نیما رضایی

نیما رضایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

Understanding the Security Environment of the Islamic Republic of Iran based on a Systemic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Systemic Theory of Security Environment geographical barriers Self - restraint international structure defense Aggression

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 518 تعداد دانلود : 148
Understanding the "security environment" is one of the main pillars of countries' security strategy. Unless a country's "security environment" is defined, any security planing will be useless. The "security environment" is usually assessed in terms of threats to that environment, but Shiping Tang in his famous article entitled "systemic Theory of the Security Environment ", offers a new approach to defining the 'security environment'. According to it, the "security environment" is considered as a "system" that is formed by several factors. In this study, while introducing the main parts of Tang’s theory, it examines five indicators "permeability of geographical barriers", "power of State", "behave with self-restraint", "robust constraint behalf international structure (structural constraints)" and "dominance of defense" that he presents about the good security environment of a country, is discussed and while examining the above five indicators, it is concluded that the "security environment" of the Islamic Republic of Iran is good (or desirable) and the likelihood of war is low. The purpose of this study is to apply a system-oriented theory in order to understand the security environment of the Islamic Republic of Iran in order to manage the threats posed by that environment by understanding the "security environment". The necessity of research also stems from the use of a system-oriented approach that has received less attention, because the theoretical effort of researchers has been focused on using the traditional threat-identifying approach in order to understand the security environment of the Islamic Republic of Iran.
۲.

دلایل ناکامی ترامپ در شناساندن ایران به عنوان تهدید امنیت بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلان امنیتی کردن کنش گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 121
اگرچه ترامپ، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک تهدید برای امنیت و منافع ایالات متحده معرفی کرد و موفق شد درون ایالات متحده در راستای امنیتی کردن موفقیت آمیز جمهوری اسلامی ایران اقدام کند، لیکن نتوانست در معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت بین الملل در سطح جامعه جهانی، موفق عمل کند؛ به عنوان نمونه، در جلسه 14 اوت 2020 (24 مرداد 1399) شورای امنیت سازمان ملل متحد، از میان 15 عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، تنها دو کشور به قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده که مانع لغو محدودیت های تسلیحاتی اعمالی بر ایران می شد، رأی مثبت دادند. درحالی که اگر ترامپ در تلاش برای معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت بین الملل موفق عمل می کرد، بی تردید، همه یا اکثریت اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد به قطعنامه یادشده رأی مثبت می دادند. اگرچه می توان از چارچوب های نظری گوناگونی برای توضیح و تشریح این موضوع استفاده کرد، اما پژوهش حاضر با کاربست مفهوم «کلان امنیتی سازی» که توسط مکتب کپنهاگ مطرح شده و جزئی از نظریه «امنیتی سازی» یا «امنیتی کردن» این مکتب است، درصدد واکاوی علل این موضوع برآمده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش اصلی که «علل موفقیت آمیز و نتیجه بخش نبودن کنش گفتاری ترامپ در کلان امنیتی سازی جمهوری اسلامی ایران و معرفی ایران به عنوان یک تهدید برای امنیت بین الملل چه مواردی است؟» فرضیه خود را ارائه داده و در آن به پنج علت اشاره کرده است. این پژوهش را می توان نوعی پژوهش کیفی کمی به شمار آورد که در آن از ابزارهای کیفی ای نظیر بررسی محتوایی کیفی هشت سخنرانی/ اظهارنظر/ بیانیه ترامپ و ابزارهای کمی ای مانند نتایج نظرسنجی های مراکز معتبر غربی استفاده شده است.
۳.

تحلیل انتقادی قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی خارجی (FTO) توسط دولت ترامپ با بهره گیری از مطالعات انتقادی تروریسم (CTS) و روش نقد درون بود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تروریسم مطالعات انتقادی تروریسم (CTS) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) لیست سازمان های تروریستی خارجی (FTOs) دولت ترامپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 145 تعداد دانلود : 194
دولت ترامپ در 8 آوریل 2019(19 فروردین 1398) با انتشار یک فکت شیت[یا گزاره برگ]، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) را در لیست سازمان های تروریستی خارجی( FTO ) قرار داد. اگرچه می توان این اقدام دولت ترامپ را با چارچوب های نظری متفاوت مورد بررسی قرار داد، لکن در این پژوهش مطالعات انتقادی تروریسم (CTS) به منظور تحلیل انتقادی این اقدام انتخاب گردیده است. مطالعات انتقادی تروریسم یک جهت گیری یا چشم انداز انتقادی است که تلاش می کند تا از حیث هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی فاصله خود با تعصبات رایج و غالب در جریان اصلی مطالعات تروریسم (TS) را حفظ نماید. متدولوژی این پژوهش براساس روش «نقد درون بود» (روش کیفی) در کنار استفاده از آمارهای معتبر (به عنوان روش کمی) تنظیم گردیده است. از این رو، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که «با بهره گیری از مطالعات انتقادی تروریسم، اقدام دولت ترامپ در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی خارجی چگونه ارزیابی می گردد؟»، این فرضیه را ارائه می دهد که «با بهره گیری از مطالعات انتقادی تروریسم به عنوان چارچوب نظری و استفاده از روش «نقد درون بود» در کنار آمارهای معتبر اندیشکده های غربی، نقطهضعفها و تناقض های قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی خارجی استخراج شده و به واسطه تجزیه و تحلیل تعریف ارائه شده از مفهوم «تروریسم» که در بخش « 2656f(d)(2) )» از عنوان 22 مجموعه قوانین ایالات متحده ذکر شده، نشان داده می شود که حتی حسب این تعریف نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان تروریستی نیست و به چهار دلیل که از مطالعات انتقادی تروریسم وام گرفته شده اند، این اقدام صرفاً یک برچسب زنی سیاسی می باشد».
۴.

موازنه سازی چارچوبی تحلیلی برای تبیین رفتار سیاست خارجی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران در بازه زمانی 2012 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جمهوری اسلامی ایران اسرائیل موازنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 50 تعداد دانلود : 356
به دنبال لشگرکشی ایالات متحده به افغانستان در 7 اکتبر2001 و تهاجم به عراق در20مارس2003 و حذف طالبان و صدام، جمهوری اسلامی ایران با اتکا به مولفه هایی نظیر 1)ارتقای روزافزون توان مندی های نظامی(بالأخص در بخش موشک و پهپاد)، 2)طراحی یک برنامه منطقه ای جهت حمایت از متحدان(محور مقاومت) و 3)پیگیری برنامه صلح آمیز هسته ای، خود را در قامت یک قدرت منطقه ای مطرح ساخت. هم زمان اسرائیل تضعیف مولفه های قدرت جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داد. بنابراین این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که «اسرائیل در بازه زمانی 2012 تا 2022 از موازنه-سازی در قبال جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک رفتار سیاست خارجی چه اهدافی را دنبال نموده است؟»، این فرضیه را ارائه می دهد که «اسرائیل به واسطه موازنه سازی که یک استراتژی یا رفتار دولتی است، می کوشد در راستای: 1)افزایش توان-مندی های خود؛ و 2)تضعیف توان مندی های جمهوری اسلامی ایران به منظور الف)هم سطح(برابر) شدن با توان مندی های جمهوری اسلامی ایران و/یا ب)کسب طیف بهتری از نتایج گام بردارد». در این راستا هفت شیوه موازنه سازی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ایران شامل تشکیل ائتلاف منطقه ای(پیمان ابراهیم)، تلاش در راستای تشکیل ائتلاف دفاع هوایی منطقه-ای، دیپلماسی درهم تنیده، موازنه سازی نیابتی، استراتژی ایجاد شکاف [یا گوه ای]، ممانعت سرزمینی و اقدام پنهان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این پژوهش استخراج یک الگوی منسجم به منظور تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل در بازه زمانی 2012 تا 2022 می باشد. از این رو، در این پژوهش مفهوم موازنه سازی به منظور تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل انتخاب گردیده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. دادههای مربوطه از منابع وب محور(اینترنتی) و کتاب-خانه ای استخراج و گردآوری گردیده است.
۵.

فهم تفاوت سیاست امنیتی- نظامی ایالات متحده در دولت های ترامپ و بایدن بر اساس پسامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسامدرنیسم دولت در حال جریان استراتژی امنیت ملی گفتمان هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 648 تعداد دانلود : 877
سیاست و رفتار دولت های مختلف در یک کشور در عرصه های سیاسی، امنیتی- نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... با یک دیگر تفاوت دارد. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی است که «چرا سیاست امنیتی- نظامی ایالات متحده در دولت های ترامپ و بایدن (و اصولاً تمامی دولت های ایالات متحده) متفاوت و متضاد می باشد؟». در این پژوهش از پسامدرنیسم و مفهوم «دولت در حال جریان» به منظور بررسی و فهم تفاوت های دولت های مختلف ایالات متحده بهره گرفته می شود، زیرا از منظر پسامدرنیسم هویت دولت هیچ گاه کامل نمی گردد. دولت همیشه در حال قوام یافتن [یا تکوین یافتن] است، اما هرگز به آن لحظه نهایی کامل شدن دست نمی یابد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. متدولوژی این پژوهش مبتنی بر روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه است. هدف پژوهش حاضر آن است که با کاربست پسامدرنیسم و مفهوم «دولت در حال جریان» به فهم چرایی تفاوت در استراتژی امنیتی- نظامی ایالات متحده در دولت های ترامپ و بایدن نائل آید. نتیجه کلی آن است که «هویت متفاوت، ناتمام و ناکامل دولت های مختلف ایالات متحده (در این جا دولت های ترامپ و بایدن) موجب گردیده که آن ها گفتمان های مختلفی را در حوزه امنیتی- نظامی مطرح نمایند و این گفتمان های مختلف موجب اعمال و کاربست کردارهای اجرایی و سیاست های متفاوت در حوزه امنیتی- نظامی شده است».
۶.

بررسی فرآیند تعمیق بازار سرمایه در دولت دوازدهم و تاثیر آن بر آینده ی سیاست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 669
بازار سرمایه می تواند بعنوان یکی از موثرترین نهادهای مالی در پویایی صنعت و اقتصاد هر کشور نقش آفرینی نماید. آنچه در  پنج ماه اول سال 1399 در ایران مشاهده شد، عزم جدی دولت در اولویت بخشی به جایگاه بورس در اقتصاد بود. این مهم به قدری در اولویت قرار گرفت که بعد از مساله کرونا به جدی ترین موضوع مورد توجه برنامه ریزان اقتصادی و سیاسی کشور تبدیل شد. اگرچه این توجه کم نظیر دولت، مدلول مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و تبعات آن همچون کسری بودجه، تورم، رکود و در نهایت شیوع کرونا بود اما از منظری دیگر اثرات آن می تواند بعنوان پدیده ای سیاسی- اجتماعی در جامعه ایرانی نقش آفرین شود. معکوس شدن روند گذشته، نزولی شدن شاخص بورس، زیان های سنگین مردم، افزایش بی اعتمادی و مدیریت نامطلوب بازار سرمایه که از شهریور 1399 بروز جدی پیدا کرد، همگی بر تسریع روند تسری مساله ای اقتصادی به عرصه سیاسی موثر واقع شد. پرسش مقاله این است که فرآیند تعمیق بازار سرمایه در دولت دوازدهم و فراز و نشیب های آن، می تواند چه تاثیری بر آینده سپهر سیاست در ایران داشته باشد؟ در چارچوب نظری مالیات بر بازار سرمایه و همچنین اعتماد سیاسی و با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شد و بر این نکته تاکید گردید که حمایت صریح دولت دوازدهم از بازار سرمایه موجب شده است تا با سقوط شاخص بورس، روند اعتماد سیاسی در معرض مخاطره قرار گیرد.
۷.

ظرفیت سنجی شکل گیری رژیم امنیتی مبتنی بر «چانه زنی نهادی» در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدم قطعیت رژیم امنیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 324 تعداد دانلود : 665
پس از یک دوره نسبتاً طولانی از بحران در روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان به عنوان مهم ترین قدرت های منطقه غرب آسیا، از اوایل 1400، دور جدیدی از مذاکرات بین دو کشور آغاز شد که در آن پرسش هایی را در زمینه ماهیت، اهداف و دورنما (نتایج) مطرح ساخته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش بوده است که «موفقیت مذاکرات و برقراری روابط مستحکم و پایدار بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، با اتکا بر چه الگویی قابل دستیابی بوده و چه دورنمایی برای آن قابل تصور خواهد بود؟» برای پاسخ به این سؤال با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه ارائه شده است که «به منظور موفقیت آمیز بودن مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی (به عنوان نمایندگان دو بلوک و محور قدرت) و برقراری و تثبیت روابط مستحکم و پایدار دو کشور در آینده، خروجی مذاکرات می باید، شکل گیری یک «رژیم امنیتی» میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر اساس مدل چانه زنی نهادی باشد»؛ بنابراین رژیم امنیتی تشکیل شده میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که باید خروجی و ماحصل مذاکرات باشد، حول نوعی عدم قطعیت امنیتی- اقتصادی شکل گرفته و دو کشور در مناسبات امنیتی- اقتصادی خود اصول، هنجارها، قواعد و رویه های تصمیم گیری خاصی را حاکم و بر اساس آن عمل کرده اند تا «عدم قطعیت» موجود برای آنان به حداقل کاهش یابد و درجه ای از نظم و پیش بینی پذیری بر مناسبات امنیتی- اقتصادی آنان حاکم شود.
۸.

تحلیل تئوریک نقش پیشه وران (یا تخصصی های) امنیت در ایالات متحده در سیاست خارجی و امنیتی آن کشور در قبال جمهوری اسلامی بر مبنای مکتب پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب پاریس - پیشه وران (یا تخصصی های) امنیت امنیتی کردن رژیم حقیقت ایالات متحده جمهوری اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 598 تعداد دانلود : 247
پیشه وران (یا تخصصی های) امنیت یکی از مفاهیم اصلی مکتب پاریس می باشد و به کنش گرانی غیردولتی اطلاق می گردد که هم تهدیدهای متوجه یک کشور را و هم نحوه مقابله با این تهدیدها را تعریف می نمایند. بنابراین می توان گفت که پیشه وران امنیت که نقش سیاسی آنان در حوزه عمومی و رسانهای کم تر قابل مشاهده است و ادعای دارابودن شناخت امنیتی را دارند، در تعریف مشکلات سیاسی -امنیتی دارای مشروعیت خودخوانده و قدرت هستند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که پیشه وران امنیت چه نقشی را در سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده درقبال جمهوری اسلامی ایفا می نمایند؟ این فرضیه را ارائه می دهد که «پیشه وران امنیت در ایالات متحده با انجام چهار اقدام: 1) ایجاد «رژیمِ حقیقت» و برچسب «واقعیت» زدن به تنها نوع خاصی از «شناخت» در مورد جمهوری اسلامی و معرفی آن به عنوان پدیده ای «یاغی، حامی تروریسم، برهم زننده نظم موجود وامثالهم» و مبتنی نمودن «شناخت» جامعه و نخبگان ایالات متحده از جمهوری اسلامی برهمین مبنا؛ 2) تعریف و (بر)ساخت[یا تکوین] جمهوری اسلامی به مثابه یک تهدید و پدیده موجد ناامنی متوجه منافع، ملت و متحدان ایالات متحده؛ 3) امنیتی کردن جمهوری اسلامی و4) تعریف شیوه های مقابله با جمهوری اسلامی در سیاست هایی نظیر تهاجم نظامی و تهدید به آن، تغییر نظام، مهار، تحریم و نفوذ؛ به سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی شکل می دهند.
۹.

امنیتی کردن کرونا ویروس و پذیرش اقدامات محدود کننده دولت ها در مواجهه با پاندمی کرونا؛ مطالعه موردی بریتانیا، آلمان و استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب کپنهاگ کرونا ویروس کنش گفتاری بازیگران امنیتی کننده ابزارهای غیرعادی محدودیت های سنگین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 113 تعداد دانلود : 591
دولت های مختلف در سطح جهان اقدامات محدودکننده سنگینی را بهمنظور مقابله با شیوع ویروس کووید-19 در دستور کار قرار داده اند؛ اقداماتی که در شرایط عادی برای مردم غیرقابل تحمل هستند. علی رغم اعتراضات مردمی در برخی از کشورها، این اقدامات محدودکننده و تدابیر غیرعادی تا بدین لحظه مورد پذیرش عموم قرار گرفته اند. کاربست یک نظریه بهمنظور بررسی چگونگی پذیرش این اقدامات محدودکننده، هدف اصلی این پژوهش میباشد. پرسش پژوهش این است که: امنیتی کردن کروناویروس توسط مقامات ذیصلاح دولتهای مختلف چگونه بر پذیرش اقدامات محدودکننده آن دولت ها توسط مردم در مواجهه با کروناویروس تأثیر میگذارد؟ فرضیه این است که «به واسطه کنشگفتاری موفقیتآمیز «امنیتی کردن» سلامت مردم از خطر پاندمی (همه گیری) ویروسی توسط دولت های مختلف و نیروی اجرایی نهفته در آن، زمینه فعلی تغییر نموده و مخاطب (در این جا مردم کشورهای مختلف) متقاعد میگردد که تدابیر و تمهیدات غیرعادی نظیر تعطیلی دانشگاه ها، مساجد، اماکن مقدس مذهبی، دیسکوها و کلوب های شبانه که دولت های مختلف آن ها را در مواجهه با کروناویروس بکار می گیرند را تحمل نماید».  متدولوژی این پژوهش مبتنی بر بررسی اظهارات و بیانیههای مطبوعاتی نخست وزیران بریتانیا و استرالیا و صدراعظم آلمان میباشد.  بهواسطه بررسی اظهارات این سه مقام دولتی، عناصر اصلی و شرایط تسهیل کننده کنش گفتاری امنیتی کردن کروناویروس مورد تدقیق قرار میگیرد که بههمین دلیل میتوان روش پژوهش را کیفی ذکر نمود. روش گردآوری دادهها استفاده از تارنماهای معتبر و رسمی میباشد. ضمناً این نکته مفروض گرفته میشود در تمامی کشورهایی که اقدامات محدودکننده در مقابله با پاندمی کووید- 19 اعمال میگردد مشابه فرآیندی که این سه مقام دولتی در امنیتیکردن کروناویروس و اعمال محدودیتهای شدید بهکار میگیرند، تکرار میگردد. 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان