جواد عرب عامری

جواد عرب عامری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تحلیل رمزگان عملیاتی نتانیاهو در عرصه سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نتانیاهو باورها رمزگان عملیاتی افعال در نظام متن سیاست خارجی اسرائیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
بنیامین نتانیاهو با بیش از پانزده سال سابقه نخست وزیری سهم مهمی در شکل دادن به تصمیمات سیاست خارجی اسرائیل داشته است. آگاهی از باورهای اساسی وی می تواند نقش مهمی در شناخت رفتار سیاست خارجی اسرائیل ایفا نماید. پرسش اصلی این است که تصمیمات نتانیاهو در عرصه سیاست خارجی مبتنی بر کدام الگوی ادراکی بوده است؟ آیا این الگوی ادراکی در طول زمان ثابت بوده یا دچار تغییر شده است؟ بنابراین، هدف اصلی کشف باورهای مرکزی نتانیاهو به عنوان یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر رفتار سیاست خارجی اسرائیل است. به این منظور داده های گفتاری نتانیاهو در عرصه سیاست خارجی با استفاده از چارچوب مفهومی تحلیل رمزگان عملیاتی و روش «افعال در نظام متن» در بازه زمانی 2009-2019 در قیاس با میانگین گروه مرجعی از رهبران جهانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل کمی متون مربوط به سخنرانی های نتانیاهو با استفاده از نرم افزار پروفایلر پلاس نشان می دهد بین باورهای فلسفی و ابزاری نتانیاهو در کابینه دوم و سوم(2009-2015) با باورهای وی در کابینه چهارم(2015-2019) تفاوت محسوسی وجود دارد. نتانیاهو در مقطع اول، ماهیت جهان سیاست را در هماهنگی با منافع اسرائیل، تحقق ارزش های سیاسی را در پیگیری یک استراتژی صراحتا همکاری جویانه و مطلوبیت را در استفاده از ابزارهای مشارکتی در قبال بازیگران سیاسی می نگریست. وی در مقطع دوم، ماهیت جهان سیاست را در تعارض با منافع اسرائیل، تحقق ارزش های سیاسی را در پیگیری یک استراتژی محدود همکاری جویانه و مطلوبیت را در کاربرد ابزارهای متعارض در قبال سایر بازیگران سیاسی در نظر می گرفت.
۲.

تاثیر نظام ادراکی نخبگان سیاسی بر سیاست خارجی اسرائیل؛ مطالعه موردی: بنیامین نتانیاهو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نتانیاهو اسرائیل سیاست خارجی تحلیل خصایص رهبری پیچیدگی مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
بنیامین نتانیاهو اصلی ترین چهره صحنه سیاسی اسرائیل طی یک دهه گذشته به شمار می رود. از آنجایی که وی سهم مهمی در شکل دادن به رفتار و تصمیمات سیاست خارجی این رژیم در صحنه بین المللی داشته است، این پژوهش می کوشد سبک رهبری و خصایص شخصیتی وی را بعنوان یکی از عوامل تاثیرگذار و در عین حال مغفول مانده در تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل مورد بررسی قرار دهد. از این رو فرضیه اصلی مقاله این است که رفتار سیاست خارجی اسرائیل طی یک دهه گذشته بیشتر متاثر از نظام ادراکی و سبک رهبری بنیامین نتانیاهو بوده است. چارچوب مفهومی و روشی مورد استفاده، روش تحلیل خصایص رهبری مارگارت هرمن با تکیه بر متغیر پیچیدگی مفهومی در آن است. نتایج این پژوهش که حاصل تحلیل محتوای کمی داده های گفتاری نتانیاهو طی بازه زمانی 2009 تا 2019 است، نشان می دهد سطح پایین پیچیدگی مفهومی و رویکرد سیاه و سفید به مسائل سیاست خارجی همراه با سطح بالای باور به توانایی کنترل رویدادها، تمایل بالا به قدرت و بی اعتمادی شدید به دیگران به رویکرد تهاجمی و بازصفتانه نتانیاهو در سیاست خارجی اسرائیل شکل داده است که نمود آن را می توان در بزرگ نمائی تهدید ایران و مخالفت با ایده تشکیل دولت مستقل فلسطینی مشاهده کرد.
۳.

بررسی تطبیقی نگاه به اسرائیل درگفتمان سیاست خارجی ایران (مطالعه موردی گفتمان غرب گرای پهلوی دوم و گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی(ره))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان اسرائیل سیاست خارجی ایران خود و دیگری ضدیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۲ تعداد دانلود : ۵۸۹
پرسش از علل شکل گیری و تداوم دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل سال ها به یکی از دغدغه های محققان سیاست خارجی و روابط بین الملل تبدیل شده است. بیشتر آثاری که روند شکل گیری و تحولات این دشمنی را بررسی کرده اند، از چشم انداز نظریه های خردگرا(اثبات گرا) در روابط بین الملل به موضوع پرداخته اند. این درحالی است که دشمنی این دو واحد سیاسی در طی سه دهه گذشته از روند به نسبت پایداری برخوردار بوده است و محاسبات خردگرا قادر به ارائه یک تحلیل ثابت از علل شکل گیری و تداوم دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل نیستند؛ بنابراین، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه علل یا عواملی اسرائیل را مبدل به یک دشمن پایدار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ساخته است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود این است که نگاه به اسرائیل در سیاست خارجی ج.ا.ایران را باید در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی مورد ملاحظه قرار دارد، از این رو پیش از آنکه این تضاد در قالب رقابت های راهبردی طرفین قابل تبیین و تفسیر باشد، تلقی از اسرائیل در گفتمان سیاست خارجی غرب گرای پهلوی دوم به مثابه «خودی» است که نقش مهمی در برساخته شدن اسرائیل به عنوان «دیگری» یا غیر در گفتمان سیاست خارجی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) داشته است. در راستای تبیین این فرضیه تلاش می شود از نظریه گفتمان لاکلائو و موفه و به ویژه مفهوم دیگری(Otherness) در این نظریه استفاده شود. از آنجایی که نظریه گفتمان لاکلائو و موفه فاقد ابزاری برای تحلیل متن می باشد، از روش تحلیل متن فرکلاف در دو گفتمان رقیب استفاده شده است. نتایجی که از این بررسی حاصل شد به این وجه است، از آنجایی که ظهور، تکامل و بسط گفتمان ها در سایه سنگین دیگری یا غیر صورت می گیرد و این دیگری، عملکردی دوسویه داشته و از یک سو مانع عینیت و تثبیت هویت شده و از سوی دیگر، سازنده هویت و عامل انسجام گفتمانی است، اسرائیل به مثابه دیگری (غیر) نقش یک بیرون سازنده(Constitutive Outside) را در هویت بخشی به گفتمان سیاست خارجی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در تقابل با دگر پهلویستی خود ایفا نموده است
۴.

منابع غیرمتعارف انرژی و جایگاه خلیج فارس در سیاست امنیت انرژی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفت و گاز شیل امنیت انرژی رئالیسم نئوکلاسیک خلیج فارس ایالات متحده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۵
طی یک دهه اخیر و همزمان با افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی، روند جدیدی در سیاست انرژی آمریکا به منظور کاهش وابستگی این کشور به منابع نفت و گاز خلیج فارس و حرکت به سمت خودکفایی انرژی از طریق افزایش بهره برداری از منابع غیرمتعارف موسوم به شیل، در حال شکل گیری است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله حاضر اینست که بهره برداری از منابع غیر متعارف انرژی (شیل) تا چه میزان در تحقق خودکفایی انرژی آمریکا مؤثر بوده و این مسئله چه تأثیراتی بر جایگاه خلیج فارس در راهبرد امنیت انرژی آمریکا خواهد داشت؟ فرضیه این مقاله این است که افزایش بهره برداری از منابع غیرمتعارف انرژی در کاهش وابستگی آمریکا به نفت خلیج فارس مؤثر بوده و می تواند در آینده، این کشور را به رقیبی برای تولیدکنندگان سنتی انرژی تبدیل نماید. از این رو می توان کاهش دخالت سنتی آمریکا در خاورمیانه همزمان با افزایش توجه آمریکا به منطقه آسیا پاسفیک در پی ظهور چین به عنوان قدرت اقتصادی نظامی عمده در این منطقه را به عنوان نشانه هایی از دگرگونی جایگاه خلیج فارس از مهم ترین تولید کننده انرژی فسیلی جهان به یکی از مناطق تولیدکننده انرژی، در راهبرد امنیت انرژی آمریکا در نظر گرفت. در راستای تبیین این فرضیه، کوشش خواهد شد با استفاده از چارچوب مفهومی واقع گرایی نئوکلاسیک، سیاست امنیت انرژی آمریکا به عنوان بخشی از راهبرد کلان سیاست خارجی این کشور مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان