علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هفدهم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اگرچه قیمت عنصری تعیین کننده در مبادلات بازار است و عمدتا به عنوان یک متغیر اقتصادی منظور می شود لکن ایده اساسی نوشتار حاضر این است که قیمت در بازار فرش صرفا نتیجه ی عرضه و تقاضا نیست، بلکه تحت تاثیر ساختار روابطی کنشگران اقتصادی یا انواع حک شدگی های اجتماعی نیز قرار دارد و شکل گیری قیمت در این بازار از رهگذر ساختار روابط اجتماعی میان خریدار و فروشنده شکل می گیرد. با هدف شناسائی مکانیزم های اجتماعی قیمت گذاری با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش مردم نگارانه با 35 مشارکت کننده از بازاریان فرش شهرهای مشهد، تهران، قم و اصفهان با حداکثر نوسان حرفه شامل تاجر، عمده فروش، خرده فروش، حق العمل کار و واسطه، مصاحبه عیمق انجام گرفته است. نتایج تحلیل مضمون متن (مصاحبه ها) نشان می دهد که شکل گیری قیمت در بازار فرش که متاثر از مواجهه ی فروشندگان با خریداران غریبه و آشنا است، منجر به ظهور دو نوع اصلی قیمت بازاری و قیمت حک شده می شود. در قیمت بازاری، معاملات فروشنده با خریداران غریبه صورت می گیرد که شامل سه نوع نقدی، مدت دار و سودآور است و در قیمت حک شده که معاملات با خریدار آشنا انجام می شود سه نوع قیمت شامل قیمت متعهدانه، رنج آور و واسطه گرانه قابل شناسائی است. نتایج به روشنی نشان می دهد قیمت در بازار فرش صرفا بر اساس محاسبات اقتصادی کنشگران به دست نمی آید، بلکه این قیمت ها حک شده در ساختارهای اجتماعی هستند و مکانیزم های اجتماعی عدیده ای در فرایند قیمت گذاری فرش دخیل هستند.
رابطه بین کیفیت زندگی و هویت ملی با فرهنگ محیط زیستی (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف رابطه بین کیفیت زندگی و هویت ملی با فرهنگ محیط زیستی در شهر کرمان انجام گرفت. روش مطالعه در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری افراد ۱۶سال به بالای شهر کرمان است که بر اساس سرشماری سال 95 برابر ۶۳۴۱۳۲ نفر بوده است. نمونه گیری براساس فرمول کوکران انجام و پس از گردآوری داده ها 374 پرسشنامه با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که رابطه بین کیفیت زندگی محیط زیستی پاسخگویان با میزان فرهنگ محیط زیستی (در ده سال پیش) (05/0=r) و در زمان حاضر (24/0=r) و با هویت ملی در زمان حاضر (03/0=r) و در ده سال پیش(26/0=r) می باشد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان می دهد که کیفیت زندگی با مقدار (91/4 T=) و ضریب معنی داری (000/0Sig.T=) و مقدار 25/0 درصد از تغییرات درونی فرهنگ محیط زیستی در شهر کرمان را تبیین نمایند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نشان می دهد که متغیر کیفیت زندگی با مقدار ضریب رگرسیون 245/0 و هویت طبقاتی با مقدار ضریب رگرسیون استاندارد برابر 194/0- بر متغیر وابسته تأثیر معنادار دارند. می توان استنباط کرد که با ارتقای کیفیت زندگی افراد، آگاهی، نگرش و رفتارهای محیط زیستی آن ها ارتقا پیدا کرده است. از طرفی هویت ملی افراد در خصوص توجه به فرهنگ محیط زیستی برای نسل های قبل بیشتر از الان بوده و این نگاه طبیعت دوستی در بین آن ها نسبت به نسل کنونی بیشتر بوده است.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر ایجاد سازمان های یادگیرنده (مورد مطالعه: سازمان جهاد کشاورزی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی منبعی باارزش برای سازمان ها محسوب می شود و می تواند تسهیل کننده ایجاد سازمان های یادگیرنده باشد. هدف این پژوهش بررسی عناصر سرمایه اجتماعی بر ایجاد سازمان های یادگیرنده در بین کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بود. این تحقیق توصیفی به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری 625 نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بودند که با استفاده از جدول رجسی و مورگان 237 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به وسیله پانلی از متخصصین و پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق یک مطالعه راهنما و محاسبه آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها نشان داد که سه بعد شناختی، ساختاری و رابطه ای اثر معنی داری بر سرمایه اجتماعی داشتند. دو عنصر توانمندسازی کارکنان و تحول سازمانی نیز به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ایجاد سازمان یادگیرنده داشتند. همچنین، مدل مفهومی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. در پایان با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهای کاربردی ارائه گردید.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته شهروندان تهرانی از مضامین حقوق شهروندی (مطالعه موردی: حمل و نقل عمومی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تجربه زیسته شهروندان تهرانی با رویکرد اکتشافی به روش پدیدارشناسی با تمرکز بر ادراک روزمره شان در استفاده از حمل و نقل عمومی در قالب معنایی حقوق شهروندی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری مطالعه شامل شهروندان تهرانی استفاده کننده حمل و نقل عمومی است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 شهروند استفاده کننده وسایل حمل و نقل عمومی در مناطق مختلف تهران جمع آوری شده است. روایی تحقیق نیز به دلیل کیفی بودن، به جای روایی و پایایی، از واژه های دقت و صحت داده ها استفاده شد. داده ها با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شده که برآیند آن، 4 مضمون اصلی و 6 مضمون فرعی بوده است. یافته ها نشان داد که تجربه شهروندان تهرانی شامل وجوهی از نابرابری، بی عدالتی، احساس تبعیض در دریافت خدمات حمل و نقلی، کیفیت پایین خدمات حمل و نقل، عدم پیوستگی دسترسی ها، آسیب سلامت روان و ترویج خشونت در تعامل های اجتماعی حین رفت و آمد و عدم احساس سرزندگی در همه محلات در دسترسی به حمل و نقل عمومی آسان و به هم پیوسته است. نتایج نشان داد که مضمون های مختلف برای حقوق شهروندان در حمل و نقل عمومی روایت شده که مضمون های عدالت، سرزندگی، طرد شدگی و احساس امنیت و سلامت استخراج شد.
مطالعه رابطه فردگرایی و برابری جنسیتی با ارزش ازدواج (مورد مطالعه: دختران ازدواج نکرده 20 تا 34 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در ارزش ها و نگرش های افراد می تواند تغییرات رفتاری را در پی داشته باشد. به همین نسبت، تغییر در ارزش ازدواج نیز می تواند باعث امتناع از ازدواج و در نهایت ازدواج گریزی شود. سوال اساسی این پژوهش آن است که هریک از متغیرهای فردگرایی و برابری جنسیتی چه تاثیری در ارزش ازدواج دارند؟ بنابراین هدف مقاله حاضر، بررسی سهم فردگرایی و برابری جنسیتی بر ارزش ازدواج دختران شهر تهران است. داده های مطالعه حاصل پیمایشی است که در پاییز 1397 با استفاده پرسشنامه ساخت یافته از 600 دختر هنوز ازدواج نکرده نمونه جمع آوری گردید. یافته های مطالعه حاکی از تاثیر معنا دار فردگرایی و برابری جنسیتی بر ارزش ازدواج دختران است. جهت این رابطه معکوس بود به گونه ای که با افزایش فردگرایی و برابری جنسیتی شاهد این هستیم که دختران ارزش کم تری برای ازدواج قائل هستند. علاوه بر این رابطه بین ویژگی های فردی پاسخگویان و ارزش ازدواج مورد بررسی قرار گرفت. رابطه سن دختران با ارزش ازدواج مستقیم بود. متغیرهای سطح تحصیلات، میزان درآمد و استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معکوس با ارزش ازدواج داشتند. به گونه ای که دخترانی که تحصیلات بالاتر و میزان درآمد بالاتر داشته و از شبکه های اجتماعی هم چون تلگرام، فیس بوک و ... استفاده بیش تری داشتند، ارزش کم تری برای ازدواج قائل بودند و بالعکس. این یافته ضرورت مدیریت فرهنگی مناسب نسل جدید را در این زمینه مورد تاکید قرار می دهد؛ به گونه ای که ضمن احترام به خواسته های به حق زنان و دختران، بتوان ایشان را به سوی ازدواج درست و به موقع سوق داد.
بازخوانی رابطه ایدئولوژی و نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین نقش و نحوه حضور ایدئولوژی در نظام آموزش و پرورش و عناصر مختلف آن از جمله برنامه های درسی از موضوعات مناقشه انگیز حوزه فرهنگ و آموزش است. در این مقاله با رویکردی تحلیلی – استنتاجی تلاش گردیده تا برخی ابعاد و زوایای این مسئله مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. با مروری بر دیدگاهها و ادبیات نظری موجود، رابطه و نسبت ایدئولوژی با نظام آموزشی در قالب دو شکل ضمنی(غیرمستقیم) و صریح(مستقیم) مطرح شده است. در رویکرد اول، ایدئولوژی در معنای ارزش های بنیادین و چهارچوب های کلان فلسفی حاکم بر آموزش و پرورش به کار گرفته شده که فقط جهت گیری کلی حرکت نظام آموزشی را نشان داده و تلاشی برای تعیین و مهندسی روندهای جاری و ساری آموزش در مدارس و مراکز آموزشی از خود نشان نمی دهد. به نظر می رسد در چنین حالتی وجود و حضور ایدئولوژی در آموزش و پرورش می تواند امری قابل توجیه و پذیرش باشد. اما در رویکرد صریح(مستقیم) رابطه و نحوه تعامل ایدئولوژی با نظام آموزشی به گونه ای رقم می خورد که برنامه های درسی تحت کنترل و حاکمیت ایدئولوژِی قرار گرفته و بسترهای ذهنی و فکری مخاطبان جوان یعنی دانش آموزان و دانشجویان جهت پذیرش و درونی کردن ارزش ها و هنجارهایی خاص آماده می شود. در این صورت، نقش آفرینی ایدئولوژی در نظام آموزشی از کیفیات وشرایط مناقشه انگیزی برخوردار می شود که خود ضرورت توجه و بازاندیشی سیاستگذاران و برنامه ریزان را به اصلاح این روند جلب می کند.
به کارگیری نوآوری اجتماعی جهت بهبود عملکرد مؤسسات خیریه (مورد مطالعه: خیریه سلام بر آرزوها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد که علی رغم امکانات متعدد و افزایش کمک های خیرین در سالهای اخیر، تعداد افراد نیازمند و خواسته های آنها در حال افزایش است. از سویی ناکارآمدی موسسات خیریه و عدم دستیابی به مقاصد از پیش تعریف-شده، و نیز وجود دغدغه خیریه ها برای دولت باعث شده تا خیریه ها مورد مطالعه قرار گیرند. هدف پژوهش افزایش اثربخشی و بهبود عملکرد موسسات خیریه با استفاده از نوآوری اجتماعی است. بدین منظور، پس از مرور پیشینه تحقیق، به پژوهش در مورد خیریه وابسته به مرکز نوآوری اجتماعی سلام پرداخته شد. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی و روش تحقیق اقدام پژوهی استفاده گردید. بعد از شناسایی مشکل، برای جمع آوری داده ها و ارائه راهکار، از روش تفکر سیستمی (مدل چهارمرحله ای تفکر سیستمی برای تغییر اجتماعی) استفاده گردید. بدین منظور با ذینفعان و افراد مربوطه طی جلسات متعدد مصاحبه گردید. سپس راهکار منتخب، توسعه داده شده و در مقیاس وسیع پیاده سازی گردید و در نهایت با ارزیابی روند پروژه، نتایج و پیشنهادات در قالب دو دسته راهکار فوری و راه حل های بنیادی ارائه شدند. راهکار فوری شامل همکاری و جذب سرمایه جمعی بوده و راه حل های بنیادی شامل بهبود وضعیت اقتصادی، تخصیص خرده وام ها، نوآوری مقرون بصرفه و نوآوری همگانی می شوند.
تبیین جامعه شناختی عوامل اجتماعی مؤثر بر ادراک فساد اداری (مورد مطالعه: ارباب رجوعان ادارات دولتی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فساد اداری تا حد زیادی متأثر از نظام های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و قضایی است و تمامی این ابعاد را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از روش های سنجش آن، ادراک فساد از دید شهروندان است. منظور از ادراک فساد، نگرش افراد در مورد میزان فسادِ موجود در بین کارمندان هر یک از نهادهای اداری می باشد. این تحقیق با روش کمی و به شیوه پیمایشی با نمونه ای 390 نفری در بین شهروندانِ مراجعه کننده به ادارات دولتی شهر یاسوج انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای دینداری، احساس عدالت، فردگرایی و اعتماد نهادی دارای اثر معنادار بر ادراک فساد بوده اند. همچنین خروجی نرم افزار پی ال اس نشان داد، متغیرهای مستقل ، 51.6 درصد از واریانس ادراک فساد را مورد تبیین قرار داده اند.. مهمترین متغیر موثر بر ادراک فساد در سطح نمونه احساس عدالت اجتماعی بوده است، که در سطح نمونه آماری تاثیر مستقیم آن برابر با 0.450- بوده است.
خوانش واسازانه مرگِ دیگری (مورد مطالعه: مرگ کولبران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصد اصلی این نوشتار خوانش واسازانه مرگ کولبران است. نشانه رخداد مرگ کولبر در این جا دستمایه ای است برای تأمل در وضعیتی که در آن پدیده کولبری شکل گرفته و کولبر به ابژه ای برای کنترل، سیاست گذاری و مدیریت بدل شده است. این فرایند نام گذاری و ابژه سازی کولبر روی دیگر سکه سلب مسؤلیت اخلاقی از سوژه مرکزنشین در برابر مرگ دیگریِ مرزنشین است. این پژوهش تلاشی است برای خوانش واسازانه این مرگ، یعنی واکاوی ژرف مکانیسم ها و شگردهایی که گفتمان فرادست به کارشان می برد تا از این دیگری موجودی غیرقابل گفتگو و غیرقابل-ترحم بسازد. برای نیل به این مقصود از مضامین راهگشایی مثل تقابل رانه مرگ و رانه زندگی، دیالکتیک اروس تاناتوس، منازعه امر معمولی و سیاست، و سلسله مراتب توزیع امر محسوس بهره خواهیم گرفت. در کنار این مضامین نظری، با استفاده از روش خوانش واسازانه می کوشیم ژرفای زیستِ روزمره کولبران را واکاوی کنیم و وضعیت عینی تولید پدیده کولبری و نشانه رخداد مرگ کولبر را قرائت نماییم. نتایج این تأمل گویای آن است که منطق اقتصاد سیاسیِ حاکم بر استان های مرزی با تبدیل اقشار متوسط و فقیر به انسان های زائد و توده های مازاد بر فضای شهری عملاً آنان را به سوی فعالیت های قاچاقِ برون شهری سوق می دهد. سپس در چرخه اِعمال امنیت / تجارت مرزی زمینه مرگ کولبر فراهم می شود و دست آخر مرگ او به مثابه رخدادی اتفاقی و ذیل مقوله هزینه امنیت بازنمایی می شود. نشانه رخداد مرگ کولبر در فرم فعلی آن برساختی رسانه ای است که عمده ترین کارکردش پنهان ساختن و به فراموشی سپردن تبدیل انسان های معمولی به موجوداتی شرور و بی خاصیت است.
تبیین جامعه شناختی تاثیر محرومیت اجتماعی بر عهدشکنی مردان و زنان (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده شکاف نسلی سبب پدید آمدن فاصله اجتماعی در خانواده شده و محرومیت های نسبی موجود در خانواده ها بستر محرومیت اجتماعی را ایجاد کرده است. وجود روابط عاطفی کمرنگ، نارضایتی شغلی و بیکاری، انتخابی رفتار کردن زوجین ،عدم ارضاء نیازهای فردی در خانواده همگی در شکل گیری زنان و مردان عهدشکن سهیم بوده است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است با هدف شناخت تاثیر محرومیت اجتماعی و ابعاد آن بر عهد شکنی زوجین در استان خراسان رضوی صورت گرفته است. حجم نمونه 379 نفر و با استفاده از تکنیک کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای اتخاذ گردیده است. جهت اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روایی آن از تحلیل عامل استفاده شد. نتایج پژوهش بر گرفته از آزمون تی، نشان داده است محرومیت اجتماعی و ابعاد آن مانند محرومیت مادی و غیر مادی با عهد شکنی رابطه معنادار وجود دارد. مقادیر رگرسیونی مدل معادله ساختاری حاکی ازآن است که متغیر محرومیت از مشارکت اجتماعی بر عهدشکنی زوجین تاثیری ندارد، چون سطح معنی داری(p) آنها بزرگتر از 05/0 می باشد. همچنین محرومیت از شبکه روابط اجتماعی به میزان (29/0)، محرومیت آموزشی به میزان (26/0) ، محرومیت از اوقات فراغت به میزان (47/0)، محرومیت فکری به میزان (17/0)، محرومیت از درآمد به میزان (51/0)، محرومیت شغلی به میزان (30/0)، محرومیت از پرستیژ اجتماعی به میزان (10/0) موثر است. چون سطح معنی داری(p) آنها کوچکتر از 05/0 می باشد. در کل محرومیت از اوقات فراغت بیشترین و محرومیت از پرستیژ اجتماعی کمترین تاثیر را بر عهدشکنی زوجین دارد.
انگیزش کارکنان به عنوان راهبردی برای ارتقای تاب آوری سازمانی (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به موفقیت پایدار و بقاء در شرایط چالشی کسب و کار امروزی بستگی به توانایی کارکنان و سازمان ها در مواجهه با بحران ها و بازگشت به شرایط عادی دارد. ایجاد انگیزه و رفع بی تفاوتی کارکنان یکی از وظایف مهم سازمان ها در مسیر تاب آور ساختن کارکنان و متعاقبا" سازمان است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای بی تفاوتی سازمانی کارکنان به عنوان مانعی اساسی در این مسیر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت. در این راستا، در مرحله کیفی تحقیق از تکنیک دلفی و در مرحله کمی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نمونه آماری تحقیق شامل 18 نفر خبره با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی در بخش کیفی و 211 نفر از کارکنان برق منطقه ای خراسان به روش نمونه گیری تصادفی ساده در بخش کمی می باشد. برطبق نتایج تحقیق، چهار عامل اصلی و20 عامل فرعی بی تفاوتی سازمانی بر مبنای نظر خبرگان شناسایی گردید که پس از اعتبار سنجی مدل بدست آمده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در چهار عامل اصلی و 19 عامل فرعی مورد تایید قرار گرفت. همچنین نتایج حاکی از این بود که عامل سازمانی دارای بیشترین تاثیر بر بی تفاوتی کارکنان بوده و عوامل شغلی، فردی، و مدیریتی در جایگاه های بعدی قراردارند. سایر نتایج نشان داد که ضعف و ناکارآمدی سیستم ارزشیابی عملکرد، ادراک بی عدالتی و ضعف در مهارتهای ارتباطی مدیران مهمترین عوامل فرعی در بروز این پدیده از دیدگاه کارکنان محسوب می شوند.
سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در بین خانوارهای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از هدف های مهم نظام سلامت در هر کشور تأمین، حفظ و ارتقای کیفیت زندگی و سلامت افراد جامعه است. سلامت اجتماعی ، توانایی انجام موثر و کارآمد نقش های اجتماعی بدون آسیب رساندن به دیگران است . ارتقا سلامت در جامعه شاخص توان مندی نظام اجتماعی به شمار می آید . این توانمندی به لحاظ عملی از طریق ارزیابی زندگی افراد جامعه مدنظر قرار می گیرد. سلامت فقط یک امر زیست شناختی نیست و عوامل اجتماعی نیز در تعیین سطح سلامت افراد دخیل می باشد. هدف اصلی این بررسی تعیین عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی خانوارهای شهر تبریز بود . روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های استاندارد بود. جامعه آماری، خانوار های شهر تبریز که تعداد آنها برابر 428009 بود. با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه ، برای شهر تبریز 326 خانوار تعیین گردید. شیوه نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. یافته ها نشان داد که بین میزان سلامت اجتماعی خانوارهای تبریز و متغیرهای اعتماد اجتماعی ، احساس ناامیدی ،گذران اوقات فراغت، اعتقادات دینی و پایگاه اجتماعی– اقتصادی رابطه معنی داری وجود دارد .