قاسم رحیمی چسلی

قاسم رحیمی چسلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل مقایسه ای الگوی رقابت ایالات متحد و فدراسیون روسیه در اوراسیای مرکزی (2000-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوراسیای مرکزی ایالات متحد سیاست خارجی فدراسیون روسیه فرهنگ راهبردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 307 تعداد دانلود : 243
با توجه به تغییر و تحول هایی که در سال ها و دهه های اخیر در هرم قدرت جهانی پدید آمده است، فرهنگ راهبردی مؤلفه بنیادینِ مهمی است که در مناظره چهارم روابط بین الملل با تأثیرگذاری بر نوع نگرش دولت مردان کشورهای مؤثر در عرصه سیاست بین الملل، همپای مؤلفه های مادی قدرت در شکل دهی به کُنش راهبردی کشورها در عرصه سیاست و روابط بین الملل پیش رفته است. با توجه به این انگاره بنیادین که فرهنگ راهبردی می تواند نوع کنشگری ایالات متحد و فدراسیون روسیه در حوزه راهبردی اوراسیای مرکزی در فضای پساشوروی به عنوان یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان را تجزیه و تحلیل کند، با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مفروض های نظری فرهنگ راهبردی در پی پاسخ به این پرسش هستیم: در دو دهه اخیر فرهنگ راهبردی و مؤلفه هایِ برخاسته از آن چه تأثیرهایی بر اقدام های فدراسیون روسیه و ایالات متحد در حوزه اوراسیای مرکزی برجای نهاده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که فرهنگ راهبردی به مثابه عامل و پیشرانِ مؤثر بر مجموعه اقدام های فدراسیون روسیه در فضای پساشوروی شامل مؤلفه هایی مانند توسعه طلبی راهبردی، گسترش هویت اسلاو ارتودکس و گفتمان ملی گرایی روسی و تثبیت قدرت ملی در محیط ژئوپلیتیک است. در مقابل، ایالات متحد برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی، تثبیت موقعیت ابرقدرتی و ایجاد موازنه گرایی منطقه ای، فرهنگ راهبردیِ خاصی را در این حوزه قدرت آفرین و چالش زا برای خود ترسیم کرده است.
۲.

توازن قوا عاملی محرک در کنشگریِ مسکو نسبت به واشنگتن؛ مطالعه ی موردی: حوزه ی راهبردی اوراسیای مرکزی

کلید واژه ها: نواوراسیاگرایی توازن قوا رقابت راهبردی ایالات متحده روسیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 580 تعداد دانلود : 864
گرایش به سوی منطقه گرایی سبب شده است تا آوردگاه راهبردی اوراسیای مرکزی به عنوان یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکِ جهان، بنا به موقعیت امنیتی، راهبردی و اقتصادیِ ویژه ای که احراز نموده است بیش از پیش در کانون توجه روسیه، ایالات متحده و دیگر قدرت های منطقه ای و جهانی قرار گیرد. در این میان مسکو که در سودای احیای جایگاه ابرقدرتی خود است طی سالیان اخیر با تکیه بر ذهنیت تاریخی، دکترین خارجِ نزدیک، رویکرد نواوراسیاگرایی و همچنین گفتمان ژئوپلیتیکِ منفعت بنیان در عرصه سیاست خارجی کوشیده است تا راهبرد امنیتی خود را از راهبردی جهانی با رویکردی مضیق به راهبردی منطقه ای با رویکردی موسع تبدیل نموده و از این رهگذر راهبرد توازن قوا را به عنوان الگویِ رفتاری خود برای مواجهه با یک جانبه گرایی واشنگتن در پیش گیرد. نوشتار حاضر با استفاده از مؤلفه های تئوریکِ مُستتر در تئوری توازن قوا و همچنین بهره گیری از روش پژوهش کیفی و ابزار مطالعات اَسنادی، کوشیده است تا به این پرسش پاسخ دهد که در چارچوب راهبرد موازنه قوا، روسیه چه تمهیداتی را برای مقابله با اقدامات یک جانبه ایالات متحده در حوزه راهبردی اوراسیای مرکزی در پیش گرفته است؟ فرضیه ای که در مقابل پرسش مزبور قابل طرح می باشد ناظر بر آن است که مقامات کرملین از طریق تولید نظام های معنایی، شیوه تفسیر مادی و بازچینش مستمر فهرست دوستان/دشمنان کوشیده اند تا با تلقی واشنگتن به عنوان کنشگری چالش گر، مهار این بازیگر فرامجموعه ای را با هدف تحدیدِ نفوذ، قبض ژئوپلیتیک و کاهش وزن راهبردی در قالب راهبردهای نظامی، اقتصادی و همچنین سیاسی و امنیتی (بحران اوکراین) در پیش گیرند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان