به کارگیری آموزه بداء در حوزه های مختلف بدون پرداختن به تاریخچه و منشا پیدایش (دینی ویا غیر دینی)، کاربستی غیر منطقی است. این مقاله با توجه به سه دیدگاه در ابداع آموزه بدا (1. توسط فرقه کیسانیه2. توسط فرقه امامیه 3. بدا به عنوان یک سنت الهی در طول تاریخ) که کتاب های ملل و النحل به آن پرداخته اند، دلایل هریک را بیان کرده و سپس ادله دیدگاه اول را (به دلیل فقدان تعریف بدا نزد کیسانیه، فقدان سند گزارش) و دیدگاه دوم را (به خاطر فهم نادرست معنای مصطلح بدا نزد امامیه، عدم توجه به قرائن علم امام) مورد نقد قرار می دهد. عدم توجه به کاربست بدا در گزارش های تاریخی قبل از کیسانیه و امامیه، به عنوان اشکال مشترک هردو دیدگاه مطرح می گردد و درنهایت آموزه بدا را به عنوان یک سنت جاری الهی در تاریخ بشریت با استفاده ازآیات قرآن کریم، مورد پذیرش قرار داده و در توجه به دیدگاه اندیشمندان امامیه، شواهد تاریخی– کلامی منابع فرقین را در خصوص آن گزارش می کند.