مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر کشور ایران با خشکسالی های متعددی مواجه بوده است، لذا برآورد دقیق میزان خشکسالی به منظور پیش بینی و مدیریت بهینه منابع طبیعی امری اجتناب ناپذیر است. بدین منظور روش های مرسوم برآورد خشکسالی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاه های هواشناسی هستند، به کار گرفته می شوند. یکی از مشکلات اصلی این روش ها در نظر نگرفتن تغییر شرایط اقلیمی و آب و هوایی در مناطق بزرگ است و معمولاً این روش ها در مناطق محلی جواب مناسبی به دست می دهند. به منظور بهبود دقت برآورد میزان خشکسالی در سطوح وسیع، استفاده تلفیقی از داده های حاصل از تصاویر ماهواره ای و ایستگاه های زمینی ضرورت خواهد داشت. در سال های اخیر استفاده از روش های ثقل سنجی ماهواره ای و تصاویر ماهواره ای به عنوان ابزاری مفید برای پایش مکانی و زمانی خشکسالی در مناطق وسیع، مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از این مطالعه استفاده از داده های ماهواره بازیابی گرانش و آب و هوا (GRACE) و محصول شاخص پوشش گیاهی سنجنده MODIS و مشاهدات زمینی ایستگاه های سینوپتیک برای ارزیابی خشکسالی در بازه زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ در کل کشور ایران است. بدین منظور در مقاله حاضر شاخصی کارا با عنوان شاخص خشکسالی داده های ادغام شده (MDI) مبتنی بر تصاویر شاخص پوشش گیاهی یکنواخت شده (NDVI) حاصل از سنجنده مادیس، داده های محتوی آب زمین (TWS) استخراج شده از ماهواره GRACE و داده های بارندگی استخراج شده از ایستگاه های سینوپتیک ارائه شده است. نتایج به دست آمده همبستگی ۷۵٪ با شاخص استاندارد جهانی شدت میزان خشکسالی پالمر (PDSI) را نشان می دهد. نتایج شاخص MDI و PDSI روند خشکسالی در سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ در ایران را به خوبی نشان می دهند.
مکان یابی ایستگاه های شبکه کینماتیک آنی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی در سواحل جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر سازمان های نقشهبرداری کشور، جغرافیایی،ثبت و املاک کشور و بهصورت محدود برخی شهرداریها برای ارائه خدمات تعیین موقعیت آنی دیفرانسیلی اقدام به ایجاد سامانههایی کردهاند. این سامانهها هرچند برای مقاصد نقشهبرداری سریع در کشور مؤثر و مفید بودهاند، اما تأمینکننده تعیین موقعیت دقیق در مناطق ساحلی و فراساحلی کشور برای پاسخگویی به نیازهای ناوبری و اکتشاف و استخراج منابع دریایی در میادین نفتی نیستند. این در حالی است که کشور دارای مرز آبی طولانی در جنوب و شمال بوده و در برنامههای توسعه کشور، اقتصاد دریا محور در اولویت قرار گرفته است. گام اصلی در ایجاد یک سامانه تعیین موقعیت دیفرانسیلی آنی انتخاب مکان مناسب برای استقرار ایستگاههای تعیین موقعیت دائم است. لذا مکانیابی ایستگاههای شبکه کینماتیک آنی در جنوب کشور موضوع این تحقیق قرار گرفت. برای این منظور ابتدا ماتریس مقایسه زوجی لایهها و زیرلایههای اطلاعاتی مورد نیاز، براساس نظر پنج خبره در این امر به روش دلفی بهدست آمد. سپس با استفاده از نرمافزار Matlab به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(Fuzzy Analytic Hierarchy Process) برنامه نویسی و وزن هر لایه و زیرلایه محاسبه شد. سپس براساس وزنهای بهدست آمده از تجزیه و تحلیل ماتریسهای مقایسات زوجی برای هر یک از زیر لایهها، کلاسهبندی لایهها در محیط GIS انجام پذیرفت؛ در نهایت با ادغام لایهها به روش همپوشانی شاخص وزندار (Weighted index overlay) براساس وزنهای بهدست آمده برای هر لایه، مکانیابی برای استقرار ایستگاههای دائمی بهینه یابی شده است. جزئیات محاسبات و نتایج حاصل در مقاله ارائه شده است.
بررسی تأثیر کاهش نویز مشاهدات مغناطیس سنج، ژیروسکوپ و شتاب سنج در بهبود تعیین موقعیت وسیله نقلیه با الگوریتم فیلتر کالمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقت تعیین موقعیت به کیفیت تکنولوژی مورد استفاده بستگی دارد. در حالی که استفاده از تکنولوژی های ارائه دهنده کیفیت بالای تعیین موقعیت مستلزم صرف هزینه زیاد و داشتن تخصص بالا جهت استفاده می باشد، عمدتاً تکنولوژی با کیفیت و قیمت پایین تعیین موقعیت ماهواره ای (GPS) و حسگرهای وضعیتی استفاده می شوند که در قالب گوشی های هوشمند به صورت فراگیر در دسترس می باشند. یکی از نکات متمایز این تکنولوژی های ارزان قیمت، میزان تأثیرپذیری آن ها از عوامل تولید کننده نویز می باشد. در این مقاله تأثیر بهبود میزان نویز حاصل از حسگرهای تعیین موقعیت و وضعیت گوشی های همراه بر دقت تعیین موقعیت اشیاء متحرک مانند خودروها با استفاده از تکنیک محلی سازی [1] و تلفیق داده های حاصل از حسگرهای مغناطیس سنج، ژیروسکوپ که در گوشی های همراه هوشمند وجود دارند بررسی شده است. از حسگرهای مزبور پارامترهای آزیموت و زاویه چرخش (رول) استخراج شده است و این پارامترها به همراه شتاب خطی و مختصات جغرافیایی حاصل از GPS برای بهبود موقعیت وسیله نقلیه در الگوریتم کالمن که یک فیلتر پایین گذر برای نویزهای با فرکانس پایین است، تلفیق شده اند. نتایج به دست آمده از اجرای روش پیشنهادی در خط 2 بزرگراه آزادگان شرق به غرب تهران و مقایسه آن با داده های مرجع نشان داده است که خطای تعیین موقعیت خودرو با گیرنده GPS گوشی هوشمند از 0.8274 متر به 0.6768 متر بدون کاهش نویز در فیلتر کالمن توسعه یافته [2] ، کاهش یافته است. با کاهش تدریجی نویز، میزان دقت نتایج حاصل از فیلتر کالمن بین مقادیر 0.6763 تا 0.6771 متر در نوسان بوده است که بیشترین بهبود دقت موقعیت خودرو در اثر کاهش 2 درصدی نویز، به مقدار 0.6763 متر حاصل شده است. براساس این نتایج، با وجود این که کاهش اثر نویز می تواند منجر به بهبود موقعیت وسیله نقلیه با استفاده از فیلتر کالمن و مشاهدات حسگرهای گوشی هوشمند شود، نامنظم بودن تغییرات دقت ناشی از کاهش نویز، لزوم یافتن درصد نویز کاهش بهینه را ایجاب می کند.
محاسبه دمای سطح آب (SST) و عمق آب با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 8 و برآورد ارتباط بین آنها - مطالعه موردی: دریاچه های ارومیه و وان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری پارامترهای فیزیکی آب از جمله دمای سطح آب و عمق آب با استفاده از روش های معمولی نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی می باشد. در سال های اخیر، فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای محاسبه دمای سطح آب و عمق آب، روند رو به رشدی در مطالعات مربوط به دریاها داشته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر محاسبه دمای سطح آب و عمق آب و بررسی ارتباط بین این دو در دریاچه ارومیه واقع در کشور ایران و وان واقع در کشور ترکیه می باشد. بدین منظور، در ابتدا تصاویر ماهواره لندست 8 سال 2018 برای مناطق مورد مطالعه تهیه شدند. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش (FLAASH)بر روی تصاویر اعمال شد. سپس دمای سطح زمین با استفاده از روش الگو ریتم پنجره مجزاء برای هر دو منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. در نهایت با اعمال ضریب گسیل مندی آب(0.98)برروی دمای سطح زمین، دمای سطح آب به دست آمد. برای محاسبه عمق نسبی آب نیز روش استامپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبات مربوط به ارزیابی صحت نتایج بیانگر مقادیر 1.2 ،1.2،1.1 RMSE برای محاسبه دمای سطح آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالک اشتر و اشکوهمچنین مقادیر 1.5،1.6 و 1.67 برای محاسبه عمق آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالک اشتر و اشکو می باشد. همچنین نتایج حاصل از بررسی ضریب همبستگی به دست آمده بین دمای سطح آب با عمق نسبی آب (0.24- برای دریاچه ارومیه) و( 0.52- برای دریاچه وان) نشانگر وجود رابطه معکوس بین عمق آب و دمای سطح آب است، به طوری که با افزایش عمق، دمای سطح آب کاهش یافته و کاهش عمق آب، افزایش دمای سطح آب و در نتیجه افزایش تبخیر و تعرق را در پی دارد.
پیاده سازی کاداستر سه بعدی بر مبنای روش فتوگرامتری مبتنی بر پهپاد بدون استفاده از نقاط کنترل زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر کاداستر به عنوان بستری مناسب برای انجام مشارکت در زمینه مدیریت زمین و دارایی های آن در سطح جهانی تبدیل شده است. کاداستر سه بعدی برای استفاده از منابع کمیاب زمین به عنوان پایه محکمی برای یکپارچه سازی و اتصال اطلاعات در قالب سیستمی کامل و کارآمد برای نگهداری اطلاعات بوده و به عنوان عنصری کلیدی جهت دستیابی به موفقیت های حقوقی و مدیریتی املاک در آینده مطرح می شود. هدف تحقیق حاضر ارزیابی روش فتوگرامتری مبتنی بر پهپاد بدون استفاده از نقاط کنترل زمینی به منظور تهیه مدل های سه بعدی کاداستر می باشد. اطلاعات مورد نیاز از منطقه مورد مطالعه توسط پهپاد فتوگرامتری ایبی پلاس اخذ و برای به دست آوردن مقادیر دقیق المان های توجیه خارجی تصاویر از واحد اندازه گیری اینرشیال و گیرنده سامانه ماهواره ای ناوبری جهانی با استفاده از تکنیک های تعیین موقعیت آنی و پس پردازش کینماتیک بهره گرفته شده است. پردازش تصاویر در دو مرحله توسط نرم افزارهای Pix4dmapper و Metashape صورت گرفته و از نرم افزارهای ArcGIS.v10 و SketchUp به منظور تولید مدل های سه بعدی و بصری سازی استفاده شده است. برای اثبات دقت هندسی مثلث بندی مجموعاً از 8 نقطه کنترل زمینی در منطقه به عنوان نقاط چک استفاده و مقدار بیشینه خطای جذر میانگین مربعات 3.12 در مؤلفه (X)، 2.86 در مؤلفه (Y) و 3.96 سانتی متر در مؤلفه (Z) در دو مرحله مشاهده گردیده است. در ادامه برای ارزیابی نهایی مدل های سه بعدی از 32 نقطه نمونه به عنوان نقاط چک استفاده شد و نتایج حاصل از برازش داده های مشاهداتی بر داده های مرجع نشان دهنده خطای جذر میانگین مربعات در مؤلفه های مسطحاتی (X,Y) به ترتیب 0.19 و 0.13 متر و مؤلفه ارتفاعی (Z)، 0.39 متر که حاکی از دقت بالای این روش به منظور تهیه مدل های سه بعدی کاداستر می باشد.
ارائه شاخص طیفی جدید به منظور استخراج سطوح برفی با استفاده از تصاویر اپتیکی سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش و اهمیت ریزش های جوی و به خصوص حالت غیرمایع آن مانند برف؛ در بحث تأمین آب مورد نیاز مجتمعات انسانی غیرقابل انکار است. در کشور ما که منطقه ای نیمه خشک محسوب می شود، ویژگی های برف و ذوب تأخیردار آن اهمیت بالایی در تأمین آب در فصول کم آب سال دارد. از این رو مطالعه کمیت این پدیده همواره مورد توجه بوده است. دادهای سنجش از دوری به دلیل داشتن پوشش تکراری در زمینه پایش سطوح برفی به خوبی می توانند مورد استفاده قرار گیرند. روش های آشکارسازی مختلفی قابلیت استفاده در این زمینه را دارا هستند. شاخص های طیفی که به نوعی مبتنی بر استخراج بازتاب طیف های جذب و انعکاس برف هستند، به صورت خودکار قابلیت سطوح برفی را دارا هستند. در این مطالعه که به منظور ارزیابی چهار شاخص مهم در برف سنجی و معرفی یک شاخص طیفی جدید انجام شده است، از داده های ماهواره ای لندست8 و سنتینل2 بهره گرفته شده است. شاخص های طیفی برف مورد استفاده عبارت هستند از NDSI-S3-NDSII-SWI و شاخص پیشنهادی PCSWIRI که مبتنی بر تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) است، بر روی تصاویر مورد استفاده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی شاخص ها با استفاده از معیارهای ضریب کاپا و صحت کلی؛ نشان دهنده دقت بالاتر شاخص پیشنهادی (ضریب کاپای 1 برای تصویر لندست 8 منطقه اصلی، و 0.96 برای تصویر منطقه ارزیابی 1) در تفکیک شباهت های طیفی برف و سایر پدیده ها در منطقه مورد مطالعه است. از این رو شاخص جدید می تواند جایگزین شاخص های برف؛ در مناطقی که اختلاط طیفی پدیده ای مانند نمک، باعث خطا در استخراج سطوح برفی می شود؛ باشد. همچنین برای محاسبه خودکار شاخص ها و شاخص پیشنهادی؛ برنامه کاربردی در محیط نرم افزار MatLAB توسعه داده شده و به صورت رابط گرافیکی تهیه گردید.
پهنه بندی دشت کبودرآهنگ به منظور احداث سد زیرزمینی به روش ترکیب نقشه های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از آب زیرزمینی یکی از راه کارهای مقابله با کم آبی در مناطق خشک و نیمه خشک است. کمبود منابع مالی، زمانی و تکنولوژیکی به علاوه شرایط فیزیکی سبب می شود که استفاده از آب در نواحی خشک در اغلب کشورهای در حال توسعه با محدودیت هایی مواجه باشد. طی چند سال گذشته استفاده از سدهای زیرزمینی به عنوان راه حلی برای غلبه بر مشکل کم آبی در مناطق خشک و نیمه خشک مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، به روش ترکیب نقشه های فازی در سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، مکان های مناسب برای احداث سد زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ، واقع در شمال استان همدان شناسایی می شوند. برای این منظور، پارامترهای مؤثر در احداث سد زیرزمینی همچون شیب، موقعیت چاه ها، چشمه ها و قنات ها، مسیر رودخانه ها، محل قرارگیری گسل ها، موقعیت روستاها و شهرها، وضعیت راه های ارتباطی و همچنین ضخامت آبرفت برای منطقه موردمطالعه جمع آوری شد. سپس با استفاده از ابزارهای تحلیل مکانی، لایه های اطلاعاتی مربوط به هرکدام از پارامترها به صورت لایه ی رستری و با استفاده از عملگر فاصله اقلیدسی و درون یابی بر اساس روش مثلث بندی دلونی آماده سازی شده و به کمک ترکیب نقشه های فازی، استانداردسازی بر روی معیارهای مختلف انجام گرفت. با جمع بندی تحقیقات و استانداردها، نقشه های معیار به کمک عملگرهای فازی با هم ترکیب شد؛ در روش عملگر اشتراک فازی منطقه ای به وسعت 3342 هکتار و در روش عملگر ضربی فازی منطقه ای به وسعت 2393 هکتار، حدود یک درصد منطقه مطالعاتی و در روش عملگر گامای فازی منطقه ای به وسعت 35574 هکتار، 10.32 درصد منطقه مطالعاتی، دارای پتانسیل بسیار مناسب برای احداث سد زیرزمینی مشخص شدند. نتایج نشان داد که در صورت وجود داده های مناسب مکانی و نقشه های با دقت، روش ترکیب نقشه های فازی می تواند نتایج مناسبی برای پیشنهاد مکان های مناسب احداث سد زیرمینی را ارائه نماید.
کاربرد مدل رگرسیون چندجمله ای برای برآورد بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی زلزله های بزرگ با استفاده از الگوی طبقه بندی پس لرزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل زمانی و مکانی پس لرزه های یک زمین لرزه ، در کانون توجه پژوهشگران علم زلزله شناسی قرار دارد. این موضوع به دلایلمختلف، از جمله ضرورت برآورد بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی در بازه زمانی معین پس از وقوع یک زلزله بزرگ در مدیریت بحران اهمیت دارد. از اهداف این پژوهش، شناسایی ارتباط بین بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی با الگوی رویداد پس لرزه ها در چند ساعت اولیه پس از وقوع یک زلزله بزرگ است. بدین منظور، یک مدل رگرسیون چند جمله ای با 15 پارامتر مختلف که در برگیرنده اطلاعات مربوط به زلزله اصلی و اطلاعات برداشت شده از اولین پس لرزه های رویداده پس از وقوع زلزله اصلی می باشد،پیشنهاد گردید. این 15 پارامتر بر اساس بررسی ضرایب همبستگی پارامترهای مختلف با بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی انتخاب شده اند. ضرایب مدل پیشنهادی با استفاده از 32 رویداد بزرگ ثبت شده مربوط به زلزله های اصلی با بزرگی بیش از 5.6 در 13 سال منتهی به سال 2020 در محدوده کشور ایران و به کمک روش کمترین خطای مربعات برآورد شد. همزمان، آزمون فاکتور واریانس ثانویه برای پذیرش ضرایب و بررسی پایداری مدل به روش شبیه سازی خطای عمدی بر روی ضرایب و آزمون باقیمانده های خطا انجام شده است. برای یافتن بهترین مدل، با طبقه بندی داده ها در دو بازه مختلف، 60 حالت در نظر گرفته شده است. بازه اول بررسی پس لرزه ها در دوره های های زمانی 1، 2، 3، 6، 9، 12، 15، 18، 21 و 24 ساعتو بازه دوم انتخاب بزرگ ترین پس لرزه در دوره 2، 4، 8، 12، 16 و 20 روز، بعد از زلزله اصلیاست. در نتیجه با تحلیل خطای مدل ها در برآورد دو پارامتر بزرگی و زمان وقوع پس لرزه اصلی، سه مدل برای پیش بینی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پیشنهاد گردید. این مدل ها می توانند، بزرگی و زمان وقوع بزرگ ترین پس لرزه در بازه های 2 روزه، 8 روزه و 20 روزه را با دقت قابل قبول (برای هر سه مدل، دقت متوسط 0.18 در بزرگی به مقیاس ناتلی و دقت متوسط 18.1 ساعت در زمان وقوع) برآورد کنند. دقت مدل های پیشنهادی با استفاده از 9 زلزله رویداده در کشورهای ایران و ترکیه، که از آن ها در تولید مدل استفاده نشده است اما در چشمه های زمین لرزه ای با ساختار مشابه قرار دارند، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مدل بزرگی وقوع پس لرزه اصلی قادر است با خطای نسبی کمتر از 4.5 درصد، بزرگای قوی ترین پس لرزه رویداده در دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را پیش بینی کند. درحالی که مدل زمان وقوع پس لرزه با خطای نسبی متوسط 7.2 درصد، از دقت پایین تری برخوردار است.
نسبت مناسبات هیدروپلیتیک با تغییر ساختار هیدروهژمون نمونه پژوهی سد رنسانس در اتیوپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد هماوردی در مناسبات هیدروپلیتیک، جهت دهنده به سیاست گذاری های آبی و سیاست خارجی بسیاری از کشورهای واقع در حوضه های آبریز مشترک به ویژه در مناطق کم بارش و درگیر کمبود آب می باشد. در این میان، ناهماهنگی منابع آبی و حوضه های آبریز با مرزهای سیاسی کشورها بر نگرانی ها افزوده است. دامنه و ژرفای مسئله زمانی آشکار می شود که بدانیم نزدیک به نیمی از جمعیت کره زمین در داخل حوضه رودهای مشترک ساکن هستند. وضعیتی که امنیت آبی را به مسئله ای حیاتی برای این کشورها تبدیل کرده است. حوضه آبریز نیل متشکل از ده کشور از آن دست حوضه هایی است که مناسبات هیدروپلیتیک، برخاسته از مسائل درون حوضه ای و مداخله قدرت های فراحوضه ای به دگرگونی در ساختار هیدروهژمونی انجامیده است. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که متناسب با فراز و فرود منابع قدرت آفرین کشورهای حوضه نیل، ساختار هیدروهژمونی و مناسبات هیدروپلیتیک آن حوضه با نگرش به ساخت سد رنسانس به سود اتیوپی رو به تغییر است. روش شناسی حاکم بر متن، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که طرح ساخت سد رنسانس آغازی بر پایان هیدروهژمونی مصر و تغییر ساختار قدرت در حوضه نیل است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر منابع آب با رویکرد محاسبه ضریب تعدیل - مطالعه موردی: دشت لنجانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی ازعوامل طبیعی، اجتماعی و اقتصادی مانند تغییرات کاربری اراضی، رشد جمعیت وتغییر اقلیم در مقیاس های خرد و کلان، بر سیستم های منابع آب اثرات منفی وارد می کنند که بررسی همه جانبه و همزمان آن ها از اهمیت ویژه برخوردار است. در این پژوهش، تعیین تغییرات کاربری اراضی دوره های مختلف زمانی در دشت لنجانات با کاربرد تصاویر ماهواره ای لندست و سپس ایجاد نقشه های کاربری اراضی و آشکارسازی تغییرات آن با استفاده از نرم افزار ENVI برای پنج گروه مختلف کاربری انجام شد. برای ارزیابی صحت طبقه بندی از ضریب کاپا و نیز صحت کلی و برای پیش بینی تغییر کاربری اراضی در آینده (سال 2035) از نرم افزار IDRISI kilimanjaro بهره گرفته شد.همچنین ضریب تعدیل از تقسیم ضریب رواناب کاربری در دوره پیش بینی بر ضریب رواناب درصد تغییرات کاربری در گذشته، محاسبه شد. نتایج حاصل از پیش بینی کاربری زمین در دشت مذکور، نشان می دهد که در دوره زمانی 2015 تا 2035، کاربری مناطق انسان ساخت از 7202 هکتار به 9122هکتار روند افزایشی دارد. کاربری کشاورزی در منطقه در سال 2035 به 16638هکتار می رسد که در مقایسه با مقدار مشابه در سال 2015 کاهش خواهد یافت. در همین زمان، سهم پهنه های آبی به 175هکتار و حدود 25درصد کاهش خواهد رسید. ضریب تعدیل در منطقه مورد مطالعه با توجه به تغییرات کاربری سال 2035 نسبت به سال 1990، معادل 1.051 تعیین شد که دانستن تغییرات کاربری اراضی و این ضریب در مطالعات مربوط به مدیریت منابع آب منطقه، مورد استفاده خواهد بود.
تحلیل عوامل مؤثر بر فرونشست در دشت سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطره فرونشست زمین به صورت خزنده از حدود پنج دهه قبل در حال شدت گرفتن است و همه دشت ها و مناطق شهری ایران را تحت تأثیر قرار داده است. دشت سبزوار ازجمله مناطقی است که با پدیده فرونشست مواجه است. در این پژوهش ضمن پهنه بندی فرونشست، عوامل پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی، پراکنش قنات ها، چاه ها و گسل ها بررسی شد. به منظور مطالعه میزان فرونشست از شش تصویر SLC باند C ماهواره انویست سنجنده ASAR در بازه زمانی سال های 2004 تا 2008 استفاده شد. همچنین سطح تراز آب های زیرزمینی طی دوره ی1392- 1352 با داده های مکانی چاه ها و قنات های منطقه اندازه گیری شد. از تصاویر راداری؛ اینترفروگرام تفاضلی، کوهرنسی، کاهش اثرات توپوگرافی، فیلترینگ و درنهایت میزان جابه جایی استخراج شد. برای برآورد میزان افت آب های زیرزمینی و فرونشست حاصل از آن، سطح آب چاه های پیزومتری درون یابی شد. برای بررسی رابطه بین پراکنش فضایی فرونشست و موقعیت چاه ها ، قنات ها و گسل ها نیز از روش های همپوشانی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین فرونشست در شمال شرق منطقه رخ داده و جهت فرونشست جنوب غربی و شمال شرقی است. شهرهای داخل دشت سبزار ازجمله شهر سبزوار با میانگین نشست حدود 10سانتی متر در یک دوره 5ساله مواجه است. روند گسل ها عمود برجهت فرونشست است که بیانگر نقش آن ها در جابه جایی عمودی رو به پایین است. نتایج تحلیل آمار درازمدت سطح پیزومتری نشان داده که درپهنه هموار دشت سبزوار، پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی به سمت شرق رو به افزایش است؛بنابراین عوامل مهم در رخداد فرونشست در این منطقه در مرحله اول کاهش سطح آب های زیرزمینی است. آمار درازمدت سطح پیزومتری نیز تأکیدی بر این رخداد است. گسل ها به دلیل عمود بودن سطح فرونشست با جهت آن ها می توانند نقش تشدیدکنندگی داشته باشند؛ به عبارت دیگر هرچقدر سطح آب های زیرزمینی در این منطقه کاهش یابد با یک ضریب افزایشی، با تشدید پدیده فرونشست مواجه خواهیم بود.
تهیه نقشه های جمعیتی و تحلیل های مکانی - آماری بیماری سرطان معده در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی فراوانی، بروز و توزیع فضایی سرطان معده در استان همدان و شناخت مناطق پرخطر برای این سرطان با توجه به تحلیل های مکانی - آماری مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین بررسی عوامل آلودگی آب دخیل در بروز سرطان معده براساس داده های موجود بین سال های 1390 تا 1394 می باشد. برای این منظور اولاً فرآیند کدگذاری جغرافیایی و تبدیل آدرس 1157 بیمار شناخته شده به موقعیت به کمک نقشه ها و سرویس های آنلاین نقشه گوگل انجام گرفت و آمار بیماران به لایه اطلاعات مکانی شهرهای استان منتسب گردید. ثانیاً نقشه های توزیع بیماری به تفکیک جنسیت براساس طبقه بندی شکست های طبیعی تهیه شدند و نقشه های پیوسته توزیع سنی بیماری نیز با تحلیل درونیابی به روش وزن دهی معکوس فاصله به دست آمدند. همچنین خوشه بندی نواحی حساس مکانی بیماری سرطان معده براساس شاخص گتیس انجام شد. طبق نتایج، شهرهای قهاوند و همدان به عنوان کانون اصلی و بحرانی سرطان معده بین سال های 1394-1390 شناسایی گردیدند و شهر لالجین نیز در رتبه ی بعدی نواحی بحرانی طی این دوره شناسایی گردید. تحلیل آماری بیماران نیز به تفکیک سن و جنس در طول دوره آماری 5 ساله، به تفکیک سال و مجموع 5 سال به دست آمد که نتایج آن شیوع بیشتر سرطان معده را در مردان و در افراد بالای70 سال نشان می دهد. نهایتاً براساس تحلیل اکولوژیکی با مدل رگرسیون، رابطه بین میزان آلودگی های آب منطقه با بیماری انجام گرفت و رابطه مثبتی میان شدت نیترات و سرب با وقوع بیماری حاصل شد.
تحلیل الگوی توزیع فضایی تولید پسماند شهری در مناطق 22 گانه تهران با استفاده از تکنیک رگرسیون موزون جغرافیایی و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسماند شهری یکی از چالش های پیش روی شهرها و کلان شهرها در قرن 21 به شمار می رود. چالشی که کیفیت های محیط شهری، اقتصاد شهری و سلامت شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. برنامه ریزی پیرامون مدیریت کارا در راستای کاهش و مدیریت پسماند شهری از جمله اهداف بانک جهانی در سال 2016 برای شهر های بزرگ بود؛ اما برای برنامه ریزی و مدیریت مناسب، بحث شناخت متغیرهای اثرگذار بر پسماند شهری مطرح می گردد. چالش مدیریت و برنامه ریزی مناسب پسماند شهری برای شهر تهران و مناطق 22 گانه آن نیز مطرح می باشد. این پژوهش با هدف تحلیل الگوی توزیع فضایی تولید پسماند شهری (متغیرهای مستقل) و میزان پسماند شهری (متغیروابسته) به دنبال بررسی متغیرهای اثرگذار بر پسماند شهری در سطح شهر تهران و مناطق 22 گانه آن است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای و روش آن توصیفی - تحلیلی (قیاسی) مبتنی بر تحلیل های فضایی و مکانی می باشد. سطح اطلاعات مورد استفاده، 123 ناحیه است که داده های آن از سازمان پسماند شهرداری تهران، مرکز آمار و شهرداری تهران تهیه شده است. تکنیک های مورد استفاده در این پژوهش شامل رگرسیون حداقل مربعات و رگرسیون موزون جغرافیایی برای بررسی رابطه و پیش بینی مبتنی بر آن و شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی بر اساس ماهیت متغیرها می باشد. نتایج به دست آمده بیان کرد که متغیر قیمت زمین با ضریب منفی 0.96 رابطه معناداری با پسماند شهری نداشته است و متغیرهای مهاجرت و کاربری های شهری - بهداشتی درمانی به ترتیب با ضرایب (0.123 و 0.186) بر میزان پسماند شهری در مناطق شمالی اثرگذار می باشد. از بُعد روشی نیز تحلیل واریانس میان رگرسیون ها بیان کرد که رگرسیون موزون جغرافیایی با ضریب 2.355 برتری به نسبت رگرسیون حداقل مربعات داشته است. همچنین ضرایب تعیین نهایی مدل ها بیان کرد که شبکه عصبی مصنوعی با ضریب 0.967 عملکرد بهتری در بُعد غیرمکانی برای پیش بینی مدل و میزان پسماند شهری داشته است.
تحلیل آسیب پذیری ابعاد طبیعی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی کلان شهر کرمانشاه در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله پدیده و رخدادی طبیعی و غالباً مخرب است که در برنامه ریزی شهری کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. غالباً تحقیقات موجود در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول روش های ساخت و ساز ساختمانی برای افزایش مقاومت بنادر برابر زلزله بوده است. پژوهش حاضر با تأکید بر شناسایی شاخص های آسیب پذیری و پهنه بندی خطر در چهار شاخص طبیعی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی با 44 زیر شاخص، آسیب پذیری ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب مشخص و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را تعریف نموده است. در مقاله حاضر با بررسی های بنیادی و ارائه مبانی نظری در ارتباط با موضوع و محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری ArcGISاقدام گردید و سپس با ایجاد لایه های مؤثر و دخیل در فرآیند تحلیل و ارزیابی برای هر شاخص به صورت جداگانه مدل AHPاجرا و سپس نتیجه نهایی هر شاخص در یک ماتریس جدید مجدداً در مدل AHPاجرا و در نهایت نقشه پهنه بندی آسیب پذیری نهایی به دست آمد. تشکیل ماتریس به تحلیل میزان آسیب پذیری کاربری ها، با توجه به شرایط محدوده مورد مطالعه پرداخته است که در نهایت آسیب پذیری کلان شهر کرمانشاه با توجه به معیارهای کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار ArcGISو مدل AHPبه صورت نقشه پهنه آسیب پذیر مشخص و راه های کاهش آسیب پذیری بررسی و نتایج بررسی ها بر اساس موقعیت مکانی محدوده مورد مطالعه در قالب توسعه میان افزا و توسعه درون زا ارائه شده است.
ارزیابی تأثیر معیارهای اقلیمی طراحی مدل جغرافیایی میدان شهری براساس کیفیت و جهت یابی باد غالب به منظور دستیابی به آسایش حرارتی - مطالعه موردی : میدان نبوت شرق تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی در فضاهای باز یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار برجنبه های مختلف زندگی به شمار می رود. با توجه به این که تهویه طبیعی فضاهای عمومی شهری و میادین توسط جریان هوای طبیعی، یکی از بهترین و ارزان ترین روش های تهویه می باشد که با ورود باد در فضای میدان صورت می پذیرد و موجب آسایش در فضاهای شهری می شود، از این رو پژوهش پیش رو با توجه به تأثیر باد مطلوب در کیفیت آسایش حرارتی در فضاهای عمومی شهری به ارزیابی و مقایسه ی معیارهای تأثیر گذار در مدل های ساختاری و کالبدی میدان نبوت واقع در شرق تهران پرداخته است. این مطالعه، بر اساس کیفیت و جهت یابی باد مطلوب با هدف تعیین مهم ترین و تأثیرگذارترین معیار در مدل یابی جغرافیایی میدان شهری، ضمن ارائه سناریوهایی با تغییر چند فاکتور جهت، سرعت و کیفیت باد مطلوب و مناسب در فضای عمومی شهری، در محیط ENVI-met 4 basic با شبیه سازی سه بعدی و سنجش شرایط خرد اقلیم شهری، سنجش سطح آسایش حرارتی بر مبنای معیار PMV ( میانگین دمای پیش بینی شده در فضای مدل سازی ) در میدان را انجام داده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که جهت گیری مناسب در شهر تهران برای محوطه های عمومی شهری، جهت جنوب غربی (رون تهرانی) است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل نمونه هامشخص شد که گردش حدود ۱۰ درجه نسبت به شمال، بهترین جهت آسایش حرارتی بر اساس بهره گیری از باد غالب شهر است.
بررسی نقش منطقه مکران درامنیت خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه مکران منطقه ای راهبردی در معادلات امنیتی ایران به شما می رود. این منطقه از نظر مولفه های جغرافیای انسانی، جغرافیای اقتصادی و جغرافیایی طبیعی می تواند به عنوان زمین بازی امنیتی ایران مورد استفاده قرار گیرد. اما در مقابل منطقه مجاور یعنی خلیج فارس از این نظر مزیت های کم تری دارد. هدف این مقاله بررسی نقش منطقه مکران در امنیت خلیج فارس است. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین مزیت های منطقه مکران برای ایفای نقش امنیتی در خلیج فارس کدام اند؟ این مقاله با استفاده از مدل سوآت به منظور بررسی نقش منطقه مکران در امنیت خلیج فارس انجام شده است و برای سنجش وزن سنجه ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد ژئوپلیتیکی منطقه مکران در تعیین کردن نقش امنیتی آن در ارتباط با امنیت منطقه خلیج فارس عبارت اند از؛ جغرافیای انسانی و نحوه توزیع جمعیتی در این منطقه، جغرافیای اقتصادی منطقه، جغرافیای طبیعی منطقه و همچنین ویژگی های جغرافیایی منطقه که امکان اجرای اصل پراکنده سازی به عنوان یکی از اصول تاثیر گذار بر معادله دفاع- تهاجم وجود دارد.