فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم طغیانیست علیه باورهای تک بعدی و تک صدا. این فکر هیچ ذهن و مرز خاصی را شامل نمی شود و هر لحظه و در هر مکانی سر بر می آورد و در قاب یک اثر هنری متجسم می شود. گرچه اصطلاح پست مدرن در این مقاله از ادبیات و نظریه های غربی وام گرفته شده و حاکی از تفکر و زبان فرهنگ دیگری است ولی هدف این مکتب و کارکردهایش جهان شمول است. در این مقاله کوشیده ایم تا مطابقت های فلسفی مکتب پست مدرن را در غزلیات حافظ بسنجیم و تا حد امکان فضای سازی و فلسفه متعالی این شاعر برجسته و جهانی ادبیات کلاسیک را نشان دهیم. مؤلفه های پست مدرنی اقتباس، عدم قطعیت، کارناوال، فروپاشی روایت های کلان ، کالای ذهنی، مرکزیت زدایی، وجودشناسی، اتصال کوتاه...در این سیر به مدد ما آمده است.
تحلیل نمونه وار زنان شیزوفرنیک در رمان های پسامدرن فارسی (کولی کنارآتش، ساربان سرگردان و باورهای خیس یک مرده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیزوفرنیا به معنای گسیختگی روحی و چندشخصیته بودن از مؤلفه های شخصیت های پسامدرنیستی است که در آثار پسامدرن، تفاوت آنها با شخصیت های طبیعی نشان داده می شود. شخصیت های شیزوفرنیا چنان که دلوز و گتاری می گویند، میل خود را برخلاف شخصیت های ادیپی در ابژه خاصی محدود نمی کنند و به ابژه های متفاوتی می اندیشند و از همین راه دچار پراکندگی و گسیختگی می شوند. شخصیت های اگزیستانسیال، پوچ گرا و آواره به این پراکندگی و بیگانگی می رسند، اما پراکندگی و گسیختگی روحی آنان گاهی تشدید می یابد. این مقاله به سه رمان مطرح پسامدرن ایرانی توجه دارد و آنها را نمونه رمان های پسامدرن ایرانی قلمداد می کند. همه گونه های شخصیتی زنان در این رمان ها به چشم می خورد. نویسندگان دو رمان ساربان سرگردانو کولی کنار آتشزن اند و نویسنده رمان باورهای خیس یک مردهمرد است که این نکته نیز در مقاله مطمح نظر می باشد. از نتایج مقاله، شیزویی تر بودن شخصیت اصلی رمان هایی مثل کولی کنار آتشاست و عامل این ویژگی نیز چه بسا مردان هستند. از اهداف مقاله شناخت شخصیت های زن در رمان های پسامدرن است و روش آن به گونه ای تحلیلی به شخصیت شیزوفرنیایی زنان در رمان های یاد شده می پردازد و بیان می دارد که زنان در داستان های مردان نقش حاشیه ای تری دارند.
تحلیل نقش های نشانه ای هویت فردی تصویرگرمولف در کتاب های تصویری پست مدرن (رمان گرافیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر سه رمان گرافیکی پسامدرنیستی از سه تصویرگرمولف مطرح ، با مدل نشانه شناسانه ی «امبرتو اکو» مورد تحلیل قرار گرفته؛ هدف، یافتن نشانه هایی است که تصویرگرمولف از آن ها به عنوان ابزاری برای بیان بینش ها و دیدگاه های فردی خویش بهره می برد. نشانه هایی که وابسته است به بستر فکری-فرهنگی شکل گرفته در آن و روابط ایجاد شده میان صور بیانی و صور محتوایی که به تعبیر اکو نقش های نشانه ای نام دارد؛ در این نقطه، علاوه بر سخنگو، نقش سخنگیر در خوانش روایت و تفسیر آن اهمیت دارد. نقش نشانه ای مفهومی است که اکو با طرح آن ناپایداری نشانه و امکان شکل گیری نقش های نشانه ای جدید تحت شرایط متفاوت و در نتیجه زایایی نشانه را بیان کرد. سوال در باب حضور و وجود است؛ آیا تصویرگرمولف، یگانه راوی اثر، از نقش های نشانه ای، برای بیان استفاده می کند، تا تمام آنچه که می خواهد، بنمایاند و در ورای آن به حضور و وجودی جاودانه دست یابد؟ با توجه به مدل اکو و بررسی های انجام شده، تصویرگران مولف با درک از خود، هستی و رابطه ی خود با دیگری، با اشتراک گذاری دیدگاه های فردی شان در رسانه ای به نام رمان گرافیکی پسامدرنیستی، مخاطبان را به دیدن جهان از زاویه دید خویش دعوت می نمایند و نتیجه گیری را به مخاطب وامی گذارند. واژگان کلیدی: پسامدرنیسم- تصویرگری تالیفی- صورت بیان- صورت محتوا-نقش نشانه ای- هویت.
بررسی ارتباط ساختار و محتوا در فراداستان «میم عزیز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر می شوند، تنها به فرم می پردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهی اند. رمان به مثابه رسانة بازتاب دهندة جامعه باید با روح زمانة خود عجین باشد تا معضلات زندگی معاصر و فرهنگ جامعه را هشیارانه بکاود؛ لذا شگردپردازیهای فراداستانی باید با دغدغه های پسامدرنیسم و مسائل مطرح در جامعة پسامدرن هماهنگ باشد تا قالب و محتوا در تأیید و تقویت یکدیگر متنی تأثیرگذار خلق کنند. در این مقاله ابتدا مروری بر فراداستان و مهمترین مؤلفههای آن بر مبنای دیدگاه های نظریه پردازان فراداستان صورت گرفته است، سپس مؤلفههای فراداستان در رمان «میم عزیز» بررسی و تحلیل شده است. در ادامه، محتوای پسامدرنیستی رمان نیز تشریح شده است. بررسی های مقاله نشان می دهد که این رمان به لحاظ درآمیختن دو مقولة نقد ادبی و داستانپردازی، ایجاد عدم قطعیت، محتوای وجودشناسانه، برجستگی زبانی و همینطور پرداختن به مفهوم خانوادة پسامدرنیستی به خوبی توانسته مضمون و محتوا را با ساختار و فرم داستان هماهنگ کند. در «میم عزیز»، شکلهای متنوع خانواده به تصویر کشیده شده اند تا مفهوم خانوادة هستهای که پیشتر در مدرنیسم به عنوان تنها شکل بهنجار خانواده مطرح شده بود، نسبی گردیده و بینظمی و آشفتگی خانوادهها در جامعة معاصر نمایانده شود.
پسامدرنیسم و بوطیقای داستان کودک: تحلیلی روایت شناسانه از داستان "آقارنگی و گربه ناقلا " از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کودک، خصوصا ژانر داستان، طی سالیان گذشته از قالب ها و باورهای کلاسیک و ازپیش تعیین شده خود فاصله گرفته، وجوه روایتمندی این آثار رانیزدستخوش تغییر و تحول ساخته است. دراین میان تلاش نویسندگان کودک برای همراهی با تحولات ساختاری- محتوایی شکل یافته در ادبیات و همگام با تحولات اجتماعی ازیک سو و تبدیل مخاطب منفعل کودک به خواننده ای فعال ازسوی دیگر، به خلق داستان های پسا مدرن انجامیده است. داستان "آقارنگی و گربه و ناقلا" ازجمله داستان های کودک از فرهادحسن زاده است که توانسته باورهای عامیانه درباره داستان کودک را به چالش بکشد و با استفاده از ویژگی های روایی پسا مدرن، علاوه برحفظ باورپذیری متن برای این دسته از مخاطبان، ذهن او را به پرسش دربرابر واقعیت های پذیرفته شده از داستان و جهان فرا خواند. بهره گیری از ویژگی هایی همچون راوی متکثر و اقتدارشکن، فراداستان، تلفیق سبک ها و ژانرها و فرجام متکثر ازجمله ویژگی های پسامدرنیستی اثرموردنظر است که درکنار تصویرگری هماهنگ با متن در پژوهش پیش رو بدان پرداخته شده است. براین اساس برخورداری از صدای راوی کودک دربرابر راوی دانای کل بزرگسال وهمچنین استفاده از تکینک هایی چون هوش آزمایی و دعوت به همکاری کودک درجهان متن درکنار پایان بندی نامعین و متکثر با هدف تأکیدهرچه بیشتر برداستانی بودن ، خواننده را به تلاشی خلاقانه و فعال برای پاسخ گویی به پرسش های ذهنی خود فرامی خواند.
تحلیل مؤلفه های پسامدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر رمان های البحث عن ولید مسعود و یومیات سراب عفّان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که برای توصیف نظریه هایی در زمینه فلسفه، ادبیات، هنر و علوم مختلف به کار گرفته می شود. برخی علت پیدایش آن را بحران های ناشی از پیشرفت های عصر مدرن، افراط در عقلانی کردن امور، دیوان سالاری و سیطره تکنولوژی بر انسان دانسته اند که نه تنها آزادی انسان را اعتلا نبخشید، بلکه موجبات محدودیت بیشتر او را فراهم ساخت. نویسندگان در این مقاله به بیان و نقد ویژگی های شاخص مکتب پست مدرنیسم در آثار داستانی جبرا پرداخته اند و در پی پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که این تحولات چه تأثیری در آفرینش هنری رمان های او داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که جبرا با تأثیرپذیری از گرایش های پسامدرنیسم توانسته شیوه های بیان نوینی را در ابعاد مختلف داستان نویسی ابداع کند. این پژوهش به روش تحلیلی – توصیفی تدوین شده است و از مهم ترین دستاوردهای آن می توان به حضور غلبه محتوای وجود شناسانه بر محتوای معرفت شناسانه، چند صدایی و چند روایتی بودن رمان، رئالیسم جادویی و بینامتنیت اشاره کرد.
خوانش تطبیقی مؤلفه های پست مدرنیسم در رمان های پستی و فرانکشتاین فی بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های پست مدرن از دیدگاه های بسیاری با داستان های مدرن و کلاسیک متفاوت است و توجه به مؤلفه های این نوع داستان به خواننده کمک می کند تا آن ها را بهتر درک کند و بستر و فضای فرهنگی و اجتماعی را که این آثار در آن ها شکل گرفته، بهتر بشناسد. این مقاله تلاشی است برای خوانش تطبیقی دو رمان پست مدرن عربی و فارسی با نام های فرانکشتاین فی بغداداثر احمد سعداوی و پستیاثر محمدرضا کاتب. این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی، برخی مؤلفه های پست مدرنیسم مانند بینامتنیت، جابه جایی، روش چندصدایی، بی نظمی زمانی و مکانی در روایت رویدادها، فقدان قاعده در مضمون، عدم قطعیت و تک گویی را در این دو رمان نشان می دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که وجوه اشتراک میان داستان فرانکشتاین فی بغداد و درون مایه های رمان پستی در پاره ای موارد، ماهیت تقلیدی پیدا کرده و در عین حال عناصری از مدرنیسم را نیز در خود جای داده است. همچنین این رمان ها، آثاری ساختارشکن و چندپاره است که بخش های متفاوتشان از نظر زمانی، مکانی و روایی، فاقد تسلسل خطی و توالی منطقی است.
بررسی برخی مولفه های پسامدرن در اشعار منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منوچهر آتشی با گذر از سنت نیمایی و روی آوردن به تجربه های مدرن، نام خود را در شمار یکی از شاعران نوگرای معاصر فارسی ثبت کرده است؛ این در حالی است که بررسی اشعار وی نشان می دهد که در برخی اشعار روایی- تاریخی او به ویژه در آخرین مجموعه شعری که پس از مرگ وی به چاپ رسید (بازگشت به درون سنگ، 1386)، به دنیای پسامدرن نیز گام نهاده و در پی خلق روایت هایی به شیوه ی فراداستان تاریخ نگارانه برآمده است. در این مقاله ضمن نشان دادن گستره ی تاریخ در اشعار آتشی، با استفاده از آرای برخی نظریه پردازان پسامدرن تاریخ از جمله لیندا هاچن، برایان مک هیل و هایدن وایت، ویژگیهای فراداستان تاریخ نگارانه مطرح و سپس یازده شعر از اشعار مجموعه ی »بازگشت به درون سنگ» بر اساس پنج شاخصه ی فراداستان تاریخ نگارانه بررسی و تحلیل شد. این شاخصه ها عبارتند از: زمان پریشی (نابهنگام گرایی)، نقد خردگرایی، انکار غایت مداری تاریخ، به چالش کشیدن حقایق تاریخی، طنز و آیرونی. نتیجه ی به دست آمده، مؤید رویکرد پسامدرن آتشی و تلاش او برای آفرینش فراداستان تاریخی در حوزه ی شعر است.
بررسی ارتباط مرگ با کلام و گفتمان پسامرگی در پست مدرنیسم در روایت های داستانی محمدرضا کاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درون مایه مرگ یکی از موضوعات مهم برای بازنمایی در ادبیات جهان است. نوشتار پسامدرنیستی با شبیه سازی مرگ و مواجهه خواننده با دنیاهای متعدد و گذار از مرزهای هستی شناسانه این مضمون را به رویه و سطح روایت سوق داده و بر نقش غیرقابل انکار آن در شکل گیری قصه های بشری تأکید ورزیده است. اندیشمند پسامدرنیست برایان مک هیل، به ارتباط محتوایی مرگ و گفتمان در ادوار مختلف به ویژه در حوزه ادبیات پسامدرنیستی اشاره کرده است. در این پژوهش با بازخوانی روایت های داستانی محمدرضا کاتب به این سؤال مقدر پاسخ می دهیم که آیا اندیشه پیوند میان مرگ و کلام در متون داستانی محمدرضا کاتب به چشم می خورد؟ و سپس در بازنمایی مضمون مرگ این ارتباط با پسامدرنیسم محفوظ مانده است؟ در این جستار تلاش شده است پیوند محتوایی مرگ با کلام و گفتار پسامرگی در پسامدرنیسم و تلازم و همبستگی محوری این مضامین در روایت های داستانی این داستان نویس معاصر نشان داده شود.
در دوران تناقضات پایانه ای: خوانش پست مدرنیستی سبکی تحمل ناپذیر هستی، اثر میلان کوندرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوندرا، نویسنده اهل چک، با تلاش برای رهایی از مدرنیسم رمان نویسان نو، خود را به عنوان یک نویسنده «مدرنیست ضد مدرن» معرفی می کند و این تمایل و تلاش در دوران گذار از مدرنیسم به پست مدرنیسم بسیار در آثار او نمایان می گردد. در واقع آثار کوندرا بر اساس پارادایم های متفاوت در دنیای جدید شکل می گیرد و در این راستا، سعی نویسنده در نشان دادن آشفتگی جهان پست مدرنِ بدون کلان روایتها مؤثر بوده است. اثر سبکی تحمل ناپذیر هستی که برای اولین بار در سال 1984 و تنها 5 سال بعد از تحقیق ارزشمند ژان فرانسوا لیوتار با عنوان شرایط پست مدرن چاپ شد، نماد اراده نویسنده در به تصویر کشیدن دنیای پست مدرن است، اراده ای که چگونگی تحقق آن در این اثر، هدف این پژوهش می باشد. بر این اساس، برآنیم تا در ابتدا به تبیین مفهوم پست مدرنیسم نزد کوندرا پرداخته و آن را با آنچه لیوتار به عنوان نظریه پرداز این عرصه، مطرح کرده است مقایسه کنیم. سپس، سعی خواهیم کرد با تکیه بر اثر مذکور، شاخصه های نوشتار پست مدرنیستی را بررسی کرده و نشان دهیم چگونه راهبردها و شیوه های روایی و متنی و عملکرد آنها نیز در خدمت ادبیات پست مدرن کوندرا به کار گرفته می شوند.
مؤلفه های پسامدرن در یکی از نخستین آثار داستانی پسا مدرن ایران: گذرگاه بی پایانی از کاظم تینا تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پسامدرن و به ویژه داستان پسامدرن محل چالش سال های اخیر نویسندگان، منتقدان و نظریه پردازان ادبی ایران بوده است. توجه این نظریه پردازن بیشتر بر شگردهای مربوط به این شیوه ی ادبی بوده و همین امر سوءتفاهم هایی را در تشخیص موضوع به وجود اورده است. با این توجه، بررسی مجموعه داستان گذرگاه بی پایانی، نوشته ی کاظم تینا تهرانی، به عنوان یکی از نخستین آثار داستانی پست مدرن ایران حائز اهمیت بسیار است. در این مقاله، نه شگردهای داستان نویسی پسامدرن، که مبانی انسان شناسی فلسفی پست مدرنیسم معیار بازشناسی و واکاوی آثار قرار گرفته است. بدین ترتیب ملاک تشخیص پسامدرنیسم ادبی در این مقاله توجه به شخصیت های داستانی، از منظر فنون شخصیت پردازی نیست. دیدگاه اتخاذشده مبتنی بر شیوه ها ی ساخت سوژه ی انسانی، چگونگی حضور ""خود"" در ساخت این سوژه، نقش ""دیگری"" در این نوع سوژه سازی و مسائلی از این دست است. بر این اساس باید گفت کاظم تینا در این مجموعه داستان توانسته است خصلت های انسان شناسانه ی پسامدرنیستی را با قالبی شکلی از داستان پست مدرن، به گونه ای موفق تلفیق کند؛ موفقیتی که پیش از آن در ادبیات داستانی ایران به دشواری قابل تشخیص است.
تحلیل سطح بلاغی (ادبیّت) و ایدئولوژیک (اندیشگانی) زبان در رمان های پسامدرن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای ادبیات جدید ایران در دو دهه ی اخیر، همگرا با فضای جهانی ادبیات از موج ادبی پسامدرنیسم تأثیر پذیرفته است و رمان های پسامدرن که از اواخر دهه ی هفتاد در این فضا مطرح شدند، امروز به عنوان یک واقعیت در آخرین منزل سیر تطور سبکی در داستان نویسی کشور، غیر قابل انکار هستند. نسبی گرایی و بومی گرایی پسامدرنیستی این امکان را فراهم می کند تا کنشگران این حوزه، مفاهیم فلسفه ی پسامدرن را بر اساس اقتضائات بوم فرهنگی و زبان عمومی مردمان جامعه ی خویش به زبان و بیان آورند. مسأله ی مقاله ی حاضر آن است که نویسندگانی که مدعی هستند به سبک ادبی پسامدرن به تألیف رمان هایی به زبان فارسی در فضای ادبی ایران می پردازند تا چه میزان توانسته اند مؤلفه های رویکرد پسامدرن را به جهان انسانی، در ادبیات اِعمال کنند. از آن جا که مقوله ی زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن در فلسفه ی ادبیات پسامدرن دارای جایگاهی محوری است، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی می شناسند، مقاله ی حاضر سعی دارد، چگونگی کاربست امکانات بلاغی (ادبیّت) و ایدئولوژیک (اندیشگانی) زبان را در رمان هایی که در حوزه ی نقد ادبی کشور به عنوان رمان پسامدرن شناخته شده اند، بررسی کند.
بررسی جایگاه خواننده در داستان های پست مدرن بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی نویسنده، متن می شود: متنی شدن سوژه در داستان «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ابعاد هستی شناسانه ی متون ادبیات داستانی، تحلیلی است هم برای تبیین ویژگی های ادبی متن، و هم راهی برای شناخت بهتر انسان در جامعه ای که داستان در زمینه ی ان جامعه روی میدهد. در پژوهش های هستی شناختی انچه بررسی می شود، نوع تعامل انسان، به عنوان سوژه، با متن و با دیگران است. درحقیقت سوژه شدن، گذار از سوژه شدگی، نتایج این گذار و چگونگی انجام گرفتن چنین فرایندهایی، مبنای تحلیل هستی شناسانه از انسان، در فلسفه ی معاصر است. چنین تحلیلی بر یکی از متون ادبیات داستانی ایران از نویسنده ای که به عنوان یک داستان نویس پسامدرن شناخته می شود، می تواند موارد پیش گفته را در ادبیات و جامعه ی امروز ایران بررسی و مشخص کند. آنچه در این مقاله به ان پرداخته شده، چگونگی متنی شدن، ویژگی های این فرایند و نتایج حاصل از آن، برمبنای متن «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی است. بر این اساس سوژه در ادبیات پسامدرن (ایران)، سوژه ای متنی است. سوژه ی متنی، ماهیتی پیشینی ندارد، بلکه تابع موقعیت سوژه در متن است. پی آیند این وضعیت، کاسته شدن از ویژگی های ذهنیِ سوژه و افزایش خصیصه های عینی آن است.
پسامدرنیسم ایدئولوژیک در رمان دفاع مقدّس (با تکیه بر رمان سرد سفید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز جنگ تحمیلی شروعی بود برای خلق گونه ای از ادبیّات داستانی که هنوز، پس از سی سال، اتّفاق نظری درباره نام گذاری آن دیده نمی شود. بخش عمده ای از آثارِ این نوع ادبیات، که با تکیه بر ارزش ها و اندیشه های اسلامی انقلابی به نگارش درآمده، با عنوان ادبیّات داستانی دفاع مقدّس شناخته می شود. این نوعِ ادبی، با پشتِ سر گذاشتن فراز ونشیب های گوناگون، به تدریج، در مسیر کاربرد شگردهای فرانو در عرصه داستان نویسی گام برمی دارد. رمان سرد سفید، نوشته کاوه بهمن، از جمله آثاری است که بر اساس شگردهای موجود در رمان های پسامدرنیستی خلق شده است. بهره گیری از تمهیداتی چون خطّی نبودن زمان روایت، تغییر راوی، اتّصال کوتاه، بینامتنیّت، درهم ریختگی ارکان پیرنگ سنّتی و آشکار کردن مشکلات نگارشْ این رمان را در زمره آثار پسامدرنیستی جای می دهد. بررسی ها حکایت گرِ آن است که شگردهای پسامدرنیستی این رمانْ کارکردی اقلیمی بومی می یابند و در خدمت اشاعه مرام عقیدتی نویسنده قرار می گیرند. بهمن، در عین خلق اثری صورت گرا در حوزه دفاع مقدّس، می کوشد با بهره گیری از شگردهای پسامدرن به شکلی تقلیل یافته و همسو با کارکرد ایدئولوژیکی، که همانا برجسته ساختن ابعاد گوناگون زندگی شهید الله رضا هنری لطیف پور است، از چارچوب تفکّر اعتقادی خود تخطّی نکند. وی در زمینه محتوایی اثر نیز، با تأکید بر فرایندی ایدئولوژیک، آرمان گرایی و حماسه سازی و قداست پروری را وجهه همّت خود قرار می دهد. برآیند چنین رهیافتیْ خلق اثری است که، در جستارِ حاضر، از آن به «رمان پسامدرن ایدئولوژیک» تعبیر شده است. این پژوهش، ضمن اشاره به شگردهای پسامدرنیستی رمان سرد سفید، می کوشد نشان دهد چگونه کاوه بهمن شکل و محتوای اثر را در خدمت تحقّق تفکر مذهبی خود قرار می دهد.
وجوه عنصر سبکی تناقض در رمان های پسامدرن فارسی (بر مبنای آثار براهنی، روانی پور، خسروی و کاتب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاره ای از کشورهای جهان، اواخر نیمة دوم قرن بیستم تا عصر حاضر با عنوان دورة پسا مدرن نام گذاری شده است. این نام گذاری سبب شد که فرهنگ، هنر، دانش، و کنش های اجتماعی این دوران در این جوامع، همواره با صفت پسا مدرن تلازم یابد. از این رو و به طریق اولی، ادبیات این عهد نیز با این صفت همراه شد و هریک از منتقدان و فیلسوفان غربی، ویژگی هایی برای ادبیات این دوره تعریف کردند. مقالة حاضر، ضمن بررسی این ویژگی ها، به نقد کتاب پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران، نوشتة منصوره تدینی می پردازد و فراز و نشیب و کفایت سخنِ علمی این کتاب را بررسی می کند.