مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی و ارزیابی مدل علی خلاقیت و نوآوری مدیران آموزشی مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه ی شهر تهران بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی مدیران مدارس دوره ی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه ی مناطق نوزده گانه ی شهر تهران بوده است که در سال تحصیلی 89-88 دارای سمت مدیریت بوده اند. برای انتخاب گروه نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت ها استفاده شد که در مجموع از بین 1291 مدیر، تعداد 308 (147 مدیر مرد و 161 مدیر زن)، انتخاب شدند. پژوهش از نوع توصیفی و طرح همبستگی و بویژه روش مدل یابی معادلات ساختاری است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های خلاقیت تورنس(1959)، پرسشنامه ی نوآوری سازمانی امید و همکاران (2002)، پرسشنامه ی فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، پرسشنامه ی جو سازمانی بنجامین و بارتلت (1974)، پرسشنامه-ی یادگیری سازمانی نیف (2001) و پرسشنامه ی مدیریت دانش راولف و بیجرس (1999) می باشد. تمامی این پرسشنامه ها غیر از پرسشنامه ی خلاقیت تورنس (1959)، در این زمینه ترجمه و در جامعه ی آماری از راه تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، هنجاریابی و نرم شدند. برای تجزیه و تحلیل داده-ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی با روش های میانیگن وزنی، آزمون فریدمن، مدل یابی معادلات ساختاری و بویژه تحلیل مسیر تاییدی، تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الف) وضعیت خلاقیت و نوآوری در مدیران مدارس شهر تهران در حد متوسط است. ب) وضعیت متغیرهای فرهنگ سازمانی،جو سازمانی،یادگیری سازمانی و مدیریت دانش به عنوان متغیرهای اثر گذار بر خلاقیت و نوآوری در مدیران مدارس شهر تهران در حد متوسط است. ج) فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و جو سازمانی به ترتیب بیش ترین تا کم ترین تاثیر را در نوآوری و خلاقیت مدیران دارند. د) متغیرهای فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش دارای رابطه و اثر مستقیم، مثبت و معنادار با متغیر خلاقیت در مدیران مدارس شهر تهران هستند. و) متغیرهای خلاقیت، فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش دارای رابطه و اثر مستقیم، مثبت و معنادار با متغیر نوآوری در مدیران مدارس شهر تهران هستند. ر) مدل علی خلاقیت و نوآوری مدیران مدارس شهر تهران برازش دارد. بنابراین، می توان گفت برای افزایش خلاقیت و نوآوری در مدارس باید به تقویت متغیرهای فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش پرداخت.
بررسی مقایسه ای دیدگاه کارشناسان و معلمان شهر قزوین به لحاظ نارسایی های آموزش و تربیت شهروندی در برنامه ی درسی دوره ی راهنمایی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای نارسایی های آموزش و تربیت شهروندی در برنامه ی درسی دوره ی راهنمایی تحصیلی از دیدگاه کارشناسان و معلمان شهر قزوین است. این پژوهش از نظر مقصد و هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا، روش پژوهش زمینه ای را بکار برده است. جامعه و نمونه ی آماری پژوهش شامل دو گروه آزمودنی با جزئیات زیر می باشد: کارشناسان برنامه ریزی و آموزش مقطع راهنمایی آموزش و پرورش شهر قزوین و اساتیدی که در سطح دانشگاههای قزوین دروس تحلیل محتوا، ارزیابی کتاب ها و برنامه ریزی درسی را تدریس می کنند که مجموع این دو گروه با عنوان کارشناس 30 نفر بوده است.
-معلمان مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان قزوین (اعم از زن یا مرد) که تعداد آن ها در مدارس مقطع راهنمایی بر اساس آمار ارایه شده، 2727 نفر بوده و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری تعداد 241 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس از معلمان دوره ی راهنمایی تحصیلی به روش تصادفی طبقه ای، حجم نمونه ی مورد نظر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته ای حاوی 80 سؤال بود که پس از احراز روایی و پایایی مورد قبول، به وسیله ی پژوهشگر تهیه و بین اعضای گروه نمونه توزیع گردید، داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی ( خی دو) و به کمک نرم افزار SPSS (ویرایش17) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه ی کلی پژوهش نشان داد که: بین دیدگاه معلمان و کارشناسان، به لحاظ نارسایی ابعاد تربیت شهروندی (اجتماعی، فردی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) در برنامه ی درسی دوره ی راهنمایی تحصیلی، تفاوت معنادار آماری وجود دارد. اگر چه بر اساس نتایج بدست آمده، هر دو گروه آزمودنی بر این باور بودند که برنامه ی درسی فعلی دوره ی راهنمایی تحصیلی پیرامون آموزش ابعاد تربیت شهروندی دارای کمبودها و نارسایی هایی است و از این رو آسیب پذیر است، اما از دیدگاه کارشناسان، این نارسایی بسیار بیش تر بوده است.
تدوین مولفه های فرهنگ شهروندی در حیطه ی ارزش-ها و هنجارها برای دانش آموزان دوره ی راهنمایی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مولفه های فرهنگ شهروندی در حیطه ی ارزش ها و هنجارها به روش توصیفی – پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش مشتمل بر کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ی 4 و دانشگاههای دولتی یزد، اصفهان، تهران، مشهد و شیراز در رشته-های علوم تربیتی، جامعه شناسی و روان شناسی بالغ بر 283 نفر بوده است . از بین جامعه ی آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، متناسب با حجم نمونه، در نرم افزار اکسل تعداد 103 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته ی تدوین مولفه های فرهنگ شهروندی در دو حیطه ی ارزش ها و هنجارها با مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است. برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی صوری، محتوایی و سازه (تحلیل عامل) استفاده شد. اعتبار ابزار اندازه گیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ معادل 92/0 برآورد گردید که حاکی از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی شامل (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی شامل تحلیل عاملی، آزمونT تک متغیره و آزمون خی دو برآورد شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که بعد ارزش ها دارای 17 زیر مولفه است که از این میان، « ترجیح مصالح جمعی بر مصالح فردی » با بار عاملی77/0 بیش ترین ضریب و مولفه ی « حفظ محیط زیست » با بار عاملی4/0 کم ترین مقدار را به خود اختصاص داده است. در بعد هنجارها بیش ترین بار عاملی مربوط به مولفه های« قدرت حل تعارض در مواجهه با دیگران » و « توانایی اظهار نظر در میان جمع » با بار عاملی72/0 و کم ترین بار عاملی مربوط به مولفه ی « مسئولیت پذیری »با بار عاملی 31/0 بوده است. در ابعاد جمعیت شناختی بین نظرات پاسخگویان تفاوتی مشاهده نگردید.
ارزیابی و سنجش اثربخشی آموزش های ضمن خدمت دفتر مطالعات نیروی انسانی در ارتقای عملکرد مدیران، هیئت علمی و کارکنان واحدهای دانشگاهی منطقه ی یک دانشگاه آزاد اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی و سنجش اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت در زمینه ی افزایش دانش، مهارت و نگرش مدیران، هیئت علمی و کارکنان واحدهای دانشگاهی منطقه یک بود. جامعه ی آماری شامل مدیران، اعضای هیئت علمی تمام وقت و کارکنان رسمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک شامل4843 نفر می باشد. روش پژوهش ازنوع توصیفی- پیمایشی است. ابزار اصلی گرد آوری داده ها، منابع کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای است که تعداد 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های بدست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از تحلیل های انجام شده، نشان داد که آموزش های ضمن خدمت هر سه گروه در مقوله ی دانش با میانگین 95/22 و امتیاز 44 و در مقوله ی مهارت با میانگین 8357/46 و امتیاز 87 در مقوله ی نگرش ها و رفتار شغلی با میانگین 94 /67 و امتیاز 150 دارای اثربحشی همسان بوده است. تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمره های هر سه گروه در دستیابی به مقوله ی اثربخشی تفاوتی معنی دار وجود ندارد. عامل های دانش، مهارت و نگرش در مقوله ی اثربخشی تاثیر یکسان دارندف اما با توجه به تفاوت بین میانگین گروهها، آزمون دانکن نشان می دهد که در مقوله ی مهارت و رفتار، بین میانگین سطوح کارکنان و مدیران تفاوت وجود دارد، ولی در مقوله ی دانش بین میانگین سطوح گوناگون تفاوتی مشاهده نشد. در مقوله ی دانش، مهارت و رفتار تفاوتی معنی دار بین رشته های تحصیلی وجود ندارد، ولی در مقوله ی مهارت بین میانگین رشته های کشاورزی و پ زشکی تفاوت وجود دارد. از نظر سابقه ی خدمت اختلافی معنی دار وجود ندارد. در مقوله ی مهارت بین زنان و مردان تفاوتی معنی دار وجود دارد، ولی در مقوله ی دانش و رفتار تفاوتی معنی دار بین زنان و مردان وجود ندارد.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی براساس شاخص های تعالی سازمانی با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بمنظور تبیین ابعاد و مولفه های ارزیابی عملکرد در آموزش عالی و ارایه ی الگویی مناسب در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی به شیوه ی پیمایشی می باشد. بدین ترتیب پس از مطالعه ی مدل های استاندارد بین المللی تعالی سازمانی، شاخص های مشترک ارزیابی این مدل ها به روش دلفی استخراج گردید. عوامل ارزیابی در قالب 6 شاخص ورودی و 4 شاخص خروجی با 64 مولفه و در قالب پرسشنامه ای در طیف لیکرت، پس از تعیین روایی و پایایی بر روی 38 واحد دانشگاهی منطقه ی یک دانشگاه آزاد اسلامی اجرا گردید، سپس داده ها بر اساس روش های تحلیل پوششی داده ها مورد تحلیل قرارگرفتند؛ نتایج نشان داد که برخی از واحدهای دانشگاه آزاد منطقه ی یک کارا و برخی دیگر ناکارا هستند؛ همچنین، برای تعیین اولویت بندی واحدهای کارا نیز از روش اندرسون و پیترسون استفاده شد و در نهایت، با روش ساخت واحد مجازی و مجموعه ی مرجع، نقاط بهبود پذیر واحدهای ناکارا شناسایی و پیشنهادهای لازم جهت کارایی آن ها ارایه شد.
ارایه ی راهبردهایی برای هدایت تحصیلی و شغلی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی شهرستان سیرجان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با توجه به نظریه ی شغلی – شخصیتی جان هالند و استفاده از پرسشنامه ی سیاهه ی شغلی وی، در میان 850 نفر از دانش آموزان پایه ی اول مقطع متوسطه ی شهر سیرجان با هدف بررسی ویژگی های شخصیتی و شغلی و رابطه ی میان شخصیت افراد با مشاغل موجود کشور، با در نظر گرفتن عامل های موثر در انتخاب رشته ی تحصیلی و شغلی آنان انجام گردید، روش پژوهش توصیفی، از نوع پیمایشی و کاربردی است و داده های اولیه از راه پرسشنامه و مصاحبه بدست آمد، با بررسی پرسشنامه ها و نظرات افراد، تغییراتی در پرسشنامه ی جان هالند اعمال شد که منجر به ایجاد پرسشنامه ای هوشمندانه تر گردید. جان هالند، پاسخ های کاربر را فقط با بله و خیر می سنجید که در بسیاری از موردها افراد نمی توانستند نظر خود را نسبت به یک شغل، فقط به صورت بله و خیر مطرح کنند. با تغییر جواب ها به صورت کاملا، تا حدی، کمی و اصلا پاسخ به پرسشنامه راحت تر شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش به پیاده سازی نرم افزاری منجر شد و مشخص کرد که هر یک از کاربرانی که پرسشنامه را پر می کنند، دارای چه درصدی از 6 تیپ شخصیتی طبقه بندی هالند هستند.
اثر بخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی به شیوه ی گروهی بر انگیزه ی پیشرفت، عزت نفس و شاد کامی دانش آموزان پسر پایه ی اول
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بمنظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی به شیوه ی گروهی بر انگیزه ی پیشرفت، عزت نفس و شادکامی دانش آموزان پسر پایه ی اول دبیرستان های دولتی شهر جیرفت در سال تحصیلی (87-86) انجام گردید. نمونه ی اولیه ی این پژوهش 120نفر از دانش آموزان بودند که به روش تصادفی خوشه ای از میان تمامی دانش آموزان پسر پایه ی اول دبیرستان شهر جیرفت انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه ی انگیزه ی پیشرفت هرمنس، مقیاس شادکامی آکسفورد و عزت نفس روزنبرگ به عنوان پیش-آزمون اجرا شد سپس جهت بررسی فرضیه های پژوهش، 28 نفر از افرادی را که در آزمون های انگیزه ی پیشرفت هرمنس و شادکامی آکسفورد نمره-های پایینی کسب کرده بودند، انتخاب و به گونه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. در مرحله ی بعد، به گروه آزمایش به مدت 8 جلسه ی 5/1 ساعته، مهارت های مثبت اندیشی آموزش داده شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. یک هفته پس از پایان جلسه های آموزشی، پرسشنامه ی انگیزه ی پیشرفت هرمنس، شادکامی آکسفورد و عزت نفس روزنبرگ به عنوان پس آزمون روی هر دو گروه اجرا گردید. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون T گروههای مستقل روی تفاضل میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی تاثیری معنی دار بر افزایش نمره های انگیزه ی پیشرفت (P<0/001) و افزایش نمره های شادکامی (P<0/000) داشته است. هم-چنین، این نتایج بیانگر این بود که آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر عزت نفس دانش آموزان تاثیری معنی دار نداشته است ((p>0/280. روی هم رفته، نتایج بدست آمده در این پژوهش سودمندی و تاثیر آموزش مهارت-های مثبت اندیشی در افزایش انگیزه ی پیشرفت و شادکامی دانش آموزان دبیرستانی را تایید می کند.
ارزیابی و سنجش میزان رضایتمندی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش میزان رضایتمندی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با توجه به جدول کرجسی و مورگان نمونه ی مورد نیاز پژوهش انتخاب گردید. ابزار سنجش مورد استفاده، پرسشنامه ی محقق-ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری کولموکوروف – اسمینوروف مورد تحلیل قرار گرفتند. مهم ترین نتایج پژوهش عبارت بود از این که جمعیت مورد مطالعه از کار خود رضایت دارند، بیش تر اعضای مورد مطالعه به طور میانگین از حقوق و دستمزد خود و هم چنین، از سطح دانش علمی همکاران خود راضی بوده اند. در نهایت، بیش از دو سوم از جمعیت مورد مطالعه به برنامه ریزی و مدیریت در انجام امور شغلی باور داشتند.