اقتران شدید و واقعیت های اجتماعی: دیدگاهی معتدل در هستی شناسی اجتماعی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.Strong coupling and social realities: A moderate view in social ontology
Social ontology is a leading and increasingly developing field in the philosophy of social sciences. Here, the central problem is the social reality’s mode of existence. There are two main views on the subject: Holism and Individualism. The Holists hold that the social realities could not be reduced to or supervened upon individuals and their relations. On the contrary and as expected, the individualists take the opposite position. In the Islamic intellectual tradition, the problem also has been debated, especially after Allamah Tabatabaei. Here, two sorts of arguments are advanced in defence of holism: Philosophical arguments and empirical ones. In this paper, employing the method of IBE (inference to the best explanation), first I have had a critical look at the holistic views within the Islamic intellectual tradition, and then a new moderate account is proposed. This view suggests that there is no irreducible whole over and above individuals. This said social realities maintain characteristics such as coercion, resistance and persistence. This new suggestion is indebted to the Muslim philosophy of language as presented in principles of jurisprudence, especially Mirza Naeini and Sadr’s views. What is presented here as a theory of social ontology has implications of overriding importance for the methodology of social sciences and led to the development of a new method called deep analysis.