فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مرزهای درونی خانواده از موضوعات مهم روان شناسی است که ناظر به تعاملات اعضای خانواده با یکدیگر است و برای نخستین بار در رویکرد ساخت نگر ارائه شد. پژوهش حاضر، با هدف تبیین مرزهای درونی خانواده بر اساس قرآن کریم انجام شد. برای دست یابی به این هدف 83 آیه و 70 روایت تفسیری درباره مرزهای درونی خانواده به روش اجتهاد دینی تجزیه و تحلیل شد که نشان دهنده پنج یافته مهم در این موضوع است: نخست اینکه مرزهای درونی خانواده در آیات قرآن کریم به روشنی تبیین شده است و این الگو، قالب پیشنهادی رویکرد ساخت نگر را پوشش می دهد و از نظر کیفیت و کمیت، زیرمنظومه ها و مرزهای آن جامعیت بیشتری دارد؛ دوم اینکه تمام قوانین اخلاق بین فردی و حدود شرعی (واجب، حرام، مستحب و مکروه) ناظر به تعاملات درونی اعضا و زیرمنظومه های سه گانه خانواده ، مرزهای انعطاف ناپذیر و انعطاف پذیر درونی خانواده نامیده می شوند؛ سوم اینکه، تعهد خاص زناشویی، حدود تعاملات جنسی زوجین، حدود انتظارات دوسویه زوجینی، فضای روانی- فیزیکی اختصاصی، رازداری زناشویی و انعطاف در برابر یکدیگر، عمده ترین مرزهای زیرمنظومه زوجینی است؛ چهارم اینکه، ممنوعیت ورود فرزندان به فضای روانی- فیزیکی والدین، مجزا بودن بستر والدین و فرزندان، پرهیز والدین و فرزندان از نگاه به اندام های خصوصی یکدیگر، ممنوعیت سلب مسئولیت نسبت به فرزندان، ممنوعیت ایذاء فرزندان و والدین نسبت به یکدیگر از مرزهای زیرمنظومه والدینی است؛ پنجم اینکه، علاوه بر مرزهای اخلاقی و جنسیتی مردان و زنان، پایبندی به حدود فیزیکی مانند مجزا بودن بستر فرزندان و استیذان برای ورود به حریم دیگری، حفظ حریم روانی و ممنوعیت تجسس در کار یکدیگر، مهم ترین مرزهای زیرمنظومه برادران و خواهران است.
بررسی سیمای زن در دین صابئین مندائی (ازدواج و خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
31 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیمای زن در دین صابئین مندائی می باشد. جامعه پژوهش کلیه متون دینی ترجمه شده ی صابئین مندائی است. نمونه مورد بررسی بوثه های (کوچک ترین بخش از تعالیم دین مندائی) مرتبط به زن، ازدواج و خانواده است. طرح پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش با استفاده از راهبرد کتابخانه ای (فیش برداری از منابع) و مراجعه مستقیم به کتب مقدس صابئین مندائی (گنزا ربا و دراشا اد یهیا (تعالیم یحیی)) مطالب مرتبط به موضوع مقاله (زن، ازدواج و خانواده) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت، سپس با استفاده از روش کیفی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که نخستین زن (حوا) همراه و همزاد نخستین مرد(آدم) خلق و نشمتای پاک آنان از آلما دنهورا در جسم شان دمیده می شود. حوا در کنار آدم مخاطب وحی الهی واقع شده و پس از مرگ آدم، نزول تعالیم وحیانی به حوا استمرار می یابد. درطول تاریخ کهن مندائی برخی بانوان توانسته اند وارد سِلک روحانیت شده و بالاترین درجات دینی هم چون ریش اُمه (رئیس امت) راکسب کنند. ملواشه یا نام دینی که هویت اصیل یک مندائی راتشکیل می دهد، بر اساس نام مادری وی ساخته می-شود. ازدواج یک دستور دینی تلقی شده که ویژگی هایی هم چون درون قومی بودن، وجود مناسک پیچیده دینی شامل تعمید زوجین در آب جاری (یردنا) و نداشتن طلاق دارد. با استناد به آموزه های مقدس مندائی اصول خانوادگی مانند عفت و پاکدامنی، فرزندآوری و تعلیم و تربیت فرزندان استخراج و ارائه شدند.
آسیب شناسی ارتباطات بین سازمانی متولیان حجاب و عفاف (پلیس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
65 - 95
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق حاضر نیز آسیب شناسی ارتباطات بین این سازمان ها در زمینه حفظ و ترویج فرهنگ حجاف و عفاف می باشد. تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی از نوع کیفی انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری تحقیق شامل افراد دخیل در مصوبه 427 شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد که شامل پلیس، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و کارکنان و اعضای مرتبط به موضوع در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد که جمعاً برابر 158 نفر می باشند. حجم نمونه به روش هدف مند برابر 30 نفر در حد اشباع نظری در نظر گرفته شد. روش جمع آوری اطلاعات میدانی و ابزار آن مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است. برای تجزیه و تحلیل مصاحبه از روش تحلیل گراوندد تئوری به کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد تعاملات بین سازمانی در حوزه حجاب و عفاف تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. انتخاب مدیران متولی و دخالت دادن منافع شخصی مدیران، برداشت و نوع نگاه کارمندان به حجاب و عفاف، دیدگاه های متضاد و متفاوت سازمان های متولی و سرگشتگی و ابهام در درک صحیح مصوبه 427 و عدم مشورت گیری از نهاد نظارتی مسئول برای ارزیابی فعالیت هر یک از سازمان های متولی از جمله مهم ترین آسیب-های مربوط به ارتباطات بین سازمانی در این زمینه می باشد.
مطالعه نحوه مقابله زنان با چالش های مرحله زوجی بر اساس سبک هویتی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه شیوه های مقابله زنان با چالش های مرحله زوجی بر اساس سبک هویتی آن ها صورت گرفت. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام گرفت. جامعه شامل زنان متاهلی بود که حداقل پنج سال از ازدواجشان گذشته باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت و مصاحبه ها تا اشباع داده ها ادامه یافت. پیش از شروع مصاحبه، پرسشنامه سبک های هویتی برزونسکی(ISI-6G) به مشارکت کنندگان داده شد و نمرات آن ها در سه سبک هویتی، مشخص گردید. تعداد مشارکت کنندگان 13 نفر بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش هفت مرحله ای کلایزی بود. با پرسش از شیوه های مقابله با چالش مشارکت کنندگان، مضامین مهم استخراج و کدگذاری شد. مضامین اصلی شیوه های مقابله با چالش برای زنان دارای سبک هویت اطلاعاتی، «گفتگو»، «حل و فصل مشکلات در داخل مرز زوجین»، «تطبیق خود با شرایط واقعی»، «انعطاف پذیری در حل مشکلات» و «هشیاری وجودی» بود. مضامین اصلی شیوه های حل چالش در زنان دارای سبک هویت هنجاری، «تکیه بر سرمایه اجتماعی»، «پیروی از الگوهای از پیش نوشته»، «تغییرات تدریجی» و «گفتگوی مستقیم از طریق ارسال پیام» بود. مضامین اصلی شیوه های مقابله با چالش برای زنان دارای سبک هویت سردرگم نیز «راه حل های انفعالی»، «راه حل آمرانه» و «احساس درماندگی در حل چالش» بود. با توجه به مضامین به دست آمده در مورد شیوه های مقابله با چالش زنان بر اساس سبک هویتی، مشاوران میتوانند در مشاوره پیش از ازدواج و آموزشهای آمادگی قبل از ازدواج از یافتههای این پژوهش بهره گیرند.
خوانش گفتمانی از مناقشات امر جنسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 70
حوزه های تخصصی:
عرصه سیاست گذاریِ امر جنسی در ایران محل مناقشه نظری دو رویکرد عمده است. مقاله حاضر درصدد ارائه یک صورت بندی گفتمانی از مناقشات نظری این دو رویکرد در جامعه ایرانی است. در این پژوهش، از روش تحلیل گفتمانی فرکلاف و لاکلا و موف به صورت ترکیبی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد اول با ابتنا بر مبانی دینی، ایده تربیت جنسی با محوریت اخلاق جنسی را پیگیری می کند و مفاهیمی چون هویت جنسی، ازدواج آسان و بهنگام، حجاب و خویشتن داری و... را در زیست جنسی جامعه ایرانی برساخت و امر جنسی را در شبکه ای از عناصر زیستی و فرهنگی مطالعه می کند که در آن گاهی مواجهه با امر جنسی نه تنها زدودن ابهام، بلکه حتی افزودن بر آن نیز هست. رویکرد دوم نیز با ابتنا بر ادبیات لیبرالیستیِ جامعه بین المللی بر ضرورت آموزش جنسی با محوریت دانش و آگاهی جنسی تأکید دارد و دال ها و مفاهیمی چون تمایز همجنس گرایی و هم جنس بازی، احترام به حقوق اقلیت های جنسی، تمایز جنس و جنسیت، نفی ازدواج کودکان و... را برساخت می کند. مهم ترین استراتژی این گفتمان در مواجهه با امر جنسی، صراحت و ابهام زدایی از امر جنسی است. عرصه عمومیِ متأخرِ مناقشاتِ این دو رویکرد، سند 2030 سازمان ملل بود.
از تبعیض جنسیتی به سوی برابری و رشد اقتصادی (مطالعه کشورهای درحال توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
643 - 662
حوزه های تخصصی:
سرمایه ی انسانی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی که می تواند سبب ارتقاء و بهبود فرصت های اقتصادی و اجتماعی شود. دراین میان زنان معرف نیمی از جمعیت و یکی از ارکان خانواده و جوامع را تشکیل می دهند، بهره گیری از استعداد و توانایی های آن ها به عنوان سرمایه ی انسانی بر رشد اقتصادی حائز اهمیت است. با این حال، وجود تبعیض جنسیتی به عنوان یکی از عواملی که نه تنها سبب نقض حقوق اساسی بشر شده، بلکه می تواند باعث کاهش بهره وری و کیفیت سرمایه ی انسانی و به دنبال آن کاهش رشد اقتصادی شود، مطرح شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تبعیض جنسیتی در چهار حوزه آموزش، بازار کار، توانمندسازی زنان و شرایط اجتماعی بر رشد اقتصادی است. در این پژوهش داده ها با بهره گیری از روش کتابخانه ای گردآوری شده و عمدتا برگرفته از داده های انتشاریافته ی بانک جهانی است. به منظور برآورد رابطه ی بین تبعیض جنسیتی و رشد اقتصادی از روش داده های ترکیبی برای کشورهای درحال توسعه طی دوره ی زمانی 2018-2000 و برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز از نرم افزارهای Stata12 و EViews10 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در کشورهای در حال توسعه رشد نیروی کار و بازبودن تجارت بر رشد اقتصادی تأثیر منفی و معنی دار دارد و رشد سرمایه گذاری بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنی دار دارد. در این کشورها برابری جنسیتی با رشد اقتصادی رابطه ی معنی داری ندارد.
پژوهشی کیفی در شناسایی چالشهای بهزیستی زناشویی (از خلاء مهارت های زندگی و خلاء کیفیت زندگی تا چالش های بهزیستی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
39 - 64
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی در جهت رسیدن به نظریه ای درباره عوامل مؤثر بر بهزیستی زناشویی، با روش کیفی از نوع روش نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین شهر شیراز در سال 1397 بود که افراد نمونه به تعداد 22 نفر، به روش نمونه گیری هدفمند (تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه) انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و به روش کدبندی هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. پس از تحلیل داده ها نه مقوله اصلی شامل خلاء مهارت های ارتباطی، خلاء مهارت های بین فردی و همدلی، خلاء مهارت های تفکر انتقادی و تفکر خلاق، خلاء مهارت های مقابله ای و بهزیستی عمومی، خلاء مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله، خلاء مهارت های خودآگاهی، مشکلات مرتبط با الگوهای عملکردی و کیفیت روابط، مشکلات سلامت جسمی، روانی و خلاء بهزیستی ذهنی و معنوی زوجین و مشکلات مالی و شغلی زوجین و دو مقوله هسته شامل خلاء مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی، زوجی و خانواده ها در شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی استخراج شد. مطابق نتایج به دست آمده، خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی که نشان دهنده عدم مهارت های ارتباطی، بی تفاوتی ها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است منجر به نوعی ناکارآمدی، نارضایتی و بی کیفیتی زندگی زوجین شده است. بنابراین، خلأ مهارتهای زندگی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی از چالش های مهم بهزیستی زناشویی شناسایی شد.
کاربرد انصاف در فقه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۸
121 - 142
حوزه های تخصصی:
انصاف یک اصل و فضیلت اخلاقی- نفسانی است که برگرفته از وجدان و عقل آدمی می باشد و در نگاه کارکردی خصلتی حق طلبانه است که در جهت ادای حقوق حرکت می کند. به خاطر همین خصلت، اجرای انصاف و عدالت از اهداف مهم هر نظام حقوقی است، به گونه ای که برای ماندگاری و استحکام یک جامعه سالم، حق مدار و عدالت محور، احقاق حقوق افراد به دور از هرگونه ظلم و بدون رعایت انصاف ممکن نیست. رویکرد فقها نسبت به عنوان انصاف متفاوت است؛ برخی اشاره ای به این موضوع در کلمات خود نداشتند؛ برخی دیگر به طور ضمنی به آن پرداخته و گاهی با عناوین دیگری مثل عدالت، قاعده انصاف و... خلط شده است. از این رو تبیین مصادیقی در زمینه خانواده از منظر فقها، برای شناخت بهتر و دقیق تر ماهیت انصاف و تفکیک آن با عناوین دیگر ضروری است. در این پژوهش مصادیق و کاربرد انصاف در فقه خانواده در ابواب مختلف فقهی بررسی کرده و دریافتیم که اجرای قوانین بر مبنای عدالت در برخی موارد خشک و غیرمنعطف است. در حالی که با توجه به اوضاع، شرایط و احوال مختلف، برای احقاق حقوق افراد و دستیابی به اهداف والای الهی و انسانی به عنصر انعطاف پذیری چون "انصاف" نیاز است. در نتیجه پس از شناخت جایگاه انصاف به تعریف دقیق تری از ماهیت و حقیقت انصاف و تفاوت آن با مفاهیمی چون عدالت دست یافتیم.
اثر علیّ جهتگیری دینی و شوخ طبعی بر فشار روانی با میانجی گری خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثر علیّ جهتگیری دینی و شوخ طبعی بر فشار روانی با میانجیگری خوش بینی در دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اهواز را تشکیل داده بودند که در سال تحصیلی 95 96 مشغول به تحصیل بودند به طوری که از بین آنها، 308 نفر، تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهتگیری دینی آرین (1377)، شوخ طبعی سواری (1396)، جهتگیری زندگی شییر، کارور و بریگز (1994) و فشار روانی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد ضمن اصلاح برخی از روابط در الگوی پیشنهادی، مسیر جهتگیری دینی و شوخ طبعی بر خوش بینی اثر علی مثبت و همین متغیرها بر فشار روانی اثر علی منفی ندارد و مسیر جهتگیری دینی و شوخ طبعی از طریق خوش بینی بر فشار روانی اثر علی منفی غیرمستقیم دارد؛ ضمنا خوش بینی بر فشار روانی اثر علی منفی مستقیم داشت. یافته های پژوهش نشاندهنده تأثیر جهتگیری دینی و شوخ طبعی در کاهش فشار روانی از طریق خوش بینی بود؛ لذا با افزایش جهتگیری دینی، شوخ طبعی و خوش بینی افراد تلاش شود تا از این رهگذر بتوان آینده ای موفق و سالمتر با فشار روانی کمتر برای افراد بویژه دانش آموزان رقم زد.
تسهیل گران رنج: کندوکاوی کیفی از برهمکنش زنان نابارور با دیده بانان مشرف به صحنه
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
19-35
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه زنان نابارور با اطرافیان شان حول محور مسائل ناباروری شان بود. جامعه آماری زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز نا باروری شهر یزد است که با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند تعداد 21 نفر از زنان انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع کیفی و روش نظریه زمینه ای و فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت .اطلاعات جمع آوری و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز ومحوری انجام شد. یافته های به دست آمده از پژوهش شامل13 مقوله اصلی و یک مقوله هسته تحت عنوان تسهیلگران رنج شد. بر همین اساس جداول مفهومی، مدل پارادایمی و طرح واره نظری پژوهش ارائه شد. با توجه به داده های ارائه شده می توان نتیجه گرفت، زنان نابارور وضعیت نامساعدی را در ارتباط با دیگران تجربه می کنند.
کشف حجاب در ایالت استرآباد (واکنش ها و پیامدها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین اصلاحات فرهنگی در دوره پهلوی اول، در زمینه نوگرایی جامعه، تغییر در پوشش ملی-سنتی و برداشتن چادر از سر بانوان متدین و سنتی ایران بود.چالشی که در یک سوی آن، پشتوانه های تاریخی و سنت های کهن مردم ایران قرار داشت و درسوی دیگر، ظواهر فرهنگ و مدنیت غرب، به عنوان الگوی پیشرفت، مطرح بود .دستور منع اجباری چادر و تغییر لباس بانوان، نقطه اوج دخالت دولت در فرهنگ عمومی جامعه و ضربه زدن به هویت ملّی بود، که می بایست به عنوان یک امرحکومتی، به دنبال اهداف ناسیونالیسم و حاکمیت مدرنیسم رضاشاه، در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۱۴ ش،بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی،اجتماعی و اقتصادی،به صورت یکسان در تمامی مناطق ایران، به اجرا در می آمد.
بررسی تاثیر درآمد بر کیفیت زندگی زنان (مطالعه نمونه ای کارکنان زن دانشگاه زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
139-156
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی زنان یکی از عوامل مهم و موثر در ارتقا و تعامل مطلوب زنان دراجتماع محسوب میشود. این امر به ویژه در قشر زنان پانهاده به میدان های آموزشی دانشگاهی که در تحقیق حاضر مدنظر است، اهمیت بیشتری دارد، زیرا در ایجاد و حفظ سلامت فکر وتوانایی مقابله با مشکلات روزمره زندگی، ایجاد روابط سالم و صمیمانه با هم نوعان و داشتن زندگی هدف دار نقش دارد. این پژوهش برآن است تا با بررسی تاثیر درآمد بر کیفیت زندگی زنان (مطالعه موردی کارکنان زن دانشگاه زنجان) توصیه ها و راهکارهایی را به برنامه ریزان و مدیران ارائه نماید. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی انجام شده و به منظور تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار spss و آزمون همبستگی ورگرسیون چندگانه استفاده نموده است. همچنین از روش توصیفی و تحلیلی در محدوده زمانی سال 97-1396 استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شاغل زن دانشگاه زنجان که 150 نفر هستند را شامل میشود. برای تعیین اندازه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و به تعداد 100نفرنمونه بررسی شده است. نتایج نشان داد هرچه میزان درآمد زن در خانواده افزایش یابد، سطح کیفیت زندگی نیز افزایش می یابد.
ادبیات طنز در مطبوعات مصر و ایران درون مایه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (خانواده، زنان، ازدواج) در طنز احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق و ابوالقاسم حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
179-211
حوزه های تخصصی:
طنز از اقسام هجو است که در آن معمولاً مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی مطرح است و فرق آن با هجو این است که تندی، تیزی و صراحت هجو در طنز نیست. طنز مطبوعاتی متناسب با تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول است؛ ثبات ندارد و حتی گاهی دچار وقفه و تعطیل می شوند. این پژوهش با رویکرد مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی درون مایه، عناصر و ادبیات طنز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی (خانواده، زنان، ازدواج) در مطالب طنزآمیز چهار طنزپرداز مصری و ایرانی (احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق، ابوالقاسم حالت) می پردازد. فرضیه این پژوهش تاکید بر وجود درون مایه ها و عناصر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (خانواده، زنان و ازدواج) مشترک و تاثیرگذار در طنز چهار طنزپرداز دارد. نتایج نشان داد برخلاف طنز فارسی، بسیاری از طنزهای عربی تند و رکیک است. با این حال شاید بتوان گفت احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق و ابوالقاسم حالت با این که از دو زبان و فرهنگ متفاوت می باشند، اما به نحوی همه آن ها با زبانی نرم و بدون تکلف به بیان مسائل جامعه با زبان طنز پرداخته و فکاهی و طنز آنان سلاحی برای انتقاد از حکومت ها و کشف عیوب سیستم حاکم و تلاش برای اصلاح و توسعه جامعه و خانواده است.
شناسایی عوامل شکل گیری سقف شیشه ای فراروی ارتقاء زنان در پست های مدیریتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
93 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل شکل گیری سقف شیشه ای فراروی ارتقاء زنان در پست های مدیریتی کشور براساس استراتژی دادده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر می باشد. نمونه آماری برطبق اشباع نظری 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و داده های بدست آمده از متن مصاحبه ها بوسیله نرم افزار(MAXQDA.Pro2018) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی روش گردآوری داده ها از معیارهای دقت در نظریه پردازی داده بنیاد (اعتبار و تناسب) و برای محاسبه پایایی ابزار گردآوری داده ها (پرسشنامه داده بنیاد) با روش توافق درون موضوعی دو کدگذار، استفاده شد و پایایی بین کدگذاران معادل 875/0 به دست آمد و قابلیت اعتماد کدگذاری ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشانگر بیشترین توجه و تمرکز اعضای تیم خبره به عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل شخصی، عوامل خانوادگی و عوامل مدیریتی؛ و همچنین وجود سه لایه اصلی در شکل گیری سقف شیشه ای، با عنوان لایه فردی، سازمانی و فراسازمانی می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی در این پژوهش نشان داد که چرایی سقف شیشه ای را مبانی فلسفی، پارادایم فکری، عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی و عوامل فردی تشکیل می دهد. چیستی سقف شیشه ای وجود نمودهای فردی، سازمانی و فراسازمانی است و فرآیند شکل گیری سقف شیشه ای، برآیند دو عامل سازمانی و فراسازمانی با میانجی گری عامل فردی است.
تحلیلی جامعه مدار از سیاست اصلاح و درمان محکومان (زن و مرد) و روش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
227 - 255
حوزه های تخصصی:
قابلیتِ اصلاح و بازپروری زندانیان اعم از زن و مرد پیش فرض غالب جرم شناسی اصلاح زندانیان و لزوم پی ریزی یک برنامه روشمند برای بازگرداندنِ هنجارمند آنها به اجتماع پیشنهاد اصلی آن است. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیلی جامعه مدارانه و مبتنی بر بینش جامعه شناسانه-جرم شناسانه از برنامه و سیاست اصلاح و درمان و قلمرو روش های قابل اجرای آن می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مراجعه به جدیدترین آموزه ها در حوزه جرم شناسی اصلاح و درمان انجام شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که برنامه اصلاح و درمان زندانیان بالذات متأثر از واقعیات و انتظارات جامعه آزاد بوده و متناسب با تفاوت های فردی و اجتماعی میان زنان و مردان علاوه بر یکسری طرح ها و روش های اجراییِ مشترک، تدابیری مستقل و منحصر به فرد نیز دارد. نتایج تحقیق نشان داد که اجرای یک روش خاص و محدود و نیز اجرای روش های سنتی اصلاحی-درمانی نمی تواند موجبات تغییر رفتار زندانیان را اعم از زن و مرد فراهم آورد. لذا قواعد و مقررات ناظر بر گفتمان اصلاح و درمان در محیط کیفری بایستی متناسب با شرایط و ویژگی های خاص دسته های مختلف زندانیانِ زن و مرد دچار تحول و دگردیسی گردد. باید ضمن بهره گیری از آموزه های اصلاحی عام و مشترک، رویکردها و الگوهایی افتراقی و ویژه نیز در قبال زنان و مردان محکوم مدنظر قرار گیرد تا بتوان بر قابلیت های اصلاحی محیط کیفری و نظام زندانبانی و نیز احتمال بازگشت موفقیت آمیز و هنجارمندانه محکومان به اجتماعِ آزاد افزود.
پیش بینی عملکرد خانواده بر اساس رابطه سبک های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده دانشجویان متأهل به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بود که تعداد 200 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از ابزارهای پرسش نامه های سازگاری زن و شوهر اُلسون، دلبستگی بزرگسال هازن، تعهد مذهبی براهنی و پرسش نامه عملکرد خانواده اپشتاین جمع آوری شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با عملکرد خانواده رابطه منفی معناداری وجود دارد. سبک دلبستگی ایمن، سازگاری زناشویی و تعهد مذهبی به ترتیب پیش بینی کننده عملکرد خانواده است.
کارکرد عنصر مصلحت در حل میان کنش اصل عفاف جنسی و اصل آزادی بیان
حوزه های تخصصی:
اصل آزادی بیان یکی از مهمترین حقوق و ارزش های اسلامی است بدین معنا که افراد حق دارند عقیده خود را ابراز کنند و برای اثبات و به دست آوردن همفکران دیگر درباره آن تبلیغ کنند، اما گاه میان استفاده از این حق با سایر آموزه های مسلم اسلام مانند صیانت از اصل عفاف جنسی، تزاحم ایجاد می شود. از جمله راهکارهای فقه برای حل تزاحمات در این گونه موارد استفاده از عناصر واسطه ای همچون عنصر مصلحت است. بنابراین، نوشتار حاضر با عنوان کارکرد عنصر مصلحت در حل میان کنش اصل عفاف جنسی و اصل آزادی بیان با هدف ارائه راهکار فقهی برای حل این مسئله براساس عنصر مصلحت تنظیم شده است. نگارندگان با رجوع به منابع فقهی و با روش تحلیلی – توصیفی بعد از جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به نتایج ذیل دست یافتند: در فقه و حقوق مباحث کلی در مورد آزادی بیان و مصادیق محدودیت های آن بیان شده است، اما بدین موضوع به شکل کاربردی در جهت ارائه ضابطه فقهی پرداخته نشده است. درحالی که می توان برای حل تقابل دو اصل که بر هر یک مصالحی مترتب می شود و هر دو نزد شارع معتبر هستند راهکار و ضابطه ای را براساس عنصر مصلحت تعریف کرد. مفهوم مذکور در فقه اسلامی بر قواعدی چون حفظ نظام، ملازمت عقل با شرع، تقدیم اهم بر مهم و لاضرر استوار است که لازمه جریان هر یک، تقدیم لزوم اصل عفاف جنسی را نتیجه می دهد.
اثربخشی قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی دانش آموزان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
49-60
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی در دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بود. 18 دانش آموز دختر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه قضاوت اخلاقی دورﮔﺎﻧﺪاﺳیﻨﻬﺎ و میراوارما (1998) و پرسشنامه خوداثرمندی ک ودکان و ن وجوانان موریس (2001) استفاده شد. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس چند متغیری و کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی در دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان اثربخش است.
اثربخشی آموزش فرزند پروری مبتنی بر شفقت به والدین بر تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
21 - 33
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر شفقت به والدین بر تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر دارای اضطراب اجتماعی به همراه مادران شان در روستای قهجاورستان تشکیل دادند. 30 نفر از مادران به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. والدین گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فرزندپروری مبتنی بر شفقت شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. در نهایت دانش آموزان دختر در دو مرحله به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان کودکان گارنفسکی و همکاران (2007) و مقیاس خودکارآمدی کودکان ویﻠﺮ و وﻟﺪ (1982) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش در راهبرد منفی و مثبت تنظیم هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد و مداخله آموزشی سبب افزایش استفاده از راهبرد مثبت تنظیم هیجان و افزایش خودکارآمدی و کاهش استفاده از راهبرد منفی تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر شده است و آموزش فرزندپروری مبتنی بر شفقت به والدین بر تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی بخش اثر است.
الگوی تفسیری پیامدهای سقف شیشه ای برای زنان با تاکید بر لایه های هژمونی پذیرش قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش الگوی تفسیری پیامدهای سقف شیشه ای براساس وجودِ لایه های هژمونی پذیرش قدرت برمبنای فرآیند تحلیل «IRP» می باشد. در این پژوهش به منظور شناسایی مولفه ها (پیامدهای سقف شیشه ای) و گزاره های پژوهش (لایه های هژمونی پذیرش قدرت) از تحلیل فراترکیب و با مشارکت ۱۵ نفر از خبرگان رشته مدیریت در سطح دانشگاهی استفاده شد. در بخش کمی مولفه ها و گزاره های شناسایی شده در قالب پرسشنامه های ماتریسی توسط ۲۲ نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان صاحب نظر در سطح مختلف شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران مورد ارزیابی تحلیل تفسیری قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد، گزاره ی هژمونی پذیرش قدرت بر مبنای فرهنگ به عنوان تاثیرگذارترین لایه ی پذیرش قدرت در سازمان های مورد بررسی محسوب می شود که باعث تقویتِ پیامدِ اختلال/تعارض بین نقشی در زنان شاغل در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران می شود. این نتیجه نشان می دهد قدرت گرایی فرهنگی سبب شده است تا زنان چندان در پست های بالای سازمان جایگاهی را نتوانند کسب کنند، چراکه به طورکلی ساختارهای مردسالار به واسطه وجودِ پذیرش فرهنگی جامعه، مهمترین پست های سازمانی را در تصدی مردان قرار داده است و این موضوع به لحاظ فرهنگی، ارزش هایی را ترویج می دهد که در آن فاصله جایگاه در بالا و پایین سازمانی تعیین کننده ی حدود احترام و منزلت اجتماعی برای افراد باشد و به لحاظ فرهنگی مردان را در این جایگاه، غالبا تثبیت نمایند.