فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۹
163 - 184
حوزه های تخصصی:
سوگ یکی از همگانی ترین واکنش های انسانی است که در همه فرهنگ ها و گروه های سنی در پاسخ به انواع مختلف، فقدان، به خصوص مرگ یک عزیز اتفاق می افتد. از این بررسی مسائل مربوط به سوگ حائز اهمیت است، لذا هدف از پژوهش حاضر استخراج عوامل شروع پویا در همسران شهدای مدافع حرم استان تهران با ارائه یک مدل کیفی است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. در این پژوهش 21 نفر از همسران شهدای مدافع حرم استان تهران در سال 97-1396 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس کدها و طبقات به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته همسران شهدای مدافع حرم شهر تهران 2 طبقه کلی (شناختی و رفتاری - عاطفی) برای شروع پویا به دست آمده است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت عوامل شناختی و رفتاری - عاطفی از جمله مهم ترین موارد جهت شروع پویا همسران شهدای مدافع حرم هستند. لذا طراحی برنامه های مداخله ای با توجه به این عوامل و زیر طبقه های آن ها و همچنین انجام برنامه هایی از قبیل سخنرانی و برگزاری کارگاه می تواند به شروع پویا و بازگشت به زندگی این افراد کمک کننده باشد.
واکاوی چاقی در نظام معنایی زنان در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی چاقی و اضافه وزن در نظام معنایی زنان در باشگاه های بدنسازی شهر شیراز انجام شده و برای این منظور از نظریه زمینه ای به عنوان یکی از روش های کیفی استفاده نموده است. مشارکت کنندگان در پژوهش زنانی بودند که به باشگاه های بدنسازی شهر شیراز برای کاهش وزن مراجعه کرده اند، و از این بین تعداد 12 مشارکت کننده انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و نتیجه آن دستیابی به هفت مقوله محوری و یک مقوله هسته است. مقولات محوری شامل خوانش سیال از چاقی و اضافه وزن، کثرت باورها و اعتقادات مربوط به اندازه و جذابیت بدن، تصویر رؤیایی از بدن ایده آل، زمینه مندی اجتماعی و فرهنگی بدن، تفسیر اجتماعی دیگری و پزشکی شدن تناسب اندام می باشد. مقوله هسته نیز روایت کثرت گرا از بدن ایده آل است. ظهور این پدیده، با پیامدهایی مثل دوگانگی و ابهام و چندگانگی، مسئولیت شخصی و ننگ، نسبت دادن برخی از مشکلات به وزن، عدم امنیت غذایی و خوردن احساسی، ابهام و تردید نسبت به دستورالعمل های پزشکی، پارادوکس خوش استایلی و چاقی پذیرش برخی از کلیشه های مرتبط با چاقی و ناآگاهی و ابهام نسبت به رفتارهای مخاطره آمیز کاهش چاقی و ابهام در پیامدهای اصلی چاقی و اضافه وزن همراه بوده است.
مقایسه تجربه فرسودگی والدینی و نگرش به نقش های جنسیتی در مادران شاغل و غیرشاغل ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نگرش به نقش های جنسیتی و فرسودگی مادران شاغل و غیرشاغل از وظایف و مسئولیت های فرزندپروری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع پس رویدادی است. نمونه پژوهش 195 مادر (76 شاغل و 119 غیرشاغل) بودند که به شیوه دردسترس و داوطلبانه از پنج نقطه شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز شهر تهران در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس سنجش فرسودگی والدینی (شامل: خستگی از نقش والدینی، تقابل با خود والدینی گذشته، احساس بیزاری از نقش والدینی و فاصله عاطفی گرفتن از نقش والدینی) و مقیاس نگرش به نقش های جنسیتی (شامل: نقش سنتی، نقش ویژه جنس و نقش های دوگانه جنسیتی) بود. نتایج حاصل از آزمون tگروه های مستقل نشان داد هر دو گروه مادران شاغل و غیرشاغل در نگرش به نقش ویژه هر جنس و ویژگی های دوگانه جنسیتی با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند (02/0p=)، اما در فرسودگی والدینی و ابعاد آن با یکدیگر تفاوت آماری معناداری نشان ندادند. نتایج همچنین نشان داد زنان شاغل اگرچه نگرش های برابری خواهانه ای در ایفای نقش های جنسیتی زنانه-مردانه داشته و در عین حال، فشار نقشِ بیش تری را نسبت به مادران غیرشاغل تجربه می کنند، نسبت به مادران غیرشاغل که به نگرش های ویژه جنس اعتقاد بیش تری داشتند، فرسودگی والدینی پایین تری را گزارش کردند. توجه به اضافه بار نقش در مادران شاغل و نحوه گذران فراغت مادران غیرشاغل با فرزندان با توجه به نگرش های جنسیتی آن ها در خور مطالعه است.
جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی با رویکرد انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
169 - 189
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار مکتوب در این موضوع به روش توصیفی- اسنادی بررسی شد و به این مسئله که در میراث اخلاق فلسفی متأثر از متون فلسفه اسلامی، به مسائل اخلاقی حوزه خانواده چقدر توجه شده و این حوزه اخلاق فلسفی با چه کاستی هایی مواجه است، پاسخ داده شد. از این رو، با پیگیری سیر تاریخی اخلاق خانواده در متون کهن اخلاقی و میراث اخلاق اسلامی تا دوره معاصر، به بررسی ماهیت، گستره موضوعات و روش های عملی سازی، تصویری از اخلاق خانواده در نگاه فلسفی پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که مسئله اخلاق خانواده فقط ذیل بحث تدبیر منزل که ماهیت فلسفی دارد، بیان شده است و برخی از عالمان اخلاقی با اقتباس از آثار فلسفی ارسطو و دیگر آثار همسو، دیدگاه های اخلاقی حوزه خانواده را به شکل ممزوج با مباحث اخلاق فلسفی در برخی متون اخلاقی همچون فصول منتزعه، تهذیب الاخلاق و اخلاق جلالی منعکس کرده اند. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که از اواخر سده دهم هجری تاکنون حتی چنین رویکرد اقتباسی نسبت به حوزه خانواده در منابع اخلاقی و فلسفی وجود ندارد و رویکرد فلسفی که تا پایان سده ده ارائه شده است نیز نوآوری ویژه ای ندارد.
بررسی موانع جامعه پذیری سیاسی زنان فرهنگی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
171 - 188
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع جامعه پذیری سیاسی زنان فرهنگی به روش پیمایشی انجام شده است. مواد و روش ها : جامعه آماری زنان فرهنگی شهرستان اهواز شامل ۸۷۶۳ نفر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 368 نفر می باشد، که به عنوان نمونه تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های این پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخت جمع آوری شده اند. برای تعیین اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار 18spss ارائه شده است. یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد که بین جامعه پذیری سیاسی زنان و متغیرهای جامعه پذیری جنسیتی، ترجیحات ارزشی، خودباوری سیاسی و ساختار قدرت درخانواده پدری رابطه معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین آنها به ترتیب 138/0، 440/0، 158/0و 184/0- می باشد و سطح معناداری آنها نیز به ترتیب 05/0، 01/0، 01/0 و 01/0 است. بحث و نتیجه گیری: نتیجه گرفته شد که جامعه پذیری جنسیتی متفاوت زنان ترجیحات ارزشی، خودباوری زنان و ساختار قدرت درخانواده پدری، از موانع جامعه پذیری سیاسی محسوب می شوند.
بررسی جامعه شناختی عوامل موثر برضرب و جرح و قتل عمد در زندان زنان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
147 - 160
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از تدوین این مقاله بررسی عوامل درون و برون سازمانی موثر بر شکل گیری خشونت در زندان زنان شهر کرمان است که با توجه به گستردگی مفهوم خشونت،در مورد خاص آن یعنی ضرب و جرح و قتل عمد مورد توجه قرار گرفته است. روش : روش این تحقیق روش پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک های مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است ، تعداد جامعه آماری تحقیق برابر با 127 نفر (کل زندانیان زن در زندان مرکزی کرمان در سال 99) بوده است که 104 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه فروید، تئوری ناکامی – پرخاشگری دولارد ، دوب ، میلر و سیرز ،نظریه یادگیری اجتماعی باندورا، نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و نظریه باتامز می باشد. یافته ها : حاکی از آن است که بیشترین تاثیر علی و مستقیم را متغیر سیستم کنترل در زندان بر خشونت در زندان در بین زنان دارد.این ضریب منفی و برابر با 269/0- است. پس از آن محرومیت و ناکامی با تاثیری در حدود263/0،کنترل اجتماعی با تاثیری در حدود234/0 بر خشونت در زندان تاثیرگذارند. نتیجه گیری: نتایج مدلسازی معادلات ساختاری تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تاثیر علی و مستقیم را متغیر سیستم کنترل در زندان بر خشونت در زندان در بین زندانیان دارد. پس از آن محرومیت و ناکامی در مرحله دوم قرار می گیرد. این امر نشان می دهد که ریشه اصلی خشونت زنان در زندان به عقده های روحی و تمایلات سرکوب شده ایشان در بیرون از زندان قرار دارد. یعنی از یک طرف دلیل اصلی خشونت در بین زنان تحت تاثیر عوامل برون از زندان قرار دارد و از طرف دیگر سیستم کنترل در زندان می تواند از میزان خشونت بکاهد.
تجلی ایمان وعشق (در شانتال، شخصیت زن رمان لذت)
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
101-108
حوزه های تخصصی:
ژرژ برنانوس نویسنده قرن بیستم فرانسه، در آثار خود نقش چشمگیری به زنان داده است. در این میان، مضامین معنوی که درونمایه نوشته های اوست،دستمایه پرداختن به هویت انسانی، برخورد میان نیروهای خدایی و اهریمنی، و مسایل پدید آمده از این دو واقعیت ماورایی می شود. هر چه بیشتر در آثار او پیش می رویم،شاهد تحول شخصیت های مختلف ایم. به نحوی که در بسیاری از رمان های برنانوس،در انتهای داستان، شاهد مرگ توأم با آرامش گنهکارانی هستیم که تابش نور ایمان و حرارت عشق شخصیت های روحانی، موجب دگرگونی دلهای سرد و ظلمت زده شان گشته و بازگشت به سرچشمه پاکی ها را به ارمغان می آورد. در این نوشتار به بررسی نقش قهرمان زن (شانتال) در رمان لذت پرداخته شد. سیر زندگی روحانی و سراسر نور این دختر جوان در پرتو عشق و ایمانو هدایت گنهکاران به سوی جایگاه متعالی از اهداف این پژوهش بود. در جدال میان ظلمت و نور، این زن است که موجب پویایی و حرکت قصه شده و واسطه پیدایش ارتباط معنوی میان شخصیت های مختلف می شود.ونقش کلیدی رمان لذت به شانتال داده شده است. این زن با انگیزه دستیابی به قله معنویت، تفاوت فاحشی با دیگر شخصیت های زن آثار برنانوس دارد. توجه خاص برنانوس به موقعیت های مختلف وظرافت رفتار قهرمان زن، بیانگر شناخت نویسنده از پیچیدگیهای حیات معنوی است.
بررسی عملکرد حافظه گذشته نگر و اینده نگر و نقش بی نظمی هیجانی در بین دختران نوجوان دچار بی اشتهایی روانی ،اضافه وزن و وزن عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
1 - 16
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع اختلال خوردن در بین نوجوانان، مشخص کردن فاکتورهای قابل تعدیل که سبب ایجاد رفتار سالم خوردن می گردد، می تواند مسئله ای مهم باشد. هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی عملکرد حافظه گذشته نگر و آینده نگر و نقش بی نظمی هیجانی در بین دختران نوجوان دچار بی اشتهایی روانی، اضافه وزن و وزن عادی بود. طرحپژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر 13-18 ساله مقطع متوسطه شهر شیراز بود که با روش خوشه ای یک ناحیه به طور تصادفی انتخاب شد سپس با انتخاب 4 دبیرستان و از هر مقطع یک کلاس در مرحله بعدی، نمونه ای به تعداد 50 نفر که وضعیت نامطلوبی (نمرات بالا و پایین) در پرسشنامه نگرش به تغذیه داشتند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر اسمیت و همکاران (۲۰۰۰) و پرسشنامه استاندارد نگرش به تغذیه کارنر و همکاران (1979) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بهره گرفته شد. با استفاده از نرم افزار SPSS20و آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی تفاوت میانگین ها بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد میانگین عملکرد حافظه گذشته نگر در گروه عادی اختلاف معنی داری با گروه اضافه وزن و بی اشتهایی روانی دارد(P<./001). همچنین بین گروه ها در عملکرد حافظه آینده نگر و بی نظمی هیجانی اختلاف معنی داری دیده شد(P<./001). در مجموع گروه های اضافه وزن و بی اشتهایی روانی در شاخص های عملکرد حافظه آینده نگر، گذشته نگر و بی نظمی هیجانی نسبت به گروه عادی تفاوت معناداری داشتند از این میان گروه اضافه وزن در کلیه متغیرها وضعیت بدتری داشتند (P<./001). بنابراین توجه به این مسائل در آسیب شناسی اختلالات خوردن، می تواند نقش بسزای داشته باشد.
مزاحمت خیابانی در میان زنان؛ ازتجربه های تروماتیک تا حساسیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی در عصر کنونی یکی از معضلات موجود در جامعه است به نحوی که این مساله یکی از اشکال ممنوع تبعیض جنسی علیه زنان است که عرصه عمومی را به محیطی ناامن و نامطلوب برای فعالیت اجتماعی آنان تبدیل می کند. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های تجربه زنان از مزاحمت خیابانی است. میدان مطالعه، شهر یاسوج بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۸ نفر از دختران دانشجوی دانشگاه یاسوج بوده اند که به صورت هدفمند، با شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آن است که شرایط زمینه ای، ویژگی های جامعه مردسالار است که فرد با زندگی در جامعه با آن درگیر است. عدم رعایت ضوابط پوشش و آرایش و تابوشکنی، شرایط علی را به وجود می آورد که باعث بازخواست تابوشکنی زنان می شود. مقوله ی هسته ی پژوهش نیز «از تجربه احساسی تروماتیک تا حساسیت زدایی» است؛ بدین ترتیب تجربه دختران از مزاحمت خیابانی بر روی یک پیوستار قابل توضیح است، به عبارتی برای برخی تجربه ای تروماتیک با ترس های ویرانگر و برای برخی دیگر امری عادی، پیش پاافتاده و بی اهمیت است. نتیجه اینکه وجود مزاحمت های خیابانی به عنوان مصداقی از تبعیض جنسیتی و ناکارآمدی قوانین در جامعه علاوه بر پیامدهای منفی روانی برای فرد موجب به حاشیه رفتن زنان و بازتولید مردانگی هژمونیک می شود.
نهاد قدرت و زیبایی شناسی پوشاک زنان ایران در دوره های صفویه، افشار و زند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشاک زنان ایرانی، نمودی از فرهنگ ایران است که متناسب با تغییرات گفتمانی در میدان قدرت حکومت های مختلف، تطور یافته است. از دوره های مهم تاریخی برای مطالعه در چگونگی تاثیر نهاد قدرت بر پوشاک زنان، دوره صفویه با تغییر مذهب و تثبیت تشیع، و در پی آن دوره های افشاریه و زندیه است. این مقاله با روش تحلیل گفتمان به این سوال پاسخ می دهد که زیبایی شناسی پوشاک زنان ایرانی، چگونه از نهاد قدرت تاثیر پذیرفته است؟ نتایج نشان داد که میزان پوشش زنان در اجتماع، به شدت تحت تاثیر رویکرد دینی سیاسی بوده اما نهاد قدرت در زیبایی شناسی ساختار پوشاک، تاثیر قابل اعتنایی نداشته است. از سوی دیگر، تقیدات مذهبی گفتمان حاکم، سیاست هایی را برای تمایزبخشی روا می داشته که به تغییراتی در نوع و حدود پوشش زنان اقلیت های دینی منجر گردید. نهاد قدرت همچنین در اثر تعاملات تجاری- فرهنگی خارجی با ممالک اروپایی نیز تاثیرات مهمی بر زیبایی شناسی پوشاک زنان باقی گذاشت.
بازشناسی مفهوم قوامیت مرد بر زن با خوانشی جدید از آیات 19 و 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مفهوم قوامیت مرد بر زن با خوانشی جدید از آیات 19 و 34 سوره نساء به شیوه توصیفی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار علمی مکتوب به ویژه کتب تفسیر از سده دوم هجری-قمری تا کنون مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، مطالعه ای که به طور مستقل موضوع پژوهش حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. نتایج نشان داد که نوع فهم مسئولیت مهم قوامیت مرد بر زن در سده های مختلف، دیدگاه های متفاوتی را در تفاسیر پدید آورده است. بررسی دیدگاه بعضی از مفسرین پیشین تا قرن سیزدهم هجری، نشان دهنده نوعی تحکم و تسلط مرد بر زن است که سوء استفاده از این تعابیر در روابط همسران چالش ایجاد کرده و با معاشرت به معروف در تقابل است. از قرن چهاردهم تعابیر قوامیت مرد بر زن تحول و تجدد قابل توجهی پیدا کرده است؛ نگاه مفسرانی همچون سید قطب، علامه طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله جوادی آملی و غیره با محوریت حق معاشرت به معروف در چگونگی قوامیت مرد بر زن، ضمن انعطاف بخشیدن به مفهوم قوامیت، کانون خانواده را از هرگونه تعابیر تحکمی دور نموده و تعابیری همچون خدمتگزاری، حمایت، سرپرستی، حراست و نظارت را جایگزین آن نموده است.
رابطه بین فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی با نقش میانجی تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی با نقش میانجی تاب آوری تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بهشهر به تعداد 2110 نفر بود. نمونه آماری به تعداد 325 نفر و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو، سالانووا و اسچیوفلی (2007)، درگیری تحصیلی ریو (2013) و تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های حاصله، از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار آماریPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی با درگیری تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و مقدار 1/78 درصد از درگیری تحصیلی و 3/51 درصد از تاب آوری تحصیلی توسط فرسودگی تحصیلی تبیین می شود و متغیر تاب آوری تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی را دارد. هم چنین شاخص های برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه میزان درآمد و رضایت مندی اقتصادی خانواده با جامعه پذیری شهروندی فرزندان؛ با تأکید بر مبانی جامعه پذیری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میزان درآمد و رضایت مندی اقتصادی خانواده بر جامعه پذیری شهروندی فرزندان و مؤلفه های آن، با تأکید بر مبانی جامعه پذیری اسلامی به روش غیرآزمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های کودکان دبستانی شهر تهران بود که تعداد 726 خانواده بااستفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ایی به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از پرسش نامه دموگرافیک و پرسش نامه محقق ساخته جامعه پذیری شهروندی فرزندان جمع آوری شد که پایایی این پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ 897/0 محاسبه شد. داده های پژوهش به روش تحلیل عامل تأییدی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که افزایش میزان درآمد خانواده سبب تضعیف مسئولیت پذیری فرزندان شده است و با جامعه پذیری شهروندی، منطقی بودن و نقدپذیری فرزندان رابطه معناداری ندارد. همچنین افزایش رضایت مندی اقتصادی خانواده موجب تقویت جامعه پذیری شهروندی، مسئولیت پذیری، منطقی بودن و نقدپذیری فرزندان شد.
تحلیل جنسیتی سرمایه اجتماعی و سلامت روان در سطح محله (مطالعه موردی شهروندان 18 سال و بالاتر شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
105 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تفاوت میزان سرمایه اجتماعی و سلامت روان در محلات شمال و جنوب شهری بر حسب جنسیت و همچنین مطالعه تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت روان می باشد. تحقیق حاضر به روش پیمایش اجرا شده و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل افراد 18 سال و بالاتر شهر ساری می باشد و حجم نمونه 450 نفر می با شد. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان سرمایه اجتماعی محله ای در محلات شمال و جنوب شهر ساری دارای تفاوت معنادار می باشد. به این صورت که میانگین سرمایه اجتماعی در محلات جنوب شهر (3.58از5) بیشتر از محلات شمال شهر (1.78از5) می باشد. همچنین میانگین سلامت روان در محلات شمال و جنوب شهر دارای تفاوت معناداری می باشد. به طوری که محلات جنوب شهر از سلامت روان بالاتری نسبت به محلات شمال شهر برخوردار می باشند. میانگین سرمایه اجتماعی و سلامت روان در بین زنان و مردان در محلات شمال و جنوب شهر ساری تفاوت معناداری وجود دارد. یافته ها نشان می دهد که مردان از سلامت روان بالاتری نسبت به زنان برخوردار می باشند؛ در حالی که زنان میانگین بالاتری از سرمایه اجتماعی محله ای را به خود اختصاص داده اند.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی برصمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به کمبود توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی بر صمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به اختلال کم توجهی- بیش فعالی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل زوجین دارای همسر بیش فعال و کم توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود که تعداد 45 زوج باروش نمونه گیری در دسترس برای ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. مداخلات آزمایشی طی 8 جلسه آموزش ذهن اگاهی و 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی بر روی گروه های آزمایش اجرا شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون، پرسش نامه بیش فعالی وندر یوتا و پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز جمع آوری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. باتوجه به نتایج، بین گروه های آزمایش ذهن آگاهی و ایماگوتراپی با گروه کنترل در پس آزمون، اختلاف معنی داری وجود داشت و اثربخشی ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت و تعهد زناشویی زوجین بیشتر از ذهن آگاهی بود.
شهرزاد، هزارویک شب و زن بودن: با تاکید بر مولفه های اجتماعی- فرهنگی زنانگی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
15 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های اجتماعی- فرهنگی زنانگی در داستان های هزارویک شب شهرزاد می باشد. جامعه پژوهش داستان های هزار و یک شب بود. نمونه مورد بررسی داستان هایی بود که خوانش جنسیتی داشتند. طرح پژوهش کیفی، که با روش تحلیل تماتیک صورت پذیرفت. مفاهیم زنانگی بر مبنای محتوای زنانه ویا قهرمان داستان در داستان های عاشقانه، داستان های خیالی، داستان های سفری، داستان های جن و پری و داستان های آموزشی، حکمت و پرهیزکاری مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از تحلیل محتوا بدست آمد. یا فته ها نشان داد که زن، محوری ترین موضوع داستان های هزار ویک شب است و در تمامی داستان ها نقش دارد . و مهم تر این که هزارویک شب اثری است که خلق آن به یک زن (شهرزاد) منسوب شده است. شهرزاد با قصه گویی توانست روایت جدیدی از زنانگی را بیان کند که نه تنها خود را از مرگ برهاند بلکه سرزمینش را با زنانگی آشتی دهد. در واقع زنانگی را از حاشیه به متن آورد تا صدایش شنیده شود.
بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از منظر دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
95 - 114
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از دیدگاه دختران واقع در سن تجرد قطعی (عدم ازدواج تا 45 سالگی) با استفاده از واکاوی معانی ذهنی این تجربه از منظر جامعه هدف به منظور نظریه سازی بومی در این حوزه بود. روش: بررسی مفهوم مرکزی تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری در سه مرحله کدگذاری؛ باز، محوری و گزینشی انجام شد تا شرایط علی، ساختاری و مداخله گر دخیل در پدیده تجرد قطعی مشخص شود. با 23 نفر از دختران مجرد قطعی بعنوان افراد مورد مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق بدون ساختار گفتگو شد و مصاحبه با پاسخگویان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار اعضا و ارائه نتایج به افراد مورد مطالعه انجام شد که حاکی از روایی نتایج تحقیق بود، همچنین پایایی تحقیق با استفاده از حسابرسی فرآیند انجام شد و حسابرسی دقیق صاحب نظران درستی تمام گام های تحقیق را تأیید نمود. نتایج: یافته ها نشان دادند؛ تجرد قطعی در شرایط زمینه ای؛ مشکلات اقتصادی، اعتیاد پدر، از بین رفتن خانواده مبدأ ، مسئولیت پذیر نبودن اعضای خانواده، تفاوت نسلی فرزندان و والدین، و درک نشدن دختران از سوی والدین رخ می دهد، در این بین شرایط علی؛ بازی ندادن دختر در انتخاب همسر، بالابودن سطح انتظارات، شکست عشقی و بی اعتمادی به مردان، و شرایط ساختاری ؛ آداب و رسوم غلط، تعصب بی مورد پدر ، اظهار نظر همسایگان، تبعیض بین دختران و پسران، آسیب پذیری دختران، و فقر فرهنگی اطرافیان موضوع را تشدید می کند.
بررسی اعتبار و قلمرو ماده 142 منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اصل برابری مجازات ها - که پیامد آن تعیین و کاربست کیفر یکسان در مورد بزهکاران همانند است- در پرتو «سیاست فردی کردن» تعدیل شده و متناسب سازی کیفرها با ویژگی های فردی بزهکاران پیشنهاد می شود. از این چشم انداز جنسیت یکی از درون مایه های اصلی فردی سازی مجازات است و زن بودن متهم، از محورهای سیاست کیفری افتراقی - ارفاقی به شمار می رود. براین اساس، ماده 142 منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی مصوب 31 شهریور 1383 شورای عالی انقلاب فرهنگی، حق برخورداری زنان از تخفیف قانونی از نظر میزان مجازات یا معافیت از آن و یا نحوه اجرا در صورت ندامت و اثبات توبه زنان بزهکار در زمان بارداری، شیردهی و بیماری را توصیه کرده است. پرسش نخست از اعتبار این مقرره قانونی در نظام حقوقی ایران و درجه الزام آوری آن برای دادگاه، و پرسش دوم ناظر به سنجش کاربردی آن در نظام قضایی ایران است. در این نوشتار بر پایه مبانی نظری نظام حقوقی ایران، زمینه های کاربست حقوقی این مقرره بررسی می شود.
مقایسه عرفان شیعی بانوی عارف ام سلمه بیگم نیریزی با قطب الدین نیریزی
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
7-18
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عرفان شیعی در جامع الکلیات اثر ام سلمه بیگم نیریزی بانوی عارف با فصل الخطاب اثر قطب الدین نیریزی بود. جامعه مورد پژوهش کتاب های عرفان شیعی می باشد. نمونه مورد بررسی کتاب جامع الکیات و کتاب فصل الخطاب است. طرح پژوهش تحلیلی-توصیفی بود. اطلاعات با روش کتابخانه ای جمع آوری و به صورت کیفی تحلیل شد.نتایج نشان داد که: محتوای دو اثر دقیقاً با هم منطبق نیستنند، هرچند هردو نویسنده سیروسلوک معنوی را با تکیه بر مکتب عرفانی اهل بیت و احادیث شیعی قابل دسترسی دانسته اند؛ اما به صورت کلی مفاهیم مشترکی که بین آنها وجود دارد، بیشتر مربوط به مباحث خداشناسی و معرفت ذات الهی می باشد. هم چنین باوجود آن که هردو اثر از مکتب عرفانی مولوی، عطار و شبستری متاثر بوده اند اما به دلیل نگارش عربی کتاب فصل الخطاب ، قطب الدین نتوانسته از آثار این بزرگان ادب فارسی در اثر خود استفاده کند ولی ام سلمه از اشعار این شاعران بسیاراستفاده کرده است. با وجود آن که هردو اثر عرفانی- فلسفی هستند اما اثرام سلمه بیگم در مقایسه با اثر قطب الدین به جنبه های عرفانی توجه بیشتری دارد و در اثر قطب الدین جنبه های فلسفی پررنگ تر می باشد. با وجود شباهت این دو اثر به یک دیگر، به سبب وجود مطالب عمیق عرفانی، جامع الکلیات یک اثر مستقل است و نه تقلیدی از فصل الخطاب که حاصل ذهن توانای این بانوی فرهیخته ایرانی است.
بازکاوی فقهی- حقوقی حق استمتاع زوجه با تأکید بر لزوم مزاج شناسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رعایت حقوق جنسی ازجمله مصادیق حسن معاشرت است و خودداری زوج نسبت به تأمین نیاز جنسی زوجه به صورتی که زن رضایت روانی، جسمی و عاطفی نداشته باشد، می تواند یکی از موارد نشوز مرد باشد. پژوهش حاضر به روش اسنادی- تحلیلی و با هدف بازکاوی فقهی- حقوقی حق استمتاع زوجه، به عنوان مصداقی از حسن معاشرت، با تأکید بر لزوم مزاج شناسی زوجین انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب مربوطه اعم از کتب و مقالات علمی مورد بررسی قرار گرفت. براین اساس توسعه در مفهوم حق استمتاع، توجه به ضرورت بازنگری در دیدگاه های فقهی و قوانین مدنی حول محور حقوق جنسی زوجه و تبیین حدود معاشرت به معروف در مناسبات زوجین برمبنای تأمین غریزه جنسی زوجه بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که باتوجه به انحصار تأمین نیاز جنسی زن از سوی شوهر و الزام شرعی و قانونی ایشان به رعایت حسن معاشرت، برای دستیابی به اهدافی همچون افزایش میزان تعهد زناشویی، حفظ حیا در میان زنان، استواری بنیان خانواده و کاهش آمار طلاق، حق استمتاع زوجه باید در قانون تصریح شود و در حیطه سیاست گذاری و اجرا نیز این حق به عنوان یکی از اصلی ترین لوازم تحکیم بنیان خانواده، مورد توجه قرار گیرد. همچنین ضمانت اجرایی نظیر الزام زوج به اخذ مشاوره در این زمینه مورد تأکید قانون گذار باشد.