رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال یازدهم مهر و آبان 1399 شماره 4 (پیاپی 44) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصهای اثزگذار طراحی سامانه موبایل موک جهت آموزش مجازی کارکنان بود. از پایگاه های علمی پروکوییست، گوگل اِسکالِر، ساینِس دایرکت، ِامرالد ، ِاسکوپوس و ِاسپرینگر تعداد 28 مقاله انتخاب شد و با روش مقایسه مستمر و تحلیل محتوای کیفی به منظور استخراج نظامند یافتههای متون پیشین تحلیل شدند. از درون متن مقالات و از طریق فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی 27 مفهوم و 4 مقوله اصلی(شاخص) استخراج شد. یافتهها نشان دادند که در طرّاحی موبایل موک باید به مقولههای تعامل سیّار، سیستم پشتیبانی آموزشی، پذیرش فنّاوری و سیستم پشتیبانی فنّی توجّه کرد. با توجه به یافتههای پژوهش ترکیب فرمت موک و یادگیری سیّار پتانسیل زیادی برای یادگیری غیررسمی و مادام العمر دارد و توصیه میشود که کارکنان با تعامل با یکدیگر و یا حتی مطرح شدن آنها به عنوان پژوهشگر و اطلاع آنها از مسائل و دانش روز در جهت تحقق شایستگی حرفهایشان از طریق فنّاوری موبایل موک گام موثری بردارند. شناخت شاخصهای مهم در طراحی فنّاوری نوین موبایل موک در افزایش شایستگی حرفهای و نوآوری سازمانی، از این جهت حائز اهمیت است که میتوان با هم افزایی متخصّصین در کنار یکدیگر به نفع ارتقای عملکردکارکنان و نوآوری سازمانی سود جُست.
طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی به روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی بود. این پژوهش از دیدگاه هدف، کاربردی و از نظر راهبرد و روش، تحقیقی ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید گروه علوم تربیتی و دانشجویان دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد کرمانشاه و در مرحله کمّی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی 12 نفر و در مرحله کمّی 200 نفر بود. اعضای نمونه در مرحله کیفی به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع در نظر گرفته شد و در مرحله کمّی، روش نمونه گیری مبتنی بر اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری به کار رفت. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای مقبولیت و قابلیت تأیید و در بخش کمّی روایی ابزار با نظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ، روش اسپیرمن- براون و روش ترکیبی به دست آمد. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل براون و کلارک (2006) و داده های کمّی از طریق تحلیل معادلات ساختاری در قالب نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل مورد آزمون قرار گرفت. یافته های بدست آمده از بخش کیفی منجر به شناسایی پنج عنصر اصلی آینده نگری، تفکر خلاق، تفکر شهودی، هوشمندی محیطی و فرصت گرایی هوشمندانه در رابطه با تفکر راهبردی مدیران آموزشی گردید و در قالب مقیاسی 32 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمّی ارائه شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها در بخش کمّی نشان داد که الگوی عناصر استخراج شده از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است.
آسیب شناسی مدیریت آموزش سازمانی: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانهای امروزی باید به سمت یادگیری حرکت کنند و یادگیری تنها از راه فرآیندهای تجزیه و تحلیل منابع انسانی و آموزش مدوام و برنامهریزی شده ایجاد میشود. این تحقیق با هدف آسیبشناسی مدیریت آموزش سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی _ پدیدارشناسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 70نفر از کارکنان سازمان نوسازی مدارس استان آذربایجان شرقی هستند برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه سازمانیافته استفاده شد و تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. نقطه اشباع در این پژوهش 15 نفر از کارکنان بودند. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA10 ) مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پیشنهادی اسمیت استفاده گردید. از یافتههای پژوهش 4 مضمون اصلی و 17 مضمون فرعی شامل: فقدان بسترهای مناسب (مقاومت در برابر تغییر، فقدان برنامهریزی مشخص، عدم انگیزه کارکنان، عدم هماهنگی در برگزاری دورهها و تمرکز گرایی)، کمبودها و ناهماهنگیها در عرصهی اجرا (مشارکت کم کارکنان، مشکلات فنی و فناوری، ناکافی بودن بودجه ، تخصص پایین مدرسان و عدم جذابیت محتوای دورهها)، مشکلات بعد از اجرای دوره (فقدان نظام ارزشیابی جامع، عدم ارتباط تئوری با عمل و عدم رفع نواقص دورهها بعد از انجام ارزشیابی) و پیشنهاداتی برای بهبود (فرهنگسازی، هماهنگی بین عوامل درگیر، تامین بودجه و شروع تغییر از خود مجریان) استخراج گردید. طبق یافتههای پژوهش مشکلات و آسیبهایی در فرآیند قبل از اجرا، اجرا و بعد از اجرای دورههای آموزشی در این سازمان وجود دارد.
برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های آموزش عالی ایران از طریق رویکردکارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، بررسی برنامهریزی استراتژیک در سازمانهای آموزش عالی ایران از طریق رویکرد BSC (کارت امتیازی متوازن) است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی– پیمایشی است و همچنین از تحلیل استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی روایی سازه را مورد آزمون استفاده شده، دادهها با استفاده از نرمافزارهای EXCEL و LISREL تجزیهوتحلیل گردیده است. جامعه آماری در این تحقیق 214 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 138 مورد جهت پخش پرسشنامه انتخاب شده است. روایی پرسشنامه از طریق یک مطالعه مقدماتی مورد سنجش قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار آن 0.821 برآورد گردیده است. با توجه به تجزیهوتحلیل آماری صورت گرفته در پژوهش فرضیه اول، "رویکرد داخلی (نحوه ارائه خدمات آموزش عالی)، فرضیه دوم "مشتری (جذب دانشآموزان با استعداد)"، فرضیه سوم "برطرف کردن نیازهای افراد ذینفع (بنیانگذاران، وزارت آموزشوپرورش)"، فرضیه چهارم "نوآوری آموزش عالی "، فرضیه پنجم، "نقشه استراتژیک "، فرضیه ششم، "رویکرد مالی (بودجه)" و فرضیه هفتم، "تکنولوژیهای آموزشی و روشهای مربوطه " بر سازمانهای آموزش عالی با توجه به رابطهی معناداری که بین متغیرها وجود داشت تأثیر دارد و مورد تائید قرار گرفت.
بررسی تأثیر استراتژی های کار احساسی و خستگی عاطفی و رضایت شغلی بر رضایت دانشجویان(مورد مطالعه: دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر استراتژی های عمیق و ظاهری کار احساسی بر رضایت دانشجویان با نقش میانجی رضایت شغلی و خستگی عاطفی است. روش این تحقیق توصیفی همبستگی است . جامعه آماری تحقیق حاضر، اعضای هیات علمی و دانشجویان دانشگاه اصفهان است که تعداد 175 نفر از اعضای هیات علمی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و تعداد 361 نفر از دانشجویان با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، مورد انتخاب قرار گرفتند. محاسبات ضرایب مسیر و شاخص های مدل در نرم افزار Smart-PLS پردازش شد به طوری که تعداد پرسشنامه های جمع آوری شده و قابل تحلیل برای بخشی از مدل( اعضای هیات علمی) 175 و برای بخش دیگر (دانشجویان) 361 عدد بوده که بعد از جمع آوری و بررسی جواب ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که خستگی عاطفی بین استراتژی های ظاهری کار احساسی و رضایت شغلی نقش میانجی داشته و خستگی عاطفی بین استراتژی های عمیق کار احساسی و رضایت شغلی نقش میانجی دارد، هم چنین رضایت شغلی بین استراتژی های ظاهری و هم چنین استراتژی های عمیق کار احساسی و رضایت دانشجویان نقش میانجی دارد. نتایج نشان داد خستگی عاطفی بر رضایت شغلی تاثیر داشته و هم چنین رضایت شغلی اعضای هیات علمی بر رضایت دانشجویان دانشگاه تاثیر دارد.
تأثیر کاربرد اینترنت اشیاء بر شناسایی فرصت های کارآفرینی با نقش واسطه ای خلق دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربرد اینترنت اشیاء بر شناسایی فرصتهای کارآفرینی با نقش واسطهای خلق دانش بوده است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر نوع، توصیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان و مدیران عالیرتبه ادارهی کل فنی و حرفهای شهرستان ساری به تعداد 95 نفر بوده است. از روش نمونهگیری سرشماری استفاده گردید. ابزار گردآوری داده در پژوهش حاضر سه پرسشنامه محققساخته اینترنت اشیاء با استفاده از دیدگاههای آتزوری(2010)، پرسشنامه تشخیص فرصتهای کارآفرینانه پوهاکا(2011) در سه مؤلفه و پرسشنامه خلق دانش نوناکا و تاکوچی (2004) در طیف 5 گزینهای لیکرت هستند که روایی آنها با نظر کارشناسان در ادارهی کل فنی و حرفهای تأیید گردید و برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که هر کدام به ترتیب در سطح 923/0 و 931/0 و 971/0 محاسبه شده است. در این پژوهش بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف اسمیرنف و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون، معادلات ساختاری، مدلسازی و تحلیلی مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که بین کاربرد اینترنت اشیاء و شناسایی فرصتهای کارآفرینانه با اثر میانجی خلق دانش رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و نیز کاربرد اینترنت اشیاء بر مؤلفههای متغیر شناسایی فرصتهای کارآفرینی، پویش رقابتی فرصتها، جستجوی پیشگام فرصت و راهکار نوآورانه خلق فرصت اثر معناداری داشته و همچنین متغیر خلق دانش بهعنوان متغیر واسطهای باعث افزایش این تأثیر میگردد.
ارائه مدل کاربردی مدیریت دانش با هدف بهسازی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی مناطق نفت خیزجنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل وتحلیل کاربرد مدیریت دانش در بهسازی کارکنان انجام شد. پژوهش از نوع کیفی و با روش آمیخته اکتشافی تحلیلی بود. جامعه آماری دو گروه استادان رشته نفت در دانشگاه آزاد دارای رشته نفت در خوزستان به تعداد 30 نفر عضوهیات علمی تمام وقت و مدعو و مدیران ارشد و میانی مناطق نفتخیز جنوب به تعداد 100 نفر بود. نمونه آماری مدیران با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و استادان با روش نمونهگیری تصادفی ساده به تعداد20 نفر از هر دوگروه انتخاب شدند. حجم نمونه براساس تکنیک دلفی انتخاب شد.جمعآوری دادهها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه تشریحی محقق ساخته صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان و بررسی نتایج پایلوت، تایید شد. فرضیههای پژوهش براساس مولفههای اصلی و عوامل زیرساخت مدیریت دانش، مقایسه شرکتهای مناطق نفتخیزجنوب با چند شرکت برند نفتی، چگونگی بازگشت مجدد دانش فنی کارکنان، ارزیابی مدل سه بعدی محقق ساخته مدیریت دانش تنظیم شد. با استفاده از تکنیک دلفی به شکل کتبی و سپس مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته در 3 راند جداگانه نظر افراد بررسی شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی دادهها،طبقهبندی، کدگذاری،بررسی، نمرهگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد چرخه دانش کارکنان در سطوح مختلف ضعیف و دانش فنی به شکل سنتی منتقل و اغلب همراه کارکنان بازنشسته از سیستم خارج می شود. مدیران درک کاملی از تاثیر و مزایای کاربرد مدیریت دانش در بهبود سازمانی و بهسازی کارکنان ندارند. در پایان هرم رهبری دانش و مدل سه بعدی مدیریت دانش که هر دو محققساخته بودند، پیشنهاد داده شد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر امنیت شغلی هیات علمی دانشگاه ها با تأکید بر استقلال دانشگاه آزاد اسلامی ایران با رویکرد AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اکتشافی کمی و از شاخه معادلات ساختاری است، سعی بر آن است تا به ارائه مدل عوامل مؤثر بر امنیت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاهها با تأکید بر استقلال دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته شود. جامعه آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش (استادان دانشگاه در حوزه مورد مطالعه) تشکیل میدهند. در انتخاب خبرگان جهت انجام مصاحبه استادان 10 دانشگاه برتر آزاد کشور با اشباع نظری با توجه به رتبه سایت webometrics در سال 1396 به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی را همه اعضای هیات علمی دانشگاههای آزاد سراسر کشور تشکیل دادهاند که تعداد آنها بالغ بر 30000 نفر بوده است که تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه ساخت محقق است که روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی، و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفته است. برای تحلیل دادههای جمع آوری شده از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و فراوانی و همچنین آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان میدهد عوامل مالی، منابع انسانی، اجتماعی، سیاسی، فردی، ساختاری و مدیریتی به عنوان عوامل دارای ارتباط با امنیت شغلی با تأکید بر استقلال دانشگاه شناسایی شد. آزمونها نشان میدهد به جز عامل اجتماعی سایر عوامل بر امنیت شغلی اساتید تأثیرگذار است. بررسی میانگین رتبه که اولویت هر عامل را نشان میدهد، گویای این است که عامل سیاسی اولین و بالاترین رتبه را دارد، میانگین رتبه عامل سیاسی مقدار 85/4 و بیشتر از میانگین رتبه عاملهای دیگر است. بر این اساس میتوان گفت که عامل سیاسی بیشترین تأثیر را بر امنیت شغلی دارد. بعد از عامل سیاسی، عامل مدیریتی قرار دارد که میانگین رتبه آن مقدار 4.81 است و اولویت سوم مربوط به عامل ساختاری با میانگین رتبه 4.72 است. بر این اساس میتوان گفت که اولویت عاملها از نظر میزان تأثیر بر امنیت شغلی به ترتیب مربوط به عامل سیاسی، مدیریتی، ساختاری، فردی، منابع انسانی، مالی و اجتماعی است.
ارائه الگوی رهبری مدارس موفق در دوره ابتدایی مبتنی برنظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه ای مرهون نظام آموزش و پرورش آن است و در این میان دوره ابتدایی نقش پررنگ تری ایفا می کند پیشبرد اهداف این دوره در سایه تلاش رهبرانی کوشا، دلسوز و خدوم امکان پذیر است.هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی رهبری مدارس موفق دوره ابتدایی مبتنی بر نظریه زمینه ای است.رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه برخاسته از داده(نظریه زمینه ای)،روش نمونه گیری هدفمند و با معیار اشباع نظری داده هابوده است.بدین منظورمصاحبه هایی نیمه ساختارمند با 24نفر از مدیران مدارس موفق کشور در دوره ابتدایی ومطلعان کلیدی در این خصوص انجام شد.طول مدت زمان هر مصاحبه 100-30دقیقه بود و به برخی از مصاحبه شوندگان دوبار مراجعه شد.مصاحبه ها تا جایی ادامه یافت که مصاحبه شونده اطلاعات جدیدی در اختیار پژوهشگر قرار نداد و صرفاً تکرار اطلاعات قبلی بود،بدین ترتیب اشباع نظری داده ها حاصل گردید. برای مشخص کردن روایی و پایایی داده ها از بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از 22 مقوله کلی است که دراین مقاله در چارچوب مدل پارادایمی شامل: عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله ای ، راهبردها و پیامدها تحلیل شده است.
تحلیل روایت نگارانه ی ادراک و تجربه زیسته راهبران آموزشی از اجرای الگوهای نظارت آموزشی معلم-محور در مدارس ابتدایی: تدوین و اعتباریابی الگوی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف تحلیل روایت نگارانه ی ادراک و تجربه زیسته راهبران آموزشی از اجرای الگوهای نظارت آموزشی معلم-محور در مدارس ابتدایی و تدوین و اعتباریابی یک الگوی بومی انجام گرفت. روش پژوهش آمیخته اکتشافی بود. مرحله کیفی به روش روایت پژوهی و با رویکردی هدفمند (روش نمونه گیری موارد مطلوب)، مشارکت کنندگان از میان راهبران آموزشی استان آذربایجان غربی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های کیفی نیمه ساختارمند انجام شد. محاسبه اﻋﺘﺒﺎر و رواﯾﯽ دادهها با استفاده از دو روش ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ مشارکتکنندگان و ﻣﺮور ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻏﯿﺮ شرکتکننده در ﭘﮋوﻫﺶ انجام گرفت. با تحلیل مضمون، 6 مضمون سازمان دهنده و 22 مضمون پایه درباره الگوی نظارت معلم محور کشف گردید. برای اعتباریابی الگو، بخش کمی به روش تحقیق توصیفی پیمایشی انجام شد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 120 نفر از راهبران آموزشی استان آذربایجان غربی انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. در بخش کمی برای تعیین اعتبار الگو تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم نشان داد که الگوی بومی نظارت معلم محور دارای روایی سازه است.
راهبرد، زمینه و پیامد توسعه شایستگی مدیران مدارس متوسطه (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم برخوداری مدیران مدارس از شایستگی ها و توانایی لازم موجب شده است که بسیاری از آن ها در نقش مدیریتی و رهبری خود عملکرد ضعیفی داشته باشند. هدف این پژوهش ارائه الگوی شایستگی مدیران مدارس متوسطه شهر تهران( شناسایی راهبرد، زمینه و پیامد توسعه) بود. این پژوهش کیفی بود که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد طرح نظام مند انجام شد. در این خصوص با استفاده از رویکرد هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر (7 نفر از اعضا هیات علمی متخصص در حوزه مدیریت آموزشی، 5 نفر از مدیران ستادی آموزش و پرورش استان تهران و 5 نفر از مدیران مدارس) انجام شد، برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی حاکی از 12 مقوله کلی است که شامل: پدیده محوری (دانش مورد نیاز، نگرش مورد نیاز، مهارت مورد نیاز)، راهبردها (ایجاد مراکز بالندگی، ارائه آموزش های مستقیم، آموزش های ضمنی(تجربی))، زمینه (وجود فرهنگ کار مشارکتی، جو حمایتی، ساختار غیر متمرکز)، و پیامدها (بهبود کیفیت یادگیری، بالندگی سازمانی، توسعه حرفه ای است.
رابطه کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش (مورد مطالعه:استادان دانشکده فنی پسران مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 130 نفر از استادان دانشکده فنی پسران مرودشت بود که از این بین تعداد 97 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید.. نمونه مورد بررسی از طریق پرسشنامه کارآفرینی سازمانی پارسونز، مدیریت دانش شرون لاوسون، چابکی سازمانی توسط ژانک مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنیداری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و سلسله مراتبی بارون –کنی استفاده شد. نتایج نشان داد مدیریت دانش در رابطه بین متغیرهای کارآفرینی و چابکی سازمانی نقش میانجی گری معنی دار ایفا می کند.
ارائه مدل مناسب برای نوآوری سازمانی درکتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی مناسب برای نوآوری سازمانی درکتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی بود. این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری آن شامل همه مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی که بر اساس آخرین آمار اخذ شده، جامعه آماری پژوهش شامل 550 نفر بوده و با توجه به این که کل جامعه در دسترس بود تمام جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مدل تحقیق از برازش مطلوب برخوردار بوده و ابعاد و مولفه های عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی در کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به علت داشتن بار عاملی بالای 4/0 و قرار گرفتن t-value در بازه مناسب تعیین قرار دارند. این عوامل فردی، گروهی، سازمانی، محیطی و انسانی و آموزشی هستند. همچنین ابعاد به دست آمده از نتایج تحقیق به این ترتیب شناسایی شده است: 1- بعد انسانی و آموزشی شامل مولفه های (توانمند ساختن مهارت دانش، سرمایه فکری)2- بعد سازمانی شامل مولفه های (ساختار سازمانی ، مدیریت دانش، نوآوری سازمانی)3-بعد فردی شامل مولفه های(تحمل ابهام ،دانش و تخصص)4- بعد محیطی شامل مولفه های (پویایی سازمان، پیچیدگی های فناوری)5-بعد گروهی شامل مولفه های (حمایت مدیریتی ، سیستم ارتباطات).
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نوع توسعهای-کاربردی است که به روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارشناسان آموزش دانشگاه فرهنگیان فارس به عنوان جامعه آماری بخش کیفی به شمار میروند که با روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، 60 نفر (15نفر عضو هیات علمی، 15نفر کارشناس آموزش و30نفر دانشجو(15 دختر و 15 پسر)) انتخاب شدند. در بخش کمی نیز اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور به عنوان جامعه آماری بودند که 150نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختمند و بررسی اسناد، و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. برای تحلیل دادههای کیفی، از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل دادههای کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی کیفی چارچوب اولیه اعتبارسنجی گردید. برای اعتبارسنجی کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان متشکل3 عامل(1-دانش حرفه ای2-مهارتهای حرفهای3-اخلاق حرفهای )،11ملاک(1-دانش محتوا2-دانش آموزش محتوا3-دانش پژوهشی4-دانش سازمانی5-دانش فناوری6-مهارت تدریس7-مهارت پژوهش8-مهارت فناوری9-مهارتهای ارتباطی10-اخلاق فردی 11- اخلاق سازمانی) و 62 نشانگر است.این الگو میتواند به عنوان چارچوب و مبنایی برای جذب، توسعهی حرفهای و ارزیابی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی الگوی مدرسه داری مدیران برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا (کوید 19) به شیوه تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه داری مدیران مدارس برای پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا(2019) بوده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بوده است. محیط پژوهش شامل همه 54 منبع مستخرج از بررسی های به عمل آمده در رابطه با راهبردهای مدیریت مدرسه و پیشگیری از شیوع بیمارهای تنفسی و ویروس کرونای 2019 بوده است. پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 90/0 برآورد گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از شبکه مضامین استفاده شده است. بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد،الگوی مدرسه داری مدیران مدارس برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا(2019) دارای 5 مضمون فراگیر (ارتباط با مراکز بهداشتی، توانمندسازی روانشناختی ، راه اندازی شورای توسعه سلامت ، آموزش بهداشت و ایمن سازی مدرسه) و 14 مضمون سازمان دهنده ( ارتباط دوره ای با مراکز بهداشتی، ارتباط مقطعی با مراکز بهداشتی، ایجاد احساس با ارزش بودن، ایجاد احساس شایستگی، ایجاد احساس اثرگذاری ، ایجاد احساس خودمختاری، کنترل وضعیت جسمانی کارکنان، چک کردن بررسی وضعیت جسمی معلمان، چک کردن وضعیت جسمانی دانش آموزان، اطلاع رسانی با در دسترس قرار دادن بولتن، اطلاع رسانی از طریق نصب پوستر، اطلاع رسانی از طریق معلمان در حاشیه درس، بررسی راه های پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونای 2019، بررسی راه های پیشگیری از بیماری های واگیردار) بوده است.