مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به چگونگی بررسی انتقادی یک متن و اثر پاسخ می گوید و می کوشد با استفاده از روش توصیفی به عرضه چارچوبی برای روش نقد و ابعاد آن بپردازد. با توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله روشن می شود مراد از انتقاد همان نقد علمی است؛ اصطلاح علمی که در برابر واژه کریتیک به کار می رود. با انتقاد به مفهوم عامیانه که انتقاد را تن ها در جنبه سلبی اثر به کار می برند، درواقع نقد فرآیند اصلاح اطلاعات است. نقد، خود، با فرا نقد سنجیده می شود که این درواقع همان معیار در نقد است. این فرانقد از طریق دو شیوه نقد درونی و بیرونی حاصل می شود. هر نقدی بُعد ظاهر و لایه رویی متن را موردتوجه قرار می دهد، ولی در لایه های زیرین معنا و سطح عمیق تری وجود دارد که ضرورت بررسی را بیشتر می کند درواقع از دو روش نقد بیرونی و نقد درونی صورت می گیرد و هرکدام دارای مؤلفه هایی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.
مباحث معرفتی تاریخ از دیدگاه آیت الله معرفت
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی تاریخی، بخشی مهم از فلسفه علم تاریخ است که دانشی درجه دو به حساب می آید. این دانش به معرفت تاریخی و آنچه درنتیجه ارتباط متقابل و برداشت های مورخان با واقعیت های تاریخ حاصل می شود می پردازد. فلسفه انتقادی تاریخ، سازوکار پیدایش و تحول علم تاریخ را مدنظر دارد. در مباحث معرفتی تاریخ، مسائل متعددی مطرح است. این مقاله به بررسی برخی مباحث این دانش از دیدگاه آیت الله معرفت می پردازد. آیت الله معرفت، قرآن پژوه و مفسر عصر حاضر است که در لابه لای مباحث تخصصی خود از مباحث معرفتی تاریخ هم یادکرده است. مسائلی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد عبارت اند از امکان شناخت تاریخی، عوامل مؤثر در شناخت بهتر تاریخ، موانع مؤثر بر شناخت بهتر تاریخ، واقع نمایی تاریخی گزاره های وحیانی و هرمنوتیک و فهم معرفت تاریخی.
جستاری تاریخی درباره ریشه های پیدایش بداء
حوزه های تخصصی:
به کارگیری آموزه بداء در حوزه های مختلف بدون پرداختن به تاریخچه و منشا پیدایش (دینی ویا غیر دینی)، کاربستی غیر منطقی است. این مقاله با توجه به سه دیدگاه در ابداع آموزه بدا (1. توسط فرقه کیسانیه2. توسط فرقه امامیه 3. بدا به عنوان یک سنت الهی در طول تاریخ) که کتاب های ملل و النحل به آن پرداخته اند، دلایل هریک را بیان کرده و سپس ادله دیدگاه اول را (به دلیل فقدان تعریف بدا نزد کیسانیه، فقدان سند گزارش) و دیدگاه دوم را (به خاطر فهم نادرست معنای مصطلح بدا نزد امامیه، عدم توجه به قرائن علم امام) مورد نقد قرار می دهد. عدم توجه به کاربست بدا در گزارش های تاریخی قبل از کیسانیه و امامیه، به عنوان اشکال مشترک هردو دیدگاه مطرح می گردد و درنهایت آموزه بدا را به عنوان یک سنت جاری الهی در تاریخ بشریت با استفاده ازآیات قرآن کریم، مورد پذیرش قرار داده و در توجه به دیدگاه اندیشمندان امامیه، شواهد تاریخی– کلامی منابع فرقین را در خصوص آن گزارش می کند.
غالیان سیاسی و تأثیر آنان بر میراث حدیثی شیعه
حوزه های تخصصی:
پیدایش غلو و گروه هایی با نام غالی از زیان بارترین انحرافات درون شیعه بود که در تخریب کردن چهره تشیع، تأثیر بسزایی داشت. این گروه- در طول تاریخ- خود را به عنوان شیعه در صفوف شیعیان جای داده اند و با مطرح کردن عقاید خرافی و جعل احادیث زمینه تبلیغاتی برای دشمنان و مخالفان دین اسلام را فراهم ساخته است و همچنین زمینه نفرت دیگر مسلمانان را از تشیع فراهم می آورد. در این مقاله با عنوان: «غالیان سیاسی و تأثیر آنان بر میراث حدیثی شیعه»، غالیان را به دو طیف غالیان منحرف و دروغ گو و طیف متهمان به غلو تقسیم نمودیم و تلاش شده است افرادی چون مفضل بن عمر جعفی، محمد بن سنان،سهل بن زیاد و... را که به غلو متهم شده اند ،از غلو پاک نموده و آنان را جزء «غالیان سیاسی» به شمار آوردیم. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، به چالشی که در منابع رجالی هست، پاسخ داده شده است و آن اینکه طایفه ای از روات به غلو، ارتفاع و مذاهب فاسد، متهم گردیده اند در حالی که از آن سو مورد اعتماد مشایخ بزرگ حدیثی قرار گرفته اند. این دوگانگی، علما و اندیشمندان رجالی را بر آن داشته که نظریاتی را ارائه کرده و دو گانگی موجود را تبیین کنند. به همین سبب چهار نظریه در تبیین این دوگانگی مطرح گردیده است که راه برون رفت از این چالش را روشن ساخته است و در پایان به ویژگی های میراث حدیثی آنان و گزارشی از روایات متهمان به غلو و همچنین عمده مباحث رایج میان این افراد، پرداخته شده است.
نهاد مذهبی وقف و کارکرد خدمات اجتماعی آن در دوران قاجار
حوزه های تخصصی:
عصر قاجاریه از پراهمیت ترین برهه های تاریخی ایران است. نزدیکی به زمان معاصر، آغاز دوره تمدن نوین، ارتباط با بیگانگان، بی کفایتی حاکمان، استثمار و... ازجمله ویژگی های این دوران است که ضرورت کندوکاو تاریخی را نشان می دهد. از سوی دیگر؛ «خدماتِ اجتماعی» قدمتی به طول حیات اجتماعی انسان دارد و نمودی از هم دلی و اهمیتِ بشر، به هم نوع خویش است و مناسب است تا محلِ تحقیقاتِ محققان قرار گیرد. در این میان، نهاد مذهبی وقف که جایگاه خاصی در نزد مسلمانان دارد؛ در دوران قاجار موردتوجه خاص نهادهای مردمی بوده است. نوشتارِ حاضر بر آن است تا با تکیه بر منابع کتابخانه ای و گردآوری داده ها و اطلاعات تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به این مسئله پاسخ دهد که نهاد وقف چه جایگاهی در خدماتِ اجتماعی در دوران قاجار داشته است؟ در پاسخ می توان گفت که وقف بیشتر به عنوان یک خدمات اجتماعی مردم نهاد؛ مهم ترین نهاد نقش آفرین در خدمات اجتماعی آن دوران بوده است چراکه بی اعتمادی مردم به حکومت قاجاری و اوضاع نامساعد اجتماعی آن عصر، نهادهای مردمی را به فکر ارائه خدمات اجتماعی می انداخت و ازآنجاکه انگیزه های مذهبی بسیار قوی در میان مردم آن دوران وجود داشت؛ نهاد وقف به نقش آفرینی پررنگی در خدمات اجتماعی مشغول بود. نهاد وقف در چهار حوزه خدمات رفاهی، خدمات آموزشی، خدمات بهداشتی- درمانی و خدمات بهزیستی به نقش آفرینی پرداخته است و حضور آن بیش از همه در حوزه های آموزشی و خدمات رفاهی دیده می شود.
تقابل علمی شیخ ابراهیم قطیفی (م 950 ق) و محقق کرکی (م 940 ق)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تفاوت مشی علمی و عملکردی علما یکی از علل و اسباب بروز اختلاف نظرها و نگارش ردیه ها بوده است. در قرن دهم هجری با تشکیل حکومت شیعی صفویه در ایران و فراهم شدن زمینه همکاری علمای شیعی با حکومت، اصل همکاری و فروعاتی نظیر هدیه سلطان، خراج و نماز جمعه و.. همواره موردبحث و نزاع علمی حوزه های علمیه بوده است. یکی از مشهورترین تقابل های علمی مربوط به شیخ ابراهیم قطیفی و نگارش ردیه های او بر آثار و نظرات مرحوم محقق کرکی است. مورخان از قطیفی در کنار تعدادی از شاگردانش به عنوان یکی از مخالفین سرسخت محقق کرکی در عصر شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی نام برده اند. مقاله حاضر علاوه بر نگاه اجمالی به زندگانی قطیفی به بررسی تقابل علمی وی با محقق کرکی پرداخته است.
جایگاه سیاسی و اجتماعی مسیحیان در قلمرو حکومت فاطمیان
حوزه های تخصصی:
مسیحیان در حکومت فاطمیان (297 – 567 ه.ق) جایگاه و نقش متفاوتی را تجربه کردند، آنان دارای سابقه زندگی در دوران پیش از اسلام در این مناطق که بعدها تحت سیطره فاطمیان قرار گرفت، بودند. در عصر امویان و عباسیان وضعیت نابسامانی را تجربه کردند؛ اما با استقرار فاطمیان وضعیت زندگی و جایگاه آنان تغییر کرد. آن ها در عصر فاطمیان اگرچه با سخت گیری هایی نیز مواجه شدند اما آسایش بیشتری یافتند و گاه تا مناصب بالای حکومتی هم رسیدند. خلفای فاطمی نیز برخوردهای متفاوتی با آن ها داشتند. گاه مانند المعز لدین الله (362 - 365 ه.ق) به آنان آزادی عمل دادند و حتی به عنوان کارگزار از آنان استفاده می کردند و گاه مانند الحاکم بأمر الله (386 – 411 ه.ق) بر آنان سخت گرفته و ضمن تخریب عبادتگاه های آن ها، آنان را وادار به برخی از کارها مانند پوشیدن لباس متفاوت و یا نصب علائمی بر سر در منازل خود می کردند تا از مسلمانان بازشناسانده شوند. این تفاوت وضعیت و جایگاه، برخاسته از ویژگی های سیاسی و اجتماعی حکومت فاطمیان و رفتار مسیحیان و شخصیت های تأثیرگذار آنان بود که آن هم برخاسته از سیاست و عملکرد خلفا و وزرای فاطمی بوده است. پژوهش حاضر در پی یافتن این پرسش است که جایگاه و وضعیت سیاسی و اجتماعی مسیحیان در حکومت فاطمیان چگونه بود؟ برای پاسخ به این سؤال به روش تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی پس از گردآوری اطلاعات به تدوین آن پرداخته و این نتیجه به دست آمد که مسیحیان به دلایلی که گفته شد در عصر فاطمیان، وضعیت مناسب تری نسبت به دوران قبل و بعد از آنان داشتند.