رهیافت های سیاسی و بین المللی
رهیافت های سیاسی و بین المللی سال هشتم بهار 1396 شماره 3 (پیاپی 49) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه «اقتصاد سیاسی جهانی»، «سیاست خارجی چین در عصر جهانی شدنِ اقتصاد» را تحت تأثیر قرار داده است؟ در پاسخ به سؤال مزبور، فرضیه پژوهش آن است که شش مؤلفة اقتصاد سیاسی جهانی در تعامل با عوامل اصلی اقتصاد، سیاست، امنیت و فرهنگ و از طریق سه پویایی یا دینامیزم، سیاست خارجی کشورها را شکل می دهند. نویسندگان با ارائه الگوی جدیدی موسوم به «اقتصاد سیاسی سیاست خارجی»، کیفیت تأثیرگذاری اقتصاد سیاسی جهانی بر سیاست خارجی چین را مطالعه کرده اند.
رویکرد دولت سازندگی به جهانی شدن اقتصاد و تأثیر آن بر رابطه دولت-بازار در دهه دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادعای اصلی نوشتار حاضر این است که پس از یک دهة پرآشوب ناشی از تحولات انقلابی و جنگ هشت ساله، رویکرد جدید دولت پنجم به حوزه اقتصاد سیاسی و به ویژه فرایندهای جهانی شدن اقتصاد، برای نخستین بار در نظام جمهوری اسلامی ایران نقش و تأثیر تعیین کننده ای بر مناسبات راهبردی دولت- بازار برجای گذاشت؛ به نحوی که پیامدهای اتخاذ چنین رویکردی همچنان بر فضای اقتصاد و سیاست ایران سایه افکنده است. حال پرسش اصلی مقالة پیش رو این است که «دولت هاشمی چه رویکردی را نسبت به جهانی شدن اقتصاد اتخاذ نمود و کاربست این سیاست و رویکرد چه تأثیراتی بر رابطه دولت و بازار در این دوره داشته است؟» روش پژوهش، کیفی(تبیین علی) و روش تحلیل با استفاده از داده ها و منابع کتابخانه ای-اینترنتی صورت گرفته است. براین پایه، نخست نظریه نئولیبرالیسم، همچنین جهانی شدن اقتصاد و شاخص های آن مطرح و سپس بر پایه این نظریه، رویکرد دولت پنجم در قبال جهانی شدن اقتصاد و تأثیرات آن بر رابطه دولت-بازار در ایران دهه1370، مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد.
تلقی روزنامه حکمت از لزوم تأسیس مدارس جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کنار تأسیس روزنامه، مسئله تأسیس مدارس جدید از مهم ترین دغدغه های آموزشی- فرهنگی برای نوسازی ایران پیش از انقلاب مشروطه است. تأسیس مدارس جدید واکنشی بود به ناکارآمدی آموزش سنتی برای ورود ایران به دنیای مدرن. از این روست که در روزنامه های این دوره نیز این دغدغه به مثابه یک مسئله مطرح می شود. از جمله روزنامه هایی که در این زمینه اهتمامی ویژه دارد، روزنامه «حکمت» است. بدین ترتیب سؤال پژوهش حاضر این خواهد بود که «روزنامه حکمت از لزوم تأسیس مدارس جدید چه اهدافی را دنبال می کرد؟» نگارند گان معتقدند «نویسندگان روزنامه حکمت با درک ناقص و یک سویه از بسترهای مدرنیته و بدون فهم دقیق از تأثیر شرایط عینی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بین المللی) اثرگذار بر گسترش آموزش در غرب، تصور می کردند ایجاد نهضت مدرسه سازی، بسترهای «ترقی» ایران را فراهم می آورد». برای فهم تلقی و رویکرد این نشریه، از روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر سود خواهیم برد.
تکثرگرایی در روابط بین الملل و امکان ارائه نظریه های غیرغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش روابط بین الملل از ابتدا در قلمرو مغرب زمین پدیدار شده و همین واقعیت با اعطای منزلت رهبری به محافل فکری و دانشگاهی غرب شرایطی را رقم زده است که ماهیت غرب محور این دانش طی چند دهه از طریق ایجاد حصارهایی به گرد آن و وضع و تحمیل برخی ضوابط نظریه پردازی همچنان محفوظ نگاه داشته شود. مقاله حاضر با هدف زمینه سنجی برای ارائه نظریه های بومی، این مدعا را مطرح می سازد که از اواخر قرن بیستم تاکنون، بر اثر ظهور رهیافت بازاندیش گرایی ، رواج تعاریف موسّع تر از نظریه، فراخ شدن گستره موضوعات بین المللی و نیز نقش آفرینی جدی تر کنش گران غیرغربی، حصارهای فرانظری و نظریِ ایجادشده پیرامون دانش روابط بین الملل شکسته شده است و اکنون این دانش، با خروج تدریجی از انحصار غربی، در وضعیت تکثر و عدم امکان چیرگی یک پارادایم، فرانظریه، نظریه و رهیافت واحد قرار دارد. وضعیت کنونیِ تکثر و هم زیستیِ پارادایم ها و رهیافت ها در کنار تحولات جریان ساز محیط جهانی، فرصت مغتنمی را برای تولید نظریه های بومی توسط اندیش مندان غیرغربی فراهم می سازد.
دولت شکست خورده و جنگ های جدید: مطالعه موردی داعش در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر ساختار سیاسی از جمله دولت ها کارویژه هایی دارند. وظیفه دولت ها ارائه کالاهای سیاسی مانند امنیت، امکانات اقتصادی، نظم قانونی و زیر ساختارها است. زمانی که دولت این کارویژه ها را نتواند ارائه کند، یک دولت شکست خورده است. این پدیده از جمله ویژگی های برخی کشورهای خاورمیانه است. این دولت ها مؤلفه هایی از قبیل مداخله نظامی بیگانه، انتقال قدرت سخت و خشن، بحران مشروعیت، ناکارآمدی نظام قضایی و اقتصادی و گسترش تروریسم دارند. جنگ های جدید با بازیگری داعش در این منطقه، یکی از پیامدهای دولت های شکست خورده در این منطقه است. هدف این مقاله، بررسی تأثیر دولت شکست خورده بر بروز جنگ های جدید در خاورمیانه است. سؤال اصلی پژوهش این است که دولت شکست خورده چگونه سبب گسترش جنگ های جدید در خاورمیانه شده است؟ این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، این فرضیه را بررسی می کند که وجود دولت های شکست خوردة متعدد در یک منطقه، با توجه به ویژگی های مشترکی که دارند، سبب ایجاد جنگ های جدید می شود و خاورمیانه را تبدیل به منطقه شکست خورده می کند. در نتیجه، جنگ های جدید از یک کشور به کشورهای دیگر در منطقه سرایت می کند. بنابراین تداوم دولت های شکست خورده برابر با تداوم و گسترش فزاینده خشونت در این منطقه در قالب جنگ های جدید است.
راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در برقراری همگرایی در خاورمیانه و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر واحد سیاسی، برای حفظ حیات خود نیازمند وجود همگرایی منطقی بین مؤلّفه های تشکیل دهنده اش است. منطقه راهبردی خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنی نیست. جمهوری اسلامی ایران، باتوجه به موقعیت خاص و اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اش در جهان و منطقه و جایگاه برجسته جغرافیایی و فرهنگی اش در خاورمیانه، یکی از هدف های مهم سیاست خارجی خود را بسترسازی برای همگرایی کشورهای منطقه دانسته و برای دست یابی به این هدف، راهبردهایی به کار گرفته است. اما روند رویدادها به گونه ای پیش رفته که منجر به چالش های متعددی شده است و در نتیجه، این راهبردها امکان همگرایی چندانی فراهم نکرده است. هدف اصلی این پژوهش آن است که با جمع آوری داده های مناسب، به روش کتابخانه ای و توصیف و تحلیل آن ها و نیز بهره گیری از نظریه های کارکردگرایی و نوکارکردگرایی، راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری همگرایی در منطقه خاورمیانه و چالش ها و موانعی که در راه رسیدن به این هدف وجود دارد را مشخص و ارزیابی کند. با توجه به هدف مذکور، سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه «راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری همگرایی در منطقه خاورمیانه چیست و چه چالش ها و موانعی در راه رسیدن به این هدف وجود دارد؟" فرضیه تحقیق نیز این گونه تدوین شده است: «جمهوری اسلامی ایران، با الهام از قانون اساسی و رسالت انقلاب اسلامی، برای شکل گیری همگرایی در خاورمیانه، در سیاست خارجی خود به راهبردهایی متوسل شده که به دلیل اختلاف مواضع خود با اکثر کشورهای منطقه، به ویژه دولت های عرب حاشیه خلیج فارس در حوزهای مختلف اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیکی و امنیتی، این تلاش با چالش ها و موانعی روبه رو بوده است». یافته های این پژوهش نشان می دهند که تلاش ایران برای همسویی و همگرایی کشورهای خاورمیانه تنها مورد قبول و توجه بعضی از بازیگران منطقه که به «محور مقاومت اسلامی» مشهورند، واقع شده است؛ ولی اکثر دول منطقه که در قطب مخالف قرار دارند و «محور محافظه کار» محسوب می شوند، این تلاش را برنتافته اند.