کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۰
147 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کاربردشناسی ِگفتمان تعهد و مسأله ی خودمداری در هنر نقاشیِ دو دهه ی ۴۰ و ۵۰، به ویژه نهادهای مولد این نوع گفتمان تعهد است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده و به این پرسش اصلی پاسخ داده شد که نقش گفتمان تعهد از منظر ارنستو لاکلو، شانتال موف و نورمن فرکلاف، منجر به بروز چه ویژگی هایی در زبان بصریِ هنر نقاشی ایران در دو دهه ی ۴۰ و ۵۰ شمسی شده است؟ نتایج نشان داد که چه شاخصه هایی باعث شکل گیری این نوع گفتمان تعهد در هنر نقاشی دو دهه ی 40 و 50 ایران شده است. بر اساس گفتمان تعهدِ به وجود آمده در این دو دهه، شاخصه های بصری اصلی نقاشی متعهد و خودمدار به این شرح است: نقاشی، معمولاً فیگوراتیو (شکل گرا) و روایت گرا (محتوا محور) بوده است؛ فرم و محتوا به صورت جدا دیده می شده؛ نوجوییِ فرمالیستی در فرم های به کاررفته در نقاشی مورد پذیرش نبوده؛ فهم آن برای اکثریت عامه ی مردم ساده بوده؛ توده ها برای قطع دست رژیم فاسد و امپریالیسم، خصوصاً آمریکا، از ثروت های عمومی کشور تهییج می شدند که این کار همراه با انتقال مفاهیمی هم چون ظلم ستیزی، عدالت خواهی، اسلام خواهی، بازگشت به خویشتن، خودمداری، بومی گرایی و... بوده است؛ همگی این مفاهیم، متعارض با رژیم پهلوی بوده و دال مرکزیِ مورد نظر برای گروه های مذهبی، اسلام خواهی و خلق گرایی برای گروه های چپ گرا بوده است.