محسن مراثی

محسن مراثی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۶ مورد.
۱.

کارکردهای «پیکربندی اجتماعی» به مثابه هنر اجتماعی با تکیه بر اندیشه های جوزف بویز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۲۸
پیکربندی اجتماعی، نوعی اقدام اجتماعی هنر است که در آن اندیشه، گفت وگو نقش اصلی دارند. اصطلاح پیکربندی اجتماعی، نخستین بار توسط هنرمند و سیاستمدار آلمانی، جوزف بویز مطرح شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه کارکردهای پیکربندی اجتماعی به مثابه هنر اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش، به مهم ترین اندیشه های بویز در رابطه با پیکربندی اجتماعی و به زمینه های پیدایش هنر اجتماعی در دوره پست مدرن نیز اشاره شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری نظری انجام و اطلاعات ضروری به روش های کتابخانه ای، مصاحبه و مراجعه به پایگاه های الکترونیکی مرتبط و معتبر دریافت شد. یافته ها نشان داد که مفهوم پیکربندی اجتماعی گونه ای جدید از هنر را به همراه داشت که پیوند هنر و آموزه های اجتماعی بود. این ژانر هنری تا بدان جا پیش رفت که امروزه، پیکربندی اجتماعی، کنشگری و اقدام اجتماعی در قالب هنر است. بسیاری از هنرمندان با پیکربندی های اجتماعی، سطح آگاهی عمومی جامعه را ارتقا بخشیده و موجب بهبود شرایط اجتماعی می شوند.
۲.

تحلیل تحقق هویت مستقل عکاس فیلم در عکس های سینمایی غضبانپور و کودلکا بر مبنای نظریه های نقد تکوینی و تحلیل رمزگان تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۲
بیان مسئله: با اهمیت یافتن عکاسی فیلم به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر آثار سینمایی، عکاسان فعال در سایر شاخه های عکاسی نیز به عکاسی فیلم تمایل نشان دادند. در پژوهش حاضر با مقایسه میان عکس های «جاسم غضبانپور» از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و عکس های «جوزف کودلکا» از فیلم «نگاه خیره اولیس»، مسئله هویت مستقل عکاس فیلم و آثارش در روند تولید فیلم بررسی شده است. بر این اساس، این پژوهش در پی این است که موارد تشابه و تفاوت عملکرد غضبانپور و کودلکا را در دستیابی به هویت مستقل، ورای موضوع و روایت فیلم، در عکس های سینمایی بیابد.هدف پژوهش: شناخت مراحل انتخاب عکاس فیلم در مرحله پیش تولید فیلم سینمایی و آشنایی با فعالیت عکاس در جریان تولید فیلم، با حفظ هویت مستقل هنری، اهداف این پژوهش به شمار می آیند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام گرفته و داده های آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا مراحل انتخاب غضبانپور وکودلکا برای عکاسی فیلم، به مدد نقد تکوینی، بررسی و سپس، نتایج فعالیت آن دو، بر مبنای نظریه رمزگان های رسانه ای دانیل چندلر، تفسیر و مقایسه می شود. تطبیق عملکرد هنری دو عکاس ایرانی و خارجی کمک می کند که درک عمیق تری از هویت مستقل عکاس فیلم حاصل شود. نتیجه گیری: به دلیل خصلت های روایی و سبکی ژانر هنری در سینما، جاسم غضبانپور و جوزف کودلکا هویت مستقل خود را هنگام عکاسی فیلم حفظ کرده اند. همچنین از مقایسه عکس های آن ها می توان نتیجه گرفت که عکس ها دارای درون مایه و خصلت هایی مشابه با گونه مستند اجتماعی هستند و این دو عکاس به موضوعی که پیش از تولید فیلم از آن عکاسی می کردند گرایش دارند.
۳.

بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۶۱
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
۴.

تحلیلی نشانه شناختی از ظهور فرش و نقوش آن در مد ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱
در دهه اخیر با ظهور فرش ایرانی در عرصه مد جهانی، اعم از نقوش فرش در پوشاک و یا قطعات بافته شده آن در لباس و کیف و کفش، دایره واژگان فرش، از محدوده کف پوش به حوزه تن پوش نیز گسترش پیدا کرده و به تبع مد داخلی نیز نسبت به این ایده بی تفاوت نمانده است. مد جهانی، تحت سیطره برندها است که هر یک ارزش های نظام معنایی خود را بازتولید می کند. بنابراین مد فرش، از گفتمان یکسانی در مد داخلی و جهانی برخوردار نیست. لذا این سؤالات مطرح می شوند که نظام معنایی مدِ فرش ایرانی و جهانی با چه رمزگانی به خلق معنا می پردازد؟ در پارادایم های حاکم بر مد داخلی و خارجی، چگونه از فرش ایرانی به طور خاص و فرش به طور عام، در تشدید کارکرد رسانه ای لباس بهره گرفته می شود؟ لذا این نوشتار با رویکرد نشانه شناسی و به شیوه توصیفی- تحلیلی، با تأکید بر مد جهانی، در راستای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق است. هدف از پژوهش، بحث در گفتمان غالب فرش در مد معاصر ایران و جهان است. یافته ها حاکی از آن هستند که نظام مد جهانی، یک سیستم باز و پویا است و پارادایم حاکم بر آن، مدسازی است که سازنده محتوا است؛ محتوای مفهومی، هنری، کیفیتی یا اخلاقی. فرش در مد جهانی، گفتمان هنری را شکل می دهد و خارج از آن، یک مد آوانگارد، پست مدرنیستی، یک اثری هنری دارای بیان و معرف روح دوران تلقی می شود. جوهره فرش (طرح و نقش، بافت و ساختار) با توجه به نوع گفتمان، تبدیل به رمزگان در نظام معنایی شده و لذا شکل تجسمی مد فرش، وابسته به محتوای مورد نظر بوده است. با این حال، پارادایم حاکم بر مد ایرانی، مدگرایی است و رواج مد فرش در ایران بیش از آنکه یک حرکت پست مدرنیستی برای احیا و بازتعریف هنرهای سنتی باشد، غلبه برندینگ و تجاری سازی بوده و گفتمان مد فرش ایرانی، گفتمان رفاه و ثروت است.
۵.

مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۷
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
۶.

تحلیل امکان تحقق فضای سوم در نقاشی معاصر ایران بر مبنای اندیشه پسااستعماری هومی بهابها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۳۵
هومی بابا اندیشمند حوزه پسااستعماری، در روابط بین استعمارگر و مستعمره، فضای سومی را تعریف می کند که در آن تعامل بین این دو عنصر پدیده ای یکسر جدید و تازه ایجاد می کند که عناصر هر دو طرف را دربرمی گیرد. فضای سوم از نظر هومی بابا دورگه ای را پدید می آورد که می تواند باعث ایجاد تحول و گفتمان پس از خود شود. شکل گیری بیان در این فضا تنها نیازمند تماس دو طرف نیست؛ بلکه تولید معنا به حرکت دو مکان و یا دو فضا به سوی یکدیگر ارتباط دارد. با توجه به نقش تأثیرگذار هنر در انتقال فرهنگ ها، بررسی دورگه گی و فضای سوم در هنر به ویژه در آثاری که مستقیم و یا غیرمستقیم متأثر از هنر غرب (به عنوان یک عنصر تأثیرگذار) بوده اند ضروری به نظر می رسد. ایجاد چنین فضایی را می توان راه میانبری برای تعاملات هنری و به طور گسترده تر تعاملات فرهنگی دانست. بسط این دیدگاه در هنر معاصر ایران موضوع این پژوهش بوده و با هدف شناخت بیشتر هنر معاصر ایران (از حدود صد سال پیش) به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. نمونه های مورد بررسی از مکاتب نقاشی معاصر ایران، فرنگی سازی، کمال الملک، قهوه خانه و سقاخانه به روش انتخابی گزینش شده اند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا تحولاتی که با تأثیر از عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی در ایران معاصر به وجود آمد منجر به شکل گیری فضای سوم در نقاشی معاصر ایران گردیده است؟ با بررسی نقاشی معاصر ایران از شیوه ی فرنگی سازی تا مکتب سقاخانه، چنین نتیجه گرفته شد که فضای سوم در نقاشی معاصر ایران طی فرایندی چهار مرحله ای شامل: تقلیدی، غلبه عناصر ایرانی، غلبه عناصرغیرایرانی و ایجاد فضای سوم شکل گرفته است.
۷.

مطالعه تطبیقی هندسه شطرنجی در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۳۱۱
یان مسئله: طی دوران پهلوی، مدرنیزاسیون آمرانه با حمایتِ حاکمیت تمام حوزه های فرهنگ، هنر و جامعه را دربرگرفته بود. در این دوران همان طور که تهران سیمای جدیدی به خود گرفته و دستاوردهای شهرسازی قاجار را نادیده و شهرسازی مدرن را جایگزین آن می کند، نقاشی نیز سنت تصویری بازنمای کمال الملکی را پشت سر گذاشته و رویکرد نوگرای را در پیش می گیرد. سعی این مطالعه، تطبیق نقاشی نوگرا و شهرسازی مدرن در بستر مدرنیزاسیون و رواج رویکردهای مدرنیستی دوران پهلوی از نقطه نظری جدید است. این مطالعه موازی و بیناحوزه ای بیانگر رخدادهای ا ست که در یک لحظه کوتاه از تاریخ براساس بنیان های نظری یکسان شکل گرفته و به پیدایش فرم ها و همچنین محتوای یکسان در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی منتهی شده اند. هدف: هدف اولیه تحقیق بررسی تطبیقی تشابه ها و تفاوت های الگوی هندسی حاکم بر شهرسازی و نقاشی عصر پهلوی ا ست. اما هدف کلی این پژوهش، شکل دادن به مطالعه ای بیناحوزه ای ا ست، با این فرض که مطالعه شیوه مند و بیناحوزه ای از نقطه نظر جدید بتواند به افق ها و تفسیرهای تازه ای راه پیدا کند. روش تحقیق: مقاله به شیوه تئوری زمینه ای و با نگاهی توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، دو حوزه شهرسازی و نقاشی را مورد مطالعه قرار خواهد داد و هندسه شطرنجی به عنوان اصل صوری مشترک در شهرسازی و همچنین آثار نقاشان نوگرایی چون «جلیل ضیاءپور» و «مارکو گریگوریان» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج: می توان مدرنیزاسیون و رواج مدرنیسم هنری را سبب ساز شکل گیری فرم و محتوای جدید طی دوران پهلوی در شهرسازی و نقاشی دانست. دست یافتن به تفسیرهای جدید از آثار نقاشی و اشتراکات فی مابین دو حوزه شهرسازی و نقاشی همچون جدای از تاریخ، توجه به تازگی و امر نو و همچنین رواج فرم های تازه از یافته های این مقاله به شمار می روند.
۸.

مطالعه تطبیقی هنر تذهیب متون مذهبی ارامنه اصفهان با تذهیب های قرآنی مکتب اصفهان در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۷۴
ایرانیان و ارمنیان از گذشته تا امروز در کنار هم زیسته اند و بر زبان، فرهنگ و سنت های هم تأثیر گذاشته اند. در پی مهاجرت گروهی از ارامنه به اصفهان در دورۀ شاه عباس قرن 11 ه.ق. / 17 م. و تأسیس کلیساها در جلفای اصفهان، نسخه هایی از متون مذهبی ارامنه شامل کتاب مقدس ارامنه، اناجیل و کتب دعا در اصفهان نگاشته شد. هم زمانی این جریان با سنت تزیینات قرآن در دوره صفویه در اصفهان و وجود برخی شباهت ها، موضوع این پژوهش را شکل داد. سؤالات پژوهش عبارتند از این که؛ وجوه تشابه و تفاوت تذهیب های مکتب اصفهان و ارامنه اصفهان در دوره صفوی کدامند؟ تأثیرات متقابل بین هنر تذهیب ارمنی و تذهیب مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ با توجه به ماهیت توصیفی_تحلیلی این پژوهش، به جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها از طریق منابع مکتوب و مشاهده آثار پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بررسی نقوش تزیینی نسخ خطی ارمنیان و الگوهای ترکیب بندی آنان، به بررسی اجمالی تذهیب دورۀ صفویه مکتب اصفهان پرداخته شده و با مقایسۀ آثار ارمنیان پیش از مهاجرت به جلفا و پس از آن، تأثیرات متقابل آنها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه تذهیب ارامنۀ جلفا نسبت به تذهیب نسخ ارامنه پیش از مهاجرت، ظرافت بیشتری دارند، ولی نقش مایه های آنها بیشتر ریشه در تذهیب ارامنه و دین مسیحیت دارد تا نقوش اسلامی. به بیان دیگر می توان گفت که نقوش تزیینی اناجیل ارامنه در صورت و جزئیات تصویر، تا حدی از تذهیب مکتب اصفهان متأثر بوده اند، ولی در محتوا و کلیت نقش مایه ها، دنباله روی مکاتب گذشته هنر تذهیب ارمنی می باشند. هم چنین با توجه به خصوصیات شاخص تذهیب های دورۀ صفویه در اصفهان، تأثیرپذیری تذهیب های قرآن ها از ارامنه در این دوره بعید به نظر می رسد.
۹.

ماهیت فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ کتی پاترسون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
مقاله حاضر با هدف شناسایی فضا و زمان در آثار چند رسانه ای کتی پاترسون با شیوه توصیفیT تحلیلی با روش گردآوری کتابخانه ای تدوین شده است.کتی پاترسون به عنوان یکی از هنرمندان چند رسانه ای با به کارگیری چندین رسانه ی گوناگون هنری غالباً فضا و زمان را با استفاده از تکنولوژی مفاهیم میکرو و ماکرو، فاصله گذاری، فاصله زمانی، چرخه زمانی و زمان بندی، و روابط زمانی را به اشتراک می گذارد. او فضایی را ایجاد می کند تا مخاطب را از حالت منفعل خود خارج و سعی می کند تا با درگیر کردن اکثر ادراکات حسی ، فضا و زمان را به شکل جدیدی ارائه دهد و نحوه ی برخورد متفاوتی با مسئله ی زمان را به وجود آورد. در نهایت فضا در آثار پاترسون فراتر از چارچوب ریاضیات برای برقراری ارتباطی ژرف، و تصور ناشناخته ها می باشد. در این راستا از چارچوب مفهومی و روش شناسی ملهم از رویکرد گوتفرید بوهم و تی جی لسینگ استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد، پاترسون درک جدیدی از زمان را برای مخاطب ارائه می دهد تا بتواند خوانش های متوالی و همزمانی را داشته باشد. مخاطب در درک فضا و زمان آثار چندرسانه ای پاترسون، نقشی فعال داشته و خود تعیین کننده مدت زمان دریافت آثار است.
۱۰.

روش ساخت و کاربرد حبر اسود در نسخه های خطی با تأکید بر رساله عمده الکتاب مضبوط در کتابخانه آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
   هدف: در نسخه های خطی علاوه بر مداد یا مرکب، به دو نوع مرکب دیگر به نام حبر و لیقه اشاره شده است. در این مقاله با رجوع به نسخه های قرون اولیه اسلامی به ویژه رساله عمد ه الکتاب مضبوط در کتابخانه آستان قدس رضوی، تلاش شده است به ویژگی ها و تفاوت انواع مرکب پی برده شود. هدف اصلی مقاله حاضر، شناخت روش ساخت و کاربرد حبر اسود است. روش پژوهش: گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و در برخی موارد نیز برای اثبات صحت روش ها،  روش آزمایش به کار گرفته شده است. به همین دلیل، روش تحقیق ترکیبی از روش توصیفی و تجربی است. برای رسیدن به نتایج دقیق، ابتدا روش تهیه حبر اسود در نسخه های خطی شناسایی شده و در تطبیق با یکدیگر و به ویژه رساله عمد ه الکتاب قرار گرفت. سپس نتیجه به شکل آزمایشی ساخته و نتایج مشاهده شد. یافته های تحقیق: یافته های پژوهش نشان می دهد شیوه ساخت و کاربرد مرکّب های مداد، حبر و لیقه متفاوت است. حبرهای اسود با ترکیبات ثابت: مازو، زاج، صمغ و آب، دارای چهار شیوه ساخت و چهار کاربرد متفاوت هستند که در نگارش بر روی کاغذ، پوست، سنگ و سفال استفاده می شوند. نتیجه گیری: مقایسه متن نسخه های خطی عُمد ه الکتاب،  بَیانُ الصَناعات،  قَطَفُ الأزهار،  دُرُ المَکنون،   تُحَفُ الخَواص، صُبح الأعشی و کتاب آرایی در تمدن اسلامی   نشان داد در تمام منابع ذکر شده به غیر از عُمد ه الکتاب ، به دلایلی از قبیل نقص، پراکندگی و ترجمه اشتباه نمی توان به شیوه های ساخت و کاربرد انواع مرکب دست یافت.
۱۱.

دفاعیه ای از نقاشی: تحلیل دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب با رویکرد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۶۴
تاکنون به جنبه های ادبی و اطلاعات تاریخی که دیباچه های مرقعات در خوددارند توجه فراوانی شده، لیکن زمینه های جامعه شناختی آن ها و توجه به ارجاعات متن به بیرون وبستر تاریخی که در آن قرارگرفته اند همچنان مغفول مانده است. دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب در سال 964ق از معدود دیباچه هایی است که در این برهه زمانی علاوه بر خوشنویسی به مسئله نقاشی و نقاشان می پردازد. این پژوهش به دنبال این مسئله است که علل برآمدن دیباچه قطب الدین محمد در خصوص نقاشی در قرن دهم کدامند؟ برای پاسخ، از جامعه شناسی تاریخی تحلیلی که بیشتر به دنبال «چرا»یی امور و پاسخ های مبتنی بر روابط علّی معتبر است، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیباچه به عنوان دفاعیه ای از نقاشی و نقاشان ظهور یافته و زنجیره های علّی متنوعی متشکل از فضای سیاسی مذهبی آن دوره تاریخی، سنت نوشتاری و پیش زمینه فکری، تحصیلاتی و شغلی مؤلف منجر به تألیف دیباچه گردیده است.
۱۲.

مطالعه نقوش سفال و منسوجات دوره سامانی و آلبویه در تطبیق با هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، نوزایی فرهنگی و هنری عمده ای را سبب شد. در این دوران، سامانیان و آلبویه در آثار هنری خود از هنر ساسانی تأثیر پذیرفتند، لکن تأثیرات آن ها از جهاتی با یکدیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر مطالعه شباهت ها و بیان علل تفاوت ها در تأثیر پذیری هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی است. از آنجا که هنر دوره سامانی و آل بویه در تحولات هنر دوره های بعدی سهم بسزایی دارند، شناخت خصوصیات هنری حاکم بر این دوره ها در مطالعه تاریخ هنر ایران امری ضروری است. لذا در راستای اهداف پژوهش، به این پرسش اساسی پرداخته شد که دلیل اصلی تأثیرپذیری متفاوت هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی چیست؟ در این راستا، شاخص ترین هنر هر دوره، یعنی سفالگری سامانی و منسوجات آل بویه با یکدیگر و نیز با نمونه های هنر ساسانی به روش ترکیبیِ تاریخی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیرپذیری هنر سامانی از هنر سغدی-ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب-ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیرپذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
۱۳.

بررسی عملکرد «عنوان» در انتقال و دگرگونی مفهوم در آثار تجسمیِ هنر مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۶
هدف پژوهش حاضر شناخت عملکرد «عنوان» بر برداشت مخاطب در آثار تجسمی هنر مفهومی است و قصد دارد به این سوال پاسخ گوید که اگر «عنوان» بر درک مخاطب از آثار تجسمیِ مفهومی تاثیر داشته باشد، این تاثیر به چه نحوی است و میزان آن چقدر است؟ پژوهش بر اساس یک روش ترکیبیِ متوالی دو مرحله ای شکل گرفته که در مرحله ی اول، پژوهشگر از روش «نیمه تجربی» تاثیر «عنوان» را بر برداشت اعضای جامعه ی نمونه از دو اثر تجسمی مفهومی، به آزمون گذاشته و در مرحله ی دوم، از روش «توصیفیِ تحلیل محتوا»، پاسخ های افراد را پردازش کرده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، ترکیبی (کیفی و کمّی) می باشد. این پژوهش، در استفاده از روش ترکیبی در مطالعات هنر و در بررسی کمّیِ تأثیر «عنوان» دارای نوآوری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «عنوان» در انتقال مفهوم آثار تجسمیِ مفهومی دخالت داشته و می تواند آن را بین 70 تا 80 درصد تغییر داده، بین 50 تا 64 درصد دگرگون نموده و به سمت مفاهیمی که خود بر آن ها دلالت دارد، متمرکز نماید؛ اما نمی تواند برداشت مخاطب را یکّه گرداند. «عنوان» همچنین قادر است برداشت مخاطب از این آثار را بین 47 تا 61 درصد محدود کرده، بین 19 تا 32 درصد بسط داده و سبب زایش مفاهیم تازه از اثر گردد.
۱۴.

مطالعه تطبیقی نگاره های معراج حضرت محمد (ص) و نقاشی های عروج حضرت عیسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۷۰
نگاره های با موضوع معراج حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) از مهمترین آثار تصویری با مضمون دینی در نقاشی های ایرانی و مسیحی است. هدف از بازگویی معراج این دو پیامبر (ص) در قرآن علاوه بر تکریم و بزرگداشت شخصیت آنها، اشاره به گوشه ای از قدرت بی پایان الهی است. مهمترین مساله مشترک بین هر دو عروج این است که هر دو آن بزرگواران در بیداری و با جسم و روح به معراج رفتند. این پژوهش بر اساس روش توصیفیِ تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهده آثار،  به بررسی نگاره های عروج حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری می پردازد تا ضمن شناسایی وجوه تشابه و تفاوت بین آنها، احتمال تاثیر و تاثر آنها را از یکدیگر مشخص نماید. شناخت عمیق از نگاره های معراج و کشف روابط و دامنه تاثیر و تاثرات هنر اسلامی و مسیحی از اهداف اصلی تحقیق است. عدم توجه به نگاره های دینی و موضوعات مشترک در تاریخ هنر ادیان انجام این تحقیق را ضروری می نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که تشابهات ساختاری و تصویری بین نگاره های معراج حضرت رسول اکرم (ص) و عروج حضرت عیسی (ع)، صرفا به دلیل موضوع مشترک عروج نبوده، بلکه توجه به تاریخ متاخرتر برخی از نگاره های معراج پیامبر (ص) نسبت به نگاره های عروج عیسی (ع) احتمال تاثیرپذیری آنها از عناصر تصویری موجود در شمایل نگاری مسیحی را قوت می بخشد. با وجود تاثیرپذیری اکثر معراج نگاره های ایرانی از نقاشی های مسیحی، در مواردی نیز تاثیرگذاری نگاره های معراج به گونه ای متقابل در نقاشی های عروج حضرت عیسی (ع) هویدا می شود، به گونه ای که عناصر و نحوه چیدمان برخی از معراجیه ها در نمایش نحوه عروج مسیح (ع) نفوذ یافته است.
۱۵.

مطالعه نقش مایه گل در ایران پیش از اسلام و تطبیق آن با نشان های قرآن های سده چهارم تا نهم ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۴۳
در دوره های مختلف تاریخی همواره تأثیرپذیری هنر هر دوران از آیین، دین و اعتقادات حاکم بر هر جامعه وجود داشته است. علاوه بر آن پیشینه تاریخی و اعتقادی جامعه موردبررسی نیز سهم بزرگی را در شکل گیری هنر آن عهده دار بوده است. ایرانیان طی دوره های مختلف تاریخی با دقت و ظرافت تمام به خلق آثاری ارزنده دست یافتند و برای زیباتر جلوه نمودن، آنها را با نقش مایه های متنوع آراستند. پس از اسلام بیشترین تلاش هنرمندان صرف نگارش و آراستن آیات الهی و به ویژه قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان، گردید. یکی از پرکاربردترین آرایه های قرآنی را می توان نشان های قرآنی دانست که استفاده زیاد از نقش مایه گل در حالت های گوناگون در آن دیده می شود. معرفی و تحلیل نقش مایه گل در آثار ایران پیش از اسلام و تطبیق این نقش مایه ها با نشان های قرآنی، هدف اصلی این تحقیق است. سؤالات تحقیق عبارت اند از: وجوه تشابه بین نقش مایه گل در نشان های قرآنی و آثار ایران پیش از اسلام کدام است؟ وجوه تشابه در کدام دسته از نقوش گل ها دیده می شود؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، نمونه هایی از نشان های قرآنی دربردارنده نقش مایه گل متعلق به قرآنهای قرن های چهارم تا نهم ه.ق. انتخاب و با نمونه های مشابه در آثار ایران باستان، مطابقت داده شد. این تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی با بررسی اسناد کتابخانه ای و مشاهده آثار به گردآوری داده ها پرداخته است. نتایج آن، نشان داد که در نشان های پنج آیه، نشان های متصل به سرسوره و نشان های حزب و جزء و نشان های تزیینی می توان نقش مایه گل را ملهم از نقوش به کاررفته در آثار ایران باستان، از دوره پیش از زردشت تا دوره ساسانیان، مشاهده نمود که در حالت ها و زوایای گوناگون به کار رفته است.
۱۶.

مطالعه پنج اثر منتخب از سفال نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق. در تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۶۵
در میان سفالینه های مکشوفه از نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق.، می توان آثاری را یافت که جنبه های زیبایی شناسی متفاوتی نسبت به سایرین دارند. در این آثار، کاربرد زیاد تزئینات، رنگ های پرطراوت دیده نمی شود و از لحاظ طرح و نقش با سایر آثار رایجِ زمانه خود متفاوت اند. وجود فضای خالی، سکون و آرامش در سطح کار، برخلاف آثار گذشته نقش مهمی در آنها ایفا می کند و در یک جمله، گویی در شیوه تزیین شان ویژگی های مینیمالیستی دارند. در این پژوهش، پنج اثر سفالین که به روش نمونه گیری غیراحتمالی وضعی انتخاب و موردمطالعه و تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال قرار گرفته اند، منتخبی از سفالینه های نیشابورند که ویژگی های یادشده را به نمایش می گذارند. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی به انجام رسیده و هدف اصلی آن، شناخت ویژگی های زیبایی شناختی هنر ایرانی در تطبیق با اندیشه های هنر معاصر است. به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که وجوه مشترک آثار منتخب سفال نیشابور با ویژگی های زیبایی شناسانه هنر مینیمال کدام است؟ اهمیت شناسایی و معرفی ظرفیت های هنرهای ایرانی و نقش آنها در تحولات هنر معاصر از ضرورت های انجام این تحقیق است. پژوهشگران پرسش نامه ای محقق ساخته را با روش دلفی در اختیار چند تن از اساتید هنر دانشکده هنر شاهد قرار داده تا حضور اندیشه های هنر مینیمال در هرکدام از سفالینه ها مشخص گردد. سپس با کمّی کردن اطلاعات، میزان این تطبیق را ارائه نموده اند. یافته های تحقیق نشان داد که این آثار میزان تطبیق قابل توجهی بین 78 تا 84 درصد با اندیشه های هنر مینیمال دارند. بنابراین می شود آنها را به عنوان نمونه های هنر مینیمال در دوران قبل از ظهور مینیمالیسم یعنی حدود 900 سال پیش از پیدایش آن قلمداد کرد. دلیل تشابه بین آنها را می توان وجود ایده های مشترک، مبانی زیبایی شناسی مشابه و گرایش به ساده سازی ذکر کرد. بنابر نتایج، از میان اندیشه های هنر مینیمال، دو ویژگی کاهش رنگ و سادگی فرم و عدم استفاده از فرم های متعدد به طور همزمان بیش از بقیه و به صورت 100 درصدی در این سفالینه ها وجود دارند.
۱۸.

شناسایی و طبقه بندی نقوش حیوانی موجود در قالی های تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هند تیموریان قالی نقوش حیوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۷ تعداد دانلود : ۵۵۱
فرش بافیِ هندوستان تا قبل از حاکمیت تیموریان، از تشکیلات منسجم برخوردار نبود. حمایت سلاطینِ خوش قریحه تیموریِ هند، برپایی کارگاه های درباری و بافت تولیدات نفیس را در پی داشت. نقوش حیوانی موجود در فرش های هند از تنوع و ترکیب بندی های گوناگون برخوردار است. شناسایی گونه های نقوش حیوانی در قالی های تیموریانِ هند و طبقه بندی آن ها براساس چگونگی کاربست، سوال اصلی این پژوهش است. جستجوی عوامل تاثیرگذار بر توسعه قالیبافی به صورت یک ساختار منسجم در قلمرو هندوستانِ عصرِ تیموری  ضرورت مطالعه حاضر است. نتیجه پژوهش اینکه، الگوبرداری از قالی های وارداتی ایران به هند، فرهنگ- هنر و اساطیر کهن هندی، جغرافیای بومی و تمایل به ثبت صحنه های روزمره و درباری از عوامل موثر بر توسعه و بومی گرایی فرش بافیِ هند بوده است. قالی های هندی تیموریان براساس نقوش موجود در متن و حاشیه قابل تقسیم بندی به انواع مختلفی هستند؛ همچنین سلیقه و فرهنگ بومی هنرمندان بر انتخاب گونه های طبیعی و اساطیری حیوانات تصویرشده در فرش ها و طبقه بندی آنها موثر بوده است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مشاهده صورت پذیرفته و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد.
۱۹.

تحلیل عملیات روانی نظام سلطه مبتنی بر القاء در صنعت پویا نمایی (مورد مطالعه: سریال اژدها سواران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۵
در این مقاله سعی شده به تغییر رویه و راهبرد نظام سلطه از جنگ سخت به جنگ نرم و راهکارهای جدید استعمار جهت سلطه جویی بر ملت ها که از طریق صنعت پویانمایی و فیلم دنبال می شود به طور اعم، و به طور اخص به بررسی و ریشه یابی این راهبرد در پویانمایی "اژدها سواران" پرداخته شود. سلطه گران با سرمایه گذاری هنگفتی که در حوزه فیلم و پویانمایی برای کودکان فراهم کرده اند، آثار زیادی را به جهت سلطه جوئی و رواج و گسترش فرهنگ و تمدن غربی، روانه کشورهای دیگر ساخته اند. آنچه مبین ضرورت و اهمیت این تحقیق است، توجه به اثرات خوراک تصویری و رسانه ای است که کودکان ما طی سال ها در قالب این پویانمایی ها دریافت کرده و در ذهن آنها باقی مانده و باعث تغییر باورهای آنان می شود. سؤال این است که چه عواملی در پویانمایی اژدهاسواران مبین تغییر رویه نظام سلطه از جنگ سخت به جنگ نرم است؟ و نظام سلطه از تغییر راهبرد خود از جنگ سخت به جنگ نرم در پویانمایی اژدهاسواران چه سودی می برد؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که نظام سلطه با یک طرح و فلسفه از قبل طراحی شده، در قالب پویانمایی مذکور و سریال های مشابه که به کودکان عرضه می دارد، بدنبال به تسخیر درآوردن قلبها و ذهنهای کودکان است تا از این طریق به سلطه جویی خود بر ملت ها ادامه دهد. سلطه گران راهبرد خود را از جنگ سخت به جنگ نرم و در قالب تولید آثار پویانمایی تغییر داده اند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و تحلیل اهداف نظام سلطه در قالب پویانمایی ذکر شده است. به این منظور از روش تحقیق توصیفی-تحلیل محتوا استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده بوده است.
۲۰.

بررسی ویژگی های تزیینی قرآن نگاری مکتب شیراز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳
نیمه اول صفوی یکی از اعصار طلایی هنر کتابت قرآن در ایران است و سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف تحت حکومت صفوی پدیدار شده است. یکی از مکاتبی که همواره در طول تاریخ ایران نقشی کلیدی در هنرهای مربوط به کتاب آرایی ایفا کرده است، مکتب شیراز می باشد. نقطه اوج هنر تذهیب نسخ دست نویس و قرآن نگاری در شیراز را باید در سال های قرن نهم و دهم ه. ق جستجو کرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که دستاوردهای تزیینی و تصویری قرآن های مکتب شیراز صفوی چیست؟ تجزیه و تحلیل تزیینات و ابعاد گرافیکی نمونه هایی نفیس از قرآن های مکتب شیراز عصر صفوی با این هدف صورت گرفته است تا ویژگی آرایه های تصویری آثار مورد مطالعه قرار گیرد و نقش این مکتب در هنر قرآن نگاری شناسایی شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد قرآن های مکتب شیراز صفوی از جهت ساختار، فشردگی و پیچیدگی تذهیب، جسارت در انتخاب ترکیبات رنگی زنده، شیوه خوشنویسی و غلبه نقوش گیاهی با یکدیگر مرتبط هستند. این آثار از الگویی واحد در ترسیم قالب اصلی پیروی می کنند و عمده نوآوری هایشان در جزییات نمایان می شود  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان