح در قصیده ی عینیه ی ابن سینا و مثنوی طاقدیس ملااحمد نراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا قصیده ی عینیه ملااحمد نراقی مثنوی طاقدیس هبوط روح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
حکایت هجران، از ورقا تا طوطی (بررسی مقایسه ای مقوله ی هبوط روح در قصیده ی عینیه ی ابن سینا و مثنوی طاقدیس ملااحمد نراقی)   رقیه اسدی خانشان * عبدالناصر نظریانی * * علیرضا مظفری * * *   چکیده قصیده ی عینیه ی ابن سینا اثری عرفانی و رمزی است که در آن روح به شکل پرنده تصویر می شود و از عالم ملکوت به عالم ملک هبوط می کند. هرچند اندیشه ی هبوط روح قرن ها قبل در اندیشه و ادبیات گنوسی مطرح شده بود، این مبحث از ابن سینا به بعد در آثار منثور و منظوم عارفان مسلمان، در قالب تمثیل پرنده ارائه شده است. ازجمله ی آن ها می توان به ملااحمد نراقی (1185یا1186-1245ق) اشاره کرد که در داستان طوطی و شاه مثنوی طاقدیس ، به شکلی تمثیلی  به این مقوله می پردازد. مقاله ی حاضر  پس از ذکر مقدمه ای درباره ی هبوط روح و نماد کبوتر در رساله الطیرها، با روش تحلیلی-مقایسه ای به بیان نقاط اشتراک و افتراق دو اثر داستان طوطی و شاه و قصیده ی عینیه پرداخته است و سرانجام در این دو اثر شباهت هایی مانندِ نزول روح از عالم بالا، اسارت روح در جسم، ناله ی روح از فراق و وصال طلبی روح و تفاوت هایی مانندِ واکنش و نبود واکنش روح برای پذیرش هبوط و دخالت و عدم دخالت شیطان در فراموشی وطن اصلی، میان این دو اثر به دست آورده است. واژه های کلیدی: ابن سینا، قصیده ی عینیه ، ملااحمد نراقی، مثنوی طاقدیس ، هبوط روح.   * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه saeed_urm@yahoo.com (نویسنده ی مسئول)  ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه a.nazariani@urmia.ac.ir *** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه a.mozaffari@urmia.ac.ir   تاریخ دریافت مقاله: 20/11/1399                      تاریخ پذیرش مقاله: 31/6/1400  
۲.

ریخت شناسی داستان پهلوان ببربیان مطابق با نظریه ی ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی ریخت شناسی ساختارگرایی منظومه ی ببربیان ولادیمیر پراپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
ریخت شناسی داستان پهلوان ببربیان مطابق با نظریه ی ولادیمیر پراپ   علیرضا تابان مهر (طالبان) * محمدهادی خالق زاده * * مهدی فاموری * * *   چکیده امروزه در نقد ادبی با شناخت سازه ها و گزاره های یک اثر می توان با ساختار آن آشنا شد. یکی از شاخه های نقد ادبی، با تکیه بر عناصر سازنده ی اثر، روایت شناسی است. نظریه پردازان بزرگی در زمینه ی روایت شناسی کار کرده و نظریات بسیار مهمی را ارائه داده اند. بهترین شیوه ی تحلیل و دسته بندی ساختاری در داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی، در ریخت شناسی ولادیمیر پراپ (Vladimir Propp) می توان یافت. تحلیل رمزگانی پراپ به شناختی بایسته از سازه های روایات حماسی یاری می رساند. سی ویک خویشکاری و شخصیت های هفتگانی ریخت شناسی پراپ سبب می شود حرکت های تعادل، قهر و بحران و تعادل نهایی در روایت حماسی دریافت شود. در این مقاله ی تحلیلی-توصیفی سعی بر این شده است ساختار حماسه ی منظوم ببربیان که از سراینده ای نامعل وم اس ت، با اله ام از نظری ه ی ولادیمیر پراپ روس ی بررس ی شود. منظومه ی ببربیان که سده سرایش آن را پیش از عهد مغول و در حدود قرن ششم دانسته اند، در 477 بیت با دادخواهی گروهی از دادخواهان هندی آغاز می شود و با کشته شدن ببربیان توسط رستم و ازدواج او با دختر رای هند به پایان می رسد. نتایج این تحلیل حاکی از این است که می توان الگوی خویشکاری های مدنظر پراپ را در این روایت حماسی- اسطوره ای دریافت و با نمودگاری حرکت های اصلی که در بطن خود حرکت های فرعی قرار داده، این نظریه انطباق داده شود. در نمودگاری ریخت شناسانه این روایت، سی ویک خویشکاری مدنظر پراپ در قصه ها، هرچند به صورت غیرمتوالی یافت شد. وجود هر هفت شخصیت روایت شناسی پراپ در این منظومه نشانگر همسانی و همگونی این حماسه با روایت های مدنظر پراپ است. بسط روایت در این منظومه ازطریق خویشکاری «کشمکش- پیروزی» انجام شده است. واژه های کلیدی : روایت شناسی، ریخت شناسی، ساختارگرایی، منظومه ی ببربیان ، ولادیمیر پراپ.     * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران monajatname@gmail.com  ** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج، یاسوج، ایران asatirpars@gmail.com (نویسنده ی مسئول) *** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج، یاسوج، ایران mehdifamoori@gmail.com   تاریخ دریافت مقاله: 22/3/1400                     تاریخ پذیرش مقاله: 7/7/1400  
۳.

اوج و فرود داستان وارگی در شعر ژاله اصفهانی و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان وارگی ژاله اصفهانی سیمین بهبهانی شعر روایی عناصر داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۴
اوج و فرود داستان وارگی در شعر ژاله اصفهانی و سیمین بهبهانی   مریم سادات دستغیب * لیلا پژوهنده * *   چکیده در ایران منظومه سرایی و شعر روایی از روزگار پیش از اسلام سابقه دارد. با توجه به میزان اثرگذاری زنان در عرصه ی شعر معاصر و حرکت شعر معاصر به سمت ساختار داستانی در قالب های مختلف، این پژوهش کاربرد عناصر داستانی را در شعر ژاله اصفهانی و سیمین بهبهانی به شیوه ی توصیفی – تحلیلی بررسی کرده و چگونگی کاربرد این عناصر و نسبت روایت با شاعرانگی را در شعر آنان نشان داده و پس از آن، شباهت ها و تفاوت های داستان پردازی را در آثار شاعران به شیوه ی تطبیقی و تحلیل آمار، موردبررسی قرار داده است. تحلیل آماری  شواهد شعری، جدول ها و نمودارهای عناصر داستانی و یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود داشتن شباهت، اما تفاوت های بنیادی در کاربرد عناصر داستانی دیده می شود. در اشعار ژاله، گاه روایت داستان به ساختار شعر آسیب رسانده و جنبه ی داستانی بر ویژگی شعری پیشی گرفته و از تخیل و شاعرانگی شعر کاسته است، در مقابل روایت های سیمین به شیوه ای نو و خلاقانه سروده شده اند. می توان گفت سیمین بهبهانی روایت را به حد شعر اوج و ژاله اصفهانی در مواردی شعر را به حد روایت تنزل داده است. واژه های کلیدی: داستان وارگی، ژاله اصفهانی، سیمین بهبهانی، شعر روایی، عناصر داستانی.   * دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم maryamdastgeib@gmail.com ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم leila.pazhoohandeh@gmail.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله: 17/7/1400                   تاریخ پذیرش مقاله: 12/11/1400
۴.

گستره ی سنت رباعی خوانی مردمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات عامه رباعی خوانی گونه های رباعی خوانی نام های رباعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۵۴۱
گستره ی سنت رباعی خوانی مردمی در ایران حسن ذوالفقاری چکیده رباعی از مهم ترین و قدیم ترین قالب های شعر فارسی است. این قالب مشهور جز آنکه در شعر کلاسیک جایگاه ویژه ای دارد و شاعران بزرگی چون خیام را به خود جذب کرده است، میان مردم نیز بسیار رواج دارد. در مناطق مختلف و اقوام گوناگون با نام ها و کارکردهای متفاوت در آیین ها و مراسم سوگ و سرور خوانده می شود و خنیاگران محلی آن را با ساز و آواز می نوازند و می خوانند. رباعی های مردمی ویژگی هایی دارد که آن را از نوع کلاسیک آن متمایز می کند. روش مطالعه ی بررسی موردی و براساس طرحی جامع باعنوان «بومی سرودهای ایرانی» انجام شده که تمامی گونه های شعری را شناسایی می کند. در این پژوهش 14گونه رباعی در مناطق مختلف ایران و کشورهای فارسی زبان شناسایی شد که به گویش محلی بود. این گونه های بومی رباعی در شرق ایران با نام های «روایی»، «چهاربیتی»، «غریبی»، «باخرزی»، «ارده خوانی»، «فلک خوانی»، «موریگی»، «ارده»، «ربّایی» و در شمال ایران باعنوان «ربایی خئون» و «امیری» و در جنوب ایران به «رباهی»، «داربازی» و «خیام-خوانی» شهرت دارد. بیشترین کاربرد رباعی در خراسان بزرگ است. این مقاله برای نخستین بار این گونه ی مهم را معرفی می کند.  واژه های کلیدی: ادبیات عامه، رباعی خوانی، گونه های رباعی خوانی، نام های رباعی.
۵.

عطار و دیدار با شاهد قدسی (بررسی ساخت و محتوای برخی از غزل-روایت های دیوان عطار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عطار نیشابوری غزلیات دیدار با شاهد قدسی (منِ ملکوتی) معرفت شخصی و شهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
عطار و دیدار با شاهد قدسی (بررسی ساخت و محتوای برخی از غزل-روایت های دیوان عطار )   احمد سنچولی *   چکیده عطار نیشابوری در بخش قابل توجهی از غزل های رندانه و شورانگیز خود، به موضوع دیدار با شاهد قدسی یا منِ برتر و ملکوتی خویش پرداخته است. او در این غزل ها، واقعه ای را به تصویر کشیده که به نوعی معرفت درونی، شهودی و کاملاً شخصی بی میانجی حسّ و عقل اشاره دارد؛ به همین سبب، از زبان، نگرش، سبک و سیاق خاصی برخوردارند و فردیت و خلاقیت شاعر در آن ها به خوبی نمایان است. عطار در این دسته از غزل ها که ساختاری داستان گونه و کاملاً روایی دارند و می توان آن ها را غزل-داستان نامید، راوی قصه های حوادث روحی خویش است؛حوادثی که بن مایه ی اصلی آن ها را زمینه ی معنایی داستان شیخ صنعان و حلاج رقم می زند. به دلیل غلبه ی احوال عاطفی و شهودی، شاعر به قطب استعاری زبان متوسل می شود و برای بیان منظور خویش از رمز و نماد بهره می گیرد. رؤیاگونگی، تناقض و ابهام سرشت ذاتی این غزل ها به حساب می آید و به همین دلیل، باب تأویل را به روی خویش می گشاید. همچنین غلبه ی وجه اخباری و عاطفی، لحن جدی و حسرت آمیز شاعر و نیز تناسب صورت و محتوا را می توان از دیگر مختصات این دسته از غزل ها برشمرد. واژه های کلیدی: دیدار با شاهد قدسی(منِ ملکوتی)، عطار نیشابوری، غزلیات، معرفت شخصی و شهودی.     * دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل ah_sanchooli@uoz.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 11/7/1400             تاریخ پذیرش مقاله: 17/11/1400
۶.

تحلیل و مقایسه ی کارکرد پدیدارشناسی هوسرلی در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوطیقای تصویر پدیدارشناسی هوسرل تخیل حجمی تصویر یدالله رؤیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۶
تحلیل و مقایسه ی کارکرد پدیدارشناسی هوسرلی در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی   ع ادل سواعدی * محمدرضا صالحی مازندرانی * * مریم رفیع * * *   چکیده شعر حجم (حجم گرایی) یکی از جریان های شعری معاصر است که اولین تظاهرات فردی اش را در سال های 1346 و 1347 در دفتر دلتنگی های یدالله رؤیایی و نمک و حرکت ورید پرویز اسلامپور به جای گذاشت و سرانجام پس از انتشار بیانیه ی آن در زمستان 1348 جایگاه و حرکت گروهی خود را در گفتمان شعری روزگار تثبیت کرد؛ اما متن این بیانیه و نظریه ی شعری حجم پیچیدگی هایی دارد که هنوز با گذشت سال ها مباحث و مناقشاتی پیرامون آن ها شکل می گیرد. یدالله رؤیایی که چهره ی شاخص این جریان است، در طول زمان تلاش کرده است تا با آثار خود به ظرفیت های فلسفی، زبانی و زیبایی شناسانه ی آن عینیت بخشد. از میان این ظرفیت ها، پدیدارشناسی هوسرلی از برجسته ترین و اثرگذارترین وجوه معرفت شناختی بر این نوع از شعر و به ویژه اشعار یدالله رؤیایی به شمار می آید و خود شاعر نیز مدت ها پس از انتشار بیانیه ی آن بر اثرگذاری این مبنای فلسفی بر شعر حجم صحه گذاشته است. نگارندگان این پژوهش با نظر به این مبنای فلسفی درتلاش اند تا با پیش فرض وجود چنین تأثیری، به تحلیل و مقایسه ی کارکرد آن در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی برآیند و به بررسی دو پرسش اساسیِ چگونگی جدایی نظریه ی شعر حجم از پدیدارشناسی هوسرلی و چگونگی کارکرد آن بر بوطیقای تصویر شعر این شاعر بپردازند. واژه های کلیدی: بوطیقای تصویر، پدیدارشناسی هوسرل، تخیل حجمی، تصویر، یدالله رؤیایی.   * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز a-sawaedi@scu.ac.ir (نویسنده ی مسئول)  ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز salehi_mr20@yahoo.com *** کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز rafi.maryam1373@gmail.com   تاریخ دریافت مقاله: 14/7/1400                     تاریخ پذیرش مقاله: 12/11/1400  
۷.

شیوه های نوآوری در مناظره های شعر نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت های نمادین کارناوال گروتسک گفت وگوی باختینی مناظره های نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
شیوه های نوآوری در مناظره های شعر نیمایی   فاطمه سادات طاهری * مرضیه همتی * *   چکیده مناظره، اسلوبی بیانی است که پیشینه ی آن به ایران پیش از اسلام برمی گردد. شاعران هر دوره برای دستیابی به اهدافی که با توجه به ذوق و قریحه ی شاعران و جهان بینی رایج در آن دوره تغییریافته، مناظره سرایی کرده اند. فضای فکری، اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه ی معاصر، تحولات گسترده ای در مناظره سرایی ایجاد کرده است؛ ازاین رو نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی و پاسخ به این پرسش های بنیادی که مناظره های نیمایی فارسی با مناظره های سنتی چه تفاوت هایی دارند و این نوآوری ها در چه عواملی ریشه دارد؟ استنتاج می کنند: برخلاف مناظره های سنتی که همواره از دوطرفِ حقِّ مطلق و باطل مطلق تشکیل شده اند و یکی از طرفین قدرتمندانه پیروز می شود و طرف مقابل به شدت شکست می خورد، در مناظره های نیمایی اغلب طرفین مناظره به یکدیگر کمک می کنند تا هردو به حقیقت نزدیک شوند. شاعران معاصر در قالب و فرمی نو که حاصل آزادی بیان در آفرینش هنری است، فضایی تعاملی ایجاد می کنند و در این فضای تعاملی به گفت وگو های دونفره، چندنفره یا خودگویی و حدیث نفس می پردازند و با بهره گیری از شخصیت های نمادین، کارناوال و آشتی دادن عناصر متضاد در فضای مکالمه ای به نقد اجتماعی می پردازند و به طورمعمول با بهره گیری از گزاره های خطابی، فضایی چندصدا می آفرینند. واژه های کلیدی: شخصیت های نمادین، کارناوال، گروتسک، گفت وگوی باختینی، مناظره های نو.    * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان taheri@kashanu.ac.ir (نویسنده ی مسئول) ** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان marziehhemati@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 23/6/1400                   تاریخ پذیرش مقاله: 2/11/1400
۸.

تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقارن سیمرغ عطار کلیت گرایی فیزیک نوین منطق الطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۵۵
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین   لیلا غلامپور آهنگر کلایی * محمود طاووسی * * شهین اوجاقعلی زاده * * *   چکیده از یونان باستان تاکنون ارائه ی مدلی کلی از جهان موردتوجه فیزیک دانان و فیلسوفان بسیاری بوده است. ازآنجاکه به نظر می رسد اندیشه ی مذکور، اساس اندیشه های عطار را در منطق الطیر تشکیل می دهد؛ بنابراین این پژوهش به مقایسه و تحلیل کلیت گرایی در اندیشه های عرفانی عطار و فیزیک نوین می پردازد. مطابق نتایج، هم عطار در منطق الطیر و هم فیزیک نوین در جست وجوی کل یکپارچه اند. در منطق الطیر انگیزه ی سفر گروهی تمام مرغان جهان برای رسیدن به سیمرغ، درواقع رسیدن به کل یکپارچه بوده است که در عرفان اسلامی به «وحدت وجود» تعبیر می شود. انتخاب آگاهانه ی واژه ی سیمرغ در برابر سی مرغ بیش از واژه ی دیگر می تواند ارتباط، نظم، تقارن و یکپارچگی تمام موجودات جهان را برخلاف وجود اختلاف ظاهری (سی مرغ مختلف) و گوناگونی نیروهای هستی بیان کند. انیشتین (Albert Einstein ) می خواست با نظریه ی یکپارچگی، ذهن خدا را بخواند؛ اما تمام تلاش های فیزیک دانان تاکنون برای رسیدن به کل یکپارچه با شکست مواجه شده است. ازنظر عطار هم یکپارچگی با حقیقت غایی (سیمرغ حقیقی گوهر) غیر ممکن است و سی مرغ تنها با حقیقت وجودی خویش (سیمرغ یا نخستین فعل الهی) به وحدت رسیدند که دیوید بوهم ( David Bohm ) این کل را «نیمه تمامیت های نسبتاً مستقل» می خواند. واژه های کلیدی: تقارن، سیمرغ، عطار، کلیت گرایی، فیزیک نوین، منطق الطیر .   * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران lailagholampour@gmail.com (نویسنده ی مسئول)  ** استاد زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران tavoosi@riau.ac.ir *** استادیار زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران alizade@riau.ac.ir   تاریخ دریافت مقاله: 16/7/1399                     تاریخ پذیرش مقاله: 2/9/1400  
۹.

سیمای درخشان «شاه منصور» در سروده های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازتاب رویداد تاریخی حافظ شاه منصور مظفری مغنی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
سیمای درخشان «شاه منصور» در سروده های حافظ   امیرافشین فرهادیان * علی محمدی * *   چکیده بهره گیری حافظ از ظرفیت شعر برای بیان عقیده و جهت گیری نسبت به هسته ی قدرت سیاسی و رخدادها و تحولات آن عرصه، اهمیت رویکرد تاریخی- سیاسی در به دست دادن درک جامع تر و دقیق تر از شعر او را برجسته می کند. ارتباط نزدیک حافظ با دربار به دلیل جایگاهش به عنوان شاعری بهره مند از قبول خاطر خاص و عام و نیز به اقتضای شغل دیوانی اش، موجب شده که او شناختی دقیق از شاهان و شاهزادگان و وزیران و دیگر رجال متنفذ عصر خویش داشته باشد. داوری حافظ نسبت به بسیاری از ایشان در سروده هایش بازتاب دارد. دراین میان تصویری که از شاه منصور مظفری در دیوان حافظ ترسیم شده است، جلوه گاه سیمای شاهی آرمانی و دلخواه است که در میان دیگر ممدوحان موردعلاقه ی شاعر، جایگاه ممتازی دارد. زمانی اهمیت این جایگاه بهتر درک می شود که توجه داشته باشیم حافظ این داوری را در سال های پایانی زندگی و از پس تجربه ی برآمدن و فرورفتن حاکمان و صاحب قدرتان پرشمار به دست می دهد. هدف این جستار بررسی سیمای شاه منصور مظفری در سروده های حافظ و انطباق آن با منابع تاریخی معتبر به روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) است تا از رهگذار آن بتوان برای جایگاه سپند و ارجمند او نزد حافظ، توضیحی منطقی یافت. واژه های کلیدی : بازتاب رویداد تاریخی، حافظ، شاه منصور مظفری، مغنی نامه .      * دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ابوعلی سینا همدان afshin.farhadian@gmail.com ** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ابوعلی سینا همدان khoshandam.ali2@gmail.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله: 16/5/1400                   تاریخ پذیرش مقاله: 24/9/1400
۱۰.

خوانش واپس نگر «قصه ی شهر سنگستانِ» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خوانش واپس نگر ریفاتر قصه ی شهر سنگستان نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
خوانش واپس نگر «قصه ی شهر سنگستانِ» اخوان ثالث   فرشته محجوب *   چکیده «قصه ی شهر سنگستان» اخوان ثالث به دلیل ماهیت سیاسی اجتماعی و نیز ظرفیت های خاص و ساختار دیالکتیکی از برجسته ترین نمونه های شعر معاصر است. مقاله ی حاضر نخست به تبیین مبانی نظری نقد نشانه شناسی ریفاتر پرداخته و سپس بر مبنای آن و به شیوه ی توصیفی تحلیلی شعر مذکور را ازمنظر خوانش «اکتشافی» و سپس «واپس نگر» بررسی کرده است. حاصل این قیاس مبین آن است که «قصه ی شهر سنگستان» محصول بسط خاستگاه «یأس و ناامیدی» است که دلالتمندی شعر به آن وابسته است. این خاستگاه ازطریق فرایندهایی همچون انباشت، تعین چندعاملی، تبدل و منظومه های توصیفی گسترش یافته است. مؤلفه های مذکور شعر را از سطح محاکات فراتر برده، آن را به منظومه ای دلالتمند و واحد مبدل و با نشانه شناسی نظام مند تحلیل پذیرکرده است. بدین ترتیب می توان دریافت اخوان در فرایند «انباشت»، در زنجیره ی دوم یعنی «یأس و اندوه» که بنای اصلی مبحث است، به منظور حقیقت نمایی بیشتر واژگانی عینی تر را برگزیده است. در «منظومه های توصیفی» منظومه ی کلان «شاهزاده» به دلیل داشتن اقمار فلکیِ بیشتر، در رأس دو منظومه ی خُرد دیگر قرار می گیرد. این امر مؤید آن است که شعر، گرد محور این شخصیت و اموری که بر آن مترتب است، می چرخد. به مدد فرایند «بسط» نیز موضوعی انتزاعی (ناامیدی) را به سه ایماژ متعین تبدیل کرده که هریک بر دیگری صحه می گذارد و آن را تشدید می کند. واژه های کلیدی: خوانش واپس نگر، ریفاتر، قصه ی شهر سنگستان، نشانه شناسی.   * استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران f.mahjoub2022@pnu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 2/5/1400             تاریخ پذیرش مقاله: 19/8/1400

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸