فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۸۱ تا ۵٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
94 - 113
حوزه های تخصصی:
سقط جنین از جمله موضوعات اثرگذار در سطوح مختلف خانواده است. قانونگذار در مهرماه سال 1400 با وضع قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت طی ماده 56 به موضوع سقط درمانی پرداخته و سه مورد کلی را به عنوان جواز سقط معرفی نموده است. بند «الف» قانون مذکور به عنوان نخستین مجوز سقط مقرر می دارد: «در صورتی که جان مادر به شکل جدی در خطر باشد و راه نجات مادر منحصر به سقط جنین بوده و سن جنین کمتر از چهار ماه باشد و نشانه ها و امارات ولوج روح در جنین نباشد.» قانونگذار در بند مذکور تلاش کرده است که جواز سقط درمانی را منوط به «خطر جدی جان مادر» نماید. لکن قانون پیش گفته با دو اشکال فنی مواجه است. اشکال اول به مرجع تشخیص «خطر جدی برای جان مادر» بازمی گردد؛ چه مقامی عهده دار تشخیص آن خطر است؟ اشکال دوم به کیفیت تشخیص «خطر جدی برای جان مادر» بازمی گردد؛ آیا مقام عهده دار برای تشخیص خطر، لازم است با یقین یا اطمینان به تشخیص مورد نظر برسد یا ظهور خوف عقلائی کفایت می کند؟ با تتبع در ماده 56 می توان دریافت که قانونگذار، اصطلاح «اطمینان» را برای تشخیص خطر برگزیده است. لکن اصطلاح اطمینان دارای مفهومی نزدیک به یقین است که موجب بی اثر شدن بند «الف» ماده مذکور می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه تضارب آراء فقهی، حقوقی و پزشکی ثابت شود؛ مقام عهده دار برای تشخیص خطر، پزشک متخصص است که می تواند بر پایه خوف عقلائی اعلام نظر نماید.
نقش تاب آوری سازمانی و فردی در فرهنگ کسب و کار وکارآفرینی دیجیتالی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
65 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری سازمانی و فردی در فرهنگ کسب و کار وکارآفرینی دیجیتالی زنان بود. جامعه پژوهش کلیه مطالعات و متون مرتبط با تاب آوری در فرهنگ کسب وکار و کارآفرینی دیجیتالی بود. نمونه پژوهش مطالب مرتبط با تاب آوری سازمانی وفردی درفرهنگ کسب وکار و کارآفرینی دیجیتالی زنان بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری استفاده شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که تاب آوری یک ویژگی مهم در شخصیت و منش کارآفرین است و به عنوان یک جنبه اساسی در فرآیند کارآفرینی شناخته شده است. تاب آوری، سازمان را به سمت دستیابی به نتایج موفق سوق می دهد و می تواند به شرکت ها در مدیریت ناملایمات کمک کند. تاب آوری سازمانی به ویژه برای کسب و کارهای کوچک بسیار مهم است. هم چنین درسطح تاب آوری فردی، محققان از آن به عنوان ویژگی های شناختی و رفتاری یاد می کنند. افراد تاب آور دیدگاهی خوش بینانه، پرشور و انرژی بخش به زندگی دارند و به تجربیات جدید علاقه مند هستند. از منظر روان شناختی، افراد تاب آور کسانی هستند که قادر به تحمل استرس و مقابله با فشار هستند. هم چنین یافته ها نشان داده که کارآفرینی نقش مهمی در تقویت فرهنگ کسب و کار، رونق اقتصادی و بهبود رفاه ملی ایفا می کند. توسعه فن آوری مجموعه ای از فرصت ها را برای کارآفرینان زن به منظور کشف و گسترش عملیات تجاری خود باز کرده است. پیشرفت در فناوری ارتباطات منجر به تولد شبکه های رسانه های اجتماعی شده است که کارآفرینان زن را قادر می سازد در شیوه های بازاریابی نوآوری کنند.
تحلیل گفتمان سریال پایتخت 4؛ بازنمایی تعارض نقش سنتی با نقش اجتماعی زن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
75 - 95
حوزه های تخصصی:
حوزه تحلیل گفتمان ظرفیت بالایی در جهت تحلیل مسائل فرهنگی و رسانه ای دارد که در تحلیل بازنمایی زن و تحلیل باورها، نگرش ها و ارزش های جنسیتی در فرهنگ رسانه ها خود را نشان می دهد. این باورها و نگرش ها در بازنمایی «زن موفق» در جامعه ایران از یک سو به باورهای سنتی خود دلبسته است و از سوی دیگر نمی تواند حضور اجتماعی زنان را که حاصل باورهای جدید است انکار کند. بازنمایی این تعارض ها و یافتن راه حلی برای آن در تولیدات رسانه ای، به خصوص رسانه ملی، ظهور ویژه داشته است. نوشتار حاضر بر آن است تا گفتمان حاکم بر سریال پربیننده پایتخت 4 را، که به صورت مستقیم به این موضوع می پردازد، استخراج کند. نتایج این تحلیل نشان می دهد که اگرچه سریال سعی دارد رویکردی مثبت به حضور اجتماعی زنان بازنمایی کند، آن را فقط با پذیرش گفتمان مردسالارانه و نقش سنتی زن در خانواده و همچنین تحمل فشار نقش و فداکاری بیشتر زن عملی می داند.
تحلیل تجربه های زنانه از جراحی زیبایی (مطالعه کیفی دلایل و پیامدهای جراحی زیبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
جراحی زیبایی، به مثابه یکی از شیوه های شایع مدیریت بدن، وارد الگوهای مصرف و فرایند صورت بندی هویت ساز زنان شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از جراحی زیبایی، به روش نظریه مبنایی با 27 نمونه زن با تجربه جراحی زیبایی مصاحبه نیمه ساخت یافته به عمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زنان در مواجهه با دگردیسی هنجارهای زیبایی، بدل شدن زیبایی به امری اروتیک، ملال آور بودن زندگی روزمره، و تکثیر تصورات منفی از جسمانیت خویشتن به جراحی زیبایی روی می آورند. در این میان، فردی شدن زیبایی و پیشرفت های علم جراحی به مثابه زمینه تسهیلگر و الگوپذیری از مدل های رسانه ای به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از کنش جراحی زیبایی بر ابزاری شدن بدن، اکتسابی شدن زیبایی، و رسانه ای شدن بدن دلالت دارد. بر اساس مطالعه حاضر، جراحی زیبایی با وجود ارتقای اعتماد به نفس زنان، مخاطرات جسمی، وسواس زیبایی، اختلال در زندگی روزمره، و انزوای اجتماعی را در پی داشته است.
ارائه چارچوبی برای ورود زنان به حوزه کسب وکارهای خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 108
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر یکی از کسب وکارهایی که بدان توجه شده، کسب وکارهای خانوادگی است. با توجه به این که راهکارها و عوامل مؤثر برای ورود زنان به کسب وکارهای خانوادگی شناسایی نشده اند، برآن شدیم تا تحقیقی برای تسریع ورود زنان به این مشاغل انجام دهیم. هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی جهت ورود زنان به حوزه کسب وکارهای خانوادگی است. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان کارآفرینی و مدیرانی هستند که در زمینه اشتغال زایی و کارآفرینی فعالیت دارند، همچنین زنانی که در کسب وکارهای خانوادگی مشغول اند. برای استخراج عوامل از شانزده مصاحبه استفاده شده است که براساس روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از روش داده بنیاد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تقویت هویت خانوادگی و شایستگی های فردی جزو شرایط علّی برای ورود زنان به کسب وکارهای خانوادگی است. همچنین می توان به همراهی اجتماعی به عنوان شرایط زمینه ای و چالش های خانوادگی به عنوان شرایط مداخله گر که مؤثر در ورود زنان به کسب وکار خانوادگی است، اشاره کرد. از راهبردهایی که طی یافته های تحقیق برای تسریع در ورود زنان به دست آمد، می توان به بهبود تسهیلات زیرساختی و توانمندسازی زنان اشاره کرد.
زنان و گفتمان مردسالاری در ادبیات داستانی مصر (موردکاوی داستان های کوتاه محمد حسین هیکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
561 - 576
حوزه های تخصصی:
مردسالاری اصطلاحی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود، زنان را زیر سلطه دارد. پدرسالاری نیز زیرمجموعه نظام مردسالار است که هدف اصلی آن سلطه بر زنان و به انقیاد کشاندن آنان است. از آنجا که بسیاری از منتقدان و روشن فکران عرب ریشه مشکلات و عقب ماندگی زنان را سلطه نظام مردسالاری می دانند، راه پیشرفت و رهایی آنان از عقب ماندگی را نیز در مبارزه با این نظام جست وجو می کنند. بر این اساس، هم ز مان با آغاز نهضت های بیداری در جهان عرب، جنبش های آزادی خواهانه زنان نیز شکل گرفت که مبارزه با نظام مردسالاری یکی از اهداف آن بود. محمد حسین هیکل، نویسنده، سیاست مدار، روزنامه نگار و حقوق دان مصری، از پیشگامان این عرصه در مصر بود. بخشی از آثار وی به طرح مشکلات و مسائل زنان و نقد نظام پدرسالاری در مصر اختصاص یافته است. از جمله این آثار، مجموعه داستان های کوتاه وی با عنوان قصص مصریه است که در آن بسیاری از مسائل زنان در مصر در سال های بعد از جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده شده است. تحلیل های انجام شده در این مجموعه نشان می دهد فرهنگ مردسالاری مهم ترین گفتمانی است که هیکل آن را نقد کرده و در سه حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.
کرونا، قرنطینه خانگی و دورکاری:مطالعه تجربه زیسته زنان هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
63 - 89
حوزه های تخصصی:
همه گیری کروناضمن ایجاد چالش های عدیده بر زندگی زنان با تغییر سبک زندگی اثراتی را بر وضعیت تعاملات و امور خانواده و و ضعیت شغلی بانوان برجای گذارد که تا مدت ها بعد از پایان همه گیری نیز این تاثیرات همچنان باقی خواهد بود. بدین جهت این پژوهش پدیدارشناسانه،درصدد مطالعه تجارب زیسته زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه هادر خصوصتاثیرات دورکاری در ایام کرونا با استفاده از رویکرد کیفی و بهره گیری از نمونه گیری هدفمند بوده است. در این مطالعه با 30 نفر از بانوان هیئت علمی،مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که دورکاری بانوان هیئت علمی با تبعات مثبتی نظیر دیجیتالی شدن و فرصت آفرینی های جدید،مدیریت زمان برای امور شغلی و خانوادگی و خانگی شدن زندگی همراه بوده است؛ روایت زنان هیئت علمی از قرنطینه ایام کرونا از نکات مثبت شامل:تجربه مراقبت از خود و دیگران،اخلاق مراقبتی در زندگی فردی و اجتماعی،تغییر شکل سبک تعاملات خانواده،تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و تغییر شکل برنامه های مناسبتی بوده است؛ هرچند برخی از مشارکت کنندگان به چالش های قرنطینه و دورکاری هم اشاره داشتند.
بررسی جنبه های نمایشی شخصیت سودابه براساس نظریه کنش مندی گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
529 - 542
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی اثری با شخصیت های بسیار و متنوع است و توانایی تبدیل شدن به متون نمایشی را از هر حیث دارد؛ ولی پیش از ورود به نگارش چنین متونی نیاز است هر یک از شخصیت ها از منظر نظریه های شخصیت پردازی دراماتیک بررسی و تحلیل شود. شخصیت پردازی قهرمان نمایش به منزله یکی از ارکان اصلی دنیای نمایش، مؤلفه های ویژه ای چون کنش مندی و انگیزش برای دست زدن به عمل دراماتیک، ویژگی های فیزیکی و روانی دارد که آن را از شخصیت پردازی داستانی متمایز می کند.سودابه یکی از شخصیت هایی جذاب داستانی در شاهنامه است. ویژگی هایی شخصیتی وی با شخصیت های متعددی در ادبیات دیگر ملل مقایسه کردنی است. سودابه دارای ویژگی های قهرمانان دراماتیک است. در این مقاله کوشش شده با برشمردن مؤلفه های یک شخصیت نمایشی، نشان دهیم که به کمک شیوه پرداخت هنری فردوسی از سودابه، می توان همچون دیگر نمونه های ادبیات نمایشی، در نمایشنامه ای از سودابه شخصیتی نمایشی خلق کرد و در مرکز توجه اثری نمایشی قرار داد.در سال های گذشته، نظریه های شخصیت پردازی استفاده شده برای تحلیل شخصیت های داستانی در متون ادبی کهن، نظریه های کلاسیکی بوده است که اکنون مورد تردید قرار گرفته اند و نیاز است با دیدگاه های جدید به نقد و تحلیل آن ها پرداخته شود. یکی از این نظریه ها در حوزه شخصیت پردازی دراماتیک، نظریه کنش مندی شخصیت گرماس است که شخصیت را براساس میزان کنش در بافت متن نمایشنامه می سنجد.
سنت نوشتاری زنان: مطالعه موردیِ دو نسل از نویسندگان زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
45 - 60
حوزه های تخصصی:
این مقاله، که برگرفته از یک پروژه پژوهشی است، نقطه عزیمت مطالعه خود را مبانی نقد ادبی زن محور آنگلو امریکایی یا به عبارتی دیگر «نقد وضعی زنان» قرار داده است. مقاله درصدد است این پرسش را پاسخ گوید که بر مبنای طبقه بندی منتقد امریکایی، الین شوالتر، در ایران سنت نوشتاری زنان چگونه می تواند تفسیر شود؟ در این زمینه، رمان های دو نویسنده زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد) را از دو نسل می کاویم. در این راه، از روش نقد ادبی تفسیری، به لحاظ هماهنگی با اصول نظری این پژوهش، یاری جسته ایم. از همه مقدمات و لوازم تا بدان جا رسیدیم که سنت نوشتاری زنانه، بر اساس آن تعریفی که الین شوالتر از آن داشته، در ایران نیز با نوسان های خاص خویش، پس از گذر از دوران تقلید، رهسپار عبور از سنت فمنیستی به سمت نوشتاری مؤنث است. مدعای این تفسیر، رمان چراغ ها را من خاموش می کنم از زویا پیرزاد است، اگرچه آن نیز، خود، به مثابه سمبلی از سنت نوشتاری مؤنث، بینامتن، و چه بسا سرآغازی است برای نسل های بعد و نویسندگان دیگر تا در ارتباط متقابل با این متون، خلاقیت ها و سبک های نوینی را در سنت نوشتاری زنانه در ایران بشارت دهند.
زمینه ها و نحوه مواجهه با طلاق عاطفی میان زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
255 - 271
حوزه های تخصصی:
کاهش صمیمیت و گسست عاطفی یکی از چالش های خانواده معاصر است که افراد و گروه های مختلف به شیوه های گوناگونی آن را درک و تفسیر می کنند. هدف این پژوهش، کشف زمینه ها و نحوه مواجهه با طلاق عاطفی از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که درگیر این فرایند شده اند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان زنان شهر یزد انجام شد. در نمونه پژوهش 33 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مشارکت داشتند که از نظر سن، تحصیلات، تعداد سال های زندگی مشترک و فاصله سنی با همسر، متفاوت بودند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده ها با شیوه کدگذاری نظری تجزیه وتحلیل شد. بر اساس یافته ها، زنان مشارکت کننده، طلاق عاطفی را به صورت خلأ ارتباطی حمایتی ادراک می کنند. بخشی از فرایند شکل گیری طلاق عاطفی به بستر نابسامان خانواده قبل از ازدواج بازمی گردد. پس از ازدواج نیز عواملی همچون ضعف تعهد همسری، خشونت و رسانه مخاطره آمیز در شکل گیری و تداوم فرایند طلاق عاطفی نقش دارند. نحوه واکنش و مدیریت زنان در مواجهه با طلاق عاطفی به صورت های کنش اصلاحی، پنهان سازیو تلافی جویانه بروز می یابد. در پایان، حمایت محوری به منزله راهکار کاهش طلاق عاطفی مطرح شد.
نافرمانی (= عدم تمکین) زنان در مادیان هزاردادستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
577 - 592
حوزه های تخصصی:
مادیان هزاردادستان یکی از متون حقوقی معتبر به خط و زبان پهلوی است. مادیان در پایان دوره ساسانی، یعنی نیمه نخست قرن هفتم میلادی، نوشته شده و تنها متنی از این دوران است که به مسائل حقوقی پرداخته است. در این کتاب، به مسائلی همچون برده داری، ضمانت، شراکت، ازدواج، طلاق، نافرمانی (= عدم تمکین) و... اشاره شده است. در دوران ساسانیان، ارتباط متقابلی بین جایگاه زنان و موقعیت طبقاتی آن ها وجود داشت و برای زنانی که از اصول و هنجارهای اجتماعی، خانوادگی و مسائلی مانند آن پیروی نمی کردند، مجازات هایی مطابق با جایگاه اجتماعی آنان در نظر گرفته می شد. به این گروه از زنان نافرمان می گفتند. در این مقاله، مفهوم نافرمانی یا عدم تمکین، قوانین مربوط به نافرمانیِ زنان در پایه های گوناگون (پادشازن و چگرزن)، تحلیل احکام مربوط به آن، چگونگی مشارکت (= انبازی) و تصرف زن در اموال، قبل و بعد از محرزشدن نافرمانی، شرایط تعلق گرفتن دارایی (= خواسته) و ارث (= بَرماند) به فرزندان زن نافرمان و همچنین چگونگی وضعیت درآمد آن ها بررسی شده است.
تحلیل نوع نگرش ها به فرهنگ حجاب و عفاف در ورزش بانوان (مطالعه موردی: بانوان ورزشکار استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
197 - 214
حوزه های تخصصی:
مسئله حجاب و پوشش در ورزش به منزله پدیده ای بحث برانگیز و جنجالی در دنیای امروزی (به خصوص در میدان های المپیک و جهانی) مطرح است. مقاله حاضر به بررسی نوع نگرش بانوان ورزشکار به حجاب و عفاف در ورزش بانوان و همچنین به فرصت یا محدودیت حجاب و عفاف در امر ورزش می پردازد. این تحقیق به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفته است. سیصد نفر از بانوان ورزشکار استان آذربایجان شرقی به روش نمونه گیری تصادفی تمام شمار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و برای سنجش نظر آنان درباره حجاب و عفاف و موضوعات مرتبط با آن از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها و تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS 23 نشان داده شد. یافته ها نشان داد که ارتباط مثبت و معنا داری بین نوع نگرش ها به فرهنگ حجاب و عفاف در ورزش بانوان با فرصت ها و محدودیت های حجاب و عفاف در ورزش وجود دارد. نتیجه حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بیشتر افراد شرکت کننده در ورزش نه تنها حجاب را مانع از ورزش نمی دانند، بلکه آن را فرصتی برای شکوفایی خود می دانند. همچنین فرهنگ سازی و آموزش مردم از پیشنهادهای مهم آنان به دست اندرکاران اقتصادی و فرهنگی، اعم از حوزه ها، دانشگاه ها و...، برای رسیدن به هدف مورد نظر است.
مطالعه کیفی موانع ارتقای شغلی و مدیریتی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
169 - 185
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل عواملی است که مانع پیشرفت و ارتقای شغلی بانوان در سازمان ها می شوند. در این تحقیق، از روش شناسی کیفی و رویکرد تحلیل محتوای کیفی جهت دار استفاده شده و طی فرایند تحقیق، با 16 نفر از بانوان، در طول 4 ماه، از خرداد تا شهریور 1395، در مناطق 2 و 4 و 13 و 16 و 22 شهرداری تهران مصاحبه شد. با مرور چندباره و تحلیل مصاحبه های مکتوب شده، 85 واحد معنایی، 33 رمز، 5 طبقه و 2 درون مایه استخراج شدند. دو مفهوم «الزامات فرهنگی و اجتماعی» و «الزامات نقشی» به منزله درون مایه های پژوهش و علل اصلی عدم ارتقای شغلی و مدیریتی بانوان شناسایی شدند. الزامات فرهنگی و اجتماعی مربوط به عواملی است که از طرف ساختار جامعه مانع پیشرفت بانوان می شود و الزامات نقشی مربوط به عواملی است که به صورت مستقیم بانوان را از پیشرفت باز نمی دارد، بلکه با تأثیرگذاری بر میل درونی و فردی آن ها، شوق شخصی شان را برای پیشرفت شغلی از بین می برد. در این تحقیق، نتیجه گرفته شد که با تمرکز بر الزامات نقشی، می توان تا حدودی محدودیت های ارتقای شغلیِ بانوان به سِمت های مدیریتی را رفع کرد.
مقایسه ابعاد ذهنی و عینی زیباسازی بدن در سه نسل زنان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
463 - 488
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییراتی که در ادراک و عملکرد نسل های مختلف از زیبایی بدن رخ داده است بر این فرض استوار است که نسل های مختلف با سپری کردن تحولات متفاوت اجتماعی، تجارب متفاوتی از منظر ارزش ها، هنجارها و عملکرد زیبایی دارند. بر این مبنا، این پژوهش با هدف مطالعه تحولات عینی و ذهنی زیبایی بین سه نسل زنان در شهر اراک به انجام رسیده است. چارچوب نظری پژوهش بر اساس تلفیق نظریه های بوردیو، گیدنز، اینگلهارت و فمنیسم تدوین شده است. روش پژوهش، پیمایش مقطعی و علّی تبیینی است. نمونه از بین سه نسل اخیر زنان شهر اراک (گروه های سنی بین 19 68) مطابق فرمول کوکران 383 نفر محاسبه شد؛ اما برای اطمینان از افت نمونه پرسش نامه بین 390 نفر توزیع شد. نتایج پژوهش شواهدی از «تمایز نسلی در عینیت و همگرایی نسلی در ذهنیت زیبایی» در اختیار ما قرار می دهد که بر اساس آن هرچند در نوع خودپنداره بدنی و میزان تمایل به زیباسازی بدن تفاوت معناداری بین نسل های جوان، میان سال و مسن مشاهده نمی شود، در نمود و اقدام عملی برای زیباسازی بدن، که در قالب مدیریت بدن خود را نشان می دهد، بین نسل های سه گانه تفاوت معناداری وجود دارد.
تاثیر اشتغال زنان بر ساختار قدرت در خانواده های شهر ایوانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
133 - 149
حوزه های تخصصی:
خانواده، در طول تاریخ در مسیر تغییر و تحول قرار داشته است. از جمله عوامل مؤثر بر این تغییرات، مشارکت فزاینده زنان در عرصه های عمومی و ورود آنان به دنیای اشتغال می باشد. با رفتن زنان از خانه و اشتغال آنان، اصول زندگی سنتی در هم شکسته شد و ساختار قدرت بین زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی تغییر یافت. در این مقاله تأثیر اشتغال زنان بر روابط زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی بین دو گروه زنان متأهل شاغل و غیرشاغل مورد مقایسه و بررسی قرار می گیرد. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونه ای بالغ بر 384 نفر از زنان شاغل و غیرشاغل ساکن در شهر ایوانکی واقع در استان سمنان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری سهمیه ای انجام شده است. برای آزمون فرضیه از آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میزان دسترسی زن و مرد به منابعی همچون درآمد و تحصیلات می تواند اقتدار به نفع هریک از آنها را در خانواده افزایش دهد. افزایش اعتقاد به ایدئولوژی جنس گرایانه در زنان موجب می شود تا اقتدار به نفع مرد در خانواده افزایش یابد. همچنین مشارکت زنان در تامین مخارج خانواده می تواند اقتدار به نفع زن را در خانواده افزایش دهد.
سنجش میزان امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی شهرستان رزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
411 - 426
حوزه های تخصصی:
زن سرپرست خانوار به زنی اطلاق می شود که به یکی از دلایل فوت، مفقودالاثر شدن، متارکه، طلاق، اعتیاد، از کارافتادگی (دائم یا موقت)، محکومیت به زندان، اعزام به سربازی، یا بیماری، سرپرست مرد را از دست داده و مسئول تأمین معاش مادی و نیازهای معنوی خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار روستایی شهرستان رزن و عوامل مؤثر بر آن انجام شد. روش تحقیق پیمایشی است و از پرسشنامه استاندارد مقیاس ناامنی غذایی خانوار (از بعد دسترسی) HFIAS استفاده شده است به این منظور، 92 نفر از زنان سرپرست خانوار شهرستان براساس فرمول کوکران برای نمونه انتخاب و بررسی شد. پس از بررسی ادبیات موضوع، از پرسشنامه استاندارد شده برای ارزیابی امنیت غذایی استفاده شد. میزان روایی ابزار پژوهش با کمک الفای کرونباخ برابر 5 / 89 بود. نتایج پژوهش نشان داد فقط 25 درصد از زنان بررسی شده در امنیت کامل غذایی به سر می برند و 75 درصد از آن ها درجات مختلفی از ناامنی غذایی دارند. همچنین، امنیت غذایی با عواملی چون بار تکفل، میزان تحصیلات، تعداد فرزند زیر 18 سال، علت سرپرستی، و وضعیت تملک منزل مسکونی ارتباط معنادار دارد.
ملاک های توافق مالی زوجین هر دو شاغل و بررسی نقش آن بر روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
311 - 337
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر بررسی ملاک های توافق و سازگاری زوجین هر دو شاغل پیرامون مسائل اقتصادی و نقش آن بر ابعاد مختلف روابط زناشویی است.روش: این مطالعه کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش 12 زوج شاغل، با روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. داده های این پژوهش با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش روش اشتراوس و کوربین استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها شامل 2 کد انتخابی(ملاک های توافق مالی زوجین موفق و نقش توافق مالی بر ابعاد مختلف روابط زناشویی)، 10 کد محوری(اعتماد متقابل به یکدیگر، مدیریت یکی از زوجین بر امور مالی، برقراری تعاملات سازنده قبل و بعد از ازدواج، برقراری تعادل میان درآمد و هزینه ها، عدالت زناشویی، حفظ حریم های خصوصی و اقتصادی در ارتباط با اطرافیان، ایجاد سازگاری زناشویی، بهبود رضایت زناشویی، بهبود کیفیت روابط زناشویی و برقراری تعاملات مفید و پایدار) و 28 کد باز بود. نتبجه گیری: نتایج به دست آمده بینشی از ملاک های توافق و سازش همسران در روابط را ارائه می کند و اهمیت نقش های بر عهده گرفته شده در حوزه های مختلف مدیریت مالی را نشان می دهد. واژگان کلیدی: توافق مالی، رضایت زناشویی، نظریه داده بنیاد، زوجبن هر دو شاغل
عناصر فرهنگ و کنش های عامیانه در داستان نویسان زن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین مهم ادبیات داستانی معاصر، انعکاس فرهنگ مردم است و از آنجا که انسان و زندگی و اندیشه او جزء لاینفک داستان است، پیوستگی فرهنگ مردم با انسان هم به این قالب ادبی راه یافته است. بخشی از این فرهنگ، مثل آداب و رسوم اجتماعی، مذهبی، پزشکی و خرافی است و بخشی دیگر شامل زبان محاوره و گویش های محلی، اشعار و ترانه ها، ضرب المثل ها و بازی هاست. نویسندگان زن معاصر نویسندگانی هستند که به فرهنگ مردم توجه خاصی داشته اند. آثار آن ها از سویی عرصه به تصویر کشیدن رابطه انسان ها با این فرهنگ است که نشان می دهد استفاده بجا یا نابجا از این فرهنگ در پرورش و زندگی انسان ها در جامعه داستانی تا حدودی در جامعه واقعی ریشه دارد و از سوی دیگر، آشکار می شود که گاهی این مضامین، نقابی است بر اندیشه و نیّت پنهانی و درونی نویسنده که به او کمک می کند شیوه هنرمندانه تر و گاهی پیچیده تری در خلق اثر داشته باشد. البته با توجه به جنسیت و بینش نویسنده و زمان و مکان وقوع حادثه، نحوه انعکاس این مضامین گاهی متفاوت یا همانند می شود و از این منظر هم قابل بررسی است.
بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
65 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه نحوه بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیم ندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیک اند که به صورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری می کنند. تجزیه وتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر به عنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشی ها را آشکار می کند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آن ها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموخته زن و مرد بیانگر تقسیم بندی جنسیتی نقش های اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن به طور ضمنی یا علنی خود را به عنوان عنصر هسته ای برجسته نمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی می کند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیری های جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجه نمایی واقع گرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالی که نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقش های کلیشه ای جنسیتی می پردازد.
سنجش رابطه جنسیت، فرهنگ سازمانی و توزیع قدرت در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
263 - 289
حوزه های تخصصی:
به رغم حضور زنان در مقاطع تحصیلی عالی و احراز شایستگی های عمومی، تعداد کمی از بانوان در پست های مدیریتی و مهم منصوب شده اند؛ در نتیجه به علت حضورنداشتن در تصمیم گیری های سازمانی قدرت کمتری نسبت به مردان دارند. در این پژوهش، فرهنگ سازمانی و به تبع آن جنسیت به منزله مهم ترین عامل اثرگذار بر توزیع قدرت سازمانی مدنظر قرار گرفته است. از این رو، از روش پژوهش توصیفی همبستگی استفاده شد. جامعه آماری مطالعه شده را کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد (1250 نفر) تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه برابر 300 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و توزیع قدرت رابطه معناداری وجود دارد و همچنین فرهنگ سازمانی توزیع قدرت در سازمان را پیش بینی می کند. بین توزیع قدرت در دو گروه زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به مقادیر میانگین در دو گروه مردان و زنان می توان این گونه نتیجه گرفت که توزیع قدرت مردان در سازمان به طور معناداری بیشتر از گروه زنان است.