فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نیاز حیاتی نظام ارایه ی خدمات سلامت به اطلاعات و عدم پاسخ گویی پرونده های کاغذی به دلیل محدودیت های ذاتی آن، باعث حرکت به سوی سیستم های اطلاعات کامپیوتری شد که آرمان و هدف نهایی این سیستم ها، دستیابی به پرونده ی الکترونیک سلامت (HER یا Electronic health records) می باشد. اما پیاده سازی آن در سازمان های مراقبت سلامت یک کار دشوار و پیچیده است و با محدودیت ها و موانع اجرایی مواجه می باشد. هدف این تحقیق، شناسایی موانع اجرایی EHR از دیدگاه ارایه کنندگان خدمات سلامت و ارایه ی راهکارهایی جهت رفع آن بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود که در سال 1388 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش شامل ارایه کنندگان خدمات سلامت (از طبقات مختلف شغلی پزشکی، پرستاری، مدارک پزشکی، علوم آزمایشگاهی و رادیولوژی) در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 120 نفر از آن ها انتخاب شدند. داده ها از طریق یک پرسش نامه که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت، جمع آوری گردید. اولویت بندی موانع اجرایی از طریق معیار لیکرت و از نوع 5 گزینه ای در نظر گرفته شد. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های کای دو، t-test و pearson تحلیل شد.
یافته ها: بیشترین درصد امتیاز کسب شده در موانع اجرایی پیاده سازی EHR به ترتیب مربوط به محدودیت های نگرشی رفتاری افراد (4/93 درصد) و محدودیت های تغییرات سازمانی (4/88 درصد) و کمترین درصد مربوط به محدودیت های هزینه ای (8/72 درصد) بود. نتایج تحلیل ارتباط بین متغیرها بیانگر وجود ارتباط معنی دار بین شغل و محدودیت تغییرات سازمانی (003/0 = P) و همچنین بین سابقه ی کاری با محدودیت های نگرشی رفتاری افراد (006/0 = P) بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مهم ترین موانع اجرایی اصلی در پیاده سازی EHR، محدودیت های نگرشی و رفتاری افراد و تغییرات سازمان است، ضروری به نظر می رسد برای تضمین اینکه ارایه کنندگان مراقبت سلامت نگرش مناسب داشته باشند، توجه به آموزش و مشارکت آن ها حیاتی است. به طوری که اگر کاربران سیستم، از ویژگی ها، اهداف، مزایا و تأثیر مثبت EHR بر کار خودشان آگاهی لازم را داشته باشند و از سوی دیگر استاندارد های مربوط به محرمانگی و امنیت داده ها و همچنین قابلیت تبادل پیام رعایت شود، مقاومت آن ها نسبت به تغییرات کاهش و علاقه و آمادگی آن ها برای پذیرش EHR افزایش می یابد.
شناسایی عوامل موثر در ارزیابی و انتخاب شیوه مطلوب انتقال تکنولوژی در شرکت گاز تهران بزرگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تبیین جایگاه رسانه های جمعی در جامعهی دانایی با رویکرد مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های امروزی، اسیر نظام های سیاسی حاکم و یا مناسبات اقتصادی نظام سرمایه داری بوده و جایگاه و عملکرد مناسب نداشته و تعریف مستدلی از جایگاه و نقش آرمانی رسانه ها نیز در دست نیست. علاوه بر این سرعت تغییرات اجتماعی آن قدر بالاست که تعامل رسانه ها با بافت اجتماعی را دچار چالش کرده است. این وضعیت به بحران هویت رسانه ها و نابسامانی رفتاری آن ها در حوزه ارتباطات اجتماعی میانجامد. نگاه گفتمانی به وضعیت حاضر رسانه ها، هویت ابزاری و کارکردهای نامطلوب آن ها را نشان میدهد. با فراتر رفتن از این ظرفیت ها و قابلیت های موجود رسانه، به کارکردهای جدیدی باید اندیشید که پژوهشگر سعی دارد تا با نگاه به اثرات متقابل رسانه و محیط اجتماعی در سطح تحلیل کلان گفتمانی به رسالت و نقش رسانه ها و جایگاه آن ها در مناسبات اجتماعی آینده (جامعه دانایی) بپردازد. توان سنجی اولیه، نقطه آغاز پژوهش است و بهینهکاوی نقش و جایگاه رسانه ها ، نقطه عزیمتی است که ترسیم کننده تیپ آرمانی رسانه است. با تأکید بر روش تحلیل گفتمان و با ترسیم فهرستی از موضوع ها و واژه های حوزه رسانه، از یک مدل مفهومی استفاده میکنیم که خروجی آن، نقش رسانه ها در جامعهی دانایی و مدیریت منظومه ای حاکم بر حوزه رسانه هاست.
مفهوم توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان(مورد مطالعه: یک شرکت بیمه ای)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی و دادن آزادی عمل به کارکنان، از راهبردهای اساسی افزایش عملکرد و تأمین بقا در سازمان های امروزی است؛ زیرا تغییرات وسیع محیطی در دنیای متلاطم امروز، انعطاف پذیری سازمان ها را برای تأمین بقایشان امری ضروری ساخته است. در این مقاله، ابتدا به مرور مفهوم توانمندسازی منابع انسانی و پیشینه، الزامات، اهمیت و ابعاد آن پرداخته و سپس به بیان مفهوم تعهد سازمانی و انواع آن و نیز به بررسی ارتباط توانمندسازی منابع انسانی و تعهد سازمانی پرداخته ایم. نوع پژوهش ازنظر هدف، پژوهشی- کاربردی و از نظر روش، پژوهشی- همبستگی و از شاخة پیمایشی است. در این مقاله ابتدا بااستفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی پیشینة پژوهش پرداخته و سپس بااستفاده از پژوهش های میدانی، اطلاعات جمع آوری گردید. سپس از پرسش نامه، به عنوان ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج به دست آمده رابطة بین توانمندسازی و تعهد سازمانی و فرضیات فرعی مربوط به احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثربودن و احساس معنی داربودن و احساس داشتن اعتماد به دیگران را به جزء احساس شایستگی مورد تأیید قرار دادند.
بررسی رابطه بین سبک مدیریت مدیران و مدیریت زمان آنان در دبیرستانهای شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک مدیریت مدیران و مدیریت زمان آنان در مقطع متوسطه شهر بجنورد در سال 87-88 صورت پذیرفته است. که پایه نظری پژوهش حاضر تئوری مسیر-هدف رابرت هاوس از تئوری های اقتضایی می باشد به همین منظور سبک مدیریت به عنوان متغیر پیش بین و مدیریت زمان به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفته است.روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که محقق در شرایطی کاملا طبیعی به مشاهده و گردآوری اطلاعات و سپس به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته است. جامعه آماری، مدیران مقطع متوسطه شهر بجنورد اعم از دولتی، غیرانتفاعی و شاهد شامل 49نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بدون جایگذاری طبق جدول کرچسی مورگان 44 نفر از آنان انتخاب گردیده است. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته سبک مدیریت با ضریب اعتبار 0.92 و از پرسشنامه استاندارد مدیریت زمان (کرمی مقدم،1377) با اعتبار 0.86 و روایی محتوایی بالا استفاده شده است و به منظور توصیف فرضیات این پژوهش از جداول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص های آماری (میانگین، انحراف استاندارد، نمودارهای ستونی و دایره ای) و همچنین به منظور استنباط نتایج از آزمونهای آماری (همسبتگی گشتاوری پیرسون، نمودار پراکنش، آزمون تی تست، آلفای کرونباخ و جداول افقی) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین سبک مدیریت مدیران و مدیریت زمان در سطح اطمینان %95رابطه وجود دارد. همچنین نتایج فرعی پژوهش بیانگر آن است که رابطه سبک آمرانه، حمایتی، مشارکتی و توفیق گرا با مدیریت زمان مدیران معنی دار می باشد.
برنامه ریزی توسعه فرهنگی- اجتماعی شهر تهران
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۲ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
انگیزه ارایه مقاله ای تحت عنوان «برنامه ریزی توسعه فرهنگی - اجتماعی شهر تهران» به همایش موازین توسعه و ضد توسعه فرهنگی - اجتماعی شهر تهران در اردیبهشت سال 1380 پر کردن خلئی بود که در سرفصلها و موضوعات فراخوان علی رغم گستردگی مباحث مطرح شده وجود داشت.
بررسی نقش یک پارچگی بین مدیریت کیفیت جامع و مدیریت تکنولوژی در تعیین عملکرد های کیفیت و نوآوری(پژوهشی در مورد شرکت های تولیدی استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس انجام یک مطالعه ی توصیفی تهیه شده است و طی آن یک پارچگی بین مدیریت کیفیت جامع (TQMو مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه (TIM)، در راستای پیش بینی عملکردهای سازمان در حوزه های کیفیت و نوآوری، مورد آزمون قرار می گیرد. این مطالعه رابطه ی بین TQM و TIM را با تاکید بر دو موضوع مهم زیر به انجام می- رساند:نخست یک پارچگی بین TQM و TIM از طریق بررسی شکاف بین این دو بخش مهم، که در سازمان ها به صورت مجزا از یکدیگر بوده و دارای شرح وظایف متفاوتی هستند، صورت می پذیرد.در ثانی تاثیر یک پارچگی بین TQM و TIM بر روی شاخص های عملکرد کیفیت و نوآوری، که اولین و مهم ترین منابع در کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها مطرح هستند، مورد آزمون قرار می گیرد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از 148 مدیر شاغل در شرکت های تولیدی دارای بیش از 500 پرسنل، در محدوده ی استان مرکزی جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل آن ها نیز از تکنیک مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که: TQMدارای قدرت پیش بینی قوی برای عملکردهای کیفی سازمان است ولی هیچ گونه رابطه ی مشخص و قابل توجهی با عملکردهای نوآوری ندارد. هم چنین TIM دارای قدرت پیش بینی برای عملکردهای کیفی سازمان است، ولی شدت آن نسبت به TQM در درجات پایین تری قرار دارد، با این وجود دارای رابطه قوی تری برای پیش بینی عملکردهای نوآوری سازمان است. در نهایت این که TQM و TIM دارای رابطه ی همبستگی با یکدیگر هستند. مهم ترین نتیجه ی به دست آمده از این پژوهش این است که مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه ی منابعی مناسب برای کاربرد به همراه و با هماهنگی با TQM می باشند که نتیجه ی این تعامل ارتقاء عملکرد های کیفیت، و مهم تر از آن تقویت عملکردهای نوآوری در سازمان ها است.
تأثیرآموزش ایمنی مبتنی بر فرآیندهای الگوی پرسید - پروسید بر ارتقاء و تداوم رفتارهای ایمن کارگران
حوزه های تخصصی:
مقدمه: الگوی برنامه ریزی پرسید- پروسید دارای ویژگیهای خاص و جامع است که در برنامه های ایمنی و بهداشت در مراکز کاری، برای حل مشکلات رفتاری مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از این مقاله، تعیین تأثیر آموزش ایمنی بر اساس فرآیندهای الگوی پرسید - پروسید بر ارتقاء و تداوم رفتارهای ایمن کارگران مجتمع پتروشیمی رازی ماهشهر است
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه تجربی از نوع تصادفی شاهد دار است که روی182 نفر از کارگران شرکتهای پیمانکاری مجتمع پتروشیمی رازی ماهشهر انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار بود که اعتبار علمی آن به روش روایی صوری و محتوا، و پایایی آنها با روش های آزمون- آزمون مجدد و همسانی درونی (آلفای کرونباخ) تعیین گردید. ارزیابی بعد از مداخله در دو مرحله، یک و شش ماه بعد انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده قبل و بعد از مداخله آموزشی با استفاده از نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
نتایج: یک ماه پس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات رفتارهای ایمن گروه آزمون به طور معنی داری افزایش پیدا کرد در صورتی که این تغییرات در گروه شاهد معنی دار نبود . همچنین نتایج نشان داد که شش ماه پس از مداخله آموزشی، افزایش میانگین نمرات رفتارهای ایمن در گروه آزمون دارای تداوم معنی دار بوده است
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، تأثیرکاربرد الگوی پرسید پروسید بر ارتقاء و تداوم رفتارهای ایمن کارگران مجتمع پتروشیمی رازی ماهشهر، مثبت و قابل قبول می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود از این الگوی آموزشی برای افزایش رفتارهای ایمن در صنایع مشابه مورد استفاده قرار گیرد
واژه های کلیدی: آموزش ایمنی، ارتقاء رفتار ایمن، تداوم رفتارهای ایمن، الگوی پرسید پروسید، کارگران پتروشیم
سازمانهای غیر دولتی و چالشهای پاسخگویی
حوزه های تخصصی:
"زندگی در دهکده ی جهانی با سرعت روزافزون ارتباطات و وابستگی کشورها به هم به اشکال مختلف موجب مواجه شدن انسانها با مشکلات عدیده ای می شود که سازمانها و نهادهای موجود از عهده ی حل آنها برنخواهند آمد.
سازمانهای جامعه مدنی(CSOs) در دو دهه ی اخیر نقش بسیار ارزنده ای در نظام حکومتی و حل مشکلات اجتماعی پیدا کرده اند. این سازمانها برای حفظ نقش و مشروعیت خود در جامعه، با تقویت مسئولیت اجتماعی و جلوگیری از کجرویهای موجود در جامعه کوشیده اند پاسخگوی ذی نفعان خود باشند. حال باید دید اصولاً پاسخگوئی چیست؟ پاسخگوئی به چه کسانی؟ چگونه؟ صورت می پذیرد. این پرسشها در سازمانهای غیردولتی از اهمیت برخوردار بوده و اندیشمندان و پژوهشگران در پی یافتن پاسخهای آنها هستند. این مقاله مقدمه ایست برای یافتن جوابهائی جهت چالشهائی که سازمانهای غیردولتی با آن مواجه هستند.
"
مدلی برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری درشرکتهای خودروسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت پویای تجارت جهانی ضروری می سازد که زنجیره های تامین قابلیت انطباق با تغییر را داشته باشند. همچنین پیچیدگی محیط کسب و کار وافزایش رقابت در صنایع مختلف، سبب ناپایداری وبی ثباتی عوامل رقابت پذیری شده است.ایجاد و تداوم رقابت پذیری ،مستلزم برخورداری از شایستگی هایی است که با تکیه بر توانمندی های سازمان برای مشتریان ارزش ایجاد کند.در این تحقیق مدلی برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری درشرکتهای خودروسازی ایران ارائه می شود که انتظار میرود با بکارگیری آن، شرکتهای خودروساز علاوه بردستیابی به روشی موثربرای مدیریت حوادث ،امکان رقابت پذیری هم کسب نمایند.برای این منظورابتدابامطالعه گسترده درادبیات موجود،چارچوب مفهومی اولیه برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری استخراج گردید.درادامه، بابهره گیری ازنظر خبرگان (روش دلفی)، مصاحبه وانجام پیمایش، مدل تحقیق مطابق با شرایط صنعت خودروکشورشکل گرفت ونهایی شد. نتایج تحقیق گویای آن است که شرکتهای خودروسازی کشور باایجادیا تقویت توانمندی هایی نظیرانعطاف پذیری درمنبع یابی،اثربخشی،امنیت،انعطاف پذیری در اجرای سفارش،قابلیت انطباق وهمکاری می توانند قابلیت ارتجاعی لازم جهت مقابله با مهمترین نقاط آسیب پذیر صنعت خودرومانند: نوسانات نرخ ارزوقیمت ها، تحریم های بین المللی، ضعف دردانش فنی،پایین بودن سطح کیفی محصولات و خدمات پس ازفروش ضعیف رادرخودایجاد وعلاوه برآن با بهره گیری ازفرصت های پیش آمده،امکان رقابت پذیری نیزکسب نمایند
نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت رسانه(مطبوعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه مدل های ساختاری مدیریت مناطق جوامع متکثر قومی: درس هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واقعیات غیر قابل انکار تاریخ، بافت متکثر فرهنگی و قومی کشورهاست که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، بسیار حائز اهمیت است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند، یکی از موضوعات مهم حکومتداری است. با توجه به سوابق تاریخی، کشورها مدل های مختلف اداره مناطق را تجربه کرده اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که نمی توان برای یک کشور، مدل خاصی را تجویز کرد، بلکه این مدل ها در کشورهای مختلف، بازتاب های متفاوتی داشته است. مسلم است که توسعه یافتگی سیاسی و سابقه تاریخی همزیستی هویت های مختلف، در موفقیت یا شکست مدل های مزبور تأثیرگذار است. در مقاله حاضر، مدل های مختلف اداره مناطق مورد مقایسه قرار می گیرد. با توجه به ملزومات امنیت ملی، در ایران صرفاً مدل تمرکززدایی می تواند مناسب باشد که ابعاد آن در این مقاله بررسی می شود.
مدلسازی روش تولید به هنگام با استفاده از رویکرد پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم تولید به هنگام(JIT) به منظور تولید و ارائه محصولات و خدمات مورد نیاز با حداقل موجودی ممکن ارائه شده است. مقاله حاضر با هدف ارائه نمونهای از کاربرد روش مدلسازی پویایی سیستم برای تحلیل و بهبود رفتار سیستم تولید به هنگام تدوین شده است. در این مقاله ارتباط بین تقاضا برای محصولات، کیفیت محصول تولیدی، موجودی و وضعیت نگهداری ماشینآلات و تجهیزات کارخانه، نرخ تولید و کارایی عرضهکنندگان در یک سیستم پویا بررسی شده است. در ابتدای مقاله صورت مسأله، فرضیه دینامیکی و نمودار علّی- معلولی حاکم بر مسأله و نمودار جریان سیستم ارائه شده است و در ادامه با توسعه یک مدل دینامیکی رفتار مدل از زوایای مختلف بررسی شده است.
بررسی دلایل جبران کاهش قدرت خرید پول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات چالش برانگیز در اقتصاد اسلامی، لزوم یا عدم لزوم جبران کاهش ارزش پول در مبادلات (از جمله در قرض) است. در این مقاله یازده دلیل برای لزوم جبران کاهش ارزش پول ارایه شده است. بر اساس یافته های این مقاله، فی الجمله تایید شده جبران کاهش ارزش پول موضوعا خارج از تعریف ربا بوده و جبران آن لازم و ضروری است. قبول این گزاره در اقتصاد باعث ایجاد تحولات شگرفی در مبادلات اقتصادی خواهد شد که حداقل نتیجه حاصل از آن توزیع مناسب تر درآمد و ثروت خواهد بود و عدم قبول جبران کاهش ارزش پول در مبادلات مدت دار، قسط و عدالت توصیه شده در اسلام را مخدوش خواهد ساخت.
روشهای موثر در مدیریت نقدینگی بانکها
منبع:
حسابرس ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
مدل سازی پویای مسائل برون سپاری پروژه های سیستم های اطلاعاتی: مطالعه موردی شرکت خدمات انفورماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلایل متعددی برای شکست پروژه های مختلف درون سازمانی وجود دارد که برخی از مهمترین آنها عدم حمایت مدیریت ارشد، مقاومت های شدید درون سازمانی، تغییر شرایط اجرا و مقتضیات سازمانی هستند. پروژه های سیستم های اطلاعاتی نیز در همین قالب، قابل برررسی هستند. به دلیل اهمیت ویژه این پروژه ها و با توجه به تاثیر خاص آنها بر کیفیت و کمیت خروجی سازمان، در این مقاله به دنبال یافتن راه حل هایی هستیم تا احتمال چنین رخدادهایی را در سازمان های ایرانی به حداقل رسانیم. در همین راستا، شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان بزرگترین شرکت فعال در زمینه بانکداری الکترونیکی در ایران جهت مطالعه انتخاب گردیده است. در این پژوهش با استفاده از مدل سازی دینامیکی در قالب روش تحلیل پویایی سیستم، مساله برون سپاری پروژه های سیستم های اطلاعاتی مدل شده و با استفاده از شبیه سازی رفتاری در محیط نرم افزار Vensim، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با آزمون راهکارهای مختلف در محیط شبیه سازی، سیاست ها و راهکارهایی برای بهبود وضعیت پروژه های برون سپاری شده سیستم های اطلاعاتی ارائه گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: آموزش مستمر، طراحی و استقرار نظام های گوناگون مدیریتی از طریق تصویب و اجرای آیین نامه ها و دستورالعمل ها، کمک به بهبود وضعیت مالی پیمانکاران، رسیدن به زبان و فهم مشترک از پروژه میان کارفرما و پیمانکار و دقت در انتخاب پیمانکار. نقطه افتراق این مقاله با مقالات قبلی این حوزه، تمرکز بر شکاف عملکردی و برنامه ریزی برای رفع آن است.