رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال هشتم زمستان 1396 شماره 4 (پیاپی 32) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای ایجاد دانشگاه کارآفرین مبتنی بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی ایران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی با رویکرد کمی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه اساتید هیأت علمی (تمام وقت) دانشگاه آزاد اسلامی تهران تشکیل می دهد، که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برحسب جدول مورگان ابتدا از هر دانشگاه 4 دانشکده و سپس از هر دانشکده به نسبت طبقه های جنس، سن و تحصیلات تعداد 800 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته کارآفرینی، تولید علم و آینده نگاری می باشد. به منظور روایی صوری پرسشنامه از نظرات خبرگان و صاحبنظران استفاده گردید و نیز پایایی پرسشنامه ها نیز بااستفاده از آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد و عدد 8/0 بدست آمد که نشاه دهنده پایایی بالای75/0 و مورد قبول می باشد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و بسته نرم افزاری LISREL با روش تحلیل عاملی، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و بسته نرم افزاری LISREL با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های دانشگاه کارآفرین در نظام آموزشی ایران به ترتیب افعال سازمانی، نگرش فردی، انعطاف پذیری، پاداش، رهبری کارآفرین، فرهنگ کارآفرین است. ابعاد و مولفه های آینده نگری در نظام آموزشی ایران به ترتیب شامل صورت بندی، پویش، پیش بینی، اجرا است. ابعاد و مولفه های تولید علم در نظام آموزشی ایران به ترتیب انگیزشی، ساختار، حمایت دانشگاه، آموزش محور بودن دانشگاه ها، سیستم مدیریت دانش یک پارچه، روحیه همکاری پژوهشی، محدودیت در تامین منابع مالی است. دانشگاه کارآفرین بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی تاثیر معناداری دارد و در نهایت با استفاده از نرم افزار لیزرل، 97 گویه پرسشنامه (هر سه پرسشنامه) ، وارد تحلیل عاملی تأییدی شدند. مدل نهایی پژوهش برای ایجاد دانشگاه کارآفرین مبتنی بر تکنیک های آینده نگاری و تولید علم در نظام آموزشی ایران با شاخص های برازش و ضرایب استاندارد تأیید شد. و مقدار این شاخص در این مدل (063/0) است که برای مدل طراحی شده در این پژوهش، نشان از برازش مناسب ساختار عاملی و زیربنای نظری پژوهش دارد.
تحلیل عاملی تأیید ی مدل رهبری معنوی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، تحلیل عاملی تأییدی مدل رهبری معنوی درآموزش عالی، ازدیدگاه روسا ومعاونان دانشگاههای جامع آزاد اسلامی ایران وروسا ومعاون دانشکده های آن می باشد.به روش ترکیبی ،باتلفیق پژوهش کیفی و کمی در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، رهبری معنوی در آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت.روش تحلیل کیفی، تحلیل تماتیک یا مضمون وروش تحلیل کمی، تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. این بررسی با بهره گیری از نظرات 40 نفراز پنل خبرگان برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و همچنین دریافت وبررسی 530 پرسشنامه تکمیل شده توسط روسا ومعاونان با سابقه و صاحب نظردر واحد های جامع دانشگاههای آزاد اسلامی ایران ودانشکده های آن جهت روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد.داده ها توسط نرم افزاراس پی اس اس و اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ مقدار قابل قبول(92/0 )نشان داد.مدل مفهومی و پرسشنامه محقق ساخته رهبری معنوی درآموزش عالی ، واجد پایایی و روایی بالایی بود. در پژوهش حاضر، مدل رهبری معنوی در آموزش عالی، درپنج حیطه وبیست ودو شاخص تدوین واعتبارسنجی شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی ، ابزار مذکور از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است. پیشنهاد می شود دیدگاه نوین تدوین شده مدل رهبری معنوی در آموزش عالی، به همه ی اعضای دانشگاه آموزش داده شود وپرسشنامه محقق ساخته مذکوردر نمونه های آماری بزرگ تر، اجرا گردد.
بررسی روابط چندگانه میان راهبردهای رهبری مثبت گرا، اشتیاق شغلی و نشاط اجتماعی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روابط چندگانه میان راهبردهای رهبری مثبت گرا، اشتیاق شغلی و نشاط اجتماعی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهوی توصیفی از نوع همبستگی و از نظر روش جمع آوری داده ها کمی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس به تعداد 2003 نفر بودند که از این جامعه تعداد 385 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های رهبری مثبت گرا آقابابایی (1392) با 17 سوال، اشتیاق به کار (شوفلی و همکارانش 2006) با 17 سوال و پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) آرگایل (1990) با 29 سوال استفاده گردید. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسش نامه رهبری مثبت گرا (83/0)، پرسش نامه اشتیاق به کار (88/0) و پرسش نامه شادکامی (89/0) برآورد و تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS Smart استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با اشتیاق به کار و ابعاد آن، رابطه معنی داری مشاهده نشد، ولی رابطه معنی دار بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با نشاط اجتماعی و ابعاد آن تأیید شد
تأثیر آموزش صلح بر مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش صلح بر مسئولیت پذیری دانش آ موزان اجرا شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح آزمون مقدماتی و نهایی با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه ی سوم متوسطه ی دوره اول شهرستان رودسر (223 نفر) بوده است که 38 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی 19 نفر، اعضای گروه آزمایش را تشکیل دادند و به همین تعداد، از طریق همتاسازی (از لحاظ سطح تحصیلات اولیا، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده) در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه ی مسئولیت پذیری (مؤلفه ی مسئولیت پذیریِ مقیاس شخصیتی کالیفرنیا) بود. یافته های حاصل از اجرای آزمون آنکوا نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی برنامه های آموزش صلح باعث افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان می شود.
تحلیل مفهومی مراحل و ابعاد تربیت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم شهروندی و نقش آموزش و پرورش در توسعه آن در دوران جهانی شدن توجه اندیشمندان بسیاری در کشورهای مختلف و همچنین مکاتب گوناگون را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش سعی شده است تا به تجزیه و تحلیل این مفهوم و مراحل و ابعاد آن از منظر اسلام بپردازیم. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است که با رعایت اصول موضوعه ی پارادایم کیفی به انجام رسیده است. داده های مورد نیاز به روش اسنادی، و با رعایت قاعده ی حداکثر تنوع و اصل اشباع شدگی در انتخاب اسناد مرتبط با موضوع پژوهش، گردآوری شدند. داده های گردآوری شده، پس از اجرای قاعده ی سازواری داده های کیفی با استفاده از رویکرد توصیفی- تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تربیت شهروندی از منظر اسلام دارای مبانی و جهان بینی خاص خود می باشد و دارای ابعادی تعریف شده در حوزه های شناختی- نگرشی، انگیزشی-عاطفی و رفتاری- عملی می باشد. در نهایت، چارچوبی مفهومی برای تربیت شهروندی از منظر اسلام ارائه گردیده است که مبتنی بر جهان بینی و ابعاد فوق الذکر می باشد.
بررسی میزان خودراهبری دانشجویان متأثر از الگوی مدیریت آموزش با محوریت تدریس مشارکتی (جیگ ساو) در درس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان خودراهبری دانشجویان متأثر از کاربرد الگوی مدیریت آموزش با تأکید بر الگوی تدریس مشارکتی جیگ ساو در تدریس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی 41 گویه ای سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) بود. در این پژوهش دو کلاس از دانشجویان کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان روانسر به عنوان نمونه ی در دسترس مشارکت داشتند. از این دو کلاس، به طور تصادفی یک کلاس 25 نفری، به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 25 نفری دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه ی سنجش خودراهبری، به عنوان پیش آزمون به دانش آموزان هر دو کلاس ارائه شد. گروه آزمایش با استفاده از الگوی مدیریت آموزش و گروه گواه از طریق روش سنتی آموزش دیدند. پس از اتمام دوره ی پنج هفته ای، پرسشنامه ی سنجش خودراهبری به عنوان پس آزمون به هر دو گروه ارائه شد. جهت تحلیل داده های آماری از آزمون های T مستقل، فرمول اندازه ی اثر و تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، تدریس اصول و فلسفه ی تعلیم و تربیت با الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری خودراهبر دانشجویان دانشگاه آزاد تأثیر معنی دار مثبتی دارد.
شناسایی و رتبه بندی وظایف کلیدی رهبران فناوری اطلاعات در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی و رتبه بندی وظایف کلیدی رهبران فناوری اطلاعات در مراکز آموزش عالی و به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی شرح شغل مدیران ارشد فناوری اطلاعات 50 دانشگاه برتر آمریکایی در سال 2015- 2014 و در بخش کمی نیز مدیران و معاونین مراکز فناوری اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داده اند. در هر دو بخش کیفی و کمی نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت. داده های کیفی به روش تحلیل محتوا و با اتکا به الگوی چهار قاب رهبری بولمن و دیل (1991) حاصل شد و تحلیل اسناد با رسیدن به مقصود (اشباع نظری) پایان یافت. در بخش کمی نیز نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد. بر مبنای یافته های کیفی پرسشنامه ای 46 سؤالی ساخته شد، روایی پرسشنامه از سوی صاحب نظران تائید و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/0 برآورد شد و سپس میان 53 نفر از مدیران و معاونین مراکز فناوری اطلاعات دانشگاه های منتخب بخش کمی توزیع گردید. همچنین داده های حاصل از بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی (درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون T تک گروهی و آزمون فریدمن) تجزیه وتحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش درمجموع 13 وظیفه کلیدی و 46 خرده وظیفه مربوط به رهبران فناوری اطلاعات در مراکز آموزش عالی شناسایی شد که در این میان بعد نمادین با دو وظیفه کلیدی الهام بخشی و فرهنگ سازی؛ بعد سیاسی با سه وظیفه کلیدی شبکه سازی، رقابت و مذاکره؛ بعد ساختاری با چهار وظیفه کلیدی برنامه ریزی استراتژیست، نظارت و ارزیابی و سیاست گذاری و بعد منابع انسانی با چهار وظیفه کلیدی برنامه ریزی منابع انسانی، توسعه منابع انسانی، انگیزش منابع انسانی و ارزیابی عملکرد به ترتیب در اولویت های اول تا چهارم مهم ترین وظایف کلیدی رهبران فناوری اطلاعات در مراکز آموزش عالی قرار گرفتند، همچنین اهمیت تمامی وظایف کلیدی بالاتر از متوسط ارزیابی شد.
طراحی الگوی روش های تدریس مبتنی بر توسعه آینده پژوهی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف مهم آموزش عالی ، توانمندسازی دانشجویان در برابر چالش ها، تقاضاها و نیازهای آینده است. توسعه آینده پژوهی دانشجویان می تواند از طریق آموزش بهبود یابد، بنابراین می توان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم، کیفیت روش های تدریس و یادگیری است که می تواند بر توسعه توانایی آینده پژوهی دانشجویان تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش طراحی روش های تدریس مبتنی بر توسعه آینده پژوهی در آموزش عالی می باشد که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 14نفر از متخصصان برنامه درسی و آینده پژوهی انجام شد، برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با کمک نرم افزار MAXQDA 12 در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی حاکی از 15مقوله کلی است که این مقاله یافته های مطالعه را در چارچوب مدل پارادایمی شامل: موانع، استراتژی ها و پیامدها تحلیل کرده است
مقایسه ی میزان انطباق دانشگاه های آزاد اسلامی و دولتی استان فارس با ویژگی های دانشگاه های هزاره سوم از دیدگاه متخصصان و صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این طرح، مقایسه ی میزان انطباق دانشگاه های آزاد اسلامی و دولتی استان فارس با ویژگی های دانشگاه های هزاره سوم از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران بود. روش تحقیق مورد استفاده در این طرح، توصیفی– پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل کلیه اعضاء هیأت علمی و دانشجویان مقطع دکتری در دانشگاه های آزاد اسلامی (تعداد 44 نفر) و دولتی استان فارس (تعداد 53 نفر) در رشته های مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی در سال تحصیلی 1395-1394 بود. در این پژوهش با توجه به محدود بودن جامعه ی آماری با استفاده از روش سرشماری کلیه ی اعضای جامعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد روایی پرسشنامه علاوه بر اینکه مورد تأیید متخصصان قرار گرفت؛ با استفاده از تحلیل گویه نیز محاسبه گردید که تمامی و ابعاد و مؤلفه ها در بازه ی 68/0 تا 76/0محاسبه گردید که نشان از روایی بالای ابزار داشت. همچنین پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برابر 88/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از هر دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چندراهه) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد؛ وضعیت دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی استان فارس در تمامی ابعاد و شاخص ها بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان داد؛ میانگین نمره حوزه های رسالت، ستادی و دانشگاهی در دانشگاه دولتی به صورت معنی داری از میانگین این عامل ها در دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر است؛ با این حال، میانگین عامل حوزه محیطی دانشگاه آزاد اسلامی به صورت معنی داری از دانشگاه دولتی بیشتر است. بنابراین، تفاوت معناداری بین میزان انطباق دانشگاه های آزاد اسلامی و دولتی استان فارس با ویژگی های دانشگاه های هزاره سوم از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران دانشگاه ها وجود دارد.
شناسایی ابعاد مدیریت هوش فرهنگی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش شناسایی ابعاد مدیریت هوش فرهنگی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع زمینه یابی استفاده شد. در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع، تعداد 10 نفر و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 248 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته با 63 سؤال بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی، جداول، میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی، از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف جهت نرمال بودن توزیع داده ها و برای بررسی سؤال های پژوهش از آزمون های پارامتریک t تک نمونه ای، تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش بر اساس اطلاعات مستخرج شده از طریق ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان، چهار بعد «هوش فرهنگی انگیزشی، هوش فرهنگی فراشناختی، هوش فرهنگی شناختی و هوش فرهنگی رفتاری» در قالب 9 مؤلفه اساسی «علاقه درونی، علاقه بیرونی، برنامه ریزی، آگاهی، ارزیابی و چک کردن، دانش فرهنگ عمومی، دانش فرهنگ خاص، رفتار کلامی و رفتار عملی» برای مدیریت هوش فرهنگی شناسایی و دسته بندی شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که، همه ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوش فرهنگی دارای بار عاملی بالای 5/0 می باشند، لذا تأثیر همه ابعاد و مؤلفه ها بر مدیریت هوش فرهنگی تأیید می گردد. در بین ابعاد مدیریت هوش فرهنگی، بعد هوش فرهنگی انگیزشی دارای بیش ترین تأثیر و بعد هوش فرهنگی فراشناختی دارای کم ترین تأثیر است. همچنین در بعد هوش فرهنگی انگیزشی، مؤلفه ی علاقه ی بیرونی دارای تأثیر بیش تر و مؤلفه ی علاقه ی درونی دارای تأثیر کم تری است. در بعد هوش فرهنگی فراشناختی، مؤلفه ی آگاهی دارای بیش ترین تأثیر و مؤلفه ی ارزیابی و چک کردن دارای کم ترین تأثیر است. در بعد هوش فرهنگی شناختی، مؤلفه ی دانش فرهنگ خاص تأثیر بیش تر و مؤلفه ی دانش فرهنگ عمومی تأثیر کم تری دارد.همچنین در بعد هوش فرهنگی رفتاری، مؤلفه ی رفتار عملی تأثیر بیش تر و مؤلفه ی رفتار کلامی تأثیر کم تری دارد.
بررسی ساختار سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد و رابطه آن با رضایت شغلی و توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ساختار سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد و رابطه آن با میزان رضایت شغلی و توانمند سازی کارکنان دانشگاه صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد در سال 1392 به تعداد 120 نفر (34 زن و 86 مرد ) بود. بر اساس فرمول کوکران تعداد 92 نفر (26 زن و 66 مرد) به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی استفاده شد. داده های مورد نیاز، با استفاده از پرسشنامه های ساختار سازمانی رابینز، رضایت شغلی مینه سوتا و توانمندسازی اسپریتزر گردآوری شد که با استفاده از نظر صاحب نظران روایی محتوایی این ابزار تعیین و با استفاده از روش آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه های ساختار سازمانی 88/0، رضایت شغلی 90/0 و توانمندسازی 86/0 محاسبه گردید. در تجزیه و تحلیل داده های آماری علاوه بر شاخص های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار، از آزمون های استنباطی t تک گروهی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که در ساختار سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد، تمرکز و رسمیت پایین تر از حد متوسط و پیچیدگی در حد متوسط است. بین بعد تمرکز با رضایت شغلی و توانمندسازی کارکنان همبستگی مثبت وجود دارد. بین بعد پیچیدگی ساختار سازمانی با رضایت شغلی و توانمند سازی کارکنان همبستگی منفی وجود دارد ولی همبستگی معنی داری بین بعد رسمیت ساختار سازمانی با رضایت شغلی و توانمندسازی کارکنان مشاهده نشد.
طراحی برنامه درسی مبتنی بر آموزش صلح در دوره ابتدایی، یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مبتنی بر آموزش صلح در دوره ابتدایی، یک مطالعه کیفی انجام گرفت. این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون و پژوهش های بین المللی درارتباط با آموزش صلح پرداخته است. از منابع چاپی والکترونیکی دردسترس مبتنی بر اهداف و سؤالات پژوهش برای جمع آوری اطلاعات نیز استفاده شده است و تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری نظام مقوله ای قیاسی انجام گرفت. نتایج در چهار عنصر اصلی اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی – یادگیری، تکنیک های ارزشیابی و مؤلفه های آموزش صلح شامل دانش صلح، نگرش صلح و توانش صلح به دست آمد. سپس پایایی این طراحی برای دوره ابتدایی توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر به عنوان یک مدل طراحی برنامه درسی مبتنی بر آموزش صلح برای کلیه برنامه ریزان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور این امکان را فراهم می نماید که با یک زاویه دید جدید به بازنگری جدی در عناصر برنامه های درسی کشور در دوره ابتدایی بپردازند و مدارس نیز می توانند با استفاده از آن برنامه ای مبتنی بر انتقال ارزش های جهانی، رفتارهای پایدار و ایجاد مهارت ها بسازند که دانش آموزان ما، را قادر خواهد ساخت به شهروندان فعال جهانی تبدیل شوند و این درک و فهم می تواند راهنمای آن ها برای تحقق انسانیت، صلح و آرامش در جهان باشد.
اثربخشی نرم افزارهای درسی دانش آموزان در میزان یادگیری دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی نرم افزارهای درسی دانش آموزان در میزان یادگیری انجام شد. روش تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر پاکدشت می باشد که تعداد 100 دانش آموز مقطع ششم ابتدایی در 5 مدرسه ابتدایی و نمونه پژوهش با توجه به جدول مورگان تعداد 80 نفر (40 نفر در گروه آزمایش و 40 نفر در گروه گواه) که از این تعداد 35 نفر پسر و 45 دختر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده نرم افزار آموزشی درسی و آزمون کتبی دروس مربوطه بود. برای بررسی فرضیه پژوهشی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، داده ها به روش آزمون تحلیل کوواریانس (ancova) شدند. یافته های پژوهش نشان داد که نرم افزارهای درسی در یادگیری دروس ریاضی، فارسی و قرآن موثر است.
رابطه میزان استفاده از فناوری اطلاعات با انگیزش شغلی و خلاقیت دبیران مقطع متوسط شهر بیضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دبیران، کارگزاران اصلی ورود و تعامل موفقیت آمیز فناوری اطلاعات در نظام آموزشی هستند. چنانچه مدیران سازمان های آموزشی با پرورش خلاقیت ها دبیران و ایجاد انگیزه های شغلی، آن ها را در جریان اهمیت استفاده از فناوری قرار دهند، دانش آموزان نیز در آینده نسبت به استفاده از فناوری آگاه و در کاربرد آن انعطاف بیشتری نشان خواهند داد. هدف پژوهش حاضر رابطه بین فناوری اطلاعات با انگیزش شغلی و خلاقیت دبیران مقطع متوسط شهرستان بیضا بود. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی دبیران مقطع متوسط شهرستان بیضا در سال 1392 بودند. با توجه به اینکه تعداد کل معلمان 170 نفر می شدند، حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 108 نفرانتخاب گردید. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه بوده که در ذیل جزییات هریک آمده است. پرسشنامه خلاقیت تورنس (1978) که توسط مقیمی در سال (1380) به فارسی ترجمه شده است، استفاده گردیده است و یوسفی میانده ( 1389) پایایی را با استفاده از روش آلفای کرونباخ 80/0 بدست آورده است. ضریب پایایی بدست آمده پژوهش حاضر 95/ 0 بوده است و روایی مورد تأیید اساتید و متخصصان قرار گرفته است. پرسشنامه انگیزش حبیبی (1377) با ضریب پایایی به دست آمده توسط ستوده (1387) با استفاده از روش باز آزمایی به ترتیب 69% و 72%، اعتبار آن 77% به دست آمده است. در نهایت پرسشنامه فناوری اطلاعات محقق ساخته آزادمهر (1389) بوده است. تهیه و تنظیم آن با نظر اساتید محترم کامپیوتر بوده است، روایی صوری آن توسط اساتید محترم راهنما تایید شده است. جهت پایایی نیز 30 نفر از دبیران انتخاب شده از روش همسانی درونی به میزان 91% تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است که نتایج تحقیق نشان داد که بین فناوری اطلاعات و تمامی ابعاد آن با انگیزش شغلی و خلاقیت با ضرایب همبستگی برابر با (424/0 و 364/0) رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. مولفه میزان آشنایی با نرم افزارهای رایانه و میزان آشنایی با رایانه، به ترتیب مولفه های پیش بینی کننده قوی تری برای خلاقیت و انگیزش شغلی محسوب می شوند.
مقایسه ی مهارت های ارتباطی و احساس اثربخشی معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی مهارت های ارتباطی و احساس اثربخشی معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی معلمان شاغل در مقطع ابتدائی، متوسطه اول و دوم مدارس کم توان ذهنی شهر شیراز در سال تحصیلی 93-1392تشکیل می دهد. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای استفاده شد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق، مهارت های ارتباطی واحساس اثربخشی معلمان به ترتیب، پرسش نامه ی مهارت های ارتباطی کویین دام (2004)، پرسش نامه احساس اثربخشی معلمان (TSES) اسچانن- موران و وولفوک هوی (2001) مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل و تحلیل واریانس عاملی استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که، بین معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی در احساس اثربخشی و مولفه های آن (به جز مدیریت کلاس) و مهارت های ارتباطی کل تفاوت معناداری وجود دارد که در معلمان مدارس عادی بیشتر از معلمان مدارس کم توان ذهنی است. همچنین بین مهارت های ارتباطی و احساس اثربخشی معلمان مدارس کم توان ذهنی و عادی بر اساس جنس، تحصیلات، سابقه و مقطع تحصیلی رابطه ی معنی داری وجود ندارد.
تبیین شرایط زمینه ای در راستای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی به عنوان ابزار اساسی برای آموزش عالی در راستای تحقق اهداف و آرمان های آن مورد توجه قرار دارد و در به واسطه این امر، ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی و بسترسازی مناسب در ارتباط با آن، از اهمیت والایی در نزد متولیان و دست اندرکاران آموزش عالی برخوردار است. پژوهش حاضر، با هدف تبیین شرایط زمینه ای در راستای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. در پژوهش حاضر از مصاحبه عمیق استفاده گردید. به منظور تعیین روایی داده های کیفی از روش چک کردن اعضاء استفاده شده است و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصة مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار شش نفر آگاه به روش های پژوهش کیفی و اعمال نظرهای آنان بررسی شده است. با استفاده از طرح کیفی و رویکرد نظریه مبتنی برداده بنیاد، اقدام به مصاحبه عمیق با 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش عالی گردید. یافته ها نشان داده است که مهمترین شرایط زمینه ای لازم برای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی دربرگیرنده شرایط سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و علمی است. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که شرایط زمینه ای از عوامل تعیین کننده در ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی و کیفیت بخشی به آن است و لازم است برنامه ریزی و اعمال مدیریت مناسبی از سوی متولیان و دست اندرکاران آموزش عالی صورت گیرد.