محسن مراثی

محسن مراثی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۸ مورد.
۱.

مطالعه ی تطبیقی قلم های برگرفته از خط نسخِ ایرانی (مطالعه ی موردی: حریر، ویژه، میزان و آهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی نسخ ایرانی قلم حریر قلم ویژه قلم میزان قلم آهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
طراحان فونت با استفاده از صورت و قواعد خوشنویسی ایرانی برای آفرینش قلم های جدید متناسب با کاربردهای معاصر تلاش میکنند. در این بین خط نسخ ایرانی به جهت رعایت اغلب قواعد خوشنویسی، زیبایی و سهولت در خوانش و نگارش و همچنین دارا بودن روح هنر ایرانی، منبع اقتباس اغلب قلم های منتشرشده در دهه های اخیر در ایران بوده است. در این پژوهش ابتدا قواعد دوازده گانه خوشنویسی مندرج در رساله آداب المشق باباشاه اصفهانی به عنوان چهارچوب نظری و شاخص تطبیق معرفی شده و سپس به صورت توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی به مطالعه ی میزان همپوشانی قلم های برگرفته از خط نسخ ایرانی یعنی اقلام: حریر، ویژه، میزان و آهنگ با قواعد حاکم بر خوشنویسی پرداخته شده است. شناخت ویژگی ها، تحلیل قابلیت ها، تشابهات و تغییرات قلم های امروزی در مقایسه با خط نسخ ایرانی از اهداف پژوهش است. ارزیابی کیفیت طراحی قلم های امروزی با استفاده از دگرگون سازی خط نسخ ایرانی از ضرورت های انجام تحقیق است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قلمهای حریر، ویژه، میزان و آهنگ در تطبیق با خط نسخ ایرانی در 9 مورد با قواعد خوشنویسی نسخ ایرانی مطابقت دارند. تفاوتهای جزئی را می توان به دلیل تغییر سلایق، گذرِ زمان، نیازهای معاصر، آزادیِ عمل طراحان تایپ برای بروز خلاقیت های صوری و از جهاتی گسترش فنّاوری اجرا و توسعه قلم عنوان کرد.
۲.

تحلیل نگاره سفینه النجات اثر محمدعلی رجبی بر اساس نظریه ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترامتنیت ژرار ژنت نگارگری سفینه النجات محمدعلی رجبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
مزایای استفاده از پیش متن های متعدد،  غنا بخشیدن به آثار هنری و بیان معانی متعدد در یک اثر واحد است که نمود آن را می توان در نگاره سفینه النجات اثر استاد رجبی مشاهده کرد. هدف از این مطالعه شناسایی انواع روابط ترامتنی و پیش متن های مورداستفاده در نگاره سفینه النجات با روش ترامتنیت ژنت و درصدد پاسخ به دو سؤال است: نگاره سفینه النجات اثر استاد رجبی دارای کدام یک از گونه های روابط ترامتنی است؟ این پژوهش به روش توصیفیِ تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام شده و ازجمله تحقیقات کیفی محسوب می شود. شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و مشاهده ای است. نتایج نشان می دهد نگاره غیر از رابطه فرامتنی تمام انواع رابطه ترامتنی را دارد. هنرمند علاوه بر استفاده از پیش متن های متنوع مانند قرآن و شاهنامه فردوسی، مواردی را در جهت غنای معنایی، به نگاره افزوده و علاوه بر استفاده از پیش متن های نوشتاری از پیش متن های تصویری که مهم ترین آن نگاره "گفتار اندر ستایش پیغمبر " در شاهنامه تهماسبی بهره برده است و در چهره پردازی علاوه بر استفاده از شیوه های نگارگری سنتی از شیوه چهره پردازی استاد فرشچیان هم استفاده شده است. هنرمند توانسته علاوه بر به نمایش گذاشتن قدرت قلم و مهارت فنی؛ اثر را از تصویری روایتگر به بیش متنی جدید تبدیل نماید و در عین وفاداری به پیش متن ها بیانی فراتر از آن ها برای عصر حاضر داشته باشد.
۳.

مطالعه تطبیقی محتوای بازی «فرقه اساسین ها» و افسانه های حشاشین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسانه های حشاشین بازی های رایانه ای تاریخی بازی فرقه اساسین ها جنگ های صلیبی مطالعات گیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
محتوای بسیاری از بازی های رایانه ای، تاریخی اند؛ به این معنا که بازیکن در ژانرهای مختلفی در دوره یا دوره های تاریخی مشخصی بازی را انجام می دهد. سری بازی های «فرقه اساسین ها» از این دسته اند و پژوهش پیش رو، نسخه نخست این بازی (2007) را به تفصیل بررسی کرده است. مهم ترین مشخصه این سری بازی ها بر موضوع «ترور» مبتنی است که در داستان بازی، سرمنشأ آن، فرقه فداییان اسماعیلی و افسانه حشاشین در فضای جنگ سوم صلیبی قرار داده شده است. در این مقاله نشان داده می شود که سازندگان بازی «فرقه اساسین ها» چگونه روایات تاریخی به ویژه افسانه های حشاشین را گزینش و به روایت و مکانیک بازی تبدیل کرده اند و چه قرائت جدیدی از افسانه های حشاشین شکل داده اند. هدف این پژوهش، تلاشی برای بررسی تطبیقی محتوای داستانی بازی رایانه ای تاریخی «فرقه اساسین ها» با افسانه های حشاشین از منظری میان رشته ای تاریخ و هنر است.  در قسمتی از پژوهش که فرقه فداییان اسماعیلی و افسانه های حشاشین بررسی شده است، از روش تاریخی و در قسمتی که محتوای بازی توضیح داده شده  از روش توصیفی - تحلیل محتوا استفاده شد. رویکرد این پژوهش تطبیقی به شیوه لنزی است. یافته های پژوهش نشان داد که طراحان بازی با هوشمندی، داستان بازی را با الهام از افسانه های حشاشین و در چند لایه بازسازی کرده اند. برخی روایت های تاریخی مانند ماجرای پرش مرگبار فدائی به دستور شیخ الجبل و بینش باطنی به مکانیک هایی در بازی تبدیل شده اند. بیشتر شخصیت های مسلمان بازی برساخته است؛ اما برعکس، بیشتر شخصیت های مسیحی داستان حقیقی است. امید است این پژوهش برای سازندگان بازی های تاریخی سودمند باشد.
۴.

تحلیل انتقادی گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک: با تکیه بر آرای نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی اندیشه شیعی کاشی نگاره دوران قاجار تکیه معاون الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به تحلیل مهم ترین مضمون هنر شیعی دوران قاجار، روایت عاشورا و وقایع وابسته به آن در کاشی نگاره های مذهبی تکیه معاون الملک می پردازد. این رویکرد زبان تجسمی کاشی نگاره را هم چون عملکرد اجتماعی مرتبط با عوامل سیاسی، اجتماعی، دو گفتمان سلطنت و شیعی موردمطالعه قرار می دهد. عواملی که با عناصر خاص شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک بازتولید می شوند. عناصر شیعی ترکیبی از اعتقادات، باورها، اسطوره ها و حوادث تاریخی شیعیان است. کاربرد این عناصر شیعی در راستای مشروعیت بخشی به حکومت حاکمان وقت نسبت به اعتقادات مردم در عناصر وابسته به معماری، مؤثر بوده است. هدف از پژوهش، تحلیل گفتمان های ناظر بر بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک و شناخت عناصر و عملکرد گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه در واکنش به تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه دوران قاجار خواهد بود. سؤالات پژوهش: چه گفتمان هایی منجر به بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک شد؟ و این گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه، تحت تأثیر چه عواملی به وقوع پیوسته است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای انتقادی و از نوع پژوهش های کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه پژوهش، 12 کاشی نگاره مربوط زینبیه تکیه معاون الملک است که 3 کاشی نگاره به روش هدفمند انتخاب شده تا بیشترین اطلاعات مرتبط با سؤالات پژوهش تحلیل شود. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی و بر مبنای آراء فرکلاف در سه سطح موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی، در کاشی نگاره هاگفتمان شیعه در تقابل با گفتمان سلطنت قرار گرفته است. گفتمان شیعه برای نشان دادن این تضاد در شرایط موجود جامعه از روایات شیعی استفاده می کرد. روایات شیعی با تفکر شیعی عرب و هویت ایرانی تلفیق شد. عناصرشیعی در قالب رفتارها و الگوهای قهرمانان شیعه بازتولید شد. هنرمند مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار را با گفتمانی ضد استعماری بیان کرد. گفتمان انتقادی شیعه با استفاده از مضمون در کاشی ها، تعامل و تقابل شخصیت های شیعه را در کنار پیامدهای منفی نشان داد. در چارچوب گفتمان شیعه، برخی هنجارهای اجتماعی معکوس شد. گفتمان شیعه در ساختار و بافت نقاشی های کاشی، داستان خود را با انتخاب وقایع خاص شیعی خلق کرد. این انتخاب گفتمان شیعه به دلیل وجود گفتمان ضدسلطنتی و انتقادی در عصر قاجار بود و در نقاشی های کاشی منعکس شد.
۵.

مطالعه تطبیقی عناصر غیر دایجتیک در عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک با رویکرد تحلیل رمزگان بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی فیلم محسن راستانی مری الن مارک عناصر غیر دایجتیک رمزگان بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۸
به تمامی امکانات و کنش هایی که هنگام نمایش فیلم در سینما روی پرده اتفاق می افتند، مانند واقعیت داستانی، گفتار، فعالیت شخصیت ها و همه کنش ها به شکلی که درون پرده و همزمان با نمایش اجرا شده اند، عناصر دایجتیک می گویند. بخشی از عناصر دایجتیک عکس های سینمایی اند که ارجاعاتی به روایت و روند داستان فیلم دارند. عده اندکی از عکاسان سینمایی با رویکردی افراطی، عکس هایی به سبک و شیوه خود و خارج از روند داستان فیلم می گیرند. این عکس ها که در بستر فیلم خلق شده و ارجاعاتی ویژه به سبک عکاس دارند در دسته عناصر غیر دایجتیک قرار می گیرند. در این پژوهش عناصر غیر دایجتیک در عکس های محسن راستانی از فیلم  اینجا چراغی روشن است و عکس های مری الن مارک از فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته بر مبنای نظریه رمزگان بلاغی امبرتو اکو بررسی شده تا به پرسش اصلی پژوهش که موارد تشابه و تفاوت عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک، با عناصر غیر دایجتیک چگونه  قابل تبیین است؟ پاسخ داده شود. هدف این پژوهش شناخت عناصر غیر دایجتیک و سبک ویژه عکاس در عکس های سینمایی محسن راستانی و تطبیق آن با آثار مری الن مارک است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. اطلاعات به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و عکس ها نیز از آرشیو شخصی و منابع الکترونیکی گردآوری شده اند. از مقایسه عکس های محسن راستانی و مری الن مارک، می توان نتیجه گرفت که هر دو، عکس هایی مرتبط با روایت فیلم و عکس هایی با سبک شخصی (مستند-پرتره) و غیر دایجتیک دارند که تبدیل به کتاب و نمایشگاه شده اند.
۶.

تحلیل نگاره صحرای محشر فالنامه طهماسبی در تطبیق با نقاشی داوری اخروی فرا آنجلیکو بر مبنای رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صحرای محشر فالنامه طهماسبی داوری اخروی فرا آنجلیکو بیش متنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۳
 ادیان توحیدی و ابراهیمی به پیروان خود، وعده روز رستاخیز را - که موعد حساب رسی همگانی است- داده اند. در کتب مقدس این شریعت ها، از چگونگی معاد و کیفیت پاداش و عذاب و هم چنین، جزییات حشر انسان ها آیات و گزاره های متعددی بیان شده است. مساله جان گرفتن مردگان، برپایی قیامت و بهشت و جهنم از جمله این مضامین است. مقاله پیش رو به بررسی و تطبیق دو اثر با موضوع روز رستاخیز می پردازد. نگاره صحرای محشر فالنامه طهماسبی براساس آیات قرآن و روایات اسلامی و شیعی و نقاشی داوری اخروی فرا آنجلیکو بر گرفته از مضامین کتاب مقدس و باور های مسیحی، مصور شده است. از جمله پرسش های مهم پژوهش این است که: 1) وجوه تشابه و تفاوت در دو اثر مذکور با پیش متن های گوناگون کدامند؟ 2) پیش متن های متفاوت در خلق دو اثر هنری با مضمونی یک سان چه نقشی داشته اند؟ هدف پژوهش حاضر، تحلیل دو اثر مذکور، بر اساس میزان تاثیرپذیری از پیش متن های خود، با استفاده از مبانی نظری بیش متنیت ژرار ژنت که منجر به بازیابی وسعت دامنه تاثیرات دو هنر اسلامی و مسیحی بر روی یک دیگر خواهد شد. عدم توجه به مفاهیم دینی موجود در آثار هنری و مضامین متشابه میان تمثلات هنری ادیان ابراهیمی، ضرورت انجام این پژوهش را مشخص می کند. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی پیروی شده و گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که علی رغم وجود شباهت های فراوان میان آثار مذکور، به دلیل شباهت های پیش متن های آن ها با یک دیگر، نمی توان در مورد تاثیر این دو اثر بر یک دیگر حکم قطعی صادر نمود.    
۷.

تحلیل جنبه های نمادین آیه نور در محراب های مساجد ایران سده های ۵ تا ۱۰ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور آیه نور نمادگرایی قندیل مقرنس محراب مساجد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
از دیرباز بکار گیری نمادها در هنر و معماری موردتوجه بوده است، شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مولفه هایی که معماری را ماندگار می سازد و آن را از یک هنر زیبا به یک هنر کامل و ماندگار بدل می کند، امکان بهره گیری این هنر از نمادها و سمبل ها در آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نمادشناسی آیه نور و کنکاش دقیق برای یافتن مفهوم نمادین آیه نور در قالب تزئینات معماری اسلامی در مساجد ایران می باشد. و در صدد پاسخ به این سوالات است که: ۱. مفهوم نمادین آیه نور به چه صورت در تزئینات مساجد ایران نمایش داده شده است؟ ۲. کدام نقش بیش از دیگر نقوش از اشتهار و کاربرد بیشتری برخوردار است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد: آیه نور یکی از معدود مواردی است که در قرآن کریم به عنصری به عنوان نماد اشاره می کند. همانطور که از معنای آیه قابل برداشت است خداوند برای درک بهتر مفاهیم در ذهن مخاطب، نور خود را با تمثیل از چراغی درون محراب بصورت نماد بیان می کند. پس از تفسیر آیه به وسیله مفسران و عالمان اسلامی، نقش قندیل در هنر اسلامی به عنوان مفهوم نمادین آیه نور بصورت مکرر استفاده شده است. به غیر از این نقش، نمادگرایی آیه نور، در دیگر عناصر تزئینی مسجد همچون مقرنس ها، کاربندی ها به وجوه منظم و مشبک های حائل نور که در آن ها هندسه و نور به یاری یکدیگر تجلی گر هستی هستند قابل مشاهده و تحلیل است. به علت ارتباط مستقیم بین ماهیت تصویری قندیل و مثالی که در آیه نور ذکر شده است، این نقش بیش از دیگر نقوش تزئینی مساجد، به عنوان یادآور آیه نور عمل کرده است.
۸.

تحلیل حضور کیفی نور در مساجد تاریخی اسلامی، نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلیمیه و مسجد جامع قرطبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور معماری اسلامی مسجد شیخ لطف الله مسجد سلیمیه مسجد جامع قرطبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
باتوجه به جایگاه ارزشمند نور در هنر اسلامی و رابطه مستقیم آن با مفاهیم حکمی، کامل ترین بازخوانی تجلیات نور می تواند بر روی فضاهای نیایشی صورت پذیرد. نور یکی از عناصر مورد توجه در معماری اسلامی است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی براساس اطلاعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. برای انجام این تحقیق، سه نمونه از شاخص ترین مساجد اسلامی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان، مسجد سلیمیه استانبول و مسجد جامع قرطبه در کوردوا انتخاب شد. میزان دریافت تابش نور طبیعی روز از نورگیرها در گرم ترین و سردترین روز سال در ساعت ۱۲ ظهر با استفاده از سنجش روشنایی نور توسط نرم افزار تردی مکس دیزاین در سطح پلان و دید ناظر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش و نتایج آنالیزها نشان می دهد؛ گزینش مکان، تعداد و فرم نورگیرها، فضای مساجد را به واسطه حضور متوازن و متعادل نور و یا حضور تأکیدی در جهت و با هدفی خاص مورد تأثیر قرار داده است. صورت شکلی این گزینش به سبب شرایط پیرامونی حاکم بر مکان و امکانات رایج در فن برپاسازی معماری متفاوت و در نتیجه میزان نور دریافتی در هر سه مسجد متفاوت بوده است. هدف غایی در هر سه مسجد ایجاد فضای معنوی و متحد کردن نمازگزاران در زیر نور الهی است که به صورت یکسان در فضای مسجد سلیمیه تقسیم می شود و در فضای تاریک مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع قرطبه به صورت اثرهای نوری، شاخص تر از حضور مستقیم نور تجلی می یابد.اهداف پژوهش:کشف اصول و قوانین نورپردازی و نقش نورگیرها در توزیع نور طبیعی در مساجد تاریخی اسلامی.تحلیل حضور کمی و کیفی نور در نمونه های مورد مطالعه.سؤالات پژوهش: چه رابطه ای میان معماری فضا و فرم نورگیرها در معنویت بخشی به فضا در مساجد اسلامی (مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلیمیه و مسجد قرطبه) وجود دارد؟چه عواملی در مساجد تاریخی در کیفیت و کمیت به حضوررسانی نور نقش دارند؟
۹.

کارکردهای «پیکربندی اجتماعی» به مثابه هنر اجتماعی با تکیه بر اندیشه های جوزف بویز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکربندی اجتماعی جوزف بویز هنر اجتماعی 7000 درخت بلوط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
پیکربندی اجتماعی، نوعی اقدام اجتماعی هنر است که در آن اندیشه، گفت وگو نقش اصلی دارند. اصطلاح پیکربندی اجتماعی، نخستین بار توسط هنرمند و سیاستمدار آلمانی، جوزف بویز مطرح شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه کارکردهای پیکربندی اجتماعی به مثابه هنر اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش، به مهم ترین اندیشه های بویز در رابطه با پیکربندی اجتماعی و به زمینه های پیدایش هنر اجتماعی در دوره پست مدرن نیز اشاره شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری نظری انجام و اطلاعات ضروری به روش های کتابخانه ای، مصاحبه و مراجعه به پایگاه های الکترونیکی مرتبط و معتبر دریافت شد. یافته ها نشان داد که مفهوم پیکربندی اجتماعی گونه ای جدید از هنر را به همراه داشت که پیوند هنر و آموزه های اجتماعی بود. این ژانر هنری تا بدان جا پیش رفت که امروزه، پیکربندی اجتماعی، کنشگری و اقدام اجتماعی در قالب هنر است. بسیاری از هنرمندان با پیکربندی های اجتماعی، سطح آگاهی عمومی جامعه را ارتقا بخشیده و موجب بهبود شرایط اجتماعی می شوند.
۱۰.

تحلیل تحقق هویت مستقل عکاس فیلم در عکس های سینمایی غضبانپور و کودلکا بر مبنای نظریه های نقد تکوینی و تحلیل رمزگان تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی فیلم جاسم غضبانپور جوزف کودلکا رمزگان رسانه ای نقد تکوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۰
بیان مسئله: با اهمیت یافتن عکاسی فیلم به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر آثار سینمایی، عکاسان فعال در سایر شاخه های عکاسی نیز به عکاسی فیلم تمایل نشان دادند. در پژوهش حاضر با مقایسه میان عکس های «جاسم غضبانپور» از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و عکس های «جوزف کودلکا» از فیلم «نگاه خیره اولیس»، مسئله هویت مستقل عکاس فیلم و آثارش در روند تولید فیلم بررسی شده است. بر این اساس، این پژوهش در پی این است که موارد تشابه و تفاوت عملکرد غضبانپور و کودلکا را در دستیابی به هویت مستقل، ورای موضوع و روایت فیلم، در عکس های سینمایی بیابد.هدف پژوهش: شناخت مراحل انتخاب عکاس فیلم در مرحله پیش تولید فیلم سینمایی و آشنایی با فعالیت عکاس در جریان تولید فیلم، با حفظ هویت مستقل هنری، اهداف این پژوهش به شمار می آیند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام گرفته و داده های آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا مراحل انتخاب غضبانپور وکودلکا برای عکاسی فیلم، به مدد نقد تکوینی، بررسی و سپس، نتایج فعالیت آن دو، بر مبنای نظریه رمزگان های رسانه ای دانیل چندلر، تفسیر و مقایسه می شود. تطبیق عملکرد هنری دو عکاس ایرانی و خارجی کمک می کند که درک عمیق تری از هویت مستقل عکاس فیلم حاصل شود. نتیجه گیری: به دلیل خصلت های روایی و سبکی ژانر هنری در سینما، جاسم غضبانپور و جوزف کودلکا هویت مستقل خود را هنگام عکاسی فیلم حفظ کرده اند. همچنین از مقایسه عکس های آن ها می توان نتیجه گرفت که عکس ها دارای درون مایه و خصلت هایی مشابه با گونه مستند اجتماعی هستند و این دو عکاس به موضوعی که پیش از تولید فیلم از آن عکاسی می کردند گرایش دارند.
۱۱.

مطالعه تطبیقی زبان زنانه و مردانه در آثار هنرمندان معاصر عرب با موضوع جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان زنانه فمینیسم پست مدرن هنر معاصر عرب هنر و جنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
  فمینیسم پست مدرن با گسترش تفاوت های زنانگی و مردانگی قائل به زبان زنانه است که آن را یک عامل متمایزکننده بین آثار هنری و ادبی زنان و مردان می داند و ویژگی هایی چون استفاده از نمادهای چندلایه و پیچیده، استفاده خاص از تن در آثار و وارونه ساختن ارزش های زیبایی شناختی را برای آن برمی شمارند. در مقابل این دیدگاه ها، افرادی چون لیندا ناکلین مخالف شکل گیری چنین زبانی در آثار زنان هنرمند هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی در رابطه با شکل گیری زبان زنانه، به بررسی آثار هنرمندان معاصر زن عرب پرداخته و به دنبال پاسخِ این پرسش است که آیا زبان زنانه در آثار هنرمندان زن معاصر عرب شکل گرفته است؟ براین اساس، در کنار بررسی آثار زن عرب، آثار مردان عرب معاصر هم بررسی شده تا دستیابی به پاسخ پرسش با دقت بیشتری انجام گیرد. نمونه های مطالعه با موضوع جنگ انتخاب شده اند. از نتایج این پژوهش می توان به عدم شکل گیری زبان زنانه در این آثار و شباهت آنان با آثار هنرمندان مرد اشاره کرد.
۱۲.

بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استحاله نقش مایه کشتی نجات نگاره نگاره کشتی شیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
۱۳.

تحلیلی نشانه شناختی از ظهور فرش و نقوش آن در مد ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی نظام مد رولان بارت مد فرش جهانی مد فرش ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
در دهه اخیر با ظهور فرش ایرانی در عرصه مد جهانی، اعم از نقوش فرش در پوشاک و یا قطعات بافته شده آن در لباس و کیف و کفش، دایره واژگان فرش، از محدوده کف پوش به حوزه تن پوش نیز گسترش پیدا کرده و به تبع مد داخلی نیز نسبت به این ایده بی تفاوت نمانده است. مد جهانی، تحت سیطره برندها است که هر یک ارزش های نظام معنایی خود را بازتولید می کند. بنابراین مد فرش، از گفتمان یکسانی در مد داخلی و جهانی برخوردار نیست. لذا این سؤالات مطرح می شوند که نظام معنایی مدِ فرش ایرانی و جهانی با چه رمزگانی به خلق معنا می پردازد؟ در پارادایم های حاکم بر مد داخلی و خارجی، چگونه از فرش ایرانی به طور خاص و فرش به طور عام، در تشدید کارکرد رسانه ای لباس بهره گرفته می شود؟ لذا این نوشتار با رویکرد نشانه شناسی و به شیوه توصیفی- تحلیلی، با تأکید بر مد جهانی، در راستای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق است. هدف از پژوهش، بحث در گفتمان غالب فرش در مد معاصر ایران و جهان است. یافته ها حاکی از آن هستند که نظام مد جهانی، یک سیستم باز و پویا است و پارادایم حاکم بر آن، مدسازی است که سازنده محتوا است؛ محتوای مفهومی، هنری، کیفیتی یا اخلاقی. فرش در مد جهانی، گفتمان هنری را شکل می دهد و خارج از آن، یک مد آوانگارد، پست مدرنیستی، یک اثری هنری دارای بیان و معرف روح دوران تلقی می شود. جوهره فرش (طرح و نقش، بافت و ساختار) با توجه به نوع گفتمان، تبدیل به رمزگان در نظام معنایی شده و لذا شکل تجسمی مد فرش، وابسته به محتوای مورد نظر بوده است. با این حال، پارادایم حاکم بر مد ایرانی، مدگرایی است و رواج مد فرش در ایران بیش از آنکه یک حرکت پست مدرنیستی برای احیا و بازتعریف هنرهای سنتی باشد، غلبه برندینگ و تجاری سازی بوده و گفتمان مد فرش ایرانی، گفتمان رفاه و ثروت است.
۱۴.

تحلیل امکان تحقق فضای سوم در نقاشی معاصر ایران بر مبنای اندیشه پسااستعماری هومی بهابها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی معاصر ایران فرنگی سازی سقاخانه فضای سوم هومی بابا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۴۰۶
هومی بابا اندیشمند حوزه پسااستعماری، در روابط بین استعمارگر و مستعمره، فضای سومی را تعریف می کند که در آن تعامل بین این دو عنصر پدیده ای یکسر جدید و تازه ایجاد می کند که عناصر هر دو طرف را دربرمی گیرد. فضای سوم از نظر هومی بابا دورگه ای را پدید می آورد که می تواند باعث ایجاد تحول و گفتمان پس از خود شود. شکل گیری بیان در این فضا تنها نیازمند تماس دو طرف نیست؛ بلکه تولید معنا به حرکت دو مکان و یا دو فضا به سوی یکدیگر ارتباط دارد. با توجه به نقش تأثیرگذار هنر در انتقال فرهنگ ها، بررسی دورگه گی و فضای سوم در هنر به ویژه در آثاری که مستقیم و یا غیرمستقیم متأثر از هنر غرب (به عنوان یک عنصر تأثیرگذار) بوده اند ضروری به نظر می رسد. ایجاد چنین فضایی را می توان راه میانبری برای تعاملات هنری و به طور گسترده تر تعاملات فرهنگی دانست. بسط این دیدگاه در هنر معاصر ایران موضوع این پژوهش بوده و با هدف شناخت بیشتر هنر معاصر ایران (از حدود صد سال پیش) به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. نمونه های مورد بررسی از مکاتب نقاشی معاصر ایران، فرنگی سازی، کمال الملک، قهوه خانه و سقاخانه به روش انتخابی گزینش شده اند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا تحولاتی که با تأثیر از عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی در ایران معاصر به وجود آمد منجر به شکل گیری فضای سوم در نقاشی معاصر ایران گردیده است؟ با بررسی نقاشی معاصر ایران از شیوه ی فرنگی سازی تا مکتب سقاخانه، چنین نتیجه گرفته شد که فضای سوم در نقاشی معاصر ایران طی فرایندی چهار مرحله ای شامل: تقلیدی، غلبه عناصر ایرانی، غلبه عناصرغیرایرانی و ایجاد فضای سوم شکل گرفته است.
۱۵.

مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرفورمنس آرت بدن ژیل دلوز بدن بدون اندام صیرورت درونماندگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۱۲
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
۱۶.

مطالعه تطبیقی هندسه شطرنجی در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران شهرسازی مدرن نقاشی نوگرا هندسه شطرنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۴۱۴
یان مسئله: طی دوران پهلوی، مدرنیزاسیون آمرانه با حمایتِ حاکمیت تمام حوزه های فرهنگ، هنر و جامعه را دربرگرفته بود. در این دوران همان طور که تهران سیمای جدیدی به خود گرفته و دستاوردهای شهرسازی قاجار را نادیده و شهرسازی مدرن را جایگزین آن می کند، نقاشی نیز سنت تصویری بازنمای کمال الملکی را پشت سر گذاشته و رویکرد نوگرای را در پیش می گیرد. سعی این مطالعه، تطبیق نقاشی نوگرا و شهرسازی مدرن در بستر مدرنیزاسیون و رواج رویکردهای مدرنیستی دوران پهلوی از نقطه نظری جدید است. این مطالعه موازی و بیناحوزه ای بیانگر رخدادهای ا ست که در یک لحظه کوتاه از تاریخ براساس بنیان های نظری یکسان شکل گرفته و به پیدایش فرم ها و همچنین محتوای یکسان در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی منتهی شده اند. هدف: هدف اولیه تحقیق بررسی تطبیقی تشابه ها و تفاوت های الگوی هندسی حاکم بر شهرسازی و نقاشی عصر پهلوی ا ست. اما هدف کلی این پژوهش، شکل دادن به مطالعه ای بیناحوزه ای ا ست، با این فرض که مطالعه شیوه مند و بیناحوزه ای از نقطه نظر جدید بتواند به افق ها و تفسیرهای تازه ای راه پیدا کند. روش تحقیق: مقاله به شیوه تئوری زمینه ای و با نگاهی توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، دو حوزه شهرسازی و نقاشی را مورد مطالعه قرار خواهد داد و هندسه شطرنجی به عنوان اصل صوری مشترک در شهرسازی و همچنین آثار نقاشان نوگرایی چون «جلیل ضیاءپور» و «مارکو گریگوریان» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج: می توان مدرنیزاسیون و رواج مدرنیسم هنری را سبب ساز شکل گیری فرم و محتوای جدید طی دوران پهلوی در شهرسازی و نقاشی دانست. دست یافتن به تفسیرهای جدید از آثار نقاشی و اشتراکات فی مابین دو حوزه شهرسازی و نقاشی همچون جدای از تاریخ، توجه به تازگی و امر نو و همچنین رواج فرم های تازه از یافته های این مقاله به شمار می روند.
۱۷.

بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت معنای بازنمودی معنای ترکیبی معنای تعاملی نشانه شناسی اجتماعی تصویر نقاشان خودآموخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۸
هدف این مقاله مطالعه نحوه بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیم ندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیک اند که به صورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری می کنند. تجزیه وتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر به عنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشی ها را آشکار می کند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آن ها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموخته زن و مرد بیانگر تقسیم بندی جنسیتی نقش های اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن به طور ضمنی یا علنی خود را به عنوان عنصر هسته ای برجسته نمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی می کند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیری های جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجه نمایی واقع گرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالی که نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقش های کلیشه ای جنسیتی می پردازد.
۱۸.

فضا و زمان دیجیتال در هنر چند رسانه ای با تأکید بر آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۸۹
هنر چند رسانه ای به منظور شکستن کیفیت خطی و سنتی فضا و زمان، بر آن است تا ادراک جدیدی از پدیده فضا و زمان را در محیط دیجیتال فراهم آورد و به طور بنیادین آنها را بازآرایی کند.  این نوع هنری همچنین قابلیت های منحصر به فردی در فضا و زمان اثر و در تعامل با کاربران ایجاد می کند. این مقاله بر آن است تا به شناسایی دو شاخه ی مهم هنر رسانه ای جدید، یعنی هنر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بپردازد. در این راستا با روش نمونه گیری انتخابی، آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان به عنوان دو هنرمند اصلی این دو شاخه ی هنری مورد شناسایی قرار گرفت. چارچوب نظری با استفاده از نظریه گوتفرید بوهم و ای جی لسینگ تدوین شده است. روش مورد استفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری مطالب نیز کتابخانه ای و با استفاده از منابع اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که فضا و زمان در آثار هنر جدید رسانه ای به طور عام و هنر واقعیت مجازی، هنرواقعیت افزوده به طور خاص  به وسیله کاربرد فرارسانه ای خود، نیروی بالقوه ای را برای آنچه حضور مجازی نامیده می شود، جهت خلق تجربه ای از بی واسطگی به نمایش میگذارد و مخاطب را در این فضا و زمان  غوطه ور می سازد و یا آن را یا زمان و فضای واقعی ترکیب می کند. نهایتاً فضا و زمان در این نوع آثار  بسیار  سیال و پویا هستند که در امتداد آن تماشای منفعلانه ی مخاطب در درک فضا و زمان اثر را از بیننده صرف به  تعامل گری فعال مبدل می کند. طبق نظریه بوهم، زمان نمایش توسط هنرمندان از پیش شکل گرفته و مدت زمان دریافت آثار هر دو نوع هنری وابسته به تعاملگری و کنش مخاطبان است و با حضور ایشان معنا می گیرد. هم چنین مخاطب در درک این آثار طبق نظر لسینگ می تواند از خوانش های همزمان و متوالی برای درک فضا و زمان آثار بهره ببرد.
۱۹.

مطالعه تطبیقی هنر تذهیب متون مذهبی ارامنه اصفهان با تذهیب های قرآنی مکتب اصفهان در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تذهیب ارامنه ایران جلفای اصفهان مکتب اصفهان قرآن انجیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
ایرانیان و ارمنیان از گذشته تا امروز در کنار هم زیسته اند و بر زبان، فرهنگ و سنت های هم تأثیر گذاشته اند. در پی مهاجرت گروهی از ارامنه به اصفهان در دورۀ شاه عباس قرن 11 ه.ق. / 17 م. و تأسیس کلیساها در جلفای اصفهان، نسخه هایی از متون مذهبی ارامنه شامل کتاب مقدس ارامنه، اناجیل و کتب دعا در اصفهان نگاشته شد. هم زمانی این جریان با سنت تزیینات قرآن در دوره صفویه در اصفهان و وجود برخی شباهت ها، موضوع این پژوهش را شکل داد. سؤالات پژوهش عبارتند از این که؛ وجوه تشابه و تفاوت تذهیب های مکتب اصفهان و ارامنه اصفهان در دوره صفوی کدامند؟ تأثیرات متقابل بین هنر تذهیب ارمنی و تذهیب مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ با توجه به ماهیت توصیفی_تحلیلی این پژوهش، به جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها از طریق منابع مکتوب و مشاهده آثار پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بررسی نقوش تزیینی نسخ خطی ارمنیان و الگوهای ترکیب بندی آنان، به بررسی اجمالی تذهیب دورۀ صفویه مکتب اصفهان پرداخته شده و با مقایسۀ آثار ارمنیان پیش از مهاجرت به جلفا و پس از آن، تأثیرات متقابل آنها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه تذهیب ارامنۀ جلفا نسبت به تذهیب نسخ ارامنه پیش از مهاجرت، ظرافت بیشتری دارند، ولی نقش مایه های آنها بیشتر ریشه در تذهیب ارامنه و دین مسیحیت دارد تا نقوش اسلامی. به بیان دیگر می توان گفت که نقوش تزیینی اناجیل ارامنه در صورت و جزئیات تصویر، تا حدی از تذهیب مکتب اصفهان متأثر بوده اند، ولی در محتوا و کلیت نقش مایه ها، دنباله روی مکاتب گذشته هنر تذهیب ارمنی می باشند. هم چنین با توجه به خصوصیات شاخص تذهیب های دورۀ صفویه در اصفهان، تأثیرپذیری تذهیب های قرآن ها از ارامنه در این دوره بعید به نظر می رسد.
۲۰.

ماهیت فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ کتی پاترسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان چیدمان چند رسانه ای هنر چند رسانه ای کتی پاترسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقاله حاضر با هدف شناسایی فضا و زمان در آثار چند رسانه ای کتی پاترسون با شیوه توصیفیT تحلیلی با روش گردآوری کتابخانه ای تدوین شده است.کتی پاترسون به عنوان یکی از هنرمندان چند رسانه ای با به کارگیری چندین رسانه ی گوناگون هنری غالباً فضا و زمان را با استفاده از تکنولوژی مفاهیم میکرو و ماکرو، فاصله گذاری، فاصله زمانی، چرخه زمانی و زمان بندی، و روابط زمانی را به اشتراک می گذارد. او فضایی را ایجاد می کند تا مخاطب را از حالت منفعل خود خارج و سعی می کند تا با درگیر کردن اکثر ادراکات حسی ، فضا و زمان را به شکل جدیدی ارائه دهد و نحوه ی برخورد متفاوتی با مسئله ی زمان را به وجود آورد. در نهایت فضا در آثار پاترسون فراتر از چارچوب ریاضیات برای برقراری ارتباطی ژرف، و تصور ناشناخته ها می باشد. در این راستا از چارچوب مفهومی و روش شناسی ملهم از رویکرد گوتفرید بوهم و تی جی لسینگ استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد، پاترسون درک جدیدی از زمان را برای مخاطب ارائه می دهد تا بتواند خوانش های متوالی و همزمانی را داشته باشد. مخاطب در درک فضا و زمان آثار چندرسانه ای پاترسون، نقشی فعال داشته و خود تعیین کننده مدت زمان دریافت آثار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان