علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال 20 تابستان 1402 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل دافعه و جاذبه در مهاجرت روستاییان از طریق تمرکز بر روایت های مهاجران است. اغلب تحقیقاتی که به این موضوع پرداخته اند، عموماً تفسیر ذهنی مهاجران درباره عوامل مؤثر در دفع مبدأ و جذب مقصد را نادیده گرفته اند. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، خانواده هایی بودند که از منطقه کامفیروز مهاجرت کرده و در شهرک های سعدی و جوادیه شیراز مستقر شده بودند. در این پژوهش از روش روایت پژوهی برای دستیابی به روایت زندگی این افراد استفاده شد. همچنین برای گردآوری داده های پژوهش از روش مصاحبه استفاده شد. مصاحبه ها با رویکرد اکتشافی و به صورت نیمه ساختاریافته در سکونتگاههای این افراد انجام شد. پس از 22 مصاحبه عمیق اشباع نظری حاصل شد و چهار مدل به دست آمد: 1. مدل خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی، 2. مدل خانواده هایی که دچار دگرگونی ارزشی-هنجاری شده اند، 3. مدل زمین داران روستایی ساکن در حاشیه شهر و 4. مدل خانواده های علاقه مند به کار و تلاش دائمی (فرهنگ کار). تحلیل نتایج بیانگر این است که از دیدگاه مشارکت کنندگان عوامل دافعه مبدأ عبارت اند از: توسعه نیافتگی، بیکاری فصلی، نبود امکانات رفاهی و آموزشی، نظارت جمعی شدید و نقض حریم زندگی شخصی و عوامل جاذبه شهری نیز کسب منزلت اجتماعی بالاتر، جهت گیری مدرن، وجود شبکه آشنایان قبلی، فراهم بودن امکانات آموزشی مناسب و امکانات رفاهی بالاتر در شهر.
بررسی اثر عوامل محرک آمیخته بازاریابی بر تمایل به انجام گردشگری خرید (نمونه موردی: گردشگران مذهبی هتل های سه و پنج ستاره شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از جریان های جهانی است که بیانگر ترکیب امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل محرک آمیخته بازاریابی بر تمایل به انجام گردشگری خرید زائران و گردشگران مقیم هتل های 3 و 5 ستاره شهر مشهد انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع همبستگی محسوب می شود. در سطح توصیفی از شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی نمودارهای مختلف و برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری، جمعیت گردشگر مذهبی مشهد به تعداد 31.188.664 نفر بود که از این میزان 9.792.252 نفر در هتل های 3 ستاره و 776.552 نفر در هتل های 5 ستاره اقامت داشتند که با استفاده از فرمول کوکران از بین آن ها حجم نمونه 380 نفری انتخاب شد. داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شد.در تحلیل مسیر معادلات ساختاری، مدل پیشنهادی برای بررسی رابطه بین محرک های بازاریابی و رفتار خرید زائران و گردشگران، از برازش کاملی برخوردار بوده و معنی دار می باشد. نتایج نشان می دهد، عوامل محرک آمیخته بازاریابی برعوامل فردی (شغل، وضعیت اقتصادی و شخصیت) تأثیر دارد. همچنین برای تغییر در رفتار خرید مصرف کننده، در اولویت اول باید عوامل روان شناختی (نگرش، انگیزه و هدف از خرید) و در اولویت دوم باید عوامل فرهنگی و اجتماعی (تحصیلات، خانواده و نقش های اجتماعی) مدنظر قرارگیرد. در اولویت سوم باید توجه هم زمان به عوامل فردی (شغل، وضعیت اقتصادی و شخصیت) شود. در انتها نیز باید به عوامل محرک آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، تبلیغات و توزیع) توجه ویژه شود. تا بتواند بر بهبود کیفیت سفر، گردشگرپذیری شهر و در نهایت افزایش تعداد و کیفیت سفر زائر تاثیرگذار باشد.
تحلیل ژانر روایت های زنان دارای تعارض زناشویی از تجربه مراجعه به مرکز مشاوره خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدآمدن تعارضات در جهان مدرن امروزی، مؤلفه اجتناب ناپذیر زندگی زناشویی قلمداد می شود. درگذشته، زوجین، هنگام مواجهه با تعارضات زناشویی، از روش های کدخدامنشانه و ریش سفیدی بهره مند می شدند، اما امروزه مشاوره خانواده، جایگزین روش های پیشین شده است. امروزه در جامعه ایران، زنان زیادی درگیر تعارضات زناشویی به صورت خفیف یا مزمن هستند که برخلاف گذشته، به مثابه کنشگران فعال، هنگام بروز تعارضات برای چاره اندیشی و حل وفصل آن ها به مراکز مشاوره خانواده مراجعه می کنند؛ در غیر این صورت به دنبال راهی برای خروج از آن می گردند؛ بدین معنا که گروهی از زنان که مشکلات زندگی مشترک را به طور خفیف دریافت می کنند، با مهارت آموزی ادامه زندگی مشترک را میسر می دانند. در برابر، گروه دیگری که تعارضات زناشویی را مزمن ادراک می کنند و تلاش خود را برای ادامه زندگی مفید نمی دانند، پدیده طلاق را تجربه می کنند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت تجربه زنان دارای تعارض زناشویی از مراجعه به مرکز مشاوره خانوادگی بود. این پژوهش با بهره گیری از درمان مراجع محور راجرز، رویکرد خانواده درمانی فمینیستی چسلر، روایت درمانی وایت و اپستین و روش تحلیل روایت تیپولوژیک، در سال 1397 در یک مرکز مشاوره در اصفهان انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق، 17 نفر از زنان متأهل دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بودند که با روش حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه روایی شد. یافته ها نشان می دهد، تجربه اغلب زنان از مراجعه به مشاور در ژانر رمانس روایت شده است؛ ازاین قرار که زنان باتکیه بر توانمندی های خود به عنوان قهرمان زندگی، در جست وجوی راهکاری برای حل تعارضات زناشویی هستند و مراجعه به مرکز مشاوره را جزئی از این انگیزه درونی تلقی می کنند؛ خواه تلاش آن ها به حل مسئله منجر شود و خواه نگردد؛ بنابراین تجربه زنان از مراجعه به مراکز مشاوره، گامی در جهت حل تعارضات است.
مهارت ارتباطی زوجین و رابطه آن با گسست خانواده (مورد مطالعه: متأهلین شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد خانواده، در مفهومی عام و گسترده یک نهاد اجتماعی است. این گروه کوچک متشکل از زن، مرد و فرزندان با ذکر خصوصیات و کارکردهای مختلفی شناخته می شود اما ویژگی اساسی و تفکیک نشدنی آن صمیمیت است. خانواده با اهمیت ترین نهاد اجتماعی در راستای تجلی عشق و امید، کانون تحقق آرزوهای انسان ها و مرکز تولد و پرورش نسل بشر است که نقش بنیادی در توسعه و رشد زندگی سالم انسانی را دارد، ولی عوامل متعددی وجود دارند که ساختار خانواده و استحکام آن را تحت تأثیر قرار می دهند و موجب اختلال در بروز تعارض بین اعضا و به ویژه اختلال در روابط زوجین می شوند که درنهایت گسست خانواده برای زوجین را به همراه می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت ارتباطی زوجین و رابطه آن با گسست خانواده (مورد مطالعه: متأهلین شهر تبریز) انجام شده است. با توجه به هدف تحقیق، سؤال کلی در تحقیق حاضر عبارت بود از: مهارت ارتباطی زوجین چه رابطه ای با گسست خانواده دارد؟ روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. جامعه آماری پژوهش، افراد متأهل ساکن در سه منطقه شهری (5، 7 و 8 شهر تبریز) از مناطق ده گانه شهر تبریز بود که براساس فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری به صورت نمونه گیری خوشه ای بررسی شدند. نتایج تحقیق گویای آن است بین متغیر مهارت ارتباطی با گسست خانواده رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد؛ یعنی با افزایش مهارت ارتباطی بین زوجین خطر گسست خانواده کاهش می یابد. همچنین یافته ها نشان می دهد تحصیلات افراد نیز بر متغیر گسست خانواده و مهارت ارتباطی تأثیرگذار است. به نظر می رسد با توجه به نقش و اهمیت مهارت های ارتباطی در زندگی اجتماعی، رویکرد علمی و توجه به پرورش آن در باید بیشتر مدنظر قرار گیرد.
رویکرد رئالیستی در نظریه های ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل نظریه پردازان برجسته جامعه شناسی ازجمله ماکس وبر را به راحتی نمی توان ذیل دوگانه پارادایمی اثبات گرایی و تفهمی-تفسیری قرار داد. بازخوانی نظریه های وبر نشان می دهد که آثار او بسیاری از مؤلفه های رئالیسم انتقادی را دارد. رئالیسم انتقادی به عنوان یکی از پارادایم های علوم اجتماعی معتقد است جهان واقع مستقل از شناخت انسان وجود دارد. جهان شامل ساختارها، تمایلات، نیروها و مکانیزم ها و رویدادها است. جهان از طریق ساختارها و اجزا و تمایلات خود را حفظ می کند. در ساختارها است که مکانیزم های علی فعال می شوند، رویدادهای را خلق می کنند و آن ها را بازتولید می کنند. جهان اجتماعی نیز همچون جهان طبیعی ساختارها، تمایلات و مکانیزم ها است؛ با این تفاوت که کنش های اجتماعی در آن دخیل است. کنش های اجتماعی می توانند نقش مکانیزم های علی را بازی کرده و پیامد ها و نتایجی را ایجاد کنند. دلایل کنشگران در یک موقعیت اجتماعی خاص اتفاق می افتد و جزو علل پدیدآورنده یک پدیده است. درواقع، ساختارها مکانیزم های علی را در زمینه اجتماعی فعال می کنند و رویدادی را رقم می زنند. این پارادایم، ترکیب ساختار/مکانیزم/زمینه/رویداد را برای تبیین جهان اجتماعی به کار می گیرد و در این مسیر از استراتژی پس کاوی، مفاهیم انتزاعی و مدل ها استفاده می کند. برای شناخت این مکانیزم ها رئالیسم انتقادی از استراتژی پس کاوی، مفاهیم انتزاعی و مدل ها استفاده می کند. نظام معرفتی وبری تحت تأثیر نوکانتی ها بین واقعیت و ارزش تفاوت قائل است. علم تخصصی است که واقعیت را بررسی می کند. واقعیت اجتماعی پدیده معناداری است که هم می توان آن را توصیف کرد که به آن کفایت معنایی می گویند و هم می توان آن را تبیین کرد که به آن کفایت علّی می گویند. استراتژی وبر، استراتژی تفهمی و پس کاوی است. کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری نمونه ای از تفسیر هرمنوتیکی و نمونه درخشانی از کشف مکانیزم علّی است. در آن گروه منزلتی پروتستان ها از طریق جهت گیری مذهبی زهد و ارزش بودن کار توانستند خواسته یا ناخواسته روحیه اقتصادی سرمایه دارانه را رقم بزنند.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر مصرف فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف فرهنگی فعالیتی اجتماعی و کرداری روزمره است و فرهنگ به واسطه همین کردارهایی که مصرف فرهنگی می نامیم تولید یا بارور می شود. مصرف فرهنگی سبک زندگی ما و شکل نیازها و تمایلاتمان را سامان می دهد و مواد لازم را برای تولید تخیلات و رؤیاهایمان فراهم می کند. علاوه بر این، نشان دهنده تفاوت ها و تمایزات اجتماعی و نمایانگر تولیدات ثانویه ما در به کارگیری ابزارهای موجود است. در سال های اخیر، با توجه به اهمیت مصرف فرهنگی در ایران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در زمینه مصرف فرهنگی، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال پژوهش حاضر این است که مهم ترین عوامل مؤثر بر مصرف فرهنگی در تحقیقات انجام شده در ایران کدا م اند؟ روش تحقیق پژوهش حاضر، فراتحلیل است. جامعه آماری تحقیق همه مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1400 با موضوع مصرف فرهنگی منتشر شدند. درنهایت 44 تحقیق انتخاب شده و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2) تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سن در مقایسه با سایر متغیرها تاثیر زیادی بر مصرف فرهنگی در ایران دارند. نتایج اندازه اثرات نشان می دهد که رابطه پایگاه اقتصادی-اجتماعی و مصرف فرهنگی، معادل 37/0 و در حد متوسط است. رابطه سرمایه فرهنگی و مصرف فرهنگی در تحقیقات مرور شده حدود 32/0 و در حد متوسط است. نتایج اثرات ترکیبی تصادفی نشان می دهد که رابطه سن و مصرف فرهنگی معادل 26/0- و در حد کم است.
بررسی علّی و معلولی کارکردها و کژکارکردهای قهوه خانه های صفوی و قاجار از منظر تداوم و تحول اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای شهری در ایران دوره اسلامی، ترکیبی از فضاهای عمومی و خصوصی است که به طور پیچیده در یکدیگر تنیده شده اند. در جامعه ایران، قهوه خانه ها به عنوان مکان های نوظهور اجتماعی، از دوره صفویه به بعد، گونه جدیدی از معاشرت های شهری را شکل دادند و با کارکردهای مختلف، نقش بسزایی در گسترش حوزه عمومی ایفا کردند. در آغاز پیدایش، قهوه خانه ها غالباً از کارکردی تفریحی و فراغتی برخوردار بودند، و به تدریج این کارکرد، تحت الشعاع بافت مذهبی جامعه ایران و بروز برخی رخدادها دستخوش تطور شد و قهوه خانه ها تنوع کارکردی یافتند. مطالعه درباره کارکردهای این فضاها، چشم اندازی به مطالعات تاریخ اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی می گشاید و نیازمند توجه، بررسی و تحلیل ابعاد تأثیرگذار آن بر مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... است؛ بر این اساس، در این پژوهش، باتکیه بر منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی به بررسی و تحلیل کارکردهای مختلف قهوه خانه ها و سیر تداوم و تحول آن ها در دوره های صفوی و قاجار پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، کارکردهای تفریحی-فراغتی، مذهبی، ادبی، هنری و سیاسی قهوه خانه ها در دوره های صفوی و قاجار دستخوش تداوم و تحول بوده است و این کارکردها عوامل انتزاعی و مستقلی هستند، اما به دلیل بافت مذهبی و باورهای دینی پررنگ جامعه ایران در دوره های صفویه و قاجار، در برخی موارد، پیوند میان این کارکردها برقرار بوده است. قهوه خانه ها در کنار نقش مثبت و تأثیرگذار بر حفظ و اشاعه فرهنگ ملی، قومی، مذهبی و برخی جلوه های هنری جامعه ایران، از برخی کژکارکردها و ترویج بزهکاری های اجتماعی نیز مصون نبودند. این کژکارکردها با ورود عناصر نوگرایی به جامعه عصر قاجار دامنه گسترده تری یافت و با اضافه شدن کافه ها به عنوان نهادهای نوبنیاد، به رواج ناهنجاری ها و کژکارکردهای اجتماعی دامن زد و به تدریج به طور مؤثری کارکردها را تحت تأثیر قرار داد.
عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ ورزش همگانی استان خوزستان (با رویکرد بازاریابی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ ورزش همگانی استان خوزستان با رویکرد بر بازاریابی اجتماعی، به روش ترکیبی (کیفی-کمّی) انجام شد. در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت 17 خبره و تحلیل مضمون استفاده شد. نمونه گیری انتخاب خبرگان در پژوهش به صورت هدفمند، به روش گلوله برفی و با داشتن معیار سوابق اجرایی یا داشتن سوابق علمی و پژوهشی و نظریه پردازی در حوزه بازاریابی و ورزش همگانی بود. در مرحله کمّی، پرسش نامه محقق ساخته برای تأیید عوامل شناسایی شده در بخش کیفی طراحی و اعتباریابی شد. سپس در بین معلمان، مربیان و مدیران آگاه و فعال در حیطه ورزش همگانی استان توزیع شد و 341 پرسش نامه جمع آوری شد. در این بخش به منظور بررسی داده ها از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج در مرحله کیفی شامل شناسایی پنج عامل اصلی (بهینه سازی اماکن، همخوانی با باورها، الزامات اقتصادی و اجتماعی، دستگاه های ذی نفع و ذی نقش، مشارکت عمومی) در توسعه فرهنگ ورزش همگانی بود. در بخش کمّی تمامی بارهای عاملی گویه ها از 4/0 بیشتر بود که نشان از مناسب بودن این معیار داشت. همچنین مقدار t به دست آمده برای تمام گویه ها بیش از 96/1 بود که حاکی از تأثیر معنادار تمام گویه ها در سطح اطمینان 95/0 بر توسعه ورزش همگانی در استان بود. با توجه به وضعیت سیاسی و جغرافیایی استان پیشنهاد می شود که مسئولان ورزشی و شهری از طریق بهبود توسعه و زیرساخت های ورزشی و دسترسی آسان، فرهنگ سازی مناسب، بسترسازی اقتصادی و اجتماعی، همکاری و هم افزایی همه جانبه دستگاه های ذی نفع و ذی نقش و تقویت حضور خانواده و چهره های سرشناس ورزشی و هنری، نگاه ویژه ای به توسعه فرهنگ ورزش همگانی داشته باشند و از این طریق زمینه جامعه ای سالم و رشد شهروندان در ابعاد ورزشی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم کنند.
نظریه زمینه ای پیرامون اقدام به تکرار قاچاق موادمخدر (موردمطالعه: زندانیان زندان مرکزی کرمان زمستان 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه دسترسی به نظریه زمینه ای[1] درباره تکرار قاچاق موادمخدر براساس عمیق ترین درک ممکن کنشگران از این پدیده اجتماعی است. در مطالعه حاضر ابعاد مختلف تکرار جرم در پارادایم تفسیری با استفاده از رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای حاصل شد. زندانیانی که قبلاً به جرم قاچاق موادمخدر محکوم شده اند، اما باز جرم خود را تکرار کرده و دستگیر شده اند، جمعیت هدف این تحقیق بودند که 34 نفر از زنان و مردان زندانی در زندان مرکزی شهر کرمان بودند و با روش هدفمند انتخاب شدند. یافته های حاصل شامل 120 کد اولیه، 15 طبقه میانی و چهار طبقه اصلی است که می توان براساس آن ها به تفسیر تکرار جرم زندانیان کرمان پرداخت. این طبقات عبارت اند از: 1. تکرار جرم به مثابه کنش عقلانی؛ 2. تکرار جرم به مثابه کنش اجتماعی؛ 3. تکرار جرم به مثابه کنش کمال گرایانه؛ 4. تکرار جرم به مثابه کنش اجتناب ناپذیر. مقوله مرکزی این پژوهش «تکرار جرم به مثابه بن بستی برای جبران زندگی ازدست رفته» است که با شرایط علّیِ ویژگی های فردی، الگوی رفتاری مجرمانه، طبقه اجتماعی و سرگشتگی زنان، در شرایط زمینه ای الگوی رفتاری تحقیرآمیز و بی اعتمادی، مشکلات اقتصادی، نبود فرصت کاهش جرم در جامعه و الگوی رفتاری انگ زنی با مداخله باورهای کمال گرایانه، روابط زناشویی و شالوده شکنی دینی و استراتژی های الگوی رفتاری عدالت محور، زیرساخت های حمایتی شکل گرفته و به پیامدهای تشدید بحران هویت و طرد اجتماعی و بدبینی منجر شده است. [1]. Grounded Theory
شناخت رابطه بین رضایتمندی اقتصادی و مسئولیت پذیری اجتماعی (مطالعه موردی: کارکنان پارس جنوبی (عسلویه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامعی که در آن افراد پاسخگوی وظایف مدنی خود هستند و منافع شخصی خود را فدای منافع کل جامعه می کنند و احساس مسئولیت پذیری اجتماعی را در خود پرورش داده اند و نهادینه کرده اند، با آهنگ رشد سریع تری در مقایسه با سایر جوامع به سمت توسعه پایدار حرکت می کنند. هدف اصلی این مطالعه، شناخت رابطه بین رضایتمندی اقتصادی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پارس جنوبی بود که با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسش نامه انجام شد. جامعه آماری مطالعه شده، کارکنان پارس جنوبی بودند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مانند همبستگی، مقایسه میانگین ها، رگرسیون چندگانه و سایر آزمون ها استفاده شد. تعداد نمونه مطالعه شده 400 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین مسئولیت پذیری اجتماعی در میان کارکنان برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین موردانتظار (105) در حد کمتری قرار دارد و بیانگر میزان مسئولیت پذیری پایین کارکنان است. نتایج نشان می دهد که بین میزان رضایتمندی اقتصادی و میزان مسئولیت اجتماعی آن ها (29/0 =<) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که رضایتمندی اقتصادی به اندازه (19/0= <) در تبیین متغیر وابسته تأثیر دارد و 53/0 درصد از واریانس متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی را تبیین کرده و توضیح داده است (53/0=<). بحث اساسی در این پژوهش مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان پارس جنوبی است. آنچه از نتایج پژوهش حاضر برمی آید، این است که میانگین مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان کمتر از حد متوسط است. این نتیجه آن چیزی را که فایول مطرح می کند مبنی بر اینکه مسئولیت پذیری اجتماعی افراد در سازمان، در تن دادن آن ها به قواعد و اصول برنامه ریزی شده ای است که در سازمان برای آن ها مطرح است، تا حدی در بُعد قانونی مسئولیت پذیری اجتماعی خدشه دار می کند. به تعبیر زیمل، مسئولیت پذیری اجتماعی، نوعی وظیفه مدنی است که به رفاه دیگران در جامعه کمک می کند.