مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بود که با روش شبه آزمایشی و طرح مقایسه گروه ها انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بودند، که از بین آنها 40 نفر دانش آموز در دو کلاس 20 نفره انتخاب شدند و به صورت تصادفی یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و یکی از کلاس ها به عنوان گروه گواه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران تأثیر مثبتی داشته است (59/17= f و 05/0p<). هم چنین روش آموزشی قادر است 26 درصد از تغییرات متغیر رشد اخلاقی را تعیین کند. هم چنین داستان های فلسفی بر رشد قضاوت اخلاقی هردو جنس دختر و پسر تأثیری یکسان داشته و تفاوت معنی داری بین آن ها مشاهده نشد. بنابراین، پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی جهت رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان از داستان های فلسفی با مضمون های اخلاقی استفاده کنند.
تأثیر استفاده از فناوری واقعیت افزوده بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از فناوری واقعیت افزوده بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه هفتم در درس زبان انگلیسی است. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموزان پایه هفتم شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 98-1397 در دبیرستان های دوره اول آموزش وپرورش شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. اجرای این پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. تعداد نمونه در این پژوهش 30 نفر انتخاب گردید که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره گروه آموزش به شیوه واقعیت افزوده و گروه آموزش به روش سنتی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004) بود. روایی پرسشنامه اشتیاق تحصیلی توسط اساتید و متخصصان این حوزه تأیید شده است و ضریب پایایی این آزمون نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 66/0 به دست آمده است. روش اجرا به این صورت بود که ابتدا پیش آزمون اشتیاق تحصیلی بر روی اعضای گروه های آزمایش و گواه اجرا شد. سپس مباحث انگلیسی، به گروه آزمایش از طریق اپلیکیشن واقعیت افزوده، آموزش داده شد و گروه گواه نیز به روش معمول توسط معلم آموزش دیدند. در پایان دوره، پس آزمون اشتیاق تحصیلی اجرا گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک متغیره (ANCOVA) استفاده شد. طبق یافته های پژوهشی بین میانگین اشتیاق تحصیلی در گروه های آزمایش و گواه اختلاف معنی داری وجود داشت. بنابراین می توان گفت استفاده از فناوری واقعیت افزوده در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه هفتم در درس زبان انگلیسی تأثیرگذار است.
رابطه انگیزش با موفقیت در اجرای برنامه درسی (مطالعه موردی: معلمان زن مقطع متوسطه اول شهر خرم آباد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مؤلفه های انگیزش با موفقیت در اجرای برنامه درسی از دیدگاه معلمان زن مقطع متوسطه اول شهر خرم آباد به انجام رسیده است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن مقطع متوسه اول شهر خرم آباد به تعداد 1698 است که تعداد 313 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش عوامل انگیزشی بیرونی و درونی از پرسش نامه دو عاملی هرزبرگ (1997) و برای سنجش موفقیت در اجرای برنامه درسی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد که از دیدگاه معلمان زن مقطع متوسطه شهر خرم آباد بین مؤلفه های انگیزش درونی (حقوق و دستمزد 561/0، خط و مشی محیط 486/0، روابط شخصی با هم ردیفان 511/0، امنیت شغلی 488/0، شرایط محیط کار 453/0 و نحوه سرپرستی و نظارت 576/0 با موفقیت در اجرای برنامه درسی رابطه وجود دارد. همچنین بین هر یک از مؤلفه های انگیزش بیرونی (شناخت و قدردانی 468/0، پیشرفت و توسعه شغلی 412/0، ماهیت کار 376/0، مسئولیت شغلی 328/0 و موقعیت شغلی 411/0) با موفقیت در اجرای برنامه درسی رابطه وجود دارد.
نقش مهارت های ارتباطی و توانمندسازی شناختی در پیش بینی سازگاری اجتماعی معلمان ابتدایی شهر سقز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مهارت های ارتباطی و توانمندسازی شناختی در پیش بینی سازگاری اجتماعی معلمان ابتدایی شهر سقز با روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان شهر سقز در سال تحصیلی 99-98 بودند که تعداد آن ها برابر با 850 نفر بوده و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 288 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، مهارت های ارتباطی جرابک و سازگاری اجتماعی SAS پی کل و ویسمن استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای مهارت های ارتباطی و توانمندسازی شناختی با سازگاری اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین متغیرهای مهارت های ارتباطی و توانمندسازی شناختی توان پیش بینی سازگاری اجتماعی را دارند.
طراحی الگوی عوامل موثر بر توسعه و نگهداشت معلمان دوره متوسطه شهر اردبیل
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، طراحی الگوی عوامل موثر بر توسعه و نگهداشت معلمان دوره متوسطه شهر اردبیل بود. این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته (اکتشافی) است که در آن از رهیافت (کیفی-کمی) استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان نمونه دوره متوسطه شهر اردبیل بود که در بخش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر و در بخش کمی از بین جامعه 2360 نفری تعداد 331 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا ، بررسی همکار ، مشارکتی بودن پژوهش تعیین گردید و به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده ، از روش های پایایی بازآزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد و همچنین آلفای کرونباخ پرسشنامه عوامل سازمانی 82/0 ، عوامل شغلی 79/0 و توسعه و نگهداشت 80/0 به دست آمد. برای تحلیل داده های کیفی از تکنیک تحلیل مضمون و برای تحلیل داده های کمّی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی شامل کار تیمی ، فرهنگ سازمانی ، فراهم آوری فرصت رشد و شکوفایی ، مدیریت اطلاعات و ارتباطات ، جو سازمانی ، توانمندسازی ، آموزش و بهسازی ، رهبری مدرسه ، مدیریت عملکرد ، نیازسنجی آموزشی ، ماموریت و چشم انداز شفاف ، قدردانی و تشویق و عوامل شغلی شامل وجهه شغل ، خشنودی شغلی ، پویایی شغل و کیفیت زندگی کاری بر توسعه و نگهداشت معلمان موثر است. در الگوی مرحله کمی پژوهش ، روابط ارائه شده در قالب فرضیه های منبعث از تحلیل یافته های کیفی بررسی و تایید شد.
سنجش وضعیت موجودنقش های پرورشی معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت موجود نقش های پرورشی معلمان مدارس ابتدایی در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری، کلیه معلمان ابتدایی شهر تهران به تعداد 20968 نفر بود که براساس جدول مورگان 376 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار پژوهش؛ در چهار بُعد اصلی و 16 مؤلفه (1. خودپرورشی معلم با سه مؤلفه؛ 2. پرورش ذهن با چهار مؤلفه؛ 3. پرورش اجتماعی با پنج مؤلفه؛ 4. پرورش عاطفی-رفتاری با چهار مؤلفه؛) به عنوان نقش های پرورشی معلمان استفاده شد. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی(جداول، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (t تک نمونه ای بعد از بررسی نرمال بودن متغیرها از طریق کشیدگی و چولگی) استفاده شده است. براساس آزمون t تک نمونه ای؛ یافته ها نشان داد در شش مولفه (اخلاقی-رفتاری با میانگین 06/4، توسعه شناختی با 27/3، مهارت بین فردی و ارتباطی با 56/3، تعهد و مسئولیت پذیری با 38/3، احترام و رعایت قوانین با 47/3، خودنظم دهی با 23/3) وضعیت موجود بالای میانگین ملاک بوده و در ده مولفه (دانشی-علمی-پژوهشی با میانگین 61/2، مهارتی-توانمندی با 68/2، توسعه فراشناختی با 65/2، خودآگاهی با 37/2، ایجاد عادات سالم ذهنی با 69/2، حل مسائل بین فردی با 49/2، تحمل ابهام و تاب آوری با 49/2، مدیریت احساسات و کنترل هیجانات با 51/2، خودکنترلی با 59/2، همدلی و چشم اندازگیری با 56/2)، وضعیت موجود به اقداماتی خصوصاً در دو بُعد پرورش ذهن و پرورش عاطفی-رفتاری برای بهتر شدن نیاز دارد که در نهایت، نتایج نشان داد پرورش در مدارس به معنای حقیقی به کار گرفته نمی شود و خلأ عنصر پرورش در نظام آموزشی کشور محسوس است.