هادی واسعی

هادی واسعی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

Wisdom and Literary Teachings of Swearing at Night from the Root "Layl" in the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: wisdom Literary oath Night Holy Quran

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
The words of the Qur'an are wise and truths can be discovered from it with literary sciences. The question of this research is"What is the wisdom and literary teachings of swearing at night from the root "Layl" in the Holy Quran?" With a descriptive and analytical method, some of these teachings taken from literary sciences are: 1)oath to the whole, beginning, middle or end of the night and ten nights; Expressing the importance of division. 2)The verbs "Yaghshi" and "Yaser" express the gradual occurrence of night. 3)Removing the object "yaghshi" which means generalization and the object "yaghsha" land and other things. 4)"Al" gender or promise in "Al-Lail"(Fajr:4) indicates the gender of the night or a certain night. 5)The inflection of "Al-layl" to "Layal-e-Ashr" is a general over specific expression, and the inflection to "al-Fajr" is an opposite. 6)Allowing the removal of the "y" at the end of "Yasr"(Fajr:4) to express the eloquence of the speech; The permission to remove the adaf in (Shishq:17) expresses the generality. 7)Golding "Layal" expressing the greatness and designation of special nights. 8)The ratio of "Ghashi", "Saja", "Yaser" to "Al-Layl" is allowed by reason of the ratio of verb or cause to time. 9)"Sajji", "Wasaqh", "Aasas", "Yaser" are metaphors for things related to the night. 10)"Aasas" is an allusion to the end of the night. 11)contrast of night with day or night with morning; Expressing the difference between natural works or the two faces of right and wrong.
۲.

The literary and guiding wisdom of the words indicating morning time from the article "SOBH" in the Holy Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۷
The selection of all the words of the Holy Quran, including: the selection of words from the article "SOBH", is based on wisdom. The approach of paying attention to literary sciences can lead to the discovery of the literary and guiding wisdom of these words in the verses. The main question of this research is: "What is the literary wisdom (or purpose) of the words indicating the time of morning from the article "SOBH" in the Holy Quran?" For this reason, the derivatives of the word "SOBH" in the verses were examined and conceptualized. Then, the literary and guiding aspect of words with the meaning of morning in the text of the verse was analyzed. The wisdoms obtained are: 1) From the article "SOBH", the words infinitive noun, infinitive, subject noun, perfect verb and imperfect verbs have the meaning of morning time. 2) The importance of swearing in the morning. 3) Asking about the approach of morning, a sign of urgency. 4) "Fa" in "Fa asbahu" is a sign of the time of morning. 5) "Mosbahin" is a substitute for explaining the divine order. 6) morning simile or metaphor to put aside the night. 7) Virtual morning for all times. 8) Morning breathing is a metaphor for gradual clarity. 9) In the morning of irony to surprise the enemy, perform the rosary and pray. 10) Confrontation and prostration between morning and night is a sign of confrontation between truth and falsehood or guidance and polytheism.
۳.

نقد رویکرد سوبژکتیو ملاصدرا به عالم مثال

کلید واژه ها: ملاصدرا عالم عقل عالم مثال قاعده امکان اشرف ابژکتیویته سوبژکتیویته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۳۶
اندیشه مرتبه مندی نظام هستی را می توان تا فیلسوفان یونان پی گرفت؛ در فلسفه و نیز در عرفان رایج در میان مسلمانان نیز نظریه «مرتبه مندی نظام هستی» نظریه ای است که علی رغم تقریرها و تبیین های متفاوت آن، مقبول افتاده و از جمله مسائل بنیادین محسوب می ِشود. ملاصدرا نیز نظام هستی را دارای مرتبه می داند اما رویکرد او به آن مراتب یکسان نیست؛ او عالم عقل و ماده را عوالمی منفصل و مستقل از ادراک انسان می داند اما عالم مثال را بر خلاف شیخ اشراق تنها به عنوان عالمی درونی، متصل و وابسته به ادراک انسان پذیرفته است. این پژوهش علاوه بر اثبات اینکه رویکرد ملاصدرا به عالم مثال، یک سره سوبژکتیو است نشان داده که چنان رویکردی به عالم مثال، با آنچه او بدان تمسک کرده تا عالم عقل منفصل و عالم ماده منفصل را اثبات کند در ناسازگاری است؛ اگر قاعده امکان اشرف و عمومیت فیض، رویکرد ابژکتیو به عالم عقل و عالم ماده را موجه سازی می کنند پس می توان با دست آویز قرار دادن آن دو قاعده، نسبت به عالم مثال نیز رویکردی ابژکتیو داشت.کلیدواژه:ملاصدرا؛ عالم عقل؛ عالم مثال؛ قاعده امکان اشرف؛ ابژکتیویته؛ سوبژکتیویته.
۴.

بازخوانی «گناه نخستین» از منظر پولس و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
عصیان آدم (ع) در بهشت برزخی با تلقی ها و تفاسیر گوناگونی روبه رو شده است که یکی از این تفاسیر، تفسیری است که پولس ارائه داده است؛ تفسیری که موجب آموزه های انحرافی، مانند گناه ذاتی و آلودگی سرشت انسان ها، و بی حاصلی شریعت، و اعتقاد به تثلیث و... در عقائد مسیحیت اولیه شده است. درحالی که در نگاه امام خمینی (ره) با توجه عصمت انبیاء(ع)، عصیان آدم در آن عالم که دار تکلیف نبوده، درواقع نوعی توجه به کثرت و چشم پوشی از وحدت بوده است؛ و همین امر سبب هبوط آدم و حوا شده است و نه تنها سرشت ها آلوده نشده و بر فطرت اولیه خود باقی مانده؛ بلکه راه شکوفایی این فطرت، عمل به شریعت الهی دانسته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی نگرش و مقایسه تطبیقی با شیوه ای توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای، میان نگاه پولس و امام خمینی(ره) به واقعه عصیان آدم و حوا در بهشت برزخی است. نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که چگونه نگاه غلط و غیراصولی و غیرعقلانی پولس، سبب بزرگ ترین انحراف در عقاید مسیحیت شده است؛ درحالی که با نگاه امام خمینی(ره)، مخالفتِ با نهی ارشادی درواقع زمینه ساز ضرورت هبوط آدم و مقام خلیفه الهی در زمین بوده است.
۵.

بازشناسی مفهوم قوامیت مرد بر زن با خوانشی جدید از آیات 19 و 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قوامیت مرد بر زن تحکم مرد بر زن معاشرت به معروف سوره نساء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مفهوم قوامیت مرد بر زن با خوانشی جدید از آیات 19 و 34 سوره نساء به شیوه توصیفی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار علمی مکتوب به ویژه کتب تفسیر از سده دوم هجری-قمری تا کنون مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، مطالعه ای که به طور مستقل موضوع پژوهش حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. نتایج نشان داد که نوع فهم مسئولیت مهم قوامیت مرد بر زن در سده های مختلف، دیدگاه های متفاوتی را در تفاسیر پدید آورده است. بررسی دیدگاه بعضی از مفسرین پیشین تا قرن سیزدهم هجری، نشان دهنده نوعی تحکم و تسلط مرد بر زن است که سوء استفاده از این تعابیر در روابط همسران چالش ایجاد کرده و با معاشرت به معروف در تقابل است. از قرن چهاردهم تعابیر قوامیت مرد بر زن تحول و تجدد قابل توجهی پیدا کرده است؛ نگاه مفسرانی همچون سید قطب، علامه طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله جوادی آملی و غیره با محوریت حق معاشرت به معروف در چگونگی قوامیت مرد بر زن، ضمن انعطاف بخشیدن به مفهوم قوامیت، کانون خانواده را از هرگونه تعابیر تحکمی دور نموده و تعابیری همچون خدمتگزاری، حمایت، سرپرستی، حراست و نظارت را جایگزین آن نموده است.
۶.

تحلیلی بر چگونگی اتحاد و انقطاع نفس از بدن از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس بدن اتحاد نفس و بدن انقطاع نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
نگرش دوساحتی بودن انسان و اعتقاد به تجمیع نفس مجرد و بدن مادی به عنوان دو سنخ متمایز در موجودی به نام انسان از مباحث چالش انگیز تاریخ فلسفه است. در این میان، می توان به سهم چشمگیر ابن سینا در تبیین ماهیت نفس، چگونگی ارتباط نفس با بدن و به موازات آن انقطاع نفس از بدن اشاره کرد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی با هدف تبیین چگونگی اتحاد و انقطاع نفس از منظر ابن سینا تدوین یافته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در اندیشه ابن سینا نفس، بدون سابقه مادی و مجرد آفریده شده و از تنزلات عقل در عالم ماده و همراه بدن خلق گردیده، سپس از بدن جدا شده، در قوس صعود، دیگر بار مجرد می شود. پس چیزی در «قوس صعود مجرد نمی گردد مگر اینکه از ابتدا نیز مجرد باشد. وی علت انقطاع نفس را بدن و اختلالات ناشی از روح بخاری می داند؛ زیرا براساس نظام واره فلسفی ابن سینا با تحلیل بدن و از بین رفتن وساطت روح بخاری، نفس منقطع می شود. همچنین وی درباره مرگ ارادی و اخترامی نتوانسته تبیین دقیقی ارائه دهد و علت انقطاع نفس را تنها در مرگ طبیعی به طور واضح و سازگار با مشاهدات بشری شرح می دهد.
۷.

مبانی انسان شناختی اگزیستانسیالیسم خداباور و مقایسه آن با آرای علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اگزیستانسیالیسم خداباور انسان شناسی علامه طباطبائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
مهم ترین رکن فلسفه اگزیستانسیالیسم بر انسان و اختیار او استوار است. در فلسفه اسلامی نیز علامه طباطبائی براساس آموزه های اسلامی و همچنین تحت تأثیر فلسفه صدرایی نکات ارزشمندی درباره انسان مطرح می کند. ازآنجاکه شناخت انسان و درک ویژگی های او نقش بسزایی در تکوین مکتب های فکری دارد، لذا بررسی مبانی انسان شناسی یکی از ارکان تفکرات فلسفی است. در فلسفه اگزیستانسیالیسم حتی در طیف خداباور انسان موجود وانهاده ای است که همه چیز حول محور او شکل می گیرد و ماهیت وی در آزادی کامل دائماً در حال شکل گیری است، درحالی که در عقاید علامه انسان موضوع شناخت است، همه چیز حول محور خداوند شکل می گیرد و انسان می تواند با اختیار خویش به بالاترین درجه تعالی برسد. مقاله حاضر سعی دارد مبانی انسان شناسی اگزیستانسیالیسم خداباور را با مبانی انسان شناسی علامه طباطبائی به روش توصیفی تحلیلی، مورد بررسی تطبیقی قراردهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان