فرهنگ پژوهش

فرهنگ پژوهش

فرهنگ پژوهش بهار 1398 شماره 37 ویژه فلسفه و کلام

مقالات

۱.

نقش عقل در تحصیل سعادت از منظر علامه طباطبایی

کلید واژه ها: سعادت عقل نظری عقل عملی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 57
میل به سعادت، از اساسی ترین ویژگی های فطری انسان است و هر فردی متناسب با تصوری که از سعادت دارد، به دنبال تحقق مصداق آن برای خویش است. در دیدگاه اسلام، سعادت پیوند عمیقی با عقلانیت دارد. سعادت در نظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان «عبودیت و لقاءالله» و عقلانیت در نزد ایشان، «هماهنگی با فطرت» است. عقلانیت دارای دو بعد عملی و نظری و مؤلفه هایی چون: فطرت سالم، خدا محوری، واقع نمایی و واقع گرایی است. در نگاه علامه و شاگردان تکامل انسان با نفس شناسی وی در تعامل است و مسیر سعادت انسان همان استکمال نفس اوست. هدف نهایی بعد عملی انسان؛ رسیدن به مقام عبودیت و هدف نهایی بعد نظری؛ اتصال با عقل فعال و رسیدن به لقاءالله است. در نزد ایشان سعادت با عقل مستفاد که کامل ترین مرحله عقل است، حاصل می شود. ایشان کارکرد درست مؤلفه های عقل را درصورت فطرت سالم، همراهی با وحی می دانند؛ که مسیر اتصال به عقل فعال را هموار می سازد و انسان را به مرحله عبودیت می رساند؛ نتایج حاصل از آن: جهان بینی صحیح، برنامه زندگی مناسب، ایمان مبتنی بر تعقل، کشف حقایق هستی، تشخیص حق از باطل، استقامت بر حق، مهار امیال و آینده سازی را در بردارد.
۲.

تحلیل معناشناختی بعث و حشر از نگاه ملاصدرا

نویسنده:

کلید واژه ها: بعث حشر تناسخ ملکی تناسخ ملکوتی نفخ صور ارض محشر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 233 تعداد دانلود : 847
مساله بعث و حشر از دیرباز در میان متکلمان و فلاسفه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که نمی توان به طور قطع و یقین این مساله را از منظر عقلی بررسی کرد، با توجه به آیات و روایات در دسترس و تفسیر آنان، می توان مساله بعث و حشر را توضیح داد. در میان فلاسفه، ملاصدرا با توجه به اصولی که خود آنان را ابداع کرده است، نگاهی متفاوت به مساله حشر دارد. اصولی مانند حرکت جوهری و اصالت وجود و تشکیک وجود که با توجه به این اصول، مبحث تناسخ ملکوتی را مطرح می کند تا با توجه به آن بتواند مساله حشر انسان ها را به صورت دقیق بیان کند. از نظر او انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی در حقیقت تحول جوهری نفس در مرتبه مثالی خودش است نه جدایی از بدن دنیوی و پیوستن به بدن اخروی. وی با توجه به این اصول اینگونه نتیجه گیری می کند که بدنی که در قیامت انسان با آن محشور می شود، از منشآت خود نفس است و مانند تناسخ ملکی نیست که نفس از بدنی به بدن دیگر منتقل شود و یا قالبی از پیش تعیین شده باشد که نفس به آن منتقل شود. و همچنین به بیان نقش اعمال و ملکات در شکل گیری بدن برزخی می پردازد که چگونه هر انسانی با توجه به اعمالی که انجام می دهد، بدن برزخی خود را می سازد. مبحث دیگری که پس از بعث و حشر رخ می دهد، مساله نفخ صور است که در اینجا هم میان فلاسفه اختلافاتی وجود دارد که برای نمونه به اختلاف نظر میان ملاصدرا و امام فخر رازی پرداخته شده است. و پس از بیان این دو قسمت، ارض محشر بررسی می شود؛ زمینی که انسان ها بر آن محشور می شوند، کجاست و دارای چه ویژگی هایی می باشد و تفاوت آن با زمین دنیایی چیست؟ روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای می باشد.
۳.

واقع گرایی هستی شناختی و معرفت شناختی در تفاسیر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت

نویسنده:

کلید واژه ها: اصالت وجود واقع گرایی نظریه عینیت نفادیت ماهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 65 تعداد دانلود : 244
در میان تفاسیر متعددی که از اصالت وجود شده است، سه تفسیر از بقیه شاخص تر است و هم اکنون نیز قائلینی میان بزرگان فلسفه اسلامی دارد. از منظر هستی شناسانه با اینکه هرسه تفسیر واقع گرا هستند لکن در برخی تفاسیر واقع صرفا از سنخ وجود است و در برخی دیگر هم از سنخ وجود و هم از سنخ ماهیت است، این اختلاف منجر به اختلاف در شناخت واقع می شود. از منظر معرفت شناختی در هر سه نظریه، شناخت حضوری به وجود، شناختی ممکن و بلکه کامل و خطاناپذیر است. اما در مورد شناخت حصولی از موجود خارجی، در تفسیری که واقع حقیقتاً هم از وجود و هم از ماهیت تشکیل شده است، امکان شناخت حصولی کامل نسبت به هر دو (هم وجود و هم ماهیت) را فراهم کرده است. این تفسیر در پی آن است که بیان کند که در شناخت حصولی موجود خارجی، حقیقتاً انطباق، بین ذهن و عین وجود دارد و عینیت وجود و ماهیت در خارج، مصحح انطباق مفهوم ماهیت با واقع خارجی می گردد درحالی که در تفسیردیگری از اصالت وجود که واقع را فقط از سنخ وجود دانسته و ماهیت را اعتباری ذهنی محض می داند، این انطباق به سختی ایجاد می شود و دایره علم حصولی بسیار تنگ خواهد شد. تفسیر سوم که خارج را از سنخ وجود می داند، لکن برای ماهیت واقع خارجی قائل است، با ارائه نظریه شهود عقلی، حقیقت ادراک و علم حصولی را به علم حضوری پیوند می زند و مصحح ارتباط ذهن و عین را به علم حضوری نسبت می دهد.
۴.

نقش شریعت در تکامل قوای نفس

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس شریعت عقل نظری عقل عملی سعادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 762 تعداد دانلود : 614
از آنجا که رسیدن به کمال، هدف اعظم خلقت انسان است؛ این سوال ایجاد می گردد که بهترین راه برای رسیدن به این مقصود، چیست و شریعت در این میان چه نقشی را ایفا خواهد کرد؟ مقاله حاضر تحت عنوان «نقش شریعت در تکامل قوای نفس» که به روش توصیفی-تحلیلی، صورت گرفته است کوششی است در پاسخ به این پرسش؛ و برای یافتن پاسخ، ابتدا کمال انسان تبیین گشته و با شرح عقل عملی و نظری و نقش شریعت در این دو حوزه، به کمال قوای نفس پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق آن است که با توجه به نقص نسبی عقل بشری، انسان بدون کمک گرفتن از وحی و شریعت قادر به یافتن و پیمودن مسیر صحیح رسیدن به کمال، نخواهد بود و کمال نفس ناطقه، زمانی تحقق می یابد که بین عقل نظری و عقل عملی وحدت ایجاد شود و این وحدت حاصل  تقوا و محاسبه نفس است. اگر انسان به آنچه که در قرآن کریم و احادیث امامان معصوم آمده است، عمل نماید قطعا به هدف آفرینش خود، نائل می آید و چنین انسانی موفق به طی مراحل و مقاماتی که عرفا برای نفس قائل شده اند، خواهد گشت و به سعادت خواهد رسید.
۵.

بررسی نظریه استکمال نفس از دید ریچارد سوئین برن

نویسنده:

کلید واژه ها: ریچارد سوئین برن نفس استکمال نفس برهان آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 387 تعداد دانلود : 847
از جمله مباحث مهم فلسفی، مسائل پیرامون نفس و ویژگی ها و احوال آن می باشد. در میان فلاسفه غرب، ریچارد سوئین برن با آثاری در زمینه فلسفه دین، به این گونه مسائل پرداخته است. به عنوان مثال او در کتاب تکامل نفس خویش، به نفس و منشا آن و ساختار و کیفیت تکامل نفس اشاره نموده است. او قائل به دوگانه انگاری نفس و بدن شده و این دو را دو جوهر مستقل از هم می داند، و جزء اصلی حقیقت انسان را نفس بر می شمرد. از دیدگاه سوئین برن اضافه شدن مفهوم «آگاهی» به سلسله موجودات متکامل، چیزی است که از لحاظ قوانین علمی، نمی توان آن را تبیین نمود، و تنها منبعی که می تواند تبیین کاملی از این رویداد داشته باشد، خداشناسی توحیدی است. لذا از این جهت است که او در آثاری که در مورد اثبات وجود خداوند نگاشته است، از این راه بهره گرفته است. نگارنده در اثر حاضر کوشیده است که به مسائل نفس خصوصا تکامل آن از دید سوئین برن بپردازد.
۶.

کارکرد اخلاقی زبان دین در نگاه بریث ویت

نویسنده:

کلید واژه ها: بریث ویت کارکرد گزاره اخلاقی زبان دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 224 تعداد دانلود : 538
بریث ویت را می توان از پیشکسوتان و پیشوایان نظریّه کارکردگرایی به حساب آورد. کارکردگرایان که در رأس آنها ویتگنشتاین قرار دارد از جمله فیلسوفان تحلیل زبانی هستند که با تعریف کارکردی ویژه برای زبان دین در عین نجات بخشی زبان دین از دام بی معنایی، زبان دین را یک زبان غیر معرفت بخش به حساب می آورند. بریث ویت در عین اینکه همچون پوزیتیویست ها گزاره های دینی را غیر واقعی می داند امّا برخلاف پوزیتیویست ها تمام سعی خود را می کند گزاره های دینی را از دام بی معنایی نجات بدهد. به همین جهت مسیری که انتخاب می کند این گونه است که کارکرد گزاره های دینی را همچون گزاره های اخلاقی قرار می دهد. به این نحو که گزاره های دینی گزاره هایی برای بیان مقاصد اخلاقی و ترغیب به رفتار اخلاقی می باشند. در این تلاشی که بریث ویت برای تحلیل کارکرد گزاره های دینی دارد زبانی دینی را در حدّ زبانی صرفاً اخلاقی و مزیّن به حکایات تقلیل می دهد.
۷.

بررسی نقش عقل در معرفت شناسی از منظر علامه طباطبایی

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل معرفت شناسی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 238 تعداد دانلود : 94
عقل در کنار وحی و سایر قوای بشری (حس و قلب) قوه مدرکه ای است که ازدیدگاه معرفت شناسی اسلامی، یکی از مهمترین منابع معرفت بشری است که بخشی ازحقیقت انسان ر اتشکیل می دهد که انسان ازطریق آن به کسب معرفت می پردازد. معرفت شناسی نیز در بین مسائل عصر جدید جایگاه ویژه ای دارد. مسائل معرفت شناسی در گذشته در ضمن مباحث فلسفی مطرح بوده ولی محور اصلی مباحث فلسفی نبوده است. در عصر معاصر، علامه طباطبایی از جمله فیلسوفانی بود که به این مطلب پرداخت. ایشان به دلیل توجه به شبهات مطرح شده در معرفت شناسی غرب، مطالبی را با عنوان رئالیسم و ایدئالیسم، علم و ادراک و امثال آن را ارائه کرد بحث رئالیسم و ایده آلیسم از آن جهت که در صدد اثبات امکان معرفت و شناخت ما به جهان خارج است متعلق به معرفت شناسی است. علامه طباطبایی ازآنجا که قائل به امکان شناخت مطابق با خارج است فیلسوفی رئالیست محسوب می شود که با تقسیم علم به حصولی و حضوری وبازگشت علم حصولی به حضوری مشکل مطابقت با خارج را حل کرد. و با تقسیم علم حصولی به تصور وتصدیق جایگاه عقل را در معرفت شناسی تبیین کرد که با بررسی آن مباحث می توان نظر علامه را در باب نقش عقل در معرفت شناسی به دست آورد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷