مقالات
حوزه های تخصصی:
سنجش از دور حرارتی، با فراهم آوردن قابلیت محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقش مهمی در مطالعات محیط زیستی از جمله مطالعات اقلیمی، شناسایی گسل های پنهان و یا در مواردی پی جویی منابع زمین گرمایی ایفا می کند. در این مقاله با استفاده از اطلاعات بدست آمده از باند های حرارتی ماهواره لندست 8، دمای سطح زمین در لحظه تصویربرداری از منطقه ای دارای گسل های بیسمنتی محاسبه گردیده است. اطلاعات حرارتی حاصل از منطقه محاط بر گسل شهداد و قسمت جنوبی گسل نایبند، که در محدوده ی شرقی شهرستان کرمان قرار دارند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان داد که در نزدیکی زون مرکزی این دو گسل عمیق و بزرگ تجمع های حرارتی سطحی وجود دارد. طبق نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر این تجمعات حرارتی با فاصله گرفتن از زون مرکزی گسل کاهش می یابد. بر اساس انطباق موقعیت گسل ها و پیکسل های دمای بالا، تجمع های خطی حرارتی می توانند کلیدی جهت شناسایی گسل های اصلی در مناطق با لیتولوژی و سن مشابه در نقشه های بدست آمده از دمای سطح زمین باشند. در مطالعه حاضر با توجه به موقعیت گسل ها و نقشه های دمایی، دو منطقه ی با حداکثر تمرکز نمودارهای هم دمای مشمول کران بالای طیف دمایی نقشه LST منطقه، استخراج و ارائه گردیده است. با توجه به شیب نمودارهای هم دما به سمت زون مرکزی گسل در مناطق مذکور، و با توجه به نزدیک بودن عمق گسل های بیسمنتی به مواد داغ تشکیل دهنده آستنوسفر زمین، مناطق معرفی شده می توانند به عنوان پتانسیل اولیه وجود منابع زمین گرمایی مورد بررسی تفصیلی واقع شوند.
اندازه گیری زمینه - آگاه تشابه خطوط سیر مبتنی بر الگوریتم MOPSO و نظریه فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه رفتار اشیاء نقطه ای و تجزیه و تحلیل خطوط سیر آن ها در علوم مختلف، بویژه در علوم اطلاعات مکانی [1] ، مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است . مطالعات مذکور به درک صحیح الگوهای رفتاری-حرکتی این اشیاء کمک شایانی می کنند. نحوه حرکت اشیاء تا حد زیادی متأثر از زمینه ای است که حرکت در آن صورت می پذیرد . به همین دلیل، تحلیل خطوط سیر اشیا صرفاً با در نظر گرفتن ابعاد مکانی و مکانی-زمانی به درستی شرایط حین حرکت را منعکس نمی کند و منجر به نتایج غیرواقعی می شود.با این حال، روش های موجود اندازه گیری فاصله تنها قادر به اندازه گیری تشابه خطوط سیر در ابعاد مکانی و مکانی-زمانی هستند و معمولاً بعد زمینه را نادیده می گیرند. بنابراین، در این تحقیق، روشی نوین توسعه داده شده است، تا بتوان از طیف وسیعی از اطلاعات زمینه ای کمی و کیفی داخلی و خارجی در کنار ابعاد مکانی-زمانی در فرآیند اندازه گیری تشابه خطوط سیر غیر هم اندازه استفاده کرد. در توسعه روش مذکور، از سیستم های استنتاج فازی برای مدلسازی تشابه خطوط سیر با استفاده از انواع داده های حرکتی و اطلاعات زمینه ای بهره گرفته شده است . برای افزایش کارایی روش پیشنهادی از ساختار سلسله مراتبی مبتنی بر مسئله و تولید و تنظیم همزمان توابع عضویت و مجموعه قواعد از طریق یادگیری استفاده شده است. عملکرد این سیستم با اعمال آن برروی مجموعه خطوط سیر واقعی افراد پیاده و دوچرخه سوار به همراه اطلاعات زمینه ای آنها حین حرکت مورد ارزیابی قرار گرفته است . نتایج بیانگر کارآمدی روش پیشنهادی در اندازه گیری زمینه-آگاه خطوط سیر با اندازه های گوناگون و در ابعاد مختلف است. [1] 3-Geospatial Information Science
شناسائی و اولویت بندی چالش های اشتراک گذاری داده و اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک گذاری از موضوعات کلیدی در موفقیت زیرساخت اطلاعات مکانی (SDI) محسوب می شود. در سایه اشتراک گذاری از دوباره کاری ها در تولید و جمع آوری داده و اطلاعات مکانی توسط سازمان های مختلف جلوگیری شده، هزینه ها کاهش یافته و از قابلیت های داده و اطلاعات مکانی در راستای برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها به طور مؤثری استفاده به عمل می آید. اما شواهد موجود نشان می دهند که تحقق امر اشتراک گذاری داده و اطلاعات مکانی همواره با چالش های متعددی مواجه بوده است و بدون رفع این موانع دستیابی به اهداف توسعه SDI نیز میسر نخواهد شد. ازاین رو هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه راهکاری برای شناسائی و اولویت بندی چالش های اشتراک گذاری داده و اطلاعات مکانی می باشد. چارچوب روش تحقیق بر اساس پیمایش، مفهوم ریسک و استفاده از سامانه استنباط فازی بنا نهاده شده است. به منظور عینیت بخشیدن به این چارچوب، مطالعه ای موردی با مشارکت 19 سازمان در استان آذربایجان شرقی انجام شد. ابتدا از منابع مختلف 25 چالش محتمل در اشتراک گذاری شناسائی شد و سپس با کمک پرسشنامه دیدگاه کارشناسان در رابطه با احتمال وقوع و شدت اثر چالش ها مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله بعد با توسعه سامانه استنباط فازی دیدگاه های کارشناسان پردازش شده و امتیاز فازی هر یک از چالش ها محاسبه شد. در ادامه چالش ها از نظر اهمیت بر اساس معیارهای از پیش تعریف شده سطح بندی شده و با اجرای آنالیز خوشه ای (کلاستر) چالش های مشابه در کلاسترهای یکسان قرار گرفتند. بر اساس یافته ها، میانگین هندسی کلی چالش ها 76/62 درصد محاسبه شد و نبود پورتال مکانی (ژئوپورتال)، فقدان یا مشکلات متادیتا (فراداده)، نبود هماهنگی لازم در بین سازمان های مختلف برای اشتراک گذاری داده و اطلاعات مکانی از مهم ترین چالش های اشتراک گذاری داده و اطلاعات مکانی شناخته شدند که همگی در کلاستر یکسانی قرار داشتند. همینطور از ارزیابی چالش ها در دو کلاس سازمانی و فنی چنین استنباط شد که چالش های سازمانی نسبت به چالش های فنی اهمیت بیشتری دارند.
محاسبه و ارزیابی تبخیر در دریاچه پشت سدها با استفاده از مدل تبخیر و تعرق SEBAL - مطالعه موردی: سدامیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبخیر از دریاچه پشت سدها و دریاچه های آب شیرین از جمله روش های هدررفت منابع آب است. به همین دلیل اندازه گیری مقدار تبخیر از سطح پهنه های آب شیرین اهمیت بسیاری در مدیریت منابع آب دارد. روش های گوناگونی برای اندازه گیری تبخیر-تعرق ارائه شده که از جمله آن ها الگوریتم توازن انرژی در سطح ( SEBAL ) است که می تواند با استفاده از تصاویر ماهواره ای نقشه های پهنه بندی تبخیر-تعرق تولید نماید. تا به حال، الگوریتم SEBAL بیشتر در برآورد تبخیر-تعرق از سطح خشکی ها و پوشش های گیاهی پیاده سازی شده و تحقیقات کمی در زمینه کاربرد آن در سطح پهنه های آبی شیرین انجام شده است. هدف این تحقیق، بکارگیری الگوریتم SEBAL جهت پهنه بندی تبخیر از سطح دریاچه های پشت سدها است. به همین منظور سه تصویر Landsat TM از دریاچه سد امیرکبیر (کرج) و زمین های کشاورزی پایین دست آن مربوط به ماه های خرداد، تیر و مرداد سال 0931 تهیه گردید و تصحیحات رادیومتریک و هندسی بر روی آن انجام شد. برای انجام پیاده سازی های الگوریتم SEBAL ، از داده های ایستگاه هواشناسی کرج استفاده شد. همچنین مقدار تبخیر اندازه گیری شده از روش تشت تبخیر توسط شرکت آب منطقه ای استان تهران در نزدیکی دریاچه سد امیرکبیر به عنوان داده های واقعیت زمینی استفاده گردید. RMSE نتایج به دست آمده از SEBAL برای سد امیرکبیر با داده های زمینی، 72/0 میلیمتر بود که مقدار قابل قبولی محسوب می شد . مقدار تبخیر روزانه نیز از کل سطح دریاچه در تاریخ های منتخب به ترتیب 730/8، 346/01 و 534/5 متر در روز به دست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان دهنده افزایش تبخیر از سطح مخزن سد در مناطق کم عمق به سمت مناطق عمیق تر بود که این مورد می تواند نشان دهنده کارایی نامناسب روش های نقطه ای اندازه گیری تبخیر باشد. در مجموع، نتایج بیانگر کارایی الگوریتم SEBAL برای برآورد تبخیر از سطح دریاچه های سدها بود و می توان با توجه به شرایط مکانی و زمانی هر منطقه، از آن برای تعیین تبخیر پهنه های آبی شیرین استفاده نمود.
طراحی و پیاده سازی یک سیستم اطلاعات مکانی همراه بافت آگاه برای گردشگران - مطالعه موردی: شهرمراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری و جذب گردشگر به عنوان یکی از منابع اقتصادی در کشورهایی باسابقه ی فرهنگی و تاریخی از جمله ایران، مورد توجه بسیار قرارگرفته است. گردشگران نیاز به اطلاعات ساختار یافته ای دارند که در هرلحظه و هر مکان در دسترسشان باشد. این اطلاعات به آن ها کمک می کند که موقعیت خود را نسبت به مکانی که به احتمال زیاد برای آن ها جدید و ناآشنا باشد، توجیه کنند. هم چنین آن ها سرویس های اطلاعات مکانی از قبیل مکان های مورد نظرشان و بهترین مسیری که به آن ها ختم می شود نیز می باشند. در سیستم های بافت آگاه با بررسی بافت های جاری کاربر رفتار خود را بر اساس این بافت ها منطبق می کنند. در این مقاله نحوه پیاده سازی یک سیستم بافت آگاه گردشگری برای شهر مراغه شرح داده شده است. سیستمی که علاوه بر موقعیت مکانی گردشگر، از یک سری بافت های دیگر مانند بافت جهت حرکت، بافت سرعت حرکت ، مسیر و بافت زمان نیز برای استنباط شرایط گردشگران و تطبیق سیستم با این شرایط استفاده می کند. نتایج حاصل از ارزیابی سیستم نشان می دهد حدود 33/83 درصد از کارشناسان گردشگری و گردشگران از سیستم پیاده سازی شده راضی بودند و آن را برای استفاده سایر گردشگران پیشنهاد می دادند.
روندیابی شاخص نرمال شده سلامت زیست محیطی مبتنی برداده های ماهواره ای از سال 2001 تا 2013 و ارتباط آن با کانون های گردوغبارغرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش از دور عرصه ی نوینی را در پایش و مدلسازی متغیرها و پارامترهای محیطی، در سطوحی متفاوت گشوده است به طوری که می تواند به عنوان یک زمینه تحقیقاتی و عملیاتی مناسب برای پیش بینی و مقابله با اثرات مخرب بحران های زیست محیطی، قلمداد گردد. در این میان، قابلیت های سنجنده ی MODIS به لحاظ ارائه محصولات متنوع جهت تخمین پارامترهای محیطی، بیشتر از هر ابزار دورکاوی دیگر، نمود یافته است. در تحقیق حاضر از محصولات سنجنده MODIS برای معرفی شاخص نرمال شده سلامت زیست محیطی، NHEI ، همراه با روندیابی تغییرات زمانی و بررسی ارتباط آن با کانون های گردوغبار غرب آسیا در دهه ی اخیر، استفاده شده است. این شاخص، به صورت توأمان رفتارهای دمای سطحی و پوشش گیاهی را مدلسازی می کند. به علت همبستگی بالای نتایج حاصل از شاخص توسعه داده شده با کانون های گردوغبار، از آن می توان به عنوان مبنایی برای مدلسازی و روندیابی رفتار کانون های گرد و غبار بهره برد. NHEI برای سال های 2002 تا 2013 توسعه یافت، سپس روند تغییرات آن به کمک فرآیند روندیابی خطی آشکارسازی شد و ارتباط آن با کانون های گردوغبار ارزیابی گردید. از آنجایی که NHEI روند تغییرات عناصرکلیدی دما، پوشش گیاهی و رطوبت را به صورت توأم نشان می دهد، نتایج روندیابی سلامت زیست محیطی حکایت از کاهش کلی شدت و گستره آن در محدوده ی مورد مطالعه دارد. در حالی که توزیع نواحی بحرانی به سوی پراکندگی بیشتر میل نموده است. این مطالعه بر قابلیت های NHEI در پایش و مدلسازی متغیرهای محیطی در ارتباط با طوفان های گردوغبار، تأکید می ورزد به طوری که متوسط NHEI کانون های گردوغبار به طور معنی داری کمتر از متوسط NHEI محدوده مطالعاتی بود، بنابراین نتایج این مطالعه می تواند افق جدیدی در حوزه ی برآورد پارامترهای محیطی به کمک طراحی شاخص های سنجش از دوری نوین را بگشاید.
پهنه بندی آسیب پذیری نقاط لرزه خیز استان های ایران بر اساس تغییرات دمایی و رخداد های لرزه ای با استفاده از تصاویرمودیسMOD11A1وGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از پدیدهای طبیعی است که در طول تاریخ حیات بشر همواره انسان را به وحشت انداخته و باعث تخریب شهرها و روستاهای زیاد همراه با تلفات انسانی شدید شده است. زمین لرزه، لرزش و جنبش شدید و یا خفیف قشر کره زمین است که به نقصان درجه حرارت مواد مرکزی و ایجاد چین خوردگی و فشار منجرشده و یا در اثر انفجارهای آتشفشانی بوقوع می پیوندد. لذا مسئولان موظف هستند بکوشند با این پدیده و راه های مؤثر در کاهش تلفات و خسارات ناشی از آن آشنا گردند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط لرزه خیز کشور ایران با توجه به تغییرات دمایی و رخداد های لرزه ای ثبت شده می باشد. روش پژوهش، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است. در این تحقیق از تصاویر سنجنده مودیس (محصول MOD11A1 ) ماهواره ترا برای سال های2000 تا 2018 استفاده شده است. این تصاویر قدرت تفکیک یک کیلومتر دارند و بنابراین هر پیکسل از این تصاویر مساحتی در حدود100 هکتار زمین را شامل می شود. همچنین به منظور پهنه بندی زمین لرزه ها از روش های درونیابی زمین آمار استفاده گردید، تمامی فرایندها و تجزیه تحلیل داده ها در محیط GIS انجام شده است. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده و بررسی تغییرات دمایی و رخدادهای بوقوع پیوسته، قسمت های مربوط به نیمه جنوبی و جنوب غربی کشور (بوشهر، کرمانشاه، هرمزگان، خوزستان، ایلام) در معرض آسیب بسیار زیاد قراردارند. همچنین عرض های مربوط به نیمه مرکزی وجنوب شرقی کشور (کرمان، سیستان و بلوچستان، جنوب غربی خراسان جنوبی، شرق یزد) در معرض آسیب متوسط تا زیاد و همچنین نیمه شمالی کشور (گلستان، مازندران، گیلان، اردبیل) در پهنه آسیب کم قرار گرفته اند.
طراحی و پیاده سازی سامانه تصمیم گیری مکانی جهت تعیین مناطق مطلوب کاربر از لحاظ زبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبری زمین متغیر مهمی است که در علوم نجوم و زمین استفاده می شود. تعریف منحصربه فردی برای آن وجود ندارد. آن را می توان متغیری جهت بیان تغییرپذیری سطح زمین در یک مقیاس معین تعریف نمود. محاسبه ی زبری از اهمیت زیادی برخوردار است و مبنای بسیاری از تصمیم گیری ها می باشد. بررسی کیفی قسمت های مختلف یک محدوده ای از زمین از نظر زبری و تغییرات ارتفاعی با در نظر گرفتن تمامی جوانب، نیازمند پردازش ها و مقایسه های متفاوتی می باشد، از طرف دیگر حجم این پردازش ها بسیار بالا و زمان بر است. در مقاله حاضر یک سامانه تصمیم گیری مکانی جهت تعیین خودکار نواحی مطلوب کاربر و بررسی همه جانبه ی منطقه مورد نظر با استفاده از داده های مدل ارتفاعی رقومی، طراحی و پیاده سازی گردید. شاخص های مورداستفاده جهت محاسبه ی زبری هر منطقه در این سامانه، عبارتند از: سیگما تی، سیگمازد و هندسه فرکتالی . در توسعه این سامانه از تلفیق شاخص های نامبرده با روش های مبتنی بر سامانه حامی تصمیم گیری مکانی استفاده گردید. این سامانه اطلاعات آماری مربوط به پچ های [1] متعدد در محدوده تعیین شده از مدل ارتفاعی رقومی مورد نظر را استخراج کرده و با رتبه بندی و کلاسه بندی پچ ها براساس معیارهای تعیین شده، به انتخاب پچ های مورد نظر کمک فراوانی می کند. این سامانه برای محدوده های متفاوتی از ایران تست و قابلیت های آن مورد ارزیابی قرار گرفت. [1] - در این مقاله پچ عبارت است از تکه هایی از زمین که مشخصات آماری مربوط به آنها استخراج می شودو می تواند ابعاد متفاوتی داشته باشد.
بررسی تأثیر شبکه های آبیاری سدکرخه بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویرماهواره ای - مطالعه موردی: منطقه نیمه خشک دشت عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، تغییرات سریع کاربری اراضی به ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس با پیامد تخریب منابع طبیعی همراه بوده است. متأسفانه بخش مهمی از این تغییرات، غیر اصولی و خارج از برنامه بوده که اطلاع از این تغییرات برای برنامه ریزان اهمیت بسزایی دارد. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی در دو دورة قبل و بعد از بهره برداری از شبکه های آبیاری سد کرخه به دشت عباس در استان ایلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از تصاویر سنجنده های لندست TM ، ETM + و OLI به ترتیب برای سال های 1368، 1382 و 1392 و همچنین نقشه های توپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به پنج طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی، بستر رودخانه و اراضی بایر و تپه ماهور طبقه بندی شدند. همچنین به منظور تعیین دقیق تر تغییرات افزایشی کاهشی مساحت ها برای دو دوره بدست آمد. نتایج نشان داد که در طول دو دوره کاربری بایر و تپه ماهور بیشترین مساحت از منطقه را در بر گرفته است، به طوریکه دوره اول 1/12344 هکتار و دوره دوم 5/17370 هکتار بوده است. همچنین طی دو دوره طبقه مرتع با تخریب مواجه بوده با این تفاوت که در دورة دوم، 3/14 % بیشتر از دورة اول بوده است. همچنین در دورة دوم به دلیل بهره برداری کشاورزان از سیستم های آبیاری تغییرات کاربری ها بیشتر به سمت تبدیل به کاربری کشاورزی بوده است، به طوری که طی 10 سال 8/3671 هکتار 550 % به این اراضی افزوده شده است. بیشترین تبدیل کاربری به کاربری کشاورزی مربوط به کاربری اراضی بایر و تپه ماهور بوده است. این اراضی به علت اینکه در بین اراضی کشاورزی و در فاصله کمی نسبت به سیستم های آبیاری واقع گردیده اند، توسط ساکنان منطقه بیشتر دستخوش تغییر قرار گرفته اند. با مشخص نمودن حریم برای اراضی کشاورزی می توان تا حدود زیادی از تغییرات کاربری اراضی در دشت مذکور جلوگیری نمود .
مقایسه برآورد نرخ و حجم رسوبگذاری در کانال دسترسی بندرامام خمینی (ره) با استفاده از روش های هیدروگرافی،تئوری بایکر و مدل سازی توسط مایک21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسوب گذاری در کانال های دسترسی بنادر یک مشکل عمده برای مسئولان بندر و همچنین شناورهایی است که در این کانال ها تردد می نمایند.این پدیده علاوه بر تحمیل هزینه های سنگین به بندر، خطراتی را در این بخش حیاتی از بندر برای شناورها بوجود می آورد . در این تحقیق به بررسی و برآورد نرخ و حجم رسوب گذاری در کانال دسترسی بندر امام خمینی (ره) بر اساس اطلاعات میدانی پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، تحلیل هایی در مورد وضعیت جغرافیایی از قبیل تراز بستر، تحلیل سری های زمانی موج و جزر و مد (به عنوان جریان) در منطقه توسط نرم افزار مایک 21 انجام و مدلسازی مناسبی ارائه شد.جهت بررسی حجم و نرخ رسوب گذاری از روش های هیدروگرافی، تئوری بایکر و مدلسازی توسط مایک21 استفاده گردید. الگوی هیدرودینامیک جریان و انتقال رسوب با استفاده از روش های مهندسی معتبر انجام شده است. همزمان مجموعه اطلاعات و داده های کتابخانه ای و نتایج داده های میدانی موجود، جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده و نتایج بدست آمده از روش های مختلف (هیدروگرافی،بایکر و مایک21) کالیبره شدند. براساس نتایج حاصله و بررسی نقشه های هیدروگرافی مقدار واقعی رسوب گذاری در کانال /s/m 000078 m 3 /0بدست آمد و باتوجه به اینکه روش هیدروگرافی معیاری برای کار و محاسبات به روش های دیگر در نظر گرفته شد، درصد خطای نتایج حاصل از محاسبات بایکر 12 % و مدلسازی مایک حدود 20 % محاسبه گردید. بر این اساس ضرائب بدون بعد 88/0= برای تئوری بایکر و 2/1= برای نتایج حاصل از محاسبات توسط مایک21 بدست آمد که نشان دهنده دقت خوبی بود. براساس نتایج حاصله می توان شیوه بهینه لایروبی و تغییرات مورفولیژیکی منطقه را بر اساس مدل های حاصله بدست آورد.
پایش زمانی و مکانی پدیده گرد و غبار با استفاده از داده های ماهواره ای در جنوب شرق ایران،با تأکید بر منطقه جازموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه جازموریان واقع در جنوب شرقی ایران- بین دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان ایران، هم اکنون به دلیل خشکسالی و سد سازی های متعدد، کاملاً خشک و تبدیل به بیابان شده است. این منطقه یکی از مناطق کلیدی تولید گردوغبار کشور است، اما تاکنون مطالعات محدودی در این منطقه بخصوص در زمینه گردوغبار صورت گرفته است. به منظور بررسی گردوغبار در این منطقه از داده های ماهواره ای شامل شاخص گردوغبا ر AAI بدست آمده از سنجنده های TOMS_N7 (1978-1993) ، EP (1996-2005) TOMS_ و OMI (2005-2014) و شاخص عمق نوری گردوغبا ر AOD حاصل سنجنده های MISR (2000- 2013) و MODIS (2000-2014) استفاده گردید. نمودار تغییرات زمانی شاخص ها در منطقه جازموریان و نقشه های پهنه بندی رخدادهای گردوغبار برای جنوب شرق ایران تهیه شد. چند نقطه در جنوب شرق ایران به عنوان کانون تولید گردوغبار؛ شامل: زابل، منطقه ای در پاکستان نزدیک به مرز ایران، سواحل مکران (خلیج گواتر) و منطقه جازموریان شناسایی گردید. با توجه به تغییرات سالانه شاخص ها می توان چندین سال یا دوره را به عنوان دوره های اوج طوفان گردوغبار در منطقه شناسایی کرد، 1363 (شروع رخداد طوفان های گردوغبار)، 1370، 1382-1383، 1387 و1391. به طور کلی روند صعودی در مقادیر شاخص ها را می توان در نتیجه ساخت سدهای متعدد بر سر راه رودهای تغذیه کننده جازموریان و در نتیجه خشک شدن تدریجی آن دانست و افزایش های ناگهانی در مقادیر می تواند در نتیجه وقوع خشکسالی ها باشد. عمده وقایع گردوغبار در منطقه جازموریان در دو فصل بهار و تابستان اتفاق می افتد و به ترتیب در فصل زمستان و پاییز از شدت آن کاسته می شود. بنابراین فعالیت گردوغبار در چهار ماه می، ژوئن، ژولای و آگوست شدید و در چهار ماه نوامبر، دسامبر، ژانویه و فوریه ضعیف تر از سایر ماه ها می باشد.
بررسی پراکنش فراوانی رعد و برق ها و ارتباط آن با ارتفاع درجنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آذرخش یکی از جذاب ترین پدیده های آب و هوایی است که هنوز به طور کامل درک نشده است و در انواع ابر به زمین، ابر به ابر و درون ابر رخ می دهد. آذرخش نوع ابر به زمین از جمله مهمترین علل مرگ و میر ناشی از عوامل آب و هوایی است و علاوه بر خسارات مالی، سالانه در حدود 2000 نفر بر اثر این پدیده جان خود را از دست می دهند. در این پژوهش با استفاده از داده های سنجنده LIS پراکنش، تراکم و چرخه روزانه رعد و برق ها بررسی شد و رابطه فراوانی رعد و برق ها با ارتفاع از تراز دریا مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی توزیع آماری داده ها از شاخص نزدیکترین همسایه و برای نشان دادن توزیع فضایی داده ها از تابع تراکم کرنل در نرم افزار GIS استفاده شد. رابطه رعد و برق ها با ارتفاع، به روش گرافیکی و رگرسیون چند جمله ای بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشینه فراوانی رعد و برق ها در ماه های مارس تا آگوست رخ می دهد. همچنین بررسی تغییرات روزانه نشان داد که از ساعت 13تا 16به وقت محلی فعالیت های رعد و برقی به صورت معنی داری افزایش می یابد. نتایج شاخص های نزدیکترین همسایه و تابع تراکم کرنل نشان داد که پراکنش داده ها از الگوی خوشه ای پیروی می کند و پراکنش فضایی داده ها طوری است که در دامنه های جنوبی ناهمواری های جنوبی این منطقه فراوانی رعد و برق ها بیشتر است. رابطه فراوانی رعد و برق ها با ارتفاع نیز نشان داد که بیشینه فراوانی رعد و برق ها در دامنه های جنوبی و قبل از رسیدن به قله اصلی و در ارتفاع بین 700 تا 1200 متر قرار دارد.
تحلیل اثرات خشکسالی های اقلیمی اخیر بر میزان شوری آب های زیرزمینی با استفاده از روش های زمین آماری و GIS در دشت یزد- اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات جهانی اقلیمی در بسیاری از مناطق کشور خصوصاً فلات مرکزی ایران منجر به تشدید پدیده خشکسالی شده است . دشت یزد - اردکان در استان یزد نیز از این امر مستثنی نبوده و تکرار این پدیده منجر به بروز تغییراتی در کیفیت و کمیت منابع آب موجود دشت که عمدتاً چاه های آب زیرزمینی هستند؛ گردیده است . هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر خشکسالی های دودهه اخیر بر شوری آب استحصالی از چاه های آب زیرزمینی منطقه می باشد . برای این کار از داده های هواشناسی دشت یزد - اردکان در دو دوره زمانی، بارش بلند مدت 7 ایستگاه (1391 - 1346 )و بارش کوتاه مدت 4 1 ایستگاه (1391 - 1375 ) استفاده شده است. نتایج این مطالعه در ارزیابی مدل های واریوگرامی خشکسالی ها بهترین مدل را، مدل کروی و گوسین در خشکسالی و شوری و همچنین با توجه به روش زمین آماری بهترین مدل برونیابی را، کریجینگ و کوکریجینگ تشخیص داده است. در تحلیل همبستگی باهر سه آماره پیرسون، منکندال و اسپرمن بین بارش ( spi ) و شوری بر مبنای نمره z روند منفی به همراه همبستگی معکوس مشاهده شده، که در هیچکدام سطح معنی دار مشاهده نمی شود. وجود همبستگی قوی بین این دو پارامتربا تأخیر یک سال از نتایج دیگر این پژوهش بوده است. به وسیله نرم افزار +GS و GIS انتخاب بهترین مدل واریوگرامی، نقشه های خشکسالی و شوری آب زیرزمینی و نقشه تغییرات شوری نیز ترسیم گردید. به طور کلی در اکثر ایستگاه ها با روند منفی بارش، روند مثبت شوری آب زیرزمینی مشاهده می شود و همچنین کیفیت آب زیرزمینی در مناطقی که بیشتر مورد هجمه خشکسالی قرارداشته است شدیدتر تغییر یافته و شوری آن نیز بیشتر شده است.
ارزیابی محورهای بهینه توسعه شهرهای دالکی- وحدتیه با استفاده از روش های SAW،DematelوAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم و ویرانی جوامع انسانی می انجامد بر مکان گزینی نامناسب نواحی و رشد بی برنامه منطبق می باشد . رشد بی رویه شهرها و خزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به شناخت شرایط ژئومورفیک منطقه، مخاطرات محیطی و برنامه ریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار توسعه شهرها را می طلبد. در این تحقیق با مطالعه فرآیندهای ژئومورفولوژیک و مخاطرات محیطی در محدوده مورد مطالعه و با استفاده از مدل های SAW ، Dematel و AHP سعی شده است که فرصت ها و محدودیت های موجود در جهات مختلف توسعه شهرهای دالکی- وحدتیه مشخص و در نهایت مناسب ترین محور برای توسعه آینده شهر تعیین شود. هر چند دو مدل Dematel و AHP هر دو به مقایسه زوجی هر عنصر نسبت به سایر ﭘارامترها می ﭘردازد، اما مدل AHP به دلیل مقایسه وزن طبقات هر معیار بر اساس ترجیح یک طبقه نسبت به تمام طبقات آن معیار، آن هم بدون تأثیرگذاری و یا تأثیرپذیری نتایج بهتری را ارائه می دهد. همچنین مدل SAW نیز با تعیین مستقیم اوازن نتایجی را پیشنهاد می نماید. از این رو با توجه به تضاد نتایج نهایی وزن دهی ﭘارامترها؛ در این نوشتار به ادغام اوازن با استفاده از روش میانگین رتبه ها ﭘرداخته شد. مطابق با این روش ﭘارامتر مواد مادری با میانگین رتبه33/1 ارجح ترین ﭘارامتر و شیب و سطوح اراضی با میانگین رتبه 76/3 دارای کمترین ارجحیت در وزن دهی عوامل می باشد. مطابق با این بررسی ها اراضی جنوب شرق، شمال، شمال شرق و دامنه های شرقی مناسب ترین جهات برای توسعه فیزیکی دو شهر دالکی و وحدتیه می باشد.
ساختار فضایی سکونتگاه های روستایی در نواحی مرزی ایران و ترکیه با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران مناطق مرزی به دلیل وجود طیف گسترده ای از تهدیدات بالقوه و بالفعل کانون های بحران در کشورهای همسایه، لزوم اقدامات و تدابیر مؤثر دفاعی و مقابله با این تهدیدات آشکار است تا از این طریق بتوان ضمن تأمین امنیت، شرایط را جهت رشد و توسعه اقتصادی روستاهای فراهم ساخت. در این راستا هدف پژوهش حاضر، تحلیل ساختار فضایی سکونتگاه های روستایی در نواحی مرزی ایران و ترکیه با تأکید بر پدافند غیرعامل می باشد. نوع پژوهش کاربردی بوده و روش تحقیق آن توصیفی تحلیلی می باشد. در این ارتباط 8 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، ملاحظات امنیتی، اقلیم، ملاحظات جمعیتی، دسترسی به امکانات ، جنس زمین) با 17 زیرمعیار در قالب مدل ANP در رویکردی تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد تحلیل قرار گرفتند، نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده مورد مطالعه بر اساس آسیب پذیری در قالب پنج طبقه خیلی کم تا خیلی زیاد می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از 1259 روستای واقع در محدوده مورد مطالعه 29 درصد از آنها با جمعیتی بالغ بر 150213 (3/26 درصد) در محدوده آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد قرار گرفته اند. این درحالی است که در محدوه آسیب پذیری خیلی کم از نظر قابلیت پدافندی 299 روستا با 31 درصد از جمعیت قرار دارد . نتایج نشان می دهد که ملاحظات امنیتی با امتیاز 349/0 بیشترین اهمیت و تأثیر را در تحلیل سکونتگاه های روستایی نواحی مرزی ایران و ترکیه از نظر پدافند غیرعامل دارد. در مرتبه های بع د ملاحظات جمعیتی با امتیاز 232/0 و مخاطرات محیطی با امتیاز 150/0 از نظر اهمیت قرار دارند. در این میان، جنس زمین و منابع آب به ترتیب با میزان اهمیت 019/0 و 026/0 کم اهمیت ترین می باشند.
شناسایی مطلوب ترین نقاط جهت احداث سایت گردشگری دریایی - مطالعه موردی: شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری دریایی یکی از جذاب ترین و پرطرفدارترین شاخه های گردشگری به شمار می آید که در دهه های اخیر رونق بسیاری یافته و بخش قابل توجهی از اقتصاد گردشگری را به خود اختصاص داده است. در این میان کشور ایران با وجود برخورداری از مرزهای ساحلی وسیع در شمال و جنوب تاکنون نتوانسته خدمات مطلوبی را در ارتباط با گردشگری دریایی به گردشگران ارائه نماید. از جمله اقداماتی که می توان در این زمینه انجام داد احداث سایت های گردشگری دریایی در مناطق ساحلی است. به منظور مکانیابی چنین سایت هایی در نظر گرفتن معیارهایی بدین شرح ضروری است: فاصله از دریا، دید نسبت به دریا، آفتاب گیری، کاربری اراضی، فاصله از مخاطرات طبیعی همچون گسل، سیلاب، فرسایش، فاصله از سکونتگاه ها، فاصله از رودخانه و دریاچه، فاصله از شبکه معابر، فاصله از مناطق حفاظت شده و درصد شیب. بر این اساس پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی مطلوب ترین نقاط به منظور احداث سایت گردشگری دریایی تدوین گردیده است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. جهت وزن دهی به معیارهای مورد بررسی از طریق نظرخواهی از 32 کارشناس و متخصص و از روش AHP استفاده شده است. پس از تعین وزن هر یک از معیارها، لایه های اطلاعاتی هر یک از معیارها در محیط GIS ایجاد گردیده و در نهایت با روی هم گذاری لایه های اطلاعاتی، مناسب ترین مکان ها جهت ایجاد سایت گردشگری دریایی معرفی گردیده است. بر این اساس چهار محدوده در شهرستان تنکابن به منظور جانمایی سایت گردشگری دریایی نسبت به سایر نقاط، مطلوب تشخیص داده شده است. بنابراین برنامه ریزی مناسب برای ایجاد سایت های گردشگری دریایی در مکان های پیشنهاد شده به ترتیب اولویت، توسعه پایدار گردشگری و متقابلاً توسعه اقتصادی منطقه را به همراه خواهد داشت.