زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)
زن در توسعه و سیاست دوره 13 تابستان 1394 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پول و نحوه هزینه کرد آن از عواملی است که می تواند در خانواده تنش هایی گاه عمیق ایجاد کند و از این رو مهم است که به چگونگی هزینه کرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله درباره چگونگیتفاوت ها و شباهت های رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، می پرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبی مطالعه میدانی و پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساخت یافته و پرسش نامه بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که زنان معمولاً در مقایسه با مردان، پول را به مثابه پول خاص هزینه می کنند. همین ویژگی در انجام و هزینه کرد پس انداز و سرمایه گذاری نیز مشاهده می شود. سیاست گذاران مالی مردان اند؛ در حالی که زنان به مثابه مدیران خانواده، بر منابع محدودتری کنترل دارند. درک زنان و مردان از هزینه شخصی با هم متفاوت است. تمایل زنان به پس انداز و سرمایه گذاری با بالا رفتن سن کم می شود و الگوی آن تغییر می کند؛ اما این روند در مردان مشاهده نمی شود.
تحلیلی کیفی از جرایم خشن زنان: زمینه ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که خشونت مردان در متن زندگی اجتماعی آن ها بررسی می شود، خشونت زنان، بدون در نظر گرفتن تأثیر عوامل اجتماعی، به عوامل فردی ای چون استرس های روانی، پرخاشگری یا عصبانیت های زنانه نسبت داده می شود. برخلاف این گونه تفسیرهای رایج و متعارف، که سعی می کند خشونت زنان را در قالب تفاسیر فردی و کلیشه ای قرار دهد، در این مقاله، خشونت زنان در ارتباط با تجربیات زندگی آن ها توضیح داده می شود. مطالعه حاضر، که از نوع مطالعات کیفی است، با انجام دادن مصاحبه های عمیق با 30 زن، که به علت ارتکاب جرایم خشن در زمان اجرای مصاحبه ها (سال های 1391 تا 1393) در زندان بوده اند، به این مطلب دست یافت که خشونت زنان عمدتاً مواجهه ای است و تفسیر جرایم خشن زنان بدون توجه به نابرابری های ساختاری، نابرابری های جنسیتی، انزوا و بی قدرتی آن ها ممکن نیست. روایت زندگی زنان مصاحبه شده نشان می دهد که خشونت زنان انعکاس دهنده سبک زندگی آن هاست که با محرومیت ها و تبعیض های فردی، خانوادگی و اجتماعی در هم تنیده است و به عبارت دیگر، رفتارهای خشن زنان نوعی مقابله با شرایطی است که دائماً آن ها را در موضع قربانی شدن قرار داده است. پیشینه و نحوه زندگی زنان مطالعه شده نشان می دهد که بسیاری از آن ها در دوران کودکی خشونت های فیزیکی، عاطفی، روانی و جنسی را تجربه کرده اند یا با ازدواج های اجباری و زودرس دائماً تحت یک نوع رابطه اجباری و سلطه جویانه درآمده اند که در واقع منعکس کننده تعاریف فرهنگی از نقش مردان است.
مطالعه کیفی مصرف قلیان بین دختران و زنان جوان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با هدف راه بُردن به تجربه و درک دختران و زنان جوان از مصرف قلیان، به روش نظریه مبنایی با 37 نفر از این افراد، که سابقه مصرف داشتند، مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفت. نتایج نشان داد که پاسخ گویان به دلایل دوست محوری، برابری گرایی، تجددگرایی، لذت گرایی، تغییر الگوی فراغت و فشار و درماندگی به مصرف قلیان روی آورده اند. در این میان، نبودِ مانع و مجاورت مکانی به مثابه زمینه تسهیل گر و مجاورت خانوادگی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. استراتژی دختران و زنان جوان در مصرف قلیان شامل: ادامه مصرف به روش پنهان یا آشکار، ترک مصرف و تشدید و تغییر الگوی مصرف دلالت دارد. بر اساس مطالعه حاضر، مصرف قلیان، گسترش ناهنجاری و آسیب، پشیمانی و احساس گناه و طرد و بی اعتباری اجتماعی را در پی داشته است.
آنچه زنان و مردان می خواهند: تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در ترجیحات همسریابی اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از جنبه های مهم همسریابی اینترنتی در ایران، یعنی تأثیر تفاوت های جنسیتی بر ترجیحات همسرگزینی در فضای مجازی، می پردازد. جنسیت و تفاوت های جنسیتی در همسریابی اینترنتی همواره محور بحث ها بوده است، اما در ایران این مطالعات سابقه ای طولانی ندارند. مطالعه حاضر با رویکردی کمّی انجام گرفته و یافته های آن از سایت همسریابی طوبی، که یک پایگاه اطلاعاتی بزرگ آنلاین است، استخراج شده است. سایت همسریابی طوبی نوعی شبکه اجتماعی بر محور همسرگزینی است و مشاهده اطلاعات و داده های این سایت برای همه کاربرانی که پروفایل دارند امکان پذیر است. در این پژوهش، از اطلاعات پروفایل همه کاربران سایت در سال1390، که از طریق دو نرم افزار R و Sequel pro پالایش شده اند، استفاده شده و نمونه گیری انجام نشده است. بنابراین، ترجیحات همسر گزینی 84 هزار کاربر از شهرها و استان های مختلف کشور جمع آوری و ابعاد مختلف تفاوت های جنسیتی در ترجیحات همسریابی آنلاین از این طریق شناسایی شده است. تحلیل های آماری استفاده شده در این مقاله به گونه ای انتخاب شدند که برای همه افراد در فرهنگ های مختلف در یک پایگاه اطلاعاتی بزرگ قابل اجرا باشند. دو عامل اصلی، کیفیت های شخصی/ والدینی (شامل صداقت، مهربانی، ایمان، وفاداری، اهل سفر و تفریح بودن) و کیفیت های جذابیت/ منزلت اجتماعی (شامل وضعیت ظاهری مناسب، تحصیلات، وضعیت مالی مناسب، وضعیت خانوادگی مناسب، تهرانی بودن) از میان تعداد زیادی از ترجیحات همسرگزینی انتخاب شدند. در مجموع، مردان به وضعیت ظاهریِ مناسب، صداقت، تعهد و وفاداری، بیش از زنان و زنان به تهرانی بودن، تحصیلات، ایمان، وضعیت خانواد گی، وضعیت مالی بیش از مردان اهمیت می دهند.
برابری جنسیتی و باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیرات متقابل باروری و برابری جنسیتی در ایران با استفاده از داده های های پانل استانی در دوره زمانی 1387 1391 می پردازد. برای دستیابی به این هدف، اثر دو نوع برابری، برابری در خانواده و برابری در نهادهای فردگرا، بر باروری بررسی شده است. برای این منظور، دو مدل باروری و برابری جنسیتی برآورد شده است. مدل اول نشان می دهد که با افزایش برابری جنسیتی (در کل و در بازار کار) باروری از یک الگوی U (وارونه) تبعیت می کند؛ یعنی ابتدا افزایش برابری جنسیتی باروری را کاهش می دهد، ولی پس از رسیدن به نقطه عطف باروری، افزایش می یابد. مدل دوم نمایانگر یک رابطه U مانند بین باروری و برابری جنسیتی (در کل و در تحصیلات) است. به عبارت دیگر، افزایش باروری ابتدا برابری جنسیتی را افزایش می دهد، سپس پس از رسیدن به نقطه ای افزایش برابری جنسیتی را به همراه دارد. نتایج دلالت بر این دارد که در ایران انتقال از باروری بالا به باروری زیر سطحِ جایگزینی همراه با برابریِ سریع در نهادهای فردگرا (مانندآموزش)، ولی برابری کمتر در دیگر نهاد فردگرا، یعنی مشارکت در بازار کار، بوده است. به علاوه این انتقال همراه با برابری سریع در نهاد خانواده، و لی برابری کمتر در نهادهای خانواده گرا، مانند توسعه سیاست های حمایتی مناسب در دوره بارداری و فرزندداری، توسعه ترتیبات کاری انعطاف پذیر محیط کار بوده است.
سنجش رابطه جنسیت، فرهنگ سازمانی و توزیع قدرت در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم حضور زنان در مقاطع تحصیلی عالی و احراز شایستگی های عمومی، تعداد کمی از بانوان در پست های مدیریتی و مهم منصوب شده اند؛ در نتیجه به علت حضورنداشتن در تصمیم گیری های سازمانی قدرت کمتری نسبت به مردان دارند. در این پژوهش، فرهنگ سازمانی و به تبع آن جنسیت به منزله مهم ترین عامل اثرگذار بر توزیع قدرت سازمانی مدنظر قرار گرفته است. از این رو، از روش پژوهش توصیفی همبستگی استفاده شد. جامعه آماری مطالعه شده را کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد (1250 نفر) تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه برابر 300 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و توزیع قدرت رابطه معناداری وجود دارد و همچنین فرهنگ سازمانی توزیع قدرت در سازمان را پیش بینی می کند. بین توزیع قدرت در دو گروه زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به مقادیر میانگین در دو گروه مردان و زنان می توان این گونه نتیجه گرفت که توزیع قدرت مردان در سازمان به طور معناداری بیشتر از گروه زنان است.
بررسی ابعاد ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با باروری (مطالعه موردی: زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران، در چند دهه اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان می دهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیم گیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطه برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران می پردازد. داده ها از طریق پرسش نامه از 400 زن همسردار دارای حداقل یک فرزند در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج تحلیل دو متغیره نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای دسترسی به منابع ارزشمند (تحصیلات، اشتغال، سرمایه اقتصادی)، استقلال فکری زنان، تقسیم کار خانگی، نگرش به نابرابری های جنسیتی و ساختار قدرت در خانواده با میزان فرزندآوری معنادار است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر دسترسی زنان به منابع ارزشمند و تقسیم کار خانگی نقش تعیین کننده ای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونه ای که با افزایش دسترسی زنان به منابع ارزشمند و کاهش مشارکت آنان در تقسیم کار خانگی فرزندآوری کاهش می یابد. علاوه بر این، متغیر استقلال زنان نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم در رابطه با متغیر فرزندآوری قدرت تبیین بالایی دارد؛ به گونه ای که وقتی استقلال زنان افزایش می یابد، فرزندآور شان کاهش پیدا می کند.