رهیافت های سیاسی و بین المللی
رهیافت های سیاسی و بین المللی سال دهم زمستان 1397 شماره 2 (پیاپی 56) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد با تمرکز بر متن سخنرانی افتتاحیه ی 20 ژانویه 2017 و برخی از توئیت های مهم دانلد ترامپ تا ژوئن 2018، مقارن با ملاقات و توافق با رهبر کره شمالی، با استفاده از روش شناسی ترکیبی تفسیری، متکی بر روش تحلیل محتوا و تحلیل گفتمانی در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین، به این سؤال پاسخ دهد که «زبان شناسی سیاسی دانلد ترامپ، واجد چه استعاره هایی است؟ همچنین، این استعاره ها ازحیث شکل، محتوی، سنت تاریخی، نحوه ی کاربرد و مکانیزم های زبانی، چگونه قابل تحلیل و تفسیرند و در سیاست خارجی و داخلی ایالات متحده، به عنوان جوامع مخاطب، چه بازتاب های احتمالی در پی داشته و خواهند داشت؟» در پاسخ به این سؤال، فرضیه ی این پژوهش چنین است که «استعاره های ترامپ با بهره گرفتن از محتوای تفکر محافظه کاری کلاسیک، در قامت پدر سخت گیر، جهت دار، تقابلی و ساختاری است. از حیث نوع، استعاره ها، ترکیبی و آنافوریک با کاربرد زبان خصوصی در حوزه عمومی هستند. از حیث شکلی، غیریت سازانه و دوقطبی و بازتاب آن درسیاست داخلی، ملی گرایی تهاجمی با وجهه ی ناسیونالیسم اقتصادی است. در سیاست خارجی، مغایر با جهانی شدن، سخت افزاری، اقتصادمحور و از حیث تأثیر بر جوامع مخاطب، متکی بر استعاره های نگران کننده و نوستالژیک، قابل تحلیل و تفسیر به نظر می رسد». لذا به لحاظ دامنه ی تأثیرات داخلی و بین المللی این زبان استعاری، همچنین افزایش تنش زبانی میان ایران و ایالات متحده در سال 2018، اهمیت بررسی و پژوهش را داراست.
بازفهمی هویت های تاریخی از موضع روشِ تبارشناسانه : با تأکید بر نظریه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت هویت های تاریخی از طریق روایت های مختلفی از جمله ازلی گرایانه، پست مدرن و جامعه شناسی تاریخی صورت می گیرد، ولی ما در اینجا به معرفی روایت تبارشناختی از هویت تاریخی با تأکید بر نظریه ی فوکو می پردازیم. این روایت، هویت را همواره در طول تاریخ مسئله ای محوری می داند که در متن روابط و مناسبات قدرت قرارگرفته است. بر این اساس، نیروهای مختلف موجود در هر دوره ی تاریخی سعی در اعمال قدرت بر هویت تاریخی را داشته اند که این امر را از طریق نهادها، ابزارها، تکنیک ها، تاکتیک ها، گفتمان های مختلف انجام دادند. در کنار این مسئله و با توجه به «حدوثی بودن» تاریخ از دیدگاه تبارشناختی فوکو ، در دوره ها و تبارهای مختلف تاریخی و با حضور نیروهای جدید در اطراف هویت تاریخی، ما همواره شاهد «برساخته شدن» وجوه گوناگون هویتی در طول تاریخ بوده و هستیم. مسئله ی اصلی مقاله ی حاضر، شناخت روش تبارشناسی فوکو و تفاوت روش های فوکو با دیگر روش های موجود است و در ادامه، فهم ویژگی های تبارشناسی در شناخت هویت های تاریخی است. بر این اساس، ابتدا تفاوت روش شناختی فوکو با دیگر روش ها درباره هویت را مشخص می کنیم، سپس به بررسی ویژگی های شاخص روشی فوکو درباره هویت می پردازیم .
مؤلفه های قدرت نرم چین در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت چین با بهره گیری از جنبه های مختلف قدرت نرم خود، در حال اجرای راهبرد تمام عیارِ پیش رونده ی جهانی به ویژه در قاره آفریقاست. حضور چینی ها در قاره آفریقا بسیار فراگیر بوده؛ به گونه ای که این امر را می توان ناشی از بهره گیری مناسب از نتایج مذاکرات و برنامه های مصوب حاصل از برگزاری منظم اجلاس های سران کشورهای چین-آفریقا در کنارِ موج روزافزون حضور رسانه ها و نهادهای فرهنگی دولتی چینی در این قاره دانست. هدف از این پژوهش، کمک به درک هرچه بهتر سیاست گذاران ایرانی از نحوه سیاست گذاری های چین در آفریقا و تأثیرات ناشی از آن بر تعاملات سیاسی و اقتصادی با قاره ای است که بسیاری از ظرفیت های آن برای بخش های مختلف کشورمان مغفول مانده است. این مقاله، از طریق تجزیه و تحلیل داده ها، اطلاعات و اسناد انتشاریافته، با بررسی مؤلفه های قدرت نرم چین در آفریقا و تأثیرات آن بر تعاملات این کشور با این قاره، به دنبال پاسخ به این سؤال است که عملکرد قدرت نرم چین در آفریقا چگونه بوده و از چه مؤلفه هایی برخوردار است؟ فرضیه ی به کارگرفته شده عبارت است از اینکه چین با بهره گیری از مؤلفه های قدرت نرم خود در قاره آفریقا، ازجمله فرهنگ و تبادلات آموزشی-فرهنگی، تقویت حضور دیپلماتیک و ارائه ی کمک های مالی و سرمایه گذاری در بخش های مختلف این قاره، توانسته است ضمن جلب نظر مثبت و مساعد افکار عمومی و حمایت دولت های آفریقایی برای ادامه ی همکاری ها با این کشور، نسبت به ایجاد زمینه های پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود در این قاره اقدام کند. این مقاله نشان می دهد که نوع نگاه دولت مردان ایرانی به آفریقا و انتظارات شان از این قاره، زمینه ساز تعریف سازوکار و بهره برداری از قدرت نرم و ابزارهای آن در راستای منافع موردنظر خواهد بود.
مهاجرت، خروج سرمایه ی انسانی و توسعه: مقایسه ی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت را می توان از جمله مهم ترین روندهای صعودی در حوزه ی بین المللی دانست. این پدیده به خصوص در بین کشورهای جهان سوم از اهمیت بیشتری برخوردار است، چراکه این کشورها در فرآیند جریان بین المللی سرمایه ی انسانی، سرمایه های بیشتری را از دست داده و معمولاً توسعه ی آن ها تحت تأثیر این پدیده، کند می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز بررسی میزان و مکانیسم اثرگذاری مهاجرت و خروج سرمایه ی انسانی بر توسعه ی کشورهای مبدأ همچون ایران و ترکیه است. در همین راستا، مسئله ی مهمی که مطرح می شود، میزان اثرگذاری مهاجرت بر توسعه ی ایران و ترکیه و همچنین چرایی این اثرگذاری است. در پاسخ به این سؤال، با استفاده از روش داده بنیاد (Grounded Theory)، مهم ترین شاخص های مهاجرتی مؤثر بر توسعه استخراج شده و این فرضیه مطرح می شود که فرآیند مهاجرت با توجه به شاخص هایی از قبیل نرخ مهاجرت و بازگشت، تخصص بالای مهاجران خروجی، درآمدهای برگشتی و سرمایه گذاری خارجی دیاسپورا در کشور مبدأ، اثر مخربی بر توسعه ی ایران و ترکیه گذاشته است. با توجه به این که ترکیه در شاخص های مهاجرتی وضعیت بهتری از ایران دارد، توسعه ی این کشور اثر مخرب کمتری را از مهاجرت پذیرفته است.
دگرگونی و تداوم در سیاست خاورمیانه ای روسیه: رانه ها، دستاوردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری مجموعه ای از عوامل در سال های بعد از فروپاشی، زمینه ی شکل گیری اصول بنیادین و چارچوب رفتاری روسیه در خاورمیانه شد. با توجه به نقش فزاینده ی روسیه در خاورمیانه و فرصت ها و تهدیدهای آن، هدف این پژوهش مفصل بندی متغیرهای شکل دهنده به سیاست خاورمیانه ای روسیه و شناسایی الگوی بنیادین رفتاری روسیه در منطقه است. در این نوشتار تلاش شده نمای فراگیری از متغیرهای تداوم بخش یا تحول آفرین در سیاست خاورمیانه ای روسیه در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی ارائه شود؛ بنابراین پرسش بنیادین این است که «عوامل و رانه های تحول یا تداوم در سیاست خاورمیانه ای روسیه چیست»؟ فرضیه ی نویسندگان این است که تحول و تداوم سیاست خاورمیانه ای روسیه، برآیند تحول در نگرش حاکم بر کرملین، مسائل سیاسی-امنیتی-اقتصادی «خارج نزدیک» و چگونگی موازنه سازی ژئوپلیتیک روسیه در برابر غرب است. با واکاوی این رانه ها در سه سطح یادشده، می توان به اصول پایدار و شکل بندی عمومی رفتار سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه دست یافت. نتیجه این که نوع سیاست ورزی روسی در منطقه، دستاوردها و چالش های مشخصی را برای این کشور به ارمغان آورده است. اصول سیاست ورزی روس ها الگویی برای اصلاحات سیاست خارجی از آرمان گرا به واقع گرا است؛ امری که ضرورت درک آن را در همسایگی کشور ما نشان می دهد. پایان بخش این نوشتار، بررسی دستاوردها و چالش های روسیه در پیشبرد اهداف خاورمیانه ای آن است. روش پژوهش نویسندگان توصیفی-تبیینی-تحلیلی است.
کاربست نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای در تحلیل مسائل و الگوهای روابط در جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد تبیین کارایی نظریه ی مجموعه ی امنیتی منطقه ای در تحلیل مسائل و پویش های امنیتی منطقه ی جنوب آسیاست. هدف بررسی و نشان دادن میزان ظرفیت های ذاتی این نظریه در تبیین پویش های امنیتی، الگوهای دوستی و دشمنی، نوع روابط میان واحدهای سیاسی و فهم مسائل این منطقه است. از این رو، سؤال اصلی آن است که میزان کارکرد نظریه ی مجموعه ی امنیتی در تحلیل مسائل و پویش های امنیتی جنوب آسیا تا چه اندازه است و چگونه با کاربرد این نظریه می توان به فهم پویش های امنیتی در این ناحیه رسید؟ فرضیه ی تحقیق این است که نظریه ی مجموعه ی امنیتی به خاطر نگاه چند بعدی، ضرورت بررسی توأمان فهم اجتماعی تحولات، کارکرد بالایی در تحلیل مسائل و پویش های امنیتی جنوب آسیا دارد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. یافته های پژوهش بیان گر این مهم است که نظریه ی مجموعه ی امنیتی به دلیل نگاه چند بعدی، ضرورت بررسی توأمان فهم اجتماعی تحولات و فهم روابط قدرت، شناخت نوع روابط میان واحدهای سیاسی موجود در منطقه ی جنوب آسیا را ممکن می سازد. مؤلفه ی اساسی در یافته ها درهم تندیدگی حاد هویتی-فرهنگی و از سوی دیگر، وابستگی های ژئوپلیتک و مادی پایه در این ناحیه است که منطق و دقایق این نظریه ی تحلیل و تبیین، این دو جنبه را توأمان فراهم می آورد. هرچند این نظریه، نقطه ی پایانی بر نظریه پردازی در زمینه ی امنیت منطقه ای نیست، ولی به علت ویژگی های اجتماعی، نوع اقدام سیاسی و تنش های منطقه ای در جنوب آسیا، می تواند نظریه ای مؤثر و کارا تلقی شود.