فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
211 - 227
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تقاضای شغلی، ابهام نقش، فراشایستگی ادراک شده، و حمایت سازمانی بر رفاه کارکنان بر اساس مدل تقاضا منابع شغلی صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که 490 نفر بودند و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها از دانشکده های مختلف و با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به صورت نمونه انتخاب شدند؛ که به تناسب هر دانشکده نمونه مورد نظر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد تقاضای شغلی، ابهام نقش، و فراشایستگی ادراک شده سبب کاهش رفاه کارکنان و حمایت سازمانی سبب افزایش رفاه کارکنان می شود. بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان می شود و اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار دهد، آن ها احساس تعهد بیشتری به سازمان خواهند داشت و در جهت افزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. از این رو یافتن عوامل مؤثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است که می تواند سبب موفقیت سازمان شود.
طراحی مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
111 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: ایمنی و بهداشت کارکنان، مفهومی کلیدی و تاثیرگذار در صنعت است. این مفهوم در نظام نگهداری منابع انسانی و ایمنی و سلامت محیط سازمان، از این قابلیت برخوردار است که مخاطرات پیش روی سازمان، مدیران، کارکنان و حتی جامعه را به حداقل برساند. هم چنین، زمینه را فراهم می کند که سرمایه انسانی حاضر در سازمان، سطح مطلوبی از رفاه همه جانبه را تجربه نموده و رضایت شغلی و بهبود سطح عملکرد آنان را در پی خواهد داشت. لذا با این پیش فرض، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مناسب ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور انجام شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر به لحاظ پارادایم شناسی، تفسیری و از حیث هدف، کاربردی است. استراتژی تحقیق از نظر فرآیند اجرا کیفی بوده و جهت گردآوری داده ها از روش داده بنیاد و سبک اشتراوس و کوربین بهره برده است. استراتژی تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی و از نظر منطق اجرا، استقرایی بود. در راستای عملی کردن این روش های پژوهشی، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به روش هدفمند توسط پژوهشگر انجام شد. مصاحبه های مذکور با تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان حوزه ایمنی و بهداشت در صنعت نفت کشور و خبرگان دانشگاهی در رشته منابع انسانی صورت گرفت. گفتنی است که این مهم تا زمان حصول اشباع نظری ادامه داشت. اعتبارسنجی پژوهش کیفی نیز به روش لینکلن و گوبا و پایایی آن به روش باز آزمون صورت پذیرفت. هم چنین، فرآیند تجزیه و تحلیل در نظریه مذکور با کدگذاری باز آغاز شده و پس از آن، کدگذاری محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. شایان ذکر است که نمونه مورد مطالعه، مناطق نفت خیز جنوب بوده است.یافته های پژوهش: مطابق داده های حاصل از مصاحبه ها و تحلیل کیفی آن ها به روش داده بنیاد، 641 کد باز، 50 کد محوری و 23 کد انتخابی دسته بندی شدند. بر اساس کدهای حاصل: عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها، و پیامدها شناسایی شده و در نهایت مدل ایمنی و بهداشت کارکنان تدوین گردید. بدین ترتیب؛ شرایط علی، مداخله گر و زمینه ساز ایمنی و بهداشت کارکنان به دست داده شدند. هم چنین نتایج نشان می دهد که پس از درنوردیدن مراحل سه گانه مدیریت راهبردی شامل تجزیه و تحلیل استراتژی، تدوین استراتژی و اجرای استراتژی، راهبردهای ایمنی و بهداشت کارکنان اکتشاف گردیدند. در ادامه نیز پیامدهای مدل مذکور اعم از کاهش حوادث ایمنی، بهبود بهداشت و سلامت، بهبود و توسعه مواد و تجهیزات، بهبود ایمنی و بهداشت محیط شغلی و در نهایت، بهبود ایمنی و بهداشت محیط زیست نمایان شد. لذا با به کارگیری و پیاده سازی مدل حاصل شده، می توان امیدوار بود که بخش بزرگی از خطرات و آسیب های موجود در زمینه ایمنی و بهداشت کارکنان را دیگر شاهد نبود. از سوی دیگر؛ شاهد رشد و تعالی سرمایه انسانی در نظام نگهداری منابع انسانی و بهبود محیط شغلی و محیط زیستی آنان بود. چرا که مجموعه این موارد منجر به پیشرفت صنعت نفت کشور و بهبود وضعیت جامعه خواهد بود.محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های این تحقیق، دسترسی دشوار به اعضای نمونه برای انجام مصاحبه های تخصصی بود. هم چنین از نظرگاهی دیگر؛ فقدان پژوهش های مشابه در این حوزه و صرفاً وجود پژوهش های کمی بدون اتکا به تحقیق کیفی، شرایط سختی را به وجود آورده بود. در خصوص پیامدها نیز پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روش کیفی، خلأ مبانی نظری و مفهومی را در تا حد امکان کاهش می دهد.پیامدهای عملی: استفاده از این مدل منجر به بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان شده و تهدیدات پیش روی آن، شناسایی و کاهش داده خواهند شد. از منظر دیگر، شناسایی و دسته بندی مواد خطرناک انجام شده و ایمنی و سلامت محیط های درونی و بیرونی سازمان نیز بهبود می یابند. به علاوه نباید از نظر دور داشت که به دلیل بهره گیری از روش کیفی داده بنیاد، نتایج حاصل از این تحقیق، قابلیت تعمیم به سایر صنایع و سازمان ها را نیز دارا می باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: تاکنون پژوهشی در راستای بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت نگرفته و مدل پارادایمی مناسب در اختیار مدیران صنعت نفت قرار نگرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نکول شرکتی و قیمت گذاری دارایی ها در بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
47 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش نکول شرکتی در قیمت گذاری دارایی ها و توضیح سودآوری مهمترین راهبردهای سرمایه گذاری است. روش: در این پژوهش، از نسخه های بسط یافته مدل های فاما و فرنچ (1993) و کارهارت (1997) به منظور آزمون رابطه بین بازده های مازاد سهام و فاکتورهای ریسک استفاده شده است. یافته ها: صرف ارزش، بی تفاوت نسبت به حضور یا عدم حضور فاکتور نکول شرکتی در مدل های قیمت گذاری دارایی ها، غالباً در گروه های سهام کوچک ارزشی و بزرگ ارزشی، وجود دارد. با ورود متغیر نکول شرکتی، معناداری اثر اندازه در بین سهام بزرگ ارزشی ناپدید می شود، اما این فاکتور همچنان تأثیرگذاری خود را در توضیح نوسان های بازده سه گروه دیگر سهام شامل کوچک ارزشی، کوچک رشدی و بزرگ رشدی، حفظ می کند. همچنین، مشخص شد که بازده های مازاد هیچ یک از پرتفوی ها، حاوی صرف تکانه نیستند. مهم تر اینکه، یک رابطه منفی و معنادار بین احتمال نکول شرکتی و بازده های مازاد پرتفوی ها مشاهده می شود. نتیجه گیری: ورود فاکتور نکول شرکتی به مدل های پیش گفته، عملکرد آنها را در قیمت گذاری سهام بهبود می دهد. نماگر احتمال نکول کمپل و همکاران، بیشترین سهم را در افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل های مذکور دارد. امتیاز O اولسن و امتیاز Z آلتمن، در رتبه های دوم و سوم قرار می گیرند و معیار مبتنی بر مدل مرتون، در جایگاه آخر می ایستد. با توجه به یافته های پژوهش، نمی توان صرف ارزش، صرف اندازه و صرف تکانه در بازده سهام را به عنوان پاداشی در ازای تحمل ریسک نکول در نظر گرفت.
بررسی تأثیر برنامه اخلاق سازمانی بر رفتارهای غیراخلاقی حسابرسان مستقل، با در نظر گرفتن نقش میانجی فرایند ارزیابی شناختی فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
103 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این که در پیشگیری از وقوع رفتارهای غیراخلاقی در مؤسسات حسابرسی هم عوامل سازمانی و هم عوامل فردی دارای اهمیت هستند، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر برنامه اخلاق سازمانی بر رفتارهای غیراخلاقی کارکنان شاغل در مؤسسات حسابرسی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرایند ارزیابی شناختی فردی حسابرسان مستقل است. روش: قلمرو مکانی پژوهش، مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، قلمرو زمانی پژوهش، سال 1401، جامعه آماری پژوهش کلیه حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و نمونه آماری شامل 171 عضو این جامعه است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با به کارگیری نرم افزار Smart-PLS استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد برنامه های اخلاقی مؤسسات حسابرسی شامل مکانیسم های کنترلی انطباق گرا و ارزش محور و همچنین فرایند ارزیابی شناختی فردی حسابرسان مستقل نقش تعیین کننده ای در کاهش رفتارهای غیراخلاقی حسابرسان مستقل دارد. نتیجه گیری: در راستای تقویت فرایند ارزیابی شناختی فردی کارکنان و پیشگیری از رفتارهای غیراخلاقی کارکنان، لازم است که مؤسسات حسابرسی نسبت به ایجاد و تقویت برنامه اخلاق سازمانی مؤثر شامل مکانیسم های کنترلی انطباق گرا و ارزش محور اهتمام لازم را داشته باشند.
بسط نظریه شهروند شرکتی در ارزیابی کارکردهای سبز حسابرسان داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
131 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف: حسابرسی داخلی در راستای ارتقاء سطح شفافیت های مالی شرکت ها امروزه به عنوان یک الزام ساختاری در درون شرکت ها تلقی می شود که در کنار حوزه های تخصصی در شرکت، مسئولیت اجتماعی افشاء عملکردهای شرکت در راستای انعکاس اخبار و اطلاعات شفاف به ذینفعان را به عنوان مطلع بر عهده دارند. هدف این پژوهش بسط نظریه شهروند شرکتی در ارزیابی کارکردهای سبز حسابرسان داخلی است. روش: از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های توسعه ای و ترکیبی قرار می گیرد. در این پژوهش از دو تحلیل فراترکیب و دلفی در بخش کیفی برای شناسایی کارکردهای سبز حسابرسان داخلی از منظر تئوری شهروند شرکتی و تحلیل فازی دو بُعدی () جهت تعیین تأثیرگذارترین بعد کارکردهای سبز حسابرسان داخلی در سطح شرکت های بازار سرمایه، استفاده شد. یافته ها: نتایج در بخش کیفی، از وجود ۱۵ پژوهش تأیید شده و تعیین ۸ بعد کارکرد سبز حسابرسی داخلی برمبنای رویکرد شهروند شرکتی حکایت دارد. بر اساس نتایج بخش کمی مشخص شد، افشاء رعایت حدود الزامات محیط زیست مهم ترین کارکرد سبز حسابرسی داخلی شهروند شرکتی در سطح بازار سرمایه است. نتیجه گیری: در تحلیل نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، نقش حسابرسان داخلی در راستای نظریه شهروند شرکتی در برابر ذینفعان رعایت الزامات و اختیاراتی است که نهادهای بالادستی در بازار سرمایه و استانداردهای گزارشگری مالی تدوین نموده اند.
نقش سبک مدیریتی در چسبندگی هزینه و ارزش سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
155 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سبک مدیریتی بر چسبندگی هزینه های عمومی، اداری و فروش در سطح شرکت و همچنین تأثیر آن بر ارزش سهامداران است.روش: در پژوهش حاضرچگونگی ارتباط چسبندگی مازاد هزینه های اداری و فروش ناشی از تصمیمات مدیران عامل با ارزش شرکت مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس تئوری نمایندگی و نظریه نئوکلاسیک، سبک تصمیم گیری مدیران عامل به میزان قابل توجهی در سطح چسبندگی هزینه ها مؤثر است. از این رو فرضیه های پژوهش بر اساس شناسایی اثرات ثابت مدیرعامل بر چسبندگی هزینه های اداری و فروش و ارتباط منفی بین چسبندگی مازاد مربوط به مدیر عامل و ارزش شرکت تدوین گردید و بر اساس اطلاعات 1395 سال- شرکت از بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1389 تا 1399 با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاکی از آن است که انتخاب ها و سبک مدیریتی مدیران عامل در چسبندگی هزینه ها ، نقش قابل ملاحظه ایی دارد و این سبک مدیریتی بر ارزش شرکت، تأثیر مثبتی دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، از اولین شواهدی محسوب می شود که نشان می دهد سبک انتخاب و تصمیم گیری مدیران بر چسبندگی هزینه تأثیر دارد و چسبندگی هزینه می تواند یک عنصر مفید برای شرکت و سهامداران باشد.
پیاده سازی نظام بهایابی بر مبنای فعالیت عمل گرا با رویکرد فازی در پیمان های بلندمدت ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش نحوه به کارگیری هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و الگوی فازی آن را معرفی و برای محاسبه درآمد و بهای تمام شده پیمان های بلندمدت ساخت استفاده می نماید سپس، به مقایسه اطلاعات آن ها با نظام بهایابی سنتی به صورت تجربی می پردازد. روش: در این پژوهش دو نظام بهایابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و نوع فازی آن در یک پروژه بلندمدت ساختمانی پیاده سازی و با اطلاعات نظام بهایابی سنتی مقایسه شد. نه فرضیه پژوهش به مقایسه روش های محاسبه درآمد، بهای تمام شده و سود پرداخته اند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری سنجیده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنا داری بین بهای تمام شده و سود پیمان بلندمدت به روش هزینه یابی سنتی و روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و نوع فازی آن وجود دارد؛ اما بین بهای تمام شده و سود پیمان بلندمدت به روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرا و هزینه یابی بر مبنای فعالیت عمل گرای فازی، به دلیل دقیق بودن داده ها در صنعت ساخت و ساز تفاوت معنا داری وجود ندارد. همچنین، درباره شناسایی درآمد در تمام روش ها تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نظام بهایابی بر مبنای فعالیت عمل گرای فازی به مراتب بهتر از نظام بهایابی سنتی برای شناسایی و کنترل انحرافات هزینه های پروژه های عمرانی عمل می کند. همچنین، به عنوان یک نظام کنترل پروژه در اختیار مدیران قرار می گیرد.
الگویی برای سنجش ارزش بازیکنان باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
1 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از اجرای این مطالعه شناسایی الگویی برای سنجش ارزش بازیکنان باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران و ارزیابی اثربخشی عوامل مرتبط با ارزشگذاری بازیکنان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی-پیمایشی است که برای تعیین، دسته بندی و شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر ارزش بازیکنان از نظرات خبرگان ورزشی از طریق توزیع 27 پرسشنامه و با استفاده از روش دلفی انجام شده است. برای ارائه الگوی ارزشگذاری از نرم افزار SPSS و SmartPLS استفاده شده است و 209 بازیکن از 14 باشگاه مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که از دیدگاه خبرگان ورزشی 33 متغیر از 52 متغیر در 4 دسته(ویژگی های باشگاه، عملکرد فنی بازیکن، توانایی فنی بازیکن و ویژگی های فیزیکی و اخلاقی) بر ارزش بازیکنان تاثیرگذار است. همچنین نتایج تحلیل الگو از طریق رگرسیون گام به گام نشان دهنده این است که صرفاً متغیرهای بازیکن برتر(بهترین) بودن، ارزش باشگاه بازیکن، امتیاز متریکا، سن بازیکن، افتخارات بازیکن، توانایی خاص بازیکن، تعداد کارت زرد و لمس توپ بر ارزش بازیکنان تاثیرگذار است.
تبیین مدل قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران بر مبنای اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
29 - 68
حوزه های تخصصی:
علیرغم آن که محتوای اطلاعات حسابداری از معاملات اقتصادی نشأت می گیرد و از طریق صورت های مالی منتشر می شود، لیکن تفسیر و استفاده از این اطلاعات تحت تأثیر ویژگی های فردی سرمایه گذاران و محیط سرمایه گذاری قرار دارد. در پژوهش پیش رو به ارائه مدلی به منظور تبیین فرایند قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران بر مبنای اطلاعات حسابداری با استفاده از شیوه طرح ترکیبی اکتشافی پرداخته شده است. بدین منظور درگام نخست با هدف تعیین چارچوب فرایند قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران به بررسی ادبیات پژوهش پرداخته شده؛ پس از آن، با استفاده از روش تحقیق دلفی، نظر خبرگان جمع آوری و نهایتاً برای تعیین روابط داده های کیفی، از داده های کمی برگرفته از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش نیز سرمایه-گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران در پاییز و زمستان سال 1400 هستند.یافته های پژوهش بیانگر تاثیر ویژ گی های فردی، روان شناختی و محیط سرمایه گذاری بر فرایند قضاوت و سرمایه گذاران است. بر اساس نتایج بدست آمده سبک تصمیم گیری، سوگیری های رفتاری، هوش هیجانی و پردازش تحلیلی سرمایه گذار بر قضاوت وی از اطلاعات حسابداری شرکت و شرایط بازار تاثیر معنادار دارد، همچنین تصمیم سرمایه گذار نیز تحت تأثیر قضاوت، ریسک پذیری و برداشت وی از محیط سرمایه گذاری است. نتایج این پژوهش منجر به درک جامع-تری از قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران شده و می تواند جهت نوآوری در بازار سرمایه، نحوه ارائه اطلاعات به سهامداران و ارایه خدمات سرمایه گذاری مورد استفاده قرار بگیرد.
بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با تبیین نقش تعدیلگر سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
313 - 344
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر مبحث رفتار شهروندی سازمانی بنا به اهمیت آن در عملکرد سازمانی، به وفور مورد بحث قرار گرفته است در حالی که کمتر تحقیقی به بررسی عوامل برون سازمانی موثر بر آن پرداخته است لذا این تحقیق با بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر رفتار شهروندی سازمانی و با در نظر گرفتن کارکنان شهرداری های 7 شهر بزرگ استان سیستان و بلوچستان به عنوان جامعه آماری، بر آن است تا تاثیر مولفه ای برون سازمانی را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان بسنجد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی است. بدین منظر از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای نمونه گیری استفاده شد و حجم نمونه معادل 316 تعیین شد. این تحقیق، سواد رسانه ای و یکی از تاثیرگذارترین متغیرها بر آگاهی و ادراک و نگرش افراد در زمانه فعلی را به عنوان متغیر تعدیلگر برای نخستین بار به حوزه مدیریت وارد می نماید. با بکارگیری 3 پرسشنامه و تایید روایی و پایایی آنها، و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون های رگرسیون، و مدلسازی معادلات ساختاری، با بهره مندی از نرم افزار AMOS فرضیات این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و این نتیجه حاصل شد که نه تنها آگاهی از حقوق شهروندی می تواند بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری را افزایش دهد بلکه سواد رسانه ای نیز تعدیلگر قابل توجهی در این رابطه است. لذا مدیران سازمان ها باید توجه داشته باشند که زمان آن رسیده است تا به عوامل فراسازمانی (فراتر از عوامل رفتار فردی، رفتار سازمانی و ساختار سازمانی) برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی توجه نمایند و نیز نباید از نقش تاثیرگذار سواد رسانه ای بر ادراک و شناخت کارکنان از عوامل مختلف غافل شوند.
مدلسازی ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
111 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف: همه مردم روزانه با ارگان ها و دستگاه های دولتی بی شماری سروکار دارند به نحوی که این دستگاه های دولتی به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده اند. این واقعیت در ایران به علت حجم بالای فعالی های دولت و به اصطلاح بزرگ بودن دولت نمود بیشتری دارد. استانداری ها و در راس آن شخص استاندار مسئولیت اجرا و نظارت بر فعالیت دولتی در هر استان را به صورت مجزا بر عهده دارد. بنابراین با توجه به حجم بالای ارتباط مردم در جامعه ایران با دستگاه های دولتی، عملکرد مطلوب استانداری ها به صورت عام و خود استانداران به عنوان سکانداران این نهاد دولتی بسیار مهم گردیده است. بر این اساس مسئله اصلی که منجر به انجام این مطالعه خواهد شد ضعف آگاهی موجود در ارتباط با ارزیابی عملکرد استانداران است. چرا که مشخص نیست عملکرد استانداران بر چه اساسی ارزیابی می گردد و رتبه بندی ها و نتایج ارائه شده توسط مراکز آماری بر چه پایه و اساسی صورت می گیرد. بر این اساس مطالعه حاضر در دو گام انجام می گیرد. در گام اول، الگوی ارزیابی عملکرد استانداران با شناسایی مولفه ها و شاخص های دخیل در آن طراحی و مدلسازی شده، سپس در گام دوم مدل استخراجی پژوهش مورد اعتبارسنجی قرار می گیرد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر بر مبنای پارادایم تفسیری- اثبات گرایانه و رویکرد آمیخته به صورت کیفی و کمی می باشد. همچنین استراتژی این پژوهش، استقرایی است. جامعه کیفی مورد مطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت استراتژیک و استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران به همراه مدیران ارشد وزارت کشور تشکیل دادند. به منظور طراحی الگوی پژوهش حاضر در مجموع بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی تا سر حد اشباع نظری مصاحبه ها ادامه یافت، بنابراین تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 18 نفر بوده اند. در این بخش جامعه آماری را خبرگان آگاه به موضوع همچون استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران، معاونین و مدیران ارشد استانداری های دولت ج. ا. ا تشکیل دادند. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت که در نهایت تعداد 48 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. در راستای مدلسازی ابعاد شناسایی شده ارزیابی عملکرد، از نظرات خبرگان که نقش فعال اجرائی داشته اند استفاده شد، چرا که این افراد از نزدیک درگیر فعالیت های مربوط به مدیریت در سطح کلان دولتی بوده و با فرایندهای ارزیابی عملکرد به صورت عملی آشنایی داشته اند. شاخص دیگر در تعیین حجم نمونه در این بخش، میزان دسترسی به این قبیل خبرگان بوده که در نهایت تعداد 48 نفر به عنوان نمونه در این خصوص تعیین شدند.یافته های پژوهش: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه در نهایت منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی به عنوان ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران شد. در مجموع ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران در 5 سطح طبقه بندی گردیدند. بر این اساس دانش جغرافیایی به عنوان اثرگذارترین و رضایت ذی نفعان، مشارکت سیاسی و بهره وری به عنوان اثرپذیرترین عوامل لحاظ شدند. با توجه به اینکه سطوح معنی داری کمتر از 05/. حاصل گردیده، در نتیجه می بایست از آزمون های ناپارامتریک بهره برد. در این راستا از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده می گردد. میانگین سرمایه اجتماعی نشان می دهد در جامعه آماری مورد بررسی، این مفهوم از سطح مطلوبی برخودار نیست. همچنین دانش جغرافیایی و توسعه رفاهی مقادیر متوسط به بالا را نشان داده و مابقی متغیرها در سطح متوسطی قرار دارند.محدودیت ها و پیامدها: با توجه به هدف این مطالعه، دسترسی به خبرگانی که بتوانند به روند انجام این مطالعه کمک نمایند با دشواری همراه بوده است. پیامدهای عملی: یافته های این مطالعه جهت بهره برداری سیاست گذاران و همچنین استانداری های کشور، پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه می دهد:تحلیل دوره ای مناطق جغرافیایی استان ها با روش ماتریس SWOT در جهت شناخت نقاط قوت و ضعف منطقه و همچنین درک فرصت ها و تهدیدهای آتی به منظور هدف گذاریتشکیل کارگروه ایمنی و سلامت در استانداری ها با مدیریت استانداران به منظور شناخت ضعف های بهداشتی سطح استان و تلاش در حل این مشکلات با برنامه ریزی و اخذ مشورت از خبرگان این حوزه در سطح استانتلاش دولتمردان در راستای بهره گیری از استانداران بومی در هر استان به جهت انطباق بیشتر با منطقه و شناخت مناسب تر فرصت های اقتصادیابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر اولین مطالع ه ای است که مدلی از ارزیابی عملکرد استانداران ارائه می نماید.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
تحول دیجیتال: روندها و حوزه های تحقیقاتی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
41 - 68
حوزه های تخصصی:
تحول نوآورانه فناوری های تحول آفرین در بخش غیردولتی، انتظارات شهروندان را نسبت به توانایی سازمان های دولتی در ارائه خدمات دیجیتالی تغییر داده است. تحول دیجیتال به عنوان پدیده مهمی در تحقیقات سیستم های اطلاعات راهبردی ظهور پیدا کرده است. طی سالهای اخیر پژوهش پیرامون تحول دیجیتال و کاربردهای آن در زمینه های مختلف گسترش یافته و منجر به خلق دانش متنوع و پراکنده ای در این حوزه شده است. ای ن مطالعه با هدف بررسی پژوهش های حوزه تحول دیجیتال در سازمان های دولتی و عمومی، شناسایی پژوهش های کلیدی، شناخت زیرحوزه ه ا و رون د تحقیق اتی آن صورت گرفته است. تحقیق حاضر با استفاده از روش کتاب سنجی، به تحلیل وضعیت تحول دیجیتال در مدیریت دولتی و عمومی پرداخته است. داده های این پژوهش در بازه زمانی 2000 الی 2023 از 479 مقاله پایگاه های وب آف ساینس و اسکوپوس براساس کلمات کلیدی احصاء شده از پژوهش های متعدد این حوزه جمع آوری گردیده و بررسی کتابشناختی و شبکه هم رخدادی کلید واژه ها انجام گرفته است. همچنین با ایجاد شبکه های ارتباطی پوشش ی و متوسط عم ر واژه ها، روند پژوهشی این حوزه مشخص گردید. در نهایت تحقیقات تحول دیجیتال در بخش دولتی و عمومی در 7 خوشه دسته بندی و مقالات هسته این حوزه شناسایی شد. یافت ه ه ای پژوهش حاضر نشان می دهد که در سالهای اخیر، موضوعاتی مانند دولت هوشمند، داده های پیوندی باز، هم آفرینی، کووید19، آمادگی دیجیتال، مشارکت دیجیتال و خدمات دیجیتال، موض وعات جدیدی هستند که در حوزه تحول دیجیتال بخش دولتی به بحث گذاشته شده اند و در کانون توجه پژوهشگران بوده است.
بهینه سازی سبد سرمایه گذاری متشکل از شرکت های بیمه ای تحت سناریوهای مختلف (مطالعۀ موردی: بازار بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
241 - 254
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: بازار سرمایه یکی از تأثیرگذارترین نهادهای کشور در راستای بهبود اقتصادی جامعه است که همواره سرمایه گذاری بهینه در این بازار دغدغه اصلی سرمایه گذاران و پژوهشگران این حوزه بوده است. امروزه پژوهش های فراوانی در راستای تشکیل سبد سرمایه گذاری صورت گرفته و مدل های متنوعی برای بهینه سازی سبد سرمایه گذاری معرفی شده است. حال در این پژوهش قصد آن است تا به بررسی عملکرد مدل های مختلف بهینه سازی سبد سرمایه گذاری تحت سناریوهای مختلف، در صنعت بیمه و صندوق های بازنشستگی به مثابه یکی از مهم ترین ارکان بازار سرمایه بپردازد.روش شناسی: این پژوهش به بررسی عملکرد مدل های مختلف بهینه سازی سبد سرمایه گذاری با سنجه های ریسک واریانس، نیم واریانس، انحراف معیار، نیم انحراف معیار، ارزش در معرض ریسک شرطی و ارزش در معرض ریسک نزولی تحت سناریو های مختلف می پردازد. سبد سرمایه گذاری بهینه شده با استفاده از مدل میانگین واریانس مبتنی بر بازده بتا و مدل CAPM نیز به عنوان ملاحظات جایگزین برای سرمایه گذاران با دقت نظر بالاتر و مبنایی برای تصمیم گیری ارائه شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش از فروردین تا اسفند 1401 به صورت روزانه از بازار بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است.یافته ها: بازدهی ماهانه سهام به این نکته اشاره دارد که سهام مربوطه در بازه مورد بررسی پایدار نبودند و روند ثابتی نداشتند. با تشکیل سبد سرمایه گذاری متشکل از سهام شرکت های بیمه و صندوق های بازنشستگی میزان بازدهی و ریسک هر مدل برای سرمایه گذاری مشخص شد که اطلاعات جامعی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. سرمایه گذاران براساس میزان ریسک پذیر و یا ریسک گریز بودن می توانند استراتژی های متنوعی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند تا مطلوبیت حاصل از سرمایه گذاری خود را به حداکثر برسانند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که سبد سرمایه گذاری تشکیل شده با سنجه ی ریسک افت سرمایه، در معرض خطر مشروط با مقدار بازدهی 22 درصد، دارای بیشترین میزان بازدهی سرمایه گذاری در میان مدل های بررسی شده در صنعت بیمه و صندوق های بازنشستگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران است.
مقایسه عملکرد سیستم های معاملات الگوریتمی مبتنی بر یادگیری ماشین در بازار رمز ارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
161 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش استفاده از مدل یادگیری جمعی برای ترکیب پیش بینی های مدل های جنگل تصادفی، حافظه طولانی کوتاه مدت و شبکه عصبی بازگشتی جهت ارائه یک سیستم معاملاتی الگوریتمی مبتنی بر آن می باشد. در این پژوهش یک مدل پیش بینی مبتنی بر مدل یادگیری ماشین جمعی ارائه شده است و عملکرد آن با هر یک از زیر الگوریتم ها و داده های واقعی مقایسه می شود. در این پژوهش در مرحله اول با استفاده از سه مدل یادگیری ماشین، سقف و کف قیمت بیت کوین پیش بینی شده است. در مرحله دوم، خروجی های مدل ها به عنوان متغیرهای ویژگی به مدل های XGboost و LightGBM جهت پیش بینی سقف و کف ها ارائه شده است. سپس در مرحله سوم خروجی های مرحله دوم، با الگوی دسته بندی رای گیری جمعی برای پیش بینی سقف و کف بعدی، ترکیب می شوند. داده های سقف و کف قیمت بیت کوین در تایم فریم 1 ساعته از تاریخ 1/1/2018 الی آخر 30/6/2022 به عنوان متغیر هدف و 31 اندیکاتور تحلیل تکنیکال به عنوان متغیر ویژگی برای سه مدل در مرحله اول استفاده شده اند. در نهایت مقادیر پیش بینی و سیستم های معاملاتی الگوریتمی با داده های واقعی برای 3 مدل و مدل یادگیری جمعی معرفی شده مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان دهنده ارتقا عملکرد دقت و صحت مدل یادگیری جمعی پیشنهاد شده در پیش بینی سقف و کف بیت کوین و همچنین، عملکرد بهتر آن نسبت به زیر الگوریتم ها می باشد
سنجش و اندازه گیری بهره وری در سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
81 - 111
حوزه های تخصصی:
درسازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت، واحدهای زیرمجموعه متعددی وجود دارند که به صورت هم زمان درحال ارائه خدمات درمانی و پیشگیرانه به جمعیت تحت پوشش خاصی بوده و سنجش بهره وری از مهمترین چالش های پیش روی مدیران آن ها می باشد؛ لذا هدف این مطالعه، ارائه رویکردی تلفیقی از تحلیل پوششی داده ها و شاخص بهره وری مالم کوئیست، جهت پایش بهره وری سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت ایران -به عنوان یک سازمان ارائه دهنده خدمات سلامت- بوده است. دراین تحقیق، با استفاده از شاخص های مرتبط با کارایی و همچنین تعریف شاخص های اثربخشی تأثیرگذار بر عملکرد واحدهای زیرمجموعه سازمان، میزان رشد عملکرد واحدهای زیرمجموعه با محاسبه چهار تابع مسافت و شاخص بهره وری مالم کوئیست تعیین شده است. براساس نتایج به دست آمده دراین پژوهش، تعداد 27 شاخص تخصصی درحوزه های درمان مستقیم، غیرمستقیم و بهداشت جهت پایش اثربخشی سازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت پیشنهاد شده است. همچنین نرخ رشد بهره وری پانزده منطقه زیرمجموعه سازمان مورد مطالعه -در بازه زمانی 1398 تا -1400 مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری مقاله حاضر، عبارت از تعریف شاخص های سنجش اثربخشی و ارائه یک چارچوب نظری جهت پایش نرخ رشد بهره وری در سازمان های ارائه دهنده خدمات سلامت می باشد. توسعه کاربردی این تحقیق در سازمان های مورداشاره می تواند برای ارتقای ظرفیت در حوزه های مختلف خدمات بهداشتی- درمانی و صرفه جویی در منابع مورداستفاده قرارگیرد.
ارائه الگوی ارتقای بهره وری در حوزه صنعت چوب با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
265 - 296
حوزه های تخصصی:
انتقال دانش بین دانشگاه و صنعت محرک مهمی در نوآوری و رشداقتصادی محسوب می شود. هدف این مطالعه طراحی مدل ارتقای بهره-وری در حوزه صنعت چوب با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی بود. این تحقیق از نظر هدف توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت، آمیخته (کیفی - کمی) با طرح ترکیبی اکتشافی - متوالی است. جامعه هدف پژوهش خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند. جهت انجام مصاحبه های عمیق و جمع آوری داده های کیفی از تکنیک هدفمند گلوله برفی تا مرحله اشباع نظری 17 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند برای تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته بخش کمی، نمونه ای به تعداد 5 نفر پیشنهاد شد. روایی داده های بخش کیفی پژوهش از طریق مشاهده مداوم و بازبینی توسط همکار تایید و پایایی داده ها با شیوه شاخص دوکدگذار 89% برآورد گردید. روایی داده های بخش کمی با بهره گیری از نسبت روایی محتوایی لاوشه %80 و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ %86 تایید شد. از شیوه تحلیل تماتیک مبتنی مدل براون و کلارک (2006) شاخص های موثر بر ارتقای بهره وری با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی شناسایی و سپس مدل سازی با استفاده از تحلیل ساختاری - تفسیری (ISM) انجام شد. یافته هاپژوهش، 114 مفهوم اولیه در قالب 20 تم فرعی و 13 تم اصلی شناسایی شدند. این شاخص ها در شش سطح مدل ساختاری - تفسیری متشکل از شاخص برنامه های راهبردی در سطح ششم، ساختار و مدیریت-حمایتی سطح پنجم، توسعه تعامل سطح چهارم، ارتقای سیستم آموزشی، توسعه زیرساخت و ویژگی های فردی سطح سوم، شاخص های الگوبرداری، صنعتی شدن، انگیزش، منابع انسانی و جذب بخش خصوصی سطح دوم و شاخص بازاریابی در سطح اول بود. بنابراین مدیران و سیاست گذاران در راستای ارتقای بهره وری در صنایع با رویکرد تجاری سازی ایده های دانشگاهی ضرورت دارد، ماهیت و روابط بین شاخص های شناسایی شده را درک و اقدامات لازم در این زمینه را اعمال کنند.
ارزیابی مدل مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی در حوزه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
175 - 207
حوزه های تخصصی:
بخش تحقیق و توسعه، ارگانی لازم و حیاتی برای تمام سازمان هایی است که قصد حضور فعال در بازارهای داخلی و خارجی را دارند و جهت رقابت در سطح داخلی و بین المللی از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است و از مهمترین عوامل برای تحقق اهداف سازمان ها و صنایع در پیشرفت اقتصادی و دستیابی به بازارهای تجاری می باشد. از این رو در این مطالعه به ارزیابی مدل مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی پرداخته و برای بررسی این موضوع داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است و با بهره گیری از 270 نفر- که شامل مدیران، استادان، کارشناسان ارشد و کارشناسان شرکت های پتروشیمی بوده- مدل مورد برازش قرار گرفته است و سپس داده های حاصل از مدل معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی بوسیله نرم افزار آماری پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج ضرایب مسیر نشان داد: یک رابطه معناداری بین متغیرهای تحقیق وجود داشته و شاخص های ارزیابی برازش مدل نیز نشان داد که مدل مربوطه دارای برازش مناسبی می باشد. از این رو می توان اظهار داشت که مدیریت تحقیق و توسعه هوشمند با رویکرد چابکی، سبب بهبود فرایندها، نوآوری، بهینه سازی ارتباطات گردیده و همچنین دارای پیامدهای مالی و رقابتی برای سازمان می باشد.
بررسی جایگاه آموزش تلفیقی به منظور توسعه نیروی انسانی در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
184 - 207
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی جایگاه آموزش تلفیقی به منظور توسعه نیروی انسانی در دانشگاه پیام نور بود. برای انجام پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل3700 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 302 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه محقق ساخته بود که بعد از نظرسنجی به ترتیب برای آموزش تلفیقی پنج بعد مبانی پداگوژیکی، روش شناسی، فن آوری، سبک های یادگیری و استراتژی سازمانی با 40 شاخص و آلفای کرونباخ 903/0 و برای توسعه نیروی انسانی پنج بعد دانش و آگاهی، نگرش و بینش، مهارت ورزی، تفکر خلاقانه و رضایت شغلی با 39 شاخص و آلفای کرونباخ 893/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون رگرسیون سلسله مراتبی و معادلات ساختاری مبتنی بر بسته نرم افزاری SPSS21استفاده شد. نتیجه اولیه پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی بر توسعه نیروی انسانی و ابعاد آن اثرگذار بوده است. به عبارتی، آموزش تلفیقی در سطح آلفای 05/0 به ترتیب بر ابعاد دانش و آگاهی(573/0) بینش(510/0)، رضایت شغلی(362/0)، تفکر نقادانه(351/0) و مهارت ورزی(241/0) اثرگذار بوده است. نتیجه نهایی پژوهش نیز نشان داد، از آنجا که مقدار خی دو نسبت به درجه آزادی(19/19.89 ) برابر با 05/1 کوچکتر از 3، شاخص نیکویی برازش برابر با 97/0و شاخص نیکویی برازش تعدیل شده برابر با93/0 بزرگتر از 90 درصد استاندارد، مقدار ریشه خطای میانگین مجذورات تقریبی برابر با 0029/0کوچکتر از سطح معناداری استاندارد01/0و مقدار ارزش بحرانی برابر با 38321/0 بزرگتر از سطح معناداری استاندارد 05/0 بوده که از یک سو، بیانگر برازش خوب مدل بوده و از سوی دیگر، بیان کننده رابطه علی بین آموزش تلفیقی و توسعه نیروی انسانی بوده است.
موانع و راهکارهای بهبود فضای زیست بوم کسب و کار اقامتگاه های بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : هدف مهم این پژوهش، شناسایی موانع و راهکارهای بهبود فضای زیست بوم کسب و کار اقامت گاه های بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر از دیدگاه مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف، اکتشافی و از نظر ماهت، کیفی می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از مدیران محلی-منطقه ای به دست آمد و از طریق تحلیل محتوا، ترکیب و تفسیر شدند. جامعه آماری هدف پژوهش، مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی در شهرستان رامسر به تعداد 28 نفر بودند. یافته ها : با بررسی پاسخ های ارائه شده توسط مدیران محلی-منطقه بوم گردی، 25 مانع/محدودیت استخراج گردید که در قالب 11 عامل مقوله بندی شدند. پس از بررسی ثانویه از موانع استخراجی و عامل ها، نگارنده، به وجود ماهیت زوجی درونی-بیرونی و کلان-خرد این موارد استخراجی پی برد که آن را در قالب یک ماتریس صورت بندی نمود. با بررسی پاسخ های ارائه شده توسط مدیران محلی و منطقه ای، 11 راهکار پیشرفت فضای کسب و کار بوم گردی در سطح شهرستان رامسر استخراج گردید که در قالب چهار عامل مقوله بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهادها : مهم ترین موانع از نظر مدیران محلی و منطقه بوم گردی شامل دریافت مجوز، آموزش، مالی و زیرساختی می باشند و مهم ترین راهکارها شامل عامل آموزش، سیاست گذاری هدایتی، سیاست گذاری حمایتی و استانداردسازی خدمات هستند. نوآوری و اصالت : ترکیب موانع و راهکارهای بهبود فضای زیست بوم کسب و کار اقامت گاه های بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر از دیدگاه مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی، منجر به ارائه مدل سطحی-عاملی از فضای زیست بوم کسب و کار اقامت گاه های بوم گردی گردید.
اولویت بندی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان جهت باززنده سازی با رویکرد گردشگری پایدار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : باززنده سازی پهنه های بافت تاریخی، نیازمند مدیریت ویژه ای است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان جهت باززنده سازی با رویکرد گردشگری پایدار از دیدگاه ساکنان و کارشناسان است.
روش شناسی : پژوهش حاضر، بر اساس رویکرد کیفی و از لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری شامل محدوده بافت تاریخی شهر گرگان در سال 1403 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی صورت پذیرفت و از 400 نفر از ساکنان شهر گرگان و 64 نفر از کارشناسان سازمان های گوناگون مشتمل بر اساتید دانشگاه، کارمندان شهرداری شهر گرگان، کارمندان اداره کل راه و شهرسازی گرگان، استانداری گرگان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهر گرگان، سازمان صنایع دستی و گردشگری شهر گرگان، کارمندان موزه شهر گرگان پیمایش به عمل آمد. برای تحلیل پرسش نامه شهروندان از آزمون فریدمن در محیط نرم افزار SPSS و برای تحلیل نظرات کارشناسان از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است.
یافته ها : از دیدگاه ساکنان، مدیریت ویژه بافت یعنی مدیریت توسط شهرداری با میانگین 71/4 بیش ترین اهمیت و پس از آن مدیریت دولتی با میانگین 48/3 در اولویت دوم، مدیریت توسط بخش خصوصی با میانگین 05/2 در رتبه سوم و در نهایت مدیریت مردمی با میانگین 19/1 در رتبه چهارم قرار گرفته است. همچنین، مدیریت ویژه بافت یعنی مدیریت توسط شهرداری با میانگین 414/0 بیش ترین اهمیت و اولویت را از نظر کارشناسان برای باززنده سازی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری دارد و و پس از آن مدیریت دولتی با میانگین 314/0 در اولویت دوم و سپس مدیریت مردمی و خصوصی به ترتیب با 140/0 و 132/0 قرار دارند.
نتیجه گیری و پیشنهادها : باززنده سازی پهنه های بافت تاریخی شهر گرگان نیازمند راه اندازی یک واحد اداری در شهرداری برای مدیریت بافت است که با سطح معناداری 000/0 به تأیید ساکنان و کارشناسان رسیده است.
نوآوری و اصالت : پژوهش حاضر برای نخستین بار بر تعیین ساختار مدیریتی جهت باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد گردشگری پایدار تأکید نموده است.