شعرپژوهی (بوستان ادب)
شعرپژوهی (بوستان ادب) سال هشتم بهار 1395 شماره 1 (پیاپی 27) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
منوچهر آتشی با گذر از سنت نیمایی و روی آوردن به تجربه های مدرن، نام خود را در شمار یکی از شاعران نوگرای معاصر فارسی ثبت کرده است؛ این در حالی است که بررسی اشعار وی نشان می دهد که در برخی اشعار روایی- تاریخی او به ویژه در آخرین مجموعه شعری که پس از مرگ وی به چاپ رسید (بازگشت به درون سنگ، 1386)، به دنیای پسامدرن نیز گام نهاده و در پی خلق روایت هایی به شیوه ی فراداستان تاریخ نگارانه برآمده است. در این مقاله ضمن نشان دادن گستره ی تاریخ در اشعار آتشی، با استفاده از آرای برخی نظریه پردازان پسامدرن تاریخ از جمله لیندا هاچن، برایان مک هیل و هایدن وایت، ویژگیهای فراداستان تاریخ نگارانه مطرح و سپس یازده شعر از اشعار مجموعه ی »بازگشت به درون سنگ» بر اساس پنج شاخصه ی فراداستان تاریخ نگارانه بررسی و تحلیل شد. این شاخصه ها عبارتند از: زمان پریشی (نابهنگام گرایی)، نقد خردگرایی، انکار غایت مداری تاریخ، به چالش کشیدن حقایق تاریخی، طنز و آیرونی. نتیجه ی به دست آمده، مؤید رویکرد پسامدرن آتشی و تلاش او برای آفرینش فراداستان تاریخی در حوزه ی شعر است.
ناقوس بوسیدن در قصیده ی ترسائیه ی خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، برخی از شارحان در ضبط واژه ی «بوسم» در بیت یاد شده از خاقانی، تردید کرده و باور دارند که این واژه تصحیف «نوشم» (صورت کوتاه شده ی نیوشیدن) و به معنای شنیدن است و سخن خاقانی را در این بیت نه ناقوس بوسیدن، بلکه ناقوس نوشیدن؛ در معنای نیوشیدن و شنیدن گرفته اند که در گذر زمان تصحیف شده و به صورت ناقوس بوسیدن درآمده است. هدف نگارندگان از این نوشتار، بررسی معنایی و کاربردی «ناقوس» و انواع آن در متون منظوم فارسی و پیشینه ی این واژه و سرانجام، رسیدن به مفهوم درست ناقوس و ناقوس بوسیدن است و در همین رهگذر سعی شده است تا با مراجعه به منابع لغت و دیوان های شعری فارسی، موضوع ناقوس بوسیدن/ نوشیدن بیشتر بررسی و ریشه یابی شود و این ابهام رفع گردد.
شطح و شیوه بیان آن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی مقوله شطح در مثنوی انجام شده است. برای این منظور به شیوه تحلیلی- توصیفی؛ نخست با مطالعه دو کتاب شرح شطحیات و تذکرة الأولیاء و برخی از کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند، حدود و مصادیق شطح تبیین شده است. سپس با مطالعه مثنوی مولانا آن چه را که می تواند از مصادیق شطح به شمار آید با نمونه های روزبهان و عطار مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به گوناگونی مضامین شطح، ضمن لحاظ بنیان عرفانی آن ها، از طریق یک نمودار دایره ای پیوند این موضوعات گوناگون نیز با یکدیگر مشخص شده است. این نمودار نشان می دهد که پیوند شطحیات مبتنی بر مضمون «فنا و وصال» است و موضوعات شطح در عناوینی مانند محرک وصال، راه وصال، زمینه وصال، موانع وصال، نتایج وصال و زبانِ واصلان قابل تقسیم است. این تحقیق هم چنین نشان می دهد مولانا اغلب مصادیق شطح را در مثنوی مطرح کرده است، اما شیوه بیان او که مبتنی بر تفسیر، قصه و تمثیل است، گفته های او را پذیرفتنی کرده است. بر اساس این روش، شطحیات تند تغییر ماهیت نمی دهند، اما تغییر لحن می دهند و مقبول واقع می شوند. بالأخره اینکه نباید شطح را منحصراً مقوله ای زبانی دانست؛ بلکه بسیاری از شطحیات، رفتاری بوده-اند و نوعی هنجارشکنی یا هنجارگریزی اجتماعی به شمار می آیند.
بررس ی تطبیقی و آماری نیایش ها در نخستین منظومه ایرانیان (گاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیایش به عنوان آسان ترین راه گفتگوی دوسویه انسان با خدا، از جمله ارکان و اجزای مقوم تمامی ادیان درطول تاریخ بوده است. بررسی ستایش ها و نیایش های رسمی ادیان مختلف نمایانگر نظام فکری، دینی وشرایط و نیازهای فردی و اجتماعی دینداران در اعصار گونه گون است.
این جستار به بررسی توصیفی و آماری همه نیایش های گات ها (کهن ترین اثر مکتوب بازمانده ایرانیان)، می پردازد. مجموعه ای منظوم که امروزه به باور بیشینه پژوهندگان، تنها بخش اوستاست که سخن زرتشت است، درحالی که دیگر بخش های اوستا در ادوار بعد تدوین شده است.
بیشترین خواهش ها و خواسته ها در گات ها، رواج راستی و سرکوبی دروغ، رهایی زمین و جاندارانش از ستم و خشم و بیدادگری، داشتن زندگی آرام و شاد، جامعه ای آباد و در نتیجه رسیدن به کشور مینوی جاودانی اهورامزدا (فردوس) و پاداش و بخشایش جاودانی در روز داوری پسین است.
بررسی درونمایه نیایش های گات ها نشان می دهد که مخاطب زرتشت به ترتیب مزدا، اهورا، اردیبهشت، مزدا اهورا، بهمن، سپندارمذ، اهورامزدا و شهریور است و او دربسیاری موارد ضمیر جمع را به کار می برد. سبک بیان زرتشت این انگاره را تقویت می کند که زرتشت همچنان که واژه های مزدا، اهورا، اهورامزدا و مزدا اهورا را برای اشاره به موجودی واحد اطلاق می کند، امشاسپندان نیز همگی فروزه ها و اوصاف خدای واحدند.
این پژوهش آماری نشان می دهد که درخواست های مینوی (غیر مادی)، دو سوم خواسته های گیتیک(مادی) است و زرتشت تقریباً به یک اندازه برای خود و برای دیگران دعا کرده است.
بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» در سروده های مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای 28 مرداد 1332 یکی از رویدادهای بسیار تأثیرگذار جامعه ی ایران است. پیامدهای آن در روشن فکران متعهّد سرخوردگی، نومیدی، پناه بردن به افیون و باده و مواردی از این دست بود که موجب پدید آمدن گونه ای شعر به نام شعر سیاه شد و نمود آن را در برخی از جریان های شعری چون رئالیسم، رمانتیسم سیاه و سمبولیسم اجتماعی می توان دید. بارزترین چهره ی جریان اخیر، مهدی اخوان ثالث است. پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» اخوان به عنوان یکی از پربسامدترین عناصر صور خیال او می پردازد و می کوشد بین محیط برخاستن خیال شاعرانه و ذهن و زبان شاعر و دید شعری او ارتباط برقرار کند. نتیجه نشان می دهد شاعر می خواهد با آفرینش این گونه تشبیهات بکر، به گونه ای پنهان، تصاویری تلخ و گزنده از شرایط اجتماعی جامعه ی ایران آن روز بنمایاند و با استفاده از این شگرد ادبی ضمن بیان اعتراض خود از وضعیت موجود آن زمان، بتواند از زیر ذرّه بین سانسور حکومت پهلوی عبور کند.
نقد شعر و شاعران در سروده های شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد شاعران بر شاعران که از روش ها و رویکردهای نقد ذوقی به شمار می آید، در پهنه ی شعر فارسی رواج نسبی داشته است. شاعران از دیرباز تاکنون با شیوه ها و انگیزه های مثبت و منفی به نقد و نظر درباب شاعر یا شعر او پرداخته اند. با مروری در سروده های شفیعی کدکنی درمی یابیم که وی در اشعارش به این شیوه ی نقد اهتمام ورزیده است. در این مقاله، کوشیده ایم تا افزون بر تبیین وجوه تشابه و تفاوت شعر – نقدهای شفیعی با آثار مشابه گذشتگان و نیز معاصران، به واکاوی روش و رویکردهای وی در این حوزه بپردازیم. حاصل پژوهش، نشانگر این نکات است که شعر – نقدهای شفیعی، دارای دو رویکرد اصلی اند.: نقدهای محتوا مدار، جامعه گرا و ایدئولوژیک، که بیشتر درآثار دهه های 40 و 50 شاعر تجلی یافته اند، و نیز نقدهای جمال شناسانه و ساخت گرایانه، که بیشتر شامل آثار پس از انقلاب اوست. این آثار از لحاظ روش بیان نیز دو شیوه ی اصلی دارند: روش نقد مستقیم؛ روش غیرمستقیم، که در روش نخست، از سویی به ستایش شاعران آزاده و آرمانگرا، و نکوهش شاعران و شبه شاعران مدیحه گو، عافیت جو، بی درد، افراطی و شبه مدرن پرداخته است، و در روش دوم، به تبیین شاعرانه ی مفهوم و ماهیت شعر و کارکردهای انسانی، اجتماعی و جمال شناسانه ی آن. نیز برخلاف آثار گذشتگان یا معاصران، شعر – نقدهای شفیعی، صرف نظر از برخی نمونه ها، خاستگاهی جز باورهای فرهنگی، عواطف انسانی و دغدغه های هنری ندارند.
بازتاب خویشکاری «وایو » در منظومه های حماسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وایو یکی از مرموزترین خدایان هندوایرانی است است که برخلاف دیگر ایزدان مزدایی، حاملِ مفهومی از تقابل دوگانه ی حیات و مرگ است. از وی در ریگ ودا، اوستا و متون پهلوی یاد می شود. با بررسی انعکاس دو چهره ی متضادّ اهورایی و اهریمنی از او در متون نامبرده و به دنبال آن در حماسه های ملّی، می توان به قدرت ماندگاری این ایزد کهن در قالب الگوهای آیینی-اسطوره ایِ نیایش، رزم و مرگ پی برد.
در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تلاش شده است نشان دهیم که علی رغم حضورِ واژه ی ساده ی باد در حماسه ها، باید به آن چه در لایه های زیرین این واژه و آن چه در بارِ معنایی–اسطوره ای آن وجود دارد، توجه بیشتر شود.
نگارندگان، ضمن بررسی شواهدِ مختلف در حماسه های منظوم بدین نتیجه رسیده اند که باد در این آثار نمایانگر یک پدپده ی صِرف طبیعی نیست، بلکه ایزد باد یا وایو، کارکردهای اسطوره ای خود را در حماسه ها به ویژه در شاهنامه حفظ کرده و در سه نقش اصلیِ خدای جنگ و جنگاوران با طیف متنوعی از اعمال از جمله نبرد باد با قهرمان، یاری سپاه، یاری پهلوان در گذر از دریا، سرنگونی درفش و حمایت از شاه، نیز نقش ِپیک مرگ و سرانجام، به عنوان همکارِ تیشتَر در اعمالی مانندِ جادویی کردن با باد و آزمون پهلوان با باد و سرما، خویشکاری های دیرین خود را انعکاس داده است.
پیوندهای بینامتنی منظومه ی «آرش کمان گیر» کسرایی و «خوان هشتم» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیّت یکی از مباحث مهم در نظریّه های ادبی معاصر است که در ایران نیز عمدتاً به سبب مطابقت با سابقه و ذائقه ی پژوهشی ایرانیان در زمینه ی بررسیِ وام گیری ها و تأثیر و تأثّر متون، در صدر نظریّه های ادبی نشست و مورد استفاده ی بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در نظر دارد با بهره گیری از رویکرد بینامتنیّت و به ویژه با تکیه بر دیدگاه ژنی درباره ی رابطه ی بینامتنیّت قوی (ارتباط متون در دو سطح صورت و مضمون) و آرای بلوم در باب اضطراب اثرپذیری، روابط متنوّع و مشابهت های فراوان دو منظومه ی آرش کمانگیر کسرایی و خوان هشتم اخوان را کشف و تحلیل نماید و بدین ترتیب، قطعیّت اثرپذیری گسترده ی اخوان از کسرایی را به اثبات رساند. برای این منظور، رابطه ی آن دو را از جهت محتوا و صورت مورد بررسی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطه ی مستحکم بینامتنی میان این دو منظومه وجود دارد. این رابطه از جهت اشتراک در ژانر حماسه و اسطوره محوری بر «تداوم»، از حیث اشتراک در درون مایه ی سیاسی- اجتماعی، فضاسازی آغازین، راوی و موسیقی بیرونی بر «تطابق» و از جهت ساختار زبانی و پایان بندی نیز بر «تکامل» استوار است؛ اما اخوان برای رهایی از اضطراب اثرپذیری تلاش کرده است شعر خود را ممتاز و متمایز از منظومه ی کسرایی نشان دهد.
تحلیل و رمز گشایی ارتباطات غیر کلامی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوستان یا سعدی نامه که جهان آرمانی سعدی را به تصویر می کشد، برای مطالعات میان رشته ای قابلیت بسیار بالایی دارد. ارتباطات غیر کلامی در جریان ارتباط می توانند نقش های تکمیل کردن، تکذیب کردن، تکرار کردن، کنترل کردن، جانشینی و تأکیدی داشته باشند که گاهی چند نقش را با هم ایفا می کنند. برخی پژوهشگران، ارتباطات غیر کلامی را در بعضی موقعیت ها از ارتباطات کلامی هم مهم تر می دانند. بیرد ویسل و آلبرت مهرابیان عقیده دارند که 65 تا 93درصد انتقال معانی و منظورها در جریان ارتباط از طریق رفتارهای غیر کلامی صورت می گیرد. این مقاله ارتباطات غیر کلامی را در بوستان سعدی مورد تحلیل قرار داده و دریافته است که سعدی در کاربرد ارتباطات غیرکلامی به انواع زبان های بدن و کارکردهای زبان اشیاء چون هدیه و دارایی ها ، لباس و جواهرات و عناصر پیرازبان چون لحن و ضریب سخنگویی و ... به خوبی توجه داشته و با آگاهی از تاثیر آنها و پیوند دادن آنها با کلام، رسایی بیشتر معنا را در فضای نمایشی شعر خود رقم زده است.