میل به سعادت، از اساسی ترین ویژگی های فطری انسان است و هر فردی متناسب با تصوری که از سعادت دارد، به دنبال تحقق مصداق آن برای خویش است. در دیدگاه اسلام، سعادت پیوند عمیقی با عقلانیت دارد. سعادت در نظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان «عبودیت و لقاءالله» و عقلانیت در نزد ایشان، «هماهنگی با فطرت» است. عقلانیت دارای دو بعد عملی و نظری و مؤلفه هایی چون: فطرت سالم، خدا محوری، واقع نمایی و واقع گرایی است. در نگاه علامه و شاگردان تکامل انسان با نفس شناسی وی در تعامل است و مسیر سعادت انسان همان استکمال نفس اوست. هدف نهایی بعد عملی انسان؛ رسیدن به مقام عبودیت و هدف نهایی بعد نظری؛ اتصال با عقل فعال و رسیدن به لقاءالله است. در نزد ایشان سعادت با عقل مستفاد که کامل ترین مرحله عقل است، حاصل می شود. ایشان کارکرد درست مؤلفه های عقل را درصورت فطرت سالم، همراهی با وحی می دانند؛ که مسیر اتصال به عقل فعال را هموار می سازد و انسان را به مرحله عبودیت می رساند؛ نتایج حاصل از آن: جهان بینی صحیح، برنامه زندگی مناسب، ایمان مبتنی بر تعقل، کشف حقایق هستی، تشخیص حق از باطل، استقامت بر حق، مهار امیال و آینده سازی را در بردارد.