فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
478 - 507
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت زنجیره تأمین نوعی مدیریت سازمانی مدرن است که جریان اطلاعات، جریان سرمایه و مشارکت های تجاری را در زنجیره تأمین سازمان دهی و برنامه ریزی می کند و به اطلاعات کامل تجاری و بازار نیاز دارد (کویین و همکاران، 2012)؛ با این حال، هزینه به دست آوردن شرکت های زنجیره تأمین و اطلاعات محصول با روش های سنتی، بسیار سنگین است. فناوری اطلاعات نیرویی را برای شرکت ها فراهم می کند تا مدیریت زنجیره تأمین را پیاده سازی کنند و زنجیره تأمین را به راحتی به اشتراک بگذارند. همه شرکت ها در زنجیره تأمین، می توانند از طریق مدیریت اطلاعات ارزش ایجاد کنند (حسین نیاشاواکی و همکاران، 2023). استفاده از رویکردهای هوشمند برای پیش بینی قیمت و میزان تقاضا، عملکرد تحویل تأمین کننده، دقت پیش بینی تقاضا، افزایش دقت برنامه ریزی کارخانه و پیش بینی تقاضا برای محصولات جدید را بهبود می دهد و باعث می شود که ریسک تأمین کننده، هزینه حمل ونقل، هزینه های موجودی و عملیات و زمان پاسخ گویی کاهش یابد (تیرکلایی و همکاران، 2021). در مدیریت زنجیره تأمین، پیش بینی دقیق تقاضا که از قیمت تبعیت می کند، موضوعی حیاتی است که می تواند هزینه موجودی را کاهش دهد و سطح خدمات مطلوب را به دست آورد (زوقاق و همکاران، 2020). رویکردهای هوشمند قیمت گذاری در زنجیره تأمین، به شرکت های زنجیره تأمین کمک می کند تا با توجه به دانش به دست آمده، کیفیت نحوه ارائه محصول خود را در مدیریت زنجیره تأمین تطبیق دهند (کوتسیوپولوس و همکاران، 2021). در صنعت فولاد و مدیریت زنجیره تأمین، شناسایی و مدل سازی نوسان های بازار فولاد بسیار مهم است. با توجه به زنجیره عمودی در این صنعت و تعامل مابین بازیکنان این صنعت، از نظریه بازی برای مدل سازی قیمت بهینه بهره برده شده است. از طرفی با توجه به اینکه برای رسیدن به تعادل، به تعامل بازیکنان و تکرار بازی نیاز است، از مدل های شبکه عصبی برای تکرار بازی استفاده شده است. در ادامه با توجه به شرایط خاص کشور در خصوص تحریم های شدید در صنعت فلزات، متغیر تحریم به عنوان عامل تعدیل در مدل سازی قیمت این صنعت در نظر گرفته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. بازه زمانی پژوهش برای پیش بینی قیمت فولاد و محاسبه شاخص تحریم، داده های فصلی سال های 2011 تا 2020 بوده است. نرم افزار استفاده شده در این پژوهش، نرم افزار متلب است.
یافته ها: برای پیش بینی قیمت فولاد، از سه شبکه عصبی بیزین، بردارهای پشتیبان و پاد انتشار گراسبرگ بهره گرفته شد. نتایج بیانگر این واقعیت است که مدل پاد انتشار گراسبرگ، در پیش بینی قیمت فولاد دقت بیشتری دارد. در ادامه، قیمت پیش بینی شده وارد فرایند نظریه بازی ها شد و نقطه تعادل نش مدل تعیین شد. با توجه به شرایط خاص کشور، متغیر تحریم در مدل نظریه بازی ها وارد شد. نتایج نشان داد که حضور تحریم ها در مدل، باعث افزایش قیمت ها و کاهش تولید در صنعت فولاد شده است. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر، تغییرات قیمت ناشی از تغییرات عرضه و تقاضا، در حضور تحریم ها بررسی شد، به علت کاهش عرضه و افزایش سطح تحریم، سطح قیمت ها با رشد فزاینده ای نسبت به تغییرات عرضه مواجه شد؛ در نتیجه می توان گفت که فولاد یک نهاده کم کشش است. این امر موجب می شود که هر گونه اخلال در زنجیره تأمین فولاد، افزایش شدید قیمت این کالا و تلاطم در بازار آن را در پی داشته باشد. در نتیجه، این امر حساسیت مدیریت زنجیره تأمین در محصول فولاد را دوچندان می کند. بر این اساس، لازم است که از دیدگاهی سیستمی و پویا در سیاست های تنظیم بازار، سیاست های تأمین مواد اولیه و حمل ونقل، انبارداری و... بهره گیری شود. باید توجه شود که استفاده از رویکردهای هوشمند و یادگیری ماشینی، در راستای هماهنگ سازی این امور نقش بسزایی را ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از رویکرد استکلبرگ استفاده شده است، نتایج به ترتیب ورود بازیکنان به بازی، بر تعادل نش حساس است. تدوین قوانین و مقررات نظارت ورود به بازار در این صنعت باید بررسی شود؛ زیرا صنعت فولاد جزء صنایعی است که هزینه های ورود و خروج سنگینی دارد. با توجه به نتایج پژوهش، بایستی نظارت بر ورود و خروج بازیکنان در این صنعت، در کانون توجه سیاست گذاران و مدیران این صنعت قرار گیرد و تلاش شود که قواعد بازی و استانداردهایی برای فعالان این بازار تدوین شود.
بهینه سازی یک سیستم تولید سلولی پویا با در نظرگرفتن خرابی ماشین آلات، همراه با پایش توالی دوره های عملیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
508 - 533
حوزه های تخصصی:
هدف: چرخه کوتاه عمر محصول، الگوهای پیش بینی ناپذیر تقاضا و کاهش روزافزون زمان عرضه به بازار، باعث شده است که شرکت های تولیدی تحت فشار قرار گیرند. به همین منظور، شرکت های تولیدی برای رویارویی با سناریوهای پیچیده تولید، به پیاده سازی سیستم های تولید سلولی (CMS) روی آورده اند که کاهش هزینه های تولید، افزایش انعطا ف پذیری و پاسخ سریع به تقاضای بازار را به همراه دارد. سیستم تولید سلولی، یکی از فلسفه های فناوری گروهی است که با تقسیم یک سیستم بزرگ به چندین زیرسیستم کوچک، کنترل و مدیریت سیستم تولید را تسهیل می کند. اولین موضوع در طراحی یک سیستم سلولی، گروه بندی ماشین ها برای تولید خانواده ای از قطعات در سلول های تولیدی است که از آن با عنوان تشکیل سلول یاد می شود. در واقع با ایجاد سلول های کارآمد، کارایی ماشین های درون سلولی (فرایند درون سلولی) به حداکثر و انتقال قطعات از یک سلول به سلول دیگر (فرایند بین سلولی) به حداقل می رسد. مسئله دوم، مسئله چیدمان گروهی، یعنی فاصله سلول ها در کارگاه از یکدیگر (چیدمان بین سلولی) و چیدمان ماشین ها در داخل سلول ها (چیدمان درون سلولی) است. گروه بندی بهینه ماشین ها در سلول ها، قرارگیری کارآمد سلول ها در کنار یکدیگر و همچنین، ماشین های داخل سلول ها، بر هزینه های حرکات درون سلولی و حرکات بین سلولی قطعات تأثیر می گذارد. در یک سیستم تولید سلولی استاتیک، تقاضا در تمام دوره ها ثابت در نظر گرفته می شود؛ ولی با پیشرفت تکنولوژی، محیط یک صنعت با تلاطم در انواع محصولات و تقاضا مواجه است. برای غلبه بر این مسائل، در پژوهش حاضر یک سیستم تولید سلولی پویا معرفی شده است که سلول های بهینه را در هر دوره با توجه به شرایط تقاضا جایابی می کند. با توجه به اهمیت آنچه بیان شد، این مطالعه به طور هم زمان به حل مسئله یک سیستم تولید سلولی پویا (DCMS) با ماشین های غیرقابل اعتماد و مسئله برنامه ریزی تولید و چیدمان بین سلولی می پردازد. تابع هدف مدل پیشنهادی، به دنبال حداقل کردن هزینه های جابه جایی درون و بین سلولی، پیکربندی مجدد، خرابی ماشین آلات، تولید قطعه، نگهداری قطعه در انبار و سفارش معوق قطعه در دوره های تولیدی است.
روش: در ابتدا، یک مدل ریاضی برنامه ریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط، برای مسئله مدنظر ارائه و سپس خطی سازی شد. مدل ریاضی پیشنهادی با یک مطالعه موردی در نرم افزار GAMS با سالور GUROBI اعتبارسنجی شد و در ادامه، به تأثیر جابه جایی ماشین آلات بین دوره ها و تحلیل حساسیت پارامتر میانگین زمان بین دو خرابی پرداخته شد.
یافته ها: انعطاف پذیری در مسیریابی، مکان یابی بهینه سلول ها و گروه بندی بهینه ماشین آلات، به کاهش هزینه های تولید منجر شد. همچنین با جابه جایی دو ماشین m1 و m3 هزینه تولید به میزان 353,870 تومان بهبود پیدا کرد.
نتیجه گیری: پیکربندی مجدد سلول های ماشین در دوره جدید، هزینه تولید را بهبود می دهد. مدل پیشنهادی، مدل انعطاف پذیر در مسیریابی تولید قطعه است. تحلیل حساسیت MTBF نشان داد که تعداد خرابی ها بر عملکرد سیستم تأثیر دارد.
The Digital Transformation of Creative Industries as a Management Imperative of Information Security of Society on a Parity-Legal Basis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The article defines that the composition and structure of creative industries, their branch specialization and cooperation, the scale and directions of development of industrial and other relations are determined by means of solving spatial problems and are conditioned by the level of digital transformation as imperative system-reflex management of information security of society at parity-legal principles. The process of formation of digital transformation of creative industries as an imperative of system-reflexive management of information security of society on a parity-legal basis in modern conditions today must meet globalization challenges that dictate the development of the country's economy as a whole. This should be manifested in the application of modern integration models for the formation and development of creative industries. It is substantiated that the main tasks of the strategy of financial capacity for digital transformation of creative industries as an imperative of system-reflexive management of information security of society on a parity-legal basis are to achieve balance of financial opportunities and needs of industries, efficiency of their financial relations, efficiency of processes of formation, movement, allocation and use of financial resources, rational structure of sources of financial resources, under which is possible stable financial support of digital transformation.
Prediction of Type - I and Type –II Diabetes: A Hybrid Approach using Fuzzy Logic and Machine Learning Algorithms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Diseases like diabetes are chronic and require long-term management. Inadequate production of insulin results in high blood sugar levels. Such diseases lead to serious health issues such as heart ailments, blood vessel complaints, eye ailments, kidney function disorders, and nerve ailments. Hence, accurate assessment and management of risk factors are crucial for the onset of diabetes. Our proposed approach combines fuzzy logic & machine learning algorithms for diabetes risk prediction. Three machine learning models were trained to classify patients into two categories of diabetes (Type-I and Type-II) based on their clinical dataset collected from Katihar Medical College & Hospital and Suvadhan Lab. The polynomial regression algorithm achieved a score of 0.947, while the support vector regression algorithm with the rbf kernel achieved a score of 0.954, with a linear kernel achieved a score of 0.73. Our proposed approach performed well with respect to the conventional approaches with improved accuracy by identifying the patients at diabetes risk. In future work, we further analyze the relationship between other ignored factors which contribute to diabetes risk.
بررسی نقش میانجی ارزش های اخلاقی و سرمایه فکری در ارتباط میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نگرش فرد نسبت به تصویر بدنی خود در دانشجویان رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نگرش فرد نسبت به تصویر بدنی خود در دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران با در نظر گرفتن نقش میانجی ارزشهای اخلاقی و سرمایه فکری بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به تعداد 340 نفر بود. حجم نمونه با توج ه ب ه رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری، تعداد 5 تا 10 آزمودنی ب ه ازای ه ر سوال و شرط حداقل 100 آزمودنی (پیشنهاد گورسوچ) و نهایتا 181 نفر تعیین و روش نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد شده با 22 سوال و با پایایی قابل قبول بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزارهای آماری SPSS26 و PLS Smart 3.0 استفاده شد. نتایج نشان داد که ارزشهای اخلاقی و سرمایه فکری دارای نقش میانجی در ارتباط بین میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نگرش نسبت به تصویر بدنی می باشند. بنابراین دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران می توانند با اجرای برنامه های مرتبط با استفاده اصولی و مناسب از شبکه های اجتماعی به رشد و توسعه فردی فعلی و آینده شان و شکل گیری نگرش سازنده و اثربخش نسبت به تصویر بدنی خود و احترام به ارزشهای اخلاقی و حفظ این ارزشها برای رسیدن به سطح مطلوبی از عملکرد فردی و اجتماعی مبادرت نمایند.
واکاوی تاثیر مولفه های مدل شبکه ای مدیریت دانش مدیران فدراسیون کشتی بر آموزش اثربخش ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مطالعات جدید و گسترده دانشی در حوزه ورزش و اهمیت مدیریتِ دانشِ این دستاوردها در خط مشی گذاری های مدیران ورزشی جهت آموزش بهینه و اثربخش ورزشکاران به منظور رسیدن به عملکرد بالاتر و جلوگیری از صدمات ورزشکاران، این مقاله با استفاده از روش معادلات ساختاری، تاثیر مولفه های مدیریت دانش در مدیران فدراسیون کشتی را بر آموزش اثربخش ورزشکاران بررسی کرده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش ورزشکاران کشتی در سال 1401 بوده است که تعداد 50 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از فرمول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات، شامل پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (2000) 21 آیتمی، پرسشنامه آموزش یاوری (1396) شامل 32 آیتم، و پرسشنامه اثربخشی پارسونز شامل 28 آیتم بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسیده است. سنجش پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بیش تر از 7/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نرم افزار PLS نشان می دهد که مولفه ایجاد دانش در مدیران فدراسیون کشتی با عدد 8522/43 بیشترین وزن از بارهای عاملی و مولفه انتقال دانش با 7366/21 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است. در این میان مولفه کاربرد دانش با عدد 154/30 و مولفه حفظ و نگهداری دانش با 6228/26 به ترتیب بعد از مولفه ایجاد دانش قرار می گیرند. همچنین چهار مولفه مدل شبکه ای مدیریت دانشِ مدیران ورزشی رابطه مثبت و معناداری با اثربخشی آموزش های ورزشکاران دارد.
مطالعه عوامل موثر بر بد اخلاقی بازیکنان فوتبال با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ورزش امروزه از مقوله های مهم در هر جامعه ای محسوب می شود و افراد زیادی را تحت تاثیر خود قرار داده است. فوتبال یکی از محبوب ترین رشته های ورزشی و البته یکی از پر برخوردترین رشته ها لحاظ می شود که خصوصا اخلاق و رفتار بازیکنان را نشانه گرفته است. اولین گام برای سامان بخشیدن به این مسئله پیداکردن عوامل موثر بر بداخلاقی در بازیکنان فوتبال می باشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه عوامل موثر بر بداخلاقی بازیکنان لیگ برتر فوتبال انجام شده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد براساس الگوی اشتراوس-کوربین استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید تربیت بدنی، مربیان فوتبال و دانشجویان تربیت بدنی تشکیل داده اند و با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه-های نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و صاحب نظران تا حصول اشباع نظری ادامه پیدا کرد. به منظور اطمینان از روایی ابزار از نظرات خبرگان و برای اطمینان از پایایی داده ها از روش بازبینی نخبگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته ها: پس از طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، نتایج تحلیل داده ها حول الگوی پارادایمی، شش مقوله کلی استخراج شدند که ناظر بر مهم ترین عوامل پیش روی پرخاشگری در بازیکنان در فوتبال می باشند. این عوامل عبارتند از : عوامل مدیریتی، عوامل فردی و روانی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل امکاناتی می باشد. نتیجه : طبق یافته های پژوهش به این نتیجه رسیده شد که عوامل درونی و بیرونی از مهم ترین عوامل و تاثیرگذار بر روند بداخلاقی بازیکنان فوتبال می باشد.
تاثیر هوش های چندگانه بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرهنگ سازمانی حسابرسان
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
66 - 87
حوزه های تخصصی:
هدف، بررسی تاثیر هوش های چندگانه بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرهنگ سازمانی حسابرسان می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. قلمرو مکانی و زمانی تحقیق، موسسات حسابرسی در سال 1401 و 1402 می باشند. جامعه آماری، حسابداران رسمی و مدیران حرفه ای در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که تعداد جامعه آماری برابر 1300 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 297 نفر تعیین شده است. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه، استفاده شده است. در این پژوهش روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و روایی واگرا بررسی شد. همچنین پایایی متغیرها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی که برای تمامی متغیرها بیشتر از 0.7 بوده است. نرم افزار مورد استفاده برای انجام تحلیل داده ها SPSS و Smart PLS4 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که هوش های چندگانه(هوش سازمانی، هوش معنوی و هوش عاطفی) بر قضاوت و تصمیم گیری و همچنین فرهنگ سازمانی حسابرسان تاثیر دارد. و فرهنگ سازمانی حسابرسان بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان تاثیر دارد. در نهایت، فرهنگ سازمانی حسابرسان در تاثیر هوش های چندگانه بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان نقش میانجی دارد.
تاثیر هوش میان فردی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی با نقش میانجی رفتار کارآفرینانه
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
140 - 155
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده به بررسی ویژگی های شخصیتی حسابرسان ویژه در مورد نوع ارتباطاتی که حسابرسان دارند و داشتن نگاه کارآفرینی و به کارگیری آن در گزارشات تا بتواند میزان کیفیت را بالا ببرد، پرداخته شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 1700 نفر حسابرس شاغل که در موسسات حسابرسی مشغول به فعالیت هستند انتخاب شد. به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه برابر با 313 نفر محاسبه گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده که زیرمجموعه ای از نمونه گیری احتمالی است، استفاده گردید. این مطالعه داده ها را با استفاده از پرسش نامه استاندارد که روایی و پایایی آن تائید شده است ، جمع آوری نموده است. از نرم افزار spss و pls و مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهدکه هوش میان فردی حسابرسان تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی و رفتار کارآفرینانه دارد. علاوه بر این، رفتار کارآفریانه نقش مثبت و معناداری در میانجیگری رابطه بین هوش میان فردی حسایرسان و کیفیت حسابرسی دارد. نتایج حاکی از آن است یک موسسه حسابرسی در قالب ساختار سازمانی زمانی گزارش های با کیفیت ارائه خواهد کرد که براساس ویژگی های روانشناختی و داشتن رفتار کارآفرینانه قابلیت لازم برای ایجاد یک تعامل بلندمدت بین حسابرسان با دیگران را ایجاد نماید. در واقع می تواند موجب دستیابی یک مزیت رقابتی پایدار در محیط دائما درحال تغییر باشد.
تأثیر محدودیت مالی و بیش اعتمادی مدیران بر حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد
حوزه های تخصصی:
هدف: دسترسی به وجوه نقد برای شرکت ها، در تحقق برنامه های سرمایه گذاری بسیار کلیدی است، اما ممکن است در شرایط مختلف، تاثیرپذیری سرمایه گذاری از جریان نقد تغییر کند. بر همین اساس، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر محدودیت مالی و بیش اعتمادی مدیران بر حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد پرداخته است.روش : نمونه آماری مورد مطالعه شامل 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1400 است و اطلاعات مورد نیاز از صورت های مالی حسابرسی شده که در سایت کدال موجود است، گردآوری شده اند. در این مطالعه هشت فرضیه تبیین شده است که با استفاده از تکنیک های اقتصادسنجی رگرسیون اثرات ثابت و رگرسیون پروبیت، در نرم افزار ایویوز مورد آزمون قرار گرفته اند.یافته ها: جریان نقد تاثیر مثبت و معناداری بر سرمایه گذاری و بیش سرمایه گذاری دارد. همچنین محدودیت مالی، حساسیت مثبت سرمایه گذاری و بیش سرمایه گذاری به جریان نقد را افزایش می دهد، ولی بیش اعتمادی مدیران تاثیری بر حساسیت سرمایه گذاری و بیش سرمایه گذاری به جریان نقد ندارد. با این وجود، زمانی که تعامل محدودیت مالی و بیش اعتمادی مدیران، در نظر گرفته می شود، حساسیت مثبت سرمایه گذاری و بیش سرمایه گذاری به جریان نقد، تقویت می شود که حاکی از نقش مهم محدودیت مالی در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری است.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه با حمایت از تئوری حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد، نشان می دهد که محدودیت مالی، بیش اعتمادی مدیران و جریان های نقد، همگی نقشی حیاتی در تصمیم گیری های سرمایه گذاری شرکت ایفا می کنند.
بررسی تاثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر اجتناب مالیاتی، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری مسئولیت پذیری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر اجتناب مالیاتی، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های1393-1400 است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند، از این میان، 105 شرکت به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چندمتغیره برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها نیز از داده های تابلویی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، رابطه مثبت و معناداری با مسئولیت پذیری اجتماعی دارد. همچنین تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، رابطه منفی و معناداری با اجتناب مالیاتی دارد. مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه بین تنوع جنسیتی در هیات مدیره، با اجتناب مالیاتی را تشدید می کند.
نتیجه گیری: به مدیران، سرمایه گذاران و اعتباردهندگان پیشنهاد می شود با وجود تأثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، به منظور جلوگیری از اعمال رفتار فرصت طلبانه مدیران و اجتناب مالیاتی شرکت، در تصمیم گیری های خود به تنوع جنسیتی در هیأت مدیره توجه بیشتری کنند. به حسابرسان مالیاتی نیز توصیه می شود به شرکت هایی که فعالیت های غیرمسئولانه اجتماعی دارند، توجه بیشتری نشان دهند؛ زیرا امکان فعالیت های اجتناب مالیاتی در آن شرکت ها بیشتر از دیگران است. مدیران شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی بیشتری داشته اند، می توانند با ارائه صورت های مالی شفاف و با پررنگ نشان دادن اینکه در برابر سهامداران احساس مسئولیت بیشتری دارند، برای جذب سرمایه بیشتر اقدام کنند.
تحلیل اثرگذاری اشکال مختلف مالیات بر تولید و تورم، با تاکید بر مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل اثرگذاری در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت دو شکل مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده، بر روی این دو شاخص اقتصاد کلان برای دوره 1370 تا 1400 می باشد. در این مطالعه برای برآورد ضرایب، با توجه به نتیجه آزمون ریشه واحد و ایستایی متغیرها در سطح و با یک وقفه گیری از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده (ARDL)، استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که هر دو مدل (متغیر وابسته مدل اول: تورم، و متغیر وابسته مدل دوم: تولید ناخالص داخلی) دارای روابط بلندمدت می باشند. در مدل نخست، نتایج نشان می دهد که در بلندمدت، مالیات ها دارای اثرات تورمی بوده، و از سوی دیگر، برخلاف انتظار گروهی از کارشناسان، تحمیل مالیات ها در بلندمدت، تولید ناخالص را بهبود خواهد بخشید. همچنین مقدار ECT(-1) برای هر دو مدل به صورت مورد انتظار و برابر 775/0- و 901/0- می باشد که به معنای بازگشت به تعادل بلندمدت در کمتر از دو دوره، پس از ورود شوک می باشد.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود با بررسی سایر متغیرهای مالی کلان، نسبت به ارزیابی سایر متغیرها و اثرگذاری آنها بر متغیرهای اقتصاد کلان توجه بیشتری مبذول گردد.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان سازمانی مدیران و متخصصین حوزه منابع انسانی می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. استخراج مؤلفه ها و شاخص های مدیریت منابع انسانی سبز از بررسی پیشینه و مبانی نظری به دست آمد و سپس برای تحلیل از روش دلفی فازی در سه راند استفاده شد. مؤلفه ها و ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز شامل 9 بعد فرآیند سبز استراتژی سبز حمایت سبز فرهنگ سبز آموزش سبز پاداش سبز مشارکت سبز تجزیه و طراحی شغل سبز مدیریت انضباط سبز و 20 مؤلفه شناسایی و تائید شد. نتایج نشان داد که بعد استراتژی سبز در مدیریت منابع انسانی سبز در مرحله اول با میانگین (967/0) و دوم با میانگین (942/0) که اعداد به دست آمده تقریباً همپوشانی را در دو مرحله پایانی دارند. همچنین نتایج نشان می دهد که در بعد استراتژی سبز مؤلفه همراستایی استراتژیک سبز بالاترین نظرات خبرگان را دارا بوده؛ در مرحله اول با میانگین (990/0) و دوم با میانگین (973/0) که نشان از اشباع کامل نظرات خبرگان و همپوشانی این دو مرحله را دارا بوده است.
نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی در نظر گرفته شد. با استفاده از یک کمپین بازاریابی ویروسی از 765 شرکت کننده 393 نفر روی لینک بازی ارسالی از طریق ایمیل کلیک کردند اما 288 نفر در بازی شرکت کردند 141 نفر سؤالات را پاسخ داده، دوستان خود را به بازی دعوت، و یا اطلاعات شخصی خود را به اشتراک گذاشتند. جهت بررسی نقش نظریه غرقگی بر ارسال بازی از رگرسیون پواسون و بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی از رگرسیون لجستیک از طریق نرم افزار ایویوز استفاده شد. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی (ابعاد غرقگی) تمایل دارند افراد بیشتری را به بازی دعوت و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است، اگرچه با اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست. یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند با افراد بیشتری در مورد بازی ارتباط برقرار می کنند، اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند همچنان نگرانی های قابل توجهی در مورد حریم خصوصی دارند. در مقابل، غرقگی ارتباط مثبتی با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی دارد و نشان می دهد که بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند "خود را گم کنند" و نگرانی های آگانه تر خود را فراموش کنند در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی را با برند به اشتراک بگذارند. شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تا جوایز، تمرکز کنند. به گونه ای که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد.
F-MIM: Feature-based Masking Iterative Method to Generate the Adversarial Images against the Face Recognition Systems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Numerous face recognition systems employ deep learning techniques to identify individuals in public areas such as shopping malls, airports, and other high-security zones. However, adversarial attacks are susceptible to deep learning-based systems. The adversarial attacks are intentionally generated by the attacker to mislead the systems. These attacks are imperceptible to the human eye. In this paper, we proposed a feature-based masking iterative method (F-MIM) to generate the adversarial images. In this method, we utilize the features of the face to misclassify the models. The proposed approach is based on a black-box attack technique where the attacker does not have the information related to target models. In this black box attack strategy, the face landmark points are modified using the binary masking technique. In the proposed method, we have used the momentum iterative method to increase the transferability of existing attacks. The proposed method is generated using the ArcFace face recognition model that is trained on the Labeled Face in the Wild (LFW) dataset and evaluated the performance of different face recognition models namely ArcFace, MobileFace, MobileNet, CosFace and SphereFace under the dodging and impersonate attack. The F-MIM attack is outperformed in comparison to the existing attacks based on Attack Success Rate evaluation metrics and further improves the transferability.
Cucumber Leaf Disease Detection and Classification Using a Deep Convolutional Neural Network(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Due to obstruction in photosynthesis, the leaves of the plants get affected by the disease. Powdery mildew is the main disease in cucumber plants which generally occurs in the middle and late stages. Cucumber plant leaves are affected by various diseases, such as powdery mildew, downy mildew and Alternaria leaf spot, which ultimately affect the photosynthesis process; that’s why it is necessary to detect diseases at the right time to prevent the loss of plants. This paper aims to identify and classify diseases of cucumber leaves at the right time using a deep convolutional neural network (DCNN). In this work, the Deep-CNN model based on disease classification is used to enhance the performance of the ResNet50 model. The proposed model generates the most accurate results for cucumber disease detection using data enhancement based on a different data set. The data augmentation method plays an important role in enhancing the characteristics of cucumber leaves. Due to the requirements of the large number of parameters and the expensive computations required to modify standard CNNs, the pytorch library was used in this work which provides a wide range of deep learning algorithms. To assess the model accuracy large quantity of four types of healthy and diseased leaves and specific parameters such as batch size and epochs were compared with various machine learning algorithms such as support vector machine method, self-organizing map, convolutional neural network and proposed method in which the proposed DCNN model gave better results.
Net Asset Value (NAV) Prediction using Dense Residual Models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Net Asset Value (NAV) has long been a key performance metric for mutual fund investors. Due to the considerable fluctuation in the NAV value, it is risky for investors to make investment decisions. As a result, accurate and reliable NAV forecasts can help investors make better decisions and profit. In this research, we have analysed and compared the NAV prediction performance of our proposed deep learning models, such as N-BEATS and NBSL, with the FLANN model in both univariate and multivariate settings for five Indian mutual funds for forecast periods of 15, 20, 45, 63, 126, and 252 days using RMSE, MAPE, and R2 as evaluation metrics. A large forecast horizon was chosen to assess the model's consistency, reliability, and accuracy. The result reveals that the N-BEATS model outperforms the FLANN and NBSL models in the univariate setting for all datasets and all prediction horizons. In a multivariate setting, the outcome demonstrates that the N-BEATS model outperforms the FLANN model across all datasets and prediction horizons. The result also shows that, as the number of forecast days grew, our suggested models, notably N-BEATS, maintained consistency and attained the highest R2 value throughout the longest forecast duration.
ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد سازمان های دولتی در راستای تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل پوششی داده (مطالعه موردی: استانداری چهارمحال و بختیاری)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
135 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد سازمان های دولتی در راستای تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در استانداری چهارمحال و بختیاری می باشد . شاخص ها و متغیر های تحقیق به کمک تحلیل آماری تاثیر گذاری آنها بررسی و پس از تایید در مرحله ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین در این مسیر سعی خواهد شد، تا با شناسایی و اثبات روابط موثر فی ما بین شاخص های تاثیرگذار، کارایی بخش های تابع و فعال در استانداری چهارمحال و بختیاری را از منظر سه بعد کلان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی-اجتماعی رصد و تحلیل نمایید. اطلاعات مورد استفاده در این مقاله مربوط به یک دوره چهار ساله از سال 97 الی 1400 خواهد بود. ورودی های مورد بررسی شامل منابع تخصیص یافته به سه بخش فوق الذکر بوده و خروجی ها در چهار بخش در نظر گرفته خواهند شد. در این گروه بندی و بررسی میزان تاثیر گذاری، ملاک اصلی تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار در استانداری خواهد بود. تکنیک مورد استفاده برای محاسبه ی کارایی تحلیل پوششی داده ها یا DEA می باشد که با استفاده از مدل های کاراترین واحد انجام خواهد پذیرفت و سپس واحدهای کارا و ناکارا تعیین شده و با استفاده از روش اندرسون-پترسون به رتبه بندی واحدهای کارا پرداخته می شود.
شناسایی و رتبه بندی تأثیر حسابداری بر عوامل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشکلات اجتماعی از جمله مسائلی است که مورد مناظرات سیاسی قرارگرفته و جستجو برای یافتن راه حل این مشکلات اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. حسابداری مسئولیت های اجتماعی پاسخی به این مشکلات می باشد که با در نظر گرفتن نتایج اجتماعی تصمیمات، همچون اثرات اقتصادی آنها، سعی درگسترش دامنه حسابداری سنتی داشته و معیارهای جدیدی را برای تعریف اهداف اجتماعی و ارزیابی میزان پیشرفت در نیل به این اهداف را می طلبد. بنابراین هدف از این تحقیق شناسایی و رتبه بندی تأثیر حسابداری بر عوامل اجتماعی بود. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی- اکتشافی و همبستگی است که در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری در مرحله شناسایی مؤلفه های مدل تحقیق از نظرات 20 نفر از خبره های آشنا با حسابداری به روش گلوله برفی استفاده شد و در مرحله تنظیم پرسشنامه برای بررسی فرضیات از نمونه گیری نامحدود کوکران به تعداد 385 نفر از حسابداران و حسابرسان شرکت های سهامی عام در شهر تهران استفاده شد. در تحقیق حاضر به منظور تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از تکنیک های تحلیلی اشتراس و کربین (1998) مفاهیم به عنوان واحد تحلیل در سطوح متن کل مصاحبه، با کدهای باز استخراج شدند و برای یافته های بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار smart pls و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون فریدمن استفاده شد. در نهایت نتایج نشان داد که حسابداری بر عوامل اجتماعی از جمله تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران، بستانکاران در حفظ منافع آنها، بانک ها و نهادهای مالی در اعتباربخشی، سازمان مالیاتی در دریافت عادلانه مالیات تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین میزان میانگین رتبه، مؤلفه ی کمک به سازمان مالیاتی با تسریع در فرآیند مالیات ستانی با روش های مختلف سیستم حسابداری بالاترین رتبه و کمک به مالکان و سرمایه گذاران در استفاده از وجوهات آنها و قانونی بودن موارد استفاده، پایین ترین اهمیت را از نظر پاسخ دهندگان دارد.
بررسی رابطه بین ابعاد رهبری معنوی و انگیزش شغلی از دید کارکنان آموزش وپرورش شهرکرد
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
184 - 197
حوزه های تخصصی:
هدف: رهبران با استفاده از نشانگرهای معنویت در سازمان یا گروه، هم یک نوع انگیزش درونی برای انگیزش بیرونی کارکنانش فراهم می کنند. رهبران معنوی و ارزش مدار به وظایف و فعالیت های پیروان در سازمان یا گروه، به وسیله مرتبط کردن آن ها به ارزش های عمیق درونی شان عمق می بخشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه ابعاد رهبری معنوی و انگیزش شغلی کارکنان آموزش وپرورش شهرکرد بوده است.روش شناسی پژوهش: جامعه آماری کلیه کارکنان آموزش وپرورش شهرستان شهرکرد در سال 1399-1398 بوده که با روش طبقه بندی متناسب با حجم، تعداد 335 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه ی استاندارد انگیزش شغلی هربرت و پرسشنامه اصلاح شده رهبری معنوی از فرای[21] بود.یافته ها: بین هفت بعد رهبری معنوی (چشم انداز، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معناداری در کار و عضویت سازمانی) با انگیزش شغلی کارکنان آموزش وپرورش رابطه معناداری وجود دارد، اما بین دو بعد دیگر رهبری معنوی یعنی تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد با انگیزش کارکنان رابطه وجود ندارد. درواقع، هرچه در جو یک سازمان آموزشی مولفه های رهبری معنوی در سطح بالاتری در امور اعمال شود و تصمیم ها، رویه ها، سیاست ها و رسالت های آموزشی بر مبنای بعد رهبری معنوی تدوین و اجرا شود، میزان انگیزش شغلی در نزد کارکنان این سازمان آموزشی بیش تر خواهد بود.اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند مورداستفاده مدیران، کارشناسان و پژوهشگران قرار گیرد.