فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
227 - 249
حوزه های تخصصی:
کشورهای اروپای مرکزی و شرقی پس از تجربه چند دهه ای کمونیسم، مسیر خود را از سال 1989 با چرخش نئولیبرال آغاز کردند. در این میان، اتحادیه اروپا با مفهوم بازگشت به اروپا در میان مردم و دولتمردان این منطقه از جذابیت خاصی برخوردار بود. درحالی که مسئله امنیت در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی در زمان کمونیسم، بیشتر در ارتباط با خطر نظامی بود، پس از فروپاشی کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی، نوع مسئله امنیتی برای کشورهای اروپای مرکزی و شرقی تغییریافته است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که اتحادیه اروپا چه نقشی را در مسئله امنیت در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی پساکمونیستی بازی می کند؟ برای پاسخگویی به این پرسش، فرض پژوهش آن است که اتحادیه اروپا در قالب یک بلوک تاریخی نئولیبرال، مسائل امنیتی ویژه ای را برای کشورهای یادشده ایجاد نموده است. در این پژوهش از روش کیفی و تحلیل آمار در داخل چارچوب نظری نئوگرامشی برای بررسی سؤال مطرح شده، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که درنتیجه سازوکارهای متنوع بلوک نئولیبرال اتحادیه اروپا کشورهای اروپای مرکزی و شرقی امروز با مسئله امنیت در بعد اقتصادی (تضعیف صنایع داخلی، بحران مسکن و اقتصاد سرمایه داری وابسته)، سیاسی (وابستگی سیاسی)، انسانی (دگرسازی) و فرهنگی و اجتماعی (جذب نخبگان در پروژه نئولیبرال و تضعیف سیستم آموزش عالی) مواجه شده اند.
تحلیل علم سنجی از مقالات آینده پژوهی منتشر شده در نشریات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
35 - 62
حوزه های تخصصی:
درک سرشت پژوهش های یک حوزه ی دانشگاهی و رفتار پژوهشگران در آن حوزه، به خصوص در مورد مقولات میان رشته ای بسیار مهم است. درک حاصله به برنامه ریزان و پژوهشگران کمک می کند تا ضمن فهم وضعیت گذشته و حال، برای بهبود وضعیت آینده نقشه راه دقیق تری داشته باشند. این مهم در مورد آینده پژوهی نیز صادق است به خصوص اینکه آینده پژوهی ذاتاَ در مورد وضعیت آینده است و فهم گذشته و حال آن نشان می دهد که به کدام آینده ها بیشتر پرداخته ایم و از کدام آینده ها غفلت کرده ایم. برای رسیدن به این درک به مطالعات علم سنجی نیاز است که در این پژوهش به منظور تحلیل مقالات آینده پژوهی منتشر شده در نشریات علمی ایران از ابزارهای آن استفاده شد. جامعه این تحقیق تعداد 920 مقاله منتشر شده در حوزه آینده پژوهی بود. نتایج نشان داد که شبکه هم نویسندگی بر اساس سنجه های مرکزیت به چه شکل است. همچنین هشت خوشه موضوعی در این زمینه شناسایی شدند و جایگاه آنها در نمودار راهبردی مشخص گردید. خوشه "جغرافیدان های عاشق آینده" به عنوان خوشه ی با مرکزیت و تراکم بالا مشخص شد. همچنین خوشه های "آینده نگاری راهبردی" و " آموزش عالی آینده گرا" به عنوان خوشه های نابالغ و توسعه نایافته معرفی شدند. خوشه های "توسعه دانشی"، "آینده دینی"، "روابط منطقه ای" و "وزن سنگین روش" در منطقه افول و نوظهور قرار گرفتند و خوشه ی "چشم انداز آی سی تی" به عنوان خوشه غیر محوری شناخته شد.
چالش های جهانی شدن و فضای مجازی بر مسائل سیاسی قومیت در جمهوری اسلامی ایران (با تمرکز بر مسائل قومیت در آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
19 - 44
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال آن است که آیا جهانی شدن و شبکه مجازی، جنبش های سیاسی قومیت، بحران های فرهنگی و هویتی را در ایران (جامعه مورد نظر استان آذربایجان غربی) تقویت می کند یا اینکه با یکسان سازی فرهنگی در سطح جهان، منازعات، هویت های محلی و سیاسی قومیت رو به کاهش خواهند گذاشت؟ نوشتار حاضر از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. فرضیه مقاله این است که جهانی شدن و ظهور فضای شبکه ای موجب تسریع فرایند سیاسی شدن هویت، قومیت و پیدایش چالش های فرهنگی برای نظام فرهنگی و ارزشی جوامع شده است. همچنین سبب گسسته شدن تمام روابط از بستر اجتماعی و مکانی خود شده و تجربه فرآیند فشردگی فضا و زمان، باعث کوچک شدن پدیدارشناسانه جهان شده است». شکل گیری جامعه جهانی شبکه ای باعث تضعیف، فرسایش و فروریزی هرگونه حد و مرزی همانند جغرافیا، سیاست و فرهنگ گردیده، به طوری که از پیوند سنتی فرد و جامعه جلوگیری کرده و هویت یابی سنتی و مکانی را در قلمرو جهانی دشوار نموده است.
بحران فلسطین در اندیشه ی آیت الله بروجردی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
103 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف در پژوهش حاضر بررسی مسئله ی فلسطین در منظومه ی فکری آیت الله بروجردی (ره) و امام خمینی (ره) با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی است. سؤال پژوهش این است که چه تفاوتی در رویکرد آیت الله بروجردی و امام خمینی نسبت به فلسطین وجود داشته است؟ دولت فلسطین در سال 1948 میلادی با رأی سازمان ملل متحد و نفوذ قدرت های بزرگ جهانی به دو دولت مجزا تقسیم شد که دولت فلسطین و رژیم اسرائیل حاصل این تصمیم بود. در مقابل این روند ایجادشده، اعتراض های گسترده ای از جمله حوزه های علمیه و مراجع در بازه های زمانی مختلف شکل گرفت. آیت الله بروجردی در زمان رژیم پهلوی دوم نسبت به این حادثه تلخ واکنش نشان داد که در اعلامیه ی ایشان آمده است و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نحوه ی برخورد با مسئله ی فلسطین قوت بیشتری گرفت و فضا جهت حمایت از فلسطین بازتر شد. یافته پژوهش نشان می دهد، آیت الله بروجردی و امام خمینی در چگونگی برخورد با مسئله فلسطین رویکرد متفاوتی داشتند. نگاه امام خمینی و آیت الله بروجردی در باب مسئله ی فلسطین بر اساس نگاه دو مرجع به بحث دین و سیاست و نحوه ی فعالیت آن ها در حوزه های دینی و سیاسی برمی گردد. فرضیه مقاله این است که با توجه به مبانی فکری امام خمینی و آیت الله بروجردی درباره ارتباط دین و سیاست، امام خمینی اعتقاد به کنشگری فعال و حمایت مادی و معنوی از مسئله فلسطین بود، اما آیت الله بروجردی به خاطر صیانت از حوزه علمیه نوپا، رویکرد کنشگری غیرفعال را در حمایت از فلسطینیان انتخاب کرده بود.
جنبه های روانی تحریم، ریسک بازارها و مقاوم سازی اقتصاد
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
121 - 152
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر برمدیریت وکنترل تحریم ها ومقاوم سازی اقتصاد دربرابرآن، مدیریت آثار روانی آن است. به طوری طبیعی تحریم ها آثار روانی متعددی ایجاد می کند که ازجمله آن ایجاد نوسان در بازارهای حیاتی اقتصاد است و در نتیجه مواجهه صحیح با آن نقش زیادی در مدیریت نوسانات بازارها دارد. این مقاله، به تجزیه وتحلیل تأثیر متقابل جنبه های روانی تحریم ها وریسک بازار ارز، مسکن وبورس با استفاده از الگوی خود رگرسیونی (VAR) و داده های ماهانه سال 1385 تا1399 می پردازد و باتحلیل نتایج به دست آمده راهکار هایی را برای مقاوم سازی اقتصاد پیشنهاد می کند. نتایج این الگو نشان ازوجود رابطه متقابل بین اثرروانی تحریم وریسک بازار در کوتاه مدت و بلندمدت دارد. اثر روانی تحریم ها ریسک بازار ارز و بورس را افزایش و ریسک نوسانات بازار مسکن را کاهش می دهد و در مقابل افزایش ریسک نوسانات بازارها ارز و بورس منجر به افزایش اثر روانی تحریم ها در جامعه می شود. به عبارتی دیگر ادراک عمومی غالب و تصور ذهنی ایجادشده در جامعه، اثرگذاری تحریم ها را بیشتر نشان می کند و این کمک شایانی به تحریم کنندگان برای افزایش فشار می کنند. در نتیجه پیشنهاد می شود از طریق کوچک سازی جنبه های روانی تحریم، بی اهمیت نشان دادن آن ها و بیان و اجرای راهکارهای دور زدن تحریم تا حد زیادی فشار های ناشی از نوسانات بازاررا کنترل کرد
شکاف قومی، انگاره های نهادینه و معمای صلح پایدار در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر پروسه صلح و صلح سازی را روندی پیچیده و طولانی درنظر گیریم، اجماع و اجرایی سازیِ صلحی پایدار در افغانستان همواره با چالش ها و پیچیدگی های خاص و فزاینده ای سردرگریبان بوده است. جدا از قرار داشتن این کشور در آماجِ اهداف، منافع و نفوذِ بازیگرانِ داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای متعدد، تحکم ساختاری متصلب و نشات گرفته از ایده ها یا انگاره های ذهنیِ نهادینه از سوی بازیگران در تاریخ افغانستان، اتخاذ تصمیماتی موثر در دستیابی به صلحی پایدار را با بحران مواجه ساخته است. اما سوال اصلی این است که چرا مقوله صلح در افغانستان به معمایی لاینحل و دست نیافتنی تبدیل شده است؟ هدف پژوهش حاضر بررسی معمای صلح افغانستان با تمرکز بر ادراکات و انگاره های ذهنیِ کنشگران دخیل و عاملیت قوم پشتون در ساختاری متزلزل و بی ثبات از تحقق صلح می باشد. در بسترِ موزاییکی کشوری چون افغانستان، برساخته های ذهنیِ بازیگران با محوریتِ مولفه هایی چون قومیت، سبب سازِ شکاف قومی، تنش داخلی و همچنین تشتت در دستیابی به وحدتی ملی برای تحقق صلح می باشد. بدین ترتیب فرض برآن است که سیاست های متکی بر پشتون گرایی در دولت های سابق، نقطه ثقلی در به حاشیه راندن روندی اجرایی از صلح و ظهور چرخشی باطل از تصلب قومیتی و تنازع داخلی بوده است.
بررسی ویژگی های سلبی و ایجابی کارگزاران در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل، تداوم و تقویت حکومت اسلامی از مهمترین وظایف و اهداف پیامبران و امامان و اولیای الهی است در حکومت اسلامی، کارگزاران و مدیران آن باید دارای یکسری شرائط و ویژگی هایی باشند که بتوانند حاکم و ولی امر مسلمین را در هدایت و پیشرفت جامعه اسلامی و مسلمانان یاری نمایند. در این پژوهه سعی شده است مهمترین شرائط و صفات کارگزاران حکومت اسلامی را مورد بررسی قرار داده و در دو بخش ایجابی و سلبی به تحلیل آن بپردازد. این مقاله، از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای با ابزار فیش برداری و مراجعه به منابع دست اول و با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. این پژوهش درصدد است به این سوال پاسخ دهد که کارگزاران حکومت اسلامی از چه ویژگی های سلبی و ایجابی برخوردارند؟. یافته ها نشان می دهد، کارگزارن حکومت اسلامی می بایست از ویژگی های ایجابی مانند تقوای خاص، توانایی علمی، شجاعت، بصیرت و همچنین ویژگی های سلبی مانند نداشتن سوء پیشینه، عدم اشرافی گری، نداشتن تسامح دینی برخوردار باشند
آینده پژوهی انقلاب اسلامی با نگرشی به تحولات فرهنگی- اجتماعی ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
533 - 562
حوزه های تخصصی:
وقوع برخی تغییرات ناهمسو با ارزش ها و شیوه های مألوف و مسلط در فضای فرهنگی اجتماعی جامعه ایران، این سؤال را ایجاد کرده است که با وجود این تغییرات، آینده مطلوب برای انقلاب اسلامی چگونه رقم خواهد خورد؟ فرض بر آن است که این تغییرات در صورت فعال سازی ظرفیت های گره گشای فقه شیعه، قابلیت هضم و درونی سازی داشته و نمی تواند پایداری انقلاب اسلامی را در معرض تهدید قرار دهد. با اتکا به نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز و سیاست هویت برای فهم این تغییرات و استفاده از روش سناریوپردازی و نرم افزار Micmac برای شناسایی متغیرهای کلیدی(راهبردی)، با اتکا به منابع کتابخانه ای و اسنادی و همچنین، مصاحبه با صاحب نظران، این یافته ها به دست آمده که این تحولات اگرچه نمی تواند سبب فروپاشی سیاسی به عنوان یکی از سناریوهای ممکن شود، اما می تواند در تسریع شکل گیری جنبش های ریزوم وار، آشوب های کور و استحاله به عنوان سناریوی محتمل برای آینده انقلاب اسلامی تأثیرگذار باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که رقم خوردن آینده مطلوب انقلاب اسلامی با توجه به تحولات حوزه فرهنگی اجتماعی ایران امروز، منوط به فعال سازی ظرفیت های گره گشا و بن بست شکن فقه شیعه برای ارائه پاسخ معتبر به این تغییرات و درونی سازی آنها از یک سو و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران در حل و رفع چالش های زندگی روزمره مردم با اتکا به ظرفیت های داخلی و احیای انسجام نخبگان و جریان های سیاسی کشور، از سوی دیگر می باشد.
کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۰
147 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰، به ویژه نهادهای مولد این نوع گفتمان تعهد است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده و به این پرسش اصلی پاسخ داده شد که نقش گفتمان تعهد از منظر ارنستو لاکلو، شانتال موف و نورمن فرکلاف، منجر به بروز چه ویژگی هایی در زبان بصریِ هنر نقاشی ایران در دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی شده است؟ نتایج نشان داد که چه شاخصه هایی باعث شکل گیری این نوع گفتمان تعهد در هنر نقاشی دو دهه ی 40 و 50 ایران شده است. بر اساس گفتمان تعهدِ به وجود آمده در این دو دهه، شاخصه های بصری اصلی نقاشی متعهد و خودمدار به این شرح است: نقاشی، معمولاً فیگوراتیو (شکل گرا) و روایت گرا (محتوا محور) بوده است؛ فرم و محتوا به صورت جدا دیده می شده؛ نوجوییِ فرمالیستی در فرم های به کاررفته در نقاشی مورد پذیرش نبوده؛ فهم آن برای اکثریت عامه ی مردم ساده بوده؛ توده ها برای قطع دست رژیم فاسد و امپریالیسم، خصوصاً آمریکا، از ثروت های عمومی کشور تهییج می شدند که این کار همراه با انتقال مفاهیمی هم چون ظلم ستیزی، عدالت خواهی، اسلام خواهی، بازگشت به خویشتن، خودمداری، بومی گرایی و... بوده است؛ همگی این مفاهیم، متعارض با رژیم پهلوی بوده و دال مرکزیِ مورد نظر برای گروه های مذهبی، اسلام خواهی و خلق گرایی برای گروه های چپ گرا بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی در استان سیستان و بلوچستان (بررسی موردی: شهر زاهدان، خاش و سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
1 - 16
حوزه های تخصصی:
افزایش مشارکت سیاسی، دغدغه ی هر نظام سیاسی است. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر افزایش مشارکت از مهمترین راهکارها برای مدیریت و افزایش مشارکت مردم در انتخابات می باشد. در این پژوهش عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی در استان سیستان و بلوچستان (سه شهر زاهدان، خاش و سراوان) بررسی می شود. روش این پژوهش پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات میدانی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه ی آماری پژوهش مشارکت کنندگان انتخاباتی سیستان و بلوچستان می باشند و از فرمول کوکران برای تعیین نمونه ی آماری استفاده شد و نمونه گیری به شیوه ی تصادفی ساده صورت پذیرفت. با توجه به جامعه ی آماری نامحدود تعداد نمونه ی آماری384 نفر انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل صورت گرفت. در نهایت نتایج نشان داد که در سه شهر زاهدان، خاش و سراوانن، عوامل مذهبی، قومی و طایفه ای بر مشارکت سیاسی در استان سیستان و بلوچستان تأثیرگذار می باشند.
بررسی روند نوسازی در عربستان سعودی و تأثیر آن بر ثبات سیاسی این کشور (از 2000 تا 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
17 - 40
حوزه های تخصصی:
نوسازی دارای ابعاد گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. نوسازی روندی است که همه کشورها آن را تجربه کردند و یا در حال تجربه کردن هستند. عربستان سعودی یکی از کنشگرانی است که از زمان کشف نفت وارد این روند شد، اما با گسترش ارتباطات، در دو دهه اخیر این روند شتاب بیشتری به خود گرفته است. برنامه نوسازی در عربستان مشتمل بر همه ابعاد مذکور است (هرچند با اولویت قتصادی)، بازتاب های این تغییرات در جامعه و تأثیر آن بر ثبات سیاسی حکومت موضوعی مهم قلمداد می شود. اما آنچه در این مقاله مورد بحث اصلی است این است که روند نوسازی در کشور سعودی بر اساس فاکتورهای مشخص شده، چه تأثیری بر ثبات سیاسی جکومت سعودی دارند؟ با توجه به تعریفی که از ثبات/ بی ثباتی سیاسی ارائه شده یافته های پژوهش نشان می دهد در برخی موارد نوسازی ظرفیت بی ثباتی برای حکومت با خود همراه دارد و در مواردی نیز نوسازی پاسخی درخور به مطالبات اجتماعی نداده و پتانسیل ایجاد چالش و بی ثباتی می باشد. در مجموع در طیف پیوسته ثبات/ بی ثباتی، حکومت سعودی در جهت ثبات گام برداشته و اصلاحات اجتماعی انجام شده، با وجود نمادین بودن در برخی ابعاد، احتمال کمتری برای بی ثباتی دارد.
تمدن نوین اسلامی در بستر اصلاح فرهنگی (تبیین اندیشه های تمدنی مالک بِن نبی)
حوزه های تخصصی:
مالک بن نبی اندیشمند مسلمان و معاصر الجزایری است که در پی تأملات ژرف پیرامون وضعیت کنونی جامعه مسلمان، مهم ترین چالش های فرهنگی آن شامل شکاف عمیق در شبکه روابط اجتماعی، فراگیری روحیه استعمارپذیری و رنگ باختن هویت دینی را ذیل مقوله کلان تمدن، شناسایی و تحلیل کرده است؛ وی سه گانه یادشده را علل عقب ماندگی جوامع مسلمان از کاروان تمدن و پیشرفت دانسته و رهیافت اصلاحی خود را نیز برای اعتلای تمدنیِ جامعه مسلمان در چهارچوب آموزه های دینی و با رویکردی فرهنگی ارائه کرده است؛ او با تبیین وضع موجود می کوشد تا توجه جوامع مسلمان را به راه های برون رفت از این نابسامانی جلب نماید. نوشتار پیش رو در تلاش است تا با توصیف و تحلیل نوشته های مالک بن نبی، فرایند و چگونگی راهکار پیشنهادی او در قالب یک دگرگونی فراگیر و بنیادین اجتماعی را، که اصلاحی حقیقی به شمار می رود، بررسی و تبیین نماید. توصیه مالک بن نبی جهت دهی تمام اقدامات به سوی تجدید ساختار حیات فکری و اخلاقی افراد جامعه است؛ چراکه این نوزایی فرهنگی می تواند نقش یک شتاب دهنده در تعامل سه نظام فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را ایفا نموده و شبکه ای مناسب از روابط درهم تنیده اجتماعی را برای برپایی تمدنی پویا و بالنده پدید آورد.
گفتمان امنیتی غرب آسیا از منظر اندیشکده های راهبردی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به چالش ها و معضلات امنیتی در سطوح خارجی (منطقه ای - جهانی)، سیاست های امنیتی کنشگران بر پایه پویش های محیطی طرح ریزی و پیگیری می شود. در مراکز مطالعاتی روسیه، اهداف امنیتی برگرفته از یک محیط شناسی بوده و بر پایه جغرافیای سیاسی اولویت می یابد. ساختارهای حاکم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درک شده در هر محیط از سوی این مراکز، بازتاب شرایط امن نسبت به منافع و خواسته های کرملین می باشد. این پرداخت روسی از امنیت و محیط در غرب آسیا بر اساس تبیین نیاز ها، منافع و پیامد های هر رفتار و تصمیم دولت روسیه در میان محققان روس شکل گرفته و درنهایت به یک گفتمان امنیتی دست می یابند. این نوشتار با هدف شناخت مبنای استراتژی کلان و دکترین های امنیتی اندیشکده های روسی در رابطه با محیط غرب آسیا، سؤال اصلی خود را بدین صورت بیان می دارد: اندیشکده های رسمی و تصمیم ساز روسیه چه نگرش، تبیین، دامنه و عناصری پیرامون مفهوم امنیت در محیط غرب آسیا دارند؟ پژوهش حاضر فرضیه خود را بر اساس تعریف مدلول امنیت از سوی اندیشکده های راهبردی روسیه در سطح منطقه ای و جهانی به ویژه منطقه غرب آسیا، بر پایه زیست تاریخی، جغرافیای وطنی و هویت درک شده توسط روس ها و با هدف چگونگی تعریف و تحقق منافع و اولویت های مادی روسیه قرار داده است. این مقاله در چارچوب نظریه سازه انگاری به تأویل نگاه و فهم روسی از محیط امنیتی در غرب آسیا می پردازد. نوشتار پیش رو برای دستیابی به یافته های قابل اتکا و مورد نظر، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای (مکتوب و الکترونیکی) به انجام رسیده است. در پایان برای نتیجه گیری سریع تر با بهره گیری از تحلیل های مبتنی بر مطالب اندیشکده های روسی، یافته های پژوهش در سه بعد محوری و نه مؤلفه های اصلی بیان خواهد شد.
مطالعه تطبیقی فرصت ها و تهدیدات طرح های اقتصادی ترکیه و روسیه در آسیای مرکزی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به چرخش ریشه های نزاع بین المللی از میدان رقابت های «ایدئولوژیک» به سمت «تسخیر منابع انرژی»، به ویژه در سال های بعد از جنگ سرد و همچنین کاهش اهمیت «ژئوپولیتیک» به نفع رویکردهای «ژئواکونومیک»، پژوهش حاضر در صدد صورت بندی مفهومی این مسأله بود که طرح های اقتصادی ترکیه و روسیه در آسیای مرکزی حامل چه فرصت ها و تهدید های محتملی برای ایران می باشد. مسأله بر این بنیاد نظری استوار است که هر گونه تلاش برای کسب جایگاه برتر منطقه ای و بین المللی قبل از هر چیز در گرو تسلط بر منابع انرژی و خطوط لوله ی انتقال آن می باشد. برای سنجش این ادعا با استفاده از روش تحلیل مضمون و از نوع ماتریس مضمون با انجام مشاهده ی غیرمستقیم (واکاوی متون)، داده های پژوهش به صورت روش نمونه گیری هدفمند از روی متون موجود گردآوری و از طریق کدگذاری موضوعی، سعی شد تا مضامین فرصت ها و تهدیدات طرح های اقتصادی روسیه و ترکیه در آسیای مرکزی برای ایران شناسایی و در نهایت برحسب وجوه اشتراک و افتراق با یکدیگر مورد مقایسه و تحلیل قرار داده شود. یافته های پژوهش نشان داد که وجه اشتراک طرح های اقتصادی ترکیه و روسیه در آسیای مرکزی برای ایران از حیث فرصت، افزایش اهمیت ژئواکونومیکی ایران و گسترش روابط ایران با کشورهای درگیر طرح های اقتصادی مذکور است. همچنین، وجه افتراق طرح های اقتصادی روسیه و ترکیه در آسیای مرکزی برای ایران از حیث تهدید، داشتن تبعات منفی سیاسی و اقتصادی بواسطه اجرای طرح های اقتصادی روسیه، ناهمخوانی سیاست های توسعه ای ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و تضعیف شدن موقعیت ایران به واسطه دنبال نمودن سیاست های غربگرایانه در منطقه از سوی ترکیه می باشد. جهت اعتبارسنجی یافته های کیفی از روش ممیزی و تشکیل گروه کانونی و برای پایایی سنجی آن از قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است.
مقوله امنیت در گفتمان سیاست خارجی حسن روحانی و ابراهیم رئیسی: عناصر و صورت بندی های متمایز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله امنیت همواره از جایگاه محوری در گفتمان های سیاست خارجی ایران برخوردار بوده است. دولت های مختلف به اقتضای بستر فکری و اجتماعی و همین طور ضرورت های عملی سیاست خارجی خود، ادراکات مختلفی از مقوله امنیت داشته اند. از آنجا که عموماً گفتمان دولت ها در گسست از گفتمان های دولت های قبل شکل می گیرد، مواضع دولتمردان جدید در سال اول شروع به کار آنها از اهمیت زیادی در مرزبندی های گفتمانی میان آنها برخوردار است. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در برهه ابتدایی تشکیل دولت های خود چه گفتمان هایی درباره مقوله امنیت داشته اند و وجوه تمایز این گفتمان ها کدام اند؟ این مقاله از چارچوب تحلیل امنیتی لین هَنسِن استفاده می کند و بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، در صدد تحلیل صورت بندی های گفتمانی روحانی و رئیسی در حوزه امنیت، «دیگریِ» گفتمانی آنها و برملاکردن نشانه های گفتمانی آنهاست. به این منظور، متن سخنرانی های روحانی و رئیسی در سال اول جمع آوری و بر اساسِ میزان ارتباط با مفهوم امنیت و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تحلیل قرار گرفتند. استدلال اصلی مقاله این است که گفتمان حسن روحانی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی منافع مشترک و در تضاد با خشونت و افراط گرایی به مثابه «دیگری» و در مقابل، گفتمان ابراهیم رئیسی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی عدالت و در تضاد با «دیگریِ» سلطه طلبی و دخالت قدرت های خارجی شکل گرفته است. دال های مرکزی متفاوت، امکان/عدم امکان تعریف منافع مشترک امنیتی، دستورکارهای امنیتی متفاوت و نحوه پیش بینی پیامدهای امنیتی نظم در حال گذار بین المللی از جمله مهم ترین تمایزهای گفتمانی روحانی و رئیسی است. بر این اساس، ابتدا چارچوب مفهومی و روش شناسی توضیح داده می شود. سپس گفتمان امنیت روحانی و رئیسی در دو بخش مورد تحلیل و در بخش سوم مورد مقایسه قرار می گیرند. در پایان، نتیجه گیری مقاله خواهد آمد.
کاربردِ مفهومِ «فَرّه» و «کرامت» در اندیشه سیاسی ایرانِ باستان و اسلام؛ تحلیلی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی که به منابع برجسته در تاریخِ فکرِ ایران باستان و تفکر اسلامی رجوع می کنیم، دو مفهومِ « فَرّه » و «کرامت» بسیار خودنمایی می کنند. شاید در نگاه اول نتوان رشته پیوندی میان این دو مفهوم برقرار کرد، اما با ریشه یابی مفهومی این دو واژه در دو سنتِ فکری ایرانی و اسلامی و جایگاه آن ها در امر سیاسی، قرابت معنایی و کاربرد بسیاری میان آن ها می توان یافت. در این مقاله درصدد نشان دادن قرابت مفهومی و کاربردی این دو واژه به عنوان مفهوم مرکزی در اندیشه سیاسی ایران باستان و اسلام هستیم، لذا سؤال اصلی این تحقیق این است: چه ارتباطی میان مفهوم «فَرّه» در اندیشه سیاسی ایرانی و «کرامت» در اندیشه سیاسی اسلامی وجود دارد؟ روش مورداستفاده در این تحقیق، مقایسه ای و بر مبنای الگوی توافق و اختلاف پرزو ر سکی و توین است.
راهبرد سیاست خارجی نسل سنتی رهبران عرب و رویکرد آن ها نسبت به جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 164
حوزه های تخصصی:
در این مقاله راهبرد سیاست خارجی رهبران سنتی عرب در سه کشور «عربستان سعودی»، «امارات متحده عربی» و «مصر» مورد مطالعه قرار گرفت و با خوانش سیاست گزاری خارجی آنها ویژگی هایی مانند؛ سیاست عدم تقابل با ایران، وابستگی اقتصادی به کشورهای غربی، غرب گرایی و به رسمیت نشناختن اسرائیل مورد واکاوی قرار گرفت. با این اوصاف، پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که راهبرد سیاست خارجی رهبران سنتی عرب، چگونه بود و آن ها چه رویکردی را نسبت به ایران اتخاذ می کردند؟ راهبرد رهبران سنتی عرب نسبت به سیاست خارجی مبتنی بر واقع گرایی تدافعی بوده است. با اتخاذ این راهبرد رهبران عرب با در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار از رفتارهای هزینه ساز و شتابزده نسبت به منازعات منطقه ای پرهیز می کردند. آنها در قبال جمهوری اسلامی ایران نیز رویکرد محافظه کارانه را به رویارویی و تقابل ترجیح می دادند. در این مقاله، از نظریه «تصمیم گیری جیمز روزنا » و «رئالیسم تدافعی» به عنوان چارچوب نظریه تلفیقی بهره گرفته شده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده-ها از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که رهبران سنتی عرب بر خلاف نسل جدید، در سیاست خارجی راهبردی محافظه کارانه و تدافعی را دنبال می کردند و رویکردشان نسبت به ایران مبتنی بر سیاست صبر و انتظار و به دور از تقابل و تهاجم بود.
موازنه سازی چارچوبی تحلیلی برای تبیین رفتار سیاست خارجی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران در بازه زمانی 2012 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
227 - 261
حوزه های تخصصی:
به دنبال لشگرکشی ایالات متحده به افغانستان در 7 اکتبر2001 و تهاجم به عراق در20مارس2003 و حذف طالبان و صدام، جمهوری اسلامی ایران با اتکا به مولفه هایی نظیر 1)ارتقای روزافزون توان مندی های نظامی(بالأخص در بخش موشک و پهپاد)، 2)طراحی یک برنامه منطقه ای جهت حمایت از متحدان(محور مقاومت) و 3)پیگیری برنامه صلح آمیز هسته ای، خود را در قامت یک قدرت منطقه ای مطرح ساخت. هم زمان اسرائیل تضعیف مولفه های قدرت جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داد. بنابراین این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که «اسرائیل در بازه زمانی 2012 تا 2022 از موازنه-سازی در قبال جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک رفتار سیاست خارجی چه اهدافی را دنبال نموده است؟»، این فرضیه را ارائه می دهد که «اسرائیل به واسطه موازنه سازی که یک استراتژی یا رفتار دولتی است، می کوشد در راستای: 1)افزایش توان-مندی های خود؛ و 2)تضعیف توان مندی های جمهوری اسلامی ایران به منظور الف)هم سطح(برابر) شدن با توان مندی های جمهوری اسلامی ایران و/یا ب)کسب طیف بهتری از نتایج گام بردارد». در این راستا هفت شیوه موازنه سازی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران شامل تشکیل ائتلاف منطقه ای(پیمان ابراهیم)، تلاش در راستای تشکیل ائتلاف دفاع هوایی منطقه-ای، دیپلماسی درهم تنیده، موازنه سازی نیابتی، استراتژی ایجاد شکاف [یا گوه ای]، ممانعت سرزمینی و اقدام پنهان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این پژوهش استخراج یک الگوی منسجم به منظور تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل در بازه زمانی 2012 تا 2022 می باشد. از این رو، در این پژوهش مفهوم موازنه سازی به منظور تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل انتخاب گردیده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. دادههای مربوطه از منابع وب محور(اینترنتی) و کتاب-خانه ای استخراج و گردآوری گردیده است.
چالش های پیشرو انتقال انرژی جمهوری اسلامی ایران به قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
263 - 294
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی و منطقه خزر جزء مناطق با اهمیت ژئواستراتژیک است که به عنوان یک کریدور ارتباطی از اروپا به آسیای مرکزی عمل می کند. همچنین ذخایر غنی حامل های انرژی ایران و نیاز مبرم کشورهای منطقه و اروپایی به این انرژی، ایران را از نظر جایگاه تبادل انرژی مهم جلوه داده است. با وجود فراهم آمدن فرصت هایی برای ایران در جهت گسترش نفوذ خویش در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین شکل گیری بستر مناسب و امن در قالب همکاری با کشورهای اوراسیا با چالش های جدی روبه رو بوده است. سوال اصلی پژوهش این است که چرا جمهوری اسلامی ایران با وجود برخورداری از ذخایر عظیم انرژی و ظرفیت های ترانزیتی در انتقال انرژی به قفقاز جنوبی در قیاس با رقبا ناموفق عمل کرده است؟ برای پاسخ به پرسش حاضر از منابع و اطلاعات مستند و معتبر که به روش کتابخانه ای گردآوری شده است، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد با وجود مهیا بودن بازار مناسب در این منطقه برای انتقال انرژی ایران ولیکن وجود برخی از چالش هایی همچون: حضور قدرت های بزرگی همچون آمریکا و اتحادیه اروپا در منطقه قفقاز جنوبی، سیاست کاهش وابستگی به انرژی ایران و تمایل به کمرنگ کردن حضور ایران در منطقه از سوی کشورهایی همچون روسیه و ترکیه، پیدایش بعضی از کریدورهای رقیب برای ایران در راستای اهداف و منافع سیاسی کشورهای اروپایی و روسیه، زمینه را برای مانور انرژی ایران در منطقه قفقاز جنوبی با اختلال روبه رو ساخته است.
تاثیر نظام ادراکی نخبگان سیاسی بر سیاست خارجی اسرائیل؛ مطالعه موردی: بنیامین نتانیاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۲ (پیاپی ۷۲)
147 - 180
حوزه های تخصصی:
بنیامین نتانیاهو اصلی ترین چهره صحنه سیاسی اسرائیل طی یک دهه گذشته به شمار می رود. از آنجایی که وی سهم مهمی در شکل دادن به رفتار و تصمیمات سیاست خارجی این رژیم در صحنه بین المللی داشته است، این پژوهش می کوشد سبک رهبری و خصایص شخصیتی وی را بعنوان یکی از عوامل تاثیرگذار و در عین حال مغفول مانده در تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل مورد بررسی قرار دهد. از این رو فرضیه اصلی مقاله این است که رفتار سیاست خارجی اسرائیل طی یک دهه گذشته بیشتر متاثر از نظام ادراکی و سبک رهبری بنیامین نتانیاهو بوده است. چارچوب مفهومی و روشی مورد استفاده، روش تحلیل خصایص رهبری مارگارت هرمن با تکیه بر متغیر پیچیدگی مفهومی در آن است. نتایج این پژوهش که حاصل تحلیل محتوای کمی داده های گفتاری نتانیاهو طی بازه زمانی 2009 تا 2019 است، نشان می دهد سطح پایین پیچیدگی مفهومی و رویکرد سیاه و سفید به مسائل سیاست خارجی همراه با سطح بالای باور به توانایی کنترل رویدادها، تمایل بالا به قدرت و بی اعتمادی شدید به دیگران به رویکرد تهاجمی و بازصفتانه نتانیاهو در سیاست خارجی اسرائیل شکل داده است که نمود آن را می توان در بزرگ نمائی تهدید ایران و مخالفت با ایده تشکیل دولت مستقل فلسطینی مشاهده کرد.