فرهنگ در دانشگاه اسلامی
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال 13 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 46) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرها در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها بود. روش: روش مورد استفاده در این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی با استفاده از روش جرج بردی(1989) در مراحل توصیف و تفسیر، همجواری و مقایسه بود. سه گروه از نشانگرهای ارزیابی در دو مطالعه مقایسه شدند. این نشانگرها با استفاده از تحلیل مضمون و به صورت کدگذاری باز، محوری و مقوله بندی برای داده های متنی استخراج شدند. یافته ها: نشانگرهای مطلوب ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در قالب پنج مقوله تقسیم شدند: 1) مسئله شناسی؛ 2) روش شناسی علمی؛ 3) مشروعیت بخشی؛ 4) اجرای برنامه های فرهنگی و 5) نتایج فعالیتهای فرهنگی. یافته های این مطالعه، الگوی تلفیقی از نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی را در اختیار سیاستگذاران، مجریان و ارزیابان قرار می دهد تا از بروز آسیبهای احتمالی در تصمیم گیری ها و اقدامات فرهنگی جلوگیری کنند و در صورت دست نیافتن به اهداف فرهنگی، با رجوع به الگوی ارائه شده، موانع و مشکلات را شناسایی و حل کنند. نتیجه گیری: سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی نباید در تعارض با نظم گفتمان حاکم در عرصه علم و میدان عمل باشد. راه حل مفید برای دستیابی به این واقعیت، حذف موانع سیاستگذاری فرهنگی است. در نهایت، ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی هر یک از مؤسسات آموزش عالی بر اساس الگوی نهایی از نشانگرهای ارزیابی یک پیشنهاد است.
انگیزه های خانواده های تهرانی از تحصیل دانشجویان دختر خود در دانشگاههای تک جنسیتی (مورد مطالعه: دانشکدۀ رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی انگیزه های خانواده های تهرانی از تحصیل دانشجویان دختر خود در دانشکده تک جنسیتی رفاه صورت گرفته است. روش: روش پژوهش، کیفی و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود که با 30 مورد از خانواده های دانشجویان دانشکده رفاه که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مصاحبه عمیق صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها: پس از شناسایی و تجزیه و تحلیل گزاره ها، 102 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش در چهار دسته انگیزه های دینی، اجتماعی، آموزشی و روانی دسته بندی شدند. شرایط محیطی دانشکده رفاه، عدم معاشرت دانشجویان با جنس مخالف، تقویت اعتماد به نقش و نیز تقویت باورهای دینی آنان، از جمله موارد مهم مدّ نظر خانواده های تهرانی بود. همچنین از دیدگاه خانواده ها، حضور دختران در دانشکده مذکور می تواند بسیاری از زمینه های فردی و اجتماعی آنان را افزایش دهد.
روش شناسی الگوی فرهنگ آتلیه معماری در دانشکده های معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از ابتدای آموزش دانشگاهی معماری، آتلیه معماری کانون اصلی آموزش طراحی بوده است که در ابتدا از فرهنگ خاصی تبعیت می کرد. با افزایش کمّی دانشکده های معماری در ایران، توجه به فرهنگ آتلیه کم رنگ شد. این پژوهش با بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ آتلیه، به دنبال تعریف الگوی فرهنگی آتلیه یود. روش : پژوهش حاضر در دسته مطالعات کیفی و توصیفی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از ابزار کتابخانه، اینترنت، مصاحبه و مطالعات میدانی؛ برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوا و قیاس تطبیقی و برای بررسی نیکویی برازش الگو از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. با 30 نفر از اساتید هیئت علمی و حق التدریس با حداقل 10 سال سابقه، مصاحبه انجام شد. نیازسنجی و امکان سنجی کشف شده با نظر دو تن از متخصصان حوزه آموزش معماری تأیید شد. یافته ها: فرهنگ آتلیه با افراد درون آن و محیط کالبدی آتلیه تعریف می شد. از آنجا که افراد حاضر در آتلیه به عنوان متغیّرهای قابل کنترل در پژوهش نبودند، محیط فیزیکی آتلیه، بررسی و با دانشگاه پایلوت مقایسه شد. نتیجه گیری: برای تعریف الگوی فرهنگی آتلیه لازم است فضاهای مورد نیاز برای انجام آداب آموزش معماری و سلسله مراتب مربوط به آن وجود داشته باشد. با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای اثبات شد که نیازهای فضایی با الگوی فرهنگی آتلیه ارتباط معناداری دارد. به منظور ارتقای رشته معماری و نهادینه سازی فرهنگ آتلیه، پیشنهاد شد دانشکده های معماری بر اساس استانداردهای مورد نیاز آموزش این رشته اصلاح شوند و دانشکده معماری در طرحهای عمرانی به صورت فعال و پویا مشارکت داده شود.
مدل یابی نقش میانجی سرمایۀ روان شناختی در رابطۀ علّی هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین، 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه برخط انجام شد. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه معنای زندگی، پرسشنامه سرمایه روان شناختی، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی و مقیاس خوددلسوزی بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس-22 و آموس-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیّرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: هوش معنوی بر معنای زندگی تأثیر مستقیم و به واسطه سرمایه روان شناختی بر معنای زندگی تأثیر غیر مستقیم دارد. خوددلسوزی بر معنای زندگی اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه سرمایه روان شناختی، بر معنای زندگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: معنای زندگی تحت تأثیر هوش معنوی و خوددلسوزی است و هوش معنوی و خوددلسوزی از طریق افزایش سرمایه روان شناختی، میزان معنای زندگی را تحت تأثیر خود قرار می دهند
مطالعۀ رابطۀ بین اخلاق کار اسلامی و عملکرد شغلی: فراتحلیل پژوهشهای بازۀ زمانی 1393 تا 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اخلاق کار اسلامی به مجموعه ای از بایدها و نبایدهای ارزشی و دینی اطلاق می شود که کنش سازمانی و عملکرد شغلی را تحت تأثیر قرار می دهد. اخلاق کار اسلامی، الگوی غیر رسمی(سرمایه اجتماعی مذاهبی) و قوانین سازمانی(رسمی) را در مسیر حل مشکلات و نیازهای سازمانی یاری می رساند و با ایجاد عدالت سازمانی، تعهد، رفتار مسئولانه و وظیفه مدارانه، عملکرد شغلی را بهبود می بخشد. روش: روش تحقیق از نوع فراتحلیل است. از جامعه آماری، 51 عنوان پژوهش و 25 سند به عنوان حجم نمونه در بازه زمانی 1393 تا 1401انتخاب شد. یافته ها: بین اخلاق کار اسلامی و عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد که مقدار اثر کلی آن برابر با 27 درصد است. در این میان، مؤلفه های اخلاق اسلامی شامل تعهد ایمانی(0.346)، پشتکار شغلی(0.300)، رفتار مسئولانه سازمانی(0.271)، نگاه اخلاقی به کار(0.340)، امانتداری سازمانی(0.140) و عدالت سازمانی(0.371)، با عملکرد شغلی رابطه معناداری داشته است. نتیجه گیری: سازمانها و نهادهای امروزی برای ارتقای عملکرد شغلی، نوآوری و توسعه سازمانی، نیازمند متعالی سازی آن از طریق رویکردهای اخلاق کار اسلامی اند تا ساختار سازمانی را از امر بروکراسی اداری، عقلانیت شدید و روزمرگی شغلی خارج کرده، با ایجاد سرمایه اجتماعی مبتنی بر الگوهای اسلامی، فضای اجتماعی سازمانی را در مسیر تحول شغلی قرار دهند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوۀ مجازی بر پریشانی روان شناختی، تاب آوری و مشکلات خواب در معلمان در دوران همه گیری شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به احتمال طولانی ترشدن همه گیری کووید 19، تحقیقات بیشتری برای ارزیابی تأثیرات روان شناختی شیوع این قبیل بیماری های عفونی و عوامل مرتبط با آن مورد نیاز بود. بنابر این، هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه مجازی بر پریشانی روان شناختی، تاب آوری و مشکلات خواب در معلمان در دوران همه گیری شیوع کرونا بود. روش: این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان شهر علی آباد کتول بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از معلمان مقطع ابتدایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جای دهی شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران، تاب آوری کونور و دیویدسون و کیفیت خواب پترزبورگ بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چند متغیّره و استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین دو گروه آزمایش و گواه در متغیّرهای پریشانی روان شناختی، تاب آوری و اختلال خواب تفاوت معناداری وجود داشت(05/0>P). نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، راهکار مناسبی برای پریشانی روان شناختی، مشکلات خواب و افزایش تاب آوری در معلمان در دوران همه گیری شیوع کرونا است.
مطالعۀ تأثیر علل دینی و سرمایۀ اجتماعی بر میزان مدارای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مدارای اجتماعی از مهم ترین ویژگی ها برای حفظ نظم و آرامش اجتماعی است. این خصیصه به ویژه در نظام مدرن جدید که به واسطه آن بسیاری از افراد، با فرهنگ، زبان، قومیت و ملیتهای متفاوت ناچار به زندگی در کنار یکدیگرند، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ لذا باید جایگاهی خاص در تحقیقات اجتماعی به آن داده شود. بر همین اساس، تحقیق حاضر به بررسی جامعه شناختی این موضوع پرداخته است. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در همه مقاطع بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب 326 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بوده که با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 22 تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، مدارای اجتماعی در جامعه هدف، متوسط ارزیابی شده(01/61 درصد)، همچنین دینداری(21/53) و سرمایه اجتماعی(3/56) نیز به عنوان متغیّرهای مستقل تحقیق از میانگین متوسطی برخوردار بودند. نتایج مرتبط با ضرایب همبستگی نشان از همبستگی بالا بین متغیّرهای مستقل و ابعاد آنها با متغیّر وابسته تحقیق، یعنی مدارای اجتماعی دارد. نتایج مربوط به رگرسیون چندگانه نیز حاکی از این است که مؤلفه های اعتماد اجتماعی، بعد تجربی دینداری، بعد پیامدی دینداری و بعد مناسکی دینداری، 26 درصد از واریانس مدارای اجتماعی را تبیین می کنند و در این بین، بعد تجربی دینداری با ضریب بتای 24/0 و اعتماد اجتماعی با ضریب بتای 20/0 بیشترین نقش را دارند. نتیجه گیری: برای تقویت مدارای اجتماعی در بین دانشجویان و قشر جوان جامعه بایستی در جهت تقویت اعتماد اجتماعی و دینداری عمل کرد.