فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵)
147 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بیان نظریه های مختلف جنگ نرم ماهواره ای، بررسی ابعاد مختلف و میزان تأثیرگذاری بر عقاید نسل جوانان آینده ساز است که درراستای تحقق براندازی نرم حکومت جمهوری اسلامی ایران صورت می پذیرد و راهکارهای متعدد را برای مبارزه با تهدیدات ناشی از آن در آینده را بررسی می کند. روش تحقیق در این مقاله از نوع روش تحقیق کیفی، به شیوه تحلیل مضمون بوده و برخی از قسمت های تحقیق نیز حاصل استنباط حرفه ای نگارندگان از میان متون مختلف موردمطالعه می باشد و ابزار جمع آوری اطلاعات آن نیز مطالعه کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که مهم ترین نقش جنگ نرم ماهواره ای در بخش رسانه ها و به خصوص رسانه های الکترونیکى است که باتوجه به قابلیت ها و کارکردهایی که دارند، می توانند درجهت حفظ سلامت و بهداشت روان و به عنوان یکی از عوامل تسهیل کننده هویت یابی برای جوانان کاربرد داشته و یا زمینه ساز بحران هویت و بیگانگی افراد از فرهنگ، ارزش ها و باورهای خود در آینده ای نزدیک شوند. مهم ترین راهبردهای اساسی برای حل این مشکل باتوجه به اینکه بخش مهم هویت جوانان در درون جامعه شکل می گیرد، این است که چنانچه نهادهای خانواده، مراکز آموزشی و محیط اجتماعی به وظیفه خود درقبال اعطای شخصیت و هویت مناسب، نسبت به افراد تحت پوشش خود خوب عمل کنند، می توانند زمینه مهمی برای رشد و شکوفایی خودباوری اجتماعى، خوداتکایى،خودیابى، آزاداندیشى، اعتماد به نفس، استقلال خواهى، عدم وابستگى، عزت نفس، رشد و توسعه و فتح قله های کمال فردی و اجتماعی میان جوانان آینده ساز باشد.
Analysis of the Accompaniment of Justice and Politics in Imam Khamenei's Political Jurisprudential Thought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Politics and the political system have the best opportunity to fulfil justice in achieving lofty human ideals. Therefore, complete justice in various dimensions is possible through the policy of justice and its rulers. With the descriptive-analytical method, the present study aimed to analyze and identify the existing relationships between politics and justice in Imam Khamenei's political jurisprudential thought. To this aim, investigated the role of politics in the fulfillment of social justice, political requirements of justice, politics, and obstacles to the realization of justice, and statements expressing the relationship between justice and politics. The results indicated that in Imam Khamenei's political jurisprudential thought, justice has a privileged position. So, it is the basic principles of his political jurisprudence, the essence of virtue, and a strategy to achieve high human goals and standards. As the most crucial dimension of the divine caliph of humans, politics or responsibility of his collective destiny caused the manifestation of justice realization and continuation. Justice is achieved through an open political system, that is, a system based on divine laws, and through principles such as just law, enforcement, oversight, public participation, and social balance.
جنگ و تحریم های اقتصادی در سیاست خارجی امریکا در دوران پساجنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
691 - 669
حوزه های تخصصی:
با افزایش استفاده از ابزار تحریم، و همزمان کاهش توسل به جنگ در سیاست خارجی امریکا در چند دهه اخیر، پرسش هایی در مورد اهمیت نسبی این دو ابزار اجبار در سیاست خارجی و احتمال جایگزینی تحریم های اقتصادی به جای جنگ به عنوان ابزار غالب در این سیاست مطرح شده است. بروز رویدادهای بین المللی مانند مداخله نظامی امریکا در بوسنی، افغانستان و عراق، و حضور نیروهای نظامی غرب در خاورمیانه برای مبارزه با تروریسم، به پررنگ تر شدن اهمیت جنگ در مقایسه با ابزار غیرنظامی برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی واشنگتن کمک کرد. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چگونه از ابزار تحریم به عنوان زمینه ساز یا جایگزین جنگ در سیاست خارجی ایالات متحده استفاده شده است. با در نظر گرفتن تفاوت بین تحریم های مذاکره ای و تنبیهی، لزوم کاستن از فشار تحریمی در پاسخ به همکاری دولت هدف، و نگاه به تحریم به منزله جایگزین جنگ، فرضیه مورد آزمون طرح شده است. ازاین رو، استدلال می شود که در سیاست خارجی امریکا، میزان فشار تحریمی (حذف، کاهش یا افزایش تحریم ها) به اهمیت تحریم به عنوان جایگزین، زمینه ساز یا مکمل جنگ بستگی دارد و به میزان همکاری دولت هدف چندان وابسته نیست. برای آزمون این فرضیه از روش مطالعه موردی مقایسه ای اعمال تحریم و یا اقدام به جنگ علیه کره شمالی و عراق در بازه زمانی مشخص، تحلیل رویدادها و مواضع اعلامی دولت واشنگتن با توجه به نظرهای کارشناسان استفاده شد.
همکاری ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان در ایجاد راه گذر شمال– جنوب و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
811 - 789
حوزه های تخصصی:
طرح های اقتصادی بزرگ در منطقه اوراسیا، ریشه در بازی های بزرگ کسب قدرت و دستیابی به جایگاه ویژه و باثبات در نظام بین الملل دارد. راه گذر شمال- جنوب، طرحی اقتصادی است که با هدف تسهیل حمل ونقل و افزایش تجارت جهانی طراحی شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که همکاری ایران، جمهوری آذربایجان و فدراسیون روسیه در این راه گذر چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ با استفاده از نظریه گیلپین در مورد اقتصاد جهانی، نگارندگان درصدد آزمون این فرضیه اصلی برآمدند که استدلال می کند همکاری جمهوری اسلامی ایران، جمهوری آذربایجان و فدراسیون روسیه در راه گذر بین المللی شمال- جنوب با تسهیل حمل ونقل سبب ارتقای سطح روابط سیاسی ایران با کشورهای اوراسیا، کاهش تهدیدهای منطقه ای و افزایش منافع اقتصادی ایران در منطقه می شود. با گردآوری داده های دست دوم موجود در منابع علمی و داده های دست اول گردآوری شده با استفاده از روش پیمایشی، پرسشنامه هایی به کارشناسان ارائه شد تا میزان تسهیل تجارت بر امنیت سیاسی و اقتصادی ایران در قفقاز بررسی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که همکاری مبتنی بر راه گذر شمال- جنوب برای برخورداری از مزیت رقابتی لازم به دلیل رقابت ایران و روسیه در تجارت انرژی، نیازمند اهرم های سیاسی اقتصادی قدرتمند کشور و اقدام های همکاری جویانه با اوراسیاست.
رقابت قدرت های بزرگ و تداوم دشمنی در روابط ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
837 - 813
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تشدید رقابت قدرت های بزرگ بر روابط ایران با امریکا در حوزه امنیتی است. چین (و شاید روسیه) در تلاش بوده اند تا موقعیت فرومایه قدرت خود را در مقایسه با قدرت امریکا درنظام بین الملل تغییر دهند، و ممکن است در نهایت موفق شوند که به عنوان رهبر جهانی از ایالات متحده سبقت بگیرند. با تشویق دشمنان و رقبای منطقه ای ایران که تلاش های مربوط به حل و فصل منازعات با هدف پایان دادن به دشمنی طولانی شده دو کشور را به چالش کشیده اند، سیاستمداران واقع گرا و نومحافظه کار امریکایی متقاعد شده اند که از ایران هراسی (ترس غیرمنطقی از ایران) بیشترین سود را به دست می آورند، حتی به قیمت تشدید تنش ها که می تواند جنگ سرد بین دو کشور را به وضعیت همیشگی روابط متقابل تبدیل کند، و امنیت منطقه ای را تهدید کند. پرسش اصلی پژوهش این است که «چرا و چگونه هژمونی ایالات متحده و رقابت قدرت های بزرگ بر روابط متقابل ایران و امریکا تأثیر داشته است؟» در چارچوب نوواقع گرایی، و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی بیانات مقامات و مهم ترین اسناد دولتی امریکایی در مورد راهبردهای امنیت ملی، و نیز تحلیل داده های آماری نشان دهنده ابعاد قدرت نسبی امریکا فرضیه زیر آزمون می شود: هرچه فشارهای اقتصادی بر ایران بر اثر تعلل اروپایی ها و امریکا برای رفع تحریم ها بیشتر شود، ایران برای مقابله با دشمنی امریکا ناگزیر به نزدیک تر شدن به چین و روسیه خواهد شد، و سیاستمداران امریکایی مصمم تر می شوند که روابط خود را با هم پیمانان و شرکای منطقه ای تقویت کنند. نتیجه کلی این است که رقابت قدرت های بزرگ برای گسترش برتری جهانی افزایش خواهد یافت و تأثیر نامطلوبی بر امنیت خلیج فارس خواهد گذاشت. با افزایش تنش بین امریکا، چین و روسیه، شاهد تداوم دشمنی در روابط ایران با امریکا و نزدیک ترین هم پیمانان منطقه ای آن خواهیم بود. در این شرایط مسابقه تسلیحاتی به ویژه در زمینه گسترش برنامه موشک های بالستیک و پهپادها از یک سو، و درگیری های نامنظم و هیبریدی تشدید خواهند شد.
سلفی گری در عراق و تأثیر آن بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه در طول تاریخ مدرن خود همواره شاهد تحولات و دگرگونی هایی بوده که امنیت و سیاست در سطح بین المللی را به شدت متأثر کرده است. در این میان، اشغال عراق از سوی آمریکا در سال 2003، سرنگونی صدام و تغییر رژیم در این کشور را می توان مهم ترین رویدادی تلقی کرد که به شکل گیری دوره جدیدی از تعاملات میان بازیگران منطقه ای، توازن قدرت در خاورمیانه و در مجموع تصویر نوینی از منطقه منجر شده است. تنش های سیاسی و تنازعات حاصل از آن می تواند به افزایش نا امنی در جوامع و بروز چالش های امنیتی و در نهایت، بحران منطقه ای بیانجامد. تجربه حاصل از عملکرد طالبان در آغاز قرن بیست و یکم و آشوب سازی دولت آمریکا در منطقه خاورمیانه، تنازعی را شکل داد که بخشی از آن در فرقه سازی و ظهور نا امنی در کشورهای اسلامی نمایان شده است. بحرانی که در عراق با نمایش گروهک تکفیری به نام داعش (دولت اسلامی عراق و شام) شکل گرفت؛ محصول تنازعات فرقه ای است که ریشه در عملکرد گذشته دخالت های خارجی در منطقه داشته و راه را برای استمرار بحران سازی در منطقه هموار ساخته است. کشور عراق با بازیگران مهم منطقه ای از جمله ایران، ترکیه و عربستان سعودی همسایه است و تحولات آن بر این کشورها نیز تأثیرگذار است. ایران در میان همسایگان و بازیگران منطقه ای عراق، با رویکرد مثبت نسبت به واقعیت ها و ساختار سیاسی جدید آن کشور؛ همواره از برقراری امنیت، ثبات، تمامیت ارضی و وحدت ملی در عراق پس از صدام حمایت کرده است. با این حال، عراق پس از صدام به دلیل فضای نا امنی، حضور نیروهای آمریکایی، خشونت های فرقه ای، وجود نیروهای سلفی و رشد افراط گرایی، واجد برخی تهدیدات (هرچند شاید مقطعی) نیز برای ایران بوده است. بنابراین عراق با مجموعه ویژگی های ژئوپلیتیکی سرزمینی - قومی- مذهبی - فرهنگی و اقتصادی، تعریف مشخصی در منافع ملی ایران داشته و جایگاه خاصی را در سیاست های ایران به خود اختصاص داده است.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر روابط ایران و سوریه پس از جنگ هشت ساله دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایان جنگ ایران و عراق و پذیرش آتش بس دو جانبه، تغییر و تحولاتی را در دیپلماسی ایران به وجود آورده و زمینه را برای بازسازی روابط سیاسی با برخی از کشورها فراهم آورد و برقراری رابطه با کشورهایی که از لحاظ مواضع سیاسی به ایران نزدیک بودند، در دستور کار سیاست خارجی قرار گرفت. سوریه که در این ردیف از کشورها قرار داشت، جایگاه ویژه ای را در سیاست خارجی ایران به خود اختصاص داده است؛ به طوری که از آن به عنوان کشور دوست و برادر یاد شده است. ایجاد زمینه برای فروپاشی نظام دوقطبی، سوریه را از وضعیت قبلی خود خارج کرد. در چنین شرایطی، سوریه تلاش نمود تا روابط سیاسی خود را با جهان میانه روی عرب بازسازی نماید. با تهاجم عراق به کویت، روابط ایران و سوریه که تا حدودی با مسأله لبنان مخدوش شده بود، تحت تأثیر آن قرار گرفت و زمینه مجدد همکاری های سیاسی میان دو کشور را فراهم نمود. در این تحقیق بر آن شدیم با روش توصیفی -تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی عوامل تأثیرگذار بر روابط ایران و سوریه پس از جنگ هشت ساله دفاع مقدس بپردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد عواملی از قبیل پیمان طائف و مواضع ایران و سوریه، حمله عراق به کویت و مواضع ایران و سوریه، کنفرانس صلح مادرید و مواضع ایران و سوریه، اختلافات ایران و امارات متحده عربی و موضع گیری سوریه، تهاجم ترکیه به شمال عراق و مواضع ایران و سوریه، پیمان استراتژیک ترکیه - اسرائیل و مواضع ایران و سوریه و اختلافات ترکیه - سوریه از جمله عوامل تأثیرگذار بر روابط ایران و سوریه پس از جنگ هشت سال دفاع مقدس بوده است.
نگرشی نو بر عملیات فتح المبین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از اسناد و مدارک و کتابهای موجود، عملیات فتح المبین را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده و با خط کش و معیار اصول و قواعد اساسی رزم مورد قبول صاحب نظران نظامی، حقیقت عملیات فتح المبین را تا حد امکان کشف و ارائه می نماید. عملیات ارتش عراق در تنگه چذابه در 17 بهمن 1360 با هدف پیش گیری یا تأخیر در اجرای عملیات آینده ایران و تک مختل کننده آن در غرب شوش و رقابیه در 28 و 29 اسفد 1360 با هدف بر هم زدن سازمان و انهدام بخشی از نیروهای ایران جهت به تأخیر انداختن دوباره عملیات، نتوانست مانع از اجرای عملیات گشته ولی تا حدودی توانست تاخیر در اجرای عملیات را ایجاد نموده و تلفات و خساراتی به یگانهای سپاه اسلام وارد کند. عراق به استناد دلائل محکم تقریباً کل عملیات فتح المبین را بغیر از منطقه قرارگاه قدس(عین خوش) کشف کرده و آمادگی کامل جهت مقابله با رزمندگان اسلام را داشت. قرارگاه مرکزی کربلا با چهار قرارگاه مشترک تابع، شبانه و توأم با غافلگیری تک نموده و ارتفاعات عین خوش، تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ را تامین می نماید. قرارگاه قدس بعنوان تلاش اصلی در محور عین خوش، قرارگاه نصر در محور غرب پل نادری، قرارگاه فجر در محور شوش و قرارگاه فتح در محور رقابیه تک می نمایند. این عملیات به تمام اهداف طرحریزی شده خود رسید و 2400 کیلومتر مربع از حساسترین مناطق خوزستان به دست رزمندگان اسلام آزاد شده و بیش از 25 هزار نفر کشته و زخمی و بیش از 16 هزار نفر به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. شور و نشاط جوانی و جسارت در خط شکنی بچه های سپاه و بسیج و پختگی و امکانات پشتیبانی رزم و پشتیبانی خدمات رزم در ارتش، عملیات فتح المبین را قرین موفقیت نمود. جسارت در طرحریزی و اجرای عملیات فتح المبین، بدون توجه به آیین رزم مرسوم و ابداع یک شیوه و سبک جدید در طرحریزی و اجرای عملیات، باعث غافلگیری دشمن شده و اجرای تاکتیکهای پیچیده رزم شبانه، تک از سمت غیر قابل انتظار دشمن، تغییر و انعطاف در طرحریزی و اجرای عملیات بنا به ضرورت ناحیه رزم، اسرار نیروها و فرماندهان به پیروزی و استفاده مناسب و به موقع از نقاط ضعف و آسیب پذیزی های دشمن، از علل و عوامل اصلی پیروزی در عملیات فتح المبین بوده اند.
کمالِ «مردم سالاری دینی» در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی؛ رویکرد تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دامان تبیین غایت شناسانه از حرکت مردم ایران در فرایند انقلاب اسلامی، این پرسش به پیش کشیده شد؛ که کمالِ نظام اسلامی برآمده از آن، یعنی مردم سالاری دینی به چیست و چه مواردی هستند؟ در واقع، سوالِ این مقاله از «مقصد» و «مقصودِ» همه ی این حرکت ها از انقلاب اسلامی تا برپایی نظام و مناسبات اسلامی است. از آنجا که مستندترین مرجع و اساس حجت ها برای فهم غایتِ مردم سالاری دینی، اندیشه و نظرِ رهبران انقلاب اسلامی به عنوان پایه گذاران و اشاعه دهندگان آن نظام سیاسی هستند؛ از این رو سوال مقاله در متن اندیشه و نظر رهبران انقلاب اسلامی پی گرفته شد. بررسی این نوشته با روشی اسنادی و بازخوانی و تحلیل عناصر اندیشگی رهبران انقلاب نشان داد؛ در اندیشه امام خمینی، «تحقق عدالت اسلامی»، «استقلال همه جانبه» و «تحقق ظرفیت های مردم سالاری دینی»، به عنوان «مقصد» و تحقق غایات الهیِ حکومت که با آنها زمینه سازی می شود؛ به عنوان «مقصود» مطرح است. همچنین در اندیشه آیت الله خامنه ای، «جامعه سازی اسلامی»، «استقلال مکتبی»، «وحدت عائله بزرگ اسلام و «وجه ابزاری تمدن سازی» مقصدِ حکومت، برای تحقق بخشیدن به وجه حقیقی تمدن اسلامی و عبودیت الهی به عنوان «مقصود» مطرح است. حکومت در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی، موضوعیت خود را از بستر تحقق بخشیدن به همین آرمان ها می گیرد و تحققِ آنها نسخه کمالِ «مردم سالاری دینی»، منبع الهام بخشی و تداوم آن است. در مجموع به دست آمد که آنچه به عنوان «مقصد» و «مقصود» بیان می شوند؛ عناصر تعین بخشِ غایات «مردم سالاری دینی» و «کمال» آن در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی هستند.
وظایف تمدنی حکومت در قبال کم توانان جسمی و ذهنی از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از مردم در جوامع بشری، کم توانان جسمی و ذهنی هستند که چون دیگر مردمان از تمام حقوق برخوردار هستند؛ لذا حکومتها مهم ترین نقش را در استیفای حقوق آنان دارند. در آموزه های دینی به وظایف حکومت در قبال کم توانان جسمی و ذهنی اشاره شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که، از منظر آیات و روایات، وظایف حکومت در تمدن نوین اسلامی در قبال کم توانان جسمی و ذهنی چیست؟ یافته های تحقیق حکایت از آن دارد؛ که بر اساس آموزه های دینی، کارگزاران دولتی در قبال کم توانان، دست کم پنج تکلیف دارند: 1- وظایف اقتصادی، 2- وظایف اجتماعی، 3- وظایف سیاسی، 4- وظایف آموزشی، 5- وظایف حقوقی و قضایی. در حوزه اقتصادی تمام نیازهای مادی آنان را مورد حمایت قرار دهد. در عرصه اجتماعی زمینه حضور آنان در اجتماع را با اموری چون واگذاری مسؤولیت های اجتماعی فراهم کند. در زمینه آموزشی با تسهیل امکانات آموزشی، ارتقای فکری و معرفتی آنان را مورد توجه داشته باشد. در عرصه سیاسی آنان را از وظایف دشواری هم چون جهاد معاف کند. در حوزه حقوقی قضایی، مدبرانه عمل نماید؛ به طوری که از سویی در مقام استیفای حقوق آنان برآید و از سوی دیگر به سبب دلسوزی به کم توانان حقوق دیگران را ضایع نگرداند. کارگزاران دولت اسلامی با الگو قرار دادن این توصیه ها وظیفه دارند؛ در قانونگذاری ها و دستورالعمل های اجرایی با توجه به این آموزه ها، زمینه آسیب پذیری روحی و عاطفی ایشان را برطرف کرده؛ یا به حداقل برسانند.
مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت دینی دانش آموزانِ متوسطه دوم با ویژگی های دموگرافی مختلف مبتنی بر ارزش های تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مسئله در نیل به تمدن اسلامی تربیت جوانان مومن انقلابی است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت و مقایسه هویت دینی دانش آموزان متوسطه دوم، در جهت سنجش میزان تربیت ایمانی و دینی آن هاست. مرحله ی اول پژوهش، استخراج ارزش های انقلاب اسلامی از بیانات مقام معظم رهبری بوده است؛ این مرحله از پژوهش از نوع تحلیل محتوا است. مرحله ی دوم با روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شده است و ابزار آن، پرسش نامه برگرفته از پژوهش غریب زاده و حسین پور بوده و با تغییراتی که بر اساس ارزش های استخراج شده از بیانات مقام معظم رهبری صورت گرفته، مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه ی آماری در این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دومی است که در کشور جمهوری اسلامی ایران در سال 1398-1397 در تمامی رشته های نظری و رشته فنی حرفه ای، مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه اولیه در این پژوهش، متشکل از1915 نفر است که از پنج کلانشهر تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز اخذ شده اند. برای نمونه گیری در مرحله ی اول از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند استفاده شده است. مرحله دوم نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی (در شهر تهران منطقه6، در مشهد ناحیه7، در شیراز ناحیه3، در اصفهان ناحیه4 و در تبریز ناحیه4)، انجام شده است. بین هویت دینی دانش آموزان بر حسب جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما برای سایر موارد (شهر، رشته و درآمد) این تفاوت معنادار نیست. میانگین هویت دینی و گرایش های آن در گروه جنسیت در دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است. اختلاف میانگین میان دو شهر تهران و اصفهان و دو رشته علوم انسانی و فنی در هویت دینی از بقیه موارد بیشتر است. در رابطه با درآمد، بالاترین اختلاف میانگین در هویت دینی، مربوط به اختلاف میان دو درآمد کمتر از2میلیون و 4تا6 میلیون است.
ارزیابی بایسته ها و الزامات رفتاری جمهوری اسلامی ایران در سوریه پسابحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
47 - 64
حوزه های تخصصی:
روابط راهبردی جمهوری اسلامی ایران و سوریه علی رغم فرازوفرودهای کم سابقه ای که طی سالیان اخیر تجربه کرده است، نمونه ای تام و تمام از پایدارترین، راهبردی ترین و ناگسستنی ترین روابط دوجانبه در محیط امنیتی غرب آسیا تلقی می گردد که در فضای پسابحران به منظور تحکیم دستاوردهای به دست آمده نیازمند نقش آفرینی، مدیریت و مهندسی ویژه تر نسبت به قبل است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر ناظر بر آن است که با توجه به نقش آفرینی تهران در تحولات اخیر سوریه و حمایت حداکثری از دولت تحت رهبری بشار اسد، مهم ترین عوامل مؤثر بر کنشگریِ مؤثر ایران در سوریه پسا بحران شامل چه مواردی می باشد. متأثر از هدف مورد اشاره، نگارندگان پژوهش حاضر با تأسی از کتب، مقالات و منابع اینترنتی درجه اول و با روشی توصیفی تحلیلی استنتاجی کوشیده اند تا به چرایی این پرسش راهبردی پاسخ گویند که الزامات رفتاری جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت سوریه پسابحران چگونه ارزیابی می گردد؟ نتیجه حاصل از آزمودن پرسش اصلیِ پژوهش حکایت از آن دارد که از نگاه تهران، سوریه به عنوان بزرگ ترین کشور کوچک جهان از مزایای ویژه ای در حوزه راهبردی غرب آسیا برخوردار است: این کشور راهبردی به مثابه دروازه ای به سوی جهان عرب است که نه تنها از آن می توان برای ایجاد توازن قدرت در برابر ایالات متحده و اسرائیل استفاده کرد، بلکه یک پُل ارتباطی مهم برای دسترسی به حزب الله لبنان است. در همین رابطه ضروری می نماید که در فضای پساتحولات، رویکرد راهبردی جمهوری اسلامی ایران بر اساس واقعیت های منطقه ای ترتیب بندی گردد.
اصل تناسب؛ سنتز اصول تفکیک و ضرورت نظامی در حمایت از محیط زیست در مخاصمات مسلحانه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
65 - 82
حوزه های تخصصی:
به واسطه اهمیتی که محیط زیست طی سالیان گذشته یافته و در نسل سوم حقوق بشر قرار گرفته است، می توان دریافت که چرا حفاظت از آن در مخاصمات مسلحانه اهمیتی مضاعف و شایان دارد. مسلم است که مخاصمات مسلحانه می توانند خسارات جبران ناشدنی را به محیط زیست وارد نمایند خواه این خسارات به صورت تخریب ارادی و با استناد به ضرورت نظامی و عدم تفکیک باشد و خواه به صورت غیر ارادی و ناشی از خسارت جنبی و تبعی حملات نظامی. بنابراین پرسش اصلی این است که جایگاه اصل تناسب در حفاظت از محیط زیست و در پیوند با اصول تفکیک و ضرورت کجا است؟ این نوشتار با رویکردی توصیفی- تحلیلی به دنبال این هدف است که رابطه اصول سه گانه تفکیک، ضرورت و تناسب را که از اصول اساسی حقوق بشر دوستانه بین المللی هستند در رابطه با تخریب محیط زیست در هنگامه مخاصمات مسلحانه بسنجد، بر این اساس نتیجه کلی و نهایی مقاله این است که به هنگام تلاقی اصول تفکیک و ضرورت، اصل ثالثی به عنوان ستنز وارد می شود که به دنبال کمتر کردن خسارات ناشی از اقدامات نظامی است، نقض این اصل، یکی از شروط ارتکاب جنایت جنگی تخریب محیط زیست است و آن اصل، اصل تناسب است. از آنجا که اصول تفکیک و ضرورت به هنگام حمله به محیط زیست می توانند در تقابل با یکدیگر قرار گیرند و این اصل ضرورت است که در نهایت بر اصل تفکیک چیره می شود، بنابراین حضور اصل تناسب می تواند این تقابل را متعادل نماید.
بررسی و تحلیل جنبش 2011 بحرین بر اساس الگوی آسیب شناسی بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است بر اساس «الگوی آسیب شناسی بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری» به تحلیل جنبش 14 فوریه ی بحرین بپردازد. در این الگو با محوریت اندیشه ها و بیانات مقام معظم رهبری، مؤلفه های مؤثر بر آسیب شناسی جنبش های بیداری اسلامی با تکیه بر عناصر موفقیت انقلاب اسلامی ایران مورد تأکید است. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و مصاحبه نخبگانی تدوین شده، بر این باور است که با تطبیق محورهای شش گانه ی آسیب شناسی مستخرج از این الگو - که شامل آسیب ها و خطرات درونی برای «رهبری و شبکه نخبگانی»، «ایدئولوژی»، «مردم» و آسیب های بیرونی در راهبردهای سه گانه ی «ترفند فرصت طلبی»، ارائه «بدیل های انحرافی» و «ناامید کردن مردم و پشیمان کردن مبارزان» با جنبش 14 فوریه بوده - چنین نتیجه ای برداشت می شود که ضعف جدی در محور رهبری این جنبش، عامل اصلی به طول انجامیدن این جبنش شده است؛ بدین صورت که ضعف در محور رهبری به عنوان یکی از آسیب های درونی، موجب تشدید دیگر آسیب های درونی و تقویت آسیب های بیرونی جهت دخالت بازیگران بین المللی و منطقه ای همچون امریکا و عربستان سعودی شده است. در پایان، نتایج پژوهش نشان می دهد که آسیب درونی ایدئولوژی و آسیب بیرونی ناامید و پشیمان کردن مردم از پیروزی جنبش، کمترین میزان تطبیق با الگوی مذکور را داشته است.
چگونگی شکل گیری و ممکن شدن داعش و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
گروه های تروریستی از جمله اشکال و گروه های غیردولتی است که محصول عصر پسامدرن روابط بین الملل است که بنابر دلایلی همچون: خلأ فکری و معنوی عصر پسامدرن، بحران هویت، آنارشی بودن سیستم و نظام جهانی، بحران نسبیت و معرفت، سرخوردگی های ناشی از عصر مدرن و عواملی از این قبیل به وجود آمده اند. داعش از جمله مهم ترین این گروه های تروریستی است که محصول قرن بیست و یکم است و مجموعه عوامل فوق در ایجاد و شکل گیری این گروه تروریستی دخیل هستند. داعش که در محدوده پر از تناقض و مسئله خاورمیانه به وجود آمده و ادعای حکومت و حکمرانی به طرق سلف را دارد، به طور مستقیم و غیرمستقیم امنیت کشورهای این منطقه را تهدید می کند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای بزرگ منطقه، چه از جهت فکری و ایدئولوژیک و چه از جهت تعریف منافع، بیشترین تضاد را با این گروه تروریستی دارد. از این رو، حضور و وجود داعش در منطقه می تواند تأثیرات مختلفی بر تعریف امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. حال سؤال اصلی مقاله را می توان به این شکل مطرح نمود که روندهای شکل گیری داعش به عنوان یک گروه تروریستی چگونه بوده است و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به چه صورت قابل تبیین است؟ از این جهت در مقاله پیش رو با اتّکا به روش تحلیلی و اسنادی-کتابخانه ای، به چگونگی شکل گیری این گروه و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.
ظهور مجدد طالبان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(تهدید یا فرصت)
حوزه های تخصصی:
قدرت یابی مجدد و سریع طالبان منجر به ارائه دیدگاه های متفاوتی در محافل سیاسی- امنیتی جهان شده است. اندیشه قومیتی و ایدئولوژیکی این گروه و عملکرد قبلی آن در دهه 1990 منجر به این شد که برخی اندیشمندان داخلی ظهور مجدد طالبان در سال 2021 را فرصت و برخی دیگر آن را تهدید برای ایران قلمداد نمایند. هدف این مقاله احصاء تهدیدات و فرصت های قدرت یابی مجدد طالبان بر امینت ملی ج.ا.ا است. پژوهش حاضر براساس راهبرد آمیخته و به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزارهای فیش برداری، مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل 130 نفر از صاحب نظران علوم سیاسی و امنیت ملی دانشگاه های شهر تهران بوده و نمونه آماری، 97 نفر است. نتایج حاصل از مصاحبه ها و مبانی نظری، منجر به شناسایی 36 شاخص ناشی از ظهور مجدد طالبان شده است. پس از تعیین روایی، پرسش نامه به 22 شاخص تقلیل یافت. مقدار ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. پس از تحلیل داده های با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس فریدمن، یافته ها بیانگر آن است قدرت یابی مجدد طالبان به دلیل تاثیرگذاری تصاعدی بر اندیشه قومیتی و ایدئولوژیکی در مناطق شرقی کشور، امنیت ملی نظام ج.ا.ا را با افزایش ناامنی و چالش جدی مواجه خواهد کرد. در انتها نیز از محدود شدن احتمالی فعالیت های گروه های سلفی- تکفیری در پاکستان، گروه تررویستی داعش و زیرمجموعه آن از جمله دولت اسلامی خراسان (داخ)، به عنوان مهم ترین فرصت های امنیتی ج.ا.ا نام برده شده است.
تحلیل و آسیب شناسی گزارشات نهادهای سازمان ملل متحد در خصوص نقض حقوق بشر در کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آمار رسمی سازمان ملل متحد، بیشترین قطعنامه ها و گزارش های نقض حقوق بشر، در خصوص کره شمالی تنظیم و منتشر شده است. محتوای اکثر گزارش ها به صراحت از نقض فاحش و گسترده حقوق بشر در کلیه ابعاد در این کشور حکایت دارند. هدف اساسی پژوهش، بررسی و سنجش میزان اثربخشی گزارش های حقوق بشری در تعدیل رفتار خاندان کیم در رعایت موازین جهانی حقوق بشر می باشد. با رویکردی توصیفی-تحلیلی، ضمن بررسی عمده گزارش های منتشر شده و پاسخ دهی به این پرسش که گزارش های نهادهای سازمان ملل متحد، چه تاثیری در کاهش نقض حقوق بشر در کره شمالی داشته است؟ به تحلیل و آسیب شناسی رویه مقامات کره شمالی در برخورد با گزارش ها و میزان کارآمدی آن ها در جهت احیای حقوق بشر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که علی رغم صدور قطعنامه ها و گزارش های متعدد توسط نهادهای حقوقی بشری ملل متحد، این کشور همچنان به نقض فاحش حقوق بشر ادامه می دهد. مهمترین عوامل چنین رویه ای توسط سران این کشور، به نوع زمامداری توتالیتری در داخل کشور، حمایت بین المللی توسط دولت چین و روسیه و مسلح بودن به سلاح های هسته ای و کشتار جمعی می باشد، لذا چنین عواملی باعث ناکارآمدی و کم اثر شدن سازوکارهای گزارش دهی حقوق بشری برای توقف نقض حقوق بشر در این کشور شده است.
رعایت مدت زمان معقول فرآیند کیفری از منظر بایسته های حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
159 - 174
حوزه های تخصصی:
در اکثر نظام های حقوقی دنیا، دادرسی عادلانه از اهم مطالبات ملت ها است. رکن رکین دادرسی عادلانه، رعایت حقوق دفاعی متهم است که مدت معقول فرایندکیفری از جمله آن است. این مرحله از شروع تعقیب تا اجرای حکم را شامل می شود. طول این مدت در دادرسی اهمیت ویژه ای دارد زیرا اگر مدت معقول فرایندکیفری معین نباشد یا ضابطه ای برای آن مشخص نگردد، یقینا برخی از حقوق متهم سلب یا محدود خواهدشد. همچنین، روند قضایی را به نسبت سلایق قضات، متفاوت نموده و نهایتا موجب نقض حقوق دفاعی متهم و حتی شاکی می گردد. مسأله این است که رویکرد حقوق ایران و اسناد بین المللی نسبت به مدت معقول فرایند کیفری چگونه است؟ این مقاله قصد دارد تا به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ضمن اشاره به مبانی و بایسته های حقوق بشری با هدف بررسی علل اطاله دادرسی و ارائه رهیافت های نوین، وضعیت مدت معقول در فرایندکیفری را مورد بررسی و ارزیابی قراردهد. آنچه از مجموع بررسی های پژوهش حاضر می توان یافت اینکه اگرچه در اسناد بین المللی حقوق بشری، ضابطه مشخصی برای تعیین مدت معقول فرایندکیفری وجودندارد؛ لیکن عوامل گوناگون تاثیر گذار در این فرایند از قبیل: مقررات داخلی، پیچیدگی پرونده، نوع اتهام، اعمال مقامات قضایی و غیرو را مورد توجه قرارداده است. اما قانونگذار ما بدون اشاره به عوامل مذکور، صرفا با اکتفاء به اشارات مجمل «رسیدگی در اسرع وقت»، تمایلی به تعریف، تبیین و ذکر بایسته های نوین مدت معقول فرایندکیفری نشان نداده است.
تبعیض نژادی در ایالات متحده، یک بررسی میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
5 - 39
حوزه های تخصصی:
شورش های سال ۲۰۲۰ در شهرهای مختلف آمریکا و تظاهرات مختلف ضد نژادپرستی در این کشور یک بار دیگر توجه همگان را به مسئله نژادپرستی در آمریکا و ریشه های عمیق آن جلب کرد. با وجود تغییرات جدی که در دهه های اخیر در کشور آمریکا به وجود آمده، پژوهش ها نشان می دهند که هنوز هم نژادپرستی یکی از مشکلات عمیق در جامعه آمریکاست. «نژاد» تا سالیان دراز یکی از مسائل مهم در کشور آمریکا خواهد بود و هر تلاشی برای نشان دادن این که در جامعه آمریکا دیگر «نژاد» یک مسئله مهم نیست، خود نشان دهنده اهمیت نژاد در این جامعه است. مطالعه حاضر بر روی داده های یکی از پیمایش های سراسری موسسه پیو در ایالات متحده انجام شده و با جدا کردن پاسخگویان سیاه و سفید، تلاش کرده وضعیت و ادراک آن ها از مشکلات خود و مسائل دیگر در جامعه آمریکا را بررسی و مقایسه کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد شکاف نژادی در جامعه آمریکا منحصر به برخورد پلیس یا مسائل اقتصادی نیست و طیف بسیار گسترده تری از مسائل و مشکلات را در برمی گیرد.
جابه جایی شش وجهی قدرت و چالش مدیریت هژمونیک در نظام بین الملل منظومه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
5 - 42
حوزه های تخصصی:
تحلیل تک بعدی قدرت از منظر رئالیستی در محیط بین المللی آنارشیک، تبیین جامعی از تحول منابع قدرت و تأثیر آن بر ساختار نظام بین الملل به دست نمی دهد، حال آن که نظریات جابه جایی قدرت در چارچوب برداشت سلسله مراتبی از قدرت، نظام بین الملل و کارگزاران آن بستر مناسب تری به منظور بررسی تأثیر تحولات منابع قدرت بر ساختار سلسله مراتبی نظام بین الملل فراهم می نماید. بنابر این، مطالعه تطبیقی نظریات مطرح شده در این مطالعه با نظریه های جابه جایی قدرت ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این مقایسه، بررسی روند تحولات قدرت-محور جنبه های ساختاری-هژمونیک نظام بین الملل از زمان طرح نظریه جابه جایی قدرت تا دوران معاصر است. در امتداد نظریاتی ازاین دست مقاله حاضر بر آن است تا با التفات به پدیده های نوظهور بین المللی به بررسی این مهم بپردازد که چگونه دگردیسی شش وجهی قدرت موجب تغییر در ساختار سلسله مراتبی نظام بین الملل و هژمونی ایالات متحده گردیده است. در راستای دست یابی به این مهم، مقاله حاضر به تعریف فرمول تکانه قدرت بین المللی و مدل شش ضلعی قدرت، مشتمل بر چارچوب شش گانه 1. قدرت اقتصادی دانش بنیان 2. نظام سلامت و دارویی پیشرفته 3. نفوذ در حوزه های سایبری و مجازی 4. نفوذ ژئوپولتیکی 5. قدرت گفتمانی و ایده ای و 6. قدرت نظامی دانش بنیان می پردازد. تحلیل در چارچوب های نظری مذکور حاکی از آن است که تغییر ماهیت قدرت بین المللی از اقتصادی-نظامی به تکنولوژیک-فناوری موجب شده است که در عصر قدرت دیجیتال، نظام بین الملل در سطحی کلان دستخوش دگردیسی از ساختار سلسله مراتبی به ساختار منظومه ای (منظومه های دو گانه به رهبری ایالات متحده آمریکا و چین) گردد که پیامد خودکار این نظامِ منظومه ای، نه جابه جایی یا انتقال قدرت، بلکه تسهیم قدرت میان هژمون و ابرقدرت نوظهور است.