پدیده شکاف نسلی سبب پدید آمدن فاصله اجتماعی در خانواده شده و محرومیت های نسبی موجود در خانواده ها بستر محرومیت اجتماعی را ایجاد کرده است. وجود روابط عاطفی کمرنگ، نارضایتی شغلی و بیکاری، انتخابی رفتار کردن زوجین ،عدم ارضاء نیازهای فردی در خانواده همگی در شکل گیری زنان و مردان عهدشکن سهیم بوده است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است با هدف شناخت تاثیر محرومیت اجتماعی و ابعاد آن بر عهد شکنی زوجین در استان خراسان رضوی صورت گرفته است. حجم نمونه 379 نفر و با استفاده از تکنیک کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای اتخاذ گردیده است. جهت اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روایی آن از تحلیل عامل استفاده شد. نتایج پژوهش بر گرفته از آزمون تی، نشان داده است محرومیت اجتماعی و ابعاد آن مانند محرومیت مادی و غیر مادی با عهد شکنی رابطه معنادار وجود دارد. مقادیر رگرسیونی مدل معادله ساختاری حاکی ازآن است که متغیر محرومیت از مشارکت اجتماعی بر عهدشکنی زوجین تاثیری ندارد، چون سطح معنی داری(p) آنها بزرگتر از 05/0 می باشد. همچنین محرومیت از شبکه روابط اجتماعی به میزان (29/0)، محرومیت آموزشی به میزان (26/0) ، محرومیت از اوقات فراغت به میزان (47/0)، محرومیت فکری به میزان (17/0)، محرومیت از درآمد به میزان (51/0)، محرومیت شغلی به میزان (30/0)، محرومیت از پرستیژ اجتماعی به میزان (10/0) موثر است. چون سطح معنی داری(p) آنها کوچکتر از 05/0 می باشد. در کل محرومیت از اوقات فراغت بیشترین و محرومیت از پرستیژ اجتماعی کمترین تاثیر را بر عهدشکنی زوجین دارد.