رهیافت های سیاسی و بین المللی

رهیافت های سیاسی و بین المللی

رهیافت های سیاسی و بین المللی سال هشتم پاییز 1395 شماره 1 (پیاپی 47) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

آسیب شناسیِ پژوهش های روابط بین الملل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط بین الملل سیاست خارجی پژوهش دانشگاه وزارت امور خارجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۶۱۲
پرسش اصلی مقاله این است که چالش های فراروی کاربردی سازی رشتة روابط بین الملل در ایران چیست؟ و این چالش ها چگونه خود را در خروجی پژوهشی این رشته که به شکل مقالات علمی-پژوهشی است، نشان می دهند؟ چارچوب نظری پژوهش را رابطة نظریه و پژوهش از منظر دیدگاه های اثبات گرا و پسااثبات گرا شکل می دهند. برای این منظور، از هر دو روش کمّی و کیفی استفاده شده است. در جریان نگارش مقاله، آثار منتشرشده طی سال های 1393 تا 1395 در شش فصلنامه علمی-پژوهشی بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عدم اهتمام به پیش بینی مبتنی بر سناریوسازی، ناکارآمدی نظام آموزشی، فقدان دست رسی به داده های پژوهشی، نگاه ابزاری به پژوهش در ایران، قطع ارتباط دانشگاه با نهادهای اجرایی، ضعف نسبی در حوزة دانش نظری و عدم نقد در پژوهش ها، چالش های اصلی پیش روی کاربردی سازی روابط بین الملل به شمار می آیند.
۲.

رئالیسم نئوکلاسیک و سیاست خارجی آمریکا؛ تحلیلی نظری بر فهم سیاست خارجی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقع گرایی نئوکلاسیک سیاست خارجی آمریکا کنگره لابی گری گروه های ذینفع لابی اسرائیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۶ تعداد دانلود : ۹۸۵
تأثیر گروه های ذی نفع در داخل کشورها بر شکل دهی سیاست خارجی، متغیری طلایی برای صاحب نظران واقع گرایی نئوکلاسیک در تحلیل سیاست خارجی متفاوت دولت ها بوده است. تحلیل رئالیسم نئوکلاسیک، به طور معمول تحلیلی چندسطحی است که هم زمان به تحلیل نظام و واحد دولت پرداخته و با ادغام عوامل سیستمیک و داخلی، نظریة منسجم و سازگارتری از سیاست خارجی ارائه می دهد. این نظریه باعث ایجاد سازشی معتبر بین نیاز به دقت نظری و پذیرش جنبه های درهم پیچیدة گزینه های سیاست خارجی-با در نظرداشتن توأمان عوامل ساختاری در کنار عوامل داخلی-می شود. به این دلیل، مدعای مقاله آن است که واقع گرایی نئوکلاسیک چارچوب نظری منسجم تری در فهم سیاست خارجی آمریکا به دست می دهد. نویسندگان در چارچوب واقع گرایی نئوکلاسیک، به بررسی نقش گروه های ذی نفع، از جمله گروه های ذی نفع قومی، در شکل دهی به سیاست خارجی ایالات متحده پرداخته اند؛ به نحوی که مکانیزم عمل این گروه های ذی نفع، با هدف متأثرساختن سیاست خارجی ایالات متحده، به ویژه از طریق لابی با کنگره شکل می گیرد.
۳.

دموکراسی با زور و چالش های فراروی آن در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملت سازی دموکراسی با زور بحران عراق سیاست خارجی آمریکا نخبگان سیاسی گذار به دموکراسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۹۹۰
سیاست ترویج دموکراسی در خارج، به ویژه مدل تحمیل آن از طریق زور (دموکراسی با زور) از سوی ایالات متحده آمریکا، همواره بعد از جنگ جهانی دوم در حوزة سیاست خارجی این کشور مطرح شده و در بعضی از کشورها جنبة اجرایی به خود گرفته است. این سیاست، منشأ مجادلات گسترده ای مابین صاحب نظران علوم سیاسی آمریکایی نیز بوده است. اما تحولات یک دهة اخیر در عراق نشان می دهند که این سیاست در این کشور، برخلاف خوش بینی سیاست مداران کاخ سفید، عملاً با شکست مواجه شده است. پرسش اصلی مقالة حاضر این است که موانع فراروی دموکراتیزاسیون در عراق که «مدل دموکراسی با زور» را با چالش های جدی مواجه کرده است، کدام اند؟ فرضیة مقاله بر این است که مؤلفه های چندگانه ای از قبیل تداوم ناامنی و بی ثباتی سیاسی، پایین بودن شاخص های توسعة اقتصادی و اجتماعی، ضعف فرهنگ سیاسی مدنی، حضور برجستة نخبگان و جریانات سیاسی اقتدارگرا در صحنة سیاسی و تعمیق شکاف های قومی و مذهبی همراه با مداخلات خارجی کشورهای منطقه در تشدید این بحران ها، چالش های فراروی دموکراتیزاسیون در عراق بوده و هستند. در این راستا، مقالة حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، ضمن اشاره به مجادلات محافل آکادمیک غربی در خصوص سیاست ترویج دموکراسی و مدل دموکراسی سازی با زور، به کنکاش در چالش های فراروی این سیاست در عراق از سال 2003 تا 2016 خواهد پرداخت.
۴.

جایگاه دانشگاه در مناسبات قدرت بررسی موردی: انقلاب فرهنگی در سطح محتوا، ساختار و سوژه دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت دولت نظام آموزش دانشگاه ایدئولوژی دم ودستگاه های ایدئولوژیک دولت انقلاب فرهنگی محتوا ساختار سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۰۳۴
از اولین دانشگاه های نونهاد تا دانشگاه های امروزی، تحولات بسیاری در ایده دانشگاه و نظام آموزشی مدرن رقم خورده است. بر سر این که آیا اساس دانشگاه با توجه به درآمیختگی آن با فرایند تولید و کسب معرفت (دانش)، مستقل است یا وابسته به قدرت، حتی برساخته است یا برسازنده قدرت، هنوز هم مجادله نظری باقی است. سؤال اصلی این جاست که آیا دانشگاه به منزله یک نهاد مدرن آموزشی، زیست و حیاتی آزادانه دارد یا این که اساساً ایده دانشگاه تنها زمانی متحقق خواهد شد که در یک نهاد یا تحت سایه قدرت مستقر شود؟ دیگر این که دانشگاه در قامت یک نهاد، چرا و چگونه در خدمت ساختار قدرت قرار می گیرد و کارکردهای آن به چه شکلی تحت تأثیر تکنولوژی قدرت قرار می گیرد؟ در این نوشتار، به کمک اندیشه لویی آلتوسرو از منظر نظریه «ایدئولوژی و دم ودستگاه های ایدئولوژیک دولت» [1]، تلاش خواهد شد تا برای پرسش های فوق پاسخ مناسبی بیابیم. در این پژوهش، سعی بر آن است که نشان دهیم نظام آموزشی، خاصه نهاد دانشگاه، تحت تأثیر تکنیک های قدرت و نهادهای دولت چه تغییراتی پیدا می کند و این نوع تغییرات چگونه و در چه سطوحی صورت می پذیرد. در این راه، از روش های تحلیل کیفی، شامل تحلیل محتوا و روش روایی کمک گرفتیم (چراکه به نظر می رسد به جهت ریشه یابی علل یک پدیده خاص چون موضوع این پژوهش و به سبب تاریخی بودن موضوع و محدود بودن روابط و اجزای چنین پدیده سیاسی-اجتماعی ای، روش هایی کیفی چون تحلیل محتوا و روش روایی است که ما را در متن و بطنِ به جامانده از وقایع، یاری خواهد رساند). به همین ترتیب، برای گردآوری اطلاعات و جمع آوری مواد خام این پژوهش، از مشاهده مشارکتی، مطالعه اسناد و کتاب ها و مدارک و مصاحبه های عمیق بهره گرفته ایم. هدف از این پژوهش، آن است که نشان دهیم دانشگاه چه جایگاهی در زندگی انسان امروز پیدا کرده است و یا به سبب نوع ماهیت و کارکردهایی که امروز ارائه می کند، چه فرایندهایی را پشت سر نهاده تا در این عصر چنین ویژگی های کارکردی را عهده دار باشد. [1]Ideology and Ideological State Apparatuses
۵.

جابه جایی قدرت در عربستان سعودی: تأثیرات تغییر ولایتعهدی بر ساختار سیاست خارجی عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عربستان سعودی ولایتعهدی جابه جایی قدرت محمد بن سلمان خاورمیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۲ تعداد دانلود : ۱۹۷۳
خاورمیانه را می توان کانون نخست بحران های سیاسی، اعم از جنگ، تروریسم، کودتا و دیگر بحران های مختلف قلم داد کرد. به عنوان مثال، در سال  2017 و پس از سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، وقایع متعددی در منطقه به وقوع پیوست. رویدادهایی همچون قطع روابط سیاسی میان قطر و عربستان سعودی، حملات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع تروریست های داعش در دیرالزورو تغییر ولایت عهدی در عربستان سعودی که ملک سلمان، پادشاه این کشور، طی فرمانی محمد بن نایف را از سمت ولایت عهدی خلع و پسرش محمد بن سلمان را به این سمت برگماشت. در این مقاله، نویسندگان با بهره گیری از روش های تطبیقی، تحلیلی-توصیفی و نیز نظریة آلوین تافلردر خصوص جابه جایی در قدرت، درصدد ارایة پاسخی متقن به این سؤال اند که «جریان شناسی واگذاری قدرت به محمد بن سلمان از سوی پادشاه عربستان چه بوده است؟» و این که «خاندان آل سعود با این تغییرات، بحران های منطقه ای را چگونه حل وفصل خواهد کرد؟». یافته های مقاله حاکی از آن است که «ضعف و مواضع اعتدال گرایانة محمد بن نایف در بحران های منطقه، سیاست های پراگماتیستی محمد بن سلمان در قبال یمن، عراق، سوریه و ایران و جاه طلبی های وی در کنار مواضع نزدیک به رژیم صهیونیستی و آمریکا، او را به مناسب ترین گزینه برای ولایت عهدی عربستان سعودی مبدل نموده است. هم چنین، به نظر می رسد سیاست های محمد بن سلمان، با توجه به روحیات خشونت طلبی و رادیکالیسم وی، به سمت سرکوب مخالفان در داخل و تشدید بحران ها در منطقة خاورمیانه سوق یابد.
۶.

انقلابی برای برابری؛ تحلیل انقلاب ایران بر مبنای آرای توکویل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقلاب ایران توکویل برابری تمرکز روشنفکران ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۵۰۶
تأملات توکویلدر باب انقلاب های فرانسه و آمریکا، رویکرد بدیعی در تحلیل انقلاب ها را شکل داده است که بر مبنای آن می توان به فهم جنبه های مهمی از انقلاب ایران (1979) رسید. توکویل با کشف مفهوم «برابری شرایط»، علاوه بر تشریح علت تحولات عصر جدید، افق تازه ای را برای تحلیل انقلاب های مدرن گشوده است. وی در طی بحثی در باب رابطة آزادی و برابری، انقلاب آمریکا را نمونة «انقلابی برای آزادی» و انقلاب فرانسه را نمونة «انقلابی برای برابری» معرفی می کند. بر این اساس، می توان انقلاب ها را بر مبنای اولویتی که در آن غالب می شود، به دو دستة «انقلاب برای آزادی» و «انقلاب برای برابری» تقسیم کرد. پژوهش حاضر برآن است که ابتدا با کنکاش در اندیشة توکویل، علل رخداد انقلاب از نگاه وی را در یک الگوی سه فاکتوریِ «برابری شرایط»، تمرکز اداری و رؤیاپردازی ادیبان، نظم دهی کرده و سپس با بررسی رخداد انقلاب ایران بر مبنای این دستگاه مفهومیِ سه بُعدی، این نظریه را به محک تاریخ بسپارد. بر این مبنا، در عصر جدید، تمایل به تحقق برابریِ شرایط در جامعة ایرانی گسترش قابل توجهی یافت. در کنار آن، اداره امور به شکل متمرکز توسط دولت پهلوی، تأثیرات مخربی بر جامعه داشت و شرایطی را مهیا کرد که در آن «روشنفکران شاعرپیشه» دست به بسیج انقلابی زدند. علاوه بر تبیین انقلاب در بحث نتایج آن، مقالة حاضر در پایان، به طرح این نظر می پردازد که انقلاب ایران بر مبنای سرنوشتی که پس از پیروزی یافت، تحولی از جنس «انقلاب برای برابری» بود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹