مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی، وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را ایجاد نموده و توسعه شهرها و کشورها را دچار وقفه نماید. پس از وقوع زلزله، مدیران بحران برای به حداقل رساندن خسارات، اعم از جانی و مالی، به اطلاعات سریع از منطقه آسیب دیده نیاز دارند. یکی از اطلاعاتی که می تواند در امدادرسانی سریع و صحیح مورد استفاده قرار گیرد نقشه موقعیت ساختمان های تخریب شده و میزان تخریب آن ها می باشد که به آن نقشه تخریب می گویند. از این رو هدف از این تحقیق ارائه یک روش جدید به منظور ارزیابی میزان تخریب ناشی از زلزله با استفاده از تلفیق تصویر ماهواره ای و داده لیدار بعد از زلزله به همراه نقشه قبل از زلزله می باشد. روش پیشنهادی، پس از پیش پردازش های لازم بر روی تصویر ماهواره ای و داده لیدار بعد از زلزله، توصیف گرهای بافتی مختلف تصویر و داده لیدار استخراج می شوند. در مرحله بعد، با استفاده از لایه ساختمان ها که از نقشه استخراج می شود نواحی مربوط به ساختمان ها از تصویر ماهواره ای و داده لیدار، همچنین از توصیف گرهای تصویر ماهواره ای و داده لیدار استخراج می شود. در ادامه، توصیف گرهای بافتی استخراج شده از تصویر ماهواره ای و داده لیدار با هم تلفیق می شوند. سپس نقاط داخل این ناحیه، با روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان به دو کلاس آوار و سالم طبقه بندی می شوند. در نهایت، بر اساس مساحت کلاس آوار هر ساختمان، با در نظر گرفتن یک حد آستانه، ساختمان های تخریب شده و ساختمان های تخریب نشده مشخص می گردد. در این مقاله، تصویر ماهواره ای WorldView پرتوپرینس، پایتخت هایتی،پس از زلزله 2010 به همراه داده لیدار استفاده شده است. صحت کلی بدست آمده 97 % و ضریب کاپا به دست آمده 92 % نشان دهنده توانایی الگوریتم در تولید نقشه تخریب پس از زلزله می باشد.
پیاده سازی کاداستر سه بعدی شهری بر مبنای تصاویر هوایی با قابلیت مدیریت املاک در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل رشد فزاینده شهرنشینی، بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا با موضوع کمبود زمین برای ساخت وساز و همچنین رکود اقتصاد بهره برداری از زمین و املاک مواجه شده اند و مسئولین شهرها برای مقابله با این مشکلات به فکر مدیریت بهینه املاک افتاده اند، بر این اساس هدف پژوهش حاضر تولید مدل سه بعدی کاداستر شهری جهت بهبود وضعیت مدیریت املاک در کلان شهر تهران با رویکردی اجرایی می باشد. در این تحقیق سه دستگاه آپارتمان در محدوده منطقه 5 شهرداری تهران سه فاز تحقیقاتی مورد مطالعه قرار گرفت هاند. فاز اول، موضوع شناختی تحقیق بر مبنای استاندارد جهانی LADM . فازدوم،ضرورت تحقیق در شهر تهران جهت نیل به سوی توسعه پایدار. فاز سوم، عملیات و نتایج بر اساس نقشه 1:1000 شهر تهران که طی سال های 1389 تا 1393 تولیدشده است،موردارزیابی قرارگرفته است. جهت پیاده سازی این مدل هاازتصاویرهوایی بامقیاس 1:3000 وازنرم افزارهای ArcGIS10 و SketchUp جهت تولیدوبصری سازی استفاده گردید،وبه منظورارزیابی دقت هندسی مدل از جذر میانگین مربعات خطا و ضریب همبستگی بهره گرفته شد. نتایج پیاده سازی بر روی مجموع سه دستگاه ساختمان مورد مطالعه نشان داد، که دقت مسطحاتی مؤلفه X و Y به ترتیب با جذر میانگین مربعات خطا 1.451 مترو 1.431 متروباضریب همبستگی 93.7 % و 97.1 % ودقت مؤلفه ارتفاعی باجذرمیانگین مربعات خطا 2.605 متروضریب همبستگی 66.5 % دارای تطابق زیادی باداده های مرجع بوده اند. بعلاوه جهت آنالیز روش پیشنهادی تحقیق، مدل تولید شده با روش های آنالیز شی گرا، شبکه عصبی مصنوعی، دیجیتایز دستی و روش خوش برش - صادقیان (2016)، مورد مقایسه قرار گرفت که نتیجه آن مناسب ارزیابی شد. به نحوی که تنها در یک مورد دقت مسطحاتی و یک مورد دقت ارتفاعی، روش دیجیتایز دستی دارای نتیجه بهتری نسبت به روش پیشنهادی بود.
تحلیل پتانسیل تابشی خورشید در مناطق خشک و نیمه خشک ایران مرکزی با استفاده از داده های دورسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری است با تعداد روزهای آفتابی زیاد که از نظر مقدار دریافت انرژی تابشی خورشید در شمار مناسب ترین کشورهای جهان محسوب م یشود. به دلیل محدود بودن انرژی های فسیلی و صرف هجویی برای نسل های آتی بایستی به دنبال جایگزینی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی بود. رویکردهای متعددی جهت محاسبة رخدادهای تابشی خورشیدی به دو صورت کامپیوتری و دستی برای هر مکان زمینی مشخص شده اند. برخی از روش ها جهت تعیین مناطق مستعد تابشی نیاز به داده های زمینی مشخص دارند، اما برخی دیگر از روش ها بدون نیاز به داده های واقعی بازتاب تابشی را برآورد م یکنند. لذا هدف از این پژوهش تحلیل پتانسیل تابشی خورشید در قسمتی از مناطق مرکزی ایران می باشد که با استفاده از تحلیل آمایشی- فضایی شاخص های آلبیدو،روشنایی، LST ، NDVI ،سبزینگی و رطوبت انجام گرفت. بدین منظور از تصاویر سنجنده OLI مورخ 17/05/2015 استفاده شد. در این راستا مقادیر شاخص های مزبوراز طریق اعمال توابع بر روی تصویر ماهواره ای سال 2015 محاسبه شد. سپس نقشة مربوط به هر شاخص استانداردسازی،و نقشة پتانسیل سنجی از میانگین گیری کل شاخص هاحاصل شد. در پایان نقشه پتانسیل سنجی نیز بر حسب مقدار تخمینی تابش خورشیدی به پنج کلاس شامل بسیارنامناسب، نامناسب، متوسط، مناسب، بسیارمناسب تقسیم بندی گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل تناسب تابشی نشان داد که 3035/37 کیلومتر مربع از مساحت منطقه که شامل قسمت هایی از بخش مرکزی قم، بخش هایی از گرمسار و غرب بخش آران و بید گل نسبت به سایر مناطق از دما، روشنایی و میزان آلبیدوی بیشتری برخوردارند و به عنوان مناسب ترین مناطق جهت استقرار نیروگاه های خورشیدی و بهره برداری از انرژی تابشی پیشنهاد می شوند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر گسترش گردشگری جنگ دراستان کردستان - مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به واقع، آثار باقی مانده از جنگ این پتانسیل را دارند که با جذب گردشگران و توسعه گردشگری زمینه ساز بازسازی اقتصادی- اجتماعی مناطق مرزی که بیشترین آسیب ها و خسارت ها را از جنگ متحمل شده اند؛ گردند. اما تحقق این امر، در گرو هماهنگی و شرایط مطلوب کمی- کیفی تمامی اجزای سیستم گردشگری که زیرمجموعه دو بعد عرضه و تقاضا هستند، می باشد. وجود موانع و مشکلات پیش روی عملکرد موفق دو بعد عرضه و تقاضا، شرایط ناموفق کنونی را در گسترش گردشگری جنگ در مناطق مرزی سبب گردیده است. جهت حل این معضل و رونق گردشگری جنگ در این مناطق، ابتدا نیاز است که مطالعات جامعی با مشارکت گروه های ذی نغع صورت گیرد تا با شناسایی این موانع و مشکلات، در مرحله بعد، برنامه های کاربردی جهت رفع آنها تدوین گردد. پژوهش کاربردی حاضر، در منطقه مرزی و جنگ زده شهرستان مریوان استان کردستان با روشی توصیفی - تحلیلی و با رویکردی اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، دو گروه آگاهان محلی، شامل متخصصان عرصه گردشگری و مسئولین توسعه منطقه به همراه گردشگرانی است که در قالب راهیان نور به منطقه اعزام شده اند. جمع آوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسشنامه در میان 350 نفر از جوامع آماری انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، نشان از شناسایی 3 مؤلفه انگیزه و تمایل کم به بازدید از منطقه، ضعف آشنایی با منطقه و جاذبه های آن و هزینه های سفر به منطقه مربوط به بعد تقاضا و 6 مؤلفه کمبود امکانات و خدمات رفاهی و اقامتی؛ کیفیت نامناسب اطلاع رسانی،آموزش و تبلیغات، ضعف ساختارهای حمل و نقل، کیفیت نامناسب جاذبه ها، عدم توجه، نظارت و عملکرد مطلوب نهادهای دولتی و ضعف در مشارکت مردم محلی مربوط به بعد عرضه گردشگری منطقه، به عنوان موانع و مشکلات مؤثر بر گسترش گردشگری جنگ منطقه می باشد.
پهنه بندی آمایش دفاع شهری تهران بااستفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش دفاع شهری فرآیندی است که از طریق بازسازماندهی فضایی یک شهر سعی در کاهش آسی بپذیری و افزایش پایداری و تاب آوری پدافندی آن در برابر حملات خصمانه دشمن دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به پهنه بندی عرصه های جغرافیایی مختلف کلانشهر تهران در قالب طبقاتی همگن از نظر آسیب پذیری دفاع غیرعامل پرداخته است. بدین منظور با مطالعه پژوهش های پیشین در زمینه مدیریت بحران های طبیعی و انسان ساخت اقدام به استخراج معیارهایی هشت گانه گردید. در ادامه برای سنجش پذیر ساختن این معیار ها ، 48شاخص با توجه به داده های قابل دسترسی تعریف شدند و در ذیل8 معیار مذکور طبقه بندی گردیدند. سپس با بهره گیری از نظرات پنل متخصصین وزن دهی به معیا رها و زیرمعیارها (شاخص ها) به روش فرآیندتحلیل شبکه ای ( ANP ) درنرم افزار Super Decision انجام گرفت. همچنین به منظورافزایش دقت و انعطاف پذیری طبقه بندی اقدام به دسته بندی هر شاخص در 5 طبقه مطلوبیت گردید. سپس با وارد کردن شاخص هابه محیط ArcGIS 10.5 و پیاده سازی آن هابرگستره شهر، نقشه های مربوط به هر شاخص تولید شد؛ از تلفیق نقشه های زیرمعیارهای مربوط به هر معیار، نقشه پهنه بندی براساس آن معیارخاص ودرنهایت ازتلفیق این نقشه های 8 گانه،پهنه بندی نهایی آمایش دفاعی کلان شهرتهران به صورت کیفی (در 5 طبقه) به دست آمد. براساس بررسی های صورت گرفته تنها 10 درصدازسطح شهر تهران در وضعیت کاملاً مناسب، 27 درصد در وضعیت مناسب و متوسط و در حدود 63 درصددر وضعیت های نامناسب و کاملا نامناسب قرار دارند. این ارقام نشانگر وضعیت بحرانی دفاع غیر عامل این کلانشهر م یباشد، به همین دلیل در پایان پژوهش پیشنهادات و راهکارهایی در راستای افزایش تاب آوری پدافندی و کاهش خسارات و تلفات در پی وقوع حمله احتمالی ارائه شده است.
گروه بندی حوضه آبخیز کرخه براساس شاخص های فیزیکی- مکانی با استفاده از رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت آبخیزها نیازمند درک شرایط آبخیزها در حوضه های دارای آمار و فاقد آمار است. شناسایی زیرحوضه های همگن ب همنظور اجرای هماهنگ عملیات آبخیزداری و کنترل سیلاب و نیز اولویت دادن به زیرحوضه ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش به منظور خوشه بندی زیرحوضه های آبخیز کرخه از شاخص های مکانی و فیزیکی (شامل خصوصیات توپوگرافی، مورفولوژیکی، خاک و کاربری اراضی) استفاده شد و تعداد 53 شاخص برای زیرحوضه های کرخه استخراج گردید. برای کاهش تعداد متغیرها تحلیل عاملی به طور جداگانه برای هر گروه از شاخص ها انجام شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از بین 53 شاخص فیزیکی- مکانی، 9 شاخص (4 شاخص مورفولوژیکی، 3 شاخص کاربری اراضی و 2 پارامترخاک) دارای بار عاملی بیشتر نسبت به سایر شاخص ها هستند. بنابراین، از بین شاخص مورفولوژیکی، شاخص های سطح حوضه، کشیدگی حوضه، میانگین طول زهکش ها و کل پستی و بلندی؛ از بین شاخص کاربری اراضی، شاخص های درصد سطح مراتع، درصد سطح اراضی کشاورزی و درصد سطح اراضی بایر و از بین پارامترهای خاک، شاخص ظرفیت آب موجود در لایه خاک و شاخص هدایت هیدرولیکی اشباع شده به عنوان شاخص های نهایی جهت گروه بندی زیرحوضه ها انتخاب شدند. بااستفادهازروشفازی ( FCM ) [1] 38 زیرحوضه مطالعاتی در سه گروه همگن قرار گرفتند. تعداد خوشه های بهینه از طریق سعی و خطا و توابع ارزیابی ضریب افزار و آنتروپی افزار تعیین شدند. نتایج نشان داد که گروه های سه گانه شامل زیرحوضه های مناطق شمال شرقی و بخ شهایی از مناطق مرکزی حوضه کرخه (گروه 1)،مناطق شمال غربی- جنوب شرقی به همراه مناطق جنوبی حوضه کرخه (گروه 2) و مناطق مرکزی و بخش هایی از مناطق جنوب غربی حوضه کرخه (گروه 3) رادربرمی گیرند. تفکیک یک حوضه به زیرحوض هها و گروه بندی آنها در دسته های مشابه از نظر خصوصیات مشابه می تواند به عنوان روشی در جهت اجرای عملیات آبخیزداری، کنترل سیلاب و اولویت قائل شدن برای زیرحوضه های بحرانی به کار گرفته شود. 5 - Fuzzy C-Mean
تهیه نقشه گسیلندگی و دمای سطح زمین از تصاویر ابرطیفی حرارتی HyTES بااستفاده از الگوریتم های TES وARTEMISS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دمای سطح زمین و گسیلندگی دو ویژگی فیزیکی مهم از سطح زمین هستند. محاسبه دمای سطح زمین اهمیت زیادی در مطالعات محیطی، هواشناسی، بررسی تبخیر و تعرق و فعل و انفعالات بین زمین و جو دارد .در سالیان اخیر تصاویر ابرطیفی حرارتی به دلیل دارا بودن تعداد زیاد باندهای حرارتی در مقایسه با تصاویر فراطیفی، به یک ابزار قدرتمند برای تخمین دمای سطح زمین تبدیل شده اند. هدف اصلی در این تحقیق تهیه نقشه های حرارتی و گسیلندگی بااستفاده از دو روش مجزای TES و ARTEMISS از تصاویر سنجنده ابر طیفی حرارتی هوایی HyTES وهمچنین تخمین پارامترهای جوی در این تصاویر می باشد. نوآوری اصلی این تحقیق پیاده سازی روش های TES و ARTEMISS برای اولین بار روی داده ابرطیفی های تس است و همچنین در این تحقیق، پارامترهای جوی مورداستفاده در ARTEMISS از روش آیزاک بدست آمده است. اینتحقیقشاملسهمرحله اصلیاست. درمرحله اول بعد از حذف باندهای نویزی تصویر و انتخاب 202 باند بهینه،الگوریتم SET که شامل مدل های MMD, NEM و RATIO می باشد، بر روی تصویر اعمال شدند. در مرحله دوم با استفاده از تصحیح جوی آیزاک، پارامترهای جوی از قبیل گذردهی جوی و رادیانس مسیر محاسبه شدند. در مرحله آخر الگوریتم ARTEMISS به منظور تخمین دما و گسیلندگی، بر روی این نوع تصویر اعمال شد. در پایان جهت ارزیابی روش های پیشنهادی از محصولات دما و گسیلندگی سنجنده HyTES که توسط ناسا عرضه می گردد، استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان می دهد که RMSE دما برای روش های TES و ARTEMISS به ترتیب برابر با 6/0 و 2/1 درجه کلوین و برای گسیلندگی نیز در باند نمونه 177 به ترتیب در دو روش 01/0 و 02/0 می باشد. نتایج حاصل نشان می دهند که الگوریتم های TES و ARTEMISS ،روش های کارآمدی در تخمین دما و گسیلندگی می باشند.
ارزیابی کیفیت زندگی شهری با استفاده از سنجش از دور وGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی در شهرهای امروزی در تعامل با شرایط مختلف محیطی، اجتماعی اقتصادی، زیرساختی، بهداشتی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی شکل می گیرد. حاصل این تعامل، کیفیت زندگی شهری را شکل می دهد. به طور کلی کیفیت زندگی با دو دیدگاه عینی [1] و ذهنی [2] ارزیابی شده است. تحقیقات انجام شده در این زمینه عمدتا در قالب مطالعات اجتماعی و در مقیاس های جغرافیایی کلان (کشورهایاشهرها) انجام شده و به تفاوت های فضایی کیفیت زندگی در محیط های پیچیده شهری توجه کمتری شده است. علاوه بر این کیفیت زندگی به عنوان یکی از ویژگی های محیط جغرافیایی، مفهومی پویا است. به این معنا که در بستر مکان و در طی زمان،این ویژگی تغییر می کند. مدل سازی مکانی زمانی این مفهوم می تواند به پایش کیفیت زندگی شهری و برنامه ریزی برای بهبود آن کمک نماید. هدف این مطالعه ارائه چهارچوب و فرآیندی جهت مدل سازی مکانی زمانی کیفیت زندگی شهری می باشد. به منظور مدل سازی مکانی کیفیت زندگی، ابتدا شاخص های مؤثر در نظر گرفته شد و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی گردید. در ادامه با استفاده از مدل فازی گاما و روش همپوشانی و یکور- فازی شاخص ها تلفیق شدند. با توجه به متغیربودن شاخص های زیست محیطی و برخی از شاخص های زیرساختی/کالبدی در فصول سال، مدل سازی زمانی کیفیت زندگی بر اساس رویکرد نمایش لحظه ای [3] در مقیاس فصلی انجام شد. به منظور ارزیابی فرآیند توسعه داده شده، کیفیت زندگی در سطح بلوک های شهری در مناطق 3، 6 و 11 شهر تهران مدل سازی گردید. بر اساس نتایج حاصل از مدل سازی مکانی، بخش های شمالی محدوده (منطقه 3) از کیفیت زندگی مطلوب تری برخورداراست، درحالی که به سمت جنوب محدوده، مطلوبیت کاهش می یابد. بررسی شاخص خودهمبستگی مکانی موران (بزرگتراز 35/0 برای نتایج هر دو مدل و همه فصول) برعدم تصادفی بودن نحوه توزیع و یژگی کیفیت زندگی در بلوک های شهری تأکید دارد و وجودالگوی خوشه ای در محدوده مورد مطالعه را نشان می دهد. نتایج مدل سازی زمانی نشان داد که اغلب بلوک ها در فصول بهار و پاییز از نظر زیست محیطی شرایط مطلوب تری نسبت به فصول زمستان و تابستان دارند. برعکس در بعد زیرساختی/کالبدی فصل تابستان وضعیت مطلوب تری را نسبت به سایر فصول نشان می دهد. [1] - Objective [2] - Subjective [3] - Snapshot
ارزیابی و پهنه بندی ژئوسایت های گردشگری در شرق استان کردستان مطالعه موردی: شهرستان های قروه و بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه و اهمیت ژئوتوریسم در توسعه مناطق، در پژوهش حاضر20 ژئوسایت از دو شهرستان واقع در شرق استان کردستان (شهرستان های قروه و بیجار) انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. این تحقیق از نوع کاربردی و بر مبنای روش های توصیفی- تحلیلی و نرم افزاری استوار است. ب همنظور ارزیابی ژئوسای ت ها از دو روش کامنسکو و فاسیلاس استفاده شده است. به این ترتیب که پس از ارزیابی با استفاده از معیارها و زیر معیارهای هر کدام از رو شها، بر اساس امتیازات بدس تآمده ژئوسایت های منطقه رتبه بندی شده اند. پس از ارزیابی ژئوسایت ها نقشه پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم نیز تهیه شده است. برای این منظور از 9 پارامتر (چشم انداز، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از سایت های فرهنگی، فاصله از رودخانه های فصلی و دائمی، فرسایش و فاصله از ژئوسایت ها) استفاده شده و پهنه بندی از طریق مدل تلفیقی فازی و ANP انجام شده است. نتایج حاصل از ارزیابی ها بیانگر این است که قلعه قمچقای، سراب قروه و چشمه تنگز باباگورگور داری بالاترین ارزش در بین ژئوسایت ها هستند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده از ارزیابی ها و پهنه بندی مناطق مستعد ژئوسایت، ژئوسایت هایی که دارای بالاترین پتانسیل جهت اهداف ژئوتوریستی هستند مشخص شده اند که علاوه بر قلعه قمچقای و سراب قروه، چشمه تنگز و کوه اژدهای باباگورگور، سراب و کوه نسار بیجار، غارگلستانه بیجار و کوه های بدر و پریشان در جنوب شهرستان قروه دارای بیشترین پتانسیل می باشند.
بررسی تغییرات سطحی و حجمی آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و ارتفاع سنجی ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی حدود نیم میلیون هکتار به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، با توجه به تبعات آن، تبدیل به یک مسئله ملی شده است. بررسی تغییرات سطح و حجم آب دریاچه ها به منظور حفاظت آن ها در سال های اخیر در بین کشورها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای Landsat در دوره 40 ساله مساحت دریاچه ارومیه و تغییرات آن بدست آمد. همچنین بااستفاده از داده های ماهواره های ارتفاع سنجی Envisat و Saral تراز آب دریا چه در مقطع زمانی سال های 2015-2002 استخراج و نهایت تغییرات حجم آب دریاچه بدست آمد. نتایج گرفته شده با نتایج حاصل از داده های زمینی مقایسه شد که جواب ها همخوانی داشتند. نتایج حاکی ازآن است که مساحت دریاچه ارومیه از 5366 کیلومترمربع در سال 1976 به 633 کیلومترمربع درسال 2015 رسیده،یعنی حدودیک هشتم شده است و باافزایش درسال 2016 به 2383 کیلومترمربع رسیده است. تراز آب دریاچه نیزاز سال 2002 تا 2015 حدود 4 مترکاهش و درسال2016 به میزان 5/0 مترافزایش یافته است. ازسال 2002 تا 2015 حجم آب دریاچه ارومیه به میزان 7/9 میلیارد مترمکعب کاهش یافته و درسال 2016، 2/1 میلیاردمترمکعب به آن افزوده شده است. ورودی آب به دریاچه در سال آبی 94-93 نسبت به 75-74 تقریباً یک پنجم شده و در عین حال برداشت آب های زیرزمینی افزایش یافته است. همچنین با بررسی چاه های پیزومتری حوضه دریاچه ارومیه، سطح آب زیرزمینی از سال 81 تا 94 به میزان 6/1 متر کاهش یافته است. با توجه به نتایج حاصله علت اصلی کاهش آب دریاچه، برداشت آب های سطحی و زیرزمینی می باشد، لذا علاوه بر جلوگیری از برداشت بی رویه آب، اصلاح در روش کشاورزی و نوع محصولات آن ضروری است.
استفاده ازGIS درارتقای صنعت گردشگری شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه صنعت گردشگری در برخی کشورها سومین اقتصاد پویا و درحال توسعه پس از صنایع نفت وخودرو محسوب م یشود وسازمان توسعه وهمکاری جهانی این صنعت را پس از بانکداری دومین بخش خدمات در تجارت معرفی نموده است، بنابراین برنامه ریزی برای پیشرفت این صنعت در هر منطقه جهت رونق اقتصادی آن از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. صنعت گردشگری و اطلاعات مکانی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و نیازمند به یک سیستم جهت جمع آوری، ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل این اطلاعات هستند. به همین علت سیستم های اطلاعات مکانی نقش قابل توجهی در توسعه صنعت گردشگری و حفظ میراث فرهنگی دارد. این پژوهش به منظور دسترسی گسترد هتر، سری عتر، ارزا نتر و راهنمایی گردشگران به اطلاعات گردشگری و خدماتی شهر کرمان، به بررسی نقش GIS واستفاده از محیط های وب مربوط به آن ( Web GIS ) پرداخته است. ابتدا داده های گردشگری شهر کرمان که شامل خیابا نها، میادین، آثار باستانی، سینماها، پار ک ها، رستوران ها و غیره است تهیه و برداشت شد. سپس پایگاه داده های زمین مرجع ( Geodatabase ) درمحیط SQL Server ونرم افزار ArcSDE طراحی گردید. بامشخص نمودن سطوح دسترسی هر کاربر واستفاده از نرم افزار ArcGIS Server نقشه گردشگری شهر در محیط Web GIS باقابلیت کاربرد واطلاع رسانی مراکز تفریحی و گردشگری شهر کرمان برای گردشگران و مسافران تهیه گردید. در نقشه مذکور کاربران توانایی جستجوی هر مکان از شهر، پرسش و پاسخ ( Query )وغیرهرادارند. همچنین در این پژوهش جهت استفاده از تحلیل های مربوط به شبکه معابر شهری مانند مشخص نمودن نزدیکترین مکان گردشگران به مقاصد مورد نظرشان، شبکه هندسی خیابان های شهر کرمان نیز طراحی گردیده است. در واقع در این پژوهش یک سیستم اطلاعات گردشگری برای شهرکرمان تهیه شده است.
ارائه یک شاخص خشکسالی مبتنی بر رطوبت خاک حاصل از سیستم جهانی تلفیق اطلاعات زمینی (GLDAS-SMDI) درمحدوده ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مقوله خشکسالی به یک معضل جهانی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان تبدیل شده است. بدون شک شناسایی و پایش خشکسالی را می توان گامی مهم در جهت مبارزه و کاهش خسارات ناشی از آن دانست. رطوبت خاک و تغییرات زمانی و مکانی آن یکی از مهمترین متغیرهای محیطی است که به دلیل اندازه گیری های دشوار، پرهزینه و وق تگیر میدانی، تاکنون به طور گسترده در شاخص های خشکسالی استفاده نشده است. در سال های اخیر با رشد فزاینده پایگاه های داده جهانی مبتنی بر برآوردهای ماهواره ای و همچنین افزایش توانایی های سخت افزاری و نرم افزاری در مدل سازی فرایندهای پیچیده حاکم بر بیلان آب در سطح زمین، کوشش زیادی به منظور استفاده مناسب از این ابزارهای نوین جهت کاهش مشکلات موجود در این زمینه به عمل آمده است. تحقیق حاضر، یک روش جدید برای پایش سیر تکاملی و شدت خشکسالی با شاخص خشکسالی مبتنی بر رطوبت خاک حاصل از سیستم جهانی تلفیق اطلاعات زمینی( GLDAS-SMDI ) ارائه می دهد شاخص فوق براساس این واقعیت استوار است که رطوبت خاک، فراسنجی تعیین کننده در بسیاری از فرایندهای پیچیده زیست - محیطی محسوب می گردد که نقش مهمی در وقوع خشکسالی دارد. در این تحقیق، از خروجی رطوبت خاک حاصل از سیستم جهانی تلفیق اطلاعات زمینی جهت تهیه نقشه توزیع مکانی خشکسالی در طی دوره آماری 200 4 -2001 در محدوده ایران مرکزی استفاده شده است. ارزیابی دقت این شاخص با استفاده از معیارهای ارزیابی R و RMSE درمقایسه با نقشه توزیع مکانی خشکسالی مبتنی بر شاخص SPI حاصل از داده های بارش ماهانه 50 ایستگاه سینوپتیک انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسی معیارهای ارزیابی نشان داد که شدت خشکسالی برآورد شده به وسیله شاخص GLDAS-SMDI ازهمبستگی معنی داری با نقشه شدت خشکسالی SPI درسطح اطمینان 95 % برخوردار بوده است. ازاین رو شاخص خشکسالی GLDAS-SMDI به خوبی می تواند در سیستم های هشدار سریع خشکسالی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک مناطق شمال کشور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند، این مخاطرات که آسیب های جانی و مالی بسیاری با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه می باشند. بر مبنای برنامه استراتژیک بین المللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد، کلیه مخاطرات دارای دو منشأ طبیعی و فعالیت های انسانی می باشد. استان گیلان یکی از استان های ساحلی شمال ایران به مرکزیت کلان شهر رشت می باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک در استان گیلان م یباشد. روش انجام این تحقیق به دو صورت توصیفی - تحلیلی و تجربی است که در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و در بخش تحلیلی نیز با شناسایی پارامترهای مؤثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک و تلفیق آن با تحلیل های فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) پهنه های آسیب پذیر در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. در این پژوهش ابتدا عوامل مؤثر در پهنه بندی مخاطرات شناسایی شدند. سپس به من ﻈ ور سنجش میزان اهمیت هر یک از این عوامل، پرسشنامه ای تدوین شد تا با روش ANP و با اخذ ن ﻈ رات کارشناسان مربوطه در زمینه هر یک از عوامل شناسایی شده، بتوان به اهداف پژوهش دست یافت. پس از اخذ ن ﻈ رات و با استفاده از روش منطق فازی به ارزش گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شد و بر اساس نتایﺞ آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم اﻓﺰار ARC GIS ﺻﻮرت گرفت و ﭘﻬﻨﻪ ﻫﺎی پرمخاطره ﻣﺸﺨﺺ گردید. نتایج نشان داده است که به کارگیری منطق فازی به همراه تحلیل فضایی GIS توانسته است به عنوان ابزاری کارآمد در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک مورد استفاده قرار گیرد و به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات برساند.
مد ل سازی تغییرات ساختار شهری با رویکرد برنامه ریزی فضایی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری - مطالعه موردی: شهرقائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات ساختار شهری همواره یکی از مهم ترین عواملی بوده که انسان از طریق آن محیط زیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به نقش محیط زیست در زندگی بشر، باید اطلاع دقیقی از چگونگی تغییر محیط زیست و روند تغییرات آن ها به دست آید. با پیش بینی تغییرات ساختار شهری، می توان میزان گسترش و تخریب منابع را مشخص و این تغییرات را در مسیرهای مناسب هدایت کرد. بنابراین مقاله حاضر با هدف مدل سازی تغییرات ساختار شهری با رویکرد برنامه ریزی فضایی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری در قائم شهر انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات ساختار شهری با به کارگیری تصاویر گوگل ارث، ماهواره های Astrium و DigitalGlobe مربوط به سال های 2015- 2007 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 11 متغیر انجام پذیرفت. تخصیص تغییر به هر کاربری با استفاده از زنجیره مارکوف محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1386 تا 1394 مدل سازیبرایسال 1402 صورتگرفت . درپایاننیزبااستفادهازدوره یواسنجی 1386 تا 1394 ساختار شهری سال 1402 پیش بینی شد. نتایج نشان داد در کل دوره مورد مطالعه، کاربری های جاده، زمین های بایر، باغات، آموزشی، مذهبی، پهنه یآبی، پارک و فضای سبز، صنعتی، ورزشی و مسکونی روندی افزایشی داشته است. اماکاربری کشاورزی با کاهش 437 هکتار و پوشش درختی با کاهش 9 هکتار مواجه بوده اند. همچنین نتایج مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در اکثر زیر مدل ها، صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی برای سال 1402 نیز نشاندهنده افزایش بسیار زیاد در کاربری مسکونی (195 هکتار) و باغ (104هکتار) و کاهش چشمگیر 33 هکتاری کاربری کشاورزی است.
تحلیل و سنجش آسیب پذیری ساختما ن های شهری در برابر زمین لرزه با استفاده از تحلیل های آماری مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده در شهرها یکی از آسیب پذیرترین بخش ها دربرابر سوانح طبیعی از جمله زمین لرزه می باشد. ساختمان های واقع در این بافت ها به علت قدمت زیاد از مقاومت کافی برخوردار نبوده و لزوم سنجش میزان آسیب پذیری و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری آن ها را در برابر زمین لرزه در اولویت قرار داده است . هدف اصلی این مقاله، تحلیل و سنجش آسیب پذیری بافت فرسوده مرکز شهر بروجرد در برابر زمین لرزه و مدیریت بحران پس از وقوع زمین لرزه در این محدوده می باشد. ماهیت این پژوهش نظری کاربردی بوده که روش مطالعه آن توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و بازدید میدانی گرد آوری شده است. این پژوهش با روش تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل پارامترهای استخراج شده به کمک نرم افزار GIS و در محیط Arcmap انجام شده است. نتایج بررسی نمایانگر آسی بپذیری شدید ابنیه در صورت وقوع زمین لرزه می باشد و حاکی از آن است که نقاط آسیب پذیر بافت، در مرکز، غرب و جنوب بافت می باشند و هنگام وقوع زمین لرزه در مدت زمان بسیار کم به علت ناپایداری عناصر و فضاهای شهری در برابر نیروهای زمین لرزه و عدم آمادگی مردم، آسیب های فیزیکی، سبب ایجاد آسیب های جانی، مالی و عملکردی و در نتیجه از کار افتادن سیستم شهری می گردند. با آمادگی برای مقابله با بحران می توان اثرات زمین لرزه را کاهش داد و با اطلاع از بعد مکانی ساختمان های آسیب پذیر، جمعیت متراکم در ساختمان ها و آگاهی از شرایط شبکه ارتباطی، می توان با سرعت بیشتری وارد عمل شده و با استفاده بهینه از زمان، تلفات را کاهش داد که لازمه این امر وجود اطلاعات درباره پارامترهایی است که با ایجاد پایگاه داده مکانی این امر امکا ن پذیر می گردد.
تحلیل سینوپتیک و ترمودینامیک بارش سنگین و سیلابی روزهای 5 تا 8 آبان 1394 دراستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین پژوهش یکی ازسنگین ترین و فراگیرترین بارش های استان کرمانشاه (روزهای 27 تا 30 اکتبر 2015) با هدف شناخت سازوکارهای مؤثر بر رخداد اینگونه رویدادهای فرین بررسی شد . جهت بررسی شرایط همدید و ترمودینامیک این پدیده داده های روزانه بارش روزهای 25 تا 31 اکتبر 2015استخراج و به منظور شناخت چگونگی ورود سیستم های سینوپتیک به منطقه از متغیرهای جو بالا استفاده شد. داده های مربوط به فشار تراز ایستگاه، ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه های مداری و نصف النهاری با د و نم ویژه در ترازهای مختلف جو از پایگاه داده مربوط به داده های جو بالا، از مرکز پیش یابی اقلیم وابسته به اداره جو و اقیانوس ایالات متحده ( NCEP/NCAR ) برداشت و سپس به منظور تحلیل سینوپتیکی بارش مذکور، نقشه های روزانه سطح زمین و سطوح 850،500 و250هکتوپاسکال در نرم افزار GrADS ترسیم شد. برای محاسبه شاخص های ناپایداری ( KI ، SI ، SW ، LI ) نیزازداده های جو بالای ایستگاه کرمانشاه بهره برداری شد. تحلیل نقشه های تراز دریا بیانگر این است که گرادیان شدید فشاربین کم فشار سودان و پرفشار اروپایی عامل اصلی رخداد بارش فرین در منطقه می باشد ضمن این که ریزش هوای سرد عرض های بالا توسط ناوه تاوه قطبی، تغذیه رطوبت از جنوب در تراز 850 هکتوپاسکال و بیشینه سرعت باد بر فراز منطقه در سطح 250 هکتوپاسکال، امکان بروز ناپایداری های جوی و شروع بارندگی در غرب کشور را فراهم آورده اند. نتایج نشان داد، طبق شاخص ناپایداری LI در روز 28 اکتبر(روزاوج بارش ها) رعد و برق پراکنده و براساس شاخص SI درهمان روز رگبار پراکنده با احتمال خیلی ضعیف وجود دارد. طبق شاخص KI در روز اوج بارش ها، این احتمال به 60 تا 80 درصد می رسد.