فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
71-86
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای اجتناب، جبران افراطی و ترس از ازدواج دختران دانشجوی مجرد بالای 30 سال شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی 30 دختر دانشجوی در دسترس، در دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های ترس های پیش از ازدواج سمیعی، یوسفی و نشاط دوست (1392)، سبک اجتناب یانگ-رای (1994) و جبران افراطی یانگ-رای (1994) بود که در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. گروه آزمایش در قالب 8 جلسه آموزش گروهی طرحواره درمانی را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش طرحواره درمانی می تواند ترس از همسر، ترس از محدودیت همسر، ترس از خود، سبک های مقابله اجتناب و جبران افراطی را در دختران دانشجوی در سن ازدواج کاهش دهد.
مطالعه کیفی پدیده اعتیاد به خرید زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
97-106
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل (فردی- روانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ) تاثیرگذار بر اعتیاد به خرید در بین زنان شهر تبریز بود. روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری، تجارب 15 زن جمع آوری شد. طرح تحقیق کیفی است که با استناد به پدیدارشناسی تجربی و بهره گیری ازتجربه زیسته و شیوه مصاحبه عمیق انجام شد. اطلاعات از طریق فرآیند کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری، گزینشی و سازماندهی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده در شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردی طبقه بندی و پیامدهای آن ارائه شد. نتایج حاکی از آن است که شرایط موجود هم چون اضطراب ، افسردگی، هیجان خواهی، احساسات منفی، شکست در بخش های مختلف زندگی، خود کم بینی، میل به اثبات برتر بودن، اهمیت بیش از حد به نظرات دیگران، نا امیدی، تصور ناخوشایند نسبت به ظاهر، عطش به خرید و مواردی از این قبیل در صورت عدم کنترل، منجر به اعتیاد در خرید می شود که پیامدهایی را برای فرد و اطرافیانش به وجود می آورد.
پیش بینی هویت دینی فرزندان براساس الگوهای تعاملی خانواده ، دینداری والدین وتفکر انتقادی نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هویت دینی فرزندان از طریق متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده ،دینداری والدین وگرایش به تفکر انتقادی نوجوان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و به لحاظ رابطه بین متغیرها از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال اول و دوم دبیرستانهای دولتی شهر قم است.نمونه شامل 447 نفر از دانش آموزان رشته های علوم انسانی، ریاضی و تجربی است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت جمع اوری داده ها از پرسشنامه مذهبی بودن والدین (گرنکوئیست،1998) ، الگوهای ارتباطی خانواده ، (ریچی وفیتزپاتریک،1990) ،گرایش به تفکر انتقادی(ریکتس،2003) وهویت دینی(لطف آبادی،1381)استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل دادها از همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که به ترتیب متغیرهای دینداری پدر ، بعد خلاقیت از تفکر انتقادی نوجوان ،نگرش مذهبی مادر وجهت گیری گفت شنود از الگوی ارتباطی خانواده توان پیش بینی هویت دینی فرزندان را دارد.سایر متغیرها شامل بعد کمال وتعهد از متغیر تفکر انتقادی وبعد جهت گیری همنوایی وارد معادله نگردید.
سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران و حق آموزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اسناد داخلی و بین المللی حق آموزش زنان و با مطالعه موردی سند ملی2030 و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و با روش تحلیل محتوای کیفی مقایسه ای (تحلیل تم) صورت گرفته است. یکی از مهمترین اهداف آموزش در اسلام، آموزش همگانی است؛ آن چنانکه در عرصه بین المللی نیز حق آموزش زنان از جمله حقوق بنیادین بشری است که در اسناد متعدد بین المللی به این مهم اذعان شده است. میزان بهره مندی زنان از امکانات آموزشی در هر کشور یکی از ویژگیهای توسعه یافتگی آن کشور درنظر گرفته می شود؛ به این معنا که زنان در جامعه همانند مردان از حق آموزش رایگان برخوردارند. با توجه به تأثیرات عمیق برنامه های آموزشی در جوامع مختلف و با لحاظ حاکمیتی بودن مسئله آموزش و تربیت نسل، بر دولتها به عنوان متکفلان اصلی مصالح عمومی کشوری لازم است تا با تلاش در جهت ایجاد مواسات در تعلیم میان زنان و مردان و با تدوین قوانین جامع و مانع موجبات حصول حق آموزش زنان را فراهم سازند. جمهوری اسلامی ایران در مسیر تدوین قوانین مورد نیاز احقاق حق آموزش زنان اهتمام کرده و با تدوین قوانین متعدد داخلی ویژگی سوادآموزی زنان را در مقطع ابتدایی به 99% رسانده است که این امر نشاندهنده اهمیت و فهم صحیح جمهوری اسلامی ایران نسبت به نقش زنان و خانواده در جامعه است. سؤال اساسی این پژوهش، میزان تمایزات حق آموزش زنان در سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران و اسناد داخلی است. .با توجه به یافته های پژوهش هرچند این سند نکات مثبتی را در بحث حق آموزش افراد دربردارد، مشخص نیست تضادهای این سند با برخی از ارزشها و اسناد بالادستی چگونه برطرف خواهد شد.
پیامدها و دلایل ورود زنان به مشاغل مردانه(سخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
127 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیامدها و دلایل ورود زنان به مشاغل مردانه (سخت) می باشد. استفاده از نظریه زمینه ای برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شد. موضوع و هدف اصلی پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. ازاین رو، با اتخاذ یک طرح اکتشافی از نوع کیفی به اجرا درآمد. میدان تحقیق زنانی بودند که در مشاغل مردانه فعالیت داشتند. نمونه گیری به شیوه ی هدفمند و مشارکت کنندگان به روش گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از یک منشور مصاحبه نیمه ساختار یافته با شش سؤال استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کد گذاری که شامل کدگذاری باز، محوری و گزینشی است، استفاده شد. بیشترین مشکلات آنان «ناهماهنگی انتظارات نقش های خانوادگی شغلی و تبعیض جنسیتی» بوده است. پاسخ دهندگان، احترام گذاشتن، تشویق کردن، توجه بیشتر زنان به مشتری، بی تفاوتی نسبت به زنان را مهم ترین واکنش مشتریان نسبت به اولین برخورد با زنان و واکنش سایر هم صنفی ها بیان کردند. زنان از بعد اجتماعی، مدیریت خوب و تصدی در پست های اجرایی، قدرت، امنیت شغلی، بعد اقتصادی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی و نیاز به حضور در جامعه را از مزایای ورود زنان به مشاغل مردانه دانسته بودند. عوامل روحی و روانی، مسائل ارتباطی، دور بودن از خانواده، وقت ناکافی برای خانواده، آسیب های فیزیکی، سوءاستفاده رفتاری را می توان به عنوان آسیب های ورود زنان به این مشاغل مطرح نمود.
رفتار باروری زنان ایران همگام با فرایند تحولات خانواده در سه دهه ی گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
255 - 276
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تحولات مربوط به باروری زنان در خانواده از سال 1360 تا 1390 با استفاده از روش تحلیل ثانویه ی آمار، اسناد و مدارک جمعیتی تحلیل شده است.نرخ رشد سالانه جمعیت کشور ایران در سال 1365 حدود 3.9% بوده که در سال 1390 به 1.3 درصد کاهش یافته؛ در چنین وضعیتی انتظار می رفت میزان رشد تعداد خانوارها متناسب با کاهش رشد جمعیت رو به افول بگذارد؛ درحالی که نرخ رشد سالانه ی تعداد خانوارها در سال های 1365 تا 75 حدود 2.51 درصد است که در مقایسه با سال 1390 حدود 3.89 درصد افزایش داشته است. هم چنین آمار مربوط به بعد خانوار نیز طی این سه دهه به ترتیب از 5.11 به 4.05 و 3.54 کاهش یافته است. بر اساس نظریه ی گذار جمعیتی دوم نشان از ورود ارزش های مدرنیسم و مظاهر آن (فردگرایی، صنعتی شدن و شهرنشینی) نظیر خانواده ی تک والد، تک فرزند، زوج زیستی و همباشی در کنار رشد پدیده ی طلاق دارد. در حال حاضر خانوارهای دارای جمعیت 7 نفر به بالا با سهم 2 درصدی از کل جمعیت در حال محو شدن هستند، نرخ رشد خانوارهای 3 تا 4 نفره که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دادند نیز رو به کاهش است و در مقابل خانوارهای تک نفره با سهم 7 درصدی در حال افزایش می باشند. می توان نتیجه گرفت که طی سه دهه ی اخیر کاهش ترجیح باروری، میل به زندگی مجردی و تشکیل خانوارهای مستقل پیش از ازدواج در کنار عامل دیگری به نام طلاق باعث کاهش بُعد خانوار و افزایش تعداد خانوارها شده که نشان دهنده ی ورود ارزش های مدرنیسم به عرصه ی خانواده ی ایرانی است.
پیش بینی دین داری زنان متأهل براساس نمرات طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در پیش بینی دین داری زنان متأهل استان سمنان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل استان سمنان بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 391 نفر از ایشان برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته برای جمع آوری مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF)، باورهای غیرمنطقی (IBT) و دین داری (JRAQ) جمع آوری و با روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که همبستگی معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد و متغیرهای طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، توان پیش بینی دین داری را دارند. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان برای تغییر در دین داری بر تغییر در متغیرهای طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی متمرکز شد.
واکاوی پیامدهای مهاجرت مردان بر وضعیت زنان جامانده در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
413 - 438
حوزه های تخصصی:
مهاجرت ماهیتاً فرایندی جنسیتی است، زیرا می تواند در ساختار جمعیتی مبدأ تغییر ایجاد کند و به تبع آن در بروز تحولات اقتصادی اجتماعی، به خصوص در ارتباط با جنسیت، تأثیر بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش تحلیل پیامدهای مهاجرت مردان سرپرست خانوار بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان جامانده در روستاست. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و حجم نمونه 289 زن سرپرست خانوار مهاجر در شهرستان مشهد بوده است. تأثیرات مهاجرت در دو بعد اقتصادی و اجتماعی با 15 اثر مثبت و منفی در طیف لیکرت کمی شد. نتایج نشان داد از دیدگاه زنان، میانگین تأثیرات مثبت مهاجرت مردان با 88 / 2 بیشتر از تأثیرات منفی با 09 / 2 بوده است. در بعد اجتماعی، میانگین تأثیرات مثبت مهاجرت با 26 / 3 بیشتر از تأثیرات منفی با 99 / 1 و در بعد اقتصادی میانگین تأثیرات مثبت با 54 / 2 بیشتر از تأثیرات منفی با 23 / 2 بوده است. این امر با نوع غالب مهاجرت مردان در شهرستان مشهد، که عمدتاً روزانه است، قابل توجیه است، زیرا میانگین تأثیرات منفی مهاجرت در خانوارهایی که مردان مهاجرت روزانه داشته اند 06 / 2 در مهاجرت کوتاه مدت 18 / 2 و در مهاجرت طولانی مدت به 53 / 2 افزایش می یابد. لذا مهاجرت انفرادی مردان از نواحی روستایی، در صورتی که روزانه باشد، تأثیرات مثبتی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان جامانده در نواحی روستایی دارد.
طراحی الگوی فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی؛ نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نبود محتواها و فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی، هدف پژوهش شناسایی عوامل و تدوین الگوی فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی است. این پژوهش، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد است. نمونه پژوهش را 13 شرکت کننده (8 مرد و 5 زن) از دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر بجنورد تشکیل می دهد که نمره رشد شغلی و انطباق پذیری شغلی آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بوده است. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب، و سپس داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری، و با استفاده از فنون اشتراوس و کربین شامل شناسه گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج تحلیل مصاحبه ها به استخراج 885 مفهوم، 28 مؤلفه و 12 مقوله شامل حمایت عاطفی، بستر اکتشاف، بستر خودگردانی، بستر خودکفایی، بستر خودکارامدی شغلی، فرارفتن از روایتهای غالب، حمایت اطلاعاتی، روابط اجتماعی تضمین شده، ساختار کارامد خانواده، الگوی نقش مثبت، الگوی نقش منفی و درگیرشدن منجر شد که در دو بعد اصلی شامل بعد بنیادی و ابزاری ارائه شده است. از تعامل این دوازده عامل اکتشافی، الگوی فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی شکل می گیرد و برایند آن فردی است که به لحاظ شغلی رشد یافته است.
پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
223 - 244
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی در دختران مجرد دانشجوی کارشناسی دانشگاه تهران در نیم سال دوم سال تحصیلی 1397-1396 انجام شد. در این پژوهش که از نوع همبستگی بود از بین جامعه، 240 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های ویژگی های شخصیتی مک کرا و کاستا(1985)، سبک های دلبستگی هازن و شیور(1987) و انتظار از ازدواج جونز و نلسون(1996) پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی نشان داد که سبک های دلبستگی می توانند 7/43 درصد از انتظار واقع گرایانه ، 7/16 درصد از انتظار ایده ال گرایانه و10درصد از انتظار بدبینانه به ازدواج را پیش بینی کنند. هم چنین ویژگی های شخصیتی می توانند 5/4 درصد از انتظار واقع گرایانه ، 8/5 درصد از انتظار ایده ال گرایانه و 6/5 درصد انتظار بدبینانه از ازدواج را پیش بینی کنند. هر دو متغیر سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در مجموع می توانند 2/48 درصد از انتظار واقع گرایانه، 5/22درصد از انتظار ایده آل گرایانه و 6/15درصد از انتظار بدبینانه از ازدواج را در گروه نمونه پیش بینی کنند.
تأملی بر رویکرد مقنن نسبت به اخلال در نظام اقتصادی کشور و تقابل آن با حقوق اساسی شهروندان
حوزه های تخصصی:
قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور همان طور که از نام آن پیداست از قوانینی است که اصولاً انتظار می رود به استناد آن بتوان مبارزه مؤثری با اشخاص مخل نظام اقتصادی کشور صورت داد؛ لذا تبیین سیاست جنایی تقنینی، مبنای آن از مباحثی است که هم می تواند در شرایط فعلی و اجرای قانون موجود راهگشا باشد و هم زمینه آسیب شناسی قانون و موارد نیازمند اصلاح را فراهم کند. مطالعه مصادیق اخلال در نظام اقتصادی کشور در این قانون نشان می دهد، مقنن سعی داشته با احصای مصادیق مخل نظام اقتصادی کشور و تبیین ضمانت اجراهای نسبتاً شدید برای آن ها یک سیاست جنایی سختگیرانه و سرکوبگر را اتخاذ نماید؛ لیکن در این زمینه با توجه به شرایط زمان تصویب این قانون و فشار افکار عمومی و نیز عدم انجام کار کارشناسانه به میزان کافی، از جهات مختلف مبارزه خود را با نقص مواجه ساخته که برخی از وجوه آن عبارت است از: جامع و مانع نبودن مصادیق اخلال در نظام اقتصادی کشور، مشخص نبودن ارکان جرم در برخی مصادیق اخلال در نظام اقتصادی کشور، مقید به نتیجه بودن مصادیق اخلال در نظام اقصادی کشور و نیز فقدان ملاک برای احراز عمده بودن اخلال در نظام اقتصادی کشور و مجموع این نقایص باعث شده که از زمان تصویب این قانون تا به حال نتوان مبارزه مؤثری با اشخاص مخل نظام اقتصادی کشور صورت داد.
امکان سنجی اجبار در پوشش با حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
107 - 126
حوزه های تخصصی:
اجبار در نوع پوشش، توسط دولت ها به عنوان مسئله ای چالش برانگیز، می تواند به عنوان موضوعی مهم قابل بررسی باشد. تعارض این اجبار، با حق طبیعی افراد جامعه در انتخاب نوع پوشش خود و همچنین شناخته شدن پوشش به عنوان حق خداوند و عدم ارتباط آن با افراد انسانی، از اسباب توجیه ناپذیر جلوه کردن اجبار در پوشش است، اما با بررسی حق انتخاب پوشش در چهار حوزه حق خداوند، حق مردم، حق موضوعه و حق طبیعی، به نظر می رسد که اجبار حجاب توسط حکومت امری معقول است. در حوزه حق خداوند، وجوب شرعی پوشش ملازم با اجباری شدن آن در متن جامعه است؛ چراکه فریضه امر به معروف و نهی از منکر سبب می شود این ملازمه معقول به نظر آید. در حوزه حق مردم، حکومت با تشخیص تضییع حق مردم توسط عدم پوشش می تواند به نحو معقولی حکم به اجباری کردن آن کند. در حوزه حق موضوعه، حکومت به عنوان مجری قانون می تواند در صورت قانونی شدن اجبار در پوشش آن را در جامعه اجرایی کند و در حوزه حق طبیعی، حکومت این توانایی را دارد که آزادی هایی را که موجب هرج و مرج و بی بند و باری می شود، گرچه از حقوق طبیعی باشد، محدود کند. بنابراین، اجبار در نوع پوشش توسط حکومت امری معقول است.
بررسی و تحلیل شخصیت زن در اشعار داستانی فروغ فرخ زاد با تکیه بر تأثیر و تأثر دیدگاه جامعه شناختی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
263 - 300
حوزه های تخصصی:
گونه های ادبیات غنایی در شعر معاصر مانند شعر کلاسیک وجود دارد. این گونه ها در جریان های کلاسیک و نوکلاسیک و نیمایی معاصر حضور پررنگی دارند. گونه های متفاوت در شعر معاصر با تغییراتی نوین دیده می شود که یکی از آنها اشعار داستانی است که در شعر معاصر به خصوص در جریان نیمایی به دو شاخه ی شنیداری و تصویری تقسیم می شود، در شعر معاصر با تصویرسازی های تازه به سمت اشعار نمایشی حرکت می کند و از نقالی سنتی به صحنه ی نمایشی تغییر می کند. در جریان نیمایی یا آزاد، فروغ فرخ زاد نماینده ی زنان شاعر معاصر می باشد. او در اشعار داستانی خود به خلق شخصیت های زنانه با تیپ های مختلف می پردازد. مقاله ی حاضر حاصل تحلیل و بررسی دیوان اشعار فروغ با روش توصیفی -تحلیلی و مطالعه ی کتابخانه ای پیکربندی شده است. اشعار این شاعر به صورت مقایسه ای تحلیل شده اند. شخصیت زنان در اشعار داستانی فروغ تحت تأثیر تحولات فکری و شخصیت فردی شاعر هستند. از نظر جامعه شناختی، حرکت زنان سنتی جامعه و تغییرشان به زنان اجتماعی را می توان در اشعار او مورد توجه قرار داد. تحولات شخصیتی و اجتماعی و بینشی زنان در اشعار داستانی او نشان دهنده ی چهره ی زنان معاصر در راستای جامعه ی مدرن و مفهوم متغیر فمینیسم در زمان معاصر شاعر می باشد.
ارائه الگوی مفهومی برای مهارت آموزی دانشجویان دختر دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد تعداد دانش آموختگان دختر در سالهای اخیر و چالش ناشی از تمایل زنان برای ورود به بازار کار و کمبود فرصتهای شغلی، لزوم توجه به آموزشهای مهارتی در طی دوران تحصیلات دانشگاهی را مورد توجه قرار داده است. هدف این پژوهش تدوین الگویی مفهومی برای مهارت آموزی دانشجویان دختر دانشگاه های کشور براساس تجربه زیسته جمعی از صاحبنظران در زمینه موضوع مورد بررسی است. نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده های این بررسی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از شاخص اشباع نظری از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از استادان، کارافرینان و دانش آموختگان زن دانشگاه ها جمع آوری و به وسیله نرم افزار کیفی Nvivo نیز بررسی شده است. نتایج تحلیل داده ها شامل 16 مقوله کلی است که در چارچوب الگوی پارادایمی در قالب شرایط علی (سیاستگذاری، منابع انسانی، فرهنگی)، راهبردها (اصلاحات فرایندی در قوانین و سیاستگذاری، اصلاحات فرایندی در منابع انسانی، اصلاحات فرایندی در اهداف و فعالیتها، اصلاحات دروندادی در قوانین و سیاستگذاری، اصلاحات دروندادی در منابع انسانی، اصلاحات دروندادی در اهداف، اصلاحات ساختاری)، زمینه (عوامل سیاسی و قانونی، فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و فنّاورانه)، شرایط مداخله گر (عوامل خرد و کلان مؤثر در مهارت آموزی)، پیامدها (اصلاح در بروندادهای اقتصادی و اجتماعی، اصلاح در بروندادهای فرهنگی) بر پدیده کانونی مهارت آموزی دانشجویان دختر دانشگاه ها و ارائه الگوی مهارت آموزی مؤثر است.
اثربخشی مشاوره راه حل محور بر بخشش و دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره راه حل محور بر بخشش و دلزدگی زناشویی زنان ناسازگار است که به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زنانی که در سال 1395 برای طلاق به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده اند، بود که تعداد سی نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور مساوری در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه بخشش و پرسش نامه دلزدگی زناشویی پاینز جمع آوری شد. نتایج تحلیل کوواریانس بر روی داده های پژوهش نشان داد که مشاوره راه حل محور به طور معناداری سبب افزایش میزان بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار شد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری این روش مشاوره ای در کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش میزان بخشش در زنان ناسازگار برای جلوگیری از فروپاشی بنیان خانواده و بهبود روابط زناشویی باشد.
نقش جنسیت مدیران ارشد شرکتبر محافظه کاری شرطی و غیرشرطیبا تأکید بر ریسک تجاری و مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه جنسیت مدیران ارشد شرکت (در سطح هیئت مدیره و مدیرعامل) با توجه به ریسک گریزی و حساسیت اخلاقی زنان بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی است. برای بررسی این رابطه، تعداد 132 شرکت طی سال های 1390 الی 1394 انتخاب گردید. تجزیه تحلیل داده ها از طریق دادهای پانل و با استفاده از الگوی اثرات ثابت انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیران ارشد زن در قیاس با مدیران ارشد مرد دارای محافظه کاری شرطی بالاتری هستند؛ که این نتیجه بیانگر این است، زنان نسبت به مردان اخبار بد را سریع تر گزارش می کنند. درحالی که در محافظه کاری غیرشرطی رابطه معناداری بین مدیران ارشد زن و محافظه کاری غیرشرطی مشاهده نشد. همچنین بین مدیران ارشد زن و محافظه کاری شرطی در مواجه با ریسک تجاری رابطه مثبت و معناداری یافت شد؛بنابراین، امکان اظهارنظر صریح در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش وجود رابطه معنادار بین مدیران ارشد زن و محافظه کاری شرطی وجود ندارد. ولی بین مدیران ارشد زن و محافظه کاری در مواجه با ریسک مالی در مدل محافظه کاری شرطی و ریسک مالی و تجاری در مدل محافظه کاری غیرشرطی رابطه معناداری مشاهده نشد
ارائه مدل رفتار منحرفانه جنسی نوجوانان دختر: تأملی بر رویکرد زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
71 - 95
حوزه های تخصصی:
نوجوانی از مراحل مهم رشد و تکامل انسان است که ویژگی های رشدی آن می تواند زمینه ساز بروز انواع انحرافات و اختلالات شود. دختران به دلیل ویژگی های جسمی و روانی خاص خود زودتر از پسران وارد مرحله رشد جسمی و جنسی می شوند و مشکلات آن ها در ابعاد بهداشتی، روانی و اجتماعی به دلایل تفاوت های فیزیولوژیک، نقش های اجتماعی و سنت های حاکم در جامعه بیش از پسران است. با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی در جهت کشف و تبیین چگونگی رفتارهای انحرافی نوجوانان دختر انجام نگرفته است، پژوهش حاضر در نظر دارد با روش کیفی استقرایی به تحلیل رفتارهای منحرفانه جنسی نوجوانان دختر بپردازد. این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری نظری و مشارکت 17 نوجوان دختر بین 12 15 سال به صورت هدفمند انجام شد. در این تحقیق، تکنیک استفاده شده برای جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود و از روش گراندد (سیستماتیک: استراوس و کوربین) برای تحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل درنهایت به 9 مقوله اصلی کنش جنسی شده فناوری محور، فراغت خطر ساز، خود تحریکی انفعالی، اختلالات هیجانی، سیستم نامطلوب حمایتی والد والدینی، فقدان آموزش جنسی مطلوب، فقدان مهارت های خودتنظیمی انگیزشی، بی هویتی دینی و محرک های محیطی خود تحریکی و مقوله هسته «جامعه پذیری جنسی نابهنجار» انجامید.
جنسیت زدگی و شناخت نسبتِ جنس دستوری با مقوله های فرهنگی در زبان های آلمانی و روسی از دیدگاه زبان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
481 - 511
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله شناخت و تحلیل اثر مقوله های فرهنگی به عنوان یک عامل مؤثر در بسط و تعیّن جنس دستوری در زبان های دارای جنس دستوری است. مقوله بررسی شده در این پژوهش مقوله ابزارآلات به عنوان مقوله ای با قدمت بسیار بالا در تاریخ بشر است. برای این منظور 330 ابزار رایج در زبان آلمانی و روسی به لحاظ جنس دستوری بررسی شد که در این مورد خاص، آزمون کای دو، اختلاف بسامد جنس مؤنث در ابزارهای بین دو زبان را معنادار (با آماره برابر با 332 / 9 و سطح معنا داری 002 / 0) نشان داد. در نتیجه، بر اساس چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، یعنی زبان شناسی فرهنگی، مشخص شد شناخت فرهنگی آلمانی زبانان به «زن»، صرفاً از این جهت، شناختی جنسیت زده تر و ابزاری تر در مقایسه با روسی زبانان است. این پژوهش رویکرد درزمانی نداشته و همه تحلیل ها در فضایی هم زمانی ارائه شده است.
تحلیل شخصیت پردازی زن در سه درام مدرن ( اتوبوسی به نام هوس، جن زدگان و آن ها زنده اند) از نظر سیمون دوبوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
551 - 565
حوزه های تخصصی:
سیمون دوبوار در کتاب مشهورش، جنس دوم ، مفاهیم خاص فمنیسم اگزیستانسیالیستی را برای اولین بار ارائه می دهد. مطابق همین مضامین، وی تمایزهای بین مشخصه های زیست شناسی و ساختار اجتماعی و تاریخی یک جنسیت و کلیشه های مرتبط با آن را توضیح می دهد و موفق می شود منبع اصلی ای که زنان را در این ساختارها در مقام دیگری معرفی می کند اصلاح کند. با تکیه بر این الگوهای مطرح شده از سوی دوبوار، می توان شخصیت زن را در نقش های خاص زنانه، مثل زن شوهردار و زن عاشق و زن نارسیست، توضیح داد. او با توصیف زنان در موقعیت های متفاوت، سعی در به تصویر کشیدن مواردی دارد که چگونه زنان با زیر فشار گذاشتن خود در شرایط خاصشان زمینه را فراهم می کنند تا جنس دوم باشند. در این تحقیق سعی شده شخصیت های زن سه درام مدرن اتوبوسی به نام هوس از تنسی ویلیامز، جن زدگان از هنریک ایبسن و آن ها زنده اند از آثول فوگارد بر اساس این رویکرد سیمون دوبوار توضیح داده شوند. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه کاربرد این نظریه در خوانش یک متن نمایشی می تواند درک رایج را، که ساخته نظام مردسالارانه است، تغییر دهد و جایگزین آن شود.
بیان خود از طریق انتخاب تصویر پروفایل در میان کاربران زن ایرانی در شبکه های اجتماعی با تکیه بر نظریه نمایشی گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
599 - 626
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر چگونگی بیان خود از طریق انتخاب تصویر پروفایل را در میان کاربران زن ایرانی در شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: فیسبوک) با تکیه بر نظریه نمایشی اروینگ گافمن بررسی می کند. پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی است. در نظریه نمایشی گافمن، جامعه همچون صحنه نمایش و کنشگران همچون بازیگران نمایش در نظر گرفته می شوند. اگر شبکه های اجتماعی را بتوان جامعه ای پنداشت که کاربران درون آن به اجرای نقش می پردازند، می توان انتخاب تصاویر پروفایل را آغاز این اجرا در نظر گرفت. فضای مجازی این امکان را فراهم می کند که کاربران در مواجهه با دیگران یک «خود» انتخابی داشته باشند و آن را از طرق گوناگون همچون انتخاب تصویر پروفایل بیان کنند. این نوشتار در ذیل مطالعات فرهنگ دیداری جای می گیرد که تأکید آن بر فرهنگ به منزله عنصر تأثیرگذار بر تجربه دیداری است و بالعکس. در پرتو این نگرش، آن جنبه های فرهنگی که در انتخاب تصویر پروفایل به دست کاربران زن تأثیرگذارند شناسایی می شوند. در پژوهش حاضر، تلاش شده است که خود تصاویر تحلیل شوند و برای این منظور 200 تصویر پروفایل به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در بررسی تصاویر هم از تحلیل محتوای کیفی و هم تحلیل کمی به منظور مشاهده و دسته بندی مقوله های شناسایی شده بهره برده ایم. به نظر می رسد زنان در تصاویر پروفایل خود تلاش می کنند یک خود ایدئال را بسازند و به نمایش بگذارند که با کلیشه های جنسیتی همخوان باشد و همچنان درگیر بازتولید و اجرای هنجار های جنسیتی هستند.