فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲٬۷۸۰ مورد.
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
7 - 30
حوزه های تخصصی:
«دین»، «ملیت» و ملی گرایی از مسائل همیشگی جوامع بشری با پیامدهای مثبت و منفی است. سابقه کهن دین و ملیت در ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین کشورها، زمینه را برای ورود اندیشه های ناسیونالیستی در قرن 19 مساعد کرد و امروزه درهم تنیدگی دین، ملیت و ملی گرایی در ایران، آن را به پدیده ای چندوجهی و درهم پیچیده تبدیل کرده است. مسئله اصلی این مقاله، فهم ماهیت ملی گراییِ ایرانی و نسبت آن با دین در ایران معاصر با تأکید بر امروز است و مروری بر سیر تاریخی آن نیز خواهد داشت. هدف اصلی مقاله تبیین مؤلفه ها و نسبت دین و ملی گرایی در ایران معاصر است. ابتدا بحثی نظری درباره «دین» و «ملی گرایی» مطرح شده و شبکه مفاهیم، مقومات و مؤلفه های هر کدام ارائه شده است. سپس نسبت دین و ملی گرایی در ایران امروز روی یک طیف در قالب سه جریان و نُه خرده جریان از بیشترین تعامل تا بیشترین تقابل و تضاد بررسی می شود. سه جریان اصلی عبارتند از: تقابل اسلام با ملی گرایی، تعامل اسلام و ملی گرایی، و تقابل ملی گرایی با اسلام. در ادامه به تبیین سیر و دوره های مختلف نسبت دین و ملی گرایی در عرصه سیاست و جامعه ایرانی طی بیش از یک سده اخیر، پرداخته ایم که از ابتدای ورود ناسیونالیسم به ایران تا به امروز در قالب پنج دوره و شش شبه الگو تبیین شده است. یکی از نتایج مقاله که در پایان بدان پرداخته شده این است که ملی گرایی ایرانی اگر چه تحت تأثیر ناسیونالیسم جهانی پدید آمد اما با نمونه های غربی و عربی تفاوت اساسی داشت.
آینده پژوهی خیریه ها و خیرخواهی در شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش می کند تا در حوزه معرفتی آینده پژوهی، با استفاده از روش شناسی کیفی و تکنیک دلفی کیفی، نگاه فعالان حوزه خیر به آینده را توصیف کند. در این پژوهش که قلمرو آن شهر تهران و جامعه هدف آن فعالان حوزه خیر شهر تهران است، با استفاده از نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق و نیمه عمیق به منظور گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شد و درنهایت، داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی در دو حیطه آینده ممکن و آینده مطلوب تفسیر شدند. براساس یافته های پژوهش حاضر، فعالان خیریه ها در شهر تهران، آینده ممکن این حوزه را توأم با افزایش عقلانیت سازمانی و ماندگاری معضلات ساختاری می دانند. همچنین، این فعالان آینده مطلوب خیریه ها و خیرخواهی در شهر تهران را در دو مقوله توسعه سازمانی و رفع موانع ساختاری خلاصه کرده اند. آنچه از نتایج پژوهش به دست آمده، اختلاف آشکاری است که فعالان خیر شهر تهران میان آینده ممکن و آینده مطلوب می بینند.
تحلیل ساختاری- تفسیری نشانگرهای کژرفتاری های دانشگاهی در آموزش عالی ایران: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۳۷-۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف: دانشگاه یکی از ارکان اساسی و تعیین کننده پیشرفت و توسعه هر کشوری است. یکی از بزرگ ترین معضلاتی که سلامت این رکن تأثیرگذار را به خطر می اندازد، پدیده ی مخرب کژرفتاری است. جهت پیش گیری و کاهش اثرات این معضل که گریبان گیر آموزش عالی کشور شده است پیش از هر چیز باید نشانگرهای کژرفتاری مشخص شوند. هدف این پژوهش، تحلیل ساختاری-تفسیری نشانگرهای کژرفتاری در آموزش عالی ایران است. روش: پژوهش حاضر یک تحقیق آمیخته- متوالی اکتشافی است که داده های آن طی دو مرحله (کیفی، کمی) جمع آوری شده است. در مرحله اول (کیفی) گردآوری اطلاعات از دو روش مصاحبه بدون ساختار با صاحب نظران و تحلیل سخنرانی ها و مصاحبه های صاحب نظران انجام شد. در گام اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند- گلوله برفی و معیار «اشباع نظری» با 17 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی مصاحبه بدون ساختار انجام گرفت. در گام دوم 12 سخنرانی و مصاحبه صاحب نظران در رسانه های مختلف به صورت هدفمند انتخاب و همانند مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در مرحله دوم (کمی) به منظور گردآوری داده ها پرسشنامه تدوین شده در اختیار گروه کانونی متشکل از 8 نفر از اعضای هیئت علمی قرار داده شد. جهت تعیین ارتباط بین نشانگرها و دستیابی به الگوی ساختاری تفسیری آن از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، نشانگرهای کژرفتاری در سیستم آموزش عالی به ترتیب اولویت عبارت اند از: مدرک فروشی، قلدری در آموزش عالی استثمار و برده داری علمی، تیم سازی منفی، پارتی بازی و رفیق بازی، تقلب و سرقت علمی، شکل گیری بنگاه های فروش تولیدات علمی، جامعه پذیری فاسد و هویت یابی کاذب. نتایج: در پژوهش حاضر با رویکرد ساختاری-تفسیری نشانگرهای کژرفتاری در نظام آموزش عالی ایران در پنج سطح اولویت بندی شدند. به طوری که در سطح یک نشانگر «هویت یابی کاذب» به عنوان تأثیرپذیرترین نشانگر و در سطح پنج سه نشانگر «مدرک فروشی»، «قلدری در آموزش عالی» و «استثمار علمی» به عنوان تأثیرگذارترین سطح قرار گرفتند. به طورکلی نتایج پژوهش با شناسایی نشانگرها و اولویت بندی آن ها، امکان درک بهتر موضوع و اتخاذ اقدامات مناسب در راستای جلوگیری و کاهش کژرفتاری های دانشگاهی را فراهم آورده است.
بررسی رابطه بین بالندگی اعضای هیات علمی و مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
125 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف: بالندگی اعضای هیات علمی در دانشگاه های مدرن با توجه به تغییرات بسیار سریع در عرصه های فناورانه یکی از ارکان اساسی توسعه دانشگاه ها به حساب می آید. از اینرو هدف مقاله حاضر ، شناخت وضعیت بالندگی اعضای هیات علمی و مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی و چگونگی رابطه این دو متغیر است.روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری مشتمل بر 806 نفر اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه شهید بهشتی است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 125 نفر تعیین و از شوه نمونه گیری در دسترس استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که میانگین نمره دو متغیر اصلی تحقیق با 7/2 و 8/2 به ترتیب در بالندگی و مدیریت دانش از میانگین مقیاس(عدد 3) پایین تر و از نظر رتبه ای در سطح نامطلوب قرار دارد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تعمیم پذیری نتایج نمونه ای را به جامعه آماری تاییدکرد. آزمون ضریب همبستگی کانونی بین دو متغیر به میزان 71% است که شدت همبستگی بین دو متغیر را در سطح قوی تایید می کند.نتیجه گیری: نتیجه آنکه هر دو متغیر مدیریت دانش و بالندگی در وضعیت نامناسب قرار داشته و نیازمند تدوین راهبردها و برنامه های مشخص است.
چتر دانستن، بودن و انجام دادن در کتاب اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، بررسی سه مفهوم مهم در محتواهای آموزشی، شامل دانستن(Know)، مهارت(Do) و بودن(Be) و تطبیق آنها بر کتاب اندیشه اسلامی 1، تألیف مهدی ترتیفی، به منظور تبیین مباحث نوین آموزشی مرتبط با درسهای معارف اسلامی در دانشگاهها بود. در آموزش تلفیقی، بررسی این سه با عنوان اختصاری چتر KDB انجام گرفته است. روش: در این مقاله با انجام پژوهش به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی، تبیینی و میان رشته ای، نیازهای محتواهای آموزشی، برای رسیدن به استانداردهای مدّ نظر در آموزش تلفیقی و به ویژه چتر KDB بیان شده است. نتیجه گیری: نتیجه مدّ نظر در این مقاله، پاسخ به سه پرسش مهم ذیل در تدوین محتوای آموزشی و تطبیق آن بر کتاب درسی اندیشه اسلامی 1 است: یادگیرندگان چه چیزی را باید بدانند، چه چیزی انجام دهند و چگونه افرادی باشند؟ از آنجا که پاسخ به این پرسشها یکی از دغدغه های متخصصان تدوین برنامه های درسی، به خصوص با گرایش آموزش میان رشته ای است، توجه به آنها باید یکی از الزامات تألیف کتابهای درسی قرار گیرد. گفتنی است که کار تطبیقی انجام گرفته در این مقاله، فاقد پیشینه پژوهشی قابل ذکر است.
اقتران شدید و واقعیت های اجتماعی: دیدگاهی معتدل در هستی شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.
مطالعه ی کارکردهای رادیو در مناسک سازی امور خیریه و پویشگری دینی - اجتماعی
حوزه های تخصصی:
شناخت چگونگی کارکرد رسانه ها در حوزه های اجتماعی ازجمله دین یکی از موضوعات مهم در تاریخ رسانه بوده است و رادیو یکی از رسانه هایی است که از آغاز فعالیتش با توجه به سهولت دسترسی مخاطبان عام و خاص به آن، برای انتشار پیام های دینی به کار رفته است. بخشی از محتوای دینی ارائه شده در رادیو به شکل وعظ و دعا و آموزش مبانی دینی و بخش دیگر با هدف انسجام بخشیدن به گروه های پراکنده مخاطبان و بهره گیری از ظرفیت اجتماعی آنها در قالب فعالیت های عام المنفعه و خیریه دینی به ویژه مناسک سازی تولید شده است. مسئله تحقیق حاضر این است که دریابد چگونه از ظرفیت های آموزشی، اطلاع رسانی و اقناعی رادیو برای ترویج امور خیریه و مناسک سازی استفاده می شود. این مقاله می کوشد به دو سؤال پاسخ دهد: در رادیو چه ساختاری برای اینگونه پیام ها و ترویج آن اتخاذ می شود؟ رادیو چگونه می تواند با تقویت پویش های دینی اجتماعی، فعالیت های خیریه را به نوعی مناسک تبدیل و به دوام آن کمک کند؟ در این مقاله با روش کیفی با رویکردی توصیفی تحلیلی نمونه هایی مطالعه می شوند که از دو رادیو فرهنگ و تهران انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند عواملی مانند تداوم و تمرکز بر اینگونه پیام ها که موجب شکل گیری پویش های اجتماعی خیریه در جامعه می شوند، نادیده گرفته شده اند و فرهنگ سازی با برنامه های پراکنده بدون استفاده از ظرفیت های جدید رسانه ای موجب نهادینه شدن پیام و درنتیجه، مشارکت مستمر و تبدیل امر خیر به مناسک نخواهد شد.
مدل یابی نقش میانجی سرمایۀ روان شناختی در رابطۀ علّی هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین، 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه برخط انجام شد. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه معنای زندگی، پرسشنامه سرمایه روان شناختی، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی و مقیاس خوددلسوزی بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس-22 و آموس-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیّرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: هوش معنوی بر معنای زندگی تأثیر مستقیم و به واسطه سرمایه روان شناختی بر معنای زندگی تأثیر غیر مستقیم دارد. خوددلسوزی بر معنای زندگی اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه سرمایه روان شناختی، بر معنای زندگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: معنای زندگی تحت تأثیر هوش معنوی و خوددلسوزی است و هوش معنوی و خوددلسوزی از طریق افزایش سرمایه روان شناختی، میزان معنای زندگی را تحت تأثیر خود قرار می دهند
بررسی ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی در خصوص «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی»: یک آزمایش انتخاب گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
41 - 83
حوزه های تخصصی:
یکی از راه حل های ممکن برای چالش های ناشی از استفاده خودروهای سواری شخصی به خصوص ترافیک، ازدحام، آلودگی هوای تهران، اجتناب از هزینه های هنگفت اقتصادی و کاهش میزان مرگ و میر سالیانه، به کارگیری رویکرد «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی» است. هدف این مطالعه سنجش ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی برای شناسایی مؤلفه های اثرگذار غیربازاری و ارزشگذاری اقتصادی این مؤلفه ها با استفاده از رویکرد آزمایش انتخاب گسسته و مدل های لاجیت شرطی است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که مؤلفه «فضای سبز و تفریحی اضافی» در مقایسه با سایر مؤلفه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. مؤلفه های «امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی حمل و نقل عمومی» در داخل محدوده مرکز شهر بدون خودرو در اولویت های بعدی قرار دارند و ناهمسانی در ترجیحات شهروندان تهرانی نیز به همین دو مؤلفه برمی گردد. گفتنی است منبع این ناهمسانی نیز متغیر های جمعیت شناختی «درآمد» و «سن» افراد است. در تحلیل و تفسیر مقادیر برآوردی «تمایل به پرداخت» باید گفت شهروندان تهرانی برای مؤلفه های ایجاد مسیر دوچرخه سواری و کاهش متوسط مسافت پیاده روی تا نزدیک ترین ایستگاه، اهمیت نسبی کمتری قائل هستند. در مقابل به مؤلفه های «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده»، «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی بیشتر حمل و نقل عمومی در داخل محدوده» اهمیت بیشتری می دهند؛ به گونه ای که تمایل به پرداخت آنها به ترتیب 44،375 ، 30،000 و 28،125 ریال است که تقریباً یک و نیم تا دو برابر کرایه های فعلی است. بنابراین توصیه می شود در سیاستگذاری ترافیکی برای شهر تهران، دو مؤلفه «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده» و «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده مرکز شهر بدون خودرو» در اولویت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها قرار گیرند.
الزامات حقوقی تأمین اجرای مؤثر قوانین برنامه توسعه در ایران؛ مورد کاوی قانون برنامه ششم توسعه (آموزه هایی برای قانون برنامه هفتم توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
59 - 90
حوزه های تخصصی:
با سپری شدن بیش از هفت دهه از عمر برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی ایران (از سال 1328)، قوانین برنامه های توسعه همچنان با مشکلات مربوط به خلأ اجرای مؤثر احکام آنها مواجه اند. متن قوانین مذکور علی القاعده باید حاوی الزامات متعددی جهت تأمین اجرای آنها باشد تا بتوان به صورت نسبی از اجرایی شدن مفاد احکام مزبور اطمینان حاصل کرد. برخی از الزامات مذکور به جهت ماهیت خاص احکام قوانین مزبور (برنامه ای بودن) در مقایسه با دیگر قوانین، اقتضائات خاصی را می طلبد. پژوهش حاضر با برگرفتن روش توصیفی - تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که با توجه به اقتضائات خاص قوانین برنامه توسعه، برای اجرای مؤثر این قوانین چه الزامات و سازوکارهایی باید مورد پیش بینی قرار گیرد؟ قانون برنامه ششم توسعه تا چه میزان از این الزامات پیروی کرده است؟ دستاورد این مقاله آن است که با توجه به سلسله مراتب هنجارهای حقوقی در ایران، به نظر می رسد طراحی هرگونه سازوکار اجرایی برای قوانین برنامه نیازمند توجه ویژه به ضرورت برقراری انسجام و به هم پیوستگی میان قانون اساسی، سیاست های کلی نظام، قوانین برنامه توسعه، قوانین بودجه، دیگر قوانین مربوط و مقررات دولتی است. در چارچوب این ضرورت، اجرای مؤثر قوانین برنامه دست کم می تواند از طریق الزاماتی همچون پیش بینی نظام گزارش دهی دوره ای پیشرفت اجرای برنامه، پیش بینی میزان اجرای برنامه ها توسط دستگاه های مربوط به عنوان عاملی جهت تعیین میزان اعتبارات قابل تخصیص به آن دستگاه، پیش بینی تهیه اسناد و سازوکارهای اجرایی لازم برای اجرای مفاد قوانین برنامه توسعه و ... تأمین شود. گرچه برخی الزامات پیش گفته در قانون برنامه ششم پیش بینی شده، اما به دلیل فقدان طراحی سازوکار مناسب، نتایج مطلوبی نداشته است.
Studying the Mediating Role of Intellectual Ethics in the Relationship of Digital Leadership and Smart Decision-making(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Introduction: The existence of intelligent decision-making in educational managers increases their recognition skills and they find the ability to identify the decision process, check possibilities, make correct judgments, and plan carefully. Therefore, the present study was conducted with the aim of studying the mediating role of intellectual ethics in the relationship between digital leadership and smart decision-making among elementary school principals in Kermanshah province. Material and Methods: The research is a correlational research based on structural equation modeling of the correlation-covariance matrix. The statistical population includes all the elementary principals of Kermanshah province in the academic year 2021-2022 (N=1902). The sample size was estimated based on proportional stratified random sampling and Cochran's formula (n=320). The tools included intelligent leadership, intellectual ethics and smart decision-making questionnaires, whose content validity was confirmed by experts and professors, and their construct validity was confirmed by factor analysis. The reliability of the questionnaires was calculated through Cronbach's alpha as 0.85, 0.93 and 0.95 respectively. Pearson's correlation test and structural equation modeling were used for data analysis, and SPSS and LISREL software were used. Results: The relationship between digital leadership and intellectual ethics, digital leadership and intelligent decision-making, and the relationship between intellectual ethics and smart decision-making were significant. Finally, it was found that intellectual ethics can play a mediating role in the relationship between digital leadership and smart decision making. Conclusion: The results of this study show that educational managers can make smart decisions through the digital leadership style and, of course, considering intellectual ethics, and in this way, take steps in the direction of advancing educational goals and missions
ارزیابی کیفیت ترجمه فارسی و محتوای کتاب اسطوره های کهن: فولکلور در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
این مقاله، برگردان فارسی کتاب اسطوره های کهن را بر اساس الگوی «ارزیابی کیفیت ترجمه» و محتوا و اندبشه آن را ارزیابی می کند. مؤلف نشان می دهد داستان های قرآن قرآن در سایر کتب دینی ریشه دارد و می توان آن را از منظر نظریه های ادبیات شفاهی بررسی کرد. اما به چند دلیل، دوندس در بررسی قرآن به مثابه فولکلور موفق نیست. این مقاله، می کوشد از یک سو، آراء و دیدگاه های دوندس را درباره قرآن از حیث مولفه های محتوایی و به ویژه روش تحقیق دوندس، در پرتو آرای صاحبنظران و پژوهشگران قرآنی بررسی کند و از سوی دیگر، برگردان فارسی این کتاب را بر اساس الگوی «کیفیت ارزیابی ترجمه» در سطوح واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی کند. در مجموع، به نظر می رسد تحلیل و تبیین دوندس از کیفیت آموزه های قرآنی و به ویژه قصه های قرآنی، سطحی و کم مایه است و به ویژگی های منحصر بفرد این قصه ها در بطن سوره ها، و اینکه این قصه ها صرفاً بستری و محملی برای تبیین آموزه های دین شناختی قرآن است، وقعی ننهاده است. با این حال، مترجم نیز هرچه به انتهای کتاب می رسد، تسلط نسبی خود را در فرایند برگردان متن اصلی نشان می دهد، درکل، ترجمه همچنان نیاز به ویراستاری ادبی دارد.
رابطه فرهنگ انتظار با نشاط (مطالعه موردی دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی1401-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
165 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه فرهنگ انتظار با نشاط دانشجومعلمان بود. روش: در این پژوهش که به لحاظ هدف، کاربردی و به روش کمّی انجام شد؛ ارتباط و همبستگی فرهنگ انتظار و نشاط بررسی شد. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1730 نفر بود. برای سنجش نشاط از پرسشنامه استاندارد نشاط با پنج زیرمؤلفه رضایت از زندگی، آراستگی ظاهری، تعامل اجتماعی، کارایی فردی و کمک به دیگران با آلفای کرانباخ 75/0 و برای سنجش فرهنگ انتظار از پرسشنامه استاندارد فرهنگ انتظار با دو زیرمؤلفه احساسات مهدوی و شناخت و آگاهی نسبت به امام زمان(عج) با آلفای کرانباخ 85/0 استفاده شد. پس از انتخاب اعضای نمونه به روش خوشه ای تصادفی، که تعداشان 313 نفر بود؛ اقدام به ارسال لینک پرسشنامه پژوهش و جمع آوری داده ها و در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس 26 شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از همبستگی بسیار زیاد با سطح معناداری 001/0 بین مؤلفه های فرهنگ انتظار و نشاط در دانشجومعلمان داشت و این همبستگی در خصوص مؤلفه شناخت و آگاهی نسبت به امام زمان(عج) به شکل قابل توجهی بیشتر بود. این نتایج نشان می دهد که فرهنگ انتظار مهدوی، یک متغیّر پیش بین قوی برای نشاط در بین دانشجومعلمان است. نتیجه گیری: به متولیان امر تعلیم و تربیت توصیه می شود که دانشجویان را با فرهنگ مهدویت به عنوان یکی از عظیم ترین ظرفیتهای معارف اسلامی که ذاتاً حرکت آفرین و نشاط بخش است و می تواند منشأ تحول در جامعه باشد، آشنا ساخته؛ زمینه تعالی جامعه اسلامی را فراهم آورند.
پرتوی نو بر زندگی و کارنامه علمی عمادالدین شیرازی و جایگاه اودر سنت پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
161 - 174
حوزه های تخصصی:
عمادالدین محمود بن قطب الدین مسعود بن عمادالدین محمود بن فخرالدین احمد، نامور به عمادالدین شیرازی، نامورترین عضو خاندانی شیرازی بود که دست کم چهار نسل پیاپی از آنان از نیمه دوم سده 9 تا نیمه نخست سده 11 ق، پیشه پزشکی داشتند. عمادالدین با نگارش مهم ترین تک نگاری فارسی در باره آتشک (سیفلیس) شهرتی بسزا یافته است؛ اما به رغم این آوازه، در پژوهش های معاصر اشتباهات بسیاری در باره او رخ داده است که بیشتر آن ها ریشه در آثار سیریل لوید الگود، پژوهشگر انگلیسی تاریخ پزشکی ایران دارد. الگود، به رغم اشتهار به تسلط بر فارسی و عربی، با درک نادرست متون کهن فارسی، در باره مورد محتوای آثار عمادالدین و خاندان او اشتباهاتی چشم گیر مرتکب شده است. الگود همچنین به اشتباه عمادالدین را به انتحال بخش هایی از خلاصه التجارب بهاءالدوله حسینی نوربخش در رساله آتشک متهم کرده است. خلط میان رساله بیخ چینی عمادالدین با رساله ای در همین باب از فردی ناشناس به نام نور الله مشهور به علاء /علاءالدین نیز منشأ اشتباهاتی دیگر در باره عمادالدین بوده است. از این رو، افزون بر بررسی چند و چون بهره گیری عمادالدین از خلاصه التجارب، برای ترسیم چشم اندازی درست تر از زندگی و کارنامه عمادالدین تلاش شده است
آیا فرمول شیمیایی آب به صورت HO «غلط» بود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
77 - 93
حوزه های تخصصی:
در یک بازه زمانی حدود چهل ساله، منتهی به سال 1826 میلادی فرمول شیمیایی آب به صورت HO یعنی ترکیبی از یک اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن پذیرفته شده بود. برای ذکر مثال ها و طرح بحث در این مقاله به رساله شیمی اثر دکتر خلیل أعلم الدوله، ارجاع داده شده است که در مدرسه نوبنیاد دارالفنون در ایران تدریس می شد و به تبعیت از باور علمی آن زمان، فرمول شیمیایی آب در آن به صورت HO معرفی شده است. پیش از دارالفنون، فرمولی برای آب مطرح نبود بلکه آب از منظر حکمت طبیعی، یکی از عناصر چهارگانه به شمار می رفت. امروزه فرمول شیمیایی آب H2O دانسته می شود. گرچه از نگاه حال محور به علم، می توان عجالتاً بر فرمول آب در رساله مذکور، مهر «غلط» زد اما در مقاله حاضر، تلاش شده است تا از منظر فلسفه شیمی، نشان داده شود که چنین حکمی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت. این که فرمول آب در یک مقطع تاریخی به صورت HO پذیرفته شده بود، یک تجربه تاریخی علم است که تأمل بیشتر در معنای غلط یا درست بودن یک گزاره علمی را برمی انگیزد، همچنان که اطمینان به نظریه و اعتماد تام به شواهد تجربی را به چالش می کشد؛ چرا که این گزاره غلط ذیل نظریه ای قرار داشت که اتفاقاً تا امروز پابرجاست و نیز مدت معناداری با شواهد تجربی ناسازگاری نشان نداده بود. در پایان، رویکرد مقاله برای تفسیر این رویداد تاریخی چنین است: در نظریه ای که آب را HO می دانست، علاوه بر گزاره مذکور، دست کم یک فرض غلط دیگر وجود داشت که این دو همدیگر را پوشانده و از محک آزمون و تجربه رهانیده بودند.
کرونا و رمز تاب آوری مؤمنانه در منطق دین اسلام با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله بیان راهکار مقابله با مشکلات، مصیبت ها و آسیب های کرونا و تبیین رمز تاب آوری مؤمنانه در منطق دین اسلام با تأکید بر نهج البلاغه بود. روش: پژوهش حاضر مبتنی بر داده های کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی بود. یافته ها: امام علی(ع) در نهج البلاغه از مقوله «صبر» به عنوان یکی از مهم ترین فضایل اخلاقی نام می برد که می تواند انسان را در برابر بیماری ها، مصیبت ها و مشکلات یاری کند. از دیدگاه امام علی(ع) صبوری در مشکلات و گرفتاری ها و بیماری هایی مثل کرونا از نشانه های افراد با ایمان، شجاع، باتقوا و سبب بزرگی و درک فضایل آخرت است. همچنین می تواند انسان را به پیروزی و اجر الهی و حکمت برساند و برعکس اگر انسان بی تابی کند، باعث از دست رفتن اجر و پاداش و نابودی انسان خواهد شد. نتیجه گیری: در منطق اسلام برای غلبه بر مشکلات به چهار الگو و مؤلفه مهم «تفسیر عقلانی، صحیح و سنجیده از مشکلات و بلاها»، «حالت توانمندی و نشکستن درون»، «همبستگی و همدردی با دردمندان و مصیب دیدگان»، «ناسپاسی و پرخاشگری نکردن در مواجهه با بلاها، بیماری ها و مشکلات» توصیه شده است.
بررسی تأثیر محیط آموزشی دروس معارف اسلامی بر تقویت سرمایه اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محیط آموزشی دروس معارف اسلامی بر تقویت سرمایه اجتماعی دانشجویان انجام شده است. موضوع سرمایه اجتماعی از ضرورتهای مورد نیاز عصر کنونی بوده و دروس معارف اسلامی ارائه شده در دانشگاهها می تواند زمینه ساز تقویت این عنصر در میان نسل جدید باشد. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت، جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی و از شاخه میدانی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش حاضر، کل دانشجویان دانشکده های فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه لرستان به تعداد 300 نفر بودند که در نیمسال انجام پژوهش، یکی از دروس معارف اسلامی را انتخاب کرده بودند. یافته ها: محیط آموزشی دروس معارف اسلامی بر تقویت سرمایه اجتماعی دانشجویان، تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: محیط آموزشی دروس معارف اسلامی می تواند به عنوان یک متغیّر تأثیرگذار، سرمایه اجتماعی دانشجویان را به صورت مثبت تحت تأثیر قرار دهد؛ به این معنی که با تلاش برای بهبود فضای آموزشی این دروس، می توان سرمایه اجتماعی دانشجویان را شامل سرمایه ساختاری، شناختی و ارتباطی، تقویت کرد.
سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
ضرورت بازنگری دروس معارف اسلامی با رویکرد به مباحث حوزه سلامت در دانشگاههای علوم پزشکی با تکیه بر دروس مبانی نظری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال بود که به لحاظ مبنایی چگونه می توان آموزه های دینی را از منظر و رویکردی سلامت محور و برای رشته های پزشکی و پیراپزشکی بازخوانی و بازنویسی کرد. روش: نوع طرح در این پژوهش، بنیادی-کاربردی (توسعه ای) است و روش مطالعه آن، توصیفی تحلیلی پیمایشی همراه با تحلیل گفتمان و مبتنی بر روش دلفی است. نوع طراحی مطالعه نیز مطالعات ارتقای کیفیت خدمات است که با نگرشی نیازمحورانه و با دغدغه توسعه محتوا شکل گرفته است. یافته ها: این پژوهش نشان داد که ارائه دروس معارف اسلامی با رویکرد به مباحث حوزه سلامت، امری ممکن و مطلوب و بلکه ضروری است که طی آن، مفاهیم کلامی و حوزه سلامت در رابطه ای متقابل، همزمان به عنوان پیش فرضهای بنیادین مورد توجه قرار می گیرند. به نظر می رسد ضرورت این تحول اکنون به خوبی احساس شده و استادان مجرّب دروس معارف اسلامی برای تحقق آن به راه حلهایی نیز می اندیشند و طرحها و پیشنهادهایی عملی و کاربردی در این زمینه دارند. نتیجه گیری: رویکرد سلامت محور در دروس مبانی نظری اسلام امری ممکن و ارائه آن برای دانشجویان علوم پزشکی مفید و ضروری است. این رویکرد می تواند پایه و اساس ایجاد تحول، نوآوری و در نتیجه، کارامدی بیشتر این دروس باشد و ارائه سرفصلهای پیشنهادی، زمینه مناسبی را برای بازنگری این دروس فراهم می کند.
شناسایی و رتبه بندی آسیب های ساختاری در مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۲-۱۰۴
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آسیب های ساختار مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی غیردولتی استان مازندران بود. روش شناسی: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد، در مرحله کیفی، داده ها با مصاحبه با مطلعین کلیدی جمع آوری شدند. با استفاده از این نتایج پرسشنامه محقق ساخته تهیه گردید. در مرحله کمی، روش کلی تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. روایی صوری و روایی محتوی پرسشنامه با بهره گیری از صاحب نظران و نخبگان تائید گردید. پایایی آن هم با محاسبه ضریب پایایی به روش کرونباخ 898/0 به دست آمد. پرسشنامه در میان جامعه آماری که هیئت مدیره اتحادیه مرکزی غیرانتفاعی کشور و دست اندرکاران غیرانتفاعی مازندران بودند توزیع گردید و 100 پرسشنامه جمع آوری شد. در نهایت با استفاده از آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزار SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی 46 آسیب در سه بعد رسمیت، تمرکز و پیچیدگی شناسایی گردید. برای رتبه بندی آسیب ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد. مشخص گردید که مؤلفه مهجور بودن مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی در ساختار وزارت علوم در رتبه اول و مؤلفه ضعف وجود دفتر مرکزی غیرانتفاعی غیردولتی در جهت حمایت از مؤسسات در رتبه آخر قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تعداد دانشجویان مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و کمک مؤثر این مؤسسات به آموزش عالی کشور باید توجه بیشتری به این بخش از آموزش عالی خصوصی صورت گیرد. نه آنکه این مؤسسات در ساختار وزارت علوم از نظر مهجوریت رتبه نخست را کسب نمایند. درعین حال پیشنهاد می شود با تغییر نگاه نسبت به آموزش عالی خصوصی از دستاوردهای این پژوهش که در همین راستا است استفاده گردد.