رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم پاییز 1397 شماره 3 (پیاپی 35) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی و بین المللی،مدرسان دانشگاهی کم تر به عنوان تأمین کنندگان اطلاعات و بیشتر به عنوان مفسرانی هستند که مسؤولیتشان ایجاد محیط مناسب علمی برای درک عمیق حوزه های علمی است .در این راستا هدف اصلی ونقطه توجه برنامه ریزان درسی ، اساسا طراحی اهداف وبرنامه های آموزشی مطلوب و کار آمد بوده ا ست. دراین مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی استفاده شده است تا رویکردهای بین المللی سازی برنامه های در سی آموزش عالی در کشور های مختلف را مورد بررسی ومطالعه قرار دهد.ودر نهایت الگوی مناسب برای کشور ایران را پیشنهاد می دهد.. نمونه پژوهش شامل دانشگاهها ونظامهای آموزش عالی در کشورهایی که به بین المللی کردن آموزش عالی پرداختند، از قبیل آمریکا،کانادا واسترالیا می باشد. روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند از بین کشورهایی که در زمینه بین المللی ساختن برنامه های درسی آموزش عالی فعالیت کرده اند، انجام گرفت. یافته های تحقیق شامل استراتژیها ،برنامه ها وفعالیتهای مناسب برای بین المللی کردن برنامه های درسی وروشهای تدریس ویادگیری آموزش عالی در هر کشور می باشد. مقایسه استراتژیهای سه کشور آمریکا ، کانادا و استرالیا نشان داد که مهمترین استراتژی این کشور ها بین المللی کردن برنامه درسی و یادگیری و الحاق محتوای بین المللی به برنامه های درسی موجود است و تغییر مکان فیزیکی استاد و دانشجو در قالب برنامه های مبادله کمتر مورد توجه است. امروزه ارجحیت بر بین المللی سازی برنامه های درسی بومی، ملی و محلی داخل هر کشور می باشد.
طراحی نظام جامع آموزش اثربخش کارکنان مبتنی بر استاندارد آموزشی ایزو 10015(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر" طراحی نظام جامع آموزش اثربخش کارکنان سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور است. "روش پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده و اطلاعات ، از نوع آمیخته اکتشافی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان سازمان زندان های کشور بوده که تعداد آنها برابر با 15700 نفر به عنوان حجم جامعه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول نمونه گیری کوکران تعداد آن ها 372 نفر تعیین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شده بر مبنای طیف لیکرتبه عنوان ابزار جمع آوری داده های کمی و مصاحبه نیمه ساختمند به عنوان ابزارجمع آوری داده های کیفی استفاده شده است .روایی صوری پرسشنامه پژوهش با مطالعه فردی و با نظر استاد راهنما و مشاور و روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نسبت روایی محتوا(CVI) و شاخص روایی محتوا(CVR) مورد بررسی و تصحیح قرار گرفت.پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی گردید. این مقدار برای پرسشنامه 82/. تعیین گردید در پردازش و تحلیل داده ها گرد آوری شده از آزمون t وابسته به کمک نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد ..با اجرای روش های مذکور،پس از تجزیه وتحلیل داده ها در نهایت 5 مولفه برای اثربخشی نظام جامع آموزش کارکنان در سازمان زندان های کشور استخراج گردید و مدل اثربخشی ارائه شد. مولفه های اثربخشی با توجه به اولویت ضریب مسیر عبارتند از: درونداد 20/6، برونداد32/6 ، فرایند 14/6،ارزشیابی 38/6،پیامد وبازخورد 39/6، با توجه به آماره به دست آمده از نتیجه آزمون tوابسته، اختلاف همه میانگین ها با احتمال 001/ معنی دار است .و در نهایت الگو اثربخشی نهایی و ساز و کارهای اجرایی الگو ، ارائه و مولفه کلیدی اثربخشی که مشتمل بر نظام جامع آموزش کارکنان بوده، معرفی گردیده است. <strong>کلید واژه ها:</strong> نظام آموزشی، آموزش اثربخشی، استاندارد آموزشی
طراحی مدلی برای بازگشت سرمایه در نظام آموزش عالی از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی بازگشت سرمایه همیشه از پیچیده ترین و مبهم ترین و در عین حال ضروری ترین گام های بخش های مختلف اقتصادی و بخصوص اقتصاد آموزش است. براین اساس و با توجه به ویژگی های خاص دوره های آموزش از دور در مورد کیفیت و بازگشت سرمایه در این دوره ها سوالات جدی مطرح است لذا هدف این پژوهش بررسی نرخ بازگشت دوره های آموزش از دور دانشگاه پیام نور با استفاده از مدل استاندارد مینسر و الگوی بسط یافته آن، با در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی شامل جنسیت و نوع تاهل می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده است که با استفاده از تحلیل رگرسیون انجام گرفته است. همچنین ضرایب مدل با حداقل مربعات معمولی و در چارچوب روش داده های تابلویی برآورد گردیده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه دوره های آموزش از دور برگزار شده در دانشگاه پیام نور از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1394 می باشد که از میان آنها 125 دوره با روش حذف سیستماتیک انتخاب شده است. اطلاعات مورد استفاده در این پژوهش براساس اطلاعات ثبت نامی دانشجویان دانشگاه پیام نور جمع آوری شده است. نتایج بدست آمده بیانگر آن بود که سطح مقاطع تحصیلی بر روی دریافتی آتی افراد اثر بیشتری نسبت به دیگر متغیرها دارد. از سوی دیگر نتایج پژوهش حاکی از آن است که نرخ بازگشت آموزش در زنان بیشتر از مردان است و همچنین نرخ بازگشت آموزش متاهلین نسب به افرادمجرد بیشتر است. بنابراین می توان گفت به طور کلی علی رغم شک و گمانه های مطرح شده در مورد بازگشت سرمایه و کیفیت دوره های آموزش از دور، در دانشگاه پیام نور نرخ بازگشت سرمایه مثبت بوده است که به نوعی می توان کیفیت این دوره ها را تایید کند.
ارایه الگوی جامع موبینگ (ترور روحی) در محیط کار با تأکید بر محیطهای آموزشی؛ پیشایندها، ابعاد و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اثرگذار روحی-عاطفی در محیط های کاری و آموزشی که وجود و اثرات منفی فردی و سازمانی آن کمتر مدنظر قرار گرفته، موبینگ (ترور روحی) است. موبینگ فعالیتهای روحی-عاطفی با نمودهای گفتاری و رفتاری است که فرد (موب کننده) به گونه ای رفتار می کند تا طرف مقابل (قربانی موب شده) در شرایط ناامن قرار گرفته و گاه مجبور به ترک سازمان شود. هدف این مطالعه علمی-مروری از نوع توصیفی و مبتنی بر صبغه کتابخانه ای، آن است که با کاوش مطالعات نظری و میدانی جهانی، به تعریف موبینگ، مراحل و ابعاد آن بپردازد؛ عوامل مرتبط (پیشایندها و پیامدهای) آن را بررسی کند؛ مهم ترین الگوهای مطرح شده، الگوی جامع توسعه یافته عوامل مرتبط با موبینگ و راهکارهایی برای مدیریت و کاهش آن ارایه دهد. نتیجه مطالعه حاضر نشان می دهد در محیط های کاری و آموزشی، رفتارهای موبینگ شامل هفت بعد مختلف، عوامل مؤثر و پیامدهای مخرب (فردی، شغلی، سازمانی، روانی-اجتماعی) است که ضرورت شناخت و مدیریت آنها، انجام مطالعات دقیق میدانی و بومی در هر محیط سازمانی و آموزشی خاص آن را ایجاب می کند. تقویت مربی گری، رفتارهای شهروندی سازمانی، شفافیت سازمانی، اخلاق کاری-حرفه ای، هوش معنوی و هیجانی، مدیریت تعارض و پویایی های تیمی، راهکارهای کاهش موبینگ و هم افزایی فعالیت ها برای تحقق اهداف فردی و سازمانی است.
تبیین رابطه سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی دانشگاه با میانجی گری محبوبیت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت از شناسایی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری با میانجی گری محبوبیت اجتماعی اساتید دانشگاه لرستان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه لرستان می باشد که تعداد آنها بالغ بر 254 بود. به منظور انتخاب نمونه آماری، تعداد 148 نفر که از طریق جدول کرجسی و مورگان برآورد شده بود؛ با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب گردید. برای گردآوری داده های مورد نظر، از سه فرم پرسشنامه سرمایه اجتماعی، محبوبیت اجتماعی و کیفیت زندگی کاری که از روایی محتوی و پایایی قابل قبول برخوردار بودند؛ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه اساسی تحقیق که عبارت بود از "متغیر محبوبیت اجتماعی در رابطه با سرمایه اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه و کیفیت زندگی کاری آنان نقش تعدیل گر دارد"؛ آزمون معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مبین آن بود که بین سرمایه اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه و کیفیت زندگی آنان رابطه مثبت وجود دارد؛ این رابطه با تعدیل گری متغیر محبوبیت اجتماعی آنان افزایش می یابد. به عبارت دیگر محبوبیت اجتماعی، علاوه بر آنکه موجب افزایش کیفیت زندگی کاری اساتید می شود؛ رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری آنان را نیز قوی تر می کند.
طراحی آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش نشان دادن چگونگی ارائه مفهومی از سازمان یادگیرنده , تثبیت و ایجاد مدل آموزشی ،ملزومات و مشخصه های این مدل می باشد. لذا به تدوین مدلی مناسب جهت سنجش فرایند آموزش متناسب با ویژگی های سازمان یادگیرنده که از روایی و اعتبار قابل قبولی برخوردار باشد،پرداخته شده است. در ابتدا طی مطالعات میدانی ومصاحبه با خبرگان صنعت و بررسی ادبیات موضوع، رویکردها و اقدامات مختلفی که سازمان ها می توانند آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده را متحقق سازند شناسایی و بر اساس آن پرسشنامه سازمان یادگیرنده در قالب 94 سؤال تدوین شد.در مرحله بعد روایی محتوای پرسشنامه از منظر شاخص های شفافیت ، مناسبت وجامعیت توسط خبرگان ارزیابی شده و با اعمال نظرها و اصلاحات صورت گرفته، پرسشنامه نهایی با 72 سؤال و در قالب 12 شاخص محوری،این مدل را مورد سنجش قرار داد. جامعه آماری متشکل از سه شرکت سیمانی با ظرفیت تولید اسمی بالای ده هزار تنی و بالغ بر 1719 نفر می باشد و پرسشنامه در میان نمونه ای متشکل از 326 نفر از تکنسین ها ، کارشناسان و مدیران مورد آزمون قرار گرفت . یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکتهای سیمانی از لحاظ سازمان یادگیرنده در سطح متوسط می باشند و موانعی پیش روی انها می باشد.بر این اساس برای تبدیل شرکتهای تحت مطالعه به سازمان یادگیرنده،راهکارهای اثربخشی ارایه گردیده است.
طراحی یک مدل تحیل پوششی داده های غیر محدب (FDH) برای ارزیابی عملکرد دبیرستان های شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با وجود فنآورشدن مدارس و رشد و پیشرفت تکنولوژی، همچنان نقش مدیریت و ارزیابی کارایی و عملکرد به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است. ارزیابی عملکرد مدارس و در نتیجه آن هدایت مدارس، یکی از مسائل پیچیده در امر آموزش و تعالی می باشد که به صورت عینی و کمی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیقاتی که در این حوزه انجام شده است کمتر می توان به یک تحقیقی عینی، که نتیجه آن ارزیابی و رتبه بندی مدارس و ارائه نمره کارایی مدارس باشد؛ دست یافت. از این رو محقق از مدل تحلیل پوششی داده ها برای ارزیابی کارایی مدارس استفاده می نماید. این مدل امکان ارائه نمره کارایی مدارس و رتبه-بندی کردن آنها را دارد و به علت استفاده از مدل سازی ریاضی اعتبار نتایج بسیار بالا می باشد. لذا در این مقاله محقق به ارائه مدلی ریاضی برای ارزیابی کارایی دبیرستان های شهر رستم می پردازد. در این تحقیق کاربردی که با روش توصیفی به سنجش کارایی دبیرستانهای شهرستان رستم می پردازد، 15 دبیرستان تحت ارزیابی کارایی قرار می گیرد. سپس با استفاده از نظرات متخصصان حوزه تعلیم و تربیت، شاخص های ورودی و خروجی مدارس استخراج شده و مدل تحلیل پوششی داده ها (FDH ) طراحی می گردد. مدل بوسیله نرم افزار GAMS حل شده و نتایج ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که از بین دبیرستانهای مجود 10 دبیرستان به صورت کارا و 5 دبیرستان ناکارامعرفی شدند. در پایان نیز به تحلیل نتایج و رتبه بندی واحدهای کارا پرداخته شده است.
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقای کیفیت آموزش عالی ایران : ارائه مدل مفهومی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش رقابت پذیری در بخش آموزش عالی باعث بروز تفاوت های عمیق در بین مؤسسات آموزشی گردیده، در این زمینه بحث های اساسی مطرح است که هرکدام درزمینه ی به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه ها نقش مهمی ایفا می کنند ازجمله می توان به کیفیت آموزش، اثربخشی، هزینه، ارائه خدمات چندگانه اشاره نمود. هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شاخص های کیفی در آموزش عالی ایران است. روش تحقیق ازنظر جمع آوری اطلاعات میدانی پیمایشی، ازنظر هدف کاربردی و ماهیت آن توصیفی است. جامعه آماری دانشجویان و اساتید دانشگاه های شهرستان بوشهر بود که نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گردید و تعداد 602 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با مطالعه منابع واخذ نظرات استادان با تجربه وصاحب نظر دربحث آموزش بدست آمد و پایایی 89/.= که از طیق آزمون آلفای کرانباخ محاسبه گردید. نتایج تحقیق که بر اساس آزمون های تی تک نمونه ای ، تحلیل واریانس، و تحلیل عاملی بود نشان داد که تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر متغیر برنامه ریزی و ارزشیابی آموزشی بیشتر از سایر متغیرهای کیفیت است همچنین با احتساب متغیر سمت پاسخ دهندگان ،دانشجویان میانگین بالاتری به تاثیر فناوری اطلاعات در بهبود برنامه ریزی وارزشیابی دوره ها نسبت به اساتید دادند.
بررسی رابطه ی ساختار سازمانی با انگیزش شغلی کارکنان شرکت گاز بیدبلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ساختار سازمانی (پیچیدگی، رسمیت، تمرکز) با انگیزش شغلی کارکنان شرکت گاز بید بلند بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش کارکنان شرکت گاز بید بلند در سال 1392 مشتمل بر 291 نفر بوده و با نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه ای با حجم 165 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پیچیدگی رابینز (1987)، پرسشنامه رسمیت هیگ و آیکن (1969)، پرسشنامه تمرکز رابینز (1987) و پرسشنامه انگیزش شغلی رابینسون (2004) بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در سطح توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخص هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و نمودار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب آتا استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین ساختار سازمانی، رسمیت و تمرکز سازمان با انگیزش شغلی رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین پژوهش نشان داد بین وضعیت استخدام و وضعیت تأهل با انگیزش شغلی رابطه ی معناداری وجود دارد، اما بین جنسیت، سن، سابقه و میزان تحصیلات با انگیزش شغلی رابطه ی معناداری وجود ندارد.
مدل مدیریت ریسک مبتنی بر سطوح بلوغ، قابلیت های منابع انسانی و کیفیت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی جهت مدیریت ریسک مبتنی بر سطوح بلوغ توانایی های کارکنان و کیفیت آموزش در کارکنان شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی.است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد صنعت نفت و گاز کشور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع ده نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی کارکنان مجتمع گازی پارس جنوبی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. به منظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایایی و روایی مصاحبه بود. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش از طریق تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش کمّی نیز با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جداول توزیع فراوانی و نمودار) و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای) و با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های ارتقای کیفیت آموزشی شامل فردی (0.78)، آموزشی (0.84) و سازمانی (0.80)، سطوح قابلیت های منابع انسانی شامل سطوح مقدماتی یا ابتدایی (0.83)، مدیریت شده (0.83) پیش بینی شده (0.87)، تعریف شده (0.48) و بهینه شده (0.29) بود و مدیریت ریسک نیز شامل مولفه های نوآوری (0.67)، محیط ریسک پذیر (0.73)، ریسک پذیری مدیریتی (0.84)، کارایی هیأت مدیره (0.67) و مدیریت ریسک یکپارچه (0.65) بود؛ ارتقای کیفیت آموزش (0.44) و سطوح بلوغ قابلیت های منابع انسانی (0.41) بر مدیریت ریسک تأثیر داشت؛ بر اساس مؤلفه های شناسایی شده مدلی ارائه شد که برازش مناسبی داشت.
تبیین رابطه بین کارکرد های مدیریت منابع انسانی در محیط های یادگیری با فرسودگی شغلی در بین مدیران دبیرستان: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نوع رابطه(تعیین رابطه) بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی در محیط های یادگیری (استخدام، آموزش گسترده، پویایی داخلی، امنیت کارکنان، شرح شغلی شفاف، پاداش و مشارکت) با عناصر فرسودگی است. رویکرد پژوهش کمی و راهبرد آن توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دبیرستان های متوسطه نظری(متوسطه دوم) استان کردستان هستند. تعداد کل این مدارس 336 موسسه است که با استفاده از فرمول کوکران، 179 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند. روش نمونه گیری تصادفی نسبی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه استاندارد پرسشنامه کارکردهای منابع انسانی(HRF) و پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ(MBI) است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره (گام به گام) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی با مؤلفه کارکرد شخصی رابطه تبیین کننده وجود دارد. بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی و بعد فراوانی مؤلفه اضمحلال عاطفی در سطح 05/0 در مؤلفه پویایی داخلی به صورت مثبت و مستقیم معنی دار است. به این معنی که کارکرد ضعیف مدیریت منابع انسانی در مؤلفه های یاد شده باعث مسخ شخصیت می شود و کارکرد قوی باعث تقویت آن می گردد. رابطه بین مؤلفه آموزش گسترده با بعد شدت مؤلفه اضمحلال عاطفی(رابطه به صورت معکوس و منفی) معنی دار است. بعد پویایی داخلی، در مورد بعد فراوانی کارکرد شخصی نقش تبیین کننده تری دارد. رابطه بین مؤلفه های پاداش و مشارکت ، پویایی داخلی و پاداش و مشارکت ( به صورت رابطه مثبت و مستقیم)معنی دار است.
بررسی و تبیین پیشایندهای رشد حرفه ای همکارانه در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه، رشد حرفه ای و ارتقاء فرهنگ همکاری از عناصر مهم در اثربخشی سازمان های آموزشی محسوب می شوند، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین پیشایندهای رشد حرفه ای همکارانه، به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی مناسب با رویکرد کیفی انجام یافت. مشارکت کنندگان با شیوه هدفمند (تعداد17 نفر) و از بین اساتید دانشگاه، کارشناسان گروه های آموزشی، مدیران آموزش و پرورش و معلمان شهر تهران تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا(کد گذاری باز، محوری و انتخابی) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که عوامل مؤثر در رشد حرفه ای مبتنی بر همکاری معلمان شامل: عامل مدیریتی با مقوله های «دانش در زمینه کار گروهی»، «اخلاق حرفه ای»، «باوربه کار تیمی» و«حمایت و پشتیبانی»، عامل ساختاری با مقوله های «الزامات زمینه ای(تسهیل گر/ حمایتی)» و «الزامات فرآیندی ( تصمیم گیری، کنترل و روابط )»، عامل فرهنگی با مقوله های «ارزش ها و هنجارها»، «اهداف و مأموریت مشترک» و «روحیه جمع گرایی» و عامل معلمان با مقوله های «ویژگی های رفتاری و شخصیتی»، «داشتن تفکر جمعی و زمینه اجرایی آن» و «مهارت های ارتباطی» می باشد. یافته های این پژوهش اهمیت توجه به عوامل موثر در رشد حرفه ای همکارانه را در سازمان های آموزشی مورد تأکید قرار می دهد.
الگوی ساختاری رابطه بین اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی با رفتار تسهیم دانش: تبیین سهم واسطه گری فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی دبیران دوره دوم متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگوی ساختاری رابطه بین اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی با رفتار تسهیم دانش: تبیین سهم واسطه گری فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی دبیران دوره دوم متوسطه شهر اصفهان انجام گرفت. این پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران دوره متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ که تعداد آنها ۳۰۱۶ نفر بودند تشکیل می دادند. حجم نمونه براساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (۱۹۷۰) ۳۴۰ نفر و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین گردید. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه ۴۸ سؤالی اعتماد سازمانی الونن و همکاران (۲۰۰۸)، پرسشنامه ۲۴ سؤالی تعهد سازمانی آلن و می یر(۱۹۹۰)، پرسشنامه ۳۸ سؤالی فرهنگ سازمانی دنیسون (۲۰۰۰)، پرسشنامه ۳۵ سؤالی سلامت سازمانی گل پرور (۲۰۰۹) و پرسشنامه ۷ سؤالی تسهیم دانش وانگ (۲۰۰۸) بوده است. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید یافته ها نشان داد که بین اعتماد سازمانی و فرهنگ سازمانی با رفتار تسهیم دانش رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد (۰۱/۰>P) اما بین تعهد سازمانی و سلامت سازمانی با رفتار تسهیم دانش رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری مؤید نقش میانجیگر از متغیرهای فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی بین دو متغیر اعتماد سازمانی و تسهیم دانش می باشد و متغیرهای فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی بین دو متغیر تعهد سازمانی و تسهیم دانش نقش میانجی ندارند.
طراحی و اعتبار سنجی مدل مدیریت عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی مدل مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه کابل و به روش ترکیبی(کیفی و کمی) در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش همبستگی انجام شده است. به منظور اطمینان روایی و اعتبار دسته بندی یافته ها و گویه های پرسشنامه گزارش نهایی با سه نفر از مصاحبه شوندگان و سه نفر از اساتید همکار و دونفر دانشجویان دکتری مدیریت آموزشی و برنامه ریزی توسعه آموزش عالی و پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرانباخ با مقدار 94/0 انجام گردیده، نظریات و پیشنهادات آنها در نهایی کردن گزارش و طراحی مدل لحاظ شده است. جمع آوری داده ها در مرحله نخست به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از خبرگان و صاحب نظران دانشگاه کابل و در مرحله دوم اجرای پرسشنامه محقق ساخته در سطح نزده دانشکده انجام شده است. در بخش کیفی با شناسایی و دسته بندی مقوله ها و مضامین، از دل داده های مصاحبه چند مؤلفه از مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی بدست آمد که شامل پنج مؤلفه و مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی از جمله شرایط و عوامل تأثیر گذار فردی، شرایط و عوامل سازمانی(دانشگاه) در مورد کار و فعالیت هیئت علمی، ابعاد و جنبه های فعالیت و عملکرد اعضای هیئت علمی، شرایط و عملکرد مسئولان وزارت و دانشگاه، استراتژی بر بهبود عملکرد اعضای هیئت علمی، نتایج و پیامدها (درون دانشگاهی: (فرایند یاددهی - یادگیری و بیرون دانشگاهی: پاسخگویی به نیازهای جامعه)، چگونگی و فرایند مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه کابل و روابط میان ابعاد و مؤلفه های مختلف آن بدست آمده است. در گام دوم تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در قالب تحلیل معادلات ساختاری و لیزرل انجام شده است. نتایج شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری پژوهش حاکی از آن است تمامی شاخص ها و همچنین متغیر های پیش بین 60 درصد واریانس متغیرهای وابسته را تبیین نموده اند. این مدل به دلیل انطباق آن با یافته های حاصل از تحلیل کیفی؛ مدل اولیه؛ در حد بسیار مطلوب گزارش شده اند و مدل با داده ها برازش خوبی دارد و بیانگر این است که رابطه خطی بین متغیرها وجود دارد.