مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: ویژگی جهان، تحولات نوشونده ای است که حکمرانی را بغرنج کرده است. برهمین منوال، کشورها به سازوکار متکامل تری نیازمندند تا در راستای چشم انداز خود، پیوند میان نهادها را هدایت نمایند. ازطرف دیگر هم پایداری حکومت، هسته مرکزی پایداری سیاسی بوده و هر حکومتی در تلاش برای ثبات حکمرانی خود می باشد. این مقاله در پی آن است که بداند: برخی کاستی های حکمرانی ایران پیامد ساختارهاست و یا کارگزاران و یا فرایندها حکمرانی آن؟ با تمرکز بر بازسازی کدام بخش می توان تأثیر شگرفی در اصلاح وضعیت حکمرانی داشت؟ رویکرد صائب برای بازسازی چیست؟ الگوی موفق، واجد چه ویژگی هایی بوده و الزامات موردنیاز برای بازسازی کدامند؟ مطابق با اصل آینده پژوهی، برای درک مسئله باید به سطوح مختلف مسئله هدایت شد. در آینده نگاری راهبردی، روش تحلیل لایه ای علّی، روش به عمق رفتن است. این مقاله به دنبال آن است که مسائل را در لایه های مختلف تحلیل کند. مقاله حاضر بر اساس یافته های روشی خود، بر لایه سیستم های اجتماعی متمرکز گشته است. یافته ها نشان می دهد هر الگوی حکمرانی می باید از «منطق درونی»، «انسجام ساختاری»، «قابلیت اجرایی» و رعایت قاعده «سود زیان» برخوردار باشد؛ بررسی روندهای صحنه حکمرانی دنیا بیان می دارد که برای حل مسائل می باید ساختارهای حکمرانی با رویکرد شبکه ای بازسازی شوند. برهمین اساس با طراحی الگوی چهار حلقه ای، به انسجام ساختاری در فضای حکمرانی دست یافته شد؛ ضمن بیان تصویر موجود مسئله در کشور، قابلیت اجرایی الگو نیز با طراحی ماتریسی مورد تضمین قرار گرفته و با طراحی نظام بازخورد و اثر، الگوی حکمرانی بر اساس قاعده «سود زیان» طراحی شد.
حکمرانی هوشمند: رویکردی نوین در تحقق مشارکت و همکاری مؤثر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی مفهوم جدیدی نیست و از دیرباز تاکنون در رابطه با آن نظریه ها و مدل های مختلفی مطرح شده است. این مقوله دارای انواع مختلفی است که حکمرانی هوشمند به عنوان یکی از مهم ترین آنهاست. حکمرانی هوشمند رویکردی است که برای حکومت های شهروندمحور دارای قابلیت هایی چون توسعه سرمایه انسانی، زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات و شهروندی فعال؛ مشارکت عمومی، و نوآوری فناورانه، سازمانی و سیاسی و... را فراهم می سازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و شاخص های حکمرانی هوشمند در راستای مشارکت و همکاری مؤثر شهروندان است. این پژوهش بر مبنای ماهیت داده ها، کیفی بوده و روش تحقیق مورداستفاده در آن، روش گروه کانونی است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته هستند که از سه گروه کانونی با مشارکت کنندگان دانشگاهی و اجرایی مرتبط با رشته های حکمرانی، علوم سیاسی، مدیریت دولتی، مشارکت عمومی گردآوری شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، 83 کد اولیه، 37 کد متمرکز، 17 کد نظام مند و 4 دسته اصلی استخراج شدند که به عنوان مؤلفه ها و شاخص های اصلی حکمرانی هوشمند در تحقق مشارکت و همکاری مؤثر شهروندان تلقی می شوند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به ویژگی های مهمی ازجمله «آینده نگری، نوآورانه بودن و خردمحوری» حکمرانی هوشمند اشاره کرد که حکومت ها با عطف به چنین جنبه هایی می توانند زمینه و بستر لازم برای همکاری و مشارکت شهروندان را ایجاد نمایند.
هوش مصنوعی و دورنمای آینده پژوهی راهبردی دانشگاه در ایران: تحلیل اهداف و بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق آرمان ها و چشم اندازهای ملی نیازمند در اختیار داشتن امکان ها و توانمندی هایی است که با تغییرات آینده سازگاری داشته باشد. توانایی بهره مندی از فرصت های هوش مصنوعی و مدیریت مخاطرات آن یکی از استلزامات تحقق آینده مطلوب دانشگاه در ایران است. ازآنجاکه آینده محصول کنش بازیگران است، هدف این مقاله تبیین نقش راهبردی کنشگران و بازیگران عرصه دانشگاه در بهره مندی از هوش مصنوعی است. پرسش اصلی آن است که نقش کنگشران، بازیگران و ذی نفعان در تحقق آینده مطلوب نهاد علم در ایران در سایه پیشرفت هوش مصنوعی چگونه است؟ روش های به کارگرفته شده در این مقاله عبارت اند از: پانل خبرگان به منظور تعیین و اعتباربخشی نقش کنشگران و ذی نفعان؛ روش تحلیل ساختاری تفسیری با استفاده از نرم افزار مَکتُور به منظور شناسایی و تحلیل نقش کنشگران. یافته های اصلی پژوهش عبارت اند از: تحقق آینده مطلوب نهاد علم در ایران در سایه پیشرفت هوش مصنوعی نیازمند داشتن تصویری از آینده مورد انتظار و ترسیم کلان نمای آن است و این موضوع منوط به نقش آفرینی ذی نفعان و بازیگران اصلی و تأثیرگذار است.
آینده مناسبات سیاسی- امنیتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی (مطالعه موردی صلح ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی در زمره کشورهای تأثیرگذار در جهان عرب محسوب می شود کشورهایی همانند مصر، سوریه و اردن در برخی از دوران های تاریخی نقش محوری، تعیین کننده و اثربخش در سیاست کشورهای جهان عرب را عهده دار بودند، اما در شرایط موجود چنین نقش و کارویژه ای بر عهده عربستان قرار دارد. عربستان از قابلیت های اقتصادی ویژه ای برخوردار می باشد و در طی سال های گذشته تلاش نموده تا از طریق سازوکارهای عمل گرایانه به موازات کنش تهاجمی تاکتیکی و گزینشی نقش مؤثری در راستای اهداف، سیاست ها و امنیت مورد نظر ایالات متحده در محیط منطقه ای ایفا کند. این تلاش ها در کنار جایگاه ایران در منطقه و جهان و برخی شکاف های مذهبی و قومی منجر به شکل گیری رقابت تمام عیار میان دو کشور پیش و پس از انقلاب اسلامی شده است. در این راستا هدف از این پژوهش، با وجود توافقات و ائتلافات اخیر مانند صلح ابراهیم، سناریوهای آینده مناسبات سیاسی امنیتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برآورد شود. این مقاله از نوع توسعه ای کاربردی بوده و تلاش شده تا ضمن تحلیل آینده مناسبات سیاسی امنیتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، آینده مناسبات مورد اشاره با کمک روش کیفی سناریونویسی GBN توصیف شود. جمع آوری داده های مورد نیاز با کمک بررسی های اسنادی، کتابخانه ای و گروه های کانونی و در بخش کمی نیز با کمک بررسی های میدانی، مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شده اند. داده های پرسشنامه مورد استفاده که با آن به اکتشاف پیشران ها، عوامل کلیدی تغییر و عدم قطعیت ها پرداخته شده، به کمک روش های کمی اولویت بندی و تعیین وزن شده است. سرانجام با توجه به عدم قطعیت های کلیدی مستخرجه از پرسشنامه چهار سناریوی: 1- بدترین؛ همگرایی جامعه عربستان سعودی و عدم احیای برجام، 2- بهترین؛ واگرایی جامعه عربستان سعودی و احیای برجام، 3- تداوم روندهای کنونی؛ واگرایی جامعه عربستان سعودی و عدم احیای برجام، 4- افسار گسیخته؛ همگرایی جامعه عربستان سعودی و احیای برجام، تدوین شده است.
آینده پژوهی بومی (اسلامی- ایرانی) و دستاوردهای متصور آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی دانش شناخت، توصیف، ترسیم و شکل دهی به آینده زندگی بشر در ابعاد و زمینه های گوناگون است. آینده پژوهی دانشی مهم برای آینده هر جامعه است که هم به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی با ارزش ها، معارف، فرهنگ، شرایط و زمینه ها و نیازهای هر جامعه عجین بوده و طبعاً هر کشوری نگاه بومی و خاص خود را به آینده دارد. به همین دلیل و با توجه به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی کشورمان، آینده پژوهی اسلامی ایرانی می تواند مضمون بومی آینده پژوهی در کشور ما را تشکیل دهد. مقاله حاضر پس از بحث درباره آینده پژوهی اسلامی و ابعاد آن، چهارده مورد از دستاوردها اصلی آن را در چهار محور علمی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی معرفی کرده است. روش پژوهش، استفاده از مطالعه نظام مند ادبیات و تحلیل آثار پیشین بوده است. بررسی ما نشان می دهد آینده پژوهی اسلامی از منظر ذی نفعان مختلف (به خصوص جامعه، حکومت و دانشمندان) کارکردهای متفاوتی دارد. آینده پژوهی اسلامی، از نظر عمومی و برای جامعه به منزله راهنمایی برای حرکت به سمت تعالی، امید و سعادت دنیوی و اُخروی است. از دید اندیشمندان، منظر دینی می تواند افق های جدید و راهکارهایی ارائه دهد که کمبودهای نظری و عملی علم را در قبال شناخت و ترسیم آینده جبران نماید. از نظر حاکمیت، آینده پژوهی اسلامی می تواند به عنوان چارچوب واقعی برای پیشرفت و حکمرانی باشد و هم به مثابه ابزاری برای توجیه سیاست ها و اقدامات به کار گرفته شود.
آینده پژوهی انقلاب اسلامی با نگرشی به تحولات فرهنگی- اجتماعی ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع برخی تغییرات ناهمسو با ارزش ها و شیوه های مألوف و مسلط در فضای فرهنگی اجتماعی جامعه ایران، این سؤال را ایجاد کرده است که با وجود این تغییرات، آینده مطلوب برای انقلاب اسلامی چگونه رقم خواهد خورد؟ فرض بر آن است که این تغییرات در صورت فعال سازی ظرفیت های گره گشای فقه شیعه، قابلیت هضم و درونی سازی داشته و نمی تواند پایداری انقلاب اسلامی را در معرض تهدید قرار دهد. با اتکا به نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز و سیاست هویت برای فهم این تغییرات و استفاده از روش سناریوپردازی و نرم افزار Micmac برای شناسایی متغیرهای کلیدی(راهبردی)، با اتکا به منابع کتابخانه ای و اسنادی و همچنین، مصاحبه با صاحب نظران، این یافته ها به دست آمده که این تحولات اگرچه نمی تواند سبب فروپاشی سیاسی به عنوان یکی از سناریوهای ممکن شود، اما می تواند در تسریع شکل گیری جنبش های ریزوم وار، آشوب های کور و استحاله به عنوان سناریوی محتمل برای آینده انقلاب اسلامی تأثیرگذار باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که رقم خوردن آینده مطلوب انقلاب اسلامی با توجه به تحولات حوزه فرهنگی اجتماعی ایران امروز، منوط به فعال سازی ظرفیت های گره گشا و بن بست شکن فقه شیعه برای ارائه پاسخ معتبر به این تغییرات و درونی سازی آنها از یک سو و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران در حل و رفع چالش های زندگی روزمره مردم با اتکا به ظرفیت های داخلی و احیای انسجام نخبگان و جریان های سیاسی کشور، از سوی دیگر می باشد.